محافظت کننده، بهبود سلامتی و تجارب بهداشتی میباشد. علاوه بر این دانشمندان علوم پزشکی عنوان میکنند که شادی و شادکامی، رضایت از زندگی و بهزیستی روانی ایدههایی هستند که اکنون زمان بررسی آن فرا رسیده است. مسائلی که در علم پزشکی کمتر به آن توجه شده است و بیشتر به اختلالات روانی و عواطف منفی پرداخته شده است و این مسئله اساساً به این دلیل است که عواطف منفی مشکلات جدی برای افراد و جامعه به وجود می آورد.
اگرچه مساله روابط بین فردی و احساس تنهایی، رضایت و شادکامی و حتی استقلال شخصی در نگاه نخستین بدیهی به نظر میرسد؛ ولی هرکدام از موضوعات، تا زمانیکه از طریق بررسی های دقیق و علمی تبیین نشوند و ارتباط پیچیده آنها روشن نگردد، قابلیت داوری و آموزش پیدا نمیکنند. اگرچه روابط اجتماعی و خانوادگی و چگونگی برقراری و ابعاد آن، عمری به درازای عمر انسان دارند، ولی بررسیهای علمی در این زمینه، گامهای اوّلیّه خود را بر میدارند ( حجت و کراندال[2]، 1989).
بنابراین، سازماندهی مطالعهای در زمینه پیش بینی احساس تنهایی و شادکامی بر اساس ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه گری نیازهای اساسی روانشناختی، دارای اهمّیّت فراوانی است. با این پژوهش گامی هر چند کوچک در جهت کمک به علم تعلیم و تربیت که مقدمه سلامت روان جامعه است، برداشته میشود.
-4- اهداف تحقیق
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با احساس تنهایی و شادکامی با واسطه گری نیازهای بنیادی در فرزندان می باشد.
1-5- سوال اصلی تحقیق
پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به سوال زیر خواهد بود:
1- آیا الگوهای ارتباطی خانواده، با واسطه گری نیاز های بنیادی، احساس تنهایی و شادکامی را در فرزندان پیش بینی می کند؟
1-6- سوال های فرعی تحقیق
در راستای پاسخگویی به سوال اصلی، سوالات فرعی دیگری قابل بررسی خواهد بود:
1- آیا الگوهای ارتباطی خانواده، می تواند احساس تنهایی و شادکامی را در فرزندان پیش بینی کند؟
2- آیا الگوهای ارتباطی خانواده می تواند نیازهای بنیادی فرزندان را پیش بینی کند؟
3- آیا نیازهای بنیادی فرزندان، پیش بینی کننده ی احساس تنهایی و شادکامی آنها هستند؟
4- آیا تعداد فرزندان با الگوهای ارتباطی خانواده، نیازهای بنیادی روانشناختی، احساس تنهایی و شادکامی خود فرزندان رابطه دارد؟
5- آیا تفاوت سن فرزندان با والدین، با الگوهای ارتباطی خانواده، نیازهای بنیادی روانشناختی، احساس تنهایی و شادکامی فرزندان رابطه دارد؟
1-7- تعاریف مفهومی متغیرها
1-7-1- احساس تنهایی
پپلو و پرلمن[3] (1979، به نقل از ساکلفسکی[4] و همکاران، 1986)، می گویند، احساس تنهایی یک تجربه عاطفی ناخوشایند است که در نتیجهی عدم انطباق بین روابط میان فردی واقعی و روابط آرمانی شخص به وجود می آید.
1-7-2- شادکامی
به اعتقاد آرگایل[5] (2001)، شادکامی شامل سه جزء اساسی است که شامل: هیجانات مثبت، رضایت از زندگی و فقدان عواطف منفی از جمله افسردگی و اضطراب است. در تحلیل مفهوم شادی، نظریه پردازان بیشتر به دو مؤلفهی شناختی و هیجانی اشاره نموده اند. مؤلفهی شناختی بیشتر بر رضایت از زندگی و مؤلفه هیجانی بر حالت هایی مانند خندیدن، شوخ طبعی و تعادل میان هیجان های مثبت و منفی دلالت دارند (آرگایل، 2001؛ سلیگمن[6]، 2002).
1-7-3- نیاز های روانشناختی بنیادی
دسی و ریان (2000) در نظریه خود تعیین گری[7](SDT) خود فرض می کنند که سه نیاز روانشناختی ذاتی وجود دارد که زیر بنای رفتار است. این نیاز ها شامل نیاز به شایستگی، خودمختاری و وابستگی (ارتباط داشتن) است.
خود مختاری احساس اختیار و اراده داشتن در انجام کارهاست؛ نوعی تمایل ذاتی برای تجربه رفتاری که خود شخص آن را ترتیب داده است (شلدون[8]، ریان و ریس[9]، 1996). شایستگی به عنوان احساس اثر بخشی و مؤثر بودن روی محیط است ( دسی و ریان، 2000). ارتباط با دیگران، دوست داشتن و حمایت کردن دیگران و هم چنین دوست داشته شدن و حمایت شدن از سوی دیگران است (بامیستر و لیری[10]، 1995؛ بالبی[11]، 1958؛ هارلو[12]، 1958؛ ریان، 1993؛ به نقل از دسی و ریان، 2000).
تعداد صفحه :92
قیمت :37500 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.