سایت های دیگر :
د و کارایی معلمان داشته و باعث کاهش بازده آنها شود و چون آنها پرورش و تربیت انسانها را بر عهده دارند می تواند اثرات مخرب و جبران ناپذیری در پی داشته باشد.
با شناخت عوامل فشار زا و سهم آنها در بهبود فعالیتها و عملرد معلمان و اثر بخشی مدارس، می توان گاهی در جهت رفع یا کاهش ویا حد اعتدال فشار روانی برداشت و این مهم بدست نمی آید مگر با انجام تحقیقات فراوان در زمینه شناسایی عوامل مخل سلامت روانی و راه های پیشگیری و مبارزه با آن.
پژوهشگر به دلیل اشتغال به کار در مدارس مقطع ابتدایی و حساسیت شغلی معلمان در کارکنان آموزشی که در تماس مستقیم با دانش آموزان می باشند به اهمیت این مسئله پی برده است که در صورت وجود استرس در بین معلمان آموزشی بستری فراهم می آید که این استرس و عوامل و عواقب ناشی از آن به دانش آموزان انتقال یابد و آنان در اثرات مخرب ناشی از وجود این اختلال متضرر شوند به همین دلیل به مطالعه و پژوهش در زمینه شناسایی عوامل استرس زای شغلی و رابطه آن با عملکرد معلمان پرداخته است
«فرضیه های تحقیق»:
«سئوالات فرضیه»:
اهداف کلی:
بررسی تاثیر استرس شغلی بر عملکرد معلمان مقطع ابتدایی
«اهداف تحقیق»:
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
این فصل ابتدا مقدمه درباره هوش و استعداد ارائه می شود و در ادامه بیان مسئله و ضروت انجام پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین فرضیهها و متغیرهای پژوهش تشریح می شوند و در پایان، تعریف مفهومی و عملیاتی هوش و استعداد ارائه می گردد.
از هنگام شکل گیری روانشناسی علمی در اواخر قرن نوزدهم میلادی، سعی بر آن بوده است که شخصیت آدمی، مناسبات اجتماعی، چگونگی تفکر و شناخت او نسبت به پدیده های متفاوت مورد بررسی قرار می گیرد.
سعی و علاقه روانشناسان، در کنار شناخت اجزاء متفاوت رفتار و شناخت آدمی متوجه چگونگی سنجش رفتار و عملکرد های ذهنی نیز بوده است. به همین دلیل روانشناسان، همواره در کنار بخشهای نظری و مفهومی در جستجوی ابزارهایی بوده اند که به سنجش عوامل روانی بپردازد. در این بین کشف پدیده ای با نام هوش، کشفی بسیار جذاب و چشمگیر بود. وجود قوایی ذهنی که به وسیله آن آدمی به حل مشکلات می پردازد، پدیده ای که دارای ریشه های زیستی و وراثتی است و عوامل محیطی و اجتماعی نیز در آن تاثیر می گذارد، توجه همگان را به خود جلب کرد و مطالعه گسترده ای در مورد آن صورت گرفت و ابزارسازی های برای سنجش آن شکل گرفت (استادی،1384).
بنا به اعتقاد نظریه پردازان تحلیلی، هوش توانایی استفاده از پدیده های رمزی، قدرت و رفتار موثر، سازگاری با موقعیت جدید و تشخیص دادن حالات و کیفیات محیط است. شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش را “وکسلر ” روانشناس آمریکایی پیشنهاد داده باشد.او می گوید هوش یعنی تفکر عاقلانه، عمل منطقی، رفتار موثر در محیط (درویش محمدی-1386).
به بیان پیاژه: (1960،نقل از وول من،1985) آنچه دو فرد راکه دارای بهره هوشی مساوی هستند از هم متمایز می سازد استعداد نام دارد. بر این اساس استعداد شامل مفاهیم ذوق ذاتی، مهارت ها، دانش، هوش، قابلیت، غریزه و توانایی یادگیری است. با توجه به تفاوت افراد در داشتن استعداد های گوناگون لازم است که این تنوع در بشر و اهمیت آن برای رشد و پیشرفت جامعه مورد توجه بیشتری قرار گیرد. همچنین امید است که با توجه به اهمیت آن در انتخاب رشته تحصیلی، شغل و فعالیت های متنوع در سیستم آموزش کشور به استعدادهای گوناگون توجه گردد.
کنجکاوی و تفکر پیرامون افراد سرآمد و با استعداد، سابقه ای بس طولانی و دو هزار ساله دارد و احتمالا به موقعی بر می گردد که اولین بار انسان علاقمند شد بداند که چرا اشخاص با هم تفاوت دارند. هر روز شاهد انجام تحقیقات گوناگونی بر روی افراد تیزهوش و جنبه های مختلف زندگی آنان هستیم. علاقه روز افزون دانشمندان بر روی این افراد حاکی از اهمیتی است که تیزهوشان در پیشرفت زندگی بشر داشته و دارند. در واقع توانایی های سرشار و قابلیت های غنی تیزهوشان است که برای مسائل بشری در سطح جهانی پاسخ مناسب می یابد و موجب پیشرفت های وسیع، فراگیر در علوم مختلف می گردد(استادی،1384).
هوش همیشه مبحثی هیجان انگیز و جالب توجه برای بشر بوده است ؛در گذشته از بهره هوشی برای تعیین این که یک فرد در یک زمینه خاص می تواند کارایی لازم را از خودش نشان دهد یا نه، استفاده می کر
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :