رش چارچوب مدیریت سازمان تشکیل گردد. درصورتیکه سازمان ها به این اصل توجه ننمایند تنها به ظواهری از نگرش رضایت شغلی دست خواهند یافت. “عمدتاً این ظواهر نیز به دلیل عدم سازگاری سازمان ،مدیریت سازمان به تدریج به فراموشی سپرده می شودو ره آورد چندانی برای سازمان دربرندارد” (داوودی منفرد،5:1383 )
در سازمان ها یکی از عوامل مهم مؤثر بر بهره وری ، همانا رضایت شغلی بالای نیروی انسانی است ، یعنی اگر رضایت شغلی که یکی از جنبه های مهم زندگی یک فرد است حاصل نگردد ، این عدم رضایت باعث عدم رضایت از کل زندگی و نتیجتاً باعث کاهش بهره وری فرد در عرصه های مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی می شود . پس سازمان ها و نهادها و ادارات در کنار تلاش در جهت افــزایش سطح سواد ، دانش و نیز میزان ســلامت و مهارت های فرد ، باید بسترهای مناسب ترفیع و ارتقاء و نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تشویق و تنبیه را در جهت افزایش رضایــت شغلی کارکنان با چشم انداز افزایــش بهره وری و سر انجام توسعه در دستور کار قرار دهد .
“رضایت شغلی پدیده ای است که از مرز سازمان و شرکت فراتر می رود و آثارآن در زندگی خصوصی افراد و خارج از سازمان نیز مشاهده می شود. رضایت شغلی ، شامل مجموع نگرش های مثبت فرد نسبت به شغلش بوده و به معنای دوست داشتن وظایف شغلی و شرایطی است که اشتغال در آن انجام می گیرد. ناگفته پیداست که کارکنان دارای رضایت شغلی بالا، بارورتر هستند، تعهد بیشتری به سازمان دارند ، نگران کیفیت کارشان هستند و ماندگاری بیشتری در شغل خود دارند”(عربخوانی ، 17:1388).
رضایت شغلی پدیده ایست که می تواند شامل رضایت از ماهیت کار ، رضایت از مدیریت ، همکاران ، رضایت از حقوق و مزایا، رضایت از هنجارهای سازمانی، رضایت از شرایط فیزیکی کار ، رضایت ازمیزان امنیت ابزار کار و رضایت از خدمات و امکانات رفاهی باشد .
تحقیقات انجام شده در زمینه رضایتمندی شغلی در ایران حاکی از آن است که عوامل متعددی چون جنسیت، تأهل ،نوع کار، عوامل انگیزشی ، دستمزد و . بر رضایت شغلی کارکنان تأثیر گذارند. این در حالی است که برخی تحقیــقات بر ارتباط میان رضایت شـــــغلی و بهره وری تأکید دارند (خاکسار هرسینی،137:1378 ). تحقیقات خارجی به خوبی این ارتباط را به تصویر کشده اند. بنابراین، آمار منطقی و قابل اعتمادی که بتوان بر اساس آن میزان رضایتمندی شغلی را در میان کارمندان ادارات و سازمان های مختلف سنجید در دست نمی باشد وگویی اراده ای نیز در میان اغلب مسئولان و مدیران برای سنجش میزان رضایتمندی شاغلان، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت شغلی آنان و به کارگیری راهکارهای افزایش آن وجود ندارد. این موضوع می تواند ذهن هر جامعه شناس حوزه کار و شغل یا سازمان ها را به خود مشغول دارد و به سئوالی برای آغاز تحقیق بدل گردد. بنا بر این ، سنجش میزان رضایت شغلی و برآورد عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در نزد کارکنان روزنامه همشهری برآمده از چنین پیش زمینه ای است.
امروزه موئسسات فرهنگی وخدماتی همچون روزنامه همشهری ،میزان رضایت مشتری را معیاری مهم برای سنجش کیفیت
سایت های دیگر :
د، مکرراً بیمار شود و به نوعی خود ش را از شرایط کاری فشار زا نجات دهد. سرانجام نیز ممکن است که فرد دچار فرسودگی شغلی شود.
فرسودگی، به عنوان حالت روان شناختی تعریف میشود که از سطوح بالای استرس های طولانی مدت در زندگی شغلی ناشی میشود )گرانفلد و همکاران[3]،2000) .
فرسودگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد در مقابل عوامل استرس زا و کاهش کلی منابع جسمی و ذهنی بر اثر کوشش زیاد جهت دستیابی به اهداف غیر واقع بینانه کار و سندرمی است مرکب از فرسودگی عاطفی، مسخ شخصیت، و فقدان موفقیت فردی که می تواند در میان افرادی که به نوعی خدمات انسانی انجام می دهند اتفاق بیفتد(حق شناس، 1385) .
استرس های شغلی می توانند از شرایط نامناسب کار، مانند حجم کار( بیش از اندازه زیاد یا کم بودن آن) و یاکیفیت آن (بالاتر یا پایین تر بودن از حد تواناییهای فرد)عدم تناسب ، فقدان امنیت شغلی ورضایت شغلی جاه طلبی شغلی ارضا نشده، رابطه ی نادرست با کارکنان،تعارض بین کار و خانواده ، ابهام و تعارض نقش و. ناشی شوند(براهنی، 1379 ) .
