Posted in روانشناسی و علوم تربیتی
مهمترین مسئلهای که مخالفان انرژی هستهای بیان میدارند امنیت محیط زیستی نیروگاه هستهای است، زیرا با کوچکترین اشتباه، ممکن است فجایعی مانند فاجعه چرنوبیل به بار آید وخطرات زیست محیطی جبران ناپذیری را به وجود آورد(سازمان اطلاعات انرژی[6]: 2004). یکی از مسائل نیروگاه هستهای هزینه ساخت آن است که شامل هزینه ساخت راکتور، هزینه مسائل امنیتی، هزینه ساخت مراکز معدنی، هزینه ساخت مراکز تبدیل مواد خام به سوخت هستهای، هزینه ساخت مراکز بازپروری هستهای و انبارهای هستهای برای دفن ضایعات هستهای است. نشت مواد رادیو اکتیو از نیروگاههای هسته ای خطرات جبران ناپذیری به انسان ومحیط زیست وارد می سازد که در زیر به نمونه ای از آنها اشاره می گردد. در سال ۱۹۷۹ بخشی از هسته اصلی نیروگاه تری مایل آیلند در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا ذوب شد که باعث نشت ۳ میلیون کوری گاز رادیواکتیو به بیرون از نیروگاه گردید در پی این حادثه حدود ۱۴۰٬۰۰۰ نفر از اهالی منطقه خانههای خود را ترک کردند. پس از حادثه تری مایلی آیلند، ساخت نیروگاههای هستهای برای مدتی در آمریکا متوقف شد. حادثه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ و در چرنوبیل(شوروی سابق و اوکراین کنونی) اتفاق افتاد به طوری که نیروگاه در ساعت از کنترل خارج شد و بتن آرمه یک متری گنبد را ذوب نمود و اتفاقات پس از آن موجب شد تا در کل اروپا وضعیت اضطراری اعلام شود( آستان قدس رضوی: 1388، 12). حادثه نیروگاه فوکوشیما داییچی[7]، در مارس ۲۰۱۱ و در پی زلزله9 ریشتری و سونامی پیامد آن در ژاپن رخ داد. طی این حادثه از ۶ نیروگاه BWR فوکوشیما داییچی ۳ نیروگاه که در حال کار بودند در اثر قطع برق شبکه و از کار افتادن دیزل های اضطراری آسیب جدی دیده و دچار ذوب قلب شدند. همچنین استخر سوخت های مصرف شده راکتور شماره ۴ نیز با قطع خنک کاری و آسیب سوخت ها مواجه شد. انفجار هیدروژن در واحد های شماره ۱ و ۳ باعث آسیب به ساختمان راکتور و امکان نشت مواد رادیواکتیو به خارج از آن شد. این اولین حادثه مخرب هسته ای در دنیاست که در آن ۳ راکتور آسیب جدی می بینند. مقادیری مواد رادیواکتیو به اقیانوس و هوا آزاد شده است و تخمین زده می شود مقدار مواد رادیواکتیو وارد شده به محیط حدود ۱۰ درصد حادثه چرنوبیل خواهد بود.با وجود قواعد و مقررات ملی و بین المللی درحفاظت محیط زیست، تفسیر و اجرای این قواعد همواره با مشکل مواجه است. با این توضیح که جامعۀ بین المللی در شرایط فعلی با مقولات حاکمیت و تساوی کشورها سروکار دارد، در حالی که مواد رادیواکتیو و به طور خاص خطرات آلودگی ناشی از آن،مشکلاتی فرامرزی است وبه عنوان موضوعات قانونی مرتبط با کشورهای همسایه و جامعه بین المللی تلقی می شوند. بنابردلایل مذکور، سی سال انتهایی قرن بیستم ترس از رخدادهای خطرناک هستهای، مشکلات مربوط به دفع زبالههای هستهای، بیماریهای ناشی از تشعشع هستهای[8] و… باعث به وجود آمدن جنبشهایی برای مقابله با توسعه نیروگاههای هستهای شد و این خود از دلایل کاهش توسعه نیروگاههای هستهای در بسیاری از کشورها بود( علوی: 1387، 277). پسمانهای هسته ای جامد حاصل از نیروگاه های هسته ای که شدیدا رادیواکتیو هستند، اثرات زیست محیطی شدیدی را برجای می گذارند، به طوری که امروزه در اروپا هر کجا که دولت ها قصد دارد زباله های اتمی را دفن کنند و یا نیروگاه جدید احداث کنند با مقاومت شدید مردم مواجه می شوند. برنامه هستهای ایران در دهه ۱۹۵۰ با کمک ایالات متحده به عنوان بخشی از برنامه (اتم برای صلح) آغاز شد. پس از کار شکنی آمریکایی ها و آلمانها در ساخت این نیروگاه بعد از انقلاب اسلامی مردم ایران ،ادامه ساخت به روسیه واگذار شد. هم اکنون با تلاش و ایستادگی مردم و دولت ایران این نیروگاه 1000 مگاوات برق را وارد شبکه ی سراسری کرده است. دولت ایران در نظر دارد طی یک برنامه ی زمانی میزان تولید برق از این طریق را به 20000 مگاوات گسترش دهد. لازم به ذکر است که دولت های غربی و امریکا از هیچ تلاشی برای جلوگیری از دست یابی ایران به انرژی صلح آمیز هسته ای دریغ نکردند این در حالی است که ایران پیام اور شعار انرژی صلح امیز هسته ای برای همه و بمب هسته ای برای هیچ کس در دنیا می باشد و در زمینه ی خلع سلاح هسته ای مستکبرین اقدامات خوبی را انجام داده است. بررسی روند توسعه ی نیروگاه های اتمی در دو دهه گذشته در آمریکا و سه کشور فرانسه ، آلمان و انگلیس به ما کمک می کند تا درک عمیق تری از واقعیات انرژی هسته ای بدست آوریم و با نیم نگاهی به خطرات استفاده از این انرژی نو با دقت بیشتری پا در این مسیر گذاریم. از آنجا که مواد رادیو اکتیو یکی از انواع آلایندههای محیط زیست بشری هستند که با توجه به استفاده روز افزون از مواد اتمی در تولید انرژی، امروزه مورد توجه قرار گرفته است. آلودگی ناشی از این مواد ممکن است در اثر استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی باشد مانند: دفع زایدات هستهای، نیروگاههای هستهای، یا در نتیجه جنگهای هستهای و بمبهای اتمی ایجاد شود. بر اساس مقررات عرفی و نیز طبق مفاد معاهدات مربوط به آن، وارد کردن خسارت غیر لازم، و قابل اجتناب به محیط زیست به طور مستقیم و غیر مستقیم ممنوع است. کنوانسیونهای چهارگانه ژنو در سال 1949 که تقریباً کلیه کشورها در آن عضویت دارند، در مواد 35، 53 و 147 کنوانسیون چهارم خود، به حمایت از محیط زیست پرداختهاند. استفاده از سلاحهای اتمی با توجه به آثار فوری و دراز مدت آن مانند ضایعات ژنتیکی، اصول حقوق بینالملل بشر دوستانه را نقض مینماید. طرح تصویب شده توسط کمیسیون حقوق بین الملل راجع به مسؤولیت دولتها در سال 1976، آلودگی هوا و دریاها را در سطح گسترده به عنوان مسؤولیت بین المللی دولتها قلمداد کرده است. دیوان بینالمللی دادگستری درباره درخواست مجمع عمومی و سازمان بهداشت جهانی در خصوص قانونی بودن استفاده از سلاحهای اتمی چنین نظر داد: «تهدید یا استفاده از سلاحهای اتمی عموماً مخالف قواعد حقوق بین الملل و قابل اعمال در نزاعهای مسلحانه است و کشورها هنگامی که مشروعاً و ضرورتاً از افزار نظامی استفاده میکنند، باید ملاحظات زیست محیطی را در نظر بگیرند و شرایط ضرورت و تناسب را رعایت نمایند(حسینی ،1389، 25).
علاوه بر این برای دستیابی به حداکثر محصول، وجود عناصر غذایی به مقدار لازم و متعادل در محیط پراکنش ریشه این گیاه ضروری است. کمبود عناصر پر مصرف مانند فسفر و پتاسیم در محل رویش گیاه در رشد و مقدار تثبیت نیتروژن تاثیر نامطلوب دارد (صباغ پور، 1374). برخی مطالعات نشان دادهاند که حبوبات بیشتر از سایر گیاهان قادرند از فسفر غیر قابل دسترس در خاک استفاده کنند (کوچکی و بنایان، 1376 ). فسفر در خاک به دو صورت آلی و معدنی یافت میشود که شکل معدنی آن به صورت انواع کانیهای مختلف شامل ترکیبات کلسیم، آهن، آلومینیوم، فلور و شکل آلی آن به صورت ترکیبات فیتین، فسفولیپدها و اسیدهای نوکلئوتیک است (نوتیال[3]، 2000). در سطح سلولی آنچه اهمیت فسفر را نشان میدهد ناقلهای انرژی مانند آدنوزینتریفسفات (ATP) است که حاوی فسفات ملکولی است که با آزاد کردن هر فسفات مقدار مشخصی انرژی آزاد میکند و فعالیتهای سلولی را از نظر انرژی تأمین مینماید. مصرف فسفر علاوه بر تأثیر در مراحل توسعه ریشه و شاخهزایی در مراحل زایشی و پرشدن دانه نیز بسیار مؤثر است (مدنی و همکاران، 1389). بهطور کلی تنش دمایی از جمله عواملی است که میتواند خصوصیات مرفولوژی، آناتومی، فنولوژی و بیوشیمیایی گیاه را تحت تأثیر قرار دهد. تاریخ کشت باقلا اواسط آبان ماه است اما به دلیل کشت محصولاتی مانند ذرت، صیفیجات و برنج در منطقه اهواز در تیر و مرداد ماه، و برداشت آنها در آبان ماه فرصت برای آماده سازی زمین و کشت باقلا فراهم نشده و کشت محصول با تعویق مواجه میگردد که ممکن است به آذر ماه موکول شود. از طرفی کشت در آذرماه با تنش گرمایی آخر فصل برخورد نموده و این امر باعث افت عملکرد میگردد. در این پژوهش سعی بر آن بود که با بررسی تاثیر میزان کود فسفر بر درصد پوشش سبز و عملکرد دانه باقلا، دامنه مقاومت این گیاه به تنش گرمایی بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین با توجه به اهمیت گیاه باقلا از لحاظ میزان پروتئین و موارد مصرف آن و همچنین کشت و قرار گرفتن در تناوبهای مختلف در منطقه خوزستان لزوم انجام مطالعات مختلف در جهت بهبود مدیریتهای زراعی آن، تنظیم عناصر و تطابق درجه حرارت مورد نیاز گیاه با درجه حرارت مناسب محیط را افزایش داده است. بر همین اساس این پژوهش با توجه به نیاز مطالعاتی منطقه و ارائه روشهای مدیریتی بهتر با اهداف و فرضیههای زیر طراحی و اجرا شد.
مروری بر پیشینیه موضوع