دکتر فرانکل به نقل از نیچه «کسی که چرایی زندگی را یافته، با هر چگونگی نیز خواهد ساخت» (ویکتور فرانکل[6] ،ترجمه، نهضت صالحیان، مهین میلانی، 1393). این هدف اصلی آموزش تحلیل رفتار متقابل است.
امروزه رویکرد ها ی گوناگونی برای درمان و مهار مشکلات خانواده بوجود آمده است که بیشتر آنها خانواده را به عنوان یک سیستم و ساختار پیچیده مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. در این میان دید گاه تحلیل رفتار متقابل از چند جهت قابل تامل و توجه بیشتر می باشد. نخست آنکه این دیدگاه به عنوان رویکرد روانکاوانه نوین توانسته است در بین دیدگاه های سیستمی جایگاه شایستهای داشته باشد و هم در دیدگاهای تحلیلی. از این رو می توان با اطمینان خاطر بیشتری از آن در پیشگیری و درمان مشکلات و اختلال های رفتاری و ارتباطی درون نظام خانواده استفاده کرد (جیمز هوریتز[7] ؛ترجمه، زیارتی، تبریزی، کریمی، 1390).
نیاز و تمایل[8]به ارتباط و تعامل با همنوعان، نیازی قدرتمند[9]و جهان شمول[10]در میان انسانها است (هارجی و دیکسون، 2004). انسانها نیاز دارند که رابطه با همنوعان خود و مخصوصاً افراد نزدیک را شروع کرده و آن را رشد دهند. تعامل و عمق بخشی به رابطه برای انسانها لذت بخش است (گابل و شین2000). در صورتی که انسانها قادر نباشند ارتباطی با معنا با دیگران برقرار کنند، احساس تنهایی[11]، ناخوشحالی[12] و افسردگی در آنها ایجاد خواهد شد (ویلیامز وزادیر[13]، 2000) ارتباط با دیگران اساس شکل گیری هویت است. «خود»[14]پدیده ای مستقل که به خودی خود شکل بگیرد نیست. خود از طریق تعامل با دیگران به وجود می آید (هارجی و دیکسون، 2004). در حقیقت می توان گفت که انسان شدن انسانها حاصل تعامل با دیگران است. از سویی یکی دیگر از ویژگی های ارتباط عامل گسترش روابط صمیمی بوده و درسطح کاربردی، به زوجها اجازه می دهد که مشکلاتشان را مورد بحث قرار داده و حل کنند. ارتباط همچنین عاملی برای تبادل اطلاعاتی بین زوجها است. همسرانی که نمی توانند احساساتشان را برای یکدیگر بیان کنند، در بحث بر سر مسائل جنسی مشکل خواهند داشت گاهی برای حل مشکلاتشان به سرزنش یکدیگر می پردازند که این عمل باعث می شود دامنه مشکلات آنها گسترش پیدا کند. زوجهایی که نمی توانند عدم توافق را به توافق تبدیل کنند، اغلب گرفتار چرخه ای از گرفتاریهای پایان ناپذیر می شوند که برای سالها تکرار می گردد. درمانگران به اتفاق عقیده دارند که مشکلات ارتباطی شایعترین مشکل ارتباطی و مخرب ترین مشکل ازدواج های شکست خورده است (جکو بسن، وادرون و مور[15] 1980)
ارتباط سالم می تواند مشکلات انسانها را التیام بخشد .به منظور بهبود وضعیت ارتباطی زوجها باید به آنها کمک شود تا در یابند که ارتباط متشکل از مجموعه مهارتهایی است که قابل یاد گیری هستند . این مهارتها می توانند به صورت گروهی و یا در کارگاههای آموزشی آموخته شوند (کرواو ریدلی[16]، 1990). در این آموزشها، آموزش مهارت ارتباط[17]، آموزش تبادل رفتاری[18]، آموزش حل مساله[19]، و آموزش حل تعارض[20] می باشد (ترانبام و هرزینگ[21]،1998). در سال 1965 گریکوری بیتسون عنوان کرد که خانواده های مختل، دارای ارتباط مختل هستند. بعدها ویرجینیا سیتیر (1983)، خانوده درمانی بر اساس رویکرد ارتباطی را توسعه داد. یکی از کمک های سیتر، تمرکز بر تغییر الگو های ارتباطی خانواده به عوض درمان شخصیت بود. بعد از آن اریک برن (1961)،پایه گذار مکتب تحلیل رفتار متقابل، درمان را بر مراوده ها و تبادلات رفتاری و عاطفی بین انسانها متمرکز نمود و به طور گسترده به شرح بازیهایی که برای جلب توجه و کسب صمیمیت انجام میشوند پرداخت. او الگو های ارتباطی حالات من را ترسیم کرد
اریک برن ارتباط بد را به عنوان «مراوده های متقاطع» و ارتباط خوب را «حرکت به سمت مراودات مکمل تلقی کرد». آموز
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