رضایت شغلی از جمله عواملی است که در زندگی افراد تاثیر بسزایی دارد و در صورتی که افراد از شغل خود راضی باشند، با نگرش مثبت تر به زندگی نگاه می کنند. آنها نسبت به زندگی خود خوشبین هستند و معتقدند در صورتی که تلاش کنند به آن می رسند، اهداف دست نیافتنی در نظر آنان دست یافتنی است. در صورتی که افرادی که از شغل خود راضی و خشنود نیستند و در اصل ناراضی هستند از همه چیز گله می کنند و هنگامی که به اهداف خود دست پیدا نمی کنند آن را به گردن دیگران می اندازند.
با توجه به اهمیتی که رضایت شغلی در سلامت روحی روانی و بهره وری افراد دارد این پژوهش به منظور تعیین میزان رضایت شغلی زنان شاغل در دانشگاه های یاسوج و عوامل موثر در ایجاد نارضایتی شغلی صورت گرفته است.
نتایج حاصل از این تحقیق می تواند گامی مؤثر در جهت شناخت هر چه بیشتر و بهتر و بالا بردن رضایت شغلی و عوامل موثر بر آن باشد.
بیان مسئله
یکی از موضوعات مورد توجه در مدیریت نیروی انسانی در سازمان ، تامین نیروهای انسانی و ایجاد انگیزه برای بالا بردن کیفیت کار آنان است . شغل هر فرد باید تامین کننده قسمتی از نیازهای مادی، روانی و اجتماعی او باشد اما برخی از انسانها به علت مشکلات اقتصادی ، ضعف مدیریت ، عدم برنامه ریزی صحیح و به ویژه توجه نکردن به لزوم ارضانیازهای اساسی دچار احساس نارضایتی شغلی میشوند. افزایش رضایت شغلی باعث برانگیخته شدن کارکنان به کاربیشتر می شود و با افزایش رضایت کارکنان می توان خدمات بهتری ارائه نمود ( فلاح مهنه ، اسدیان ، 1384 ).
از دهه 1980 بسیاری از پژوهشگران رفتار سازمانی تلاش کرده اند به این سولات پاسخ دهند که از میان صفتهای زمینه ای ( افراد ) و عوامل سازمانی ( محل کار ) کدام یک تعیین کننده عمده رضایت شغلی در موقعیت ها و شرایط کاری مختلف به حساب می آیند . رضایت شغلی یعنی نگرش
سایت های دیگر :
ولاتی که به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع بوجود می آید، نهاد خانواده را تحت تأثیر قرار می دهد (ریتزر[1] و جورج،2004).
دگرگونی های خانواده، رفتار اعضاء آنرا تحت تأثیر قرار داده است. چگونگی تقسیم قدرت در خانواده میان زن و شوهر با کم و کیف خوشبختی زوجها و احساس عادلانه بودن قدرت رابطه دارد (سابین[2]، 2000). تغییرات نهاد خانواده با وجود جنبه های مثبت خود باعث افزایش میزان تعارضات در بین اعضاء خانواده شده است (چافتز[3]، 2003). مخالفت و تعارض، در هر رابطه ای از جمله رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیر است. علی رغم تلاش والدین برای محافظت فرزندانشان از پیامدهای تعارض، کودکان به طور روزمره با تعارضات والدین مواجه می شوند. تحقیقات نشان دهنده رابطه بین مواجه کودک با تعارض والدین و مشکلات عاطفی (افسردگی و اضطراب) و رفتاری (پرخاشگری و بزهکاری) در کودکان بوده است (دیویس و کامینگز[4]،2001؛ گریچ و فین چام[5]،2002). تعارض والدین، کودکان را دچار استرس، ترس و خشم می کند و مواجه مکرر با تجربه تعارض می تواند منجر به مشکلات رفتاری (کامینگز و دیویس،2001) و همچنین مشکلات سلامت جسمی در کودکان شود (الشیخ، هارگر و ویتسون[6]، 2001). رویدادهای استرس زای زندگی یک تهدید بالقوه برای سلامت و رشد سالم کودکان و نوجوانان هستند (چیکتی و توث[7]، 2000). تعارض زناشویی یکی از مشکلاتی است که کودکان همه نقاط زمین با آن مواجه می شوند (کاتز و گاتمن[8]، 2003).
با توجه به اینکه امروزه در بسیاری از خانواده ها میزانی از تعارض بین والدین وجود دارد، تحقیق حاضر بر آن است تا به بررسی میزان تأثیر این تعارض بر روی فرزندان با توجه به سازگاری آنان (پارامترهای عزت نفس، پرخاشگری و سلامت روان) بپردازد. به گونه ای که نتایج حاصل از این تحقیق بتواند مورد استفاده مشاوران خانواده و مشاوران بالینی قرار گیرد و با ارزیابی نتایج این موضوع، در جهت بررسی راهکارهای کاهش تعارضات والدین و یا کاهش تأثیر آن بر فرزندان، قدمی مثبت در جهت افزایش سازگاری فرزندان برداشته شود.
این مطالعه بر روی پدیده تضاد والدین و تأثیرات آن بر سازگاری فرزندان متمرکز شده است، بخصوص به عنوان آنچه که در خانواده رخ می دهد. از آنجایی که در بسیاری از خانواده های ایرانی این موضوع وجود دارد (کار[9]،2002)، مهم است که به بررسی این موضوع پرداخته شود.
خانواده در طول تاریخ تحت تأثیر تحولات گوناگون اقتصادی و اجتماعی دگرگون شده است (عنایت و موحد، 1383). این دگرگونی ها منجر به بروز تعارض در روابط متقابل اعضاء خانواده از حالت خفیف تا حالتهای شدید نظیر خشونت، گشته است. بخشی از این تعارضات در ارتباط با عوامل بیرون از خانواده و بخشی از آنها در ارتباط با عوامل درونی خانواده است. البته میان این دو روابط متقابل وجود دارد. مطالعات متفکران مختلف نشان می دهد که
سایت های دیگر :
شود . نقش ورزش مستمر در افزایش هورمون رشد که باعث ایجاد انگیزه ، شور و شوق زندگی در فرد می شود ، در سن 20 سالگی حداکثر تراوش خود را دارد و طبق تحقیقات متخصصین در هر 10 سال ، 15 درصد از تراوش این هورمون کاسته می شود ،در حالیکه ورزش مرتب میزان تراوش هورمون رشد را در سنین بالا در بدن تنظیم می کند . از دیگر فواید ورزش ، جلوگیری از فشار خون و سکته های قلبی و مغزی می باشد. ورزش مستمر ،کاهش چربی مضر خون( L.D.L)و افزایش چربی مفید خون(H.D.L ) است که این امر از تجمع چربی داخل عروق و تنگی و انسداد رگها جلوگیری می کندو در مجموع از وقوع سکته های قلبی و مغزی و افزایش فشار خون جلوگیری می کند. پس زمانیکه در اثر ورزش سیستم ایمنی بدن قوی تر شد ، سلولهای سرطانی نیز کمتر خود را نشان می دهند واین امر موجب کاهش احتمال بروز سرطان در افراد است . هر یک از ارگانهای بدن دارای عمر خاصی است ، به عنوان مثال قلب انسان از هنگام حیات حدود 2 میلیارد بار می تپد که در این رابطه ضربان قلب انسانهای مضطرب و عصبانی حدود 80 الی 85 بار است که با ضرب این تعداد در دقیقه و ساعت و روز و تقسیم آن بر 2 میلیارد ،عمر متوسط افراد عصبانی حدود 50 سال در می آید ولی با توجه به اینکه نبض افراد ورزشکار در حالت سکون حدود 50 بار در دقیقه می زند(ضربان قلب ورزشکاری که در سیستم اسید لاکتیک یا غیر هوازی کار می کند حدود 151 بار می باشد) با انجام عملیات قبلی ، طول عمر متوسط این افراد به حدود 85 می رسد و این نشان می دهد که ورزشکاران حدود 30 سال بیشتر از بقیه افراد عمر می کند(باقری، 1378) .
از جمله متغیر های مهمی که جزء شاخص های سلامت روان محسوب می شوند و در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند؛ می توان به عزت نفس[11]، شادکامی ذهنی[12] و کیفیت زندگی [13] اشاره کرد.
عزت نفس از جمله سازه های روانشناختی است که در چند دهه اخیر مورد توجه بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران قرار گرفته است. بطورکلی ارزیابی هایی که فرد از خود می کند عزت نفس او را شکل می دهد(هنری ماسون، ترجمه یاسایی، 1375).همچنین عزت نفس درجه تصویب، تائید، پذیرش و ارزشمندی است که فرد نسبت به خود احساس می کند. عزت نفس از خود پنداره متفاوت است ، خود پنداره عبارت است از مجموعه ویژگی هایی که فرد برای توصیف خویش بکار می برد در حالیکه عزت نفس عبارت است از ارزشیابی اطلاعاتی که فرد درخود پنداره دارد و از اعتقادات فرد در مورد تمام صفات و ویژگیهایی که در او هست ناشی می شود(نوربخش، 1384). مطالعات نشان داده است که اشخاص با عزت نفس بالا از لحاظ اعتماد به نفس در سطح بالایی قرار دارند و تلاش هایشان آنها را به سوی موفقیت سوق می دهد. در این افراد احساس شایستگی و لیاقت عاملی برای دستیابی به سطوح بالایی از انگیزش درونی می باشد. انتظارات بالا موجب شکل گیری اهداف مشکل می شود و اهداف مشکل به برانگیختن تمرکز و چالش های مداوم کمک می کند که نتیجه آن پیشرفت و تقویت عزت نفس می باشد. اما افراد با عزت نفس پایین، انتظارات پایینی را برای عملکرد های خود در موقعیت های گوناگون در نظر می گیرند و اغلب توانایی های اولیه خود را دس
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :