عوامل روانی، اجتماعی و محیطی همبسته با فعالیت جسمانی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه
مهر ماه 1393
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
هدف این پژوهش آزمون عوامل روانی اجتماعی و محیطی در پیش بینی فعالیت جسمانی دریک نمونه تصادفی از دانش آموزان دختر مقاطع تحصیلی متوسطه شهر ارومیه است. روش تحقیق توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. نمونه آماری شامل 307 دانش آموز درکلاس های اول تا سوم دبیرستان بودند. از پرسشنامه برای اکتشاف رابطه احتمالی متغیر محیطی با فعالیت جسمانی دختران نوجوان استفاده شد. که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 83/0 گزارش شد. آمار توصیفی و همبستگی به وسیله نرم افزار spss 20 اجرا شد و آزمون مدل و فرضیه ها با نرم افزار آموس8.50 صورت گرفت.
یافته ها نشان داد که دسترسی به شرایط محیطی مناسبی، حمایت دوستان از فعالیت های جسمانی، واحساس خودکارآمدی برای انجام فعالیت های جسمانی از تعیین کننده های معنی دار برای انجام فعالیت های جسمانی در اوقات فراغت دختران نوجوان است. از این رو برنامه های مداخله می بایست مبتنی بر افزایش فرصت ها ی محیطی برای انجام فعالیت های جسمانی ، تدارک فعالیت های جسمانی گروه محور، استفاده از روش های افزایش احساس خودکارآمدی باشد.
واژگان کلیدی: فعالیت جسمانی، عوامل روانی، عوامل اجتماعی، عوامل محیطی، دانش آموزان دختر، شهر ارومیه
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: طرح تحقیق
1-1- مقدمه: 2
1-2- بیان مسئله: 3
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق: 4
1-4- اهدف تحقیق: 5
1-4-1- هدف کلی: 5
1-4-2- اهداف فرعی: 5
1-5- مدل مفهومی تحقیق.. 6
1-6- فرضیه های تحقیق.. 6
1-7- قلمرو تحقیق: 6
1-8- محدودیتهای تحقیق: 6
1-8-1- محدودیت های کنترل شده. 6
1-8-2- محدودیت های خارج از کنترل محقق: 7
1-9- تعریف واژگان: 7
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2-1- مقدمه: 9
2-2- مبانی نظری تحقیق.. 9
2-2-1- مشارکت در ورزش: 9
2-2-2- نظریه های مربوط به گرایش…. 12
2-2-2-1-نظریه فیش باین و آیزن: 12
2-2-2-2- نظریه ساپ و هارود: 12
2-2-2-3- نظریه تزیشه و کرمکا: 13
2-2-3- نظریه های موجود در زمینه مشارکت… 13
2-1-3-1- پارادایم واقعیت اجتماعی.. 13
2-2-3-2- سرمایه اجتماعی: 13
2-2-3-3- سرمایه اقتصادی: 16
2-2-3-4- پارادایم رفتار اجتماعی.. 18
2-2-3-5- الگوی تبیینی اختیار عاقلانه. 18
2-2-3-6- نظریه مبادله: 19
2-2-3-7- ویژگی های شخصیتی.. 20
2-2-3-8- نظریه بیگانگی: 20
2-2-3-9- نظریه خود اثربخشی: 20
2-2-3-10- نظریه سازگاری شناختی: 21
2-2-4- نظریه های تفریحات سالم.. 21
2-2-5- مشارکت ورزشی.. 23
2-2-5-1- فضای روحی موجود در خانواده. 26
2-2-5-2-وضع موفقیت اجتماعی – اقتصادی خانواده. 27
2-2-5-3- اثر مدرسه در رشد مشارکت جویی.. 27
2-2-5-4- اثر همسالان در رشد مشارکت جویی.. 28
2-2-5-5- اثر اجتماع. 29
2-2-5-6- انگیزه های مشارکت جویی در نظریات مختلف روانشناسی.. 30
2-2-6- فوائد ورزش…. 32
2-2-6-1- ورزش و سلامت جسمانی.. 32
2-2-6-2- فواید روانی ورزش…. 33
2-2-6-3- ورزش و کیفیت خواب… 34
2-2-6-4- ورزش و کارکرد اجتماعی.. 34
2-2-6-5- جلوگیری از آسیبها و انحرافات اجتماعی.. 35
2-2-6-6- نقش ورزش در کاهش هزینه های درمانی: 36
2-2-7- زنان و ورزش: 37
2-2-7-1- تاریخچه ورزش زنان: 37
2-2-7-2- مقایسه ورزش زنان و مردان: 38
2-2-7-3- ورزش زنان:آری یا نه؟. 38
2-2-8- ورزش دختران.. 39
2-2-8-1- الگوهای مشارکت ورزشی دختران در فعالیت بدنی و ورزش: 39
2-2-8-2- فوائد مشارکت ورزشی دختران.. 40
2-2-8-3- فوائد تحصیلی و آموزشی: 41
2-2-8-4- سلامت جنسی: 41
2-2-8-5- مشمولیت اجتماعی: 42
2-2-9- عوامل اثرگذار بر مشارکت دختران در فعالیت بدنی: 43
2-3- مروری بر تحقیقات انجام شده. 46
2-3-1- تحقیقات داخلی : 46
2-3-2- تحقیقات خارجی : 50
2-4- نتیجه گیری فصل دوم. 55
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه. 58
3-2-نوع و روش تحقیق.. 58
3-3- جامعه و نمونه آماری: 58
3-4- ابزار مورد استفاده: 58
3-5- روش اجرا: 60
3-6- روش تجزیه و تحلیل دادهها: 60
فصل چهارم: یافته های تحقیق
4-1- مقدمه. 62
4-2- توصیف آماری دادهها 62
4-2-1- مدل سازی تحقیق و تحلیل عاملی مدل های اندازه گیری.. 64
4-2-2-تحلیل عاملی مدل اندازه گیری خود کارآمدی فعالیت جسمانی.. 64
4-2-3-تحلیل عاملی مدل اندازه گیری حمایت اجتماعی.. 65
4-2-4- تحلیل عاملی مدل اندازه گیری عوامل محیطی.. 67
4-3- آزمون فرضیه های تحقیق.. 67
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1-مقدمه. 71
5-2- چکیده تحقیق.. 71
5-3- بحث و نتیجه گیری.. 71
5-4- نتیجه گیری کلی.. 74
5-5-پیشنهادات برخاسته از تحقیق.. 75
5-5-1-پیشنهادات کاربردی.. 75
5-5-2-پیشنهادات برای پژوهش های آینده. 75
منابع 77
فهرست اشکال
شکل صفحه
شکل 1-1 مدل مفهومی و فرضیه های تحقیق.. 6
شکل 2-1 مدل هرمی موانع سه گانه مشارکت از نظر کراوفود و همکاران ( 1991 ) 25
شکل 4-1- تحلیل عاملی مدل خودکارآمدی.. 65
شکل 4-2- تحلیل عاملی سوالات حمایت اجتماعی.. 66
شکل 4-3- تحلیل عاملی سوالات محیط… 67
شکل 4-4- مدل معادلات ساختاری در حالت تخمین استاندارد. 69
فهرست جداول
جدول صفحه
جدول 2-1- طبقه بندی کانیون از گونه های مشارکت در ورزش( به نقل از ادواردز،1973) 11
جدول 2-2- فاکتورهای اثرگذار بر مشارکت ورزشی دختران(اقتباس از سالیس، 1995). 43
جدول 3-1-ویژگیهای روانسنجی تحلیل عامل اکتشافی و یایایی درونی متغیر های برون زای(مستقل) تحقیق.. 59
جدول 4-1- میانگین و انحراف معیار سن آزمودنی ها 62
جدول 4-2- میانگین و انحراف معیار ویژگی های جسمانی آزمودنی ها 62
جدول 4-3- آماره های توصیفی متغیر های پژوهش (میانگین، انحراف معیار و ضرایب همبستگی دوسویه) 63
جدول 4-4- نتایج تحلیل عامل تائیدی برای متغیر خود کار آمدی فعالیت جسمانی.. 65
جدول 4-5- نتایج تحلیل عامل تائیدی برای متغیر حمایت اجتماعی.. 66
جدول 4-6 -نتایج تحلیل عامل تائیدی برای متغیرعوامل محیطی.. 67
جدول 4-7- آزمون فرضیه اول تحقیق.. 68
جدول 4-8 -آزمون فرضیه دوم تحقیق.. 68
جدول 4-9- آزمون فرضیه سوم تحقیق.. 68
جدول 4-10- آزمون فرضیه چهارم تحقیق.. 69
فصل اول
طرح تحقیق
1-1- مقدمه:
فعالیت جسمانی یکی از ابعاد سبک زندگی سالم است و خطر بیماری قلبی و عروقی، برخی سرطانها و دیابت نوع ٢ را کاهش میدهد (واربورتون[1] و همکاران، 2006). ورزش و فعالیت جسمانی در گروههای مختلف جامعه و بهخصوص در نوجوانان تأثیرات مثبت و مزایایی نظیر پیشگیری از افزایش وزن، چاقی و بیماریهای ناشی از آن، پیشگیری و کنترل بیماریهایی چون فشارخون، بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت و افسردگی دارد (پوسکار[2] و همکاران، 1999). همچنین میتواند موجب پیشگیری از گرایش نوجوانان به سمت تفریحات ناسالم، بزهکاری، اعتیاد و کاهش استرس شده و اعتماد به نفس در نوجوانان را افزایش دهد (کرککالدی[3] و همکاران، 2002). سازمان جهانی بهداشت یکی از اهداف مردم سالم تا سال 2010 را فعالیت جسمانی ذکر کرده است (گروه سلامتی و خدمات انسانی آمریکا[4]، 2000).
رشد عادات مفید بهداشتی در طی کودکی و شروع نوجوانی بسیار با اهمیت است، زیرا ایجاد رفتارهای بهداشتی در این دوران رشد، نسبت به دوره بعدی آسانتر است (لورز[5] و همکاران، 2003). عادات خوب بهداشتی فراگرفتهشده بهوسیله نوجوانان میتواند یک اثر طولانیمدت در سلامتی آنها داشته باشد، زیرا رفتارهایی که در نوجوانی شروع میشوند تمایل به ادامه در بزرگسالی را نیز دارند (ماهون[6] و همکاران،2002).
ورزش زنان، امروزه به عنوان یکی از موضوعات اساسی در حیطه ورزش مطرح است. این مسئله به دلیل ویژگی جسمانی زنان است. تحقیقات نشان داده است که پرداختن به ورزش و فعالیت های بدنی در زنان، تاثیر عمیقی بر دوران بارداری، شیردهی و همچنین سلامتی در دوران کهنسالی خواهد گذاشت. با وجود نقش مهم ورزش در سلامت زنان، هنوز جامعه ایران به اهمیت و ضرورت ورزش در بین دختران که مادران آینده جامعه محسوب می شوند و سلامت افراد جامعه آینده در گرو سلامتی آنان است، پی نبرده است. به عبارت دیگر، عدم تحرک جسمانی دختران و بانوان یعنی محروم شدن بخش مهم جامعه از سلامتی و بهداشت جسمانی و روانی، شادابی و کارایی لازم که بی شک لطمه های جبران ناپذیری برای کل جامعه به
دنبال خواهد داشت. بنابراین ضرورت دارد تا شرایط و زمینه های لازم را برای حضور بیشتر و فعالانه زنان در عرصه ورزش فراهم شود. در این راستا باید با بررسی های اولیه، مسائل و مشکلات موجود در این راه شناسایی و با رفع این موانع گام مؤثری در ارتقای سطح ورزش زنان برداشته شود(میرغفوری،صیادی تورانلو و میرفخرالدینی، 1388).
1-2- بیان مسئله:
منافع روانی و اجتماعی فعالیت جسمانی در تحقیقات مختلف به طور روشن بیان شده است. فعالیت جسمانی یک مفهوم قابل دستیابی برای اکثریت افراد جامعه به منظوررسیدن به زندگی سالمتر است . افراد میتوانند کیفیت زندگیشان را از طریق تداوم فعالیت جسمانی منظم و با انجام فعالیتهای متوسط تا شدید ارتقاء و بهبود بخشند. غیرفعالی یا بی حرکتی یک عامل خطر برای تعدادی از بیماری ها شامل بیماری های قلبی عروقی، سکته های مغزی، سرطان کولون، سرطان سینه، دیابت نوع 2 ، فشار خون بالا و مشکلات بهداشت روانی است( سالیس[7] و همکاران، 2000).
مراکز آموزشی، مدارس و دانشگاه ها مکان های بالقوه و بستر های مناسبی برای اجرای برنامه ها جهت ارتقاء رفتارهای فعالیت جسمانی در سراسر طول عمر می باشند، از طرف دیگر دوره نوجوانی، دوره رشد و شکل گیری اعتقادات و عملکردهای سلامتی است و باید همواره به گونه ای عمل کرد که از شیوه زندگی سالم وعوامل مؤثر بر آن حمایت گردد( والاس[8] و همکاران، 2000). فعالیت فیزیکی منظم و ورزش در نوجوانان، و لذت و جذابیت متعاقب آن موجب پیشگیری از انحرافات اجتماعی، تبهکاریها، بزهکاری، رفتارهای مخاطرهآمیز واعتیاد، و تفریحات ناسالم در آنان میگردد (کن و همکاران[9]، 2000).
فعالیت جسمانی به طور چشمگیری در دوره نوجوانی کاهش پیدا میکند، علاوه بر این، این کاهشها در دختران در مقایسه با پسران شدت بیشتری را نشان میدهد(گروه سلامت و خدمات انسانی آمریکا[10]، 1996). سطح فعالیت جسمانی با انجام مداخلات رفتاری قابل اصلاح و تغییر است، در حال حاضر ضرورت انجام مداخلات مؤثردر فعالیت جسمانی وجود دارد، چرا که پنجاه درصد از افرادی که برنامه فعالیت جسمانی را شروع کردهاند در طول شش ماه بعداز آن فعالیت جسمانی شان متوقف می شود. عوامل نفوذکننده در سبک زندگی فعال جسمانی و چگونگی پذیرش فعالیت جسمانی و بقا و تداوم آن بطور کامل شناخته نشدهاند، شناسایی و معرفی چنین متغیرهایی می تواند کمک به توسعه تداخلات و برنامه های مؤثرتر برای افزایش هر دو وضعیت، اتخاذ فعالیت جسمانی، و پذیرش و تداوم آن برای جمعیت های نوجوان باشد(والاس وهمکاران، 2000). جهت درک سطوح فعالیت جسمانی در بین اشخاص، محققین مختلف تعدادی متغیرهای ارتقا دهنده سطوح فعالیت جسمانی را شناسایی نمودهاند. این متغیرها شامل متغیرهای دموگرافیک، شناختی، رفتاری، محیط اجتماعی و محیط فیزیکی هستند.(براون[11]، 2005).
مسئله اصلی در تحقیقات و برنامههای فعالیت جسمانی شناخت دقیق عوامل مؤثر روانی، اجتماعی و محیطی مرتبط با فعالیت جسمانی است و این شناخت میتواند در مداخلات رفتاری، منجر به برنامهریزی دقیق برای افزایش رفتارهای فعال جسمانی گردد. تحقیقات نشان داده است که عوامل موثر در مشارکت و موانع زمینهساز عدم مشارکت در میان گروههای سنی، جنسیتی، و طبقاتی مختلف متفاوت است(فاندرهورست[12] و همکاران، 2010). سوالی که مطرح میشود این است که کدام عوامل روانی، اجتماعی و محیطی موثر با میزان فعالیت جسمانی دانشآموزان دختر در شهر ارومیه مرتبطند؟ و کدام عوامل تاثیر بیشتری دارند؟
به همین دلیل هدف تحقیق حاضر تعیین « عوامل روانی، اجتماعی و محیطی اثرگذار بر فعالیت جسمانی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه» میباشد.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق:
ورزش و اوقات فراغت از نهادهای اجتماعی ثانویه محسوب می شود و در کنار نهادهای اولیه مانند خانواده و آموزش و پرورش دارای کارکردهای بسیاری است تا جائی که برخی تمدن فعلی را تمدن فراغت نامیده اند. بنابراین امروزه ورزش، به حدی از گسترش و توسعه رسیده است که از سوی کارشناسان به عنوان« جهان کوچک در جامعه» قلمداد می شود. به اعتقاد صاحب نظران ورزش، ارزش ها، ساختار و نیروی محرکه جامعه را نشان می دهد و ویژگی های اجتماعی را منعکس می سازد(عبدلی،1386). به همین دلیل برخی از پژوهش گران بر این عقیده اند که ورزش آیینه جامعه است و ساختار های ورزشی ، ساختار های دیگر جامعه مانند ساختار اقتصادی و سیاسی را که مردان از آن سودی می برند، منعکس می کنند. زنان و مردان در فرآیند جامعه پذیری از طریق ورزش با نوعی دنیای مردانه و زنانه در این زمینه مواجه می شوند(هولند و اوگلزبی[13]، 1979). همچنین از طریق ورزش می توان درباره سطح پیشرفت اجتماعی و اقتصادی یک جامعه قضاوت کرد، زیرا پیشرفت و توسعهی ورزش به عوامل اجتماعی- فرهنگی حاکم بر جامعه وابسته است(عبدلی،1386). ورزش به عنوان یکی از نهادهای ثانویه جامعه یمدرن، کارکردهایی چون سلامت، تفریح، هویت یابی، رفاه اقتصادی و… به همراه دارد. جوامع جدید بیش از هر زمانی به ورزش نیاز دارند زیرا جامعهی سالم نیازمند نیروهای سالم و با نشاط است. ورزش مانند سایر پدیده ها در جامعه تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی قرار دارد و برخی محققان ورزش را یک امر فرهنگی و زبان مشترکی برای برقراری ارتباطات جهانی می دانند(لیکر[14]،2002). فرصت های زنان در حوزه ورزش قابل مقایسه با مردان نیست، به همین دلیل یکی از اساسی ترین موضوعات مطرح در جامعه شناسی ورزش شناخت علل مشارکت پائین بانوان در فعالیت های ورزشی و عوامل تأثیر گذار بر آن است: به دلایل فراوانی که اغلب آن ها فرهنگی- اجتماعی هستند، زن در طول تاریخ فرصت کافی پیدا نکرده است تا شایستگی خود را برای مشارکت فعال در ورزش به اثبات رساند، زیرا مرزهایی در برابر زن نهاده شده که این مرزها را نقش های اجتماعی او، به عنوان موجود مؤنث ترسیم کرده است(انور الخولی،1381). در اکثر جوامع فعالیت های ورزشی به صورت سنتی مختص مردان تعریف شده و امکانات ورزشی بیشتر به آنها اختصاص می یابد؛ و ورزش اساساً یک فعالیت مبتنی بر جنسیت است، فعالیتی که نه تنها برای مردان و پسران روی خوشی نشان میدهد، بلکه ارزش ها و مهارت هایی را که به روشنی مردانه تعریف می شوند ترویج می نمایند(برل[15]، 2000). به منظور بهرهگیری بیشتر دختران از فوائد متعدد مشارکت در فعالیتهای جسمانی شناخت عوامل اثرگذار بر فعالیت بدنی بسیار حائز اهیمت است. همچنین مشارکت در فعالیتهای بدنی در سنین کودکی و نوجوانی، احتمال تداوم ورزش در سنین بزرگسالی را افزایش میدهد بنابراین شناخت این عوامل اثرگذار در دوره نوجوانی بسیار مهم است. بنابراین تحقیق حاضر درپی شناخت عوامل روانی، اجتماعی و محیطی اثرگذار بر فعالیت ورزشی در میان دختران دانشآموز دبیرستانی است.
1-4- اهدف تحقیق:
1-4-1- هدف کلی:
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
با توجه به اهمیتی که برندها در خلق ارزش و افزایش جریانات نقدی ورودی مؤسسات دارند لازم است مدیران واحدها توجه ویژهای به این مقوله مبذول داشته و با تلاش در جهت شکلگیری، خلق و حفظ برندی که بتواند انتظارات مصرفکنندگان، سهامداران و سایر گروههایی که به نحوی بر ارتباطات سازمانی تأثیرگذارند را برآورده سازد. شناخت عوامل موثر بر شکلگیری برند از چنان اهمیتی برخوردار است که شاید موفقیت بسیاری از شرکتهای امروز و آینده مبتنی بر شناخت درست این گونه عوامل باشد .شرکتها میتوانند با گروهبندی این گونه عوامل و بررسی تاثیر آنها شانس موفقیت برند و نهایتاً شرکت خود را در بازارهای رقابتی امروز افزایش دهند. در این پژوهش در نظر است تا عواملی که بر شکلگیری برند اثرگذارند، مورد شناسایی قرار گیرد و با استفاده از تکنیک دلفی فازی عوامل مؤثر بر شکلگیری برند شناسایی و نهایی گردد و با استفاده از تکنیک پویایی سیستم تاثیر هر یک از این عوامل بر شکلگیری برند بررسی شوند. برای این منظور، ابتدا روابط بین متغیرهای بدست آمده از ادبیات تحقیق، در قالب نمودار علی – معلولی مدلسازی شد. سپس با توجه به نظر خبرگان در ارتباط با میزان ارتباط متغیرها با یکدیگر نمودار جریان طراحی گردید. در ادامه سناریوها طراحی و تست شد. هدف از انجام این تحقیق، مدلسازی عوامل موثر بر شکلگیری برند صنایع زرین غزال فارس است. اطلاعات این پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاه و صنعت و همچنین استفاده از آمار و مستندات موجود در ارتباط با صنایع زرین غزال فارس استخراج شده است.
از نتایج بدست آمده از این پایان نامه طراحی مدل عوامل موثر بر شکلگیری برند است و همچنین نتایج نشان میدهد که افزایش در شاخصهای شکلگیری برند میتواند باعث افزایش یافتن در سهم بازار، سودآوری و میزان تقاضای برند صنایع زرین غزال فارس شود.
کلمات کلیدی: برند- شکلگیری برند- دلفی فازی- پویایی سیستم
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق…………………. 1
1- 1- مقدمه 2
1-2- بیان مسئله 3
1-3- اهداف تحقیق. 5
1-3-1- اهداف کلی تحقیق. 5
1-3-2- اهداف جزئی تحقیق. 6
1-4- سؤالات تحقیق. 6
1-5- قلمرو تحقیق. 6
1-5-1- قلمرو موضوعی. 7
1-5-2- قلمرو مکانی. 7
1-5-3- قلمرو زمانی. 7
1-6- روش تحقیق. 7
1-7-مراحل انجام تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………………………… 8
1-8- شرح واژهها و اصطلاحات. 9
فصل دوم ادبیات تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………………………. 11
2-1- مقدمه 12
2-2-1-تاریخچه خلق برند. 12
2-2-2- تعریف واژه برند. 14
2-3- جایگاه برند در محصول. 15
2 -4- مزایای یک برند. 17
2-5- برندسازی. 20
2-6- ارزش ویژه برند. 24
2-7 شخصیت برند. 27
2-8- تصویر ذهنی برند. 28
2-9- مراحل لازم جهت رسیدن به یک برند موفق. 28
2-9-1- مرحلهاول: خودشناسی. 28
2-9-2- مرحله دوم: تعیین جایگاه شرکت. 29
2-9-3- مرحله سوم : تهیه ابزار کار 30
2-9-4- مرحلهچهارم: داشتن استراتژی مناسب مطرح نمودن برند شرکت در جامعه 31
2-10- مدیریت برند. 33
2-10-1- جایگاه مدیریت برند در چارت سازمان. 33
2-10-2- وظایف مدیریت برند. 33
2-11- پیشینه تحقیق. 34
2-11-1- مطالعات خارجی. 34
2-11-2- مطالعات داخلی. 36
2-12- معرفی سازمان مورد مطالعه 39
2-13- جمع بندی. 41
فصل سوم :روش تحقیق. 43
3-1- مقدمه 44
3-2- روش تحقیق. 44
3- 3- ابزار جمعآوری دادهها و اطلاعات. 45
3-4- پایایی و روایی ابزار اندازهگیری. 45
3-5 – جامعه آماری. 47
3-6- متغیرهای تحقیق. 48
3-7- دلفی فازی. 49
3-7-1- مروری بر روش دلفی………………………………………………………………………………………………………………………… 49
3-7-2- روش دلفی فازی. 50
3-8- پویایی سیستم. 53
3-8-1- مراحل مدل پویایی سیستم. 55
3-8-1-1- مرحله اول: شناسایی مسئله 55
3-8-1-2- مرحله دوم: فرضیههای پویا 56
3-8-1-3- مرحله سوم: فرمولبندی. 56
3-8-1-4- مرحله چهارم: تست کردن. 56
3-8-1-5- مرحله پنجم: فرمول بندی و ارزیابی خط مشی. 56
3-8-2- ابزارهای مورد استفاده درپویایی سیستم. 58
3-8-2-1- نمودار علت – معلولی. 58
3-8-2-2- نمودار موجودی – جریان یا نرخ – حالت. 58
3-8-2-3- نمودار رفتاری. 59
3-9- جمع بندی. 59
فصل چهارم:جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها 60
4-1- مقدمه 61
4-2- چارچوب تحقیق. 61
4-3- گامهای عملیاتی روش دلفی فازی. 62
4-3-1- انتخاب خبرگان. 63
4-3-2- استخراج و تعیین گزینههای پیشنهادی. 64
4-3-3-تعریف متغیرهای زبانی. 64
4-3-4- فازی سازی. 65
4-4- مراحل اجرای روش دلفی فازی در تعیین عوامل موثر بر شکلگیری برند. 65
4-4-1- مرحله نخست نظرسنجی. 65
4-4-2- مرحله دوم نظرسنجی. 69
4-4-3-مرحله سوم نظر سنجی. 75
4-5- نمودار علی – معلولی مسئله 79
4-6- نمودار جریان مسئله 84
4-7- سناریوها 86
4-7-1- سهم بازار 87
4-7-2- سود 88
4-7-3- تقاضا 89
4-8- تست سناریوها 90
4-8-1- سناریو اول: کاهش در قیمت محصول. 91
4-8-2- سناریو دوم: تغییرات همزمان در تبلیغات و سیستم تحقیق وتوسعه 93
4-8-3- سناریو سوم: تغییرات در میزان نوآوری. 95
4-6-4- سناریو چهارم: تغییرات در سیستم مدیریت ارتباط با مشتری. 97
4-6-5- سناریو پنجم: تغییرات در مزایای رقابتی. 99
4-9- جمعبندی. 99
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها……………………………………………. 100
5 -1- مقدمه 101
5-2- نتایج…………………… 101
5-3- پیشنهادها 103
5-3-1- پیشنهادهای کاربردی. 104
5-3-2- پیشنهادهای پژوهشی. 104
منابع و مأخذ. 106
پیوست ………………………………………………. 120
مقدمه
در عصر حاضر فضای بازاریابی، فضای بسیار پیچیده ای دارد و فرمول و قواعد روتین نمی تواند مشکلات را حل کند، در کنار آن خلاقیت و چابکی پارامتری است که می تواند بازاریاب را تبدیل به موج سوار حرفه ای در فضای محدودیتها نماید، برندها میتوانند منجر به خلق ایدههای جدید در مورد محصولات و خدمات شرکت شوند. به عبارت دیگر برندهای قدرتمند و به روز، می توانند نوآوری را در سازمانها تحریک کنند، همچنین برند میتواند برای نخبگان و افراد ریسک پذیر علاقهمند به راهاندازی کسب و کار در صنعت، ملاکی جهت ارزشیابی بنگاه نوپای آنان باشد. افزایش رقابت، باعث توجه بیشتر به حفظ مشتریان فعلی و تلاش برای جذب مشتریان جدید شده است(دهدشتی و همکاران، 1389).
برند یکی از ابزارهای ارتباطی مهم در مجموعه مدیریت ارتباط با مشتری[1] محسوب میشود و به دو دلیل برای مشتریان ارزشمند است: اول اینکه ریسک مصرفکننده را کاهش میدهد و دوم در هزینههای تصمیمگیری صرفهجویی مینماید. همچنین برند یکی از علائم موثر در بازار میباشد که شرکت بدلیل عدم تقارن(ناموزون) اطلاعات در بازار آن را بکار میبرد و مشتری را در معرض ضرر و زیان قرار میدهد. از این رو شرکت برای جلوگیری از عدم اطمینان مشتری، خواستههای او را برآورده نموده و به تعهداتی که به مشتری در رابطه با خدماتش داده بود عمل میکند. اگر مشتریان از یک برند مایوس و ناامید شوند، تمام سرمایهگذاریهای شرکت و سودهای آینده آن در معرض خطر قرار میگیرند. پس برند همانند یک اهرم عمل کرده و شرکت را تشویق میکند تا بطور مناسب به تعهداتش عمل کند(سویینی و سوایت[2]،2008). برند در یک رابطه طولانی مدت، باعث میشود که خریدار و فروشنده به یکدیگر تعهد پیدا کنند. برند علاوه براین که سهم بازار را زیر تسلط خود نگه میدارد، برای رشد کسب و کار هم راههایی را مطرح میکند و کارکنان ماهر و مستعد را جذب و حفظ میکند و ارزش خود را نزد سهامداران مجموعه هم ارتقا میبخشد. امروزه اهمیت مفهوم برند در خرید مشتریان به حدی است که برخی از صاحبنظران از آن به عنوان یک محصول کامل یاد کرده و معتقدند بسیاری اوقات مشتریان در عوض آنکه محصولی را خریداری نمایند، برندها را میخرند مدیران و پژوهشگران، دنیای آینده بازاریابی را جهان مدیریت برند[3]و فعالیتهای پیرامون برندسازی نام نهادهاند. شاید هیچ سرمایهای بیش از یک نام قدرتمند، معتبر و ارزشآفرین برای سازمانها کارآمد نباشد(رحیم نیا و فاطمی،1391). از این رو شناخت عوامل موثر بر شکلگیری برند و بررسی ویژگیهای خاص برند اهمیتی دو چندان یافته و انجام تحقیقات متنوعی را در این زمینه ضرورت میبخشد .تحقیق حاضر نیز با این هدف و تحت عنوان بررسی علل و عوامل موثر بر شکلگیری برند انجام خواهد شد. اهمیت شناخت عوامل موثر بر شکلگیری برند از چنان اهمیتی برخوردار است که شاید موفقیت بسیاری از شرکتهای امروز و آینده مبتنی بر شناخت درست این گونه عوامل باشد. این گونه شرکتها میتوانند با گروهبندی این گونه عوامل و بررسی تاثیر هر یک از این طبقات، شانس موفقیت برند و نهایتاً شرکت خود را در بازارهای رقابتی امروز افزایش دهند(وظیفه دوست و خیری،1389).
1-2- بیان مسئله
در سالهای اخیرفضای کسب وکار در جهان شاهد تغییرات و تحولات بسیار زیادی بوده است از جمله این تغییرات میتوان به تغییر نگرش شرکتها از دارایی[4]های مشهود3 به سمت داراییهای نامشهود (ازجمله حق اختراع، برند، لیسانس، دانش فنی و…) اشاره نمود(بولتن موسسه برند فاینانس،2000).
امروزه شرکتها، سرمایهگذاریهای هنگفتی درخصوص خلق برند مینمایند. در بیشتر بخشهای اقتصادی، حتی در بازارهایی مانند بازار مواد غذایی، محصولات کشاورزی و محصولات با تکنولوژی بالا، شاهد بوجود آمدن برندهای جدید و بیشماری هستیم که قبلا بطور سنتی در این خصوص مقاومت میکردند. اما به نظر میرسد در کشور ما از اصول و روشهای علمی در جهت خلق برند کمتر استفاده میشود و محصولات تولیدی ما کمتر توانستهاند جایگاه خود را در ذهن مصرفکننده تثبیت نمایند و در رقابت با محصولات مشابه و برند مشهورتر معمولا در مقام انتخاب، احتمالا تمایزات به وضوح در فرایند تصمیمگیری خرید مصرفکننده قابل مشاهده است. بگونهای که مصرفکننده معمولا اقدام به خرید کالایی با برند مشهورتر مینماید و در نهایت، این مسئله هم از بعد رقابتی برای محصول شرکت و هم از بعد اقتصادی برای سهامداران، نوعی ضعف تلقی میشود(کفاشپور و نیاکان،1390). صنایع غذایی در ایران با مشکلات پس از تولید مواجه است که به نظر میرسد به دلیل بکارگیری استراتژیهای نادرست در زمینهی بازاریابی و تبلیغات و همچنین بیتوجهی به ارزشهای ناشی از برندهای معتبر و کم توجهی به دیدگاه مشتری است. در کشور ما با وجود برندهای معتبر و باسابقه، تا کنون در زمینهی ارزشگذاری برند و انطباق اجزای مطلوبیت آن با خواستهها و نیاز مشتریان فعالیت چندانی صورت نگرفته است و می توان گفت وضعیت کنونی برند در ایران مشکلات زیادی دارد، به طوری که حتی برخی برندهای معتبر در صنایع غذایی به مرور زمان به دلیل بیتوجهی مسئولان فراموش شدهاند(قدس و ظروفی،1390).
بنابراین از اهداف اساسی این پژوهش یافتن عوامل موثر بر شکلگیری و ساخت برند است تا زیر بنای محکمی برای ایجاد برندی توانمند در عرصه پر چالش صنایع غذایی ارائه نماید. از آنجا که تدوین عوامل مؤثردر شکلگیری برند دشوار است و ضمناً تجربه چشمگیری نیز در این زمینه در کشور وجود ندارد. لذا ماهیت مسأله و حل آن بگونهای است که حصول به دستاوردهای عینی، مستلزم همفکری و همکاری خبرگان در بخشهای مختلف جامعه است. لذا در این مقاله از روش دلفی فازی برای تعیین عوامل مؤثر بر شکلگیری برند استفاده میشود.
براساس باورهای هراکلیتوس[5]، مدیران بازاریابی و برند، باید سنگ بنای فعالیتهای خود را بر این فلسفه قرار دهند، که همه چیز در هر زمان در حال تغییر و دگرگونی است. هر نوع تشابه یا تظاهر به ثبات صرفا سراب و خیالپردازی است. برند به هیچ وجه از نظر ماهیت از سایر موجودیتهای جهان، مستثنی نیستند. برعکس، برند ثبات بسیار کمتری نسبت به موجودیتهای دیگر دارند چون آنها فقط در ذهن مصرفکنندگان فعلی و بالقوه، وجود دارند. مدیران بازاریابی در گذشته براین باور بودند که مدیریت برند به مفهوم خلق، توسعه و حفظ آن است. به عبارت دیگر فرضیه اصلی ذهن آنها این بود که برندها مانند اجزاء معماری یک ساختمان هستند و باید آنها را یکی یکی در کنار هم چید تا نهایتا این ساختمان، شکل گیرد و زمانی که شکل گرفت تا پایان عمر خود به همان حالت باقی میماند .برخی از بازاریابان و مدیران کسب و کارها، امروزه نیز نسبت به برند چنین دیدگاهی دارند. آنها سادهلوحانه براین باورند که برند در دنیای دگرگون کسب و کار امروز مانند نقاط ثابت و بدون تغییری هستند، اما چنین بنیان فکری برای مدیر بازاریابی که دردنیای امروز فعالیت میکند، مهلک و کشنده است(بطحایی،1385). در دنیای برند، هیچ چیز ثابت نیست. همه چیز در هر لحظه در حال تغییر است (الیجیکا[6]،2006). ادراک مصرفکنندگان از برند و موقعیت شما در صحنه رقابت، هر روز متفاوت از روز دیگر است. تعداد زیاد متغیرهایی که در شکلگیری برند موثرند و رابطههای چند سویه و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیاد این متغیرها نشان میدهد که این سیستم از انواع سیستمهای پیچیده[7] است که ارائه نقشه یا تصویری از وضعیت فعلی وآتی آن بسیارمشکل میباشد(نیستپ[8]،2007).
صنایع غذایی زرین غزال فارس یک برند خوب است که برند طیف وسیعی از محصولات لبنی است ولی در هیچ یک از آنها رتبه اول بازار نیست و این موضوع میتواند به عنوان یک مسئله مطرح شود. هدف از انجام این تحقیق، مدلسازی عوامل موثر بر شکلگیری برند دایتی است. هدف از مطالعه این سیستم آن بوده است که بتوان تأثیر تغییرات در متغیرهای مختلف بر وضعیت آتی را ارزیابی کرد. هدف دیگر آن است که بتوان پس از شناخت دقیق این سیستم با استفاده از ابزار سیستم داینامیک با ایجاد تغییر در اجزای مدل، تأثیر سیاستهای مختلف بر آینده سیستم را مشاهده کنیم، به نحوی که علاوه بر ارائه نقشه از وضعیت فعلی و وضعیت آتی بتوان به انتخاب سیاست مطلوب نیز پرداخت. در این تحقیق برای نخستین بار از شبیهسازی[9] سیستم داینامیک جهت مدلسازی عوامل موثر بر شکلگیری برند استفاده شده است.
1-3– اهداف تحقیق
در پژوهش حاضر هدف اصلی” بررسی عوامل مؤثر بر شکلگیری برند در صنایع زرین غزال فارس ” میباشد. سایر شرکتها میتوانند با ایجاد یکسری تغییرات از این مدل استفاده کنند.
1-3-1- اهداف کلی تحقیق
از اهداف کلی تحقیق می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- شناسایی عوامل موثر بر شکلگیری برند
2- ارائه مدل عوامل موثر بر شکلگیری برند
3- ارائه مدل شکلگیری برند با رویکرد پویایی سیستم
1-3-2- اهداف جزئی تحقیق
اهداف جزئی این تحقیق عبارتند از:
1- شناسایی عوامل موثر بر شکلگیری برند
2- نهایی کردن عوامل موثر بر شکلگیری برند با تکنیک دلفی فازی
3- ارائه مدل عوامل موثر بر شکلگیری برند
4- طراحی نمودار علی – معلولی عوامل موثر بر شکلگیری برند
5- طراحی نمودار جریان عوامل موثر بر شکلگیری برند
1-4- سؤالات تحقیق
فصل اول:کلیات تحقیق……………………………………………………………………………………………….. 2
1-1)مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… 3
1-2)بیان مساله………………………………………………………………………………………………………… 4
1-3)سوالات تحقیق………………………………………………………………………………………………….. 7
1-3-1)سوال اصلی………………………………………………………………………………………………….. 7
1-3-2)سوالات فرعی……………………………………………………………………………………………….. 7
1-4)اهمیت و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………………….. 8
1-5)اهداف تحقیق……………………………………………………………………………………………………. 9
1-5-1)هدف اصلی………………………………………………………………………………………………….. 9
1-5-2)اهداف فرعی………………………………………………………………………………………………… 9
1-6)فرضیات تحقیق…………………………………………………………………………………………………. 10
1-6-1)فرضیه اصلی…………………………………………………………………………………………………. 10
1-6-2)فرضیات فرعی……………………………………………………………………………………………… 10
1-7)روش تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. 10
1-7-1)تحقیق از نظر هدف………………………………………………………………………………………… 10
1-7-2)نوع تحقیق……………………………………………………………………………………………………. 11
1-8)روش گردآوری اطلاعات…………………………………………………………………………………….. 11
1-9)قلمرو تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. 11
1-9-1)قلمرو موضوعی تحقیق……………………………………………………………………………………. 11
1-9-2)قلمرو مکانی تحقیق……………………………………………………………………………………….. 11
1-9-3)قلمرو زمانی تحقیق………………………………………………………………………………………… 12
1-10)جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………… 12
1-11)سابقه ی تحقیقات انجام شده………………………………………………………………………………. 12
1-12)تعاریف مفهومی و عملیاتی………………………………………………………………………………… 15
1-12-1)تعریف مفهومی مقابله با استرس………………………………………………………………………. 15
1-12-2)تعریف عملیاتی مقابله با استرس……………………………………………………………………… 16
1-12-3) تعریف مفهومی فرسودگی شغلی……………………………………………………………………. 16
1-12-4) تعریف عملیاتی فرسودگی شغلی……………………………………………………………………. 16
1-13)سازماندهی تحقیق……………………………………………………………………………………………. 16
فصل دوم:ادبیات نظری و پیشینه تحقیق………………………………………………………………………….. 18
بخش اول:استرس و استراتژی های مقابله………………………………………………………………………… 19
2-1)مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… 19
2-2)مبانی نظری استرس……………………………………………………………………………………………. 20
2-3)تاریخچه ی استرس……………………………………………………………………………………………. 23
2-4)عوامل موثر در ایجاد استرس…………………………………………………………………………………. 25
2-5)رابطه ی استرس و عملکرد…………………………………………………………………………………… 25
2-6)زیان ها و هزینه های ناشی از استرس شغلی…………………………………………………………….. 27
2-7)مراحل فشار روانی…………………………………………………………………………………………….. 29
2-7-1)نشانه های سازگاری عمومی……………………………………………………………………………… 30
2-8)چهار مجموعه ی کلی از فشارهای عصبی سازمانی…………………………………………………….. 31
2-8-1)الزامات شغلی……………………………………………………………………………………………….. 31
2-8-2)الزامات فیزیکی……………………………………………………………………………………………… 31
2-8-3)الزامات نقش………………………………………………………………………………………………… 32
2-8-4)الزامات مراوده با دیگران………………………………………………………………………………….. 32
2-9)پی آمدهای فشار عصبی………………………………………………………………………………………. 32
2-9-1)پی آمدهای فردی…………………………………………………………………………………………… 33
2-9-2) پی آمدهای رفتاری……………………………………………………………………………………….. 33
2-9-3) پی آمدهای روانی…………………………………………………………………………………………. 33
2-9-4) پی آمدهای جسمی……………………………………………………………………………………….. 34
2-9-5) پی آمدهای عملکردی……………………………………………………………………………………. 34
2-9-6) پی آمدهای کناره گیری…………………………………………………………………………………… 34
2-9-7) پی آمدهای طرز تلقی…………………………………………………………………………………….. 34
2-9-8) پی آمدهای واماندگی…………………………………………………………………………………….. 35
2-10)استراتژی های مقابله با استرس……………………………………………………………………………. 35
2-11)رویکردهای شناختی و رفتاری مقابله با استرس……………………………………………………….. 36
2-12)استراتژی های مقابله فردی…………………………………………………………………………………. 37
2-12-1)ورزش………………………………………………………………………………………………………. 37
2-12-2)استراحت…………………………………………………………………………………………………… 38
2-12-3)مدیریت زمان……………………………………………………………………………………………… 38
2-12-4)مدیریت نقش……………………………………………………………………………………………… 38
2-12-5)گروه های پشتیبان………………………………………………………………………………………… 39
2-13)استراتژی های مقابله سازمانی……………………………………………………………………………… 39
2-13-1)ایجاد جو سازمان حمایتی………………………………………………………………………………. 39
2-13-2)مخفی کردن وظایف…………………………………………………………………………………….. 40
2-13-3)کاهش تعارض و روشن نمودن نقش………………………………………………………………… 40
2-13-4)طرح بهبود کارراهه ی شغلی و ایجاد مشاوره……………………………………………………… 40
2-13-5)تقویت مبانی دینی……………………………………………………………………………………….. 42
بخش دوم :فرسودگی شغلی…………………………………………………………………………………………. 43
2-2-1)مقدمه………………………………………………………………………………………………………….. 43
2-2-2)تعاریف و مفاهیم فرسودگی شغلی……………………………………………………………………… 43
2-2-3)فرسودگی و زمان آن………………………………………………………………………………………. 48
2-2-4)نشانه های فرسودگی شغلی………………………………………………………………………………. 49
2-2-5)مراحل و سیر فرسودگی شغلی………………………………………………………………………….. 50
2-2-6)انواع فرسودگی شغلی……………………………………………………………………………………… 51
2-2-7)علل فرسودگی شغلی……………………………………………………………………………………… 52
2-2-8)رابطه ی فرسودگی شغلی با ویژگی های شخصیتی…………………………………………………. 55
2-2-9)اثرات فرسودگی شغلی……………………………………………………………………………………. 56
2-2-10)پیشگیری از فرسودگی شغلی………………………………………………………………………….. 57
2-2-11)درمان فرسودگی شغلی…………………………………………………………………………………. 58
2-2-11-1)را ه حل های کوتاه مدت مقابله با فرسودگی شغلی………………………………………….. 59
2-2-11-2) را ه حل های طولانی مدت مقابله با فرسودگی شغلی………………………………………. 60
2-2-12)بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………… 61
بخش سوم:پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………………………. 63
2-3-1)پژوهش های انجام شده در ایران……………………………………………………………………….. 63
2-3-2) )پژوهش های انجام شده در خارج از کشور………………………………………………………… 64
بخش چهارم:مدل پژوهش……………………………………………………………………………………………. 68
فصل سوم:روش شناسی………………………………………………………………………………………………. 69
3-1) مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….. 70
3-2)فرایند تحقیق…………………………………………………………………………………………………….. 70
3-3)فرضیات تحقیق…………………………………………………………………………………………………. 71
3-3-1)فرضیه اصلی…………………………………………………………………………………………………. 71
3-3-2)فرضیات فرعی……………………………………………………………………………………………… 71
3-4)مدل مفهومی تحقیق……………………………………………………………………………………………. 71
3-5)مدل عملیاتی تحقیق……………………………………………………………………………………………. 72
3-5-1)تعریف عملیاتی استراتژی های مقابله………………………………………………………………….. 72
3-5-2) تعریف عملیاتی فرسودگی شغلی……………………………………………………………………… 72
3-6)نوع و روش تحقیق…………………………………………………………………………………………….. 73
3-7)جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………….. 73
3-8)روش و ابزار جمع آوری داده ها…………………………………………………………………………… 74
3-9)روایی و پایایی………………………………………………………………………………………………….. 75
3-9-1)روایی…………………………………………………………………………………………………………. 75
3-9-2)پایایی…………………………………………………………………………………………………………. 76
3-10)روش تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………………… 78
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………………….. 81
4-1)آمار توصیفی…………………………………………………………………………………………………….. 82
4-2)آمار استنباطی……………………………………………………………………………………………………. 86
4-2-1)آزمون نرمال بودن…………………………………………………………………………………………… 86
4-2-2)آزمون هم خطی…………………………………………………………………………………………….. 90
4-3)آزمون فرض…………………………………………………………………………………………………….. 91
4-3-1)تحلیل هم بستگی…………………………………………………………………………………………… 91
4-3-2)تحلیل رگرسیونی…………………………………………………………………………………………… 92
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات……………………………………………………………………………… 95
5-1)مقدمه……………………………………………………………………………………………………………… 96
5-2)نتایج آمار توصیفی……………………………………………………………………………………………… 97
5-2-1)جنسیت……………………………………………………………………………………………………….. 97
5-2-2)سن…………………………………………………………………………………………………………….. 97
5-2-3)میزان تحصیلات…………………………………………………………………………………………….. 97
5-2-4)سابقه کار……………………………………………………………………………………………………… 98
5-3)نتایج آمار استنباطی…………………………………………………………………………………………….. 98
5-3-1)تفسیر نتایج با توجه به فرضیه اصلی…………………………………………………………………… 98
5-3-2)تفسیر نتایج با توجه به فرضیات فرعی………………………………………………………………… 98
5-4)بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………. 99
5-5)محدودیت های تحقیق………………………………………………………………………………………… 101
5-6)پیشنهادات پژوهش برای محققین آینده……………………………………………………………………. 101
5-7)پیشنهادات حاصل از تحقیق………………………………………………………………………………….. 102
5-7-1)پیشنهادات حاصل از تحقیق با توجه به فرضیه فرعی اول…………………………………………. 102
5-7-2) پیشنهادات حاصل از تحقیق با توجه به فرضیه فرعی دوم……………………………………….. 103
فهرست منابع……………………………………………………………………………………………………………. 105
پیوست……………………………………………………………………………………………………………………. 111
چکیده:
هدف کلی این بررسی، شناخت عوامل بوجود آورنده ی استرس در محیط کار،مقابله با استرس و رابطه ی آنها با پدیده ی فرسودگی شغلی است. در این تحقیق سعی شده که به استرس شغلی ،استراتژی های مقابله و فرسودگی شغلی و روابط بین آنها در کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود پرداخته شود.روش تحقیق از نوع توصیفی و هدف آن کاربردی است.روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن پرسشنامه است.هدف اصلی این بررسی رابطه بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی در میان این کارمندان است.سپس با تعیین اهداف فرعی و تجزیه ی مولفه های استرس شغلی به استرس مساله محور و هیجان محور روابط آنها با فرسودگی شغلی تعیین می شود. این تحقیق، در یک دوره یک ساله در سال 1393 انجام میشود. جامعه آماری پژوهش، کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود(به تعداد 58 نفر) میباشند.با توجه به کوچک بودن جامعه ی آماری و به منظور کاهش خطای نمونه گیری از روش سرشماری و پرسشنامه برای گرد آوری داده ها بکار گرفته می شود.سرانجام تجزیه و تحلیل داده ها با spss16 انجام شد.آزمون نرمال بودن،هم خطی ،تحلیل رگرسون و همبستگی بکار برده شد.با تجزیه وتحلیل داده ها مشخص گردید که در سطح اطمینان 95% بین استراتژی های مقابله مساله محور و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد.هم چنین معلوم گردید در سطح اطمینان 95% بین استراتژی های مقابله هیجان محور و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود ندارد.
واژگان کلیدی:استرس شغلی، استراتژی های مقابله با استرس، فرسودگی شغلی ،رویکرد شناختی،رویکرد رفتاری،اداره آموزش و پرورش شرق گیلان
مقدمه:
فشار عصبی که در اصطلاح علمی «استرس» نامیده می شود به وضعی گفته می شود که در آن بر عواطف و هیجانها و فرایندهای اندیشیدن و حالتهای بدنی انسان کشش و سنگینی وارد می آید. هنگامی که فشار عصبی بصورت مزمن و از اندازه بیرون باشد توانایی انسان در سازگاری با پیرامون، درخطر می افتد. «فشار عصبی» یک عبارت کلی است که همه گونه فشاری را که انسان در زندگی احساس می کند دربرمی گیرد. استرس شغلی یک حالت استرس روانی است که با استفاده از آن، انواع نیروها و فشارهای جسمی، روانی و اجتماعی به وجود می آید.استرس پاسخی است که فرد برای تطبیق با یک وضعیت خارجی متفاوت با وضعیت عادی، بصورت رفتار روانی یا جسمانی از خود بروز میدهد
این روزها موضوع فشار روانی ناشی از كار و زندگی در بیان عامه مردم متخصصان آموزشی، مددكاران، متخصصان بهداشت و سایر كسانی كه مسئولیت بهزیستی مردم را به عهده دارند بسیار رایج بوده و در راس امور قرار دارد.
استرس شغلی را می توان روی هم جمع شدن عاملهای استرسزا و آن گونه وضعیتهای مرتبط با شغل دانست كه بیشتر افراد نسبت به استرسزا بودن آن اتفاق نظر دارند. برای نمونه یكی از وضعیتهای پراسترس و مرتبط با شغل این است كه از یك سو كارگر یا كارمند در معرض خواست ها یا فشارهای زیاد در محیط كار قرارگیرد و از سوی دیگر برای برآوردن این خواستها وقت محدودی در اختیار داشته باشد و طبیعی است كه چون نمی تواند از پس انجام آنها براید با ایرادگیریهای پی در پی سرپرستان روبه رو میشوند به بیان دیگر استرس ناشی از شغل ، استرس است كه فرد معینی بر سر شغل مشخصی دستخوش آن می شود (تیموری، 1383).
در دنیای کنونی استرس به عنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است. اثرات مخرب استرس بر زندگی فردی و اجتماعی کاملا مشهود بوده و کارکنان یکی از آسیب پذیرترین قشرها در برابر استرس هستند، همچنین استرس شغلی به عنوان یکی از موانع بهره وری در سازمانها مطرح است.
یکی از مفاهیمی که در سالهای اخیر توجه روان شناسان کار،روان شناسان بهره وری و روان شناسان صنعتی و سازمانی را به خود معطوف داشته،نـشانه ها،علـل و آثـار فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت خدماتی می گردد که بـه وسیله ی کارکنان ارائه می گردد(ساعتچی،۱۳۸۲(
در تعریف فرسودگی شغلی می توان گفت:
فرسودگی شغلی نشانگان فروپاشی عاطفی بعد از سالها درگیـری و اشـتغال بـه کـار است.این نشانگان خصوصاً در بین افرادی که در شغل هـای خـدمات انـسانی از قبیـل آموزشی و پزشکی شاغل اند بیشتر شایع است ) ساراسون (1984
نــشانه هـای فروپاشــی شــغلی بـا فقـدان شــور و اشتیاق،احـساس محرومیـت و شکست،غیبت از کار،بی علاقگی نسبت به قبول مسئولیت،افسردگی و علائم جـسمانی مشخص می شود. علـل فروپاشـی شـغلی متعـدد اسـت.بعـضی علـل خـارجی هـستند مانند وظایف محیط کار و بعضی علل داخلی اند مانند درگیر شدن بیش از حد در کار و انتظارات غیر واقعی درمورد آنچه میتواند انجام شود. تلاش برای درمان فروپاشی شغلی شامل روان درمانی،درمـان هـای شـیمیائی،درمان های فیزیکی و درمان های عصبی است.
در این فصل سعی شده است ابتدا به مقدمه و کلیات موضوع پرداخته شود.هدف از بیان مقدمه فراهم کردن زمینه ی اطلاعاتی لازم برای خواننده به زبان ساده است.پس از آن به بیان مساله اشاره شده است. ﺷﺮح و ﺑﻴﺎن ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺷﺎﻣﻞ اهمیت و علت نیاز به تحقیق و نقاط ابهامی است که این مطالعه پوشش می دهد.در ادامه نیز اهمیت و ضرورت تحقیق ،اهداف،سوالات و فرضیات تحقیق آمده است.قلمرو تحقیق ،نوع و روش تحقیق و جامعه آماری مورد نظر نیز از بخش های دیگر این فصل می باشد.ودر انتهای فصل نیز به سابقه ی تحقیقات انجام شده در مورد موضوع تحقیق اشاره شده است.
1-2)بیان مساله:
امروزه، وجود منابع انسانی کارآمد و با انگیزه یکی از مسائل مهم است و از اهمیت زیادی در محیط های حرفه ای برخوردار است. با توجه به اینکه منابع انسانی در یک سازمان یکی از منابع مهم در آن است اقداماتی باید انجام شود تا با شناسایی نقاط ضعف و قوت درجهت بهبود بهره عملیات و افزایش کارایی در سازمان نایل شویم.
در سالهای اخیر، استفاده از مفهوم استرس در روانشناسی مدیریت و رفتار سازمانی (علاوه بر روانشناسی و پزشکی) نیز متداول گردیده و به سبب رایج بودن آن در زندگی اجتماعی افراد، بخشی از مباحث سازمانی به استرس اختصاص یافته است. ارتقا بهداشت روانی محیط کار به عنوان یکی از مهمترین ابعاد توسعه و بهسازی منابع انسانی در سازمانها (به عنوان عاملی برای شناخت عوامل استرس زا و ارائه راه حلهای پیشگیرانه یا درمانگر) در چند دهه اخیر توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است.
هر چند فشار روانی به شكلهای مختلفی تعریف شده است اما زمینه مشترك همه آن تعاریف این است كه علت ایجاد فشار عصبی وجود محركی به صورت فیزیكی یا روانی است كه فرد به طریق خاصی نسبت به آن عكسالعمل نشان می دهد. فشار روانی دارای پیامدهایی میباشد اگر فشار روانی مثبت باشد ممكن است نتیجه آن فعالیت فعالیتجدیت و انگیزش بیشتر باشد. البته آنچه بیشتر مورد توجه میباشد پیآمدهای منفی فشار عصبی است. همان طور كه ملاحظه میشود بیشترین عوامل از درون هستند. به عنوان مثال استفاده از مشروبات الكلی یكی از پیآمدهای فردی فشار عصبی است در حالی كه این مشكل از پیآمدهای سازمانی فشار عصبی نیز میباشد زیرا ممكن است به طور مستقیم بر عملكرد سازمان اثر بگذارد هر چند دستهبندی پیآمدها تا حدودی اختیاری به نظر میرسد ولی باید توجه داشت كه هر پیآمدی بر حسب عامل ایجاد كننده اولیه خود دسته بندی شده است. بنابرآنچه كه گفته شد پی آمدهای فردی نتایجی هستندكه عمدتاً بر فرد اثر می گذارند هر چند ممكن است سازمان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این پی آمد متاثر شود ولی این فرد است كه بهای اصلی آن را میپردازد.
فشار روانی پیآمدهایی نیز دارد كه اثر مستقیم تری بر سازمان دارد یكی از این پیآمدهای واضح فشار روانی شدید كاهش عملكرد مناسب و درست است این كاهش در مورد كارگران اجرایی به صورت كیفیت ضعیف كار، افت بهرهوری متجلی میگردد كنارهگیری نیز میتواند نتیجة فشار روانی باشد كه مهمترین آنها عبارتند از: غیبت ، استعفا و ترك كار پی آمدهایی فشار روانی كه هم بر فرد و هم بر سازمان اثر میگذارد فرسودگی یا تحلیل رفتگی است و هنگامی بوجود میاید كه فرد احساس كند فشارهایی خیلی زیاد را تحمل میكند و منابع رضایت شغلی خیلی كم میباشد ( الوانی، 1371).
فرسودگی ( بی رمقی یا تنیدگی) شغلی از جمله اختلالهایی است كه در سالهای اخیر مورد توجه روان شناسان بالینی قرار گرفته است .به طور كلی میتوان فرسودگی شغلی را نوعی اختلال كه به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت در معرض فشارهای روانی كه در وی ایجاد میشود و فرد مبتلا از خستگی جسمی و هیجانی نیز فرسودگی شغلی نگرش رنج میبرد. براساس تحقیقات نتیجه فرسودگی شغلی کاهش کارایی،کاهش علاقه نسبت به کار و کاهش ظرفیت برای حفظ عملکرد می باشد(ساعتچی،1376)
این روزها فرسودگی شغلی را به مثابه مشكل عمده در تنش كار تشخیص دادهاند فرسودگی بیشتر در میان متخصصینی شایع است كه بایستی به طور گسترده با دیگر افراد، مشتریان زیر دستان و مراجعان كاری سروكار داشته باشد. در حدود 20 درصد صاحبان مشاغل مدیران و كارشناسان فنی در آمریكا مبتلا به عارضه فرسودگی شغل هستند .
نتیجة طبیعی فشارهای روانی فردی برای سازمان كاهش كارایی است كاركنان كه با فشارهای روانی دارای نرخ بالاتر تاخیر، غیبت و ترك خدمت هستند كارایی آنها نیز هم از نظر كمی و هم از نظر كیفی كاهش یافته و تعداد حوادث و شكایات افزایش مییابد. بدیهی است كه این گونه كاركنان دارای روحیة ای پایین انگیزش كم و رضایت شغلی بسیار ضعیف هستند به طور خلاصه كاركنانی كه فرسودگی و استهلاك را در خود تجربه میكنند هیجان قبلی را برای كار از دست داده در بسیاری از موارد كار و شغل خود را رها میكنند.
پژوهشگران عمدتاً به چگونگی ایجاد فشار روانی و نحوهای كه افراد از نظر فیزیولوژیكی و روانی در موقعیتهای فشار زا واكنش نشان میدهند توجه دارند زمانی كه این عوامل شناسایی شد سازمان ها باید قادر به كنترل این محركهای فشار زا باشند زیرا آنها ایجاد اضطراب و نگرانی كرده نهایتاً بر هدفهای كلی سازمان آسیب وارد خواهند كرد افزون بر آن شناسایی به موقع و كنترل فشار روانی ممكن است منتهی به افزایش كارایی ، خلاقیت و رضایت خاطر كاركنان گردد ( جزنی، 1378)
علاوه بر آنچه كه دیگران میتوانند برای فرد در محیط كار و خانه انجام دهند ضروری است تا هر كس كه فشار زندگی را بر خود احساس میكند و در این زمینه تجربه فردی دارد دست به كار شده و به خود كمك كند.
سازمانها و موسسات میتوانند سنگ زیربنای سلامتی بیشتر و بهزیستی را بنانهد، اما این به عهدة خود افراد هست كه از این فشارها بكاهند یا اینكه شیوه و روش فرد را تغییر دهند و از این طریق به فرد كمك كنند و به عبارت دیگر تا زمانی كه خود نقش فعالی در روند پیشگیری از ایجاد فشار و مقابله با آن به عهده نگیرد سیاستها و روشهایی كه سازمان ها در پیش میگیرند بهره و نتیجه كلی در پیخواهد داشت.
گروهی كه در این تحقیق مورد آزمون قرار گرفته اند كارمندان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان لنگرود بودند. با توجه به این كه زمینه استرس در شغل های اداری به دلیل مراجعه ی زیاد ارباب رجوع و یا خسته کننده بودن وظایف محوله زیاد است و به مرور زمان این استرس شغلی ،باعث فرسودگی شغلی میشود، بنابراین آنچه كه به عنوان مسئله اساسی در پژوهش حاضر مطرح است این است كه آیا بین استراتژی های مقابله استرس و فرسودگی شغلی بین كارمندان اداره ی آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه معنیداری وجود دارد یا خیر؟
1-3)سوالات تحقیق:
1-3-1)سوال اصلی تحقیق:
آیا بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟
1-3-2)سوالات فرعی تحقیق:
آیا بین استرس مساله محور و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟
آیا بین استرس هیجان محور و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد
1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق:
نظر به اهمیت استرس در زندگی افراد و حیات سازمانها و همچنین مشکلات و مسائلی که سازمانها از بابت استرس درگیر آن هستند به ما این اجازه را می دهد که به بررسی مدیریت استرس شغلی بپردازیم چرا که یکی از علت هایی که سازمان متقبل هزینه های مستقیم میشود ،استرس یا فشار ناشی از شغل است.لذا انجام پژوهش در این زمینه علاوه براینکه توجیه اقتصادی دارد توجیه علمی نیز خواهد داشت و آن هم این است که یکی از مشکلات مربوط به سازمانها را بررسی و حل می کند.
ضرورت مکانی،زمانی و موضوعی تحقیق ایجاب می کند که برای بررسی این موضوع به سراغ اداره آموزش و پرورش برویم زیرا بخش آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان عظیم در سطح کشور به دلیل ارتباط مستقیم با آموزش و پرورش انسانها یکی از مهمترین حوزههای توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار میرود و تحقق این امر نیازمند آموزشدهندگانی همگانی سالم، شاداب و با انگیزه کاری بالا است.
فرسودگی شغلی در آموزش و پرورش از دو جنبه دارای اهمیّت است: نخست سلامت روانی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث رضایت از شغل، غیبت از شغل و تغییر شغل میگردد. دوم آن که سطح کیفی آموزش و پرورش را کاهش میدهد. بنابراین شناخت راههایی برای پیشگیری و کاهش استرس و فرسودگی شغلی، باعث بالا بردن سطح بهداشت روانی افراد و بهترشدن سطح کیفی آموزش و پرورش، و افزایش کارایی خواهد شد.
در واقع یکی از عارضه های زندگی به سبک مدرن وجود استرس در محیط کار است.استرس شغلی یک دلیل عمده برای کاهش تولید،غیبت کارکنان و فروپاشی و بهم ریختگی سازمانهاست.اضافه کاری زیاد،ناکافی بودن آموزش های لازم،از دلایل پنهان ترک شغل استکه معمولا در اثر استرس زیاد بوجود می آید.استرس شغلی امروزه به مسئله ای شایع و پرهزینه در محیط های کاری تبدیل شده است به گونه ای که اغلب پژوهش های اخیر به آن اختصاص یافته است.)اسمیت و همکاران 2011)
استرس عامل مهمی در بسیاری از آسیب های روانی و اجتماعی است که آسیب های روانی ناشی از آن با مدیریت استرس و استفاده از روشهای مقابله ای تقلیل پذیر است.شناخت استرسهای شغلی و عوامل بوجود آورنده ی آن از این رو حائز اهمیت است که می تواند سلامت جسمی و روانی نیروی کار را مورد تهدید قرار دهد.(موسوی نسب و همکاران 1385) و کارکرد اجتماعی آنها را
اشتغال زوج و طلاق:/پایان نامه درباره طلاق
اشتغال زوج به شغلی که منافی مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه است
به موجب مادهی 1117 ق.م[1] این حق برای شوهر وجود دارد که همسر خود را از شغلی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت خود یا زن است، بازدارد ولیکن در خصوص زوجه مادهای به این امر اشاره نکرده است. اما مطابق ماده 18 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1353[2] و شرط مذکور، به زوجه این حق داده شده در صورتی که اشتغال زوج منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه بوده با مراجعه به دادگاه، زوج را از اشتغال به آن شغل منع نماید.
پس با توجه به ماده 18 فوقالذکر، زوجه حق دارد که همسرش را از اشتغال منافی با مصلحت خانواده یا شئون خانوادگی خود، به حکم دادگاه باز دارد. فلسفهی این شرط هم این است که شرافت و حیثیت زوجه به عنوان یک فرد مسلمان باید حفظ شود و اگر شغلی با مصلحت خانوادگی و آبروی او منافات داشته باشد مثل اینکه زوجه از یک خانوادهی مذهبی باشد ولیکن شوهر او به شغلهای پستی مثل فروش مواد مخدر ـ قاچاق و یا فروش مشروبات الکلی و یا فروش فیلمهای مستهجن یا هر شغل حرام و غیرمشروعی روی آورد و
موجب سرافکندگی و ناراحتی روحی زوجه شود، چه آن کار از نظر قانون جرم تلقی شود چه نشود، باید این حق را به او بدهیم که با آن مخالفت نماید، چون زن شریک زندگی مرد بوده و در آن سهیم است، مضاف بر اینکه اشتغال به این کارها موجب سستی بنیان خانواده و اخلال در نگهداری و تربیت فرزندان و تخریب حیثیت اجتماعی زن و شوهر میشود؛ منتها دادگاه باید با در نظر گرفتن اخلاق عمومی و وضعیت خاص هر خانواده و با توجه به عادات و رسوم جامعه و ویژگیهای فردی و اجتماعی زوجین و اخلاق، تشخیص دهد که آیا شغل شوهر با مصالح خانوادگی و حیثیات زوجه مخالف است یا خیر. در صورتی که ترک آن شغل از سوی زوج موجب آسیب رسیدن به وضعیت اقتصادی خانواده نشده و دادگاه تشخیص دهد که شغل مکتسبهی زوج با مصالح و حیثیات و آبروی خانوادهی زوجه مخالفت داشته و در این راستا با تقاضای زوجه از دادگاه کنارهگیری زوج از شغل مذکور، او کماکان رویه سابق خود را ادامه دهد، در این حالت زوجه میتواند به دادگاه رجوع کرده و گواهی عدم امکان سازش گرفته و از همسر خود جدا شود.[3]
6-1-2- محکومیت قطعی شوهر به حبس طولانی[4]
اصل مهم در ثبات خانواده، حفظ حرمتها و به خصوص حرمت زن است و در صورتی که زن به زندگی مشترک با مردی اقدام کند تا در کنار او به آمال و آرزوهای خود برسد، ولیکن در صورتی که مرد به عمد یا از روی خطا به اعمالی دست زند که ناسازگار با شأن زن و خانواده باشد، این حق زن است که به این زندگی مشترک پایان دهد. محکومیت به حبس زوج، زندگی همسر و فرزندان او را تحت تأثیر قرار میدهد و آثار مخرّب زیادی به همراه خواهد داشت. با نبود شوهر، مشکلاتی برای خانواده پیش میآید که از قرار ذیلاند:
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
با توجه به افزایش گرایش زنان به آموزش عالی طی دو دهۀ اخیر، که با حضور بیش از 60 درصدی آنان در این مراکز همراه بوده است، این تحقیق به بررسی رابطه نگرش دانشآموزان پیشدانشگاهی به آموزش عالی با سرمایه فرهنگی خانواده و هویت نقش جنسیتی پرداخته است. برای این تحقیق دانشآموزان پیشدانشگاهی شهر یزد به عنوان جامعۀ آماری انتخاب شدند. در این تحقیق از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد، به گونهای که از بین ناحیههای شهر یزد، شش ناحیه و از بین این شش ناحیه شش دبیرستان انتخاب شدند. با توجه به فرمول کوکران از بین 6373 نفر جامعه آماری، 362 نفر به عنوان نمونه پژوهش (به تفکیک جنسیت هر جنس 181 نفر) انتخاب و پرسشنامه محققساختهای که بر اساس طیف پنج درجهای لیکرت تنظیم شده بود را تکمیل کردند. پایایی پرسشنامه از طریق پیشآزمونی که بر روی 45 دانشآموز پیشدانشگاهی انجام گرفت، محاسبه شد، به گونهای که ضریب آلفا برای متغیر نگرش به آموزش عالی 74/0، هویت 83/0 و سرمایه فرهنگی 80/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد که بین دو متغیر سرمایه فرهنگی خانواده و نگرش به آموزش عالی رابطه مثبت و معنیداری بین دوجنس زن و مرد وجود دارد، به این صورت که هرچه خانوادهها از سرمایه فرهنگی بیشتری برخوردار باشند، فرزندان آنها نیز گرایش بیشتری برای ادامه تحصیل و حضور در دانشگاه دارند. همچنین نتایج نشان داد که یکی از ابعاد هویت نقش جنسیتی پیش بینی کننده نگرش زنان به آموزش عالی است، اما هیچکدام از ابعاد هویت نقش جنسیتی پیش بینی کننده نگرش مردان به آموزش عالی نیست.
کلیدواژهها: کلیدواژه: آموزش عالی، هویت نقش جنسیتی، سرمایه فرهنگی، جنسیت، عادتواره، انگیزه، نگرش
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق 1
1-1 مقدمه 2
1-2 مسئله تحقیق 3
1-3 اهمیت موضوع 11
فصل دوم: مطالعات نظری 13
2-1 ادبیات نظری پژوهش 14
2-1-1 آموزش عالی 14
2-1-2 اهمیت آموزش عالی 16
2-1-3 آموزش عالی و دانش 19
2-1-4 آموزش عالی و جوانان 20
2-1-5 آموزش عالی و هویت یابی 22
2-1-6 آموزش عالی و تحرک اجتماعی 24
2-2 تاریخچه آموزش عالی 27
2-2-1 تاریخچه آموزش عالی در جهان 27
2-2-2 تاریخچۀ شکل گیری آموزش عالی درایران 29
2-2-2-1 اولین دانشگاهها در ایران باستان 29
2-2-2-2 مدرسۀ دارالفنون در ایران 30
2-2-2-3 آموزش عالی نوین در ایران 32
2-2-2-4 آموزش عالی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران 34
2-3 نظریه های مربوط به دانشگاه 35
2-3-1 نظریهپردازان مدرنیتۀ متقدم 35
2-3-1-1 کانت 35
2-3-1-2 هومبولت 37
2-3-1-3 کاردینال نیومن 38
2-3-2 نظریهپردازان مدرنیتۀ متأخر 40
2-3-2-1 پارسونز 40
2-3-2-2 هابرماس 42
2-3-2-3 دلانتی 44
2-3-2-4 لیوتار 46
2-3-2-5 بوردیو 47
2-4 تبیین جهانی شدن آموزش عالی 49
2-5 الگوهای آموزش عالی 51
2-5-1 الگوهای مبتنی بر کارکرد بیرونی 52
2-5-2 الگوی ناپلئونی 52
2-5-3 الگوی هومبولتی 53
2-5-4 الگوی دانشگاه مبتنی بر بازار 53
2-5-5 الگوی بریتانیا 54
2-5-1-1 الگوهای مبتنی بر کارکرد و فرایند درونی 55
2-5-1-2 دانشگاه مشارکتی 55
2-5-1-3 دانشگاه بروکراتیک 56
2-5-1-4 دانشگاه سیاسی 56
2-5-1-5 دانشگاه هرج و مرج طلب 57
2-5-1-6 دانشگاه سایبرنتیک 58
2-6 کارکردهای دانشگاه و نگرش به آموزش عالی 58
2-6-1 کارکردهای اقتصادی 59
2-6-2 کارکردهای اجتماعی 61
2-6-3 کارکردهای فرهنگی 62
2-6-4 کارکردهای سیاسی 64
2-7 نگرش به آموزش عالی 66
2-7-1 مفهوم نگرش و چگونگی شکلگیری آن 66
2-7-2 ابعاد نگرش به آموزش عالی 70
2-8 آموزش عالی و جنسیت 82
2-8-1 تحلیل کمی مشارکت زنان در آموزش عالی 83
2-8-2 نظریههای تبیینکننده افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی 84
2-8-2-1 نظریۀ سرمایه انسانی 84
2-8-2-2 نظریه تحلیل هزینه و فایده 86
2-8-2-3 نظریه انتخاب عمومی 87
2-8-2-4 نظریه تضاد 88
2-8-2-5 نظریه فمینیستها 89
2-8-3 رابطۀ هویت با آموزش 90
2-8-4 خودپنداره 92
2-8-4-1 تعریف خودپنداره 92
2-8-4-2 خودپنداره تحصیلی 93
2-8-4-3 هویت و پیشرفت تحصیلی 96
2-9 هویت نقش جنسیتی 99
2-9-1 تعریف هویت نقش جنسیتی 99
2-9-2 نظریه های شکل گیری هویت نقش جنسیتی 101
2-9-2-1 نظریه چودورو 101
2-9-2-2 نظریه گیلیگان 103
2-9-2-3 نظریه فمینیستها درباره کلیشههای جنسیتی 106
2-9-2-4 نظریه پارسونز درباره تقسیم جنسیتی نقشها 107
2-10 سرمایه فرهنگی 109
2-10-1 عادتواره و نقش آن در شکلدهی به زائقه 116
2-10-2 سرمایه فرهنگی و آموزش عالی 119
2-11 پیشینه تحقیق 125
2-11-1 تحقیقات داخلی 125
2-11-2 تحقیقات خارجی 135
2-12 چارچوب نظری 140
2-12-1 فرضیههای تحقیق 143
فصل سوم: روش شناسی تحقیق (متدولوژی) 145
3-1روش 145
3-1-1 جامعه آماری 146
3-1-2 حجم نمونه 146
3-1-3 نمونهگیری 146
3-2 تعاریف عملیاتی متغیرها و واژه های کلیدی 147
3-2-1 نگرش 147
3-2-2 آموزش عالی 147
3-2-3 سرمایه فرهنگی 148
3-2-4 هویت نقش جنستی 150
3-3 منابع پرسشنامه 151
3-3-1 ابزار اندازهگیری (روایی، اعتبار و نمرهگذاری) 152
3-3-2 هویت جنسیتی و عدالت جنسیتی 154
3-3-2-1 تساوی 155
3-3-2-2 تناسب 156
3-3-3 هویت جنسیتی، نقشها و انتظارات 157
3-3-3-1 نقشهای خانوادگی 157
3-3-3-2 نقشهای شغلی 158
3-3-3-3 نقشهای تحصیلی 159
3-3-3-4 نقشهای سیاسی- اجتماعی 160
3-3-4 روش تجزیه و تحلیل دادهها 162
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق 163
4-1 تجزیه و تحلیل دادهها 163
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات 197
5-1 نتیجهگیری 198
5-2 پیشنهادات 201
منابع 203
ضمیمه 220
مقدمه
پیروزی انقلاب اسلامی و در پی آن انقلاب فرهنگی و پاک سازی دانشگاه ها از عناصر بیگانه، موجب گردیده، سطح اعتماد خانواده ها به دانشگاه ها افزایش یابد و شرایط برای دختران که تا به حال امکان کمی برای حضور در دانشگاه ها داشتند، بهبود یابد. به مرور پس از جنگ تحمیلی، با اشاعه هرچه بیشتر فرهنگ مدرنیته، فضای عمومی کشور دستخوش تغییراتی شد. رشد شهرنشینی بار دیگر فزونی گرفت و توسعه اقتصادی به عنوان برنامه اصلی نزد دولت مردان ارزش فوق العاده یافت. خانه های پایتخت به آپارتمان ها و برج های مجلل تبدیل شد و روند صعودی تورم و فشار طاقت فرسای اقتصادی برگرده خانواده ها تحمیل گردید. دیگر مردان به تنهایی قادر به تأمین معاش برای خانواده نبودند و زنان باید به کمک همسران خود می شتافتند. از طرفی رسالت رسانه ملی تبلیغات پیرامون اشتغال و تحصیل زنان را در قالب های مختلف به ویژه مجموعه های تلویزیونی، رونق بخشید. از طرفی دیگر، شهرهای بزرگی چون تهران به عنوان توزیع کننده الگو در تمام خرده فرهنگها، الگوهای رفتاری و زندگی را به طرق مختلف انتقال میداد و الگوبرداری جوانان شهرستانی را موجب شد و به این ترتیب در عرض چند سال از نوع پوشش گرفته تا حرف زدن، تهرانی شد و از آن جمله بود میل به خروج از خانه ها برای دختران. پس از آن مدرنیته به تدریج آثار فرهنگی خود را نیز نمایانگر ساخت و تبلیغ استقلال زنان از درآمد مردان، مقابله با تعاریف خانواده سنتی و …دختران را هر چه بیشتر به سمت دانشگاه ها کشاند و از طرفی با تأسیس دانشگاه های مختلف و فزونی دانشجو و فارغ التحصیل سطح کارشناسی، دیگر داشتن مدرک تحصیلی امتیاز ویژه ای برای به دست آوردن فرصت های شغلی نبود و به مرور باعث شد پسران انگیزه لازم را برای ادامه تحصیل در دانشگاه از دست بدهند و فرصت دوران جوانی را صرف به دست آوردن فرصت شغلی نمایند و این عرصه را برای دختران مهیا نمود تا در رقابتی به نام کنکور موفق تر عمل نمایند. البته نظام وظیفه سربازی هم به عنوان یک عامل دیگر در این روند موثر بوده است. پسران که بعد از پایان دوره تحصیلات عمومی برای اولین بار موفق به ورود در دانشگاه نمی شدند باید به خدمت سربازی می پرداختند. و فرصت کمتری برای سرمایه گذاری در این زمینه داشتند. در چند سال اخیر، ترکیب جنسیتی در دانشگاه ها، از جمله مسائلی است که توجه تحلیل گران مسائل اجتماعی را به خود جلب کرده است. آنچه از تحلیل و توجه به آمارهای موجود در این باره به دست می آید، افزایش تعداد روز افزون دختران در دانشگاه ها و کاسته شدن تعداد پسران است. برخی، این پیامدها که موجب حضور فعال دختران در بدنه اشتغال مدیریت کشور در سال های آتی می شود، فرصت طلایی زنان ارزیابی می کنند و برخی دیگر این پیامدها را که می تواند توازن اجتماعی را دستخوش تغییر کند با نگرانی دنبال می کنند.
1-2 مسئله تحقیق
همواره نگرش به آموزش عالی دستخوش تغییرات بوده است به گونهای که در طول تاریخ روند ورود مردان و زنان به دانشگاهها در سراسر جهان متفاوت گزارش شده است. کینگز بری[1] (2007) گزارش میکند طی سالهای 1900 ﺗــﺎ 1930 ﻣــﺮدان و زﻧــﺎن ﺑــﻪ ﻧــﺴﺒﺖ ﯾﮑـﺴﺎن وارد دانشگاهها ﺷــﺪﻧﺪ. ﺑﻌـﺪ از ﺟﻨــﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ دوم ﺑـﻪ ﺧـﺎﻃﺮ ﺗـﺴﻬﯿﻼﺗﯽ ﮐـﻪ در اﺧﺘﯿـﺎر ﻣﺮدان از ﺟﻨﮓ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻗﺮار داده ﺷﺪ، دانشگاهها ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻌﺪاد ﻣﺮدان روﺑﺮو ﺷـﺪﻧﺪ و اﮐﻨـﻮن ﺑـﻪ ﺧﺎﻃﺮ آﻣﻮزشﻫﺎی ﻣﺨﺼﻮﺻﯽ ﮐﻪ زﻧﺎن در زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ و ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ آﮔﺎﻫﯽ و دﺳـﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺣﻘﻮق واﻗﻌﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﺑﺎ ﻧﺮخ 17 درﺻﺪ ﺑﯿﺶ از ﻣـــﺮدان وارد ﺳﯿـــﺴﺘﻢ آﻣـــﻮزش ﻋـــﺎﻟﯽ میشوند (لیاقتدار و همکاران، 1388: 73).
به مرور زمان و بر اساس فرهنگهای مختلفِ جوامع، روند گرایش به آموزش عالی بر حسب جنسیت متفاوت بوده است. ورود زنان در جهان به آموزش عالی رشد روزافزونی داشته است بطوری که در کشورهایی چون اﻣﺮﻳﻜﺎ، اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ، اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن، ﻓﺮاﻧﺴﻪ، اﺳﺘﺮاﻟﻴﺎ و اﻳﺮان درﺻـﺪ داﻧـﺸﺠﻮﻳﺎن زن از ﻛﻞ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺑﻴﺶ از 50 درﺻﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. در سال تحصیلی 83- 1382 در مجموع 261401 نفر برای نخستین بار در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور، (حضوری و نیمه حضوری) پذیرفته شده و ثبت نام کردهاند که از این تعداد 141002 نفر (94/53 درصد)را زنان و 120399 نفر (06/46 درصد) را مردان تشکیل میدادند در سال تحصیلی84 1383-این آمار به (65/57 درصد) زن و (35/43 درصد) مرد تغییر یافت. در سال تحصیلی 85- 1384 این آمار به (7/63 درصد) زن و (53/37 درصد) مرد تغییر یافت. (آمار سازمان سنجش کشور به نقل از طباطبایی یزدی، 1386: 4).
بنابراین افزایشِ گرایش زنان به آموزش عالی، پدیدهای نیست که فقط خاص کشور ایران باشد، بلکه آن، پدیدهای جهانی است. اینکه چه عواملی باعث افزایش گرایش زنان به آموزش عالی شده است میتوان به عوامل بسیاری اشاره کرد. عواملی چون اشتغال، مدرکگرایی، کسب منزلت اجتماعی، کسب دانش، کسب هویت جدید، خلاقیت، عزت نفس، خدمت به جامعه و …. در گرایش زنان به آموزش عالی تأثیرگذار است. البته نقش تمام عواملی که در این قضیه دخیل هستند به یک اندازه نیست. بعضی از عاملها، با شدت و قدرت بیشتری به این جریان میافزایند و بعضی دیگر از قدرت کمتر و ملایمتری در جذب زنان به آموزش عالی برخوردارند. در تحقیق حاضر در میان این عوامل بر کسب منزلت اجتماعی به عنوان عاملی که منجر به افزایش سرمایه فرهنگی خانواده و شخص میشود و همچنین هویت نقش جنسیتیِ مدرن، به عنوان عاملی که در گرایش زنان به آموزش عالی مؤثر است تأکید میشود. البته باید به خاطر داشت که این رابطه یکطرفه نیست و آموزش عالی نیز بر افزایش سرمایه فرهنگی و شکلگیری هویت نقش جنسیتی تأثیرگذار است. ضمناً باید توجه داشت که در مقابل افزایش حضور دختران در دانشگاهها با کاهش حضور پسران نیز در آن مواجه هستیم. باید اشاره کرد که کاهش حضور پسران نیز با عواملی چون عدم کارایی مدارک دانشگاهی در ایجاد کسب و کار، خدمت مقدس سربازی، فشار اجتماعی و … مرتبط است. اشتغال را میتوان به عنوان یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر کاهش حضور پسران در دانشگاهها بر شمرد، زیرا شغل برای پسرانی که در سن 18-19 سالگی قرار دارند، اگر نگوییم یک ضرورت تلقی میشود یکی از مهمترین مشغلههای ذهنی آنها به شمار میآید. لذا با توجه به عدم تناسب مدارک دانشگاهی با بازار کار یا به گونهای روشنتر، عدم تناسب خروجیهای دانشگاهها؛ با ورودیهایِ به بازار کار؛ باعث شده که بسیاری از فارغالتحصیلان و دانشآموختگان دانشگاهها با مدارک معتبر دانشگاهی با شغلی مناسب روبرو نشوند. باید توجه کرد که در کنار معزل اشتغال برای پسران، مشکل خدمت سربازی نیز برای آنان وجود دارد. سربازی پسران هم در ابتدای راهیابی به دانشگاه، و هم در انتهای این مسیر بر کاهش حضور آنان در آموزش عالی تأثیرگذار است. پسرانی که نتوانند در کنکور سراسری جذب دانشگاه شوند باید راهی خدمت سربازی شوند، و در شرایطی که بتوانند جواز کسب حضور در دانشگاه را کسب کنند، در پسِ اخذ مدرک دانشگاهی، ملزم به گذراندن آن (خدمت سربازی) هستند. پسری که مدرک دانشگاهی لیسانس را کسب میکند در سن 22-23 سالگی قرار دارد. با گذراندن خدمت سربازی سن وی به حدود 25 سالگی افزایش پیدا میکند. این فرد در سن 25 سالگی تازه باید در بازار کار به دنبال شغلی مناسب برای تشکیل زندگیای آبرومندانه بگردد. در چنین شرایطی فرزندان ذکور خانوادهها چشم امیدی به مدارک دانشگاهی نمیدوزند و اصولاً پس از اخذ مدرک متوسطه راهی بازار کار میشوند، و قبل از گذراندن خدمت سربازی، بسیاری از مشکلاتی که بعد از گذراندن آن، دانشآموختگان دانشگاه با آن مواجه هستند، حل و فصل میکنند و ادامه مسیر زندگی خود را هموار میسازند. علاوه بر عوامل مذکور، میتوان عامل اجتماعی دیگری را نیز در پیدایش این وضعیت، یعنی عدم توازن جنسیتی در دانشگاهها بر شمرد.
این عامل عبارت است از بالا رفتن سن ازدواج دختران. اگر چه طی چهار دهۀ اخیر، میانگین سن ازدواج در جامعه ما رشد چشمگیری داشته است، ولی این رشد برای دختران بیشتر بوده است. به گونهای که طی چهار دهۀ گذشته میانگین سن ازدواج مردان حدود ۳ سال افزایش داشته و میانگین سن ازدواج زنان حدود ۶ سال رشد کرده و به حدود ۲۴ سال رسیده است. این در حالی است که اگر دختران پس از فارغ التحصیل شدن در دبیرستان بلافاصله وارد دانشگاه شوند، میتوانند در سنین ۲۲ یا ۲۳ سالگی دوره کارشناسی خود را به اتمام برسانند. بنابراین میانگین سن ازدواج، بالاتر از میانگین سن فارغ التحصیلی از دانشگاه در دوره کارشناسی است. از اینرو تسهیلات جدیدی برای ادامه تحصیل دختران فراهم آمده و تعهدات خانوادگی مانع تحصیلات عالیه آنان نمیشود (هاشمی و جوادییگانه 1387: 125).
البته باید توجه داشت که افزایش مشارکت زنان در آموزش عالی هم پیامدهای مثبت و هم پیامدهای منفی زیادی را به همراه دارد. افزایش آگاهی اجتماعی زنان نسبت به حقوق خود، ارتقاء منزلت اجتماعی، جلب مشارکت اجتماعی آنان، تغییر نگرش جامعه نسبت به زنان و گسترش دامنه انتخابها مانند انتخاب همسر از جمله پیامدهای مثبت گرایش زنان به آموزش عالی هستند. و از پیامدهای منفی این پدیده که آن را به عنوان نوعی مسئلۀ اجتماعیِ حائز اهمیت برای پژوهش مطرح میکند می توان به موادرد ذیل اشاره کرد:
1) ناهمگنی بین تحصیلات زنان و مردان بویژه از لحاظ همسان همسری: طبیعی است بنابر شرایط موجود، به دلیل وجود الگوی ناهمسان همسری در سن ازدواج، و ترجیح پسران به ازدواج با دخترانی که فاصله سنی مناسبی با یکدیگر دارند، بخشی از دختران به ویژه دختران با تحصیلات دانشگاهی فرصت ازدواج را از دست بدهند که این امر خود در بردارندۀ عواقب اجتماعی و اخلاقی چشمگیری خواهد بود. 2) بالا رفتن سن ازدواج: تأخیر در ازدواج تحول مهم و قابل بحثی برای زنان است و به همان اندازه برای مردان مشاهده نمیشود؛ اگر چه به دلیل تفاوت جنسیتی و فاصلۀ سنی زن و شوهر، نسبت زنان ازدواج کرده در هر گروه سنی بالاتر از مردان همان گروه سنی است، این میانگین بین زنانی که بیسواد بودهاند و زنانی که باسواد بودهاند، بیان کنندۀ تفاوت معنیداری بوده است و این میانگین را به ترتیب 1/17 و 8/18 سال نشان میدهد، همچنین ضریب همبستگی پیرسون، بین سن، در هنگام ازدواج و سالهای تحصیل در این دادهها، 354/0 به دست آمده که در سطح پایینتر از 01/0، از نظر آماری معنیدار است. بنابراین آموزش و سطح تحصیلات به طور مستقیم عامل محتمل به تأخیر افتادن ازدواج زنان است (کوششی، 1384: 59). 3).
تغییر نقش زنان در خانواده بویژه تعارض نقش: در یک بررسی، که از 325 زن در چهار منطقه تهران صورت گرفته، بیشتر زنان مورد پرسش (60 درصد) بر اهمیت نقش سنّتی و مسئولیتهای خانهداریِ خود تأکید کردند و در قبال این نقش، نسبت به کار بیرون از خانه؛ اولویت قایل شدند. آنها معتقد بودند بین کار، به عنوان یک فعالیت اقتصادی در جامعه و حفظ و نگهداری زندگی خانوادگی و مراقبت از کودکان تعارض وجود دارد و آنها غالبا حفظ زندگی خانوادگی را بر کار بیرون ترجیح میدهند، اما همچنان علاقهمند به کار و فعالیت اقتصادی بیرون از خانه هستند و در نتیجه ایفای همزمان هر دو نقش باعث میشود آنها دچار تعارض نقش بشوند (توسلی، 1382: 4). 4).
کاهش باروری: در مطالعه ای در همین زمینه که میان زنان فاقد تحصیلات عالی و دارای تحصیلات عالی انجام شد، زنان فاقد تحصیلات عالی 1/33 درصد تعداد فرزندانشان را 2 فرزند اعلام کردند در حالی که افراد دارای تحصیلات عالی 50 درصد تعداد فرزندانشان را 1 فرزند اعلام کردند (براری و محسنی تبریزی ، 1389: 89). 5) افزایش طلاق: بالا رفتن میزان تحصیلات و اشتغال زنان نیز یکی از دلایل جدایی است. زنان در صورت استقلال مالی ترسی از جدایی ندارند و آسان تر طلاق میگیرند در مطالعهای (1376) 6/16% از افراد پاسخگو تحصیلاتشان در مقطع راهنمایی یا ابتدایی بوده است و 20% از افراد مقطع دیپلم بودهاند و 3/63% از افراد پاسخگو در هنگام طلاق تحصیلات عالی داشتهاند(ستوده، 1376: 212-213).
با نگرشی در ادبیات تحقیق مربوط به حوزۀ آموزش عالی میتوان دو دسته عوامل ساختی و هویتی –فرهنگی؛ برای گرایش روزافزون زنان به مشارکت در آموزش عالی بر شمرد. در بین عوامل ساختی، نوسازی توسعۀ انسانی عامل مهمی است. توسعۀ آموزش عالی از منابع اصلی پیشرفت در سطوح اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها به شمار میرود. تحصیلکردگان امروز دانشگاهها، بر عهدهگیرندگان مسئولیت هدایت دولت و جامعه، تقویت کنندۀ فرهنگ والا، بوجود آورندۀ نوآوری و خلاقیت و پیشرفت، مدیریت فناوریهای نوین مدرن و دفاع از امنیت ملی فردای کشور را بر عهده دارند. بنابراین، برای توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک کشور توجه زیادی باید معطوف به توسعۀ نیروی انسانی کارآمد و پرصلابت گردد. از این رو آموزش عالی برای تربیت نیروی انسانی کارآمد، مسئولیت مهم و خطیری بر عهده دارد. البته لازم به ذکر است که در کشور ما، توسعۀ آموزش عالی هم برای دولت مهم تلقی شده، و مکرراً در دستور کار قرار گرفته، و هم برای مردم آموزش عالی همواره به عنوان مکانی برای دست یافتن به جایگاه اجتماعی و اقتصادیِ در خور شأن، پراهمیت بوده است.
عامل دیگر، نقش آموزش عالی در تحرک اجتماعی است. آموزش عالی بیش از هر زمان دیگری محرک رشد اقتصادی کشورهاست و به همان میزان در برآورده کردن آرمانهای اقشار کمدرآمد جامعه و سهیم کردن آنان در فرصتهای اقتصادی و اجتماعی اهمیت دارد چرا که تحقق این آرمانها برای پیشبرد اهداف سیاسی و تحکیم روابط اجتماعی برای دولتها از اهمیت زیادی برخوردار است. آموزشعالی به مثابه یک آسانسور اجتماعی، اصلیترین وسیله ارتقا و تحرک اجتماعی فرزندان متعلق به اقشار پایین جامعه یا گروه های محروم است (جوادی، 1373: 17).
مدرکگرایی از دیگر عوامل ساختی به شمار میآید. در نگرشی مثبت به مدرکگرایی، افزایش دارندگان مدرک تحصیلی، به خصوص مدارک آخذ از دانشگاه و مراکز آموزش عالی را میتوان به عنوان نوعی سرمایه اجتماعی، انسانی و فرهنگی آنها تلقی نمود.
به موازات و در نتیجه عوامل ساختی و نوسازی، تغییرات فرهنگی- هویتی نقش مهمی در رشد آموزش عالی زنان ایفا میکند. فردگرایی[2] و محور قرار دادن علایق، نیازها و خواستههای فرد به جای سلطه ساختارها و سنتها و ترغیب فرد برای شکوفایی استعدادها و تواناییهای فکری و خلاقه او ازکارکردهای آموزش عالی است (فاضلی، 1386: 106- 105) میزان یادگیری فرد در فرایند فردگرایی، مقیاس مناسبی برای بررسی کیفیت به شمار میآید.
بنابراین، از مهمترین مؤلفههای تحول پایدار، متحول کردن عقاید و باورهاست، عقاید و باورمندیها عبارتند از انگارهها و تصورات و اندیشههایی که جهتدهندۀ غایات و مواد و فرآیند آموزش هستند و به طور مستقیم وغیرمستقیم بر بازده و عملکرد آموزش عالی تأثیر میگذارند (هیل[3]، 1997: 38). امروزه به دلیل انفجار دانش، افزایش جمعیت و رشد فنآوری، سادگی تحرک، تغییر در سبک زندگی، حضور زنان در زمینههای گوناگون، افزایش رفاه و بوجود آمدن فرصتهای فراغت و تمایلات مربوط به عادات محلی و تغییر تنوع و تعداد مشاغل و عوض شدن چهرۀ زندگی حرفهای، گستردگیِ پیچیدگی جوامع و بههم فشرده شدن مرزها و امکان ارتباطات آسان بینالمللی (بنت[4]، 1970: 89)، در چگونگی فکر کردن زنان به آموزش عالی ونگرشهای آنان نسبت به آن، تغییرات عمدهای بوجود آورده است که در این بین تغییرات هویتی بخصوص هویت جنسیتی دارای اهمیت بسیار زیادی است.
فرایند شکل گیری هویت حرفه ای دانشجویان، متأثر از هویت جنسی آنان و نیز شبکههای اجتماعی و روابط آنان به ویژه با محیط دانشگاه و نیز رشته تحصیلی آنان است. شکلگیری هویت، فرایندی پیوسته در تمایز تعهدات فردی و اجتماعی است که بازتابی از ترکیب خلاقانهای از شخصیت فرد و محیط اجتماعی اوست. هرگاه شخصیت فرد یا محیط اجتماعی او تغییر کند امکان بازسازی و تغییر هویت او نیز وجود دارد (حیدری و رضایی، 1391: 23- 5). بدین اعتبار هویت نقش جنسیتی عبارت است از ادراک و تعریف فرد از خود به عنوان یک زن یا مرد بر پایه تفاوتهایی که نظام ارزشها و هنجارها، کلیشهها و تصورات قالبی فرهنگ جامعه درباره زن بودن یا مرد بودن در صفات روانی، ویژگیهای شخصیتی، خصایص رفتاری، نگرشها، نقشهای اجتماعی و الزامات و انتظارات ناشی از آن، پذیرفته و تصویب شده است (رستگار خالد، 1388: 43). که بر این اساس میتوان انتظار داشت تغییر در هویت جنسیتی زنان از سنتی به مدرن حضور آنان در عرصۀ عمومی را به همراه داشته که لازمۀ حضور، افزایش سطح تحصیلات عالی آنهاست. همچنین متغیر سرمایه فرهنگی خانواده به عنوان شکلدهندۀ هویت به این عوامل اشاره دارد: 1) اهمیت تحصیلات نزد والدین در افزایش تحصیلات فرزندان 2) تغییر الگوی تربیتی در خانواده، اهمیت فرزندان و برابری جنسیتی نسبی دختران و پسران از دیدگاه خانواده 3) رسانههای جهانی مانند اینترنت و ماهواره 4) مشارکت در کلاسهایی به مانند زبان و نظایر آن در کنار تحصیلات رسمی.
در نظریه بوردیو دانشآموزانی که با ذخایر بیشتر و بهتری از سرمایهفرهنگی وارد نظام آموزشی میشوند، یعنی دانشآموزان خانوادههایی که دارای مهارتها و ترجیهات فرهنگ مسلط هستند بهتر میتوانند قواعد پنهان بازی را کشف نموده و مهارتها و اولویتهایی را که از طرف مدرسه مهم تلقی میشود، را بپذیرند و راحتتر میتوانند مسیر خود را تا سطوح بالای تحصیلی ادامه دهند. بنابراین، نابرابریهای اجتماعی مثل تفاوتهایی که در ابتدا در افراد وجود دارد، در سرمایهفرهنگی به صورت مدارک تحصیلی استمرار مییابد (آشافنبورگ و ماس[5]، 1977: 587- 573). آشنا بودن با فرهنگ والا یا مشروع که تنها نهاد خانواده میتواند به افراد اعطا کند، امکانات، مهارتها، ذائقه و روشی فراهم مینماید که در دنیای تحصیل بسیار ارزشمند است. در نظریه بوردیو کارکرد واقعی مدرسه انتقال دانش نیست بلکه حفظ و بازتولید نظام موجودِ نابرابریهای اجتماعی است و این از طریق داراییهای فرهنگی یا سرمایه فرهنگی که منشاء مطمئن پیشینه اجتماعی ممتاز است، صورت میگیرد. بوردیو بر این باور است که این داراییها، بیشتر در دسترس کودکان طبقات بالا است. انگیزههای متنوعی پشت این فرض قرار دارد؛ نخست اینکه، اعضای این طبقات میزان قابل توجهی از داراییهای فرهنگی را به تصرف خود در میآورند و آشنایی فرزندان آنها با این ارزشها مسأله دشواری نیست. دوم اینکه، کسب سرمایهفرهنگی نیازمند میزان