ار نگرانی ـ اضطراب شده ـ و رفتارهای نامناسب از خود نشان می دهد.
بیان مساله
بخش عمدهای زندگی آدمیبه عنوان موجودی اجتماعی در مناسبات و روابط متقابل او با دیگران خلاصه میشود امااین مناسبت متقابل نیز مانند سایر رفتارهای آدمیبدون حساب و کتاب و بدون نظم و قانون نیست. مثلاً نقشهای مختلفی که مادر در زندگی خود به عنوان فرزند یک خانواده پدر یا مادر معلم یا دانشجو و بالاخره عضوی از اعضای جامعه برعهده میگیریم در نظر بگیرید طبیعی است که رفتارهای ما تناسب هر یک از نقشهایی که بر عهده داریم متناوب است (کریمی1368)
از آنجایی که معلمان نا متعادل وبه ویژه در مقطع ابتدایی در زمینه رفتارهای چون بی ثباتی ـ اضطراب ـ تنفر و احساس حقارت میتوانند تأثیرات مخّربی بر روی دانش آموزان داشته باشند یا بلعکس در ابعاد مثبت،معلمان با ثبات و متعادل و سازگار نه تننها موجبات سلامتی روانی و بهداشت روانی دانش آموزان را در کلاسهای خود فراهم میسازند بلکه در کمک به سلامت روانی دانش آموزان بسیاری که دارای اختلالات روانی هستند نیز میتوانند نقش کمکی و درمانی چشمگیریایفا کنند ازاین جهت بررسی نقش متغیرهایی که برروی سلامت روانی دانشجویان دانشکده علوم پایه و علوم تربیتی و روانشاسی که اکثراً درآیندهای نزدیک به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت دانش آموزان و دانشجویان اشتغال خواهند ورزید ـ اثر میگذارند از اهمیت خاصی برخودار است (ترابی نژاد 1371)
در جامعهای که در آن افراد از احساس مسئولیت برخودار باشند در مقابل انواع فشارهای روانی و تهدیدهای خارجی مقاومتر و پایدارتر خواهند بود واین موضوع در بین دانشجویان مراکز دانشکده های علوم تربیتی و علوم پایه شکوفایی استعداد ها ـ بروز خلاقیتها و پیشرفتاهای اجتماعی و فرهنگی را در پی خواهد داشت.
نتایج تحقیقات انجام شده در مورد ارتباط سلامت روانی احساس مسئولیت نشان میدهد که بیناین دو متغیر رابطه وجود دارد لیکن در کشور ما تحقیقی که قابلیت تعمیم داشته باشد انجام نشده است.
سلامت روانی در توزیع و تشریح عملکرد رفتار افراد متغیرهای مهمیتلقی میگرددزیرااین متغیر میتواند به عنوان عوامل تسهیل کننده پیشرفت یا یک عامل بازدارنده پیشرفت و کسب مهارتهای جدید عمل کند. وقتی که فرد متقاعد شود که پیروزی و شکست در فعالیتهایش به خودش وابسته است با انگیزه های بهتری دست به فعالیت می زند
واز طرف دیگر با افزایش موفقیتها نگرش مثبت فرد نسبت به خود و ارزشی که برای خودش قائل است نیز افزایش می یابد که درنتیجه باعث افزایش عزت نفس و اعتماد فرد نسبت به خود خواهد شد.
از سوی دیگر چون عزت نفس زمینه اساسی ادراک فرد از تجارب زندگی را فراهم میکند در صورت مثبت بودن میتواند به عنوان سپری در مشکلات عاطفی و اجتماعی خود را محافظت کند و راهبردهای موثری برای افزایش بهداشت روانی و عملکرد دانش جو در اختیار او قرار دهد. با توجه به اینکه سلامت روانی یکی از مفاهیم مهم و مطرح میباشد و از طرفی نتیجه تحقیقات متعدد رابطه آن را با برخی متغیرهای بسیار نشان داده اند لذا لازم است تا تحقیقی در بین دانشجویان مراکز دانشکده های علوم پایه و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی انجام گیرد تا با کاربرد علمیمفهوم فوق دانشجو از نظر کنترل کیفیت درونی وبیرونی بهتر شناسایی شده و سپس به او کمک شود تا سلامت روانی اش را تقویت نماید.
سوالات تحقیق:
سایت های دیگر :
ی ذهنی از نظر پزشکی، آموزشی، روان شناسی، اجتماعی قضایی توسط متخصصان و کارشناسان مورد مطالعه قرار گرفت و جز برنامه های رسمی دولت شد.
عواملی که تقریباً باعث شد توجه همه کشورها و طبقات مختلف به طرف افراد مبتلا به نارسایی عقلی معطوف شود به شرح زیر است:
1) میزان شیوع کودکان عقب مانده
2) پیشرفت علوم پزشکی
3) اهمیت موضوع از نظر اقتصادی و بهداشت روانی
میزان شیوع کودکان عقب مانده:
تقریباً طبق آمارهای مختلف بین 1 تا 2 درصد جمعیت کشورها را کودکان با بهره هوشی کمتر از هفتاد یعنی افراد عقب مانده تشکیل می دهند. یعنی اگر جمعیت کشور را 68 میلیون نفر حساب کنیم در حدود 700 هزار تا یک میلیون نفر عقب مانده ذهنی خواهیم داشت.
تا قبل از دومین جنگ جهانی کثرت عقب ماندگی ذهنی چندان محسوس نبود چون اکثر آنها در خانواده زندگی می کردند و والدین از آنها نگهداری می کردند اما بعد از بروز جنگ خانواده ها از هم گسسته شدند و آنها قادر نبودند که احتیاجات خود را رفع کنند چه برسد به کودکان عقب افتاده و خانواده ها اجباراً آنها را در خیابانها رها می کردند یا آنها را به حال خود گذاشتند. و این امر سبب شد تا کثرت این افراد که چندان قابل توجه به نظر نمی رسید به طور غیر منتظره ای توجه مردم را به خود معطوف دارد.
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت در سال 1960 دو تا سه درصد کودکان به علت نارسایی رشد هوشی احتیاج به تعلیم و تربیت مخصوص در مدارس ویژه داشتند و نکته مهم این است که تنها این افراد نیستند که عقب ماندگی دامنگیرشان شده است بلکه خانواده ها، بستگان، آموزشگاهها، مراکز درمانی و جامعه نیز به علت وجود این افراد همیشه دچار مشکلات گوناگون و فراوان است.
و بی علت نیست که پروفسور رابرت لافون استاد بیماریهای اعصاب و روان دانشکده پزشکی مونت پیلیه در فرانسه مشکلات کودکان و نوجوانان عقب مانده را تنها بیماری به شمار نمی آورد بلکه آن را یک معضل اجتماعی یا به عبارتی بلای اجتماعی دانسته است.
پروفسور (لوئیس) در انگلستان در بین جمعیت یک منطقه 600 هزار نفری، 5 هزار نقیصه عقلی مشاهده کرده است یعنی 5/8 در هزار جمعیت آن منطقه. در کشورهای امریکا به طور متوسط در درصد کودکان بهره هوشی کمتر از 70 و 14% دارای بهره هوشی بین 70 تا 85 هستند و در مطالعه ای که توسط ‹‹مایرگووس›› در سال 1948 یعنی بیست سال پس از مطالعه لوئیس دربین یک جمعیت 56 هزار نفری در یکی از شهرستانهای اسکاتلند انجام شده است 7/2 درصد کودکان مدارس بهره هوشی بین 70 تا 95 داشته اند. طبق گزارش سال 1986 وزارت آموزش و پرورش امریکا 11% کودکان و نوجوانان بین 6 تا 17 سال که بالغ بر 4 میلیون می شوند بعلت معلولیتهای مختلف احتیاج به آموزش ویژه دارند.
تحقیقات نشان می دهد که نسبت پسران ع.ذ به دختران بیشتر و نسبت 54-55 پسر به 46-45 دختر است.
مسائلی که شیوع بیماری را تحت الشعاع قرار می دهد به شرح زیر است:
1) اثر مبهم و تغییرات تعریفی چه از نظر نوع معلولیت و چه از نظر اندازه یا متدار هوشبر
2) اثر تشخیص نوع بیماری و تغییرات در تشخیص های بعدی
3) مسأله آماری و پیدایش انواع جدید (میزان بروز) که اکثراً میزان شیوع را تغییر می دهد.
4) نقش مدارس و طبیعت مدارس استثنایی، زیرا در مدارس فقط کودکانی که ناتوانی تحصیلی و میزان یادگیری کمتری دارند به حساب می آیند.
5) واکنش خانواده ها درباره اینکه کودکانشان استثنایی لقب داده شود یا نه؟
پیشرفت علوم پزشکی:
ترقیات روز افزون علوم پزشکی، جراحی ا
سایت های دیگر :
ایل شد. این روی آورد همچنین به عنوان روشی موثر برای پیشگیری از مشکلات رفتاری ارتباطی کودکان و نوجوانان مورد توجه قرار گرفته است. به طور کلی، این روی آورد در افزایش اعتماد به نفس و تمامی ابعاد حرمت خود نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتاری ارتباطی موثر است (کسیدی و لانگ، 1996) .
بدین ترتیب با نگرش به تحقیقات فوق الذکر از آنجا که چنین کاری تاکنون در مورد نمونه های ایرانی با ویژگی های خاص خود انجام نگرفته است انجام پژوهشی به منظور دستیابی به تأثیر سبک حل مساله بر میزان حرمت خود در نوجوانان دارای اختلالات رفتاری ارتباطی از لحاظ توان بخشی و ارتقاء سطح بهداشت روانی نوجوانان ایرانی ضروری به نظر می رسد.
از این رو هدف پژوهش حاضر از آموزش سبک حل مساله به نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتاری- ارتباطی این است که یک راهبرد تطابق و سازگاری کلی که در موقعیت های مساله زا به کار آید در اختیار آنان قرار داده شود تا با بهره گیری از این روش بتوان ضعف حرمت خود آنها را بهبود بخشید و اعتماد به نفس شان را بالا برد.
با توجه به اهداف مذکور و با توجه به تحقیقات پیشین در قلمرو موضوع مورد بررسی، فرضیه های پژوهشی حاضر به قرار زیر تدوین گردیدند:
سایت های دیگر :
6- بررسی تأثیر سطح تحصیلات خانواده بر میزان پاپبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین
7- بررسی تأثیر منطقه سکونت دانشجویان دانشگاه آزاد بر میزان پایبندی آنان به دین .
8- بررسی تأثیر میزان برخورداری دانشجویان دانشگاه آزاد از رفاه اقتصادی بر میزان پایبندی آنان به دین.
فرضیات پژوهش:
فرضیه پژوهش حاضر با توجه به عوامل برون دانشگاهی و عوامل درون دانشگاهی مؤثر بر پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین.
الف: عوامل درون دانشگاه مؤثر در پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین.
ب) عوامل برون دانشگاهی مؤثر در پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین:
1- تعامل و ارتباط با همسالان کم اعتقاد در ارتباط با پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین قرار دارد.
2- میزان مطالعه کتب مذهبی توسط دانشجویان در ارتباط مستقیم با پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین قرار دارد.
3- رعایت حجاب و موازین اسلامی از سوی دانشجویان در ارتباط مستقیم با پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین قرار دارد.
4- نوع پوشش و آرایش دانشجویان در ارتباط مستقیم با پایبندی دانشجویان دانشگاه آزاد به دین قرار دارد.
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :