وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه اثربخشی آموزش مولفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم

شود ، لازم است به جای احساس گناه و تنفر از خود ، سعی شود تا با فراهم آوردن فعالیتهای سالم ورزشی ، هنری ، تحصیلی ، فرهنگی و مذهبی شرایطی فراهم کرد که خطاهایی رخ ندهد . عتاب و خطابها و نطقهای اخلاقی و ایجاد احساس شرم در نوجوان فایده ای ندارد . باید تدابیر عملی برای اشتغال نوجوانان به فعالیتهای مناسب و مورد علاقه آنان اتخاذ شود. اینکه اعتراض کرده و گفته اند تربیت جنسی جز این که کنجکاوی جوانان را به حد افراط تحریک کند فایده ای ندارد ، بی اساس به نظر می رسد . حتی وقتی براثر خطاهای مربی خطری پیش آید ، خطر بسیار کمتر از آن است که بگذاریم نوجوانان از روی اتفاق یا از راه گفت و شنود هایی که با رفقای مسن تر و پیش رس تر از خود می کنند و یا زا طریق کتابها و مجلات و غیره با این امور آشنا شوند.

اصول تعلیم و تربیت با موازین اخلاق انسانی همخوانی دارد و با رهنمودهای دینی نیز مغایرتی ندارد . در تعالیم دینی و اسلامی خویشتن داری ، مقاومت در برابر وسوسه ها ، تأخیر در کامروایی ، صبر در سختیها ، رفتار جامعه پسند ، قبول مسولیت اعمال ، بالا بردن معرفت و شناخت خود از نتایج رفتار ، و بالاخره رشد وجدان اخلاقی و تصعید نیروهای بدنی در مسیر کمالات انسانی را در تربیت به طور عام و در تربیت جنسی به طور خاص به عنوان راه حل هایی برای نوجوانان و جوانان است (لطف آبادی، 1388) .   در حقیقت، مقصود از تربیت جنسی ، از دیدگاه اسلامی این است که فرد را به گونه ای تربیت کنیم که وقتی به سن بلوغ رسید، حلال و حرام را در مسائل جنسی تشخیص دهد ؛ به وظایف زناشویی و همسری آگاه باشد ؛ از بی بند و باری بپرهیزد  راه و رسم عفت اسلامی خلق و خوی او باشد (فقیهی،شکوهی یکتا، پرند،1387).

تربیت جنسی مباحث متعددی را ( از پاسخ گویی به سوالات کودکان در زمینه مسایل جنسی و آموزش بهداشت جنسی و مراقبت از خود تا اطلاع رسانی و آگاهاندن نوجوانان از مسایل بلوغ ، تغییرات جسمی ، روانی و مسایل مربوط به عشق ورزیدن و. ) شامل می شود. اگر والدین وظیفه خود را به درستی انجام ندهند ، کودکان و نوجوانان با دوستان خود درباره امور جنسی گفتگو خواهند کرد و یا به مطالعه کتابها و مجلاتی در این زمینه خواهند پرداخت که ممکن است اطلاعات حاصله نادرست و گمراه کننده باشد و به ایجاد ناراحتی ها و اختلالات گوناگون بیانجامد. (شفیع آبادی،1370)  در متون دینی نیز به منظور پیشگیری از انحرافات جنسی و پرورش رفتارهای سالم جنسی در کودکان و نوجوانان ، به والدین به عنوان نزدیکترین فرد به آنان آموزشهایی داده شده است (مرقاتی خویی،ابولقاسمی، تقدیسی،1392).

برطبق راهنمای بین المللی آموزش جنسی که توسط یونسکو در سال 2009 منتشر شده ، مهمترین اهداف برنامه تربیت جنسی در مدارس شامل موارد مطرح شده در جدول زیر می باشد؛

اهداف پژوهش

  • تعیین اثربخشی آموزش مولفه های تربیت جنسی به مادران بر کاهش اضطراب دختران پایه پنجم و ششم شهرستان قدس.
  • فرضیه اصلی
  • آموزش مولفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب دختران پایه پنجم و ششم موثر است.
  • فرضیه های فرعی
  • آموزش مولفه های تربیت جنسی به مادران بر اضطراب صفت ( پنهان ) دختران پایه پنجم و ششم موثر است.
  • آموزش مولفه های تربیت جنسی به 
  • ادامه مطلب

  • سایت های دیگر :

پایان نامه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس بر کاهش استرس، افکار خودآیند منفی

قه بندی کرد؛ رویکرد اول روی محیط تاکید کرده و استرس را به عنوان یک محرک معرفی می‌کند، محرکی که موجب احساس تنش می‌شود. رویکرد دوم استرس را به عنوان یک پاسخ در نظر می‌گیرد و آن را به عنوان واکنش‌های نامعین روانی فیزیولوژیکی که به دلیل تغییرات آزارنده ایجاد شده اند، معرفی می‌کند. این رویکرد بر نشانگان عمومی سازش مبتنی است. در رویکرد سوم بر چگونگی ادراک فرد از موقعیت تاکید می‌شود و استرس را به شبکه وسیع عواملی مانند محرک، پاسخ، ویژگی‌های فردی، ارزشیابی‌ها و سبک‌های سازش نسبت می‌دهند که بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. با این حال تعریف استرس هرچه باشد، اغلب دانشمندان اتفاق نظر دارند که بروز استرس فرد را وادار می‌کند تا در جهت تغییر موقعیت خود یا سازش یافتگی با آن گام بردارد (استورا[52]، 2007؛ به نقل از دادستان، 1386). هدف نهایی درمان بیماری‌های مرتبط با استرس، صرفا بهبود شرایط فیزیکی نیست بلکه دستیابی به کیفیت زندگی و کشف راه جدیدی برای شاد زیستن می‌باشد (موراکامیا[53] و همکاران، 2006).

پس از وقوع حادثه مهارتهای مقابله‌ای پا به میان می‌گذارد تا فرد با کوشش‌ها و تلاش‌هایی که انجام می دهد تطابق با محیط را بالاتر برد و از پیامدهای ناخوشایند شرایط فشارزا جلوگیری کنند (لازاروس[54] و فولکمن[55]،  1984؛ به نقل از نادری و همکاران، 1390). طبق تحقیقات انجام شده وقایع استرس‌زا انسان را از نظر هیجانی، شناختی و فیزیولوژیکی تحت تأثیر قرار می‌دهد، لذا برای سازگاری و تطابق با محیط، بشر نیازمند آگاهی و مجهز شدن به مهارت‌هایی است که او را در مقابله با استرس یاری کند، زیرا اگر استرس خارج از سطح تحمل شخص باشد، سلامتی او را به مخاطره می‌اندازد (پارسامنش و همکاران، 1390).

با توجه به اینکه استرس، جزء جدانشدنی زندگی بشر است، برنامه‌هایی برای مقابله مؤثر با استرس و مهار استرس وجود دارد که به آن “مدیریت استرس[56]” گفته می‌شود (آنتونی[57]، ایرونسون[58] و اشنایدرمن[59]، 2007 ؛ به نقل از آل‌محمد و همکاران، 1388). درمان شناختی ـ رفتاری مدیریت استرس به خانواده‌ای از درمان‌های مدیریت استرس اطلاق می‌شود که بر رویکرد شناختی، رفتاری متمرکز است. مدیریت استرس توانایی افراد را برای کاهش استرس و سازگاری مناسب با موقعیت‌های استرس آور افزایش می‌دهد. این مداخله مرکب از عناصری از قبیل افزایش آگاهی در مورد استرس، آموزش تن آرامی، شناسایی افکار ناکارآمد، بازسازی شناختی، آموزش حل مسأله، آموزش مهارت‌های ابراز وجود، مدیریت خشم، مدیریت خود و برنامه ریزی فعالیت‌ها می‌باشد (لیندن[60]، 2005). آن چه در حال حاضر حائز اهمیت است، روش‌هایی است که بتواند اثربخشی مداخلاتی چون مدیریت استرس را به حداکثر ممکن برساند و جنبه‌های مختلف انسان را تحت پوشش خود قرار دهد. باید به افراد کمک شود تا هم نسبت به علایم و نشانه‌های استرس آگاهی یافته و هم شیوه‌های مناسبی برای مقابله اتخاذ نمایند(پارسامنش و همکاران، 1390). طیف وسیعی از درمان‌های روان شناختی شامل درمان‌های شناختی رفتاری، مدیریت استرس، پسخوراند زیستی، روان درمانی حمایتی، کنترل خشم، بازسازی شناختی در بهبود کیفیت زندگی و ارتقاء سلامت روان اثربخش بوده‌اند (دیویسون[61]، نیل[62] و کرینگ[63]، 2004).

با توجه به اینکه ناباروری یک موضوع شایع و تا حدی تاثیر گذار در زندگی فردی و اجتماعی است و از طرفی کیفیت زندگی، افکار خودآیند منفی و استرس را تحت تاثیر قرار می دهد. درمان هایی در این راستا بکار گرفته شده است، حال ما به دنبال این مسئله هستیم که ببینم؛ آیا با آموزش مدیریت استرس، زنان نابارور می‌توانند از استرس‌ها و هجوم افکار خودآیند منفی در زندگی خود بکاهند؟ آیا می‌توان با آموزش مدیریت استرس به این افراد باعث افزایش کیفیت زندگی آنها شد؟

فرضیات پژوهش

  1. آموزش مدیریت استرس به شیوه گر
  2. ادامه مطلب

  3. سایت های دیگر :

پایان نامه اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش در آمیختگی فکر-عمل

ر اشتغال و وضعیت مالی نسبت به گروه‌های دیگر در سطح پایین قرار دارند. بیماران وسواسی کیفیت زندگی خودشان را بعد از درمان بیماریشان به طور معنی دار نسبت به قبل از درمان بهتر ارزیابی کردند (مورتیز[39]و همکاران، 2005؛ لوچنر [40]و همکاران، 2003؛ باب[41] و همکاران، 2001).

یکی از متغییرهای شناختی که در سال‌های اخیر به طور وسیعی ارتباط آن با اختلال وسواس فکری-عملی و دیگر اختلال‌های اضطرابی بررسی شده، “آمیختگی فکر- عمل” است. مفهوم آمیختگی فکر-عمل به افکار و عقایدی اشاره دارد که در آن افکار و اعمال به طور غیر قابل تفکیکی به یکدیگر پیوسته و متصلند (برل و استارسویک[42]، 2005) و افکار و اعمال معادل و همتراز یکدیگر تلقی می‌شوند (پیرس[43]، 2007).

مطالعات مختلف، بین نمرات کلی مقیاس “آمیختگی فکر- عمل”، “سیاهه وسواس فکری-عملی” و “مقیاس وسواس فکری- عملی پادوآ” ، همبستگی از کم تا متوسط (بین 20% تا 38%)، را گزارش کرده اند (گیلیام[44] و همکاران، 2004؛ راسین و همکاران، 2001 الف و ب؛ راسین و کاستر[45]، 2003؛ اسماری و‌هالم استینسون[46]، 2001؛ یورولماز[47] و همکاران، 2004؛ اینشتین[48] و منزیس، 2004؛ پورفرج و همکاران، 2008، به نقل از قمری گیوی، محمدی پورریک و میکائیلی، 1391).

آمیختگی فکر- عمل ممکن است منجر به تبدیل شدن افکار مزاحم نرمال به افکار مزاحم پاتولوژیک از طریق فرونشانی فکر شود. اهمیت متورم ناشی از وقوع افکار خاص که با ارزیابی‌های آمیختگی فکر-عمل رخ می‌دهد، ممکن است به این نتیجه منجر شود که شخص برای فرونشانی چنین افکاری یا جلوگیری از وقوع مجدد آنها تلاش کند (وگنر[49]، اشنایدر[50]، کارتر و وایت[51]، 1987؛ به نقل از برل و استارسویک، 2005).

فرونشانی فکر به روند آگاهانه تلاش برای جلوگیری از ورود افکار خاص به جریان آگاهی اشاره دارد (وگنر، 1989؛ به نقل از اسپین هون و داس[52]، 1999). مدل‌های شناختی-رفتاری اختلال وسواس فکری- عملی حاکی است که فرونشانی فکر به عنوان یک فاکتور مهم در تداوم فکر می‌باشد با این را بیشتر برجسته خواهد کرد و ممکن است فراوانی افکار را از طریق یک اثر بازگشتی افزایش دهد. بنابراین فرونشانی فکر به عنوان یک ویژگی مهم در پدیدارشناسی و علت شناسی وسواس‌ها مورد تاکید قرار می‌گیرد (مثل، راچمن، 1997، 1998؛ سالکوسکیس[53]، 1985، 1989، 1996، 1998؛ به نقل از پوردن، روآ و آنتونی[54]، 2007).

پژوهش‌ها (پوردن، 2004؛ تولین[55]، آبرامویتز[56]، ‌هاملین[57]، فوآ و سینودی[58]، 2002؛ به نقل از مگی و تیچمن[59]، 2007) نشان می‌دهند فرونشانی فکر اثرات ناسازگارانه‌ای روی اختلال وسواس فکری- عملی دارد. همچنین نتایج تحقیق موریس، مرکل باخ و هورسلنبرگ[60] (1996) و سالکووسکیس (1992) نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال وسواس بیشتر از افراد فاقد اختلال به فرونشانی افکارشان تمایل دارند (به نقل از مکلارن و کرو[61]، 2003).

در درمان اختلال وسواسی- جبری هم از درمان دارویی و هم از درمان‌های روانشناختی بهره گرفته می‌شود. اثر بخشی بهترین درمان روانشناختی فعلی برای وسواس، یعنی مواجهه و جلوگیری از پاسخ، بین 60 تا 85 درصد می‌باشد. اما این درمان بدون محدودیت نیست. علاوه بر اینکه بین 15 تا 40 درصد افراد به مواجهه و جلوگیری از پاسخ جواب نمی‌دهند، تقریبا 25% افراد مواجهه را رد می‌کنند و 3 تا 12 درصد دیگر نیز در طول درمان، درمان

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه اثر بخشی درمان تحریک الکتریکی مغز از روی جمجمه (tDCS) بر کاهش ولع مصرف مواد

رفتاری مانند ایدز و هپاتیت و یکی از مهمترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود.(بزمی،1390).
طبق گزارش دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل متحد، ایران دارای بیشترین معتاد نسبت به جمعیت ،در بین کشورهای جهان است،که آمار داخلی معتادان از 2میلیون تا 4میلیون نفر متغیر می باشد.در طرح ملی شیوع شناسی مصرف مواد مخدر در بین شهروندان ایرانی که در سال 1390 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی و با حمایت مالی دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر انجام شد،نتایج تحقیق نشان داد که میزان مصرف تریاک(اوپیوم[10]) در این نمونه 15000 خانواری 02/52 بوده است که بعد از آن شیشه(مت آمفتامین) با 22/26 در جایگاه دوم قرار دارد(قنبری برزیان و همکاران1390).
در کشور ما میزان اعتیاد به مت آمفتامین به دلایل مختلفی رو افزایش است.یکی از این دلایل جمعیت حال حاضر ایران است که 42% آن در بازه سنی 20 تا 40 سال قرار دارند.در چنین محیط جوان، رقابت جو و در حال توسعه ای مت آمفتامین می تواند جذابیت هایی داشته باشد.دلیل دوم سهولت بسیار زیاد در دسترسی به آن و نیز قیمت ارزان آن می باشد.(شریعتی راد،2013).
همچنین چون این ماده بیش از وابستگی جسمی دارای وابستگی روانی می باشد، ولع مصرف مواد عاملی مهم در تداوم و عود مصرف آن می باشد. ولع مصرف یکی از دلایل مهم لغزش در افراد پرهیزمدار می باشد و تا کنون داروی شناخته شده موثری برای کاهش ولع مت آمفتامین پیدا نشده است.
کاهش ولع مصرف از اهمیت بسزایی در کنترل معضل سو مصرف مواد برخوردار است. در حال حاضر کاهش ولع مصرف با بهره گرفتن از مداخلات دارویی و روانشناختی گوناگون،در جایگاه هسته مرکزی فعالیت پژوهشگرانی است که به دنبال بهبود بخشیدن به پیش آگهی درمان سومصرف مواد هستند.یافته های جدید در زمینه تکنیک های غیر تهاجمی تحریک مغزی نشان داده است که اینگونه مداخلات می توانند افق های جدیدی را در این حوزه باز نمایند.
تحریک با جریان مستقیم از طریق جمجمه[11](tDCS)یک روش غیر تهاجمی[12]، بدون درد و مطمئن تحریک مغزی است که قادر به تعدیل[13] تحریک پذیری قشری[14] است )فیل و زانگن،2010). و به عنوان درمانی برای اختلال های روانپزشکی بکار برده می شود.مطالعات انسانی و حیوانی نشان داده است که tDCS می تواند تحریک پذیری قشری را تعدیل کند؛تحریک آندی[15] آن را افزایش می دهد در حالیکه تحریک کاتدی[16] تحریک پذیری را کاهش می دهد.این اثرات درحین و بعد از تحریک اتفاق می افتد و به عواملی شامل مدت[17] ،شدت[18] و خط پایه تحریک پذیری قشری[19] وابسته می باشد.اگرچه مکانیسم دقیق tDCS ناآشکار است،اما آن قادر است که بطور متفاوتی تحریک پذیری قشری و آتش نورونی خودانگیخته[20] را تحت تاثیر قرار دهد و این تکنیک را به یک ابزار جذاب برای درمان بیماری های روانپزشکی تبدیل کند.برخی گزارشهای مثبت مبنی بر توانایی آن جهت درمان افسردگی و بیماری پارکینسون و اخیرا  اعتیاد و بخصوص الکلیسم وجود دارد. tDCS  جهت کاهش نشانه های القا کننده ولع برای غذا و الکل استفاده می شود(وینگ[21] و همکاران،2013).
این روش ورای این اثرات فیزیولوژیکی، نشان داده است که اثرات شدیدی را روی شناخت و رفتار دارد.وابستگی به دارو معلوم شده است که با آسیب ساختاری و کارکردی قشر پیش پیشانی(PFC)[22] مرتبط است که بصورت کاهش کلی در فعالیت پیشانی به اوج خود می رسد. علاوه براین،PFC نقش حیاتی را در ولع به سیگار کشیدن و داروهایی مثل الکل، اپیوم و کوکایین ایفا می کند. بطور خاص،ولع با بالا رفتن  فعالیت این ناحیه در حین نمایش نشانه های دارو، مرتبط می باشد. بنابراین PFC با کنش های اجرایی[23] و مدار پاداش مغز ارتباط دارد.از این رو  tDCS آندی [24]DLPFC را جهت بهبود بسیاری از پردازش ها و کنترل های شناختی کاهش یافته در وابستگی به مواد، و بنابراین کاهش احتمال بازگشت به استفاده از دارو، مورد استفاده قرار می دهند(داسیلوا[25] و همکاران،2013).
مطالعات تصویربرداری عصبی نواحی درگیر مغزی در  ولع را به خوبی نشان داده است. در آسیب شناسی فیزیولوژیکی ولع یک شبکه عصبی شامل هسته آکومبنس[26]،آمیگدالا[27] ،سینگولیت قدامی[28]، قشر پیش پیشانی حدقه ای[29] و قشر پیش پیشانی پشتی جانبی[30] مشارکت دارد.(کامپرودون،راگا،آلونسو-آلونسو،شیح ، پاسکال[31]،2007).
همچنین یکی از عواملی که زمینه را برای سوء مصرف مواد فراهم می کند، وضعیت خلقی فرد مصرف کننده است.تحقیقات زیادی رابطه بین خلق منفی بالا و گرایش به سوء مصرف مواد را نشان داده اند.افراد با خلق منفی بالا به دلیل تجربه بیشتر هیجانهای منفی ناسالم نظیرترس،خشم،غم و تنفر،به احتمال بیشتری به سوی مصرف مواد می روند تا این احساسات منفی را به طور کاذب خنثی کنند.همچنین،افرادی که در مرحله درمان سوء مصرف مواد هستند،به دلیل تجربه احساسات منفی و ناتوانی در مقابله با پریشانی خلقی،برگشت دوباره می کنند و در فرایند درمان ناکام می شوند(ککس و کلینگر[32]،2002)
در مطالعات مختلف به ارتباط بین سو مصرف مواد  و خلق و خو (عاطفه مثبت و منفی)پرداخته شده است. عاطفه منفی با رفتارهای مصرف مواد مرتبط هستند. یافته ها پیشنهاد می کنند که حالت های خلقی منفی قابلیت وابستگی به نیکوتین را بیشتر می کنند(لاملی[33] و همکاران،1994؛به نقل از کوک[34] و همکاران،2004) و همچنین آسیب پذیری در عود مصرف را افزایش می دهد(هال[35] و همکاران،1996؛به نقل از کوک و همکاران،2004).
بنابراین در این پژوهش ما به دنبال بررسی اثر بخشی tDCS آندی در ناحیه DLPFC بر میزان ولع القایی و  بهبود خلق و خو افراد وابسته به مت آمفتامین هستیم.

فرضیه پژوهش

میزان ولع القایی در مرحله پیش آزمون در مقایسه با مرحله پس آزمون، بعد از تحریک الکترکی مغز کاهش خواهد یافت.
خلق و خوی افراد وابسته به مت آمفتامین در مرحله پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون، بعد از تحریک الکتریکی مغز بهبود خواهد یافت.

تعریف عمیلیاتی متغیر های پژوهش

ولع القایی  نسبت به مواد: نمره ای است که فرد در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری از تکلیف کامپیوتری ولع القایی  بدست می آورد.
عاطفه مثبت و عاطفه منفی: نمره ای که فرد در پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی بدست می آورد.
تحریک مستقیم مغز(tDCS): تحریک جریان مستقیم مغز یک روش بی‌خطر، غیر‌تهاجمی و ارزان برای تعدیل تحریک‌پذیری عصبی است. هر جلسه بر حسب پروتکل درمان به مدت10 جلسه 20 دقیقه ای می‌باشد  و پس از وصل شدن الکترود آند  به سر شرکت کننده ناحیه پشتی‌جانبی لوب پیش پیشانی  تحریک می‌شود.

تعداد صفحه :87
قیمت :37500 تومان

 

بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد

 

و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.

 

پشتیبانی سایت  SERDEREHI@GMAIL.COM


 



This entry was posted in روانشناسی by

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه اثر بخشی ایماگوتراپی بر نشانگان دیابت، افسردگی، رضایت زناشویی

ه شده است. بر اساس نظریه لونتال[4] و همکاران بیماران رفتار و واکنش‌های هیجانی خویش به بیماری را بر اساس ادراکات خود از ماهیت، علل، پیامد، کنترل پذیری و درمان پذیری و مدت زمان بیماری تنظیم می‌نمایند. مفهوم منبع کنترل[5]، خصیصه ای شخصیتی است راتر منبع کنترل را عبارت از انتظار کلی فرد از نتایج یک رویداد تعریف می‌کند که یا در درون یا در فراسوی کنترل و فهم شخصی وی وجود دارد. از یکسو، افراد با منبع کنترل بیرونی، رویدادها را ورای کنترل خود ادراک می‌کنند و نتایج و برآیندهای رویدادها را به شانس، بخت یا تحت کنترل دیگران نیرومند نسبت می‌دهند و یا معتقدند که رویدادها به دلیل پیچیدگی‌های زیاد در محیط، غیر قابل پیش بینی هستند. از سوی دیگر، افراد با خصیصه شخصیتی منبع کنترل درونی بر این باورند که رویداد، به رفتار و خصیصه‌های نسبتا دائمی‌شان بستگی دارد. چنین افرادی، باور دارند که می‌توانند از طریق پاداش‌ها، مهارت‌ها، توانایی‌ها و خصیصه‌های شان بر نتایج، اثر بگذارند (به نقل از مسعودنیا، 1386). یافته‌های پژوهشی از این فرضیه حمایت می‌کنند که منبع کنترل تعدیل کننده استرس روانشناختی است(اسپکتور[6] و آکونل[7]، 1994؛ نیوتون[8] و کنان[9]، 1990؛ به نقل از زاهدنژاد، 1389). برخی دیگر از پژوهش‌ها نشان داده اند که منبع کنترل درونی پیش بینی کننده خوبی برای سازگاری و مقابله با بیماری است(ژاکوبسون[10] و همکاران، 1990؛ میلز[11] و همکاران، ؛1995به نقل از مشکی، 1389).
تحقیقات شوارتز(2005) نشان داده است کانون کنترل درونی سلامت در امیدواری، پیشگیری از بیماری افراد مبتلا به بیماریهای مزمن نقش دارد و این افراد باور دارند که سلامت بهداشت و کیفیت زندگی در دست آنهاست که آنها را در تشخیص و کنترل فشار روانی کمک می‌کند.
و از آنجایی که دیابت تمام جنبه‌های زندگی شخص اعم از تغذیه، ورزش وشغل، تفریح و زندگی خانوادگی واجتماعی، رضایت زناشویی، وضعیت روحی و روانی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بنابراین پژوهشگر سعی دارد درمان ایماگوتراپی را که درمانی مبتنی بر حل تعارضات و بر پایه بازسازی ارتباط زوجین است به کار گیرد. از آنجا که ارتباط زوجین امری تأثیرگذار بر سایر جنبه های زندگی فرد بوده و زندگی فرد دیابتی نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. پژوهشگر به تأثیر این شیوه درمانی بر متغیرهای مورد بررسی این پژوهش خواهد پرداخت.
ایماگوتراپی یا تصویرسازی ارتباطی فرآیندی است که در آن به زو جها آگاهی و اطلاعا ت و مهمتر اینکه به آنها آموزش داده میشود که در مورد جنبه‌های ناخودآگاه روابطشان آگاه شده و ریشه تعارضاتشان را مورد بررسی قرار دهند، به جای اینکه سعی کنند آن را به صورت سطحی حل کنند(لیپثروت، 2005؛به نقل از ویسی، 1385). ایماگوتراپی فقط یک مجموعه تکنیک نیست، بلکه نظام اعتقادی دربارۀ رابطه مشترک متعهدانه است. گفتگوی سه بخشی زوجین، مداخله ای تسهیل کننده است.اولین گام، منعکس سازی است، گوش دادن فعالی که در آن از طریق فرایند انعکاسی هردو همسر مطمئن می‌شوند که محتوای گفتگوی طرف مقابل را دقیق شنیده است. گام دوم اعتباربخشی که بین دو شکاف پل ایجاد میکند. که براساس کار بابر (1958) و مطالعات او در موردغیر ممکن بودن ادارک محض، پایه ریزی شده است (ادراکات وابسته به تعبیر و تفسیر دنیای درون روانی فرد هستند)، بابر اعتبار بخشی را به عنوان شیوه ای که در آن ضرورتی جهت تأیید دیگری نیست، اما به واقعیت قابل درک بودن معروف است، تدوین کرده که وابسته به چهار چوب و بافت درون فرد است. اضافه شدن بخشهای عاطفی و همدلی در این فرآیند براساس کارهای ‌هافمن است ایماگوتراپی بین دو سطح همدلی تمایز قائل شده است، همدلی شناختی و همدلی پیش بین. در گام سوم به زوجین کمک می‌شود که گفتگوی خود را ساختارببخشند. زوجین گفتگوی با ساختار خود را شروع میکنند. سطوح گفتگوی زوجین براساس سطح هنری است که دلگیر کننده است و براساس سه گام قبلی ترکیب شده و یک جریان تازه ای که تعاملات در آن همزیستانه نیست، به وجود می‌آید، گفتگوی زوجین ساختار اساسی برای مداخله در ایماگوتراپی است (برگر و‌هانا،1999). بنابراین پژوهشگر درصدد بیان این مساله است که آیا درمان ایماگوتراپی بر نشانگان دیابت، افسردگی، رضایت زناشویی، کانون کنترل سلامت زنان متاهل مبتلا به دیابت نوع دوم اثر بخش

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
مداحی های محرم