وبلاگ

توضیح وبلاگ من

" دانلود منابع پایان نامه ها | ۲-۲-۵) رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی – 5 "

 

تاریخچه تحقیقات در زمینه حسابرسی را می توان به ۲ دسته اصلی تقسیم کرد. تحقیقاتی که از دیدگاه تقاضا کنندگان صورت گرفته است. و تحقیقاتی که از دیدگاه عرضه کنندگان به عمل آمده است. تحقیقاتی که از دیدگاه متقاضیان خدمات حسابرسی صورت گرفته عمدتآ با عواملی سروکار دارند که بر استفاده کنندگان گزارشات حسابرسی از جمله سهام‌داران، مراجع قانونی، و اعتبار دهندگان و صاحبکاران تآثیر می‌گذارد. برعکس، تحقیقاتی که از دیدگاه عرضه کنندگان خدمات حسابرسی صورت گرفته عمدتآ با عواملی تآکید می‌کنند که بر توانایی‌های حسابرس در ارائه حسابرسی با کیفیت بالا تآثیر می­ گذارد. سایر مطالعات تجربی کیفیت حسابرسی،همبستگی بین دو عضو کیفیت حسابرسی (یعنی حسن شهرت حسابرس، و توانایی نظارت حسابرس) یا روابط بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولات آن (نظیر اعتبار اطلاعات و کیفیت اطلاعات) را بررسی می­نمایند. بخش های فرعی که در ادامه تشریح می­شوند به بررسی مباحث بنیادین روابط پیش ­بینی شده بین ویژگی­های متنوع شناسایی شده در چارچوب­کیفیت­حسابرسی می پردازند.

 

۲-۲-۳) تقاضا برای کیفیت حسابرسی

 

تقاضا برای حسابرسی پیش از تدوین قوانین و مقررات وجود داشته است. برای مثال، بنستون[۵] (۱۹۶۹) می‌گوید که ۸۲ درصد شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورک قبل از تدوین قوانین ومقررات اوراق بهادار در سال های ۱۹۳۳ و۱۹۳۴حسابرسی می شده اند. ‌بنابرین‏، منطقی است تا صرف نظر از وجود قوانین و مقررات، درباره نقش اقتصادی حسابرسی، که باعث ایجاد تقاضا برای کیفیت حسابرسی شده است، بحث نماییم. فرضیه اصلی تحقیق درباب تقاضا برای کیفیت حسابرسی از عدم تقارن اطلاعات بین ‌گروه‌های درون شرکتی و سرمایه گذاران ناشی می­ شود. از آنجا که بحث قیمت گذاری سهام شرکت مطرح می‌باشد، حسابرسی یکی از راه های مشخص کردن اعتبار اطلاعات صورت­های مالی است. فرضیه ­های متعددی در این باره وجود دارد که چگونه شهرت حسابرس (ادراک سهام‌داران از کار حسابرسی) می ­تواند به عنوان نشانه­ای برای کیفیت اطلاعات به کار رود. تحقیقات انجام شده چنین مطرح می­ کند که “حسابرسی با کیفیت بالاتر«دقت اطلاعات تهیه شده را بهبود می بخشد و به استفاده کنندگان به خصوص سرمایه گذاران فرصت می­دهد با اعتماد بیشری وضعیت­مالی و نتایج عملکرد شرکت را مورد تجزیه وتحلیل نمایند بر اساس نظریه تقاضا، شرکت­ها با روی آوردن به حسابرسانی که نام معروفتری دارند می­کوشند نشان دهند که کیفیت اطلاعات صورت­های مالی آن ها مطلوب­تر است. نیاز به حل تناقضات نمایندگی نیز محرک دیگری برای تقاضای­حسابرسی با کیفیت بالا است. نا متقارن بودن اطلاعات بین صاحب سرمایه (ذینفعان) و نماینده (مدیر) موجب بروز اغتشاش ذهنی می­ شود. و این نگرانی را پدید ‌می‌آورد که نماینده، منافع شخصی خود را به هزینه صاحب سرمایه دنبال می­ کند بر اساس تئوری نمایندگی، صاحب سرمایه و نماینده ‌به این نتیجه می‌رسند که به نفع هر دو طرف است که اغتشاش ذهنی کاهش یابد. لذا ترتیباتی را دنبال می‌کنند که منافع شخصی آن ها را هم‌راستا سازد. یکی از این ترتیبات، حسابرس مستقل است که ابزاری نظارتی برای بهبود اطلاعات درباره وضعیت و عملکرد مالی شرکت و افزایش تقارن اطلاعات است. هر چه تناقض نمایندگی بین مدیران و صاحبان سرمایه بزرگتر باشد، هزینه های نمایندگی بیشتر و نیاز به حسابرس مستقل با کیفیت بالا افزون تر خواهد بود (علوی طبری و همکاران، ۱۳۸۸،ص ۲۵).

 

۲-۲-۴) عرضه کیفیت حسابرسی

 

پژوهش در باب کیفیت حسابرسی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عرضه کیفیت حسابرسی توسط مؤسسات حسابداری رسمی تحلیل کرد. بخش دیگری از پژوهش‌های انجام شده درباره کیفیت حسابرسی برعرضه حسابرسی با کیفیت مطلوب به وسیله حسابرسان مستقل متمرکز بوده است. برای مثال داتار و همکارانش[۶] (۱۹۹۱) بیان کردند که پیش‌بینی اولیه­ طرف تقاضا این است که صاحبکاران پرریسکتر،حسابرسان با کیفیت تر را انتخاب ‌می‌کنند اما فلتهام و همکارانش[۷] (۱۹۹۱) بیان کرده‌اند که پیش‌بینی داتار و همکارانش را باید با توجه به افزایش هزینه تفاضلی حسابرسی با کیفیت تر تحلیل کرد (حساس یگانه ‌و قنبریان، ۱۳۸۵،ص ۱۳).

 

تحقیقات نشان داده است که ساختارموسسه حسابرسی نیزبرکیفیت حسابرسی اثردارد. ‌بر اساس این تحقیقات کیفیت حسابرسی درموسسه هایی که ساختار ­قوی­تری در استفاده از روش های­حسابرسی دارند،با سایر مؤسسه‌ ها تفاوت دارند. ادغام مؤسسه‌­های حسابرسی و یکسان شدن روش های مورد استفاده در مؤسسه‌ های مختلف این فرضیه را کم اهمیت ساخته است.بیشتر محققان این نظریه را مطرح کرده ­اند که به طور کلی،رابطه مستقیمی بین کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی وجود دارد و اگر مؤسسه‌ های بزرگ حق الزحمه بیشتری به صاحبکار تحمیل می‌کنند ‌به این معنی است که کیفیت خدمات حسابرسی آن ها مطلوب تر است. تحقیقات،البته این فرضیه را نیز مطرح ‌کرده‌است که مؤسسه‌ های بزرگتر به دلیل تجربه بیشتر و ساختار مناسبترمی توانند بخشی از صرفه اقتصادی خود را به مشتری منتقل کنند و حق الزحمه کمتری از صاحب کار بگیرند (علوی طبری و همکاران، ۱۳۸۸،ص ۲۶).

 

۲-۲-۵) رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی

 

همان‌ طور که در قسمت­ های قبلی بحث شد، کیفیت حسابرسی را در دو بخش یعنی توانایی نظارت حسابرس و حس شهرت حسابرس، تعریف نمودیم .توانایی نظارت حسابرس به توانایی حسابرس برای بهبود کیفیت اطلاعات و اثبات مشکلات اندازه گیری مستقیم مربوط می شود. حسن شهرت حسابرس بر مبنای شناخت ذی نفعان قرار دارد. از دیدگاه نظری چندین دلیل برای رابطه مستقیم مورد انتظار بین حسن شهرت حسابرس،که شاخص آن اندازه مؤسسه‌ حسابرسی ‌می‌باشد،وتوانایی نظارت­حسابرس وجود دارد. حسابرسان بزرگتر، صاحبکاران بیشتری دارند واین امر موجب وقوع زیان های بیشتر ‌از عملکرد حسابرسی با کیفیت می شود. همچنین دی آنجلو استدلال می‌کند که هزینه های ارزیابی کیفیت سبب می­گردد تا حسابرسان در یکنواخت نمودن سطح کیفیت متخصص گردند. مؤسسه‌ های حسابرسی بزرگ در واکنش به هزینه های ارزیابی وهزینه های کاهش استقلال ایجاد شدند. از این رو بر اساس استدلال دی آنجلو استقلال حسابرس از کیفیت حسابرس مشتق می شود.

 

یک استدلال مرتبط اما متمایز، این است که مؤسسات حسابرسی می‌توانند درمقام مقایسه با مؤسسات کم اعتبارتر وکوچک ترحسن شهرت بیشتری را وثیقه گذارند و با احتمال کمتری از اشتباهات با اهمیت با مخاطره دعوی حقوقی چشم پوشند. سایر استدلال ها به قابلیت استفاده از منابع مربوط می شود. برای مثال دوپاچ و سیمونیچ[۸] (۱۹۸۲) استدلال می‌کنند که کیفیت حسابرسی تابعی از تعداد رویه های حسابرسی انجام شده و تعداد حسابرسان می‌باشد و مؤسسات حسابرسی بزرگ به طور واضح منابع بیشتری را برای هدایت آزمون های حسابرسی دارند به هر حال، به کارگیری منابع برای بالا بردن کیفیت حسابرسی از قابلیت استفاده منابع مهم تر است.

 

در هر صورت دیویدسون و نئو[۹] (۱۹۹۳) بیان می‌کنند که اکثر پژوهش­های تجربی کیفیت، محصول این فرض هستند که حسابرسان بزرگ تر (دارای نام تجاری) در مقایسه با حسابرسان کوچک­تر (فاقد نام تجاری) توانایی نظارت بیشتری دارند.

 

مطالعه ی آن ها یکی از معدود مطالعات تجربی را نمایش می­دهد که این رابطه را مورد آزمایش قرار می‌دهند (مهدوی و کارجوی رافع، ۱۳۸۴،ص ۱۳۴).

" مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۸- تکنولوژی آموزشی کلید یادگیری پایدار – 1 "

 

استفاده از فناوری‌های نوین آموزشی و بهره‌گیری از آن‌ ها در مراکز آموزشی ، هرچند که نمی‌تواند یگانه ابزار مقابله با تهدید‌ها و رهایی از امواج خروشان تغییرات پرشتاب جامعۀ بشری باشد، اما به مؤسسات نوید می‌دهد که با استفادۀ مستمر از این فناوری ، حداقل یگ گام جلوتر از رقبای خود حرکت کنند.

 

۲-۷-۲- مزایای آموزش و یادگیری الکترونیکی در مدارس

 

امروزه با پیدایش آموزش الکترونیکی ، تصورات قبلی در زمینۀ نیاز به امکانات فیزیکی بسیار برای امر آموزش و یادگیری در سطح عمومی و آموزش عالی متحول و دگرگون شده است.اکنون با به صحنه آمدن مراکز آموزش الکترونیکی ، اماکن یادگیری در هر زمینه ای ، برای هر فردی و در هر زمان و مکانی به صورت مادام العمر فراهم است. از جمله مزایای آموزش و یادگیری الکترونیکی این موارد قابل ذکرند:

 

    • کاهش استرس ها و فشارهای روانی در دانش‌آموزان از طریق گسترش یادگیری های تعاملی ،فردی و مجازی؛

 

    • تحقق عدالت آموزشی از طریق گسترش دسترسی به دامنۀ وسیعی از محتوای الکترونیکی ؛

 

    • افزایش مشارکت معلمان و دانش آموزان در فرایند تعلیم و تربیت و تولید محتوای بومی و محلی ؛

 

  • افزایش امکان نظارت و کنترل قیق یادگیری دانش آموزان و ارزشیابی از آموخته های آنان از طریق آموزش و ارزشیابی مجازی و …

 

۲-۷-۳- موانع و چالش های آموزش و یادگیری الکترونیکی

 

مهم‌ترین چالش‌هایی که بر راه آموزش الکترونیکی در ایران وجود دارد عبارتند از :

 

    1. کمبود زیر ساخت‌های فنی و مخابراتی ؛

 

    1. نیاز مخاطبان به سواد رایانه‌ای ؛

 

    1. لزوم تهیه محتوای درسی الکترونیکی ؛

 

    1. محدود بودن مدرسان راغب به کار بردن در این حیطه؛

 

    1. لزوم سرمایه‌گذاری در زمینۀ فناوری اطلاعات ؛

 

    1. نبود نیروی انسانی آموزش دیده و مناسب ؛

 

    1. نبود ارتباط چهره به چهره بین مدرس و دانش آموز ؛

 

    1. بومی نبودن محتوای آموزشی ؛

 

    1. لزوم تأیید محتوای دوره ها توسط سازمان‌ها و ادارات ؛

 

    1. وجود نظام آموزشی متمرکز و ‌یک‌سویه در برنامه‌ریزی‌های آموزشی و درسی ؛

 

  1. نبود شبکه‌ای واحد در سطح کشور ، برا‌ی حمایت و پشتیبانی.

 

۲-۷-۴- تأثیر آموزش الکرونیکی در بهبود آموزش معلمان

 

شواهد به دست آمده بررسی‌های تحقیقاتی نشان از آن دارد که فنون تدریس و نوع تفکر معلمان ، در به کارگیری آموزش الکترونیکی و در نتیجه پیشرفت دانش‌آموزان تأثیر به سزایی دارد .

 

    • دانش معلمان : روش به کار‌گیری آموزش الکترونیکی در کلاس درس تحت تأثیر دانش معلمان دربارۀ موضوع مورد تدریس و نیز ارتباط فناوری اطلاعات با آن قرار دارد. بعضی ‌از معلمان منابع فناوری اطلاعات راکه به موضوع درسی خاصی منوط است انتخاب می‌کنند.

 

    • شواهد نشان می‌دهد ، وقتی معلمان دانش خود را در زمینۀ موضوع درس و شیوۀ یادگیری دانش‌آموز به کار می‌بندند ، به کارگیری فناوری اطلاعات بیشترین اثر مستقیم را بر پیشرفت شاگردان می‌گذارد.

 

    • دانش مربوط به فن معلمی : باورها و ارزش های مربوط به فن آموزش یا روش تدریس معلم نقش مهمی در شکل دادن به فرصت‌های یادگیری از طریق فناوری ایفا می‌کند.

 

    • اعتماد معلمان در به کارگیری فناوری اطلاعات: اگر معلم سازمان‌دهی دانش‌آموزان را بر مبنای فعالیت‌های مبتنی بر فناوری اطلاعات تنظیم کند ، کارایی گروهی و فردی دانش آموزان نیز می‌تواند به موازات آن بیشتر باشد.

 

  • سازمان دهی : اگر معلمان نتوانند تشخیص دهند که اتخاذ رویکرد های جدید تدریس ، طرح درس و برنامه درسی ، از جمله ضروریات تعامل است ، به کارگیری آموزش الکترونیکی در فرایند یاددهی – یادگیری محدود خواهد شد.

 

۲-۸- تکنولوژی آموزشی کلید یادگیری پایدار

 

– گام های اساسی توسعه و تکنولوژی آموزشی

 

گام اول توجه به مخاطب

 

در نگرش جدید آموزشی، شناخت ویژگی‌های مخاطب، تحقیق و بررسی نیازهای آموزشی او، کشف روش‌ها و راه حل‌های تازه آموزشی، توسعه امکانات آموزش فردی و چگونگی فعال کردن مخاطب، از اهمیت خاصی برخوردار است در این راســتا، ایــن نوآوری های آموزشی مطرح است:

 

۱٫ اجتناب از روش آموزش مســتقیم به وســیله معلم و گرایش به سوی روش یادگیری توسط خود شاگرد، به عنوان بازده کلیدی آموزش. توجه به روش یادگیــری ایجاب می‌کند، فعالیت یادگیری را خود شــاگردان انجــام دهند و وظیفه معلــم در این نظام، تنظیم آن گونه تجارب آموزشی اســت که دانش‌آموزان را با مســائل آموزشــی درگیر کند. در این مسیر، برای تنظیم تجارب آموزشــی که به یادگیری پایدار منجر خواهد شــد، معلم آگاه باید خــود، آگاه و متوجه فرهنگ ها، آداب و رسوم و وضعیت زندگی افــراد کلاس و توانایی‌ها و ضعف‌های یادگیرنده باشد.

 

۲٫ دوری از روش آمــوزش یکنواخت و گرایش به ســوی آموزش فعال از طریق:

 

    • تشــکیل گروه هــای کوچــک آموزشی، با توجه به توانایی‌های متفاوت دانش آموزان

 

    • آموزش از طریق هم کلاسی ها

 

    • درگیــر کــردن دانش آمــوزان با مسائلی که خود باید مطالعه کنند.

 

    • فراهم کردن برنامه های خارج از آموزش مدرسه‌ای

 

  • بهره گیــری از امکانــات جامعه بــه عنــوان مرکز منابــع و کانون فعالیت هــای مناســب بــرای یادگیری.

۳٫ دوری از این نگرش که «شــاگرد را جزئی از گــروه دانش آموزان» تلقی می‌کند و گرایش به ســوی نگرشی کــه در آن هر دانش آموز، یک فرد و «شخصیت مستقل» با همه توانایی ها و ضعف هاســت؛ و فراهــم کــردن امکانات یادگیری مســتقل و فردی برای دانش آموزان.در این راســتا، طراحــی و ترویج روش آمــوزش برنامــه ای می‌تواند به عنوان نقطه شروع آموزش دانش آموزان کم کار و بی انگیزه به کار گرفته شود. به نحوی که آن ها را کم کم به فعالیت های منجر به یادگیری ترغیب و تشویق کند؛ ایــن روش بر این نکتــه تأکید دارد که دانش آموز چه کاری باید انجام دهد، نه این که برای دانش آموز چه کاری انجام شده است.

 

پس اگر شرایط و محیط آموزشی فراهم باشــد، دانش‌آموز مــورد توجه خــاص قــرار گیــرد، امــکان فعالیت یادگیری برای او بیشــتر شــود، بتواند روش یادگیری مورد علاقه و متناسب بــا توانایی‌های خــود را پی گیــری کند، و براســاس توانایی‌هایش یــاد بگیرد، مشکلات و موفق نبودن های آموزشی به حداقل می‌رســد، محیط آموزشی پر از تجارب شیرین و یادگیری‌های پایدار می‌شــود و دیگر زنگ پایانی مدرســه به منزله رهایی دانش آمــوزان از زندان نخواهد بود.

 

– گام دوم لزوم توجه به تکنولوژی یادگیری، شرط موفقیت در یادگیری.

" فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۲-۱-۳ اهداف ورزش ایروبیک – 8 "

 

بهتر است با علم جدید در ورزش ایروبیک آشنا باشیم و به سلامتی افراد بیاندیشیم. بیشتر آسیب­های وارده به یک ورزشکار به علت فشار بیش از اندازه روی پاهای او به هنگام ورزش است. ‌بنابرین‏ بهتر است برنامه ای طراحی شود که فشار آن در سطح پایین باشد. ‌به این نوع برنامه ایروبیک با شدت پایین[۶۴] و کنترل شده می­گویند.هنگامی که این روش ابداع شد بعضی­ها عقیده داشتند این نوع ورزش فشار کافی برای ایجاد تناسب اندام را وارد نمی­کند، اما پس از تحقیقات و مطالعات در در دانشگاه فیزیکال فیتنس[۶۵] مشخص شد که اثرات تمرین ایروبیک با شدت پایین بیشتر از تمرین ایروبیک با شدت بالا[۶۶]ست. لازم به یاد آوری است به دنبال این تحقیقات مشخص شد که آسیب­های وارده در تمرین ایروبیک با شدت بالا در طول هشت هفته به مراتب بیشتر از در تمرین ایروبیک با شدت پایین است (همان منبع).

 

۲-۲-۱-۳ اهداف ورزش ایروبیک

 

  1. تقویت سیستم هوازی بدن

با توجه به اینکه دستگاه غالب در این ورزش برای تأمین انرژی سیستم هوازی است در نتیجه کارایی این سیستم برای رساندن انرژی به عضلات و سایر ارگان­های بدن از طریق تکرار تمرین تقویت شده افزایش می­یابد و از این طریق سیستم قلبی عروقی و تنفسی تقویت می­ شود.

 

  1. افزایش استقامت بدن

از آنجا که دستگاه غالب در این ورزش سیستم هوازی است در نتیجه قلب نقش مؤثری را ایفا می­ کند و خون مورد نیاز بدن که حاوی مواد غذایی و اکسیژن است را به عضلات می رساند. با تمرینات منظم و اصولی ایروبیک، ضربان قلب کاهش یافته و قلب قادر است که با تعداد ضربان کمتری، خون مورد نیاز را به عضلات برساند. این عمل از طریق کاهش ضربان قلب و افزایش حجم ضربه ای اتفاق می ­افتد یعنی قلب با هر ضربان خون بیشتری را تلمبه می­ کند. این عمل باعث می­ شود که فرد دیرتر خسته شود و در واقع زمان بیشتری می ­تواند به فعالیتش ادامه دهد. چیزی که در اوایل تمرین برای افراد، سخت و خسته کننده است اما بعد از تمرین امکان پذیر و راحت تر خواهد بود. استقامت یعنی توانایی انجام و تکرار حرکات در مدت زمان بیشتر. و از این طریق استقامت فرد افزایش می­یابد. اگرچه تمرینات ایروبیک به طور کلی باعث افزایش استقامت موضعی در عضلات نیز می­ شود ‌بنابرین‏ تمرینات ایروبیک باعث تقویت هر دو نوع استقامت عمومی و موضعی می­ شود.

 

  1. افزایش کارایی دستگاه گردش خون

همچنان که در بالا توضیح داده شد، تمرین منظم و اصولی باعث افزایش کارایی دستگاه گردش خون از طریق کم کردن ضربان قلب و افزایش حجم ضربه ای خون می­ شود. و این عامل نشان دهنده آمادگی فرد است.در واقع با انجام تمرینات، قدرت عضله قلب افزایش می­یابد و با کارایی بیشتری عمل تلمبه انجام ‌می‌گیرد.از طرف دیگر حفره­های داخل قلب هم بزرگتر شده و قبل از هر ضربه خون بیشتری را در خود جا می­دهد. از این رو قلب با صرف انرژی کمتر، و نیز تعداد ضربان کمتر نیاز عضلات و سایر اندام­ها را به خون برآورده می­ کند. از طرف دیگر ثابت شده است که در اثر تمرینات منظم ایروبیک، تعداد مویرگ­هایی که خون را به سمت عضلات می­برند، افزایش می­یابد.

 

  1. کاهش درصد چربی بدن

از آن جایی که سیستم انرژی هوازی است در نتیجه منبع غالب سوخت رسانی در این سیستم چربی است، هر چقدر این تمرینات تکرار شوند بدین طریق چربی­های بدن جهت تأمین انرژی لازم برای فعالیت، مصرف شده و درصد این منبع تولید کننده انرژی در بدن کاهش می­یابد. ‌بنابرین‏ با انجام این تمرینات میزان چربی­های بدن کاهش می­یابد.

 

    1. پیشگیری از امراض قلبی

 

با توجه به اینکه ریشه اکثر امراض قلبی چاقی است در نتیجه این ورزش از طریق سوختن چربی باعث می­ شود که چربی­های اضافی بدن مصرف شده و امکان ایجاد تصلب شرایین و به طبع آن خطر بروز سکته­های قلبی کاهش می­یابد. ورزش باعث افزایش لیپوپروتیین­های با چگالی بالا[۶۷] در بدن می­ شود. و از این طریق نقش مثبتی را در جهت جلوگیری از امراض قلبی ایفا می‌کند. HDL چربی­های اضافی داخل رگ­های خونی را برداشته و به سیستم دفع منتقل می­ کند تا از این طریق باعث جلوگیری از تصلب شرایین شود. چربی­های منفی یا مضر در بدن را لیپوپروتیین[۶۸] با چگالی پایین می­نامند.که این نوع چربی­ها در اثر کاهش تحرک در بدن زیاد شده و باعث ایجاد بیماری­های قلبی از طریق تجمع در داخل دیواره عروق می شود. ورزش باعث افزایش نسبت HDL به LDL می شود. از طریق خطر افزایش LDL را خنثی می‌کند.

 

  1. پیشگیری از افسردگی

از آنجایی که ورزش ایروبیک با موسیقی همراه است، ورزش گروهی است در نتیجه خسته کننده نیست و فرد همواره شاداب و سرحال خواهد بود. از این طریق ایروبیک می‌تواند درمانی برای بیماری مهلک افسردگی باشد. بعد از تمرین منظم هوازی، هورمونی به نام آندروفین در بدن ترشح می­ شود که این هورمون نشاط آور است باعث احساس شادابی در فرد می­ شود. به تدریج افراد با ادامه تمرینات بیشتر متوجه شادابی خود شده و در اصطلاح به ورزش اعتیاد پیدا ‌می‌کنند که البته این اعتیاد سودمندی­های زیادی برای آن­ها در پی دارد.

 

  1. افزایش تمرکز و هماهنگی عصبی عضلانی

حرکات ایروبیک تا حدودی پیچیده وهماهنگ هستند. ‌بنابرین‏ نیاز به درگیری مغزی هم دارند یعنی فرد باید روی حرکاتی که می­خواهد انجام دهد تمرکز کند و دستوراتی که از طریق عصب حرکتی به عضلات می‌آید بتواند سریع انجام دهد. از این طریق ایروبیک باعث افزایش هماهنگی عصبی- عضلانی می شود.

 

  1. ایجاد تناسب اندام

تناسب اندام یکی از هدف­های اصلی ورزش است و در واقع پاداش ورزش به افراد، علاوه بر موارد قبلی که ذکر شد تناسب اندام است. تناسب اندام فرق یک ورزشکار را از غیر ورزشکار مشخص می­ کند. تناسب اندام یعنی رسیدن به وزن مطلوب و شکل تیپ مزومورف در بدن که در این حالت فرد از بدنی عضلانی با حداقل چربی مورد نیاز برخوردار است. این امر از نظر روانی خیلی به فرد کمک می‌کند و عاملی است برای ادامه تمرین. بدون شک ورزش ایروبیک در ئستیابی ‌به این فاکتور جسمانی از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

  1. اعتماد به نفس

ایروبیک بر پایه آموزش تدریجی حرکات از ساده به پیچیده قرار دارد. هنگامی که شخص می آموزد حرکات پیچیده را انجام دهد، این پیشرفت به او اعتماد به نفس می­دهد که در تمام رفتارهای او مؤثر خواهد بود. به طور کلی هنگامی که فرد از نظر جسمانی، وضعیت مطلوبی داشته باشد، این عامل باعث افزایش اعتماد به نفس او در تمام کارهایش می­ شود.

 

  1. انضباط

شخص در حین اموزش یاد می‌گیرد که اگر کاری را با قانون و اداب خاصی انجام دهد موفق خواهد شد و رسیدن ‌به این برنامه به انظباط نیاز دارد.مفرح بودن این ورزش خود بهترین مشوق برای دادن منظم ان خواهد بود.

 

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | قسمت 9 – 9

«در پایان جنگ جهانی دوم مانند جنگ جهانی اول عدم کفایت و دقت قواعد و مقررات حقوقی موجود را در ارتباط با مسئله رهایی و بازگشت آنان به اوطانشان هویدا ساخت . جنگ با تسلیم شدن بدون قید و شرط آلمان و ژاپن و شکل خاص تسلیم ایتالیا (متحدین) پایان پذیرفت ، ولی در رابطه با بازگشت اسیران دول محور ، اصول مشخص و معینی در نظرگرفته نشد . میلیون‌ها اسیر آلمانی به جای این‌که در تابستان ۱۹۴۵ آزاد شوند و به مملکتشان بازگردند، سالها بعد از تسلیم شدن آلمان در بازداشت متفقین و در اردوگاه های اسیران جنگی و یا در اردوگاه های کار اجباری مشغول انجام کارهای سخت بوده و درشرایط بسیار نامساعدی قرار داشتند و دولت شوروی هزاران آلمانی را تا سال ۱۹۵۵ (یعنی سال ها بعد از خاتمه مخاصمات ) هنوز در بازداشت داشت[۳۱]۱» .

 

پس از قبول قرارداد ۱۹۴۸ ، صحنه های دلخراش متعددی از کشتار جمعی در جهان دیده شده که تقریباً تمام آن ها (و این را نباید یک اتفاق تلقی کرد) در جهان سوم بوده است.

 

«در ۱۹۶۰ در کنگو ارتش ملی این کشور صدها نفر از افراد بالوبا را در ایالت کازایی جنوبی به هنگام بحران عمیق سیاسی داخلی به خاک و خون کشید. در ۱۹۶۵ و ۱۹۷۲ در بروندی گروه اقلیت توتسی که از لحاظ سیاسی مقتدر بودند، گروه هوتو قوم اکثریت را قتل عام کردند و در ۱۹۶۵ سران این قوم تصفیه شدند و در ۱۹۷۲ بین صد تا سیصد هزار هوتو به قتل رسیدند. در ۱۹۷۱، در پاکستان شرقی ارتش این کشور مردمان بنگلادش کنونی را از دم تیغ گذراند. در۷۴ – ۱۹۷۰ هزاران سرخ پوست آشه در پاراگوئه با همکاری رهبران این کشور کشته شدند . در ۷۸-۱۹۷۱ حکومت ایدی امین در اوگاندا هزاران نفر از افراد غیر نظامی را که در بین آنان تعداد بی شماری از مخالفان سیاسی و نیز افراد ‌گروه‌های قومی (الکولی و لانگو) دیده می شدند به قتل رساند. این کشتار بدون تبعیض به گونه ای ارتکاب یافت که از آنچه کشتار جمعی به معنای اخص نام دارد فراتر رفت (هرچند به نظر من نمی توان ویژگی‌های کشتار جمعی را در این حادثه انکار کرد). بین سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۷۸ در کامبوج خمرهای سرخ طرفدار حکومت پل پوت حدود دو میلیون انسان را که در میان آن ها ‌گروه‌های قومی و دینی از جمله شمس ها (اقلیت مسلمان) و کشیشهای بودایی دیده می شدند قتل عام کردند.

 

در ۱۹۸۲ در لبنان شبه نظامیان مسیحی فالانژ با معاونت ارتش اسرائیل در کشتار فلسطینی ها و یا در سریلانکا، خشونت و اعمال کشتار جمعی علیه گروه تامیل به دست سنگال ها (که به نوبه خود قربانی قتل عام تامیل‌ها شدند) ارتکاب یافت. در ۱۹۸۸ در بوروندی باردیگر کشتار هوتوها به دست توتسی ها تکرار شد . در همین سال، ارتش عراق به قتل عام کردها پرداخت و در اتحاد جماهیر شوروی ‌کشمکش‌های خونباری میان ارمنیان و آذری ها رخ داد که در چندین نوبت ‌گروه‌های ارمنی به خاک و خون غلتیدند[۳۲]۱».

 

«در ۹ سپتامبر ۱۹۶۰ ، شورای امنیت سازمان ملل متحد سرگرم بحث درباره مسأله دشوار کنگو بود. همزمان با استقلال این کشور از بلژیک آتش جنگ داخلی که عمدتاًً بیگانگان به آن دامن ‌زده بودند شعله ور شده بود. در این جنگ ، دو نفر از رهبران این کشوریعنی کازاووبو رئیس جمهور و لومومبا نخست وزیر رودرروی یکدیگر قرار گرفته بودند برای پایان دادن به کشمکش داخلی و اعاده نظم و ثبات در کشور فوراً دخالت کند تا بدین ترتیب تلاش‌های جدایی خواهانه را (که خاک کازایی جنوبی در کاتانگا را تهدید می کرد) خنثی سازند. در ماه اوت لومومبا نیروهای ارتش ملی کنگورد (A.N.C) را به خاک کازایی جنوبی که اعلام استقلال کرده بود گسیل داشت. نیروهای ارتش پس از آنکه باکوانگا پایتخت این ایالت را اشغال کردند به مصادره خواربار و خودروهای مردم پرداختند تا خود را برای تصرف کاتانگا که جدایی طلب بود آماده کنند. ولی ارتشیان ‌به این مقدار بسنده نکردند و دست به کشتار مردم با لوبا از اقوام بومی زدند و زنان و کودکان را نیز به طرز فجیعی به قتل رساندند. دبیرکل سازمان ملل متحد، داگ هامرشولد، که بی درنگ از موضوع اطلاع یافته بود اظهار عقیده کرد که چنین اعمالی از مصادیق «شروع به کشتار جمعی» (incipient genoeideofa case ) تلقی می شود.‌در مورد کامبوج نیز موضوع درخور توجه است. در ۱۹۷۹ وقتی جهانیان به قتل عام مردم به دست حکومت پل پوت پی بردند، کشورهای مختلف (کانادا ، نروژ ، انگلستان، ایالات متحده آمریکا و استرالیا) مدارک مشروعی به کمیسیون فرعی سازمان ملل متحد برای پیشگیری از تبعیض و حمایت از اقلیتها تسلیم کردند و از کمیسیون دعوت نمودند تا به بحث درباره مورد جدی نقض حقوق بشر به وسیله حکومت پل پوت بپردازد. کمیسیون، در نهایت ، گزارشی را به تصویب رساند که در آن حوادثی که در کامبوج اتفاق افتاده بود با عبارات «بی نظرانه» بیان شده بود بی آنکه سخنی از کشتار جمعی به میان آید. مسأله به همین جا پایان یافت. اتهام کشتار جمعی نیز که به زبان نماینده شوروی و ویتنام در ۱۹۷۹ به ترتیب در شورای امنیت و مجمع عمومی جاری شد و مجدداً از زبان نماینده ویتنام در ۱۹۸۰در مجمع عمومی شنیده شد طنینی نداشت. بار دیگر این اتهام که انصافاً به نظر من بی وجه نبود تلاشی برای مشروع جلوه دادن مداخله ارتش ویتنام (متحد شوروی) در کامبوج تلقی شد و بدین ترتیب قتل عام مردم بدون کیفر ماند»[۳۳]۱.

 

دانلود منابع پایان نامه ها | ۲-۱-۱۳-مهارت تفکر نقادانه – 4

۳- تأکید افراطی بر جنسیت کودک.

 

۴- قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل.

 

۵- عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت.

 

۶- انتقاد مکرر از رفتارهای کودکان.

 

۷- بیهوده شمردن تخیلات کودکان.

 

۸- عدم شناسایی علایق درونی کودک.

 

۹- عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل.

 

۱۰- تحمیل نقش بزرگسالان به کودک.

 

۱۱- مخالفت والدین با بعضی بازی ها به علت کثیف شدن لباس ها.

 

۱۲- محیط سرد خانواده.

 

۱۳- تبعیض در خانواده.

 

۱۴- اجبار به هم نوایی.

 

۱۵- پاداش.

 

۱۶- قانع بار آمدن کودک.

 

۱۷- تأکید بسیاری به نمره امتحانی.

 

۱۸- ترس از شکست(رضایی،۱۳۸۷).

 

۲-۱-۱۲-۵- باورهای منفی

 

۱- این باور که برای هر مشکلی فقط یک راه حل درست و منطقی وجود دارد.

 

۲- این باور که من قدرت خلاقیت ندارم.

 

۳- این باور که فقط بعضی از افراد قدرت خلاقیت دارند.

 

۴- این باور که من نمی توانم در برابر مشکلاتم کاری انجام دهم.

 

۵- این باور که خلاق بودن یعنی بچه گانه عمل کردن.

 

۶- بزرگ کردن مشکل و این باور که مشکلات بزرگتر از توان ماست(نوری،۱۳۸۹).

 

۲-۱-۱۲-۶- راه کارها و پیشنهادهایی برای خلاقیت کودکان و نو جوانان:

 

۱- والدین به کودکان احترام بگذارند و به توانمندی های آنان آگاه باشند.

 

۲- به آن ها آزادی عمل دهند زیرا ابتکار و خلاقیت کودک غالبا در زمان‌های شکوفا می شود که از آزادی عمل برخوردار باشند.

 

۳- والدین باید به کودکان اجازه دهند به طور خودجوش وخلاقانه به کارهای مورد علاقه خویش بپردازند و با ملایمت و احتیاط فعالیت آنان را هدایت کنند.

 

۴- والدین باید خود به عنوان الگوی خلاق برای فرزندان باشند، زیرا اگر کودکان الگوی خلاق داشته باشند خلاقانه تر عمل می‌کنند.

 

۵- والدین باید نظارت و مراقبت خود را نسبت به فرزندان کاهش دهند.

 

۶- والدین باید فرزند خود را آن گونه که هستند تربیت و آماده کنند نه آن گونه که می خواهند.

 

۷- والدین باید به فرزندان بیاموزند که برای حل مسئله تنها به یک راه فکر نکنند و به دنبال راه های جدید تر و متنوع تر باشند.

 

۸- اگر والدین به خواهند ‌در مورد پیشرفت فرزندان سوال کنند باید سوالاتی را بپرسند که با چرا و چگونه آغاز می شود.

 

۹- والدین به تفاوت های فردی فرزندان توجه کنند.

 

۱۰- از تحمیل یک الگوی خاص بپرهیزند.

 

۱۱- والدین کودکان را به بازی با گل تشویق کنند زیرا گل وسیله سه بعدی است هنگام کار با این وسیله کودک آزادی خلاقانه ای را نسبت به وسایل دو بعدی دیگری نظیر نقاشی و طراحی به دست می آورد(رضایی،۱۳۸۷).