اد جامعه مانند دانشجویان بیشتر درگیر روابط اجتماعی هستند و بر این اساس آنها دچار هیجانات بیشتری در روابط با افراد مختلف می شوند. همچنین این گروه با تنش های بیشتری مواجه هستند، استرس های بیشتری را تجربه می کنند و در روابط اجتماعی خود نیازمند داشتن مهارت ها و توانایی های بهتر برای کنار آمدن با این گونه شرایط هستند. از طرفی در سال های اخیر هوش هیجانی و نقش آن در بسیاری از مولفه های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است. نقش هوش هیجانی در تنظیم هیجانات غیر قابل انکار می باشد. اما سئوالی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آن است، اینست که، رابطه مولفه هوش هیجانی با سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در گروه دانشجویان چگونه است ؟
در کشور ما دانشجویان قشری بزرگی از جامعه را شامل می شوند. دانشجویان با توجه به شرایط خاص منجمله قرار داشتن در سن جوانی، مواجه بودن با شرایط استرس زا مثل امتحانات، دوری از خانواده و زندگی کردن در خوابگاه و همچنین قرار داشتن در سن ازدواج و تشکیل خانواده، می توان گفت نیازمند مطالعات بیشتر جهت حفظ سلامتی و بالا بردن توانایی های روانی هستند. با توجه به اینکه محیط های دانشجوی محل متنوعی از تیپ های شخصیتی، اقوام و فرهنگ های مختلف هستند، داشتن توانایی های خاص برای کنار آمدن با این محیط ها لازم به نظر می رسد. چالش های دوران دانشجویی می تواند منابعی از اضطراب را برای آنها فراهم آورده و سلامت آنها را به خطر اندازد و باعث افت تحصیلی گردد(بهرامی، 2006). سپهر آذر (1391) در بررسی خود بر روی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی نشان داد که هوش هیجانی با ابعاد سبک های مقابله ای رابطه دارد. او گزارش داد که هوش هیجانی می تواند باعث بهبودی وضعیت سلامت روان و تحصیلی دانش آموزان گردد. از طرفی نشان داده شده است که مولفه های هوش هیجانی و سبک های مقابله ای می توانند ارتباط بین فشار های زندگی و سلامت روانشناختی را تعدیل نموده و افراد را در برابر فشار های روانی مصون نگه دارند و از بروز مشکلات روانشناختی پیشگیری کنند(مایر وسالوی،2001؛سیاروچی، دیان و اندرسون، 2002). کنترل هیجانی یکی از خصیصه های هوش هیجانی است. طبق مدل دشواری تنظیم هیجانی، تنظیم هیجانی فرآیندی منحصر به فرد و یگانه برای تعدیل تجربه هیجانی به قصد دستیابی به مطلوبیت اجتماعی و قرار گرفتن در یک وضعیت جسمانی و روانی آماده، برای پاسخگویی مناسب به تقاضاهای درونی و بیرونی است. تنظیم هیجانی به منظم کردن و تنظیم فرایندهای احساسی در راستای عملکرد تطبیقی اطلاق می شود. بنابراین، بینظمی احساسات، به فرایندهای تنظیمی اطلاق می شود که در نهایت عملکرد تطبیقی را مختل می کنند(هوانگ،2006). اما اهمیت پرداختن به این موضوعات در گروه دانشجویان ار می توان شامل این دانست که، دانشجویان بخاطر داشتن حضور در شرایط و محیط های دانشگاهی همواره با روابط اجتماعی در گیرند. محیط های دانشگاهی بخاطر حضور افرادی با نژاد ها و فرهنگ های متفاوت باعث شده است که دانشجویان هیجانات متفاوتی را در روابط خود تجربه کنند که نیازمند داشتن مهارت تنظیم این هیجانات باشند. همچنین در چنین محیط های دانشجویان لازم است مهارت های لازم با رویداد های اضطراب آور و استرس آور را داشته باشند. دانشجویان بعنوان مرکز علمی و پیشرفت کشور به حساب می آیند که بررسی نیاز های این گروه مترداف پیشرفت علمی و اجتماعی جامعه است. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان انجام گرفت تا اینکه بتواند تبیین درست از ارتباط سه متعیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی را به ما ارائه دهد. تبیین ارتباطی این سه متغیر در دانشجویان می تواند بینش بخش برنامه ریزی های خرد و کلان در راستای سلامت روان این گروه باشد.
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :