وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه بررسی رابطه بین خلاقیت معلمان با کیفیت تدریس آنان با تاکید بر سیستم تجزیه و تحلیل تعاملی فلندرز در دوره راهنمایی

 

والاس[9] (1986) معتقد است: در کلاس­های خلاق، تفکر بیش از حافظه ارزش دارد. معلم تعادلی بین امنیت روانی و آزادی برقرار می­سازد تا دانش­آموز بتواند ریسک کند، همچنین معلم به عنوان هدایت کننده و تسهیل­گر فرایند یادگیری است. در حالی که در کلاس غیرخلاق، معلم مقتدر است، سخت در بند زمان، غیرحساس به نیازهای احساسی دانش­ آموزان و مقید به نظم و ارائه اطلاعات است.

متاسفانه در اکثر مدارس به دانش­ آموزان به عنوان فردی نگریسته می­شود که باید پذیرای منفعل مطالبی باشند که از طرف معلم یا کتاب درسی ارائه می­گردد، مطالبی که شاید هیچ گونه ارتباطی با دنیای خارج و زندگی واقعی دانش­آموز نداشته باشد (محمودی،1382). برونر[10] می­گوید: آنچه امروزه در کلاس­های درس، آموزش داده می­شود مطالب بی­معنی و مفاهیم منفصل است و یادگیرنده به طور منفعل و طوطی وار آن­ها را یاد می­گیرد و حفظ می­ کند؛ به این ترتیب یادگیری فعالیتی بی هدف، کسالت آور و بلااستفاده می­شود (به نقل از کدیور، 1379). معلمان باید ضمن تشخیص نیازها و علایق دانش­ آموزان، آنان را در مباحث کلاسی مشارکت دهند و روش­های تدریسی را انتخاب نمایند که خود دانش­ آموزان خاتمه دهنده کلاس باشند، نه اینکه معلم به عنوان متکلم وحده قانون دو سوم مطرح شده توسط فلندرز را اجرا نماید. دیوئی[11] می­گوید: هسته اصلی جریان تدریس ترتیب شرایط و محیطی است که دانش­آموز  بتواند در آن به تعامل بپردازد (به نقل از محمودی، 1382).

چانس[12] (1986) معتقد است: نظام آموزش و پرورش برای پاسخگویی به الزامات زندگی در عصر اطلاعات و انفجار دانش به جای آموزش مهارت­ها و اطلاعات مشخص به نسل­های آینده، بایستی نوع خاصی از آموزش را جایگزین روش­های آموزشی جاری بکند و به یادگیرندگان آموزش بدهد که چگونه حقایق را تحلیل، مطالب را تولید و سازماندهی کرده، از دیدگاه­های خویش دفاع کرده، مقایسه کرده، استنتاج نمایند و به ارزیابی شواهد و حل مسائل بپردازند. پس نظام آموزشی باید به نسل­های آینده چگونه فکر کردن را بیاموزد (به نقل از حسینی، 1386). راجزر[13] می­گوید: همانطور که در روان درمانی، روانشناس صرفا به بیمار کمک می­ کند تا مشکلات را بشناسد و به چگونگی رفع آن پی ببرد. در تدریس نیز دانش­ آموزان خودشان مطلب را فرا می­گیرند و معلم فقط به آن­ها کمک می­ کند تا به اهداف آموزشی نزدیک­تر گردیده، آن­ها را فرا گیرند ( به نقل از نصر اصفهانی، 1371).

لذا به منظور بهبود کیفیت تعلیم و تربیتی که دانش­ آموزان دریافت می­دارند، لازم است آنچه در کلاس­های درسی رخ می­دهد مطالعه شود. ما باید بدانیم؛ چه بخش­هایی از برنامه درسی واقعا به کلاس درس راه می­یابد، معلمان یک مفهوم مشکل را چگونه توضیح می­ دهند، برای درگیرکردن دانش­ آموزان در یادگیری چه نوع فعالیت­هایی صورت می­گیرد. به نظر بلوم[14] ما باید بررسی خود را از آنچه معلمان انجام می­ دهند آغاز کنیم (به نقل از محمودی، 1382).

بنابراین در این پژوهش به بررسی رابطه بین خلاقیت معلمان با کیفیت تدریس آنان در کلاس­های درس پرداخته می­شود نتایج این پژوهش می ­تواند به نوعی در زمینه سازی برای بهبود خلاقیت معلمان و استفاده هر چه بیشتر آنان از روش­های تدریس غیرمستقیم و فعال در جریان فعالیت­های تدریس در کلاس درس بکار برده شود.

1-4- اهداف پژوهش:

این تحقیق یک هدف کلی و سه هدف جزئی دارد. لذا در پی آن است که به اهداف مورد نظر دست یابد.

1-4-1- هدف کلی پژوهش:

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده با اعتماد سازمانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه بوعلی­ سینا همدان

 حمایت لازم از جانب سازمان برخوردار باشند تا نسبت به سازمان نگرش مثبت داشته باشند و تعهد، وفاداری، رضایت شغلی، تلاش و عملکرد فردی و جمعی آن‌ها افزایش پیدا کند و به طور کلی هر چه کارکنان مورد حمایت سازمان قرار گیرند اعتماد آن‌ها نسبت به همکاران خود، مدیران و همچنین اعتماد آن‌ها نسبت به ساختار و فرآیندهای سازمانی مانند سیاست‌های منابع انسانی بیشتر می‌شود؛ در خصوص اهمیت حمایت سازمانی ادراک شده لازم به ذکر است که متکی بر این احساس، افراد در سازمانها به عنوان عضو فعال سازمان به ایفای نقش می­پردازند و احساس خشنودی و رضایتمندی خواهند کرد. برخی دیگر به دنبال این احساس می­کوشند در پی فرصت های مناسبی باشند تا با کسب آموزش­های لازم و مورد علاقه خود، بتوانند نقش­های خود را در سازمان به خوبی ایفا نمایند. کارکنانی که میزان زیادی از حمایت سازمانی ادراک شده را تجربه می­ کنند، این احساس را دارند که می­باید با توجه به رفتارها و نگرش­های مناسبی در سازمان ایفای نقش کنند تا عمل آنها در راستای منافع سازمان متبوعشان باشد و بدین­وسیله حمایت سازمان را جبران نمایند(آیزنبرگر و همکاران، 1997: 812).

همچنین امروزه اهمیت اعتماد در روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعات سازمانی نیز از اعتماد به عنوان عامل بنیادی برای سازمان­های اثربخش نام برده می­شود و متخصصان رهبری و محققان به اهمیت ایجاد اعتماد در بین نیروی کار اذعان دارند. مطالعه ادبیات سازمانی نشان می­دهد که اعتماد یک عامل حیاتی و ضروری برای موفقیت فردی و سازمانی می باشد .بالابودن اعتماد درون سازمانی، ضعف در سایر منابع لازم برای ارتقای بهره­وری را تا حدی جبران می­ کند. اعتماد اثرات درون فردی و بین فردی ایجاد کرده و روابط درون و برون سازمان را تحت تأثیر قرار می­دهد. از این رو گفته می­شود بالا بودن اعتماد سازمانی مساوی با بهبود رضایت شغلی، تعهد سازمانی، فضای اطمینان بین کارکنان، افزایش همکاری و همفکری، تقسیم اطلاعات، حل مسئله، تسهیل توانمندسازی، توانایی تغییر، یادگیری و نوآوری سازمانی، کاهش فشار روحی و روانی، کاهش عدم اطمینان نسبت به آینده، حل تعارضات و در نهایت ایجاد چارچوبی برای افزایش بهره­وری سازمانی می‌شود. پایین بودن اعتماد درون سازمانی، نوعاً افزایش تعارض، بی ثباتی سازمانی، ترک خدمت، کاهش انگیزش، شایعات و اعتصابات لاینحل، مانع تراشی بر سر تحقق اهداف؛ سازمانی و . را در پی خواهد داشت )هارت و همکاران[20]، 2001 ؛ درکس و همکاران[21]، 2001 ؛ ؛ کارسگارد و همکاران[22]،  2002 به نقل از مجیبی میکائیلی و یعقوبی، 1391). بنابراین می­توان نتیجه گرفت که توجه سازمان­ها به این موضوعات (حمایت سازمانی ادراک شده، اعتماد سازمانی) سبب رضایت شغلی، ارتقاء بهره­وری، افزایش همکاری، تعهد سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی، وفاداری به سازمان و کاهش ترک خدمت می­شود. همچنین یافته­ های پژوهش حاضر می ­تواند مورد استفاده مسئولان دانشگاه بوعلی سینا همدان و دست اندرکاران نظام آموزشی کشور قرار گیرد.

لذا با عنایت به نقش محوری نظام آموزشی در توسعه و پیشرفت جوامع امروزی این پژوهش به مطالعه‌ی بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و اعتماد سازمانی کارکنان دانشگاه بوعلی سینا همدان می ­پردازد.

4-1. اهداف پژوهش

 

1- 4- 1. هدف کلی

شناسایی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده با اعتماد سازمانی کارکنان در دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 93-92.

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی رابطه ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس

شکل­دهی و حمایت از ارزش­های تقویت کننده­ سلامت روان، ایجاد مراکز و نهادهای حمایتی و گروه­های خودکمکی، مشاوره خانواده، کلوب­ها و شبکه های اجتماعی یاری­دهنده کمک کند.

1-4- اهداف پژوهش

1-4-1- هدف کلی پژوهش

تعیین رابطه ی میان ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی ادراک شده با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به بیماری ام اس می­باشد.

1-4-2- اهداف جزیی پژوهش

  1. تعیین رابطه بین ارزش­های شخصی و اضطراب مرگ در مردان و زنان مبتلا به بیماری ام اس
  2. تعیین رابطه بین ادراک حمایت اجتماعی و اضطراب مرگ در مردان و زنان مبتلا به بیماری ام اس

1-5- سوال های پژوهش

  1. آیا ارزش­های شخصی و ادراک حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ رابطه دارد؟
  2. آیا ادراک حمایت اجتماعی با اضطراب مرگ رابطه دارد؟
  3. آیا بین ارزش­های شخصی و اضطراب مرگ رابطه وجود دارد؟
  4. آیا در اولویت­های ارزش­های شخصی، بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد؟
  5. آیا در ادراک حمایت اجتماعی بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد؟
  6. آیا میزان اضطراب مرگ بین زنان و مردان تفاوت وجود دارد؟

7- آیا نوع ریخت­های ارزشی می­توانند اضطراب مرگ را پیش بینی کنند؟

1-6- معرفی متغیرها

متغیرهای پیش بین : ارزش­های شخصی و حمایت اجتماعی

متغیر ملاک : اضطراب مرگ

1-7- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

1-7-1- تعریف مفهومی

ارزش­های شخصی: ارزش­ها مفهومی مطلوب از هدف­ها، آرزوها، غایت­ها و شیوه های عملی که رفتارهای انتخابی افراد را جهت می­دهد و در هر فرد متمایز از دیگری است (آلپورت[36] و ورنون[37] و لیندزی[38]، 1970). به عقیده شوارتز[39] (2002)، ارزش­ها اهداف فرا موقعیتی، مطلوب و متفاوت در اهمیت هستند که به عنوان اصول راهنمایی کننده در زندگی اشخاص عمل می­ کنند . ارزش­ها در انتخاب ،تفسیر و توجیه رفتار خود و 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه آموزه های تربیتی مفاتیح الجنان

 

الف- بینش در مورد جهان هستی

ب- بینش در مورد دنیا

ج- بینش در مورد حقیقت انسان

د- بینش در مورد تاریخ انسان

هـ – بینش در مورد مرگ و پس از مرگ

«مبنا، مجموعه ­ای از قانونمندیهای شناخته شده در علوم نظری می­باشد که تعلیم و تربیت بر آنها بنا نهاده می­شود و به آنها تکیه دارد. مبانی تربیت می ­تواند ویژگیهای خدا، انسان، دنیا و مرگ باشد که در علوم انسانی مورد بحث قرار می­گیرند. این ویژگیها صفاتی حقیقی­اند که به شکل قضایای حاوی «است» قابل بیان­اند: مثلاً «خدا، مهربان است» و یا «انسان، حریص است». سپس دستور­العملهای دیگر شامل اصول و روشها از مبانی استنتاج خواهند شد» (باقری،1387). با توجّه به اینکه معارف موجود در ادعیه وصل به منبع وحی است، و معارفی حقیقی­اند، می­توان با کنکاش در متن ادعیه، بینش­های مربوط به مبانی مذکور را از آن استخراج نمود و آموزه­های تربیتی مربوط به هر کدام را بررسی کرد. لازم به ذکر است که «بیانات ائمه هدی سلام الله علیهم اجمعین اغلب با هم ارتباط داشته و از ریشه قرآنی مایه گرفته است» (زمردیان، 1365، ص 19) و «ذکر هر سند از معصوم، به منزله ذکر سند از تمامی آنهاست. اسناد کافی در خصوص تبیین نظام تربیتی آنان (ائمه اطهار علیهم السلام)، از یک یا چند معصوم در اختیار نیست، ولی اگر به اسناد تربیتی مربوط به همه ائمه معصومین (ع) مراجعه شود، می توان این نظام را تعریف کرد و توضیح داد» (رستمی نسب، 1388، ص 18). به همین دلیل برای تبیین مبانی تربیتی این پژوهش یعنی خصوصیات خدا، انسان، دنیا و مرگ از ادعیه متعدّد که از امامان معصوم در کتاب مفاتیح نقل گردیده است استفاده می شود تا با کنار هم قرار دادن معارف مربوط به هر مبنا، بتوان آن را تشریح نمود و سپس آموزه­های تربیتی آن را استخراج کرد. بر این اساس است که تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤا

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه مقایسه‌ی عزت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان نیمه بینای مدارس‌عادی با مدارس ویژه

گرفته می‌شود (همان: 3 و 4).

انگیزش[6] از پر اهمیت ترین پیش نیازهای انگیزش و یادگیری است. یادگیری مستلزم صرف وقت،کار، تلاش، پشتکار و سرمایه گذاری توانایی‌های جسمانی و روانی یاد گیرنده است. انگیزش یکی از متغیرهای اصلی است که بر فرایند آموزش، یاددهی-یادگیری و عملکرد دانش‌آموز تأثیر می گذارد. روان‌شناسان پژوهشی به این نتیجه رسیده‌اند که مجموعه‌ای از عوامل و متغیرها یا سازه‌های درونی و بیرونی در انگیختن فرد به یادگیری و مشارکت فعال[7] او در فرایند آموزش دخیل هستند. از غریزه، سایق، نیاز و شوق گرفته تا علاقه، کنجکاوی، سبک اسناد[8]، توان مندی، انتظار[9]، تلاش برای پیشرفت و فشار والدین و فشارهای همسالان همه می‌توانند در تعاملی پیچیده بر نظام انگیزش دانش‌آموزان تأثیر گذاشته و رفتار آموزشی و یادگیری و پیشرفت او را شکل دهند (اکبری، 1386).

با توجه به مطالب ذکر شده این سؤال مطرح است که:

– آیا طرح یکپارچه سازی آموزشی با توجه به مشکلاتی که در اجرای آن وجود دارد می‌تواند در عزت نفس، انگیزه‌ی پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان نیمه بینا تأثیر مثبت داشته باشد یا نه؟ و اگر تأثیر مثبت دارد این تأثیر تا چه‌اندازه است و آیا تأثیر این طرح در دختران با پسران متفاوت است یا نه؟

توجّه: شایان ذکر است که در این طرح پیشنهادی واژه‌های: یکپارچه سازی آموزشی، عادی‌سازی، آموزش تلفیقی و آموزش فراگیر به یک معنی به کار رفته است.

اهداف پژوهش

اهداف این پژوهش به شرح زیر می‌باشد:

با توجه به این که در کشور ما پژوهش‌های بسیار‌اندکی روی دانش‌آموزان نیمه بینا، مخصوصاً در مقطع ابتدایی انجام شده است و با در نظر گرفتن این مطلب که دوره‌ی ابتدایی یکی از مهمترین دوران زندگی افراد است؛ در راستای خدمت به دانش‌آموزان نیمه بینا، ضرورت انجام پژوهشی که بیان گر مزایا و یا معایب طرح یکپارچه سازی آموزشی باشد احساس شد. از طریق این مطالعه و با مقایسه اثربخشی دو روش یکپارچه سازی و آموزش در مدارس ویژه، می‌توان به انتخاب شیوه اثربخش تر برای آموزش دانش‌آموزان نیمه بینا نائل آمد.

در راستای این هدف کلی، اهداف جزئی زیر قابل طرح است:

– مقایسه‌ی عزت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر نیمه بینای مشغول به تحصیل در مدارس عادی با دانش‌آموزان دختر نیمه بینایی که در مدارس ویژه مشغول به تحصیل می باشند.

– مقایسه‌ی عزّت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان پسر نیمه بینای مشغول به تحصیل در مدارس عادی با دانش‌آموزان پسر نیمه بینایی که در مدارس ویژه مشغول به تحصیل می باشند.

– مقایسه‌ی عزت نفس، انگیزش پیشرفت و رشد اجتماعی دانش‌آموزان دختر و پسر نیمه بینایی که در مدارس عادی مشغول به ت

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
مداحی های محرم