وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه بررسی اثر راهبردهایِ کنارآمدن با فشارِ روانی(بر اساسِ مدلِ لازاروس)

ره هیجان‌ها در موقعیت­های آموزشی بر بنیادهای نظری مرتبط بر الگوی اثرگذاری هیجان‌ها بر موقعیت‌های آموزشی متمرکز است. نظریه کنترل ـ ارزش یک دیدگاه شناختی اجتماعی درباره انتظارات فراگیران و معلمان فراهم می­آورد. این نظریه مفروضه­های رویکردهای نظری کنترل-ارزش را انسجام می­بخشد. در این نظریه فرض می­شود که ارزیابی­های کنترل و ارزش مرتبط با یادگیری، آموزش و پیشرفت در پیش ­بینی الگوی تجارب هیجانی فراگیران و معلمان دارای اهمیت بالایی است (مگنو[20]، 2010).
رویکردهای درمانی مختلفی به طور گسترده در زمینه درمان و بهبود بخشیدن به سلامت روانی افراد به کار رفته‌اند، یکی از این رویکردها رویکرد آموزشی خودکنترلی می باشد که در افزایش سلامت روانی و درمان برخی از اختلالات اعصاب و روان می‌تواند موثر باشد. گرانت[21]، استینسون[22] و هارفورد[23](2001)  خودکنترلی را به عنوان یک فرآیند شناختی- رفتاری برای شناسایی راه حلهای موثر برای حل مشکلات خاص که افراد در زندگی روزمره با آن مواجه می شوند، تعریف می کنند. این فرآیند، انواع پاسخهای بالقوه موثر برای سروکار داشتن با موقعیت مسئله ساز را در دسترس  قرار می­دهد و احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ از میان این راه حل های متناوب را افزایش می دهد. طبق مدل دی زوریلا، پیامدهای حل مسئله در جهان واقعی عمدتاً بوسیله دو فرآیند عمده نسبتاً مستقل یعنی گرایش به مسئله و حل مسئله تعیین می شود. نتایج پژوهش های مختلف حاکی از آن است که سازش یافتگی اجتماعی، تحت تأثیر تفکر مبتنی بر حل مسئله اجتماعی است؛ به عبارت دیگر، غنی سازی محیط اجتماعی از لحاظ مهارت های حل مسئله اجتماعی، می تواند سبب شکل گیری سازگاری اجتماعی شود (تگلاسی و راتمن[24]، 2001). محققین بسیاری (هاروی، فلچر و فرنچ[25]، 2001؛ پاکسلاتی و کلتیکانگاس-جاروینن[26]،2000) معتقدند که الگوهای نادرست در پردازش اطلاعات اجتماعی، راهبردهای حل مسئله اجتماعی و استدلال اجتماعی در شکل گیری سازش نایافتگی، نقش عمده ای ایفا می کنند.
نقش نظریه انسجام اجتماعی[27] و نظریه تعامل نمادین[28] در فراهم آوردن برخی زمینه های نظری اولیه درباره قلمرو مطالعاتی حمایت اجتماعی اجتناب ناپذیر می باشد. نظریه انسجام اجتماعی توضیح می دهد که مشارکت در یک جامعه منسجم، افراد را در برابر کارکردهای مختل کننده و آشفته حمایت می کند (پیرخائفی، 1393). طبق نظریه تعامل نمادین، مشارکت در روابط اجتماعی، به ویژه مشارکت در روابط نزدیک و قوی، با فراهم آوردن بستر لازم برای شکل گیری هویت های ثابت و ادراک از خود مثبت، بر بهزیستی روان شناختی اثرگذارند (تویتس[29]، 1995).

بیان مسئله

در نظریه تبادلی استرس و مقابله[30] (لازاروس و فولکمن، 1984)، راهبردهایِ کنارآمدن با فشارِ روانی به چگونگی رابطه بین فرد و محیط اطلاق می شود (مک کانی ـ راسل و سالیوان[31]، 1999). در این مقابله یا کنارآمدن، عوامل گوناگونی می توانند موثر باشند که خودکنترلی، حمایت اجتماعی و سلامت روان از آن جمله اند. در پژوهش حاضر بر بررسی رابطه خودکنترلی و راهبردهایِ کنارآمدن با فشارِ روانی مبتنی بر مدل لازاروس پرداخته می شود و همچنین رابطه راهبردهایِ کنارآمدن با فشارِ روانی  با سلامت روانی از طریق حمایت اجتماعی مبتنی بر مدل آدلر مورد بررسی قرار می گیرد.
حمایت اجتماعی به میزان برخورداری از محبت، مساعدت و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد اشاره دارد (کوب،1986) یافته­ های تحقیقات مختلف نشان می­دهد که استفاده از حمایت اجتماعی مختلف با افزایش و یا کاهش سطوح استرس ارتباط دارند. لذا یک رویکرد ترکیبی که شامل برنامه ­های مبارزه با استرس و حمایت اجتماعی است، می­بایست به­عنوان یک برنامه عملی در کاهش استرس مورد ارزیابی قرار گیرد (کسلوایتز، 1989).
مفهوم خودکنترلی[32] که در سال (1974) توسط اشنایدر[33] گسترش یافت، به این معنی است که یک شخص در مقابل امیال خود چه قدر انعطاف​پذیر یا چه قدر پایدار است (کاشال و کوانتس[34]، 2006). خودکنترلی عبارت است از تعارض درون فردی بین منطق و هوس، بین شناخت و انگیزه و بین برنامه ریز درونی و عمل کننده درونی، که غلبه قسمت اول هر کدام از این زوج ها بر قسمت دوم است (راچلین[35]، 1995). وجود خود کنترلی برای موفقیت در بسیاری از حوزه​های زندگی بسیار حساس و ضروری است. خود کنترلی به نظر می​رسد حتی پیش​بین بهتری برای سلامت روان می​باشد (داکورث 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی اثر بخشی تحلیل رفتار متقابل بر تعارضات زناشویی، سبک های عشق ورزی، هوش هیجانی

دکتر فرانکل به نقل از نیچه «کسی که چرایی زندگی را یافته، با هر چگونگی نیز خواهد ساخت» (ویکتور فرانکل[6] ،ترجمه، نهضت صالحیان، مهین میلانی، 1393). این هدف اصلی آموزش تحلیل رفتار متقابل است.

1-2-اهمیت و ضرورت پژوهش

 

