دورنمای پیشگیری از بیماریها:
بنا به گفته متخصصین بهداشت عمومی، اگر چه علم و فنآوری در درمان بیماریها نقش عمدهای داشتهاند، پیشرفتهای اساسی در بهداشت نه از راه تشخیص ودرمان، بلکه از راه پیشگیری از بیماریها و ارتقاء سلامت بدست آمدهاند. پیشگیری از بیماریها در سه سطح تعریف میشود:
1-پیشگیری اولیه: شامل اقداماتی است که به منظور پرهیز از بیماری یا جراحت انجام میگیرد. دو روش نوید بخش برای پیشگیری اولیه وجود دارد. یکی درگیر کردن متخصصان حرفه پزشکی و پیرا پزشکی در آموزش ارتقای سلامت به بیماران(Levin و همکاران، 1992؛Radecki، Branton، 1992) و دوم استفاده از پرسشنامه هایی که در تشخیص عوامل خطرزا و رفتارهای غیر بهداشتی که نیاز به اصلاح دارد، به بیماران کمک میکند(Wise، 1986)
2-پیشگیری ثانویه: شامل اقداماتی است که به منظور تشخیص و درمان بیماری یا جراحت در مراحل اولیه انجام میشود. به عنوان مثال معاینات پزشکی سالیانه.
3-پیشگیری ثالث: جراحات شدید یا بیماریهای پیشرفته، معمولا به آسیبهای برگشت ناپذیر یا دائم منجر میشود. پیشگیری ثالث شامل اقداماتی است که سبب کند شدن یا مهار آسیب میگردد، از معلولیت جلوگیری میکند و موجب توانبخشی بیمار میشوند.
روشهایی برای ارتقای وضعیت سلامت:
هدف برنامههای ارتقای سلامت، تشویق به انجام رفتارهای بهداشتی به وسیله آموزش این رفتارها و چگونگی صحیح انجام گرفتن آنها و همچنین متقاعد ساختن افراد به تغییر عادتهای غیر بهداشتی است. از جمله روش های برای ارتقای وضعیت سلامت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-اخطارهای ترس برانگیز
بر اساس الگوی باور بهداشتی، احتمال در پیش گرفتن رفتارهای بهداشتی در کسانی بیشتر است که معتقدند در معرض خطر مشکلات بهداشتی جدی قرار دارند. به عبارت دیگر، ترس، انگیزه ای برای پرداختن به وضع سلامتشان شده است.
2-در اختیار گذاردن اطلاعات:
کسانی که می خواهند زندگی سالمیداشته باشند، به اطلاعات نیاز دارند، آنان باید بدانند چه کاری را در چه وقت، در چه جایی و چگونه انجام دهند.
3-روش های رفتاری:
روش های رفتاری، مستقیما بر بهبود رفتار پیشگیرانه تمرکز دارند. چنین روشهایی شامل کاراموزی یا راهنمایی هایی ویژه برای درنظر گرفتن یک رفتار، وتهیه تقویمیبرای یادآوری زمان انجام دادن رفتار
سایت های دیگر :
کنند، و احساسات متعارض با باورهای ما را تحت تاثیر قرار دهند، از این رو مکانیزمهای دفاعی خصوصاٌ مکانیزمهایی که رشد نایافته ترند، مانعی برای درک واقعیت در فرد می شود و امکان دفاع منطقی و موثر را از وی سلب می کند و ظرفیت بینشی و خود اکتشافی فرد را کاهش می دهند.
فروید سبک دفاعی شخصی[8]، یعنی فراوانی استفاده از مکانیسم های دفاعی متفاوت در مقایسه با دیگران را متغیر اصلی برای شناخت شخصیت، آسیب شناسی و میزان سازش یافتگی می دانست. فرضیه ای که براساس یافته های پژوهشی بسیار مورد تایید قرار گرفته است. برای مثال بیماران افسرده در استفاده از دفاع های درونی سازی[9] و برونی سازی[10] آشکارا متفاوت از افراد غیر افسرده عمل می کنند. مکانیسم ها و سبک های دفاعی سازش یافته با پیامدهای سلامت جسمانی و روانی در ارتباط قرار می گیرند و مکانیسم ها و سبک های دفاعی سازش نا یافته با بسیاری از شاخص های منفی سلامت مانند افسردگی مرتبط اند.
در این راستا؛پژوهش حاضر رابطه اختلالات روانی از جمله افسردگی ،اضطراب،شکایت جسمانی و غیره با مکانیزم های دفاعی رابر روی دانشجویان را بررسی خواهد کرد.که این تحقیق در دانشگاه پام نور تربت جام اجرا می شود با ای سوال اصلی که چه ارتباطی بین اختلالات روانی و مکانیزم های دفاعی در دانشجویان دانشگاه پیام نور تربت جام وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت مسئله
در نظام روان تحلیل گری هر اختلال روانی با مکانیزم های دفاعی غیر انطباقی مشخص است و دفاعها نقش مهمی در سلامت روانی افراد ایفا می کنند. بررسی های متعددی از این فرض حمایت کرده اند، ودر تحقیقات مشخص شده است که سلامت جسمی و روانی افراد به طور معنا داری با مکانیزم های دفاعی انها در ارتباط است با این توصیف مکانیزم های دفاعی به طور منطقی این ظرفیت را دارند که به عنوان یکی از متغیرهای درمانی در نظر گرفته شوند و در مداخلات درمانی از توجه ویژه ای برخوردار باشند . در این راستا مطالعات نیز اهمیت ارتباط میان مداخلات درمانی و مکانیزمهای دفاعی را مورد تایید قرار داده اند. به عنوان نمونه مطالعات نشان داده اند که درمانهای پویشی – که مستقیماً با دفاعهای بیمار سرو کار دارند، به کاهش چشمگیری در میزان استفاده از دفاعهای غیر انطباقی و بلعکس افزایش معنا داری در از دفاعهای انطباقی و سازگارانه کمک
می کنند. با این توصیف، شناسایی مکانیزم های دفاعی غیر انطباقی افراد مبتلا به اختلالات روانی ، در فرایند طرح ریزی چارچوب درمان بسیار مفید است. به عنوان مثال در این خصوص مشخص شده ، آن دسته از بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی که مشخصاٌ از دفاعهای به نسبت سازش یافته تر استفاده می کنند ، نیازمند مداخلات درمانی مختصری هستند، ولی دسته ای از بیماران رمان ازرده که به مراتب دفاعهای ناپخته تری دارند ، نیازمند مداخلات درمانی پیشرفته تری می باشند. از طرف دیگر شناسایی دفاعهای اختلالهای مختلف جهت کمک به تشخیص افتراقی نیز کاربرد قابل قبولی دارد، این که مشخص شود هر اختلال با چه نوع مکانیزم های دفاعی برجسته ای همراه است ، علاوه بر فهم بیشتر عملکرد نظام روانی ، راهبردی کمکی در جهت تشخیص و تمیز اختلالهای روانی است. بر اساس رویکرد تحلیل گری افراد در مواجهه با تنیدگی از سبکهای دفاعی مشخصی استفاده می کنند که این سبکها بر اساس میزان پختگی[11] به چهار گروه ناپخته[12] (رشد نایافته)، روان آزرده[13] ، خود شیفته[14] و پخته[15] (رشد یافته) تقسیم می شوند.هر یک از این سبکها شامل مکانیزمهای دفاعی ویژه ای هستند. مشخص شده است که در افراد مبتلا به اختلالهای روانی، سبک دفاعی رشد نایافته و غیر انطباقی و در جمعیت غیر بالینی سبک دفاعی به مراتب رشد یافته تر است.از این رو آنچه که در اکثر تحقیقات مربوط به دفاعهای روانی انجام می شود، در درجه اول بررسی دفاعی و در درجه دوم مکانیزمهای دفاعی برجسته ای است که افراد از انها استفاده می کنند.
اندروز[16] و همکاران(1985) بر اساس طبقه بندی سلسله مراتبی ویلنت در مورد مکانیسم های دفاعی ، 20 مکانیسم را به سه
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
از گروه های جامعه، سالم زندگی میکنند و طول عمرشان زیاد است و به این نتیجه رسیدند که پیشرفت و موفقیت در زندگی از عوامل اساسی زندگی سالم و طولانی بوده است. (شاملو، سعید ، بهداشت روانی ، انتشارات رشد ، تهران ، 1378)
بیشک پیشرفت در تعلیم وتربیت هم میتواند در وضعیت زندگی جوامع گوناگون نتیجه مثبت داشته باشد. بنابراین توجه به پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و اینکه چه عواملی می تواند در این مهم دخالت داشته باشد، میتواند در حل برخی از مشکلات انسانها مفید واقع شود. وقتی وجود استرس، پیامدهای منفی دارد و پیشرفت و کسب موفقیت نتایج مثبتی به دنبال دارد، ناگهان چگونگی رابطه استرس و پیشرفت تحصیلی در ذهن تداعی می شود. و به همین علت تحقیق حاضر تلاشی در جهت بررسی رابطه فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهرستان ابهر است.
بیان مسأله:
همه معلمین در طول زندگی حرفهای خود همواره با دانش آموزانی مواجه شدهاند که علیرغم شروع خوب و مناسب فعالیتهای تحصیلی و کسب مدارج ممتاز و عالی در پایههای تحصیلی با افت عملکرد تحصیلی مواجه شدهاند. و برای کمک به این دسته از دانشآموزان، دنبال علت و راهکار میگردند. والدین آنها نیز برای جلوگیری از افت هرچه بیشتر آنها طالب راهکارهای عملی هستند. حتی گاهی خود دانشآموزان نیز با مراجعه به مشاورین از وضعیت تحصیلی خود رضایت نداشته و ابراز ترس و نگرانی میکنند و افت تحصیلی و شکست تحصیلی، مسائل فردی و شخصی زیادی برای یادگیرنده ایجاد میکند، مسائلی از قبیل مشکلات عاطفی، روانی مانند استرس. در تحقیق موجود، محقق سعی دارد بداند که آیا رابطهای بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان ابهر وجود دارد؟ و اگر رابطهای وجود دارد، این رابطه تا چه حد و چگونه است؟
اهمیت و ضرورت تحقیق:
به طور قطع سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانشاموزان برای متوّلیان تعلیم و تربیت و سیاستگذاران سلامت و بهزیستی ، قابل توجه و اهمیت است. همچنین والدین نیز، سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی فرزندان خود را خواهان میباشند. سالانه هزینههای هنگفتی صرف آموزش و پرورش فرزندان این آب و خاک میگردد و اگر مسئولین در جهت رشد و توسعه تعلیم و تربیت سرمایههای این مملکت ناتوان باشند، آینده کشوربه مخاطره خواهد افتاد. بنابراین ضرورت دارد که با توجه به عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، در محقق ساختن اهداف آموزش و پرورش کوشا باشیم. لذا توجه به زندگی پراسترس جامعه کنونی و اینکه آیا رابطهای بین فشارهای روانی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد یا نه، میتواند کمکی در رسیدن به این هدف باشد.
اهداف تحقیق:
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :