بیابد که در سازمان مورد مطالعه رابطه این دو متغیر چگونه بوده و کدام یک از ابعاد تسهیم دانش قادر به پیش بینی عملکرد شغلی بوده و باید مورد توجه ویژه واقع گردد.
1-3- ضرورت پژوهش
متخصصان و مدیران اجرایی هر سازمان، گنجینهای از تجربیات ارزنده و دانش آموختهشده در سازمان هستند. بازنشسته شدن هر فرد، به مفهوم خروج انبوهی از تجربیات و دانش از سازمان است که کسب دوباره آنها، مستلزم هزینه بسیار، دوبارهکاری و اشتباهات مجدد است. نتایج پژوهشی که در اروپا انجام شدهاست، نشان داد که نیمی از سازمانهای شرکتکننده در پژوهش، کارمندان کلیدی را از دست دادهاند که 43 درصد دانش سازمانی را در اختیار داشته و رفتن آنها عملاً منجر به بازگشت به عقب سازمان بوده است. همچنین 13درصد آنها، کارمندانی را از دست دادهاند که سازمان را با مشکل مواجه کرده است. غالب سازمانها معتقد بودهاند که بیشتر دانش مورد نیاز آنها در سازمان وجود داشته، ولی شناسایی، بازیابی و بهکارگیری آن مشکل اصلی آنها بوده است. از همین رو انتقال دانش به عنوان یکی از جنبههای مدیریت سازمانی همیشه و به شکلهای مختلف وجود داشته است. بحث و گفتگو با همکاران، کتابخانههای سازمانی، آموزشهای حرفهای، مربیگری کارکنان جدید و موارد مشابه دیگر راهکارهای سنتی در این زمینه بوده است. اما امروزه برنامههای مدیریت دانش سعی میکنند به صورت آشکار به ارزیابی و مدیریت فرایندهای خلق یا شناسایی، گردآوری و بهکارگیری دانش در کل سازمان بپردازند. مستندسازی و ایجاد مخزن دانش فنی، علاوه بر ایجاد بهرهوری بالا، امکان کاهش اشتباهات تکراری در اقدامات آتی کارمندان و عدم از دسترفتن دانش آنان پس از ترک سازمان را فراهم میکند (زارع ، 1387).
بنابراین میتوان گفت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمان دستکم منافع زیررا به همراه خواهد داشت:
سازمان مورد مطالعه (اداره کل تعاون کار و رفاه اجتماعی استان اصفهان) برای هم سو شدن با تغییرات گسترده محیطی و بقا نیازمند بکارگیری تسهیم دانش می باشد. این پژوهش برای سازمان یک ارزش جدید ایجاد نمود تا بتواند با بهبودکارائی، اثربخشی و قدرت رقابت پذیری از طریق تسهیم دانش درسازمان، عملکرد سازمان و کارکنان را ارتقاء بخشد. همچنین یک دیدگاه و تئوری در مورد اهمیت تسهیم دانش در بالا بردن عملکرد برای رهبران و کارکنان سازمانی ا
سایت های دیگر :
در این پژوهش ویژگی های شخصیتی رانندگان براساس مدل پنج عامل اصلی شخصیت نئو مورد بررسی قرار خواهند گرفت که شامل:1-عصبیت(دارای احساس نگرانی و ناایمنی، مضطرب و عصبی)؛2-برون گرایی(اهل هیجان و خطر پذیری بالا، معاشرتی و لذت جو)؛ 3- بازبودن به تجربه(افرادی مبتکر، مستقل، خلاق و شجاع)؛ 4-توافق(افرادی خوش قلب، دارای حس همدردی، دلسوز و مودب)؛ و 5-وجدانی بودن(توانا در کنترل تکانه ها، بادقت، قابل اعتماد، منظم و سخت کوش) می باشد(حق شناس، 1385).
همچنین امور مربوط به رانندگی از آن جهت که اموری غیر قابل پیش بینی بوده که دائماً اتفاق می افتد و امور خطرناکی را شامل می شوند، مسایل هیجانی چالش برانگیزی هستند. رانندگان در این امر بسیار متفاوتند. بسیاری از رانندگان این شرایط را تنشی هیجانی تلقی کرده و در نتیجه مقابله و برخورد با آن را دشوار می دانند. از سوی دیگر رانندگان اغلب دارای انگیزه رقابت جویی بوده و از آزردگی هیجانی خود، آگاه نیستند. این امر انگیزه ها و اهداف آنان را متأثر ساخته و موجب تحریف تفکر راننده و افزا یش هیجانات خارج از کنترل فرد می شود. رانندگانی که درگیر این گونه هیجانات می شوند دست به رفتارهای تکانشگرانه و پرخطر می زنند که این هیجانات رانندگان را ترغیب به تکروی و خودپسندی می کند(ابراهیمی قوام، 1388).
توجه به مفهوم هوش هیجانی به عنوان سازه روانشناختی که با داشتن مولفه های درون فردی و بین فردی تمامی مناسبات فرد را با خود و دنیای پیرامونش دستخوش تغییر می سازد از اهمیت ویژه ای در رانندگی برخوردار است. هوش هیجانی، چارچوبی است که در آن مجموعه ای از مهارت ها فرض می شود که در ارزیابی و ابراز واقعی هیجانات خود و دیگران دخیل بوده و می تواند تنظیم اثربخش هیجانات خود و دیگران و کاربرد احساسات جهت با انگیزه ساختن، برنامه ریزی و تداوم پیشرفت خود را به دنبال داشته باشد.
هوش هیجانی1 شامل توانایی کنترل احساسها و هیجانهای خود و دیگران، پذیرش دیدگاه های سایر افراد و کنترل روابط و توانشهای اجتماعی است. به عبارت دیگر، شخصی که هوش هیجانی بالایی دارد، عواطف خود را بهتر شناسایی کرده و درک بهتری از عواطف دیگران پیدا می کند. هوش هیجانی در بردارندهی آگاهی، تنظیم و بیان درست دامنهای از هیجانات است. لذا توانایی شناخت، ابراز و کنترل این هیجانات یکی از ابعاد مهم هوش هیجانی است و ناتوانی فرد در هر کدام از این تواناییها منجر به نارضایتی در زندگی و محیط کار خواهد شد که حاکی از نقص خودگردانی هیجانی است که ویژگی کلیدی هوش هیجانی می باشد(هاشمی،1391).
به عبارتی هوش هیجانی نوعی پردازش اطلاعات عاطفی است که شامل ارزیابی صحیح عواطف خود و دیگران و بیان مناسب عواطف و تنظیم سازگارانه است که به بهبود جریان زندگی منجر می شود، و در رابطه با رفتار رانندگی موجب می شود تا فرد: به جای سرزنش دیگران یا موقعیت، تمرکز بر خود داشته باشد. -نحوه رابطه بین عمل، احساسات و افکار را با همدیگر درک کند. – به جای واکنش هیجانی خشمگین شدن ابتدا به ماهیت آنچه باعث ناراحتی شده، بپردازد. -بیشتر به کسب نتایج پیامدها علاقه مند باشد تا اینکه بخواهد تکانشی عمل کند. – به جای تنها به فکر خود بودن به دیگران و حقوق شان احترام گذاشته شود. -ترافیک را به عنوان کار دسته جمعی و نه رقابتی بپذیرد. -تنوع بین نیازها و سبک های رانندگان را بپذیرد و از سرزنش کردن آنها به خاطر اقدامات و نحوه رانندگیشان دور ی کند. –نقش های مثبت را به جای اعمال منفی تمرین کند. -درصدد یادگیری مهار و کنترل تکانه های مربوط به انتقاد کردن از دیگران با گسترش حس مزاح در حین رانندگی باشد. -رانندگی را جدی بگیرد و با آگاهی از اشتباهات خود در حین
سایت های دیگر :
ر استان هرمزگان انجام نشده است اهمیت آنرا دو چندان می کند
نتایج این تحقیق می تواند مسئولان و برنامه ریزان را یاری دهد تا بتوانند زمینه لازم جهت درگیری بیشتر والدین در امور تحصیلی فرزندانشان را فراهم نمایند و همچنین روش صحیح تربیت فرزندان را به والدین آموزش دهند.
پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی یکی از مهمترین و عینیترین معیارها برای بررسی و ارزیابی کارایی نظامهای تربیتی است. از طرفی دانشآموزان بزرگترین سرمایههای انسانی در هر جامعه به حساب میآیند؛ زیرا میتوانند با هم در آمیختن نیروی جوانی و علم و مهارت آموخته شده چرخ های پیشرفت و توسعه را به حرکت در آورند.
مسأله پیشرفت تحصیلی یکی از مسائل مهم آموزش و پرورش در تمام نقاط دنیا است. چنانچه بخواهیم مدارس، دانشآموزان موفق و کارآمدی پرورش دهند ضروری است عوامل مؤثر بر موفقیت تحصیلی را بشناسیم و برنامهریزی دقیق در همین راستا به عمل آید. در هر جامعهای دانشآموزان سازندهی فردای آن جامعه و کسانی هستند که باید پذیرای مسئولیت های آن جامعه باشند. به همین دلیل است که امروزه آموزش و پرورش جایگاه ویژهای دارد و مردم در سراسر دنیا در پی یافتن راه هایی برای بهبود آموزش و پرورش آینده سازان کار آمدتر هستند (الیاس، 2002).
هر سال آموزش و پرورش و خانواده ها سرمایه و هزینههای زیادی را جهت سلامت و تحصیل موفق دانشآموزان صرف میکنند. پرورش درست دانشآموزان از نظر روانی و تحصیلی باعث میشود که فارغالتحصیلانی کارآمد تحویل جامعه داده شوند که دارای بنیهی علمی و توان عملی لازم هستند و سرمایه و هزینه به کار رفته به شکل بهینهای بازدهی خواهد شد.
1-4. اهداف پژوهش
1-4-1. هدف کلی:
[1]-Esmart.E,S
[2]-Darling .D,S
[3]-Astinbergh. A,E
[4]– Samerof.S,G
[5]-Academic Achievement
[6] -Britzman, D. P.
[7] -Komarraju, M
[8] -Karau, S. J
سایت های دیگر :
راه دارد و بر احساس فرد درباره ی سازمان و علائق وی به مشارکت در حفظ همبستگی کمک می کند و تأثیر قابل توجهی در شیوه تقرب و نزدیکی افراد نسبت به مشاغل خود، میزان تلاش، تعهدات آنان در اثر بخشی سازمان و مهمتر از همه در خودکارآمدی افراد دارد( بیک لیک، 1385).
با آنکه در زمینه رضایت شغلی کارکنان در سازمانها بررسیهای بیشماری از دیدگاه های گوناگون انجام شده، متأسفانه رضایت شغلی بهورزان که از ارکان عمده مشارکت جامعه در مراقبتهای بهداشتی اولیه[24] می باشند و نقش ارزنده ای در ارائه خدمات بهداشتی دارند کمتر مورد ارزیابی قرار گرفته است. از آنجاییکه بهورزان می توانند با ارائه همزمان خدمات بهداشتی- درمانی-آموزشی و به ویژه بهداشت روانی[25] در رسیدن به هدفهای اصلی مراقبتهای اولیه بهداشتی یعنی دسترسی تمام مردم به خدمات اساسی بهداشتی نقش حساس و مهمی را ایفا نمایند، به نظر می رسد که بررسی نحوه سبک های مقابله با استرس و خودکارآمدی عمومی آنها می تواند بر ارائه خدمات که همانا مراقبت های بهداشتی اولیه است و کیفیت ارائه خدمات را تحت الشعاع قرار داده و در نهایت منجر به تغییراتی در رضایت شغلی آنها شود. لذا با توجه به این امر پژوهش حاضر به بررسی رابطه سبکهای مقابله با استرس و خودکارآمدی عمومی با رضایت شغلی بهورزان مرد و زن خانه های بهداشت شهرستان دزفول خواهد پرداخت. لذا هدف اصلی از انجام این تحقیق پاسخ دادن به این سؤال می باشد که:
-آیا بین سبک های مقابله با استرس و خودکارآمدی عمومی با رضایت شغلی بهورزان مرد و زن خانه های بهداشت شهرستان دزفول رابطه ی معناداری وجود دارد؟
[1].job satisfaction
[2] .Willem &et al
[3] . Robins
[4] .Shelly
[5]. Appleton &et al
[6] .Ford
[7].Problem solving
[8] . Positive thinking
[9] . Adeptive coping
[10] .Self efficacy
[11] . Self esteem
[12] .Barry, j. &Anastasia,,k.
سایت های دیگر :
ا است . به اعتقاد آن ها آنچه فراشناخت نامیده می شود عملیات ذهنی سطح دوم است . یعنی یک یادگیرنده آن عملیات ذهنی را انتخاب می کند که روی یک موضوع خاص اعمال می شود و آن ها را هدایت می کند . در این چهارچوب فراشناخت یک مورد ویژه شناخت است که طی آن عملیات ذهنی بر روی یک عامل بیرونی صورت نگرفته ، بلکه روی پدیده های ذهنی فرد که در ساختار شناختی وی قرار دارند صورت می گیرند ، ( ولفز و همکاران ، 1995 ؛ به نقل از سالاری فر ، 1375 ) .
ارتباط بین باورهای فراشناختی و آسیب شناختی در مورد غیر قابل کنترل بودن خطر و فقدان اطمینان شناختی و وجود سطوح مشابهی از این نوع اعتقادات در اختلالات دیگر مورد تایید قرار گرفته است ، (کارت رایت – هاتون و ولز ، 1997 ، به نقل از وزیری و موسوی نیک ، 1387 ) .
در طی سالهای اخیر بررسی تجربی شادکامی توسط روانشناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است ، ( وین هوون ، 1997 ) و روانشناسان علاقه مند به حیطه ی روانشناسی مثبت نگر توجه خود را بر منابع بالقوه ی احساس های مثبت نظیر احساس شادکامی معطوف کرده اند . ( سلیگمن ، چیکسنت و میهالی[11] ، 2000 ؛ کوهن و پرسمن[12] ، 2005 ؛ به نقل از میرزائی ، 1389 ) .
طبق بسیاری از تئوریهای هیجان ، شادکامی یکی از شش هیجان بزرگ یعنی تعجب ، ترس ، خشم ، شادکامی ، تنفر و نگرانی است . آیزنک[13] ( 1945 ) ، شادکامی را بعنوان صفت در نظر گرفت که سه ملاک پایداری زمانی ، همسانی بین موقعیت و علیت درونی را دارا می باشد . همچنین شادکامی را وابسته به فراوانی و درجه ی عواطف مثبت یا لذت سطوح بالای رضایت در طول زندگی و نبود احساسات منفی نظیر افسردگی و اضطراب دانسته اند ، ( هادی نژاد و زارعی ، 1387 ) .
به نظر مک دانلد[14] ، وقتی می گوئیم فردی سازگار است که پاسخهایی که او را به تعامل با محیطش قادر می کنند آموخته باشد . در نتیجه به نحو قابل قبول اعضای جامعه خود رفتار کند تا احتیاجاتش ارضا شوند ، ( درتاج و همکاران ، 1388 ) .
به عبارت دیگر سازگاری این است که فرد با دیگران طوری رفتار کند که هیچگونه مشکل و درگیری با آنان نداشته باشد . انسانی را سازگار تلقی می کنیم که مسائل و رفتار منطقی دیگران را قبول کند و اگر با محیطی نمی تواند سازش پیدا کند ، محیط دیگری برایش وجود داشته باشد ، ( نویدی ، 1385 ) . فرایند سازگاری به وسیله ء کمبود و نیاز بر انگیخته می شود و تنش نامطلوبی ایجاد می کند . برای کاهش تنش ، فرد باید به طریقی واکنش نشان دهد و عمل او معمولاً کوششی برای غلبه بر شی یا موقعیت تهدیده کننده است ، ( شعاری نژاد ، 1380 ) .
سازگاری فردی فرایند پیوسته ای است که در آن تجربیات یادگیری اجتماعی شخص باعث ایجاد نیازهای روانی می گردد و نیز امکان کسب توانایی و مهارت هایی را فراهم می سازد از آن طریق می توان به ارضاء آن نیازها پرداخت ، ( هاشمیان ، 1387 ) . سازگاری اجتماعی به این گفته می شود که افراد یا گروه ها ، رفتار خود را بتدریج و از روی عمد یا غیر عمد تعدیل کنند تا با فرهنگ موجود سازگاری نمایند ، مانند رعایت عادت ها ، عرف ، تقلید و. ( شعاری نژاد ، 1380 ) .
پژوهش حاضر به دنبال ارتباط بین باورهای فراشناختی با سازگاری فردی و اجتماعی و شادکامی در نوجوانان است ، و می خواهد بداند که آیا بین باورهای فراشناختی با سازگاری فردی و اجتماعی و شادکامی در نوجوانان رابطه وجود دارد ؟
[1]– Kart Rayet, Hattoon & Wells
سایت های دیگر :