1-2-1-اهمیت پژوهش

امروزه رویکرد ها ی گوناگونی برای درمان و مهار مشکلات خانواده بوجود آمده است که بیشتر آنها خانواده را به عنوان یک سیستم و ساختار پیچیده مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. در این میان دید گاه تحلیل رفتار متقابل از چند جهت قابل تامل و توجه بیشتر می باشد. نخست آنکه این دیدگاه به عنوان رویکرد روانکاوانه نوین توانسته است در بین دیدگاه های سیستمی جایگاه شایستهای داشته باشد و هم در دیدگاهای تحلیلی. از این رو می توان با اطمینان خاطر بیشتری از آن در پیشگیری و درمان مشکلات و اختلال های رفتاری و ارتباطی درون نظام خانواده استفاده کرد (جیمز هوریتز[7] ؛ترجمه، زیارتی، تبریزی، کریمی، 1390).
نیاز و تمایل[8]به ارتباط و تعامل با همنوعان، نیازی قدرتمند[9]و جهان شمول[10]در میان انسانها است (هارجی و دیکسون، 2004). انسانها نیاز دارند که رابطه با همنوعان خود و مخصوصاً افراد نزدیک را شروع کرده و آن را رشد دهند. تعامل و عمق بخشی به رابطه برای انسانها لذت بخش است (گابل و شین2000). در صورتی که انسانها قادر نباشند ارتباطی با معنا با دیگران برقرار کنند، احساس تنهایی[11]، ناخوشحالی[12] و افسردگی در آنها ایجاد خواهد شد (ویلیامز وزادیر[13]، 2000) ارتباط با دیگران اساس شکل گیری هویت است. «خود»[14]پدیده ای مستقل که به خودی خود شکل بگیرد نیست. خود از طریق تعامل با دیگران به وجود می آید (هارجی و دیکسون، 2004). در حقیقت می توان گفت که انسان شدن انسانها حاصل تعامل با دیگران است. از سویی یکی دیگر از ویژگی های ارتباط عامل گسترش روابط صمیمی بوده و درسطح کاربردی، به زوجها اجازه می دهد که مشکلاتشان را مورد بحث قرار داده و حل کنند. ارتباط همچنین عاملی برای تبادل اطلاعاتی بین زوجها است. همسرانی که نمی توانند احساساتشان را برای یکدیگر بیان کنند، در بحث بر سر مسائل جنسی مشکل خواهند داشت گاهی برای حل مشکلاتشان به سرزنش یکدیگر می پردازند که این عمل باعث می شود دامنه مشکلات آنها گسترش پیدا کند. زوجهایی که نمی توانند عدم توافق را به توافق تبدیل کنند، اغلب گرفتار چرخه ای از گرفتاریهای پایان ناپذیر می شوند که برای سالها تکرار می گردد. درمانگران به اتفاق عقیده دارند که مشکلات ارتباطی شایعترین مشکل ارتباطی و مخرب ترین مشکل ازدواج های شکست خورده است (جکو بسن، وادرون و مور[15] 1980)
ارتباط سالم می تواند مشکلات انسانها را التیام بخشد .به منظور بهبود وضعیت ارتباطی زوجها باید به آنها کمک شود تا در یابند که ارتباط متشکل از مجموعه مهارتهایی است که قابل یاد گیری هستند . این مهارتها می توانند به صورت گروهی و یا در کارگاههای آموزشی آموخته شوند (کرواو ریدلی[16]، 1990). در این آموزشها، آموزش مهارت ارتباط[17]، آموزش تبادل رفتاری[18]، آموزش حل مساله[19]، و آموزش حل تعارض[20] می باشد (ترانبام و هرزینگ[21]،1998). در سال 1965 گریکوری بیتسون عنوان کرد که خانواده های مختل، دارای ارتباط مختل هستند. بعدها ویرجینیا سیتیر (1983)، خانوده درمانی بر اساس رویکرد ارتباطی را توسعه داد. یکی از کمک های سیتر، تمرکز بر تغییر الگو های ارتباطی خانواده به عوض درمان شخصیت بود. بعد از آن اریک برن (1961)،پایه گذار مکتب تحلیل رفتار متقابل، درمان را بر مراوده ها و تبادلات رفتاری و عاطفی بین انسانها متمرکز نمود و به طور گسترده به شرح بازیهایی که برای جلب توجه و کسب صمیمیت انجام میشوند پرداخت. او الگو های ارتباطی حالات من را ترسیم کرد
اریک برن ارتباط بد را به عنوان «مراوده های متقاطع» و ارتباط خوب را «حرکت به سمت مراودات مکمل تلقی کرد». آموز

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان

آزمون- پس­آ­زمون بین گروه­های آموزش ذهن آگاهی و گواه در متغیرهای ذهن آگاهی و ابراز وجود و اضطراب امتحان تفاوت معنی­داری وجود دارد ، روش آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ذهن آگاهی ، افزایش ابراز وجود و اضطراب امتحان مؤثر بود.
باباپور، پورشریفی، هاشمی و احمدی (1391) به بررسی {رابطه مؤلفه­های فراشناخت و ذهن آگاهی با باورهای وسواسی دانش­ آموزان} پرداختند. نتایج همبستگی نشان داد تمام ابعاد فراشناخت با باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار دارد، اما ازمؤلفه های ذهن آگاهی، توصیف تجارب درونی، عدم واکنش به تجارب درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی رابطه منفی و معنی­دار با باورهای وسواسی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد متغیرهای کنترل ناپذیری افکار، خودآگاهی شناختی و توصیف تجارب درونی به طور معناداری تغییرات باورهای وسواسی را تبیین می­ کنند.
در برخی دیگر از پژوهش­های انجام گرفته مطرح شده است که محققین و صاحب­نظران در مدیریت و رهبری سازمانی نیز مدتی است که در اندیشه بررسی استفاده از مفهوم ذهن­آگاهی در مباحث مختلف این حوزه هستند. به طور واضح ، موضوعات مدیریت استرس و رهبری بر خود در مدیران و کارکنان می‌توانند نزدیک‌ترین موضوعات به ذهن­آگاهی باشند. اما برخی محققان، ذهن آگاهی را پیش نیاز حل مسایل سازمانی، درک صحیح شرایط محیطی ، شناخت صحیح از نقاط قوت و ضعف سازمان و عاملی مهم در ثبات فکری و تفکر کارکنان می‌دانند. از این­رو ، در تحقیق حاضر به «بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت» پرداخته شده است تا از این طریق بتوان به میزان اثربخشی روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی نائل آمد. بنابراین، سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح می­شود:
به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟
با تأکید بر سؤال اصلی می­توان سؤالات فرعی را به شرح زیر مطرح کرد:
به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس­های ماهیت شغل کارکنان شرکت  بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟
به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس­های سازمانی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟
به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس­های محیطی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
از آنجایی که بخش عمده‌ای از افراد هر جامعه را جمعیت شاغل تشکیل می‌دهند، از این­رو ، ضروری است تلاش­های فزاینده‌ای برای کاهش استرس شغلی این افراد صورت گیرد. این وضعیت در کشور ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است ، زیرا صنعتی شدن کشورهای در حال توسعه منجر به تغییرات سریعی در محیط­های اجتماعی می‌شود و این وضعیت، زمینه‌های افزایش استرس شغلی را به وجود می‌آورد. در مواقعی که استرس شغلی افزایش می‌یابد ، نه تنها اختلالات جسمانی عارض می‌شود ، بلکه واکنش‌های روان‌تنی به­عنوان پاسخی در برابر استرس­های شغلی آشکار می‌گردند و در نهایت کارکردهای اجتماعی نیز مختل می‌شود. تاکنون از سوی مسئولان طب صنعتی و بهداشت شغلی، شناسایی و مهار آن دسته از عوامل روانی- اجتماعی محیط کار که آثار نامطلوب بر سلامت دارند ، مورد توجه قرار نگرفته است و تنها روان‌شناسان کار و سازمانی توجه خاصی را به این عوامل مبذول می­دارند. این افراد با تأکید بر اصول روان‌شناسی کارکنان اعتقاد دارند که شناسایی عوامل زیستی ، روانی و اجتماعی تشدید کننده استرس شغلی، می‌‌تواند اطلاعات مفید و گرانبهـایی را در اختیار مدیریت منابع انسانی قرار دهد (خواجه­پور، 1389).
با این حال، عوامل زیستی، روانی و اجتماعی مرتبط با بهینه سازی مصرف سوخت را نمی‌توان تنها در محدوده‌های خاصی در محیط کار و ساختار شغلی بررسی کرد و باید عوارض آن را در ساختارهای اجتماعی

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه برررسی رابطه بین استرس و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود


1-3)سوالات تحقیق:
1-3-1)سوال اصلی تحقیق:
آیا بین استرس شغلی و فرسودگی شغلی  در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟
1-3-2)سوالات فرعی تحقیق:
آیا بین استرس مساله محور و فرسودگی شغلی  در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد؟
آیا بین استرس هیجان محور و فرسودگی شغلی در اداره آموزش و پرورش شهرستان لنگرود رابطه ای وجود دارد
 1-4) اهمیت و ضرورت تحقیق:
نظر به اهمیت استرس در زندگی افراد و حیات سازمانها و همچنین مشکلات و مسائلی که سازمانها از بابت استرس درگیر آن هستند به ما این اجازه را می دهد که به بررسی مدیریت استرس شغلی بپردازیم چرا که یکی از علت هایی که سازمان متقبل هزینه های مستقیم میشود ،استرس یا فشار ناشی از شغل است.لذا انجام پژوهش در این زمینه علاوه براینکه توجیه اقتصادی دارد توجیه علمی نیز خواهد داشت و آن هم این است که یکی از مشکلات مربوط به سازمانها را بررسی و حل می کند.
ضرورت مکانی،زمانی و موضوعی تحقیق ایجاب می کند که برای بررسی این موضوع به سراغ اداره آموزش و پرورش برویم زیرا بخش آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان عظیم در سطح کشور به دلیل ارتباط مستقیم با آموزش و پرورش انسانها یکی از مهمترین حوزه­های توسعه پایدار در جوامع بشری به شمار می­رود و تحقق این امر نیازمند آموزش­دهندگانی همگانی سالم، شاداب و با انگیزه کاری بالا است.
فرسودگی شغلی در آموزش و پرورش از دو جنبه دارای اهمیّت است: نخست سلامت روانی فرد را تحت تأثیر قرار می­دهد و باعث رضایت از شغل، غیبت از شغل و تغییر شغل می­گردد. دوم آن که سطح کیفی آموزش و پرورش را کاهش می­دهد. بنابراین شناخت راههایی برای پیشگیری و کاهش استرس و فرسودگی شغلی، باعث بالا بردن سطح بهداشت روانی افراد و بهترشدن سطح کیفی آموزش و پرورش، و افزایش کارایی خواهد شد.
در واقع یکی از عارضه های زندگی به سبک مدرن وجود استرس در محیط کار است.استرس شغلی یک دلیل عمده برای کاهش تولید،غیبت کارکنان  و فروپاشی و بهم ریختگی سازمانهاست.اضافه کاری زیاد،ناکافی بودن آموزش های لازم،از دلایل پنهان ترک شغل استکه معمولا در اثر استرس زیاد بوجود می آید.استرس شغلی امروزه به مسئله ای شایع و پرهزینه در محیط های کاری تبدیل شده است به گونه ای که اغلب پژوهش های اخیر به آن اختصاص یافته است.)اسمیت و همکاران 2011)
استرس عامل مهمی در بسیاری از آسیب های روانی و اجتماعی است که آسیب های روانی ناشی از آن با مدیریت استرس و استفاده از روش های مقابله ای تقلیل پذیر است.شناخت استرسهای شغلی و عوامل بوجود آورنده ی آن از این رو حائز اهمیت است که می تواند سلامت جسمی و روانی نیروی کار را مورد تهدید قرار دهد.(موسوی نسب و همکاران 1385) و کارکرد اجتماعی آنها را مختل کند که تهدیدی جدی برای عملکرد و بهره وری سازماها محسوب می شود.
استرس واکنش فرد در حوزه های اجتماعی ،روانشناختی،جسمانی ، خانوادگی را دچار اختلال می کند و نارضایتی حرفه ای، کاهش تولید،افزایش خطاها، کاهش قدرت تصمیم گیری و کندی زمان واکنش را پدید می آورد.تکنیک های مدیریت استرس می تواند از طریق کاهش سطح استرس فرد به کاهش تاثیر استرسها کمک کند.مدیریت استرس حس کنترل، خودکارآمدی،عزت نفس،مقابله کارآمدو حمایت اجتماعی در افراد را افزایش دهد.این امر تغییرات حالات خلقی را کاهش داده و کیفیت زندگی کاری را ارتقا می دهد.
عوامل استرس زا در سازمانها و تداوم آنها باعث بروز پدیده ی فرسودگی شغلی در افراد می شود که بر زندگی فردی و کاری فرد اثر منفی دارد.اما این امر میتواند با تکنیکهای درست و به موقع مدیریت استرس و بکار گیری روش های مقابله ای کنترل شده و اثرات فرسودگی شغلی در ساز

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه ارتباط هوش هیجانی، سبک های مقابله ای با تنظیم دشواریهای هیجانی

اد جامعه مانند دانشجویان بیشتر درگیر روابط اجتماعی هستند و بر این اساس آنها دچار هیجانات بیشتری در روابط با افراد مختلف می شوند. همچنین این گروه با تنش های بیشتری مواجه هستند، استرس های بیشتری را تجربه می کنند و در روابط اجتماعی خود نیازمند داشتن مهارت ها و توانایی های بهتر برای کنار آمدن با این گونه شرایط هستند. از طرفی در سال های اخیر هوش هیجانی و نقش آن در بسیاری از مولفه های روان شناختی مورد بررسی قرار گرفته است.  نقش هوش هیجانی در تنظیم هیجانات غیر قابل انکار می باشد.  اما سئوالی که این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آن است، اینست که، رابطه مولفه هوش هیجانی با سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در گروه دانشجویان چگونه است ؟

  • ضرورت پژوهش

در کشور ما دانشجویان قشری بزرگی از جامعه را شامل می شوند. دانشجویان با توجه به شرایط خاص منجمله قرار داشتن در سن جوانی، مواجه بودن با شرایط استرس زا مثل امتحانات، دوری از خانواده و زندگی کردن در خوابگاه و  همچنین قرار داشتن در سن ازدواج و تشکیل خانواده، می توان گفت نیازمند مطالعات بیشتر جهت حفظ سلامتی و بالا بردن توانایی های روانی هستند. با توجه به اینکه محیط های دانشجوی محل متنوعی از تیپ های شخصیتی، اقوام و فرهنگ های مختلف هستند، داشتن توانایی های خاص برای کنار آمدن با این محیط ها لازم به نظر می رسد. چالش های دوران دانشجویی  می تواند منابعی از اضطراب را برای آنها فراهم آورده و سلامت آنها را به خطر اندازد و باعث افت تحصیلی گردد(بهرامی، 2006). سپهر آذر (1391) در بررسی خود بر روی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی نشان داد که هوش هیجانی با ابعاد سبک های مقابله ای رابطه دارد. او گزارش داد که هوش هیجانی می تواند باعث بهبودی وضعیت سلامت روان و تحصیلی دانش آموزان گردد. از طرفی نشان داده شده است که مولفه های هوش هیجانی و سبک های مقابله ای می توانند ارتباط بین فشار های زندگی و سلامت روانشناختی را تعدیل نموده و افراد را در برابر فشار های روانی مصون نگه دارند و از بروز مشکلات روانشناختی پیشگیری کنند(مایر وسالوی،2001؛سیاروچی، دیان و اندرسون، 2002). کنترل هیجانی یکی از خصیصه های هوش هیجانی است. طبق مدل دشواری تنظیم هیجانی، تنظیم هیجانی فرآیندی منحصر به فرد و یگانه برای تعدیل تجربه هیجانی به قصد دستیابی به مطلوبیت اجتماعی و قرار گرفتن در یک وضعیت جسمانی و روانی آماده، برای پاسخگویی مناسب به تقاضاهای درونی و بیرونی است. تنظیم هیجانی به منظم کردن و تنظیم فرایندهای احساسی در راستای عملکرد تطبیقی اطلاق می شود. بنابراین، بینظمی احساسات، به فرایندهای تنظیمی اطلاق می شود که در نهایت عملکرد تطبیقی را مختل می کنند(هوانگ،2006). اما اهمیت پرداختن به این موضوعات در گروه دانشجویان ار می توان شامل این دانست که، دانشجویان بخاطر داشتن حضور در شرایط و محیط های دانشگاهی همواره با روابط اجتماعی در گیرند. محیط های دانشگاهی بخاطر حضور افرادی با نژاد ها و فرهنگ های متفاوت باعث شده است که دانشجویان هیجانات متفاوتی را در روابط خود تجربه کنند که نیازمند داشتن مهارت تنظیم این هیجانات باشند. همچنین در چنین محیط های دانشجویان لازم است مهارت های لازم با رویداد های اضطراب آور و استرس آور را داشته باشند. دانشجویان بعنوان مرکز علمی و پیشرفت کشور به حساب می آیند که بررسی نیاز های این گروه مترداف پیشرفت علمی و اجتماعی جامعه است. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین سه متغیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی در دانشجویان انجام گرفت تا اینکه بتواند تبیین درست از  ارتباط سه متعیر هوش هیجانی، سبک های مقابله ای و دشواریهای تنظیم هیجانی را به ما ارائه دهد. تبیین ارتباطی این سه متغیر در دانشجویان می تواند بینش بخش برنامه ریزی های خرد و کلان در راستای سلامت روان این گروه باشد.

 
مداحی های محرم