سؤال پنجم : راهکارها و پیشنهادهای مرتبط درزمینه ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان چیست ؟ 57
فصل پنجم : خلاصه ، بحث و نتیجه گیری وپیشنهادها
خلاصه 59
بحث و نتیجه گیری 64
محدودیت ها 76
پیشنهادها. 76
منابع. 77
چکیده به انگلیسی 82
فصل اول
کلیـات پژوهـش
مقدمه :
دنیای امروز، تربیت فرزندان را از نیازهای اولیۀ زندگی قلمداد می کند و توسعه و رشد
سازمان های تربیتی را به عنوان شاخص معتبر رشد سیاسی و اجتماعی جوامع بشمار می آورد. مسأله تربیت در عین ضرورت، یک فن ظریف و تخصصی با پیچیدگی های بسیار است. (عمادزاده ، 1370، ص43). پژوهش های وسیعی برای شناخت مسائل و دشواری های این رشته در سرتاسر جهان صورت گرفته است و محققین در صدد راه یابی به سود بخش ترین و مؤثر ترین روش های تربیتی بر آمده اند که ضرورت و در عین حال اهمیت تعلیم و تربیت را نشان می دهد.
در میان این کوشش ها، مطالعۀ نیروی انسانی کارآمد و با انگیزه در سطح نظام تعلیم و تربیت جوامع مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا تنها چنین منابع انسانی می تواند توسعه و ترقی نظام و دست یابی به اهداف برنامه ریزی شدۀ آن را میسر گرداند. هدف از انجام این پژوهش شناخت دو فاکتور عمدۀ موثر بر کارایی و اثر بخش نیروی انسانی یعنی عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح زندگی معلمان و نقش آن در ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان می باشد.
جامعۀ مورد پژوهش، معلمان را که در نوک پیکان و خط مقدم نظام تعلیم و تربیت هستند در بر می گیرد. درمیان مجموعه فعالیت هایی که در نظام آموزش و پرورش انجام می شود سهم مهم وکلیدی را به تدریس معلّم در کلاس درس اختصاص می دهند. تدریس را می توان به فرآیند دو جانبه ای که بین معلّم و شاگرد جریان دارد و هدفش یاد گیری است تعریف کرد. (سیف ، 1368، ص152).
اهمیت نقش معلّم در این نظام ازآن لحاظ است که عمده ترین و مؤثرترین ارتباط را با فرگیر دارد و هرگونه رفتار ونگرش او می تواند بر فراگیران تأثیر به سزایی داشته باشد .« رضایت شغلی[1]، یکی از عواملی است که در نحوۀ رفتار و عملکرد معلّمان مؤثر می باشد و در مطالعات رفتار سازمانی ثابت شده است که رضایت شغلی با عواملی همچون غیبت، استعفاء، اخراج و بیماری های جسمی و روحی معلّمان رابطۀ منفی دارد». (عباسی، 1370 ،ص 73).
از این نظر یکی از علل توجّه به رضایت شغلی معلّمان این است که نارضایتی از شغل به احتمال زیاد موجب بروز تبعات فوق الذکر درآنان می شود. این امر نه تنها موجب گسیختگی روند آموزش و پرورش شده بلکه تأثیر نامطلوب بر یادگیری دانش آموزان داشته و در نهایت می تواند زیان های غیر قابل جبرانی بر کیفیت آموزش و پرورش وارد نماید. (رضایی، 1376، ص 92).
زیرا معلّم از جمله عوامل مهم و اساسی در فرآیند یادگیری و کیفیت آموزشی است. از طرفی، یکی دیگر از عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح زندگی معلّمان، شخصیت [2] آنان می باشد.
«شخصیت به مجموعه ویژگی های خاص، شامل انگیزه ها، عواطف، ارزشها، نگرشها، تمایلات فرد اطلاق می شود که به طرز مهّمی بر رفتار آنها تأثیر می گذارد». (گوردن،[3] 1991، ترجمۀ خوی نژاد، 1374 ص 45).
هم چنین از جمله عواملی که در رابطه با ا
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل نموده و اثرات تنش را کم رنگتر نماید، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و خودکارآمدی با امید به زندگی بود دانشآموزان بود. روش: روش انجام پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمام دانشآموزان پسر سال آخر مقطع متوسطه شهرستان بیجار در سال تحصیلی 92-91 بود با بهره گرفتن از نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای 180 نفر از دانش آموزان پسر سال آخرمتوسطه شهر بیجار انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان، خودکارآمدی شرز و همکاران و پرسشنامه امید به زندگی میلر، در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها و به دست آوردن رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده گردید.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن در دانش آموزان با امید به زندگی رابطه مثبت، بین سبک دلبستگی ایمن و خودکارآمدی دانش آموزان رابطه مثبت و بین سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی با خودکارآمدی رابطه معکوس و با امید به زندگی رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک دلبستگی ایمن توان پیش بینی متغیرهای خودکارآمدی و امید به زندگی را دارد.
کلید واژه ها
سبک دلبستگی، خودکارآمدی، امید به زندگی
مقدمه
رفتار دلبستگی دارای ارزش تکاملی برای انسانها بوده است و به همین دلیل جزء ذخایر ژنتیک رفتاری آن ها درآمده است. به نظر بالبی دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که در تعامل واقعی و منظم با آنها می باشد، ایجاد میگردد (مظاهری، 1377). به عقیده بالبی برای تامین سلامت روانی کودک، برقراری روابط صمیمی، گرم و دایمی بین او و مادرش یا کسی که بتواند به طور شایسته جایگزین وی شود ضروری است. چنان روابطی که مورد رضایت هر دو طرف بوده و از آن لذت ببرند. او این مسئله را مطرح کرد که هر تعامل پایدار و با دوام در کودکی تاثیرات طولانی مدتی بر روی رشد شخصیت میگذارد که این تاثیرات توسط یک سری باز نمایی های ذهنی که بالبی آن را (الگو های فعال درونی) می نامد طرح ریزی می گردد. به عبارت دیگر سبک های دلبستگی افراد بر اساسی درون سازی بین شخصی در مورد قابل دسترس و پاسخگو بودن نگاره ی دلبستگی(مادر) و کارآمد و ارزشمند بودن خود شکل میگیرد (بالبی[1]، 1973).
خودکارآمدی به واسطه ی انگیزه ی درونی موجب می شود که فرد به طورخودانگیخته در محیط تلاش کند و به باورهای کارآمدی خود دست یابد. طبیعت همچون معلمی نامرئی فرد را به جنب و جوش وا میدارد تا ظرفیتهای مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشکار سازد. خودکارآمدی یا خوداثربخشی از لحاظ روان شناسی عبارت است از انتظارات متصور یک فرد در موفقیت در یک کار یا رسیدن به یک نتیجه خوب از طریق فعالیتهای فردی. بنابراین خودکارآمدی یک فرآیند ذهنی است که شامل شناسایی هدف، برآورد
سایت های دیگر :
پروپوزال، پایان نامه، سمینار با موضوع پردازش حسی