 

۲-۱-۱۳-مهارت تفکر نقادانه

 

۲-۱-۱۳-۱- تعریف تفکر نقادانه:

 

تفکر نقادانه، تفکری است که در جستجوی شواهد، دلایل و مدارک برای یک قضاوت و نتیجه گیری است ویا برای دست یابی به چنین قضاوت و نتیجه گیری خواستار دلیل، شواهد و مدارکی است. در تعریف دیگری مهارت تفکر نقادانه را ‌به این صورت مطرح کرده‌اند: فرایند ی که به بررسی صحت،دقت و ارزش اطلاعات و دانسته ها می پردازد.منظور از نقد کردن، سنجیدن، ارزیابی، مطالعه و بررسی کردن است. و عبارت است از یک فرایند شناختی، فعال، هد فمند و سازمان یافته است که شخص با بهره گرفتن از آن به بررسی افکار و عقاید خود و دیگران ویا مو قعیت های خاص می پردازد و با ارزیابی و تفسیر ماهرانه خود به درک و فهم روشن تر و بهتری دست می‌یابد. تفکر نقادانه، توانایی تحصیل اطلاعات و تجارب است. آ موزش این مهارت نوجوان را قادر می‌سازد تا در برخورد با ارزش ها، فشار گروه همسالان و رسانه های جمعی مقاومت نماید واز آسیب های ناشی از این موارد در امان بماند(نوری،۱۳۸۹).

 

۲-۱-۱۳-۲- اصول تفکر نقادانه:

 

۱- به آنچه گفته می شود، یا آنچه از شما خواسته می شود خوب توجه کنید.

 

۲- آنچه برای شما مشخص نیست سئوال بپرسید.

 

۳- به جز آنچه که می شنوید و به شما گفته می شود ، به جنبه ‌ی دیگر آن موضوع فکر کنید.

 

۴- همه آن چیزی که به شما گفته می شود، یا خودتان به آن نتیجه رسیده اید ارزیابی کنید.

 

۵- والدین فضای نقادی را هم برای خود و هم برای فرزندان ایجاد کنند(رضایی،۱۳۸۷).

 

۲-۱-۱۳-۳- فواید کاربرد تفکر نقادانه:

 

۱- به فرد کمک می‌کند که از میان اطلاعات و پیشنهادات مختلفی که به وی می شود پیشنهادهای سالم را انتخاب کند.

 

۲- به فرد کمک می‌کند تا واقعیت ها را بیابد تا خود را محدود به حدس و گمان نکند.

 

۳- به او قدرت می‌دهد تا اعمال و رفتارهایش را پیش‌بینی کند.

 

۴- مهارت تفکر نقاد به فرد یاری می رساند تا اطلاعات اساسی را به یک تصمیم گیری صحیح را جمع‌ آوری کند.

 

۵- از اعتیاد، خود کشی، فرار از منزل، خشونت و بی توجهی به قانون و آسیب های روانی اجتماعی جلو گیری می کندهمان منبع).

 

۲-۱-۱۳-۴- راه کارهای پرورش تفکر نقادانه

 

۱- نسبت به امور و پدیده‌های اطرافمان، حساسیت و دقت بیشتری داشته باشیم.

 

۲- دیده ها، شنیده ها و مطالعه خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و به سادگی آن ها را نپذیریم و رد نکنیم.

 

۳- در باره هر موضوعی با سوالات مناسب و مرتبط اطلاعات بیشتری به دست آوریم.

 

۴- مسایل معمولا راه حل های متفاوتی دارند، تحمیل راه حل های خود یا تحمل راه حل های دیگران را به عنوان یک راه حل منطقی به نظر نمی آید.

 

۵- در باره مسایل پیشامده فکر کنیم و دچار احساسات و هیجان های شدید و کاذب نشویم واز قضاوت عجولانه، تعصب و خود رایی در باره موضوعات مورد بحث اکیداً بپرهیزیم.

 

۶- قبل از پاسخ گویی به مسایل فکر کرده سپس تصمیم گیری و عمل نماییم.

 

۷- از عقاید و نظرات خود دفاع معقولانه و منطقی کرده و زود تسلیم نشویم.

 

۸- به دیگران اجازه بحث و اظهار نظر درباره ی موضوعات مختلف را بدهیم.

 

۹- برای رشد تفکر نقادانه و در کودکان نوجوانان مطالعه ‌‌زندگی‌نامه افراد نقاد مفید و مؤثر می‌باشد.

 

۱۰ در جلسات بحث و تبادل افکار از برچسب زدن، دستور دادن، سرزنش و نصیحت و قضاوت و مسخره کردن دیگران اکیدا پرهیز نماییم.

 

۱۱- در مقابل سوالی که از ما می‌کنند پاسخ از قبل تعیین شده‌ای نداشته باشیم، تا بهتر بتوانیم به نقد و بررسی، تجزیه و تحلیل موضوع بپردازیم.

 

۱۲- ایجاد فضای آزاد و پرسشگرانه در مدرسه و منزل برای دانش آموزان و پرهیز از هر گونه خشونت، سرکوب و تهدید آنان(رضایی،۱۳۸۷).

 

۲-۱-۱۳-۵- تفکر نقادانه چه چیزی نیست؟

 

تفکر نقادانه بی احترامی وبی توجهی به بزرگسالان نیست.

 

لازمه‌ی تفکر نقادانه آن است که فرد بپرسد، اطلاعات جمع‌ آوری کند، به ارزیابی مطالعه وتفکر بپردازد. ونیز می توان از مشورت وراهنمایی بزرگسالان هم استفاده کرد.در صورت عدم تطابق افکار ما با دیگران به جای درگیرشدن بهتر است دید خود را نسبت به موضوع بیان کرد وگاهی انسان ها یک موضوع را از زاویه های مختلفی نگاه می‌کنند.

 

تفکر نقادانه بدبینی وبی اعتمادی به دیگران نیست.