تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
چکیده
تحولات تکنولوژی که در عرصه ارتباطات در یک دهه گذشته صورت گرفته در تمامی عرصه های زندگی بشری اثرات عمیقی بر جای گذاشته و واکنش های فردی، ملی، منطقه ای و بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داده است. امروزه جنبه ای از زندگی بشری را نمی توان یافت که متاثر از فضای مجازی نباشد در عصری که همه مفاهیم در حال جهانی شدن و به موازات آن پیشرفت هایی که در حوزه فناوری ارتباطات هر روز بیش از پیش صورت می گیرد، سرنوشت جوامع و افراد را تحت الشعاع قرار داده و به درستی می توان قرن بیست و یکم را قرن فضای مجازی، قرنی که دیگر نمی توان اخبار را پنهان نمود نامید. از این رو دیگر نمی توان به تحریف و تحمیق سیاسی پرداخت چرا که عصر پنهان کردن اطلاعات سپری شده است.
تحولاتی که از سال2011 در خاورمیانه آغاز شده و کماکان ادامه دارد سبب ساز شده که نگارنده در این پژوهش و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی نقش شبکه های مجازی در روند شکل گیری و میزان تاثیر آنها بر تحولات خاورمیانه بپردازد.این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که بروز جامعه شبکه ای و پیدایش فرهنگ سیاسی مقاومت چگونه موجب تکوین جنبش های انقلابی در مصر و تونس شده است ؟فرضیه ی مورد نظر نگارنده عبارت از این است که ظهور جامعه شبکه ای و فرهنگ سیاسی مقاومت موجب پیروزی انقلاب در کشورهای مصر و تونس شده است.داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای—اسنادی و اینترنتی گرده آوری شده وبیانگر آن است که شکل گیری جامعه شبکه ای و شبکه های اجتماعی در کشورهای تونس و مصر بستر ساز حرکت های انقلابی در این کشورها شده است گر چه این شبکه ها دارای نقش پیشینی در انقلاب تونس و نقش پسینی در انقلاب مصر بودنددرمجموع می توان گفت که جهانی شدن و رسانه های مجازی تاثیرات مهمی در تحولات اخیر کشورهای خاورمیانه بر جای گذاشته است.
فهرست
عنوان صفحه
کلیات
بیان مسئله………………………………………………………………………………………………………………………………………..1
سوال تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………….4
فرضیه تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………………4
تعریف متغیرها…………………………………………………………………………………………………………………………………5
ادبیات تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………..6
اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………..7
اهداف علمی……………………………………………………………………………………………………………………………………7
اهداف عملی……………………………………………………………………………………………………………………………………8
روش پژوهش و جمع آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………………………8
sabzfile.com |
موانع و محدودیت های پژوهش ………………………………………………………………………………………………………..9
حدود و نقطه ی تمرکز پژوهش………………………………………………………………………………………………………….9
سازماندهی پژوهش ……………………………………………………………………………………………………………………….10
بخش اول:تمهیدات نظری
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………11فصل اول :جامعه ی شبکه ای
گفتار اول : کاستلز و ظهور جامعه شبکه ای……………………………………………………………………………………….12
گفتار دوم :گیدنز و فشردگی جهانی…………………………………………………………………………………………………16 فصل دوم جهانی شدن
گفتار اول:هویت و جامعه شبکه ای در عصر جهانی شدن……………………………………………………………………18
گفتار دوم: رسانه های جمعی در شرایط جهانی شدن………………………………………………………………………….26 گفتار سوم: انقلاب ها در عصر جهانی شدن………………………………………………………………………………………30
گفتار چهارم: ظهور اینترنت و شبکه مجازی در عصر جهانی شدن………………………………………………………..34
گفتار پنجم: ارتباطات در عصر جهانی شدن……………………………………………………………………………………….38
پی نوشت بخش اول ………………………………………………………………………………………………………………………41
بخش دوم:روند شکل گیری انقلاب در تونس و مصر
مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………………………43 فصل اول: انقلاب در تونس
گفتار اول: تونس در دوران زین العابدین ………………………………………………………………………………………44 گفتار دوم: خیرش،طغیان………………………………………………………………………………………………………………..49 فصل دوم: انقلاب در مصر
گفتار اول : مصردر دوران حسنی مبارک وتعمیق اقتدار گرایی سیاسی در مصر……………………………………….51
گفتار دوم: خیزش، طغیان ………………………………………………………………………………………………………………54
پی نوشت بخش دوم…………………………………………………………………………………………………………………….56
بخش سوم:شکل گیری جامعه شبکه ای و انقلاب در مصر و تونس
مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………..58
فصل اول : جامعه شبکه ای در خاورمیانه …………………………………………………………………………………………60
فصل دوم: شبکه ای شدن و انقلاب درتونس…………………………………………………………………………………….64
گفتار اول: جامعه شبکه ای درتونس………………………………………………………………………………………………….64
گفتار دوم: اینترنت و تلفن همراه درتونس………………………………………………………………………………………….66
گفتار سوم: شبکه ها و سایت های خبری در تونس ……………………………………………………………………………70
فصل سوم:شبکه ای شدن و انقلاب در مصر
گفتار اول: جامعه شبکه ای در مصر …………………………………………………………………………………………………74
گفتار دوم: اینترنت و تلفن همراه در مصر …………………………………………………………………………………………80 گفتار سوم: شبکه ها و سایت های خبری در مصر ……………………………………………………………………………..83
فصل چهارم: بررسی مقایسه ای جامعه شبکه ای در مصر و تونس………………………………………………………..86
پی نوشت بخش سوم……………………………………………………………………………………………………………………..89
نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………..92
کتابنامه …………………………………………………………………………………………………………………………………………96
فهرست جداول
جدول شماره 1 :
نمودار رشد اینترنت در تونس…………………………………………………………………………………………………………..67
جدول شماره 1.1:
نمودار تعداد کاربران اینترنت در تونس …………………………………………………………………………………………….68
جدول شماره 2
نمودار رشد اینترنت در مصر …………………………………………………………………………………………………………..81
جدول شماره 2.2:
نمودار تعداد کاربران اینترنت در مصر …………………………………………………………………………………………….. 82
کلیات
بیان مسئله:
توضیح و تبیین مفهوم جامعه شبکه ای و تا ثیر آن بر شکل گیری جنبش های انقلابی یکی از موضوعات جالب توجه در مطالعات جامعه شناسی انقلاب است . تحولات جاری در کشورهای حوزه ی شمال آفریقا در طول سالهای 12-2010 مورد تعابیر نظریه پردازان مختلفی قرار گرفته است. گرچه بیشتراین تعا بیر جنبه های ژورنالیستی و غیر آکادمیک دارند، اما از میان عمده متغیرهایی که در این آثار دیده می شود بحث دموکراتیک شدن و غلبه بر نظامهای غیر دموکراتیک از جایگاه ویژه ای بر خوردار است. این مفاهیم خود مبانی دیگری همچون فرهنگ سیاسی مقاومت، بحران مالی دولتها، ارتباط باز با نظام جهانی و ظهور جامعه شبکه ای را می آفریند. تحولات تکنولوژی که در عرصه ارتباطات در یک دهه گذشته صورت گرفته در تمامی عرصه های زندگی بشری اثرات عمیقی بر جای گذاشته و واکنش های فردی، ملی، منطقه ای و بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داده است. امروزه جنبه ای از زندگی بشری را نمی توان یافت که متاثر از فضای مجازی نباشد. در عصری که همه مفاهیم در حال جهانی شدن و به موازات آن پیشرفت هایی که در حوزه فناوری ارتباطات صورت می گیرد، می توان گفت سرنوشت جوامع و افراد هرچه بیشتر به این فرایند گره می خورد. به درستی می توان قرن بیست و یکم را قرن فضای مجازی نامید. ما در عصر ارتباطات به سر می بریم عصری که در آن ارتباط شکلی شبکه ای به خود گرفته است
امروزه با پدید آمدن عصر جهانی شدن روندهای متعارضی از کنش و واکنش میان دو فضای مکانی و رویدادی مطرح می شود. فضای رویدادی فضایی متفاوت از ساختار وستفالیایی دولت های ملی است. گر چه این ساختار پست وستفالیایی با مقاومت هایی از سوی فضای مکانی روبروست ولی با قدرتی فزاینده در حال سلطه و شکل دادن الگوهای نوینی در توزیع قدرت و ثروت در نظام جهانی است. امروزه شاهد رشد سریع روند جهانی شدن در منطقه، و به دنبال آن شکل گیری شبکه های مجازی، جامعه شبکه ای، اینترنت و… هستیم. چرا که جهانی شدن پدیده ی پیچیده ایست که ضمن محدودیت های خاص خود، شکل جدیدی از ارتباطات اجتماعی را موجب می شود. نژاد بشری با ورود به قرن بیست و یکم پیشرفت همه جانبه و فوق العاده ای در توانایی های علمی و تکنولوژیکی داشته است . تکنولوژی اطلاعات با ایجاد فضای مجازی و دیجیتالی دنیای کوچکی به وجود آورده که در آن با فشرده شدن زمان و مکان جنبه های مختلف زندگی خصوصی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد.
علاوه بر این، در این دوره عوامل سیاسی، اقتصادی و فر هنگی از اهمیت ویژه ای بر خوردار شده اند چرا که با پیشرفت فزاینده ی فناوری و اطلاعات آگاهی جوامع نسبت به خود هر چه بیشتر آشکار می شود، که این خود زمینه ساز شکل گیری جنبش های اجتماعی و اعتراضی در سراسر جهان به ویژه مناطق در حال توسعه شده است.
پیشرفت سریع در عرصه ارتباطات به طور بی نظیری جهان را کوچک و فشرده کرده است . امروزه جامعه انسانی در متن یک فرایند رسانه ای شده زندگی می کند. رسانه ها با قرار گرفتن در میان جوامع فکری و سازمان قدرت، فرصت وامکان تبادل نظر و تعامل فکر-قدرت را فراهم می آورد. امروزه بعد فرهنگی جهانی سازی نیز بسیار حائز اهمیت است چرا که نوآوری تکنولوژی در زمینه ی فرهنگی مانند اینترنت، فکس، ماهواره، شبکه های مجازی و ظهور رسانه های جهانی باعث شده که مرزهای فرهنگی از بین بروند. تو سعه ی روز افزون بهره گیری از ارتباطات و گسترش وسایل و رسانه های ارتباط جمعی در میان مردم در سطح جهان مردم را از نقش صرفا منفعلا نه خارج کرده است. مردم با بهره گیری از این رسا نه ها و فضایِ مجازیِ حاصل از آن دارای نقش فعال تری شده اند، چراکه رسانه ذهنیت سازی، انگاره پردازی، گفتمان سازی و تولید قدرت را در دست دارد. در یک سال اخیر شاهد شکل گیری و گسترش حرکت های مردمی در منطقه ای از جهان بوده ایم که انتظار نمی رفت چنین حر کت هایی آن هم در منطقه ی خاورمیانه عربی که دارای زیر ساخت های قدرت سنتی می باشد، رخ دهد. با وجود این، برخی موانع ساختاری را می توان در فرایند دموکراتیزاسیون برشمرد: رویکرد ارتدوکس به اسلام در این منطقه باعث شده گرایشات تفسیریِ عقل گرایانه در حاشیه قرار گیرند، از سوی دیگر فقر فرهنگی، همچون فرهنگ پدرسالاری و انقیادی، و عدم رفاه اقتصادی تحقق دموکراسی را به تعویق انداخته است.
حوادث یک سال اخیر خاورمیانه باعث شگفتی همگان شده، شگفت انگیزترآنکه این حوادث به شکلی دومینووار به حرکت خود در میان کشورهای خاورمیانه عربی ادامه می دهد. در تفسیری خوش بینانه می توان گفت که گسترش رسانه های شبکه ای وشکل گیری فضای مجازی، رشد و آگاهی مردم منطقه را افزایش داده است، به گونه ای که توانسته حکومت های دیکتاتوری منطقه را با مشکل مواجه سازد.
نکته ی قابل توجه در تمامی تحولات منطقه، تاثیر متفاوت رسانه ها، سایت ها، اینترنت و شبکه های مجازی بر فرایند انقلاب است. به گونه ای که در تونس گسترش فضای مجازی پیش از انقلاب و در مصر پس از آغاز فراگردهای انقلابی بوده است. به عبارت دیگر فضای مجازی و شبکه ای در تونس پیشینی و در مصر پسینی است. منطقه ای همچون خاورمیانه که در آن هدف تولیدات فرهنگی تحت کنترل حاکمان، همواره توجیه رژیم های حاکم و دیدگاه های آنها بوده، رسانه های مجازی همچون توییتر، فیس بوک و…خارج از اراده ی نظارتیِ حاکمیت سبب ساز تغییرات عمیقی در محتوا ،بسترو موضوعات شده است. فناوری اطلاعات و اینترنت به کاربران شبکه های اجتماعی مجازی این امکان را می دهد که به صورت ناشناس به تبادل اطلاعات بپردازند. رسانه های نوین در قالب فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در تسهیل و فروپاشی نظام های اقتدار گرا، حفظ ارتباط، بسیج کنش جمعی و افزایش سطح تعامل مردم نقش کارآمد دارند چرا که مهمترین کارکرد رسانه انتقال پیام است.
رسانه های مدرن به فعالان اجتماعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این امکان را می دهند که اجتماعات و انجمن هایی مجازی برپا کنند.از این میان اینترنت بیش ازسایر رسانه ها به
استادان مشاور:
دکتر ناصرالدین شاهحسینی
دکتر محمدامیر عبیدینیا
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
فهرست مطالب
ـ چکیده 1
فصل اوّل: کلّیات پژوهش… 3
ـ مقدّمه. 4
ـ بیان مسأله. 6
ـ اهمّیت و ضرورت انجام تحقیق.. 7
ـ مرور ادبیات و سوابق پژوهش…. 8
ـ تحقیقات عربی و اسلامی.. 9
ـ مقدّمهی ابنخلدون. 9
ـ الاسرائیلیات فیالتفسیر و الحدیث… 10
ـ الاسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفسیر. 11
ـ الاسرائیلیات و أثرها فى کتب التفسیر. 11
ـ پژوهشهای فارسی در تفسیر و علوم قرآنی.. 11
ـ پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن. 11
ـ اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستانهای انبیا در تفاسیر قرآن. 12
ـ پژوهشهای ادبی.. 13
ـ اهداف تحقیق.. 14
ـ سؤالات تحقیق.. 14
ـ فرضیههای تحقیق.. 14
ـ تعریف واژهها و اصطلاحات فنّی و تخصصی (به صورت مفهومی و عملیاتی) 15
ـ روششناسی تحقیق.. 15
ـ جامعهی آماری.. 17
ـ محدودیتها 17
فصل دوم: شناختنامهی عطّار نیشابوری.. 18
ـ مقدّمه. 19
ـ نگاهی به احوال عطّار از تولّد تا مرگ… 20
ـ آثار عطّار. 23
ـ منطقالطیر. 24
ـ مصیبتنامه. 25
ـ الهینامه. 26
ـ اسرارنامه. 27
ـ مختارنامه. 27
ـ دیوان. 28
ـ تذکرهالاولیاء 28
ـ سرچشمهها و مآخذ شعر عطّار. 29
ـ غزّالی و ابوسعید. 31
ـ عطّار، حکایات، اسرائیلیات و روایات مجعول. 31
ـ عطّار و تورات… 34
ـ جایگاه عطّار در فرهنگ و ادب فارسی و جهانی.. 37
ـ سالشمار حوادث زندگی و عصرِ عطّار نیشابوری.. 38
sabzfile.com |
فصل سوم: درآمدی بر روایات مجعول و اسرائیلیات در تفسیر و ادب فارسی.. 40
بخش اوّل: علمالحدیث و روایات مجعول. 41
ـ علوم حدیث… 42
ـ مهمترین اصل حدیثشناسی.. 43
ـ عطّار و احادیث موضوع. 44
ـ احادیث موضوع(جعلی) و ضعیف و بازتاب آنها در آثار عطّار نیشابوری.. 45
بخش دوم: اسرائیلیات و تفسیر. 49
ـ تفسیر. 50
ـ اقسام تفسیر. 52
ـ تفسیر به مأثور. 52
ـ علل ضعف و جعل در تفسیر مأثور(فهرستوار) 53
ـ روش درست در تفسیر قرآن کریم. 53
ـ اسرائیلیات… 53
ـ انواع اسرائیلیات… 55
ـ منابع اصلی اسرائیلیات… 55
ـ فرهنگ یهودی.. 56
ـ یهود 56
ـ تلمود 59
ـ فرهنگ مسیحی.. 60
ـ مسیحیت… 60
ـ انجیل.. 61
ـ اهل کتاب… 62
ـ کتب تاریخی و سیرهنویسی.. 62
ـ خیالپردازی و افسانهسراییهای مسلماننماهای اهل کتاب… 63
ـ کیفیت راهیابی اسرائیلیات در تفسیر، حدیث و متون اسلامی.. 63
ـ راویان اسرائیلیات… 66
ـ معیار سنجش و تشخیص اسرائیلیات… 66
ـ هشدارهایی دربارهی خطر اسرائیلیات و راههای مقابله با آن. 68
بخش سوم: اسرائیلیات و ادب فارسی.. 71
ـ مقدّمه. 72
ـ نقش قصص و تلمیحات اسلامی در ادب فارسی.. 73
ـ اسرائیلیات در تفسیر و برداشتهای عرفانی و ادبی.. 75
ـ کیفیت راهیابی اسرائیلیات در ادبیات فارسی.. 78
ـ سرچشمههای روایات مجعول و اسرائیلیات در ادبیات فارسی.. 78
فصل چهارم: روایات مجعول و اسرائیلیات در آثار عطّار نیشابوری.. 82
ـ مقدّمهای بر اسلام و قصص قرآنی.. 83
بخش اوّل: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان آدم و حوّا(علیهماالسلام) 88
ـ مقدّمه. 89
ـ داستان آدم(ع) در قرآن. 89
ـ آفریده شدن حوّا در قرآن. 90
ـ داستان آدم به روایت کتابهای مقدّس…. 91
ـ خلاصهی داستان آدم(ع) به روایت تورات… 92
ـ آفرینش آدم 92
ـ آفرینش زن. 92
ـ نافرمانی انسان. 92
ـ داوری خدا 93
ـ خلاصهی داستان آدم(ع) به روایت انجیل برنابا 93
ـ داستان آدم(ع) و حوّا(ع) در قصص اسلامی و تفاسیر. 94
ـ حدیثِ ابلیس…. 95
ـ حدیثِ آفریدنِ آدم. 95
ـ حدیثِ آدم و حوا 96
ـ فریفتنِ ابلیس مَر آدم را 97
ـ تطبیق، مقایسه، بررسی و تحلیل داستان آدم(ع) 97
ـ آفرینش حضرت آدم(ع) و نخستین مخلوق.. 97
ـ آفرینش حوّا(ع) 100
ـ لغزش و خطای آدم و حوّا و بیرون شدن آنها از بهشت… 101
ـ توبهی آدم و مشهورترین اسرائیلیات پیرامون آن. 102
ـ بازتاب اسرائیلیات داستان آدم(ع) در آثار عطّار نیشابوری.. 103
ـ خلقت آدم و … 103
ـ خلقت حوا و موارد پیرامون آن. 104
ـ حکایت بچهی ابلیس با آدم و حوّا 105
ـ توبهی آدم 108
ـ گندم (نام درخت ممنوعه) 109
ـ تحلیل نهایی.. 110
بخش دوم: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان ادریس(ع) 111
ـ ادریس(ع) در قرآن. 112
ـ ادریس(ع) در کتب مقدّس…. 112
ـ ادریس در تفاسیر و تحلیلها 113
ـ انعکاس داستان ادریس در آثار عطّار نیشابوری.. 115
ـ تحلیل نهایی.. 117
بخش سوم: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان داود(ع) 118
ـ داود(ع) در قرآن. 119
ـ داود(ع) در کتب مقدّس…. 120
ـ داستان زن اوریا و داود در تفسیرها و تحلیلها 121
ـ بازتاب اسرائیلیات داود(ع) در آثار عطّار نیشابوری.. 123
ـ تحلیل نهایی.. 126
بخش چهارم: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان سلیمان(ع) و ملکهی سبا 127
ـ سلیمان(ع) در قرآن. 128
ـ بحث اوّل: داستان انگشتری سلیمان و اهمیت انگشتری و ربودن آن توسط دیو. 128
ـ اشارهی قرآن در داستان انگشتری سلیمان. 128
ـ تورات و داستان روی برگرداندن سلیمان از خدا و دشمنی یربعام 128
ـ داستان انگشتری سلیمان در تفاسیر. 129
ـ تحلیل و نقد روایتها 130
ـ تجلّیات اسرائیلیات پیرامون داستان سلیمان در آثار عطّار نیشابوری.. 132
ـ سلیمان و دیو. 132
ـ گفتگوی سلیمان و مورچگان. 135
ـ عصا و سلیمان. 135
ـ حکایت سلیمان با مور عاشق.. 136
ـ حکایت سلیمان و شادروانش… 137
ـ سلیمان و زنبیلبافی.. 138
ـ حکایت بلقیا و عفّان. 138
ـ داستان عزرائیل و مرگ سلیمان. 140
ـ حکایت عزرائیل و سلیمان(ع) و آن مرد 141
ـ بحث دوم: اسرائیلیات پیرامون قصّهی بلقیس و سلیمان(ع) 146
ـ موضوع بلقیس و سلیمان در قرآن. 146
ـ بلقیس و سلیمان در کتب مقدّس… 147
ـ خرافات و اسرائیلیات سلیمان و بلقیس در تفاسیر. 148
ـ تحلیل اسرائیلیات سلیمان و بلقیس… 148
ـ بازتاب سلیمان و بلقیس در ادب فارسی.. 150
ـ نکتهی مهم در اسرائیلیات بلقیس و سلیمان. 152
بخش پنجم: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان موسی(ع) 154
ـ موسی در قرآن. 155
ـ موسی در کتب مقدّس…. 155
ـ داستان موسی(ع) و طلب رؤیت و تجلّی خدا 156
ـ تفسیرها در روایت تجلی خدا بر کوه و بیهوشی موسی.. 156
ـ تجلّی در آثار عطّار. 157
ـ اسرائیلیات در شکستن الواح و عصبانیت حضرت موسی(ع) 158
ـ روایت تورات… 159
ـ روایت قصصالانبیاء نیشابوری.. 159
ـ روایت کشفالاسرار میبدی.. 160
ـ روایت مجعول «موسی و کرم و سنگ» 160
ـ تحلیل نهایی.. 161
بخش ششم: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان نوح(ع) 163
ـ نوح در قرآن. 164
ـ نوح و کشتی نوح در کتاب مقدّس…. 164
ـ خلاصهی داستان نوح در قاموس کتاب مقدّس…. 165
ـ کشتی نوح و طوفان در «تفسیر طبری» و «الدرّ المنثور» سیوطی.. 166
ـ تحلیل اسرائیلیات کشتی نوح.. 167
ـ طوفان و کشتی نوح در آثار عطّار نیشابوری.. 168
ـ نوح و گریهها و نوحههایش…. 169
ـ حکایت دستور خدا بر کوزه شکستن کوزهگر. 170
ـ تحلیل نهایی.. 171
بخش هفتم: روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان هاروت و ماروت.. 172
ـ هاروت و ماروت در قرآن. 173
ـ هاروت و ماروت در کتاب مقدّس…. 174
ـ هاروت و ماروت در تفاسیر. 174
ـ تحلیل مختصر داستان. 175
ـ بازتاب هاروت و ماروت در آثار عطّار نیشابوری.. 176
ـ تحلیل نهایی.. 180
بخش هشتم: روایات مجعول و اسرائیلیات و دفاعیههای عطّار از ابلیس… 181
ـ ابلیس در لغت، قرآن و متون مقدّس…. 182
ـ ابلیس، عنصری مشابه در متون گاهان زرتشتی و عرفان ایرانی.. 183
ـ تفسیر صوفیانه. 184
ـ پیشینهی ادب صوفیه دربارهی ابلیس…. 185
ـ دفاعیههای عطّار از ابلیس…. 187
ـ حکایت ابلیس…. 193
ـ تناقض در برخورد عطّار با شیطان. 195
ـ تحلیل نهایی.. 196
بخش نهم: روایات مجعول و اسرائیلیات پیرامون آفرینش و حقیقت محمّدیّه در آثار عطّار. 198
ـ حقیقت محمد(ص) در قرآن. 199
ـ حقیقت محمّدیّه در انجیل و تفاسیر. 199
ـ حقیقت محمّدیه در متون صوفّیه. 201
ـ حقیقت محمّدیه در مقایسهی بهمن، لوگوس و کلمه از متون مقدّس…. 204
ـ صوفیه و تأویلها 205
ـ حقیقت محمّدیه در آثار عطّار نیشابوری.. 206
ـ تحلیل نهایی.. 209
فصل پنجم: یافتهها، نتایج و پیشنهادها 211
ـ یافتهها 212
ـ نتایج.. 217
ـ پیشنهادها 220
ـ کشفالآیات… 221
ـ کشفالاحادیث… 222
ـ کشفالابیات… 223
ـ نامنامه. 224
ـ منابع و مآخذ. 225
ـ کتابها 225
ـ مقالهها 233
Abstract 235
ـ چکیده
عطّار نیشابوری، بزرگترین شاعر و نویسندهی عارف قرن ششم و اوایل قرن هفتم است که با زبان گیرا و گسترده و قدرت بیان و خامهی توانایش، توانسته است در تاریخ زبان و ادب فارسی، شخصیّتی دورانساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی باشد.
آثار عطّار نیشابوری، تاکنون هدف رویکردهای مختلف پژوهشی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینشهای ادبی و فکری آثار عطّار توجه کرده و جلوههای روایات مجعول و اسرائیلیات در آنها باز نموده شود.
یکی از ویژگیهای مهمّ آثار عطّار، ورود روایات جعلی و اسرائیلیات است که به تدریج از اوایل اسلام در بسیاری احادیث، قصص و روایات و تفاسیر نفوذ کرده و در آثار بزرگ تفسیری و ادبی قبل از عطّار نیشابوری وجود داشته و او هم چون بسیاری از صوفیه، از آنها تأثیر پذیرفته و در آثار خود، بهره برده است.
روایات مجعول به مجموعهی اخبار و روایتهایی اطلاق میگردد که در قرآن و فرهنگ اسلامی اصالت ندارند و از طریق قصّاصان و جاعلان حدیث و خبر، از همان قرون اوّلیهی اسلامی وارد تفسیر و فرهنگ و ادبیات اسلامی شده و حقیقتهای قرآنی به ویژه قصص و روایات اسلامی را با ابهام روبرو ساختهاند و خواسته و ناخواسته و به شیوههای گوناگون توسط بزرگان فرهنگ و ادبیات اسلامی و ایرانی پذیرفته و در آثارشان به فراوانی وجود دارد.
هدف کلی این پژوهش، بازشناخت و بررسی روایات مجعول و اسرائیلیات به عنوان اندیشههای غیراسلامی به طور عام و میزان اثرپذیری آثار عطّار به طور خاص و در نهایت آگاهی یافتن نسل امروز از آنها و جلوگیری از خلط اندیشههای دینی و غیر دینی میباشد.
در این پژوهش جهت بازشناسی و استخراج این تأثیرات اسرائیلیات و روایات مجعول، به کلیهی آثار عطّار توجه شده تا تحقیق از جامعیّت برخوردار بوده باشد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که ورود مباحث و روایات غیرضروری و مجعولات به شعر شاعرانی چون عطّار دلایلی داشته است: شاعران دستخوش احساسات شاعرانه بوده و هر چه به ذهن فعال آنها رسوخ کرده در زبان شعر آوردهاند. دیگر آنکه، برداشتهایی که از تفاسیر و تعبیرات ایمان داشته پذیرفتهاند و ناآگاهانه از منابع ضعیف استفاده کرده و صرف نظر از نوع منبع و گاه بدون توجّه به اصالت حکایت و داستان، جهت تعلیم و تفسیر آموزههای عرفانی از هر موضوعی سود جستهاند.
روش پژوهشی در این طرح در اساس مطالعهی کتابخانهای میباشد، امّا به لحاظ ماهیّت و روش در شمار تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی قرار میگیرد.
کلید واژهها: عطّار، روایات مجعول، اسرائیلیات و قصص
ـ مقدّمه
اندیشهی اسلامی در طول تاریخ خود دستخوش دگرگونی، اختلاف نظرها و سلیقهها و تعبیرها و تفسیرهای گوناگون بوده و هست و تعبیرها و تفسیرها چون از ذهنیّات و اندیشههای انسانی سرچشمه گرفته، به طور طبیعی اختلافها و تفاوتها در آن زیاد بوده و هست و این یکی از علل دخیل اندیشههای گوناگون در تفسیر اندیشههای اسلامی بوده است.
از طرف دیگر، همیشه ورود اندیشههای گوناگون مذکور در راستای اصلاح و به عنوان دیدگاه مثبت نبوده بلکه همین اصالت و اساس اندیشهی اسلامی بوده که از آغاز تولّد و حکومت نبوی در مدینه، تزلزل در کاخ کسری و روم و دشمنان دور و نزدیک انداخت. بنابراین از همان آغاز تا امروز دشمنان دین اسلام به تدریج و به شیوههای مختلف و گاه در جامههای رنگارنگ در برابر اندیشه و تفکر اسلامی موضعگیری کرده و گاه بهترین راه را نفوذ در اندیشهها، تفسیر و تأویل قرآن دانسته و در دورههای مختلف به تناسب نفوذ کردهاند و یکی از مهمّترین شیوههای رایج از دورههای اولیهی اسلامی ورود اسرائیلیات، تحریف و جعل حدیث و قصص قرآنی اندیشههای وارداتی، فرهنگ یهودی و مسیحی و اساطیر و خرافات بوده است.
خاستگاه برخی از قصّهها و روایات مجعول یا ریشه در کتابهای یهود و مسیحیت، به ویژه عهدین دارد یا ردّ پای آنها را صرفاً میتوان در اوهام و خرافات رایج در بین اقوام و ملل پیشین جستجو کرد.»[1]
آن گاه که ردّ پای تفکر یهودی در داستانهاست میتوان گفت: اسرائیلیات همان «اندیشههای وارداتی یهود در تفسیر قرآن کریم است.»[2]
ناگفته پیداست یکی از مهمّترین دغدغههای اندیشگی و فکری شاعران بزرگ و عارفان ایرانی، موضوع دین، قرآن، حدیث و مفاهیم پیرامون آن است. آنها در دورههای مختلف بر اساس استعدادهای خویش از هر روشی که توانستهاند در راه ترویج دینداری و یکتاپرستی بهره برده و در تفهیم چنین مفاهیمی به مخاطبان عصر خود و فراعصر خویش، از هیچ تلاشی فروگذار نکردهاند.
این موضوع تفاسیر در آثار بزرگ تفسیری و ادبی قبل از عطّار نیشابوری وجود داشته و در این راستا گاهی برای تفهیم و تعلیم آموزههای عرفانی، دینی، حکمی و اخلاقی، خواسته و ناخواسته از روایات مجعول در آثار خود استفاده کرده و در آثار خود، بهره بردهاند و در آثار عطّار به مراتب دیده میشود.
تردیدی نیست که مهمّترین نکته در تحقیقات موضوعی، آن است که محقّق دغدغهی آن موضوع و درگیری ذهنی با آن داشته باشد. از همان هفتههای اول مهرماه 1377 که تدریس متون تفسیری به این جانب، واگذار گردید؛ بر اساس مطالعات و تحقیقهای تفسیری پیشین خویش در قرآن و حدیث، دغدغههای پژوهش بررسی و بازشناخت روایتهای نادرست تفسیری به خصوص در ادبیات را داشته و دارم و پیوسته از خدای متعال توفیق در این راه را خواستار بوده و هستم.
تازگی و گستردگی موضوع، انتخاب آثار عطّار نیشابوری به علت پیشتازی و نقش و جایگاه بزرگ وی در تاریخ تحوّل ادب فارسی دورهی خود و پس از خویش، علاقمندی خاص به اندیشهها و آثارش و در نهایت توصیه و تأیید استادان ارجمند راهنما و مشاور، نگارنده را بر آن داشت تا رسالهی دکتری خویش را به این موضوع اختصاص دهم.
روش اصلی نگارنده در این پژوهش، مقایسهی بین مفاهیم و متون کتابهای مقدّس و اساطیری و قرآن و حدیث است تا اسرائیلیات و روایات مجعول متمایز گردد. از دیرباز روش مقایسهای و تقابل در تحقیقات علوم انسانی به ویژه ادبی و دینی پذیرفتنی بوده و این روش در مطالعات قرآنی و علوم دینی هنوز رواج دارد و حتی در جوامع غربی در حالت مقایسه و تطبیق مضامین و مفاهیم قرآنی با آنچه در تورات و انجیل وجود دارد، مناسب میدانند.[3]
میدانیم که میراث ادبی دورهی عطّار و قبل از او، بزرگترین سرمایههای فکری و ادبی وی را تشکیل میدهد و بر همین اساس سعی شده گاه در این پژوهش، از نمونههای بکارگیری روایات
در این وجیزهی مختصر سعی شده است که واژه ها، ترکیبات، صنایع بدیع، نکته های بلاغی و بعضی نکات دستوری، اشارات قرآنی، تلمیحات و … به 20 قصیده اول دیوان مجیرالدین بیلقانی توضیح داده شود.
با استناد به دیوان مجیرالدین بیلقانی به تصحیح و توضیح مرحوم دکتر آبادی، تنها کار صورت گرفته روی قصائد دیوان مجیر، و با استفاده از فرهنگهایی مانند فرهنگ اشارات و تلمیحات، شروح مشکلات و قصائد دیوان خاقانی (استاد مجیر)، لغت نامه دهخدا، فرهنگ معین، برهان قاطع، فرهنگ اساطیر، الابنیه، فرهنگنامه شعری و دیگر فرهنگها و … .
ضمن شرح ابهامات و مشکلات ابیات دشوار قصاید، معنی روان تمامی ابیات نوشته شده است.
مقدمه:
مجیرالدین در اوایل نیمهی اول قرن ششم هجری قمری متولد شده و تاریخ تولد وی دقیقاً معلوم نیست. زیرا در تذکره ها و اشعار خود او بدین مطلب اشارتی نرفته است. (دیوان مجیر، ص سه)
در اینکه منشأ و مولد او شهر بیلقان از توابع شروان است هم خلافی نیست و قطع نظر از شهرت آن میانه تذکره نویسان و مورخین، از اشعار خود وی نیز، اشاراتی به دست توان آورد. (1)
به روایت مجمع الفصحا او به سال 577 وفات یافت و مؤلف شاهد صادق وفات او را به دو طریق نقل کرده. یکی آنکه در سال 586 به قتل رسید و امین احمدرازی نیز گوید که عوام و اوباش اصفهان او را از خلعت حیات عاری کردند ولی سال حادثه را به دست نمی دهد و دیگر اینکه به سال 589 به اجل طبیعی درگذشت و گویا سخن اول به صواب نزدیکتر باشد، چه در دیوان مجیر، اشارایت که زندگانی او را پس از این ثابت کند، نتوان دید.(2)
تحصیلات ادبی و شعری خود را نزد خاقانی کرده است و این مطلب علاوه بر اشارهی تذکره نویسان، از گفتار خاقانی نیز برمی آید. (3)
در روزگار سلاجقه، از میان مذاهب سنت، چهار مذهب که تا روزگار ما نیز باقی مانده است و به نام مذهب حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی نامیده می شوند، رواج داشته است. منتهی مذهب حنفی و شافعی، پیروان زیادتری داشته است و مجیر در قصیده ای که به مطلع زیر ساخته، صدرالدین خبندی را که مشهورترین فرد خاندان خنجندیان اصفهان است و علاوه بر مقام فقاهت، شاعری لطیف بوده است، مدح گفته است به خوبی، مذهب مجیر که شافعی بود آشکار می شود زیرا خجندیان یا آل خجند یکی از خاندانهای علمی و روحانی شافعی مذهب اصفهان بودند که مدت چندین قرن ریاست علمی اصفهان را داشته و عده ای کثیر عالم و فاضل و ادیب و شاعر و واعظ از بین آنها برخاسته است و در برابر این خاندان، خاندان آل صاعد قرار داشت که یکی از خاندانهای علمی و روحانی حنفی مذهب در اصفهان بودند، و دلیل دیگری که بر شافعی بودن شاعر می توان ارائه داد اینکه در قسمنامه ای که در فوق مذکور افتاد به حضرت حسین بن علی و حسن بن علی دو نوردیده فاطمه زهرا سوگند یاد می کند:
به ظلم کشته که بدرشک غتچه سیراب به زهر خورده که بر نور دیده زهرا
باید دانست که شافعیان از لحاظ اصول عقاید مذهبی به شیعیان نزدیکتر از سایر مذاهب اربعه هستند و به خاندان علی بن ابیطالب ارادت می ورزند و این حقیقت از بیت فوق به خوبی پدیدار است.
مجیرالدین در موارد عدیده از خلفای اربعه نام برده و به ستایش آنها پرداخته است.
بوده با هم هرچهار از بهر حل و عقد شرع در صفا اخوان و خصم اهل اخوانالصفا
و در قسمنامه ای که به مطلع زیر ساخته به چهار یار نبی سوگند می خورد:
ز دار ملک جهان روی در کشید وفا چنانکه زو نرسد هیچگونه بوی به ما
به صدق همدم هجرت به عدل شمع بهشت به خون خسته غوغا به شیر صف وغا
و در باب عدل عمر چنین گفته است:
زه زه ای شاه جهانبخش که در نوبت تو عدل را چاشنی سکه عدل عمرست
بر زمین عدل عمر کن که زمین دار فناست وز جهان نام نکو بر که جهان برگذرست
(دیوان مجیر، صص شش و پنج)
مجیر به دربارهای اتابکان آذربایجان یعنی شمس الدین ایلدگز (555- 568) و نصره الدین جهان پهلوان محمدبن ایلدگز (568- 581) و قزل ارسلان عثمان بن ایلدگز (581- 587) اختصاص داشته و علاوه بر آنان مدایحی از رکن الدین ارسلان بن طغرل سلجوقی (555-571) و سیف الدین ارسلان نامی که گویا صاحب در بند بوده است هم در دیوان او دیده می شود. (4)
چنانچه می دانیم مجیرالدین شاگرد خاقانی بوده است، ولی بعد به علتهایی که افسوس در جامعه بشری از آن گونه علتها وافر بروز می کند، بر ضد استاد برخاست و به همانطور که خاقانی استاد خود ابوالعلاء گنجوی
sabzfile.com |
را هجو کرد، مجیر نیز خاقانی را هجو ساخت. به قول تذکره نویسان مجیر با سمت مأموریت دولتی به اصفهان رهسپار شد، ولی اهالی اصفهان چنانکه سزاوار بود پروای او نکردند و او را از این حیث رنجشی حاصل گشت و اشعاری سرود و اصفهانیان را هجو کرد؛ از آن جمله این رباعی بگفت:
گفتم ز صفاهان مدد جان خیزد لعلی است مروت که از آن کان خیزد
کی دانستم کاهل صفاهان کورند؟ با این همه سرمه کز صفاهان خیزد!
از این جهت موجبات خشم مردم آن سامان فراهم آمد و شاعران آنجا بدو پاسخ گفتند.
در ضمن جمال الدین عبدالرزاق به تصور اینکه این هجا به تحریک خاقانی گفته شده است، مجیر و خاقانی هر دو راه هجو کرد و این تعریض به گوش خاقانی رسید و برای رفع اشتباه، قصیده معروف مدح اصفهان را با مطلع ذیل ساخت:
نکهت حوراست یا صفای صفاهان جبهت جوز است لقای صفاهان
و در ضمن این قصیده نسبت به مجیر با تعبیر (رجیم) اینگونه طعنه زد:
دیو رجیم آنکه بود دزد بیانم گردم طغیان زد از هجای صفاهان
او به قیامت سپید روی نخیزد زآنکه سیه بست بر قفای صفاهان
به موجب روایت مجیر را عوام و اوباش اصفهان در سال (586 هـ . ق) کشتند و بنابر روایت دیگر وی در پانصد و هشتاد و شش در تبریز وفات یافت و در مقبره الشعرا مدفون شد.
مجیرالدین به لطافت طبع و جودت قریحه بر بیشتر سخن گویان زمان خویش رجحان دارد و قصائدش به روانی الفاظ و وضوح و روشنی معانی ممتاز است، و قسمتی از آنها چندان لطیف و دلپذیر است که بیحد موثر می افتد و هوش و دل خواننده را می رباید و می فریبد و آهنگی طربانگیز دارد آنچنانکه در اشعار منوچهری موجود است و به راستی هرچه از سلاست و سلامت آن گویند بجا باشد …
آنچه او به رویه استاد خود یعنی خاقانی سروده اگرچه نسبت به اشعار خاقانی ساده تر و به فهم عموم نزدیکتر است. لیکن از جهت متانت سبک و دقت معنی و جزالت اسلوب به پایه سخن خاقانی نمی رسد، بخصوص ابیات و قصائدی که موضوع آنها زهد و موعظه و در جواب قصائد استاد است از جهت لفظ و معنی سست و بی نمک و اکثر بر ضعف تعلیل و سوء تعبیر مشتمل می باشد و با این همه، اساس بسیاری از مضامین قصائدش منتحل است و در اشعار خاقانی توان دید. (5)
وی شاعر خوش ذوق مدح پردازی بوده است، ولی با وجود شیرین سخنی و تاثیر و لطفی که اوراست، تعمق علمی یا روح عرفانی در شعرش کم توان یافت.
در مدح همان اغراق شاعرانه و هنرنمایی ماهرانه و تشبیه و قیاس استادانه را به کار برده که شاعران خراسان را عادت بود. گاهی هم ممدوح را با عدل و سخاوت و امن بخشی و شجاعت یاد میکند.(6)
شاعران بزرگ و معروفی مانند: خاقانی و نظامی و اثیرالدین اخسیکتی و اشهری و جمال الدین عبدالرزاق و امثال آنان معاصر با مجیر بودند و اغلب با هم مناظره و معارضه داشتند و در این باب نسبت به خاقانی و جمال الدین اصفهانی اشارتی رفت. اثیرالدین نیز با وی سر نظیره گویی و ستیزهجویی داشت. امیر خسرو دهلوی در مقدمه کتاب غره الکمال، مجیرالدین را ستوده و او را به خاقانی برتری داده است. (7)
در اشعار او اثر سبک خاقانی تا حدی مشهود است منتهی اولاً مجیر سخنی ساده تر دارد و ثانیاً هیچگاه نتوانسته است قدرت کم نظیر استاد خود را در ایجاد ترکیبات بدیع و مضامین و معانی دقیق نشان دهد و ثالثاً اثر این اقتفا در همه قصائد او آشکار نیست بلکه مجیر را در پاره ای از قصائد او در همان مسیر عادی و طریقه معتاد شعر و زبان فارسی در اواخر قرن ششم مشاهده می کنیم. (8)
او به شهادت برخی از ابیاتش به تصوف مائل شده ولی باز تصوف او هم با تصوف حافظ و مولوی فرق دارد و مانند ظاهربینان که در بدایت تصوفند به عزلت و انقطاع از خلق می خواند و زمانه را از اهل و مردم را از وفا تهی می بیند…
روی هم رفته نظر او به ظواهر متوجه است و به حقیقت و مغز تصوف، کمتر نظر دارد و از اینجا میتوان نتیجه گرفت که تصوف مجیرالدین (اگر تصنعی نباشد) به تصوف عمومی که به ویژه در قرن دوم و سوم و عهد تیموریان تا بدین عهد، معمول بوده، نزدیک و در حقیقت سلوک زاهدانه در فکر او موثر افتاده است چنانکه به همین نظر اخوان الصفا را به خصومت بزرگان دین سزاوار می پندارد؛ و در صفت یاران نبی (ص) می گوید:
بوده با هم هرچهار از بهر حل و عقد شرع در صفت اخوان و خصم اهل اخوانالصفا
و آن نیک اندیشی که قلندران صفا کیش بدان رسیده و جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر نهاده اند، در ضمیر او نمی گذرد…
معلوم نیست که مجیر بدین زهد و قناعت و گوشه گیری که دم از آن می زند کی عمل کرده، چه آثار تاریخی گواه است که زندگانی او به مدح گویی سپری شده و به راستی این زهد شگفت که مقام وصف از زهد بایزید و بوالحسن خرقانی کم نمی آید با مهاجات شعرا نیز به هیچ روی سازش ندارد. چه زهاد را در کار خود آن استغراق هست که با دیگران پردازند و اگر حسن ظن منظور گردد و تصوف وی ساختگی و زبانی فرض نشود ناچار باید گفت که او یک چند زندگی زاهدانه داشت که تذکره نویسان از آن آگاهی نداشته اند. (9)
رشید و طواط در مدح وی می گوید:
ای مجیر دین ایزد! کایزدت بادا مجیر در معانی بی عدیلی در مکارم بی نظیر
داعی اعمال را کف جواد تو مجیب خایف ایام را سعی جمیل تو مجیر
(دیوان مجیر، ص 3)
دیوان مجیر قریب به پنجهزار بیت و مشهونست به قصاید عالی و غزلهای لطیف. (10) دیوان مجیرالدین بیلقانی به تصحیح و تعلیق استاد مرحوم دکتر محمدآبادی باویل، که در واقع رساله دکترای ایشان است، تنها تحقیقی است که در این زمینه انجام گرفته است.
شیوه کار نگارنده:
در گزارش این بیست قصیده اول دیوان مجیرالدین، به ترتیب ذیل عمل شده است:
پس از معرفی کوتاه هر قصیده معانی لغات و واژگان، اصطلاحات، کنایات و تعبیرات ابیات توضیح داده شده، و در مواردی که استشهاد از نظم و نثر ادبی فارسی- مخصوصاً از اشعار خود شاعر- در روشن شدن مطلب مؤثر بوده، بدین امر پرداخته شده است، و در معرفی قصاید به منابعی از قبیل تاریخ ادبیاتها، سخن و سخنوران استاد فروزان فروحاشیهی این کتاب، پاورقی دیوان مجیر و دیوان خاقانی مراجعه شده تا به اصطلاح شأن نزول قصاید، سخنان استاد فروزانفر درباره بعضی قصاید و ابیات آن و تقلید مجیرالدین از استادش خاقانی در سرودن چامه هایش، بررسی شود.
تلمیحات و اشارات ابیات با مشورت استادان و اهل ذوق و شعر و استفاده از منابعی همچون فرهنگ تلمیحات و اشارات دکتر شمیسا و … توضیح داده شده است و نیز هرجا که نکاتی بلاغی و دستوری وجود داشته ذکر شده است.
در مواردی که معنی بیت ها بر اساس واژگان و ترکیبات به کار رفته در آن مبهم و نامفهوم به نظر میرسیده، در صورت مفهوم بودن ابیات با واژگان و ترکیبات نسخه های دیگر- که در پاورقی دیوان آمده بود- معنی آنها نوشته شده است.
همچنین اگر معنی بیت، قابل توجیه به وجه یا وجوهی دیگر نیز بوده، به ترتیب اولویت معنایی، آن وجه یا وجوه نیز ذکر شده است.
تمامی ابیات توضیح داده شده و دست کم معنی روانش نوشته شده است و هیچ بیتی حذف و یا به بهانه سادگی به حال خود رها نشده است.
منابع مقدمه:
1- فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، ص 579.
2- همان، ص 589.
3- صفا، ذبیح اله، تاریخ ادبیات در ایران (جلد دوم)، انتشارات فردوسی، چاپخانه کیهانک تهران، چاپ ششم، تهران 1363، ص 721.
4- همان، ص 721.
5- سخن و سخنوران، همان مأخذ، ص 579.
6- رضازاده شفق، صادق، تاریخ ادبیات ایران، انتشارات دانشگاه پهلوی، مرداد ماه 1352، صص362-361.
7- همان، ص 364.
8- تاریخ ادبیات در ایران، همان مأخذ، ص 579.
9- سخن و سخنوران، همان مأخذ، صص 584-583.
10- تاریخ ادبیات در ایران، همان مأخذ، ص 723.
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
بحر: مجتث مثمن مخبون، مخبون محذوف
با توجه به اینکه مجیر شاگرد خاقانی بوده، لذا چه به تأسی از وی و یا تحت تأثیر خاقانی قصیدهی آغازین دیوان خود را در وزن و قافیه و مفهوم قصیدهی مشهور خاقانی :
سریر فقر تو ار سر کشد به ملک رضا تو سر به جیب هوس در کشیده، اینت خطا به نظم در آورده است که می توان این کار وی را به نوعی اظهار ارادت نسبت به ساحت بزرگ استادی به حساب آورد، اگرچه مجیر در ناسپاسی نسبت به استاد دست کمی از خود خاقانی نسبت به استادش ابوالعلاء گنجوی نداشته است.
1)برید عقل ترا کی برد به ملک صفا که دل هنوز به بازار صورتست ترا
برید : به فتح اول و کسر ثانی معرّب بریده دم است و آن استری باشد یا اسبی که دم او را ببرند برای نشان و بعضی گویند که تیز رفتار میشود و به مقدار دو فرسنگ نگاه دارند به جهت خبر بردن سلاطین. الحال آن شخص را گویند که بر آن سوار شده خبر برد و در این زمان، نامهبر و پیک را گویند (غیاث). هم اکنون در کشورهای عربی، برید به جای پست Post به کار میرود. در بارهی ریشهی «برید» اختلاف است که از کلمهی یونانی (Veredus) یا «بردن» فارسی و یا واژهی دیگر گرفته شده است (برای توضیح بیشتر به مقالهی «بحثی در بارهی برید و ریشهی آن» از استاد مرحوم دکتر محمد آبادی باویل، نشریهی دانشکدهی ادبیات تبریز، سال 29، شمارهی 122، ص 208-239 مراجعه شود). در بیت فوق قاعدتاً باید در مفهوم دلیل و راهنما به کار رود تا
پایان نامه طلاق و اعتیاد/:تاریخچه مواد مخدر در ایران
تاریخچه مواد مخدر در ایران
به شهادت تاریخ پایه گذاری و رواج دهنده مواد مخدر در ایران عوامل انگلستان بودند که در عصر صفویه شیوه کشت خشخاش و استفاده از تریاک را رواج دادند به نحوی که ابتدا به دربار صفویه راه یافته و بعد از آلوده کردن شاهان و شاهزادگان و درباریان صفوی و …….. به درون مردم سرایت کرده است . به نحوی که گسترش تریاک به قدری وسیع و سریع بود که بعد از گذشت زمانی کوتاه تبدیل به اپیدمی شده و درون قهوه خانه ها به صورت رسمی به عنوان تفنن استعمال می گشت . نکته قابل توجه اینکه در دوران صفویه مصرف تریاک به صورت خوردن حب و یا شربت های مخصوص به نام کوکنار ( جوشانده خشخاش) معمول بوده
و از کشیدن تریاک ذکری به میان نیامده است . طبق نقل سیاحان و مورخان شاه طهماسب صفوی و شاه عباس که تا اندازههای به مضرات این مواد پی برده بودند دستورات، قوانین و مجازاتهایی را جهت منع مصرف مواد مخدروضع کردند ولی در این امر موفقیت چندانی نیافتند .[1]
در زمان حکومت قاجار با حیله انگلیسها ، بسیاری از مزارع کشت گندم و دیگر محصولات مفید زراعی به کشت خشخاش اختصاص داده شد و خرید و فروش مواد مخدر رواج یافت به نحوی که روزبه روز درآمد
sabzfile.com |
شاهان و درباریان وقت از داد و ستد تریاک افزایش یافت و اساس خرید و فروش آن به انحصار دولت درآمد از آنجا که صدور مواد مخدر به نقاط مختلف جهان نیز بایستی از ایران و ترکیه صورت می گرفت ، لذا
در گسترش اعتیاد در مناطق نیز اهتمام وافر به عمل آمد. در این میان ناآگاهی و کمبود رشد فرهنگی جامعه نیز عامل مؤثری در جهت بهره برداری استعمارگران برای گسترش کشت خشخاش و اعتیادبه تریاک گردید . بطوریکه پزشکان انگلیسی و حکیم باشی ها وابسته، تریاک را به عنوان داروی مؤثر برای درمان بیماری های مختلف همچون سردرد ، دندان درد، گوش درد ….. معرفی و تجویز می کردند و چندی نگذشت که مواد مخدر به صورت خانگی در هر خانه و کاشانه راه یافت .[2]
گردانندگان این تجارت خانمانسوز به منظور کسب منابع افزونتر و آلوده ساختن بیشتر جامعه با تصویب قوانین مختلف به تشویق و ترغیب مردم و استعمال تریاک پرداختند و برای مصرف هر چه بیشتر آن جوایز تعیین کردند . طوریکه دردوازدهم ربیع الاول 1329 هجری قمری دولت وقت قانونی را جهت رشد
و گسترش و تشویق کشت و فروش تریاک و مصرف آن تدوین کرد . ماده دوم این قانون آشکارا مردم را به تریاک کشی دعوت میکرد و بیان می داشت « سوخته تریاک را دولت به قیمت مناسبی از دود کنندگان
می خرد و برای هر مثقال سوخته سه عباسی حق الزحمه داده می شود » .
بعضی از پارامترهای مورفومتریک عصب سیاتیک چپ و راست در سنین مختلف جوجه گوشتی بوسیله میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. برای این مطالعه تعداد20 جوجه گوشتی را در 4 سن مختلف دوره پرورشی در روزهای7، 14، 26 و 40 روز و در هر سن 5 قطعهانتخاب شدند و حیوانات را بصورت انسانی کشته و سپس قطعاتی از اعصاب سیاتیک چپ و راست گرفته شدند.
قطعات عصب سیاتیک به منظور پایداری، در فرمالین بافر 10% غوطهور شدند و رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و ماسون تری کروم سبز برای مقاطع میکروسکوپ نوری انجام شد.
ضخامت اپینوریوم، پری نوریوم، اندونوریوم و غلاف میلین، قطر اکسون میلینه، قطر دسته عصبی و قطر کلی الیاف عصبی میلینه، فاصله دو گره رانویه و تراکم الیاف عصبی میلینه در یک میلیمتر مربع محاسبه شدند و بین سنین مختلف و سمت راست و چپ مقایسه شدند. نتایج نشان داد که ضخامت اپینوریوم، پرینوریوم و اندونوریوم و قطر دستهعصبی در عصب سیاتیک سمت چپ در سنین مختلف دوره پرورشی جوجه گوشتی در مقایسه با عصب سمت راست بیشتر میباشد در حالی که قطر اکسون و قطر الیاف عصبی میلینه، ضخامت غلاف میلین، فاصله دو گره رانویه و تراکم الیاف عصبی میلینه در عصب سیاتیک سمت راست بیشتر از سمت چپ میباشد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده
فصل اول: مقدمه و هدف 5
فصل دوم: کلیات 6
1-2- جنینشناسی 6
2-2- بافتشناسی 6
3-2- آناتومی 10
فصل سوم: مواد و روش کار 13
1-3- مواد مصرفی 13
2-3- وسایل مورد نیاز 13
3-3- روش کار 14
4-3- آنالیز آماری 16
فصل چهارم: نتایج 17
فصل پنجم: بحث 27
پیشنهادات 31
چکیده انگلیسی 32
sabzfile.com |
منابع 33
مقدمه و هدف
عصب سیاتیک بزرگترین و طویلترین عصب در بدن میباشد. این عصب از شاخه شکمی اعصاب انتهای نخاع کمری و اول خاجی منشأ میگیرد و به اکثر عضلات پا عصب دهی میکند.
این عصب به عنوان یک مدل برای مطالعات مورفومتریک روی اجزای میلینه و غیرمیلینه اعصاب محیطی مورد استفاده قرار میگیرد.
تاکنون مطالعاتی روی این عصب در قورباغه (9) و موش صحرایی (14,11) صورت گرفتهاست و مطالعات دیگری بر روی عصب سیاتیک خرگوش نر و ماده (19) و گوسفند نر و ماده در مرحله نوزادی (1)، بلوغ جسمی(6) و بلوغ جنسی (4) صورت پذیرفتهاست.
چون تاكنون مطالعات هیستومورفومتریک بر روی عصب سیاتیک در سنین مختلف جوجه گوشتی انجام نشدهاست لذا تصمیم گرفتهشد تا فاکتورهای بافت شناسی این عصب محیطی از قبیل میانگین تعداد الیاف عصبی در هر میلیمتر مربع، قطر دسته عصبی، فاصله بین گرههای رانویه، ضخامت اپینوریوم، ضخامت پرینوریوم، ضخامت اندونوریوم، قطر الیاف عصبی میلینه، قطر اکسون و ضخامت غلاف میلین را با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار داده تا اطلاعات بدست آمده از این تحقیق در مباحث بافت شناسیپایه، پاتولوژی و بالینی مورد استفاده قرار گیرد.
فصل دوم
کلیات