نمودار مفهومی تطبیق اهداف . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 216 | ||
نمودار تطبیق مبانی هستی شناسی. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 217 | ||
نمودار تطبیق مبانی انسان شناسی. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 218 | ||
فصل پنجم : نتیجه گیری . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . |
219 220 |
||
5-1- مقدمه. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 222 | ||
5-2- پاسخ به سؤالات اول. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 222 | ||
5-3- پاسخ به سؤال دوم و سوم پژوهش. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 5-3-1- تحلیل تطبیقی اهداف . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 5-3-2- تحلیل تطبیقی مبانی . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 5-3-2-1- مبانی جهان شناسی. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 5-3-2-2- مبانی انسان شناسی. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . 5-4- پاسخ به سؤال چهارم پژوهش. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . |
223 223 225 225 227 229 |
||
5-5- محدودیت های پژوهش . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 239 | ||
5-6- پیشنهاد ها . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . | 240 | ||
منابع . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . سایت های دیگر : |
از مارگورت[12]، 2007). امروزه باور بر این است که تنها الگوی طراحی انگیزشی جامع و منسجم، الگوی نظامدار کلر است (فردانش و همکاران،1390).
بر این اساس مدل طراحی انگیزشی به فرایند آرایش منابع و رویههایی اشاره دارد که تغییراتی را در انگیزش به وجود میآورد و در بهبود انگیزش فراگیران برای یادگیری، انگیزش کارکنان برای کار، توسعه ویژگیهای انگیزشی خاص و بهبود مهارتهای خاص در خود انگیزشی به کار گرفته میشود (کلر، 2006). مینس، جاناسن و دیور[13] (1997) تنها مدل طراحی آموزشی دارای ارتباط منطقی با نتیجه و جامع را که با انگیزش منطبق است مدل طراحی انگیزشی ARCS کلر نامیدهاند (به نقل از هوویت[14]،2006). مدل طراحی انگیزشیARCS کلر، متشکل از حرف اول کلمات توجه، ارتباط، اطمینان و رضایت میباشد (مارگورت،2007 ). این چهار عامل نشان دهنده مجموعهای از شرایط میباشد که برای فردی با انگیزش بسیار بالا ضروری است (کلر،2001). فرایندهای طراحی که در مدل ARCS وجود دارد بهجای اینکه صرفاً یک نظریه توصیفی یا تجویزی باشد آن را به برنامههایی متمرکز بر عمل تبدیل کرده است؛ این فرایند ترکیبی، توصیفی از مفاهیم و نظریههای انگیزشی را به چهار دسته مهم ARCS با رویکردی نظاممند به طراحی انگیزشی تبدیل کرده است. داشتن رویکرد حل مسئله در این طراحی، مدل ARCSرا بی نظیر ساخته و زمینه گستردهای از کاربرد را ارائه نموده است (کلر، 2010). دو بخش عمده در این مدل وجود دارد؛ نخستین مجموعه از این طبقهبندیها، مؤلفههای انگیزش را نشان میدهد که این طبقه بندیها حاصل نتایج مبتنی بر پژوهش در مورد انگیزش انسان میباشد (کلر، 1987). دومین بخش از این مدل، طراحی نظاممندی است که به ما در ایجاد افزایش انگیزش، برای مجموعهای از فراگیران کمک میکند. این ترکیبات به ما اجازه میدهد تا عناصر مختلف برای ایجاد انگیزش در فراگیران را مشخص کنیم و همچنین فرایند طراحی کمک میکند تا مشخصات و ویژگیهای فراگیران در یک محیط یادگیری را ارائه دهد و سپس راهکارهای انگیزشی که برای فراگیران مناسب میباشد را طراحی می کند (کلر، 1983، 1984، 1987)؛ که اجرای کامل فرایند طراحی شامل ده مرحله میباشد.
لازم به ذکر است که به باور کلر (1391) انگیزش در سه سطح از اهمیت بیشتری بهره مند میباشد، نخست انگیزش در یادگیری، دوم انگیزش در کار و سوم خود انگیزشی است که موضوع پژوهش حاضر در ارتباط با انگیزش در یادگیری میباشد؛ بر این اساس برای تحریک انگیزش دانشجویان در یادگیری، کلر مدلی چهار مؤلفه ای را ایجاد نمود؛ هدف از این مدل به کار گرفتن راهبردهایی برای بهبود درخواست انگیزشی میباشد، این مدل تلاشی برای ترکیب نظریههای یادگیری، رفتاری، شناختی و عاطفی است. مدل ARCS نشان داده که انگیزش یادگیرنده می تواند از طریق شرایط خارجی تحت تأثیر واقع شود (اکیف اکاک[15]، اکایر[16]، 2013).
با مروری بر بررسی پیشینه پژوهشهای انجام شده در ایران در زمینه عوامل ایجاد انگیزش در کارکنان (مقدسی، 1386؛ عبادی و همکاران، 1390؛ گرجی و طاهری، 1391)، عوامل مؤثر بر انگیزش دانشجویان (اکبری، 1389؛ شاه حسینی، 1391)، عوامل مؤثر در کاهش انگیزه تحصیلی دانشجویان(مولوی و همکاران، 1386)، تأثیر انگیزش در بهبود عملکرد (بخشی علی آباد و همکاران، 1387؛ جعفری، سرچشمه، جعفری و نعمتی، 1392) تلفیق مدل طراحی آموزشی جاناسن با مدل طراحی انگیزشی کلر در آموزش مداوم پزشکی (فردانش و همکاران، 1390) میباشد و تاکنون پژوهشی در خصوص نقش ویژه طراحی انگیزشی آموزش کلر در آموزش عالی در ایران انجام نشده است. از آنجاییکه دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و کیفیت زندگی آنها تأثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیتهای تحصیلی شان خواهد داشت (سلطانی شال، کارشکی، آقا محمدیان شعرباف، عبدخدایی و بافنده، 1390). این پژوهش در صدد آن است که از طریق بهکارگیری شناخته شدهترین الگوی مطرح در زمینه طراحی انگیزشی به اثربخشتر شدن آموزش عالی کمک و بدین وسیله زمینهای را برای بهبود کیفیت زندگی کلاسی دانشجویان و یادگیری ایشان، در آموزش عالی فراهم نماید، تا بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، به سیاستگذاران و برنامه ریزان در امر تصمیم گیری و برنامه ریزی کمک نموده و
سایت های دیگر :
جدول 4-12: خلاصه نتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه میانگینهای اضطراب امتحان دانش آموزان بر حسب اضطراب جدایی دختران | |
جدول 4-13 ضرایب رگرسیون استاندارد شده و استاندارد نشده متغیرها | |
1-1 مقدمه
مفهوم دلبستگی از یک واژه یونانی Storage که نوعی عشق بین والدین و کودک است گرفته شده و تعریف آن از نظر واترز این است که دلبستگی رفتارهایی را شامل میشود که سبب نزدیکی به نگاره دلبستگی است. این رفتارها شامل توجه داشتن، لمس کردن، نگاه کردن، وابسته بودن و اعتراض به طردشدگی است. از منظر بالبی نیز دلبستگی پیوند عاطفی پایداری است که ویژگی آن گرایش به جستجو و حفظ مجاورت با شخص خاص به ویژه در زمان استرس است (برجعلی، 1388). تفاوتهای فردی در الگوی فعال درونی موجب شکل گیری سبکهای دلبستگی متفاوتی میگردد. بررسی اولیه در زمینه سبکهای دلبستگی از سوی اینسورث و همکاران (1978، به نقل از برجعلی 1388) انجام گرفت و سه الگوی دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و دلبستگی ناایمن اضطرابی-دوسوگرا شناسایی شد. افراد با سبکهای دلبستگی متفاوت، راهکارهای متفاوتی را برای تنظیم عواطف و پردازش اطلاعات هیجانی به کار میبرند . طبق نظریه اریکسون، کودکی که دلبسته ایمن است از نظر روانی به دنبال استقلال است و شروع به فاصله گیری از والدین؛ تجربه محیط و به دنبال یادگیریهای تازه است. اما کودکی که وابسته ناایمن به ویژه از نوع مضطرب است از هرگونه تجربه جدید و فاصله گیری از والدین خودداری کرده و مستعد انواع اختلالات اضطرابی در سالهای آینده بوده و ورودش به مهد و مدرسه مشکل و هرگونه جدایی به سختی صورت میگیرد(برک، 1385).
از طرفی سبک دلبستگی اضطرابی میتواند با اختلالات اضطرابی همراه باشد. یکی از انواع اختلالات اضطرابی که با شروع در دوران کودکی میتواند معرف اختلالهای اضطرابی باشد اختلال اضطراب جدایی است. آمارهای متنوعی در خصوص شیوع اختلالات اضطرابی در بین کودکان ارائه شده است. در کودکان 2 تا 4 ساله 17% و در مطالعه ای دیگر در کودکان زیر 12 سال 6/2 تا 2/41% عنوان شده است. وجود سه نشانه از ناراحتیهای مفرط جدایی مانند نگرانی شدید و مداوم از محروم شدن و آسیب دیدن، ترس و درماندگی از جدایی، شکایتهای جسمانی، کابوسهای مکرر، ترس از مدرسه و مشکلات مربوط به خواب که حداقل 4 هفته وجود داشته باشد برای تشخیص این اختلال الزامی است (عباسی، 1389). لاست گزارش کرده که 75% کودکانی که از مدرسه گریزانند مبتلا به اختلال جداییاند و در صورت عدم درمان به موقع، ممکن است این کودکان به طور ثانوی دچار اضطراب مفرط شوند و علاوه بر آن اختلالهایی چون فوبی اجتماعی، ترس از مکانهای باز و هراس را نشان دهند(به نقل از عباسی، 1389).
اختلال اضطراب فراگیر و فوبیای اجتماعی در طبقه بندی اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان قرار دارد گرچه اضطراب، خصیصه اصلی هر کدام از این اختلالات است اما عوامل زمینه ای و موقعیتی ویژه ای وجود دارد که میان آنها افتراق میگذارد. در طبقه بندی تشخیصی روانپزشکی آمریکا، مشخصاً به اضطراب آموزشگاهی و درسی یا امتحانی اشاره ای نشده اما پدیده اضطراب، در سطح وسیعی مورد توجه قرار گرفته که میتوان از آنها اضطراب آموزشگاهی و اضطراب امتحان را برداشت نمود (مهرابی زاده، 1386). اضطراب امتحان یا Test Anxiety از دسته اضطرابهای عملکردی است که 20-10% دانش آموزان و دانشجویان با آن دست و پنجه نرم میکنند. معمولاً در موقعیتهایی که فرد در معرض ارزشیابی قرار گرفته و نیازمند حل مشکل یا مسئله است به
سایت های دیگر :
5 | |
جدول (4-18) : آزمون t مستقل برای مقایسه آزمایش راه حل های علوم تجربی در دانش آموزان هفتم پایه، در کلاس های موضوعی و سنتی | 97 |
جدول (4-19) : آزمون t مستقل برای مقایسه آزمایش راه حل های ادبیات فارسی در دانش آموزان هفتم پایه، در کلاس های موضوعی و سنتی | 99 |
جدول (4-20) : آزمون t مستقل برای مقایسه توانایی استنتاج علوم تجربی فارسی در دانش آموزان هفتم پایه، در کلاس های موضوعی و سنتی | 101 |
جدول (4-21) : آزمون t مستقل برای مقایسه توانایی استنتاج ادبیات فارسی در دانش آموزان هفتم پایه، در کلاس های موضوعی و سنتی | 103 |
1-1-مقدمه
اندیشه و تفکر از ویژگی های برجسته آدمی است. انسان می اندیشد، از تفکر و اندیشه های دیگران بهره می برد و حاصل اندیشه خویش را به دیگران منتقل می سازد. در عصر حاضر این پذیرفته شده که جوامع پیشرو موفق جوامعی هستند که مردم آن ها بهتر فکر می کنند، در هنگام برخورد با مسائل بهتر می اندیشند، راه حل های بهتری ارائه می دهند و با شیوه های موفقیت آمیز بر مسائل فائق می آیند. ایجاد شرایط مطلوب برای اندیشیدن، تحریک، تشویق و راهنمایی یادگیرندگان برای کسب مهارت صحیح تفکر و اندیشه در فرآیند تدریس و یادگیری امری گریزناپذیر است. زیرا در هر جامعه ای تحولات و تغییرات سریع و فزآینده ای رخ می دهد که اگر نظام آموزش و پرورش نتواند توانایی حل مسائل ناشی از آن ها را به یادگیرندگان خویش بیاموزد، به موفقیت جامعه آسیب رسانده است. بنابراین در فرآیند یادگیری باید ایجاد توانایی اندیشه و تفکر و حل مسئله در یادگیرندگان را محور اصلی قرار داد. گانیه اعتقاد دارد که محور تعلیم و تربیت، آموزش تفکر به افراد، استفاده از توانایی های ذهنی و پرورش افراد توانا در حل مسئله می باشد. حل مسئله در فرآیند تدریس و یادگیری فرصتی گران بها در اختیار یادگیرندگان می گذارد، زیرا این رویکرد آنان را در موقعیتی سازنده برای تفکر، درک و شناخت منطقی پدیده های عینی و ذهنی قرار می دهد تا بیاموزد در موقعیت های زندگی فردی و اجتماعی، چگونه این تجارب را برای حل مسئله به کار گیرند(صادق پور،1390).
اکثر متخصصان آموزشى معتقدند که براى جذب بهتر محتواى آموزشى لازم است که شاگردان به صورت فعال، دیدهها، شنیدهها و تجارب خود را درباره محیط به نحوى تنظیم کنند که یافتهها و اطلاعات جزئی، بخشى از ساخت شناختى پایدار آنان شود. این امر امکانپذیر نیست، مگر این که شاگردان نسبت به اطلاعات و معلومات مورد نظر احساس نیاز کنند. فراگیر در هر سنى که باشد، به تناسب ساخت شناختى خود با مسائل و مشکلاتى مواجه است و براى حل این مشکلات، نیاز به راه حل علمى و منطقى دارد. او اگر در مدرسه راهحلهاى علمى و منطقى را بیاموزد خود به دنبال حل مسائل خواهد رفت. شاگردان در یادگیرى از طریق حل مسأله، با بهرهگیرى از تجارب و دانستههاى پیشین خود، درباره رویدادهاى محیط خود مىاندیشند تا مشکلى را که با آن مواجه شدهاند به نحو قابل قبولى حل کنند. مدرسه مطابق الگوى حل مسأله، شاگرد را در وضعى قرار مىدهد که او فرضیههاى خود را از راه پژوهش و کاوش و به مدد شواهد موجود یا گردآورى شده، مىآزماید و شخصاً از آنها نتیجهگیرى مىکند و ضمن رسیدن به هدف مورد نظر، از روشهاى دانشاندوزى و جمعآورى اطلاعات نیز آگاه مىشود.
روش حل مسأله یکی از روش های یادگیری است که هم در زندگی روزمره و هم در کشف مسائل پیچیده علمی کاربرد دارد. د
سایت های دیگر :
امروزه تغییرات ناشی از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی تاثیر بسزایی بر کار و زندگی مردم گذاشته و با همه سبکها و روشهای گذشته به مقابله پرداخته است. بطوریکه هر چه زمان میگذرد ناکارآمدی نظامهای آموزشی بیشتر آشکار می شود و نیاز به تحول در نظام آموزشی متداول بیشتر احساس می شود. اساسا نیاز به تغییر در نظامهای آموزشی نیازی ذاتی است. هر رویکرد جدیدی نیز به هر تقدیر بر نظامهای آموزشی تاثیر گذار هستند. در چنین اوضاعی که ICT به عنوان رویکرد جدید تمام ابعاد زندگی بشر را متاثر کرده است، سادهاندیشی است اگر تصور کنیم این رویکرد بر نظام آموزشی ما بیتاثیر خواهد بود. بنابراین عاقلانهتر آنست که به جای ایستادن در مقابل موج نوآوریهای آموزشی سوار بر این امواج شویم (چوبینه، 1382). با توجه به تاثیرات غیر قابل انکار فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کلیهی فرایندهای یاددهی یادگیری در این پژوهش به بررسی نوع و میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در روشهای تدریس، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در تهیه و تولید مواد آموزشی، موانع کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسی، مراحل چهارگانه کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، تاثیر میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در عملکرد تحصیلی دانش آموزان پرداخته شده است، تا شاید گامی کوچک در جهت روشن نمودن ارزش و سودمندی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش باشد. جامعهی آماری این پژوهش شامل معلمان و دانش آموزان مدارس متوسطه بابل در سال تحصیلی 88-87 بود. نمونه ی آماری معلمان 196 نفر و نمونهی آماری دانش آموزان شامل کل دانش آموزان مقاطع اول، دوم، سوم رشتههای علوم انسانی، تجربی و ریاضیفیزیک بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. ضریب آلفای کرانباخ پرسشنامه 1/78 بود. از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از پرسشنامه استفاده شد. با بهره گرفتن از روشهای آماری توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، نمودار و جدول) و روش های آماری استنباطی (آزمون T، ضریب همبستگی و U من ویتنی) به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها نشان داد که میزان استفاده از ICT در میان معلمان کمتر از حد متوسط است. معلمان بیشترین نقش ICT را در روش تدریس باعث پیاده شدن روش های مورد علاقه دانش آموزان و استفاده از روش های مختلف تدریس و . میدانند. همچنین معلمان بیشترین میزان استفاده از ICT را در تهیه و تولید مواد و منابع آموزشی در تکثیر راحت جزوات با بهره گرفتن از پرینتر و مطالعه اطلاعات گردآوری شده از اینترنت و . و کمترین میزان استفاده را در تهیه و ساخت نرم افزارهای آموزشی و گفتگوی اینترنتی با متخصصان بیان کردند. از مهمترین موانع موجود در مدارس برای استفاده از ICT را تعداد ناکافی رایانه و فرصت زمانی اندک تدریس بیان نمودند. این موانع در مصاحبه نیز کمبود امکانات، تعداد زیاد دانش آموزان و ناآشنایی با ICT را موانع موجود برای استفاده از ICT دانستند. در مشاهده نیز وضعیت مدارس، گویای کمبود امکانات و کمتوجهی به کاربرد ICT بودند. تجزیه و تحلیل مصاحبهها نیز نشان دادند که استفاده از ICT در برخی مدارس در مرحله ظهور کننده و در برخی دیگر در مرحلهی کاربردی قرار دارد. آخرین نتایج این تحقیق نیز حاکی از نقش مثبت استفاده از ICT در مدارس بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان داشت.
کلید واژه ها: فناوری اطلاعات و ارتباطات، برنامه درسی، روشها و فنون تدریس، مواد آموزشی
مقدمه
از جمله عرصههایی که در چند سال اخیر مورد هجوم فناوری اطلاعات قرار گرفته، عرصه آموزش و یادگیری است. با وجود اینکه از دوهزار سال قبل تا کنون، بسترها و سیستم های آموزش و یادگیری – در مقایسه با سایر مقوله ها نظیر پزشکی – تغییرات بسیار کمی داشته است، لیکن اکنون به مدد فناوری اطلاعات مدتی است که تحولات آغاز شده است. اگر دهه آخر قرن
سایت های دیگر :