وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد رشته فناوری اطلاعات: زمانبندی ماشین‌های مجازی متمرکز به کمک تحلیل تداخل بارهای کاری

مهندس هادی سلیمی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

فهرست مطالب:

فصل اول………………….. 1

مقدمه و کلیات تحقیق…………………… 1

1-1 مقدمه………………….. 2

1-2 اهداف تحقیق…………………… 2

1-3 توجیه ضرورت انجام طرح…………………… 3

1-4 فرضیات مسأله………………….. 4

1-5 یافته‌ها و نتایج تحقیق…………………… 4

1-6 ساختار کلی پایان نامه………………….. 5

فصل دوم………………….. 6

ادبیات و پیشینه تحقیق…………………… 6

2-1 مقدمه………………….. 7

2-2 مجازی‌سازی…………………… 7

2-3 پردازش ابری…………………… 26

3-1 تداخل کارایی…………………… 33

3-2 تحقیقات مرتبط…………………… 33

فصل چهارم………………….. 38

طرح مسأله………………….. 38

4-1 تداخل عملکرد………………….. 39

4-2 دلایل بروز تداخل عملکرد………………….. 39

4-3 سنجش تداخل…………………… 41

4-4 الگوریتم زمانبندیIAS………………….

فصل پنجم………………….. 49

یافته‌های تحقیق…………………… 49

5-1 ترکیب بارهای کاری از نوع پردازنده و شبکه………… 50

5-2 ترکیب بارهای کاری از نوع شبکه………………….. 51

5-3 ارزیابی…………………… 52

فصل ششم………………….. 58

نتیجه گیری و کارهای آتی…………………… 58

6-1 نتیجه گیری…………………… 59

6-1 کارهای آتی…………………… 60

چکیده:

امروزه فناوری مجازی­سازی به دلیل مزایای قابل توجهی مانند بهبود بهره‌وری منابع و کاهش مصرف انرژی، ابزاری بسیار مهم در طراحی مراکز داده بزرگ است. با وجود مزایای فراوان، این فناوری در بسیاری از موارد کارایی مناسبی را از نظر نحوه‏ی زمان‏بندی ماشین‌های مجازی فراهم نمی­کند. تداخل انواع بارکاری مربوط به برنامه­های کاربردی باعث ایجاد تغییرات قابل توجه در زمان اجرای برنامه­های کاربردی می­شود. بنابراین به نظر می‌رسد با محبوب‌تر شدن فناوری مجازی‌سازی، مساله‏ی زمانبندی ماشین‌های مجازی متمرکز با در نظر گرفتن تداخل نوع بارکاری آنها امری ضروری است. در این تحقیق به منظور بررسی میزان تداخل عملکرد بین ماشین‌های مجازی با بارهای کاری از نوع شبکه و پردازشی در حال اجرا بر روی میزبان فیزیکی مشترک، آزمایش­های تجربی متفاوتی انجام شده و بر اساس نتایج حاصل شده، مدل تداخل عملکرد به دست آمده است. در ادامه الگوریتم زمانبندی ماشین‌های مجازی با استفاده از مدل تداخل عملکرد به دست آمده ارایه شده است. الگوریتم پیشنهادی با الهام از الگوریتم کوله‌پشتی صفر و یک، مجموعه‌ای از ماشین‌های مجازی را که کمترین میزان تداخل عملکرد و حداکثر میزان بهره‌وری منابع را نسبت به دیگر مجموعه‌های موجود داراست را انتخاب کرده و مابقی ماشین‌‌ها را متوقف می‌نماید. این الگوریتم در دوره‌های زمانی اجرا شده و این کار تا زمانی که کار تمامی ماشین‌ها به اتمام برسد ادامه خواهد داشت. در انتها، عملکرد الگوریتم پیشنهادی ما با یکی از الگوریتم‌های رایج توازن بار مورد مقایسه قرار گرفته است.

sabzfile.com

عملکرد الگوریتم پیشنهادی ما از نظر زمان پاسخگویی در حدود 7 درصد بهتر عمل می‌کند.

فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق

در این فصل به طور کلی به بیان فناوری مجازی‌سازی می‌پردازیم. سپس با طرح سوال اصلی و بیان اهداف تحقیق، ضرورت انجام آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد. پس از آن فرضیات تحقیق را مطرح خواهیم کرد. در پایان نیز ساختار کلی تحقیق را عنوان خواهیم نمود.

1-1- مقدمه

مجازی‌سازی یکی از تکنیک‌های پایه در معماری مراکز است که به خصوص در سالهای اخیر به طور چشمگیری در راه‌اندازی خدمات الکترونیک به‌ کار می‌رود. این فناوری با ایجاد ماشین‌های مجازی بر روی یک سخت‌افزار، امکان استفاده‏ی بهینه از سخت‌افزار و سهولت در نگهداری را فراهم نموده و راندمان و دسترس‌پذیری منابع را به طور قابل توجهی بالا می‌برد. با این وجود تمامی مزایای این فناوری، استفاده‏ی بهینه از امکانات آن امری ضروری در جهت حفظ کارایی سیستم خواهد بود.

2-1- اهداف تحقیق

جداسازی یکی از مهم‌‌ترین امتیازات فناوری مجازی­سازی به شمار می‌آید. یکی از مهم‌ترین جنبه‌های جداسازی، جداسازی کارایی[1] است، به این معنا که عملکرد ماشین‌‌های مجازی بر روی یک بستر فیزیکی مشترک، نباید بر روی کارایی دیگر ماشین­های مجازی در حال اجرا تاثیرگذار باشد و هر ماشین مجازی به طور کاملا مستقل از دیگر ماشین‌های در حال اجرا بر روی میزبان مشابه عمل نماید. مجازی‌سازی‌ امکان اجرای برنامه‌های متنوع در محیط‌های مجزا را از طریق ایجاد چندین ماشین مجازی بر روی بسترهای سخت‌افزاری ایجاد می‌کند. در مجازی‌سازی، اشتراک منابع بین ماشین­های مجازی از طریق ناظر ماشین مجازی انجام می­گیرد. اگرچه ناظرها قادر به تسهیم منابع و اختصاص هر یک از سهم­ها به ماشین­های مجازی هستند اما تحقیقات نشان می‌دهد که برنامه­های کاربردی که بر روی ماشین­های مجازی در حال اجرا هستند بر نحوه عملکرد برنامه­های کاربردی در حال اجرا بر روی ماشین­های همسایه تاثیر خواهند داشت. در واقع میزان تداخل[2]، وابسته به درجه رقابت همزمان برنامه­های در حال اجرا برای کسب منابع اشتراکی است. در عمل به دلیل مشترک بودن منابع فیزیکی، رفتار هر یک از ماشین‌های مجازی بر نحوه عملکرد دیگر ماشین­های مجازی در حال اجرا اثر خواهد گذاشت و تداخل انواع بارکاری[3] مربوط به برنامه­های کاربردی باعث ایجاد تغییرات قابل توجه در کارایی برنامه­های کاربردی می­شود. بنابراین اهدافی که این تحقیق دنبال می‌کند عبارتند از:

– بررسی وجود تداخل کارایی و تاثیر بارهای کاری متفاوت بر نحوه عملکرد ماشین‌های مجازی ترکیب شده بر روی میزبان مشترک

– ارایه مدلی از تداخل کارایی برای اندازه‌گیری تداخل

– ارایه الگوریتم زمانبندی ماشین­های مجازی بر روی ماشین فیزیکی مشابه با استفاده از مدل ارایه شده به منظور افزایش کارایی ماشین‌های مجازی.

1-3 توجیه ضرورت انجام طرح

در چند سال اخیر، فناوری مجازی­سازی به دلیل مزیت‌های فراوان آن مانند استفاده‏ی بهینه از منابع، دسترس­پذیری بالا و جداسازی محیط‌های اجرایی مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته است. با وجود این مزایا، این فناوری در بسیاری از موارد کارایی مناسبی را از نظر کارایی ترکیب و نحوه‏ی زمان‏بندی ماشین‌های مجازی فراهم نمی­کند. به این معنا که کارایی برنامه­های کاربردی در محیط‌های مجازی نسبت به کارایی برنامه‌کاربردی زمان اجرا بر روی یک ماشین فیزیکی راضی کننده نیست. ناظر ماشین مجازی، وظیفه‏ی تخصیص منابع فیزیکی به ماشین­های مجازی را بر عهده دارد. به دلیل مشترک بودن منابع فیزیکی و سربار ناشی از این اشتراک، رفتار هر یک از ماشین­های مجازی بر نحوه عملکرد دیگر ماشین­های مجازی در حال اجرا اثر خواهد گذاشت و تداخل انواع بارکاری مربوط به برنامه­های کاربردی باعث ایجاد تغییرات قابل توجه در زمان اجرای برنامه­های کاربردی می­شود. بنابراین به نظر می‌رسد با محبوب‌تر شدن فناوری مجازی‌سازی، مساله‏ی زمانبندی ماشین‌های مجازی متمرکز با در نظر گرفتن تداخل نوع بارکاری آنها امری ضروری است.

1-4 فرضیات مسأله

مسأله‏ی ارایه شده در این پایان‌نامه بر اساس مفروضات زیر است:

– تمامی برنامه‌های کاربردی در درون تعدادی ماشین مجازی اجرا خواهند شد.

– در هر ماشین مجازی تنها یک برنامه کاربردی اجرا می‌شود. این برنامه کاربردی هیچ دانشی از محیط مجازی زیرین خود ندارد.

– فناوری مجازی‌سازی استفاده شده در این پایان‌نامه KVM [16][4] بوده و تمامی ماشین‌های مجازی از نسخه لینوکس Ubuntu نگارش 11.4 استفاده می‌کنند.

– برنامه‌های کاربردی ارتباط مستقیم با کاربر ندارند. بنابراین ممکن است یک ماشین ‌مجازی توسط زمانبند برای مدتی متوقف گردد. این فرض در حل مسایل محاسباتی علمی کاملا معتبر است.

1-5 یافته‌ها و نتایج تحقیق

با وجود مزایای فراوان، این فناوری در بسیاری از موارد کارایی مناسبی را از نظر کارایی ترکیب و نحوه‏ی زمان‏بندی ماشین‌های مجازی فراهم نمی­کند. به این معنا که کارایی برنامه­های کاربردی در محیط‌های مجازی به دلیل مشترک بودن منابع فیزیکی و سربار ناشی از این اشتراک، نسبت به کارایی برنامه‌کاربردی زمان اجرا بر روی یک ماشین فیزیکی راضی کننده نیست. تداخل انواع بارکاری مربوط به برنامه‌های کاربردی باعث ایجاد تغییرات قابل توجه در زمان اجرای برنامه­های کاربردی می­شود. بنابراین به نظر می‌رسد با محبوب‌تر شدن فناوری مجازی‌سازی، مساله‏ی زمانبندی ماشین‌های

پایان نامه : ارائه روشی برای چابک‌سازی چارچوبC4ISRدرمعماری سازمانی

تابستان 1391
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 

 

چکیده

درحال حاضر معماری سازمانی یكی ازعوامل مهم و كلیدی درانجام ماموریت های سازمان ها  محسوب می شود هدف معماری سازمانی این است كه فناوری اطلاعات را از حالت یك ابزار خارج كرده و به یكی از منابع سازمان در كنار سایر منابع تبدیل نماید، بطوری كه در خدمت مامو ریت های سازمان باشد . در حال حاضرسازمان های مختلف به ویژه سازمان های پرتلاطم برای اجرای فرآیند معماری سازمانی وبه خصوص برنامه ریزی معماری سازمانی دچارمشكلاتی هستند. فرآیند برنامه ریزی و اجرای معماری سازمانی بسیار لخت، كند و فرسایشی بوده ودر نتیجه یا به درس تی اجرا نشده و یا به شكست منجر می شود . این مشكل ناشی از وجود تغییرات زیاد و گسترده و پیچیدگی در كسب و كار سازمان‌هاست. برای حل این مشكل راه حل های مختلفی ارائه شده است . هنگامی كه در مساله ای آشفتگی و تلاطم وجود داشته باشد چابكی یكی از كلید های حل مساله است. چابكی به توانایی برای ایجاد و پاسخگویی به تغییرات محیط متلاطم كسب و كار گفته می شود . چابكی به مفهوم تندی، سرعت، سبكی و زیركی بوده و به خلاقیت، ابتكار و نوآوری نیاز دارد .متدولوژی ها و روش های چابك تطبیق پذیر هستند و خودشان را با تغییرات تطبیق می دهند. معماری سازمانی چابك دارای روش ها و راه حل های مختلفی برای برنامه ریزی و مدلسازی است. در این تحقیق سعی بر این است تا چارچوب C4ISR را با کمک متدولوژی چابک و تجارب عملی چابك ، چابک سازی نماییم .با بكارگیری تجارب عملی چابك مدل های چارچوب كم حجم تر و سریع تر تدوین گردیده و امكان پاسخگویی به تغییرات گسترده كسب و كار سازمانی فراهم می آید.مممممممممممم[1-14]

كلید واژه- چابكی، معماری سازمانی چابك، روش های چابك، مدلسازی چابك، چارچوب چابك، فرآیند چابك ، چارچوب C4ISR

 

 

 

فهرست مطالب

1-  فصل اول: کلیات تحقیق    1

1-1- مقدمه    2

1-2- تعریف مساله. 3

1-3- اهداف تحقیق.. 4

1-4- تحقیقات مرتبط… 4

1-5- ساختار پایان نامه. 5

2-  فصل دوم:ادبیات تحقیق    6

2-1- تعریف معماری سازمانی.. 7

2-2- انواع معماری سازمانی.. 8

2-3- فرآیند معماری سازمانی.. 8

2-4- تفاوت محصولات معماری سازمانی با روش‌های دیگر. 9

2-5- کاربرد معماری سازمانی.. 10

2-6- جایگاه معماری سازمانی.. 11

2-7- آشنائی با چارچوب‌های معماری سازمانی.. 12

2-7-1- چارچوب معماریِ زكمن.. 15

2-7-2- چارچوب معماریِ سازمانی فدرال.. 16

2-7-3-  چارچوب سازمان خزانه داری.. 19

2-7-4- چارچوب معماری C4ISR.. 20

2-8- چالش‌های روش‌های كلاسیك معماری سازمانی.. 27

sabzfile.com

2-9-  چابکی در معماری سازمانی.. 31

2-10- اصول حاكم بر معماری سازمانی چابك…. 33

2-11-  اهداف معماری سازمانی چابك…. 34

2-12- به‌کارگیری تجارب عملی چابك در معماری سازمانی.. 35

3-  فصل سوم :روش پیشنهادی    39

3-1- مقدمه    40

3-2- متدلوژی‌های چابک…. 40

3-2-1- متدولوژیDSDM… 42

3-3- چابک‌سازی چارچوب معماری C4ISR.. 44

3-3-1- برنامه ریزی ترخیص (تعیین وضعیت موجود). 46

3-3-2-  برنامه ریزی تكرار (تعیین وضعیت مطلوب). 50

3-3-3- برنامه ریزی روزانه (طرح گذار). 54

3-4- بررسی و ارزیابی راه حل چابك پیشنهادی.. 58

4-  فصل چهارم: مطالعه موردی… 60

4-1- مقدمه    61

4-2- محصولات معماری C4isr. 63

4-2-1- محصول معماری AV -1. 63

4-3- رویکرد بررسی،دیدگاه‌ها و محصولات معماری ارائه شده. 64

4-4- محصول معماری OV-1. 65

4-5- محصول معماری OV-5. 66

4-6- محصول معماری OV-6c. 67

4-7- محصول معماری  OV-2. 67

4-8- محصول معماری OV-6b. 69

4-9- محصول معماری OV-7. 71

4-10-  نتیجه گیری.. 72

5-  نتیجه‌گیری و پیشنهادات… 74

5-1- خلاصه تحقیق.. 75

5-2- محدودیت های تحقیق.. 75

5-3- نتایج تحقیق.. 75

5-4- پیشنهادات و کارهای آتی.. 76

مراجع.. 78

 

 

 

فهرست جداول

جدول ‏2‑1-  ماتریس چارچوب سازمان  خزانه داری.. 20

جدول ‏2‑2-  محصولات معماری در چارچوب C4ISR 26

جدول ‏2‑3- تفاوت‌های معماری سازمانی چابك با معماری سازمانی كلاسیك… 34

 

 

 

فهرست شکل‌ها

شکل ‏2‑1- جایگاه معماری سازمانی و ارتباط آن با سایر حوزه‌های سازمان. 11

شکل ‏2‑2- وجه‌ها و دیدگاه‌های مختلف چارچوب معماری زكمن.. 16

شکل ‏2‑3- مؤلفه‌های چارچوب معماری سازمانی فدرال. 17

شکل ‏2‑4- دیدگاه‌های چارچوب معماری c4isr 21

شکل ‏2‑5- تعاملات دیدگاه‌های مختلف چارچوبC4ISR     24

شکل ‏2‑6- پشته مدیریت چابك نیازمندی‌های كاربران. 36

شکل ‏3‑1: فرآیند متدلوژی DSDM 43

شکل ‏3‑2-چرخه حیات DSDM… 45

شکل ‏3‑3- دیدگاه‌های چارچوب C4ISR.. 46

شکل ‏3‑4- برنامه ریزی ترخیص… 47

شکل ‏3‑5- یك داستان كاربری ساده و اولیه. 48

شکل ‏3‑6- برنامه ریزی تكرار 51

شکل ‏3‑7-نمونه‌ای از كارت CRC.. 52

شکل ‏3‑8-مدل چابک چارچوب C4ISR.. 56

شکل ‏4‑1-  محصول معماری OV-1 از دید سطح بالا. 65

شکل ‏4‑2- محصول معماری OV-1 از دید سناریوی AV- 1. 65

شکل ‏4‑3- فلوچارت حمله به هدف در قالب محصول معماری OV- 5. 66

شکل ‏4‑4-نمودار توالی فازها در محصول معماری OV-6c. 68

شکل ‏4‑5- نمودار کلاس نودهای شرکت کننده در عملیات ارزیابی و اجرای حمله مطابق با محصول معماری      OV- 2     69

شکل ‏4‑6- نمودار ماشین حالت مطابق با محصول معماری OV-6b. 71

شکل ‏4‑7- مدل منطقی داده مطابق با محصول معماری OV-7. 72

1-1- مقدمه

پایان نامه تحلیل نوآوری بنیادی و تدریجی بر اساس عملکرد نوآورانه با رویکرد شبکه عصبی با مطالعه موردی در شرکت فولاد مبارکه اصفهان

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 چکیده

از جمله مسائلی که در حال حاضر، به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در ایجاد مزیت رقابتی در بسیاری از سازمانها مورد توجه قرار گرفته، نوآوری می‌باشد. ارتقاء این عامل، موجب می‌گردد تا سازمانها به مزایایی از جمله، حرکت به سمت نوآوری بیشتر دست یابند. در واقع در بازار رقابتی امروز، نوآوری نقش کلیدی در تحقق نیاز‌های مشتریان و همچنین ایجاد محصولات جدید دارد، درنتیجه سازمانها نیازمند یافتن میزان این نوآوری و راه‌های دست یابی به نوآوری بنیادی بیشتر هستند؛ تا از این طریق از نوآوری های تدریجی به نوآوری بنیادی دست یابند تا بتوانند سریعتر به عملکردی نوآورانه‌تر دست یابند.

با توجه به اهمیت نوآوری، در این پژوهش تلاش بر آن بوده تا با ارائه فرآیندی عوامل مؤثر بر نوآوری به صورت جامع شناسایی شوند. و پس از تعیین جایگاه واحد های سازمانی از نظر این نوآوری ها راه کارهایی جهت گذار از نوآوری تدریجی به بنیادی ارائه شود. بدین منظور از روش­های کانو فازی جهت دسته بندی عوامل مؤثر بر نوآوری در پنج دسته بایدی، تک بعدی، جذاب، بی تفاوتی و معکوس برای دست یابی به نوآوری تدریجی و تعیین وزن هر یک از این عوامل استفاده شده است. در ادامه نیز روش‌ شبکه های عصبی پرسپترون به منظور محاسبه میزان تدریجی و بنیادی بودن نوآوری هر یک از واحدهای سازمانی و ارائه مدلی برای تشخیص اینکه اگر واحد سازمانی جدیدی ایجاد شود چه میزان از هر عامل لازم است تا واحد مذکور از نوآوری تدریجی به سمت نوآوری بنیادی حرکت نماید، به کار گرفته شده است. این پژوهش، در سازمان فولاد مبارکه اصفهان انجام شده است که در زمینه نوآوری فعال می­باشد. در این سازمان 40 نفر از متخصصان که در واحدهای کاری مختلف سازمان در حال فعالیت می­باشند، به صورت غیر تصادفی هدفدار انتخاب گردیده و به ابزار پژوهش پاسخ داده‌اند. ابزار پژوهش، شامل دو پرسشنامه‌ محقق ساخته بوده است. اولی شامل 120 سوال به فرم کانو که 60 سوال به شکل مثبت برای نوآوری تدریجی و بنیادی و 60 سوال به فرم منفی برای همین نوآوری­ها را شامل می شد. و پرسش­نامه دوم ابزاری با 10 سوال کمی و 30 سوال کیفی برای سنجش عملکرد واحدهای مختلف سازمانی بوده است.

 با حل مدل به روش کانو فازی ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی به دست آمد که مشخص شد عواملی چون سبک رهبری، مدیریت دانش، مدیریت کیفیت از اهمیت بالایی جهت ارتقاء نوآوری در سازمان برخوردارند. و سپس با حل مدل توسط شبکه عصبی پرسپترون، جایگاه هر واحدکاری سازمان فولاد مبارکه اصفهان از نظر نوآوری مشخص گردید. در نتیجه واحدهایی مثل معاونت تکنولوژی، نورد سرد و تعمیرات و نگهداریکه در نوآوری تدریجی، بنیادی و یا هر دو آنها موفق عمل کرده بودند به عنوان الگویی برای دیگر واحدها معرفی شده اند. همچنین راه­کارهایی جهت بهبود وضعیت دیگر واحدها برای دست یابی به نوآوری بنیادی بالاتر و یا حرکت از نوآوری تدریجی به بنیادی ارائه گردیده است.

کلمات کلیدی: نوآوری، نوآوری بنیادی، نوآوری تدریجی، عملکرد نوآورانه، شبکه­های عصبی

 فهرست مطالب

عنوان
 
     صفحه
 

فصل اول : کلیات

1-1- مقدمه…………………………………… 1

1-2- شرح و بیان مساله پژوهش……………………. 1

1-3- اهمیت و ارزش پژوهش……………………….. 4

1-4- کاربرد نتایج پژوهش……………………….. 5

1-5- اهداف پژوهش……………………………… 5

1-6- سوال های پژوهش…………………………… 6

1-7- روش پژوهش……………………………….. 6

1-8- قلمرو پژوهش……………………………… 6

1-9- تعاریف واژه های پژوهش…………………….. 6

جمع بندی…………………………………….. :7

فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش

2-1- مقدمه…………………………………… 8

2-2- معرفی نوآوری…………………………….. 8

sabzfile.com

2-2-1-نوآوری…………………………………. 9

2-2-2-طبقه بندی نوآوری………………………… 12

2-3-طبقه بندی عوامل مؤثر بر نوآوری با توجه به مطالعات گذشته    13

2-4-مروری بر طبقه بندی های نوآوری……………….. 22

2-5-عملکرد نوآورانه…………………………… 24

2-6-رویکرد علمی به تصمیم­گیری…………………… 24

2-6-1-کاربرد هوش مصنوعی در تصمیم­گیری……………. 25

2-7-شبکه­های عصبی مصنوعی………………………….. 26

2-7-1-مقدمه………………………………….. 26

2-7-2-تاریخچه شبکه­های عصبی30……………………… 28

2-7-3-نرون طبیعی……………………………… 29

2-7-4-نرون مصنوعی…………………………….. 29

2-7-5- معماری شبکه عصبی……………………….. 29

2-7-5-1- شبکه های پیشرو……………………….. 31

2-7-5-2- شبکه­های بازجریانی…………………….. 32

2-7-6-یادگیری در شبکه­های عصبی………………….. 33

عنوان
 
     صفحه
 

2-7-7-شبکه پرسپترون چندلایه…………………….. 34

 2-7-8-مزایا و معایب شبکه­های عصبی………………. 36

2-7-9-کاربرد شبکه­های­ عصبی در مدیریت…………….. 37

2-8- پیشینه پژوهش…………………………….. 38

2-8-1- مطالعات داخلی………………………….. 38

 2-8-2-پیشینه مربوط به نوآوری…………………… 38

2-8-3- مطالعات خارجی………………………….. 39

2-8-4- مطالعات مربوط به عملکرد نوآورانه…………. 40

2-9-جمع­بندی………………………………….. 41

فصل سوم : روش پژوهش

3-1- مقدمه…………………………………… 42

3-2- روش پژوهش……………………………….. 42

3-3- مدل مفهومی رویکرد پیشنهادی………………… 43

3-4-1- مرحله اول……………………………… 44

3-4-2- مرحله دوم- شناسایی شاخص های کیفیت معیارها بر اساس مدل کانو   45

3-4-2-1- فاز اول : تعیین اینکه هر کدام از معیار ها چقدر مهم است     45

3-4-2-1-الف- گام اول………………………….. 45

3-4-2-1-ب-گام دوم…………………………….. 46

3-4-2-1-پ- گام سوم……………………………. 47

3-4-2-2- فاز دوم-تعیین وزن اهمیت ویژگیهای کیفی…… 48

 3-4-2-2-الف-گام اول- استفاده از عبارتهای زبانی برای ارائه ویژگیهای کیفی 47

3-4-2-2-ب- گام دوم- تبدیل عبارت کلامی به اعداد فازی.. 48

3-4-2-2-ج-گام سوم- استفاده تحلیل گسترده چنگ……… 48

3-4-2-2-ج-الف-مرحله اول……………………….. 48

3-4-2-2-ج-ب- مرحله دوم………………………… 49

3-4-2-2-ج-چ- مرحله سوم………………………… 50

3-4-2-2-ج-ه-مرحله چهارم……………………….. 50

3-4-2-2-چ- گام چهارم- محاسبه ضریب اهمیت عوامل اثر گذار بر نوآوری تدریجی و بنیادی………………………………………. 50

3-4-3- مرحله سوم …………………………….. 50

3-4-4-مرحله چهارم ……………………………. 51

عنوان
 
     صفحه
 

3-5- جامعه آماری و نمونه آماری…………………. 51

3-6-روش جمع آوری داده‌ها……………………….. 51

3-8- ابزار گردآوری داده‌ها……………………… 52

3-9- روایی پرسش نامه………………………….. 52

3-10- انتخاب نرم­افزار…………………………. 52

3-11- جمع­بندی………………………………… 53

فصل چهارم :‌تجزیه و تحلیل داده­ها و یافته ها

4-1-مقدمه……………………………………. 54

4-2- یافته های مربوط به هر مرحله از پژوهش……….. 54

4-2-1- عوامل شناسایی شده مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی   54

4-2-2- شناسایی شاخص های کیفیت معیارها بر اساس مدل کانو    54

4-2-2-1-تعیین اینکه هر کدام از معیار ها چقدر مهم است؟     54

4-2-2-1-الف- گام اول………………………….. 54

4-2-3- تعیین وزن اهمیت ویژگیهای کیفی……………. 58

4-2-4- نتایج به دست آمده از تحلیل گسترده چنگ ……. 58

4-3- استفاده ازخروجی مدل کانو برای تشکیل یک سیستم خبره و آموزش سیستم    62

4-4- تعیین جایگاه واحدهای سازمانی در نوآوری تدریجی و بنیادی    66

4-5- تحلیل یافته‌های اصلی………………………. 70

4-6 – سایر یافته‌های پژوهش……………………… 70

4-6-1- محاسبه فاصله اقلیدسی واحدها از واحد الگو….. 70

4-6-2- مقایسه واحدهای صفی و ستادی از نظر نوآوری تدریجی و بنیادی     72

4-7- جمع بندی………………………………… 72

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

5-1- مقدمه…………………………………… 73

5-2-خلاصه پژوهش……………………………….. 73

5-3- یافته‌های پژوهش…………………………… 74

5-3-1- تحلیل یافته های اصلی …………………… 74

5-3-1-1- استفاده از تکنیک کانو برای گروه بندی عوامل اثرگذار بر نوآوری بنیادی و تدریجی………………………………. 74

5-3-1-2- استفاده از سیستم شبکه های عصبی پرسپترون نیز برای تعیین جایگاه  80

5-3-2- نتایج حاصل از سایر یافته ها……………… 81

5-3-2-1- محاسبه فاصله اقلیدسی واحدها از واحد الگو… 81

عنوان
 
     صفحه
 

5-3-2-2-مقایسه واحدهای صفی و ستادی از نظر نوآوری تدریجی و بنیادی    82

5-4-محدودیت ها……………………………….. 82

5-5-پیشنهادات کاربردی…………………………. 83

5-6-پیشنهادات آینده ………………………….. 83

منابع و مآخذ…………………………………. 85

پیوست ها…………………………………….. 94

پیوست 1: جداول……………………………….. 94

پیوست 2: پرسشنامه کانو………………………… 114

پیوست3:‌ پرسشنامه عملکرد ………………………. 117

مقدمه

  با تشدید روزافزون رقابت، به وجود آمدن شبکه­های ارتباطی سریع و جهانی­شدن، پژوهشگران زیادی به موضوع نوآوری‌های تدریجی و بنیادی پرداخته اند. و در پژوهش های آنها عمدتاً به موضوع شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری توجه شده است. در برخی از پژوهش­ها یا صرفاً معیارهای کمی و یا معیارهای کیفی مدنظر قرارگرفته است.  این در حالی است که در این پژوهش با توجه به مطالعات در دسترس همزمان از معیارهای کیفی و کمی استفاده شده است. نکته قابل تأمل دیگر ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری ها است. با مرور پژوهش‌های گذشته، مشخص است که ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری، در بیشتر آنها، غالبا از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره[1] جهت تعیین ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری استفاده شده است . این در حالی است که، در این پژوهش با بهـره­گیری از دو روش، کانو به فرم فازی و شبکه­های عصبی، ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی از طریق حل مدل به دست آمده است و نیازی به تعیین این ضرایب از سوی تیم تصمیم­گیری نبوده است و از این طریق میزان هر یک از این عوامل و راه کار هایی برای گذار از نوآوری تدریجی به بنیادی مشخص گردیده است.

این پژوهش مشتمل بر پنج فصل می‌باشد. در فصل اول کلیات پژوهش بیان شده است. در فصل دوم به ادبیات پژوهش پرداخته شده است که طی آن پژوهش­های مرتبط با مبحث نوآوری تدریجی و بنیادی و عملکرد نوآورانه بررسی گردیده است. سپس در ادامه با توجه به اینـکه در این پژوهش برای دسته­بندی واحدهای سازمانی از مدل­های شبکه عصبی استفاده شده است، رویکرد شبکه­های مصنوعی تشریح گردیده است. در فصل سوم مدل مفهومی و رویکرد پیشنهادی پژوهش و روش­شناسی پژوهش به تفضیل ارائه گردیده است. فصل چهارم به دسته­بندی عوامل مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی در دسته های بایدی، تک بودی، جذاب، بی تفاوتی و معکوس به کمک تکنیک کانو و تعیین میزان تدریجی و بنیادی بودن واحدهای سازمانی با کمک تکنیک شبکه های عصبی مربوط است. در فصل پنجم، نتیجه­گیری پژوهش، محدودیت‌های پژوهش و همچنین پیشنهادهایی کاربردی جهت حرکت از نوآوری تدریجی به سمت نوآوری بنیادی به سازمان ها و پیشنهاداتی جهت پژوهش­های آتی بیان گردیده است.

1-1- مقدمه

نوآوری و شناسایی عواملی که بر آن اثر دارد یک عنصر کلیدی برای سازمان ها است و سازمان ها در جهت به روزرسانی خدمات و محصولات خود و رفع هر چه بهتر و سریعتر نیازهای مشتریان خود از طریق دست یابی به نوآوری بنیادی، می توانند سهم خود را در بازار حفظ نمایند و به مزیت رقابتی دست یابند. در این فصل ابتدا مساله پژوهش تشریح می شود، سپس اهمیت و ارزش پژوهش به همراه کاربردهای آن تشریح می‌‌ گردد. در ادامه، اهداف و سوال‌های پژوهش مطرح می‌‌ گردد و روش پژوهش به طور خلاصه ارائه می‌‌ شود. سپس قلمرو مکانی، زمانی و موضوعی پژوهش عنوان شده و در پایان تعاریف واژه‌های کلیدی پژوهش بیان می‌‌ گردد.

1-2- شرح و بیان مساله پژوهش

در دهه‌های اخیر، نوآوری[2] به یک مفهوم کلیدی تبدیل شده است. توسعه شتاب‌دار علم و فن آوری، چرخه عمرکوتاه محصولات، رشد و بلوغ بازارها و جهانی شدن، همه و همه موجب افزایش اهمیت نوآوری برای سازمان ها شده است. بسیاری از سازمان ها در محیط خود با مشکلات زیادی از لحاظ رقابتی مواجه هستند که ناشی از سرعت بالا در تغییرات محیط به خصوص تغییرات تکنولوژی می‌باشد.  در حقیقت نوآوری یک ضرورت برای سازمانهایی است که در محیط‌های پویا و غیر قابل پیش‌بینی رقابت می‌کنند و همچنین به عنوان یک منبع حیاتی ایجاد مزیت رقابتی عمل می‌کند. به بیان دیگر در عصر جهانی­شدن و ارتباطات، سازمانها نیازمند اخذ تصمیمات صحیح و سریع هستند تا بتوانند در عرصه تنگاتنگ رقابت، گامی‌‌ جلوتر باشند.

به دلیل وجود رقابت زیاد بین جوامع، اکثر کشورها با تکیه بر نوآوری به دنبال افزایش بهره‌وری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند(حمیدی زاده، 1387). نوآوری به عنوان یک عامل حیاتی برای سازمان ها جهت ایجاد ارزش و حفظ مزیت رقابتی در محیط‌های پیچیده و پویای امروزی قلمداد می‌شود (رنجیت[3]، 2004). پس باید مدیران و کارکنان از قدرت خلاقیت و نوآوری در جهت تطبیق با تغییرات سریع، خطوط تولید و شیوه‌های مدیریتی استفاده کنند (دامان پور[4]، 1991). در واقع هدف از نوآوری و بررسی آن دست‌یابی به مسیری برای مدیریت نوآوری به نحوه مطلوب و صحیح است (شاهین و صادق بیگی، 1389) تا از این طریق سازمان ها بتوانند به عملکردی نوآورانه‌تر و سودآوری بیشتری دست یابند چرا که نوآوری به عنوان عنصر کلیدی در عملکرد سازمان ها محسوب می‌‌ شود. (شاهین و پورحمیدی[5]، 2011). دلیل اصلی اهمیت نوآوری آن است که، به سازمان ها کمک می‌‌ کند تا با سرعت بیشتری توانایی خود را در تولید مخصولات جدید بالا ببرند(شاهین و زینلی[6]، 2013). بنابراین به دلیل آنکه نوآوری به برنامه‌های کاربردی جدید از دانش، ایده‌ها، روش‌ها و مهارت‌ها مربوط می‌شود که می‌توانند قابلیت های منحصر به فرد و اهرمی‌‌ رقابتی را در سازمان ایجاد نمایند (ام سی دورموت و اکونور[7]، 2002)، می توان کاربردهای مختلفی را برای آن متصور شد. نوآوری متناسب با کاربرد، به انواع مختلف تفکیک شده است. یکی از این تقسیم‌بندی‌ها، تفکیک نوآوری‌های به نوآوری بنیادی و تدریجی است (چیزا و همکاران[8]، 1996 ؛ دی وار و داتون[9]، 1986). نوآوری تدریجی از تغییرات جزئی در محصولات فعلی، با استفاده از تکنولوژی‌های موجود حاصل می‌شود، در حالی که نوآوری بنیادی نشان دهنده‌ تغییرات اساسی در محصولات جدید است که ناشی از تغییراتی انقلابی در تکنولوژی‌های مورد استفاده می‌باشد (دی وار و داتون، 1986, اتلی برایجس و اکوف [10]، 1984; سونگ و مونتیا وسی[11]، 1998).

با توجه به مطالب بالا دست‌یابی به عواملی که می‌توانند پیش‌بینی کننده‌ این نوآوری­ها باشند، از اهمیت بالایی برخوردار است و این در حالی است که پژوهش ها تنها به تعدادی از این عوامل توجه نموده اند (شاهین و همکاران[12]، 2011، شاهین و همکاران 2014). و در مطالعات در دسترس، هیچ پژوهشی به صورت جامع به همه عواملی که می‌تواند نوآوری را تحت تأثیر قرار دهد، توجه نکرده است.  به همین دلیل در پژوهش حاضر، تلاش بر آن است که تمام پژوهش های در دسترس مورد مطالعه قرار بگیرد تا عوامل اصلی و مهم در پیش بینی نوآوری مورد بررسی قرار بگیرد چرا که از این طریق به شکل جامع تری به مطالعه نوآوری پرداخته می‌‌ شود. اگر همه عوامل مؤثر بر دو نوع نوآوری بنیادی و تدریجی، مورد مطالعه قرار گیرد و اولویت‌بندی شود، سازمانهایی که به دنبال نوآور شدن هستند، می‌توانند درک کنند که برای دست یابی به هر کدام از نوآوری‌های بنیادی و تدریجی باید از چه عواملی و به چه میزان استفاده کنند.

به علاوه روش‌های کمی‌‌ اولویت بندی درتصمیم گیری چند معیاره از قبیل: خانه کیفیت، تحلیل شبکه‌ای، تحلیل پوششی داده‌ها و دی‌متل تنها می‌تواند مؤلفه‌هایی را که پژوهشگر در نظر می‌گیرد، وزن‌دهی کند و مشخص می نماید که هر عاملی با چه وزنی برای ایجاد یا ارتقاء نوآوری مهم است. این در حالی است که استفاده از تکنیک هایی که بتواند هر عاملی را در دو گروه نوآوری بنیادی و یا تدریجی گروه بندی نماید و جایگاه دقیق واحدهای سازمانی را در دست یابی به نوآوری تدریجی و بنیادی تعیین نماید. می تواند مشخص نماید اگر یک واحد سازمانی جدید ایجاد شود از هر عامل به چه میزان استفاده نماید تا به چه میزان نوآوری تدریجی و بنیادی دست یابد، مثمر ثمر واقع شود. زیرا موجب می‌‌ شود که سازمانها، به صورت کاربردی بدانند برای گذار از نوآوری تدریجی به نوآوری بنیادی استفاده از این عوامل چه مقدار باشد تا از این طریق سازمان ها بتوانند بیش از پیش نوآور شوند و عملکردی نوآورانه‌تر داشته باشند.

افزایش رقابت، فشار جهانی­سازی و تحولات بازار، روش­های رقابت و ایجاد نوآوری را تغییر داده است. در شرایط جدید هم انتخاب عواملی که نوآوری را ایجاد می‌‌ کنند و هم ارتقاء و توسعه آنها به ­منظور افزایش انعطاف پذیری در برابر تغییرات بازار و دست یابی به سهم بازار بالاتر ضروری است. از این­رو دست یابی به نوآوری بیشتر مستلزم انتخاب سریع و مناسب عوامل مؤثر بر نوآوری ها است.

 همانطور که بیان شد، نویسندگان زیادی به بررسی اهمیت نوآوری پرداخته اند. آنها در نقش کلیدی نوآوری و عواملی مناسب ایجاد کننده آن در دستیابی به اهداف و عملکردی نوآورانه تر اتفاق نظر دارند. بنابراین تعیین نوع و میزان عوامل نوآوری، یک تصمیم استراتژیک می­باشد. به همین دلیل تصمیم­گیران به فرآیند نوآوری سازمان ها، که به طور پیوسته در حال رشد می‌‌ باشد، توجه زیادی نشان می­دهند. با توجه به نقش اساسی نوآوری در تعیین ارتقاء سهم بازار و دست یابی به عملکرد نوآورانه تر، یکی از وظایف اساسـی مدیران سازمانی، تعیین عوامل ایجاد کننده نوآوری و میزان تحقق آنها در سازمان است. تاکنون روش­های تصمیم­گیری بسیاری پیرامون این فرآیند ارائه شده­ است، اما حجم بسیار بالا اطلاعات، شرایط پویای همکاری با سازمان های مشتاق به نوآور شدن و همکاری مداوم با آنها دلایلی هستند که نیاز به استفاده از سیستم­های مبتنی بر هوش مصنوعی را فریاد می­کنند. علی­رغم مزیت ­ها و فواید اشاره شده پیرامون سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی در حل مسائل و تصمیم­گیری، تاکنون پژوهش های نسبتاً کمی‌‌ پیرامون استفاده از این سیستم ها در فرآیند تعیین عواملی که در هر واحد سازمانی باید به کار گرفته شوند تا از نوآوری تدریجی به بنیادی به دست یافت و عملکرد نوآورانه محقق شود، صورت گرفته است.

بنابراین با توجه به محدودیت‌هایی که برای مطالعات قبلی بیان شد، و همچنین پیشرفت‌های قابل توجه در عرصه‌ پردازش اطلاعات با استفاده از روش‌های هوش مصنوعی و سایر روش‌های غیرخطی مانند شبکه‌های عصبی مصنوعی [13] و شبکه‌های عصبی فازی[14]، که این محدودیت‌ها تا حدودی هموار شده‌اند )پارسا مقدم، شفیع خواه و شیخ الاسلام[15]، 2011). در این پژوهش از تحلیل شبکه عصبی استفاده شده است. شبکه‌های عصبی مصنوعی یا به زبان ساده‌تر شبکه‌های عصبی، سیستم‌ها و روش‌های محاسباتی نوینی برای یادگیری ماشینی، نمایش دانش، و در انتها اعمال دانش به دست آمده در جهت پیش‌بینی پاسخ‌های خروجی از سامانه‌های پیچیده هستند. ایده اصلی این گونه شبکه‌ها – تا حدودی – الهام‌گرفته از شیوه کارکرد سیستم عصبی زیستی است و برای پردازش داده‌ها، و اطلاعات به منظور یادگیری و ایجاد دانش قرار دارد. عنصر کلیدی این ایده، ایجاد ساختارهایی جدید برای سامانه پردازش اطلاعات است. این سیستم از شمار زیادی عناصر پردازشی فوق العاده ی بهم‌پیوسته با نام نورون تشکیل شده که برای حل یک مسأله، با هم هماهنگ عمل می‌کند. با استفاده از دانش برنامه‌نویسی رایانه می‌توان ساختاری طراحی کردکه همانند یک نرون عمل نماید. سپس با ایجاد شبکه‌ای از این نرون‌های مصنوعی به هم پیوسته، یک الگوریتم آموزشی برای شبکه ایجاد نمود و با اعمال این الگوریتم به شبکه آن را آموزش داد.

پژوهش حاضر در گامی‌‌ فراتر از مطالعات پیشین، سعی در اقتباس و جمع‌آوری همه عوامل مؤثر بر نوآوری بنیادی و تدریجی از مجموعه‌ ادبیات در دسترس داشته است و سپس با کمک مدل کانو و بکارگیری روش تحلیل شبکه‌ عصبی به تعیین ضریب اهمیت این عوامل در هر دو گروه نوآوری بنیادی و تدریجی پرداخته است و جایگاه واحدهای سازمانی را در هر نوآوری مشخص نموده است. در حقیقت وجه تمایز این پژوهش، جامعیت عوامل مؤثر بر نوآوری های بنیادی و تدریجی است که با کمک مدل کانو فازی ضریب اهمیت آنها را به دست آورد به علاوه برای اولین بار از مدل کانو استفاده گردید تا یک سیتم خبره به دست آید که بتواند به عنوان ورودی در شبکه عصبی وارد شود و بعد از آن با استفاده از روش نوین شبکه‌ عصبی ‌بتوان به نقطه‌ای برای گذار از نوآوری تدریجی به بنیادی دست یافت و جایگاه هر واحد سازمانی را در نوآوری مشخص نمود و در نهایت به سازمانهایی که به دنبال نوآوری هستند کمک کرد که از این مدل جهت تعیین جایگاه خود و راه های پیش بینی جایگاه واحدهای جدید در نوآوری تدریجی و بنیادی استفاده نمایند. با توجه به آن‌که سازمان ها از لحاظ زمان و بودجه با محدودیت روبرو هستند، با استفاده از این روش می‌توانند زمان و بودجه خود را به صورت هدفمند مورد استفاده قرار دهند. به بیان دیگر در این پژوهش تلاش بر آن بود با کمک رویکرد شبکه‌ عصبی و در نظر گرفتن همه عوامل مؤثر بر نوآوری بنیادی و تدریجی به صورت جامع، در درجه‌ اول عوامل در دو گروه نوآوری بنیادی و تدریجی گروه‌بندی شوند تا مشخص شود هر عامل برای ایجاد و ارتقاء چه نوعی از نوآوری کاربرد دارد، سپس درصدی که این عوامل می‌توانند منجر به عملکرد نوآورانه شوند، تعیین شود. در واقع در این پژوهش نقطه گذار از نوآوری تدریجی به بنیادی برای هر واحد سازمانی شرکت فولاد مبارکه اصفهان مشخص گردید. این سازمان برای حضوری قدرتمند در عرصه فروش و رقابت با سایر رقبا، سعی در مدیریت فرآیند های خود دارد. چرا که، فرآیند این شرکت نقش عمده­ای در موفقیت و یا ناکامی‌‌ این شرکت خواهد داشت، همان­طور که مشخص است فعالیت این شرکت وابستگی بسیار زیادی به نوآوری و عملکرد آن دارد . علاوه بر آن نتایج به آمده از این پژوهش در حیطه نوآوری کمک می‌‌ کند تا پژوهشگران و سازمانها دیگر نیز بدانند چه مقداری از هریک از عوامل را به کار بگیرند تا از نوآوری تدریجی به نوآوری بنیادی دست یابند.

1-3- اهمیت و ارزش پژوهش

با توجه به اینکه اولا در برنامه پنجم توسعه بر خصوصی سازی و تسریع آن تأکید شده است، همچنین برنامه های دولت، تمرکز زیادی بر بهبود مستمر کسب و کار دارد و نیز ایجاد و استمرار این بهبود، مستلزم وجود فضایی منصفانه، امن و توام با اعتماد برای رقابت است، در آینده ای نه چندان دور با به وجود آمدن رقبای بیشتر، بی شک سازمان­ها در وهله اول بیش از پیش سعی در حفظ موقعیت رقابتی و در وهله دوم به دنبال گسترش قدرت رقابتی خود خواهند بود.

بنابراین سازمان­ها برای کاهش خطر از رده خارج شدن می‌بایست، نوآوری‌های تدریجی یا بنیادی بیشتری ارائه کنند که از محصولات و فرآیند‌های تولید و بازارهای کنونی متمایزند. سازمان­هایی که به دنبال چنین نوآوری‌هایی هستند می‌بایست روی تغییرات، سرمایه‌گذاری کنند و از طریق هدف قرار دادن بخش‌های خاص بازار، فرصت‌های فوق العاده ایجاد نمایند، تا به منافع نوآوری چون هزینه‌های پایین‌تر و کیفیت بالاتر دست یابند. در نتیجه استفاده از یک سیستم نظامند و توجه به تنوع نیازها از سوی تولیدکنندگان، شرط حفظ سهم بازار آنها است در واقع در محیط رقابتی شدید، سازمان­ها باید نوآوری را در محصولات و خدمات خود برای بقا و موفق بودن ایجاد کنند.

از سویی دیگر دانش و تکنولوژی فعلی یک سازمان اگر چه می‌تواند هم اکنون برای آن مزیت رقابتی ایجاد کند اما تضمین نمی‌کند که سازمان بتواند در مواجهه با تغییرات سریع خارجی مزیت رقابتی خود را حفظ نماید(اوریلی و توشمان[16]، 2008). شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری و گروه بندی آنها به وسیله تکنیک‌ها و روش‌های کار متنوع و گسترده می‌تواند به نوآوری بیشتر کمک کند و آن را به پیش ببرد. در سازمان­هایی که تغییر و پیشرفت، از ارکان اصلی سازمان است، نوآوری از عوامل مهم برای رسیدن به اهداف آن است. شناسایی عوامل حیاتی و مهم نوآوری جهت ارائه خدمات و تولید بهتر و در نتیجه برتری رقابتی امری ضروری است که می‌توان این نوآوری را جهت بخشید.

قرن حاضر مملو از نوآوری­های گوناگون در زمینه فناوری‌ها، کالاها و خدمات جدید است اما در هیچ دوره‌ای مانند امروز نیاز به نوآوری، این چنین ضروری نبوده است. بدون شک روز به روز بر شدت رقابت در بازار‌های جهانی برای ارائه محصولات و خدمات توسط بخش‌های مختلف صنعت افزوده می‌شود و در دهه‌های آتی شدیدتر نیز خواهد شد. برای آن­که بتوان در بازارهای جهانی دوام آورد و بر رقبا چیره شد باید روش‌های قدیمی‌‌ و سنتی را کنار گذاشت. چون تنها از طریق ارائه محصولات جدید و مشتقات آن­ها است که می‌توان ارزش قابل توجهی برای شرکت ایجاد کرد. نوآوری و خلاقیت در سازمان­های توسعه یافته و مدرن به قدری حائز اهمیت است و از ویژگی‌های این سازمان­ها محسوب می‌‌ شود که حتی بعضا سازمان خلاق و نوآور به عنوان یکی از سازمان­های پیشرو، مطرح می‌شود.

در واقع می‌توان گفت با توجه به سرعت تغییرات و پیچیدگی‌های محیطی، سازمان­ها باید در جهت نوآوری گام بردارند و افراد را تشویق به نوآوری کنند، چون در غیر این‌صورت با دست خود نام خود را از صحنه روزگار محو می‌کنند. با توجه به اهمیت نوآوری، ‌اندازه‌گیری آن نیز دارای اهمیت می‌باشد. یکی از روش های اندازه گیری، تحلیل شبکه‌های عصبی است. این روش به طور گسترده ای در حوزه های مختلف مدیریت مورد استفاده قرار گرفته است و لیکن در زمینه گروه بندی عوامل و اندازه گیری آن­ها، تحقیقات کمی‌‌ انجام پذیرفته است. مزیت این روش نسبت به سایر روش‌های اولویت بندی در این است که این روش به گروه بندی عوامل می‌پردازد و در صورتی که پس از هر بار ارزیابی، هر واحد با میزانی مشخص در یکی از دو گروه نوآوری تدریجی و بنیادی قرار خواهدگرفت و با ایجاد یک واحد سازمانی جدید در سازمان، می‌‌توان تصمیم گرفت از هر عامل چه میزان استفاده شود تا از نوآوری تدریجی به بنیادی در حد بهینه حرکت شود.

1-4- کاربرد نتایج پژوهش

کاربرد مدل پیشنهادی، در انتخاب دقیق‌تر و مناسب‌تر مؤلفه‌های نوآوری تدریجی و بنیادی است. که به کمک آن مدیران سازمان می‌توانند راحت تر تصمیم‌گیری کنند و برای دست‌یابی به عملکردی با نوآوری بیشتر، تنوع بالاتر در تولید و دست‌یابی به سهم بالاتری از بازار گام های بهتری بردارند. یافته‌های این پژوهش برای همه سازمان­های نوآور به طور عام و برای شرکت فولاد مبارکه اصفهان به طور خاص کاربرد دارد.

1-5- اهداف پژوهش

تعیین ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی با استفاده از روش کانو در شرکت فولاد مبارکه
تعیین جایگاه واحد های سازمان فولاد مبارکه اصفهان جهت گذار از نوآوری تدریجی به نوآوری بنیادی و عملکردی نوآورانه تر
1-6- سوال های پژوهش

ضریب اهمیت عوامل مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی با استفاده از روش کانو در شرکت فولاد مبارکه
چقدر است؟

جایگاه واحد های سازمان فولاد مبارکه اصفهان جهت گذار از نوآوری تدریجی به نوآوری بنیادی و عملکردی نوآورانه تر چگونه است؟
1-7- روش پژوهش

این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی است. و از نظر روش بر اساس مسأله پژوهش، از نوع توصیفی، و تحلیل مقایسه ای است. و بر اساس زمان گردآوری داده­ها از نوع مقطعی و از نظر روش گردآوری داده ها میدانی و پیمایشی است.

1-8- قلمرو پژوهش

قلمرو موضوعی:

در این پژوهش عوامل مؤثر بر نوآوری تدریجی و بنیادی و میزان عملکردی نوآورانه تر در واحدهای مختلف سازمان با استفاده از ابزار شبکه های عصبی مورد سنجش قرار گرفته است.

قلمرو مکانی:

این پژوهش در واحدهای مختلف سازمان فولاد مبارکه اصفهان صورت گرفته است.

قلمرو زمانی:

پژوهش حاضراز اوایل اردیبهشت ماه تا اواخر خرداد ماه سال 1393 انجام شده است.

1-9- تعاریف واژه های پژوهش

نوآوری[17]: نوآوری به برنامه‌های کاربردی جدید از دانش، ایده‌ها، روش‌ها و مهارت‌ها مربوط می‌شود که می‌تواند قابلیت‌های منحصر به فرد و اهرم رقابت سازمان را ایجاد نمایند و درواقع فرآیندی است که عقاید اهداف و پویش‌ها در آن ایجاد می‌شوند (شاهین و صادق بیگی، 1389;21).

نوآوری بنیادی[18]: نوآوری بنیادی، به آن دسته از نوآوری‌هایی اطلاق می‌شود که نشان دهنده‌ تغییرات اساسی در محصولات جدید است که ناشی از تغییراتی انقلابی در تکنولوژی‌های مورد استفاده می‌باشد (ریچارد، والکرو جنس[19]، 2001;89 ).

 نوآوری تدریجی[20]: شامل آن دسته از نوآوری‌هایی می‌باشد که به تغییرات جزئی در فن‌آوری‌های موجود در طراحی، عملکرد، قیمت، کمیّت و اعمال تغییراتی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان وجود دارد. در واقع نوآوری تدریجی آن دسته از نوآوری‌های است که بر آموزش و توسعه سازمانی تمرکز دارد (ریچارد و همکاران، 2001;58).

عملکرد نوآورانه[21]: ترکیبی از چندین دستاورد سازمانی است که نتیجه­ی تجدید و بهبود تلاش‌های انجام شده در جنبه‌های مختلف نوآوری‌های شامل نوآوری در فرآیندها، محصولات، ساختار سازمانی و تعداد پتنت‌های پژوهش و توسعه است (باتساکیس[22]، 2012. ;12).

شبکه‌ی عصبی[23]: شبکه­های عصبی مصنوعی از مکانیزم پردازش اطلاعات بیولوژیکی الهام گرفته شده­اند. آن­ها از تعداد زیادی عناصر پردازشی موازی بهم پیوسته تشکیل شده و سعـی در ارائه کارایـی سیستم­های زیستی دارند. این شبکه­ها، سیستم­های پردازش اطلاعات انعطاف­پذیری هستند که قادرند بطور مداوم از اطلاعات ورودی به یادگیری پرداخته و خود را با محیط اطلاعاتی تطبیق دهند (جین و مارتین[24]، 10:1998).

1-10- جمع بندی

با توجه به اینکه حقیقت نوآوری یک ضرورت برای سازمان­ها ست و کمک می‌‌ کند تا در محیط‌های پویا و غیر قابل پیش‌بینی رقابت ‌کنند و از سویی دیگر چون نوآوری به عنوان یک منبع حیاتی ایجاد مزیت رقابتی محسوب می‌‌ شود، چرا که در عصر جهانی­شدن و ارتباطات، کمک شایانی به سازمان های نیازمند جهت اخذ تصمیمات صحیح و سریع می‌‌ نماید تا بتوانند در عرصه رقابت تنگاتنگ، گامی‌‌ جلوتر باشند. در این فصل، پس از مطرح شدن سوال پژوهش، به بیان هر چه بیشتر اهمیت و ارزش نوآوری پرداخته شده است در ادامه اهداف و قلمرو مکانی و زمانی پژوهش نیز بیان گردیده است.

2-1- مقدمه

در دهه گذشته، سرعت تغییرات در بازار بصورت قابل ملاحظه و وسیعی افزایش یافته است. در این محیط رقابتی شدید، سازمان­ها برای بقا و موفق بودن، باید نوآوری را در محصولات و خدمات خود ایجاد کنند. بنابراین در سازمان­هایی که تغییر و پیشرفت ارکان اصلی است، نوآوری از عوامل مهم برای رسیدن به اهداف به حساب می­آید. شناسایی عوامل حیاتی و مهم نوآوری جهت ارائه خدمات و تولید بهتر و در نتیجه برتری رقابتی امری ضروری است. بنابراین به دلیل آنکه نوآوری به برنامه های کاربردی جدید از دانش، ایده ها، روش‌ها و مهارت‌ها مربوط می‌شود که می‌‌ تواند قابلیت‌های منحصر به فرد و اهرمی‌‌ رقابتی را در سازمان ایجاد نمایند تصمیم گیری در رابطه با عوامل مؤثر بر دو نوع تدریجی و بنیادی نوآوری و میزان به کار گیری آنها در سازمان برای دست یابی به عملکرد نوآورانه تر از اهمیت بالایی برخوردار است.

در این فصل ابتدا، مفاهیم نوآوری و عملکرد نوآورانه مطرح شده است، سپس، تکنیک‌ شبکه عصبی به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر نوآوری بیان شده است. و در نهایت پیشینه پژوهش در قالب پژوهش‌های داخلی و خارجی ارائه گردیده است.

2-2- معرفی نوآوری

در طول 30 سال گذشته، نوآوری مورد توجه محققان و متخصصان بوده است (گاتیگنن و همکاران، 2002 ؛ دامان پور، 1987). چراکه ورود به عرصه نوآوری زمینه را برای گسترش سطح رقابت و ایجاد فرصت رشد سودمند هموار می‌‌ سازد و موجب ارائه مطلوبیت بیشتر برای مصرف کننده می‌شود. به عبارت دیگر، نوآوری هم به عنوان یک عامل مهم برای درجه رقابت پذیری و پیشرفت سازمان­ها و هم به عنوان عاملی برای شناسایی عناصر کلیدی ارتقاءی نوآوری فرآیند‌ها و محصولات به حساب می‌آید و سازمان­ها برای داشتن مزیت رقابتی طولانی مدت، باید نوآوری را بی وقفه و به طور مداوم به کار گیرند تا بتوانند ارتقاء یابند. اهمیت نوآوری، پژوهشگران را برای شناسایی نیرو محرکهای مختلف نوآوری، برانگیخته است (اسلاملو، 1392).

2-2-1-نوآوری

نوآوری اشاره به کاربرد جدید دانش، ایده، روش و مهارت‌هایی دارد که می‌تواند قابلیت‌های منحصر به­فرد و اهرم‌های جدیدی برای رقابت سازمانی ایجاد کند(اندرسون و همکاران[25]، 2008,شاهین و عباس زاده [26]، 2013). از آنجایی که امروزه مشتریان دقت بیشتری در انتخاب خود دارند بنابراین انتظار دارند محصولات تنوع بیشتری داشته باشد و نوآوری بیشتری در آنها دیده شود(شاهین و همکاران[27]، 2013) پس در بازارهای جهانی، سازمان­ها باید توانایی تشخیص چالش‌های نو و پیکر بندی مجدد تکنولوژی‌ها، شایستگی‌ها و سرمایه‌های دانشی خود را جهت ایجاد مزیت رقابتی پایدار داشته باشند(تیس[28]، 2000).

در تعریفی دیگر نوآوری عبارت است از، ظرفیت کلی سازمان در معرفی محصولات جدید به بازار یا گشودن بازاری جدید به همراه ترکیب راهبردی با در برداشتن رفتارها و فرآیندهای نو (نورث و اسمال بون[29]، 2000). معمولاً محققان بر این باورند که مفهوم فرآیند نوآوری را درک کرده‌اند. اما در حقیقت بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در حوزه‌های مرتبط با نوآوری، تعاریف و طبقه‌بندی‌های متفاوتی از نوآوری را ارائه داده‌اند. در­­واقع مفهوم نوآوری توجه تعداد زیادی از محققان را به خود جلب کرده است. این مفهوم برای اولین بار توسط شومپیتر در سال 1934 ارائه شده است که با توصیف نوآوری به رسمیت شناخته شده است و به عنوان فرآیند ایجاد نام تجاری جدید، محصولات، خدمات و فرآیندها و تأثیر آن بر توسعه اقتصادی بوده است. از آن به بعد دانشمندان مختلفی به تشریح متفاوتی از این مفهوم، برای بقای طولانی مدت سازمان­ها پرداخته‌اند و آن را به عنوان عامل بسیار مهمی‌‌ در نظر گرفته­اند. ادبیات گذشته دو نگرش به نوآوری داشته است، 1- نگرش هدف محور، که تمرکز بر روی نوآوری به خودی خود 2- نگرش موضوع محور، تمرکز بر روی موضوعاتی مانند کشور، صنعت، سازمانها و گروه‌ها که ابداع و اجرا کننده نوآوری هستند.

 از آن به بعد دانشمندان مختلفی، تشریح متفاوتی از این مفهوم برای بقای طولانی مدت سازمان­ها داشته اند و آن را به عنوان عامل بسیار مهمی در سازمان­ها در نظر گرفته­اند(خان و همکاران[30]، 2009).

مفهوم نوآوری از دهه 60 تا هزاره سوم دارای مفاهیم متفاوتی بوده است که این مفاهیم در جدول1-2 ارائه شده است.

جدول 1-2 مفهوم نوآوری از دهه 60 تا هزاره سوم (منطقی، 1384)

دوره زمانی
مفهوم نوآوری
نوآوری دهه 60
ارائه محصول جدید به بازار، تمرکز بر پژوهش و توسعه، عمدتا نوآوری بنیادی(بنیادی)، تمرکز کم بر مشتری
نوآوری دهه 70
توجه به مشتری، نوآوری از روی تنوع در محصول، نوآوری تدریجی
نوآوری دهه 80
بازاریابی (به دلیل رقابت بیشتر )، نوآوری در خدمات
نوآوری دهه 90
پیدایش نوآوری مبتنی بر دانش، نوآوری بنیادی، نوآوری در خدمات
نوآوری هزاره سوم
توسعه فراگیر نوآوری مبتنی بر دانش
همان‌طور که اشاره شد فرآیندهای مختلف نوآوری، خروجی‌های متفاوتی را به‌دنبال دارد. بعضی از این نتایج در محصولات و تغییر در آن­ها یا در خدمات و یا در روش انجام امور توسط سازمان­ها می‌باشد. اگر سازمانی به دنبال بقا در محیط متغیر و پویا باشد، لازم است در انواع مختلف نوآوری سرمایه گذاری نماید، چرا که انواع مختلف نوآوری، به روش‌های متفاوتی سازمان را تحت تاثیر قرار داده و نتایج متفاوتی را به دنبال دارد(سیگاو و همکاران[31]، 2006). پژوهشگران طبقه بندی نوآوری را به روش‌های گوناگونی انجام داده‌اند. با توجه به مطالعات گذشته، گونه شناسی‌های متفاوتی از نوآوری ارائه شده است، که پنج نوع نوآوری را در مطالعات تجربی شناسایی کرده­اند. این نوآوری­ها عبارتند از نوآوری تدریجی در محصول، نوآوری تدریجی در فرآیند، نوآوری بنیادی

دانلود پروژه کارآموزی مکانیک:ترمزها

خردادماه 1395
 
 
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
عنوان                                                                                                                                                    صفحه
 
ایمنی؛ اولین قربانی کاهش هزینه‌ها………………………………………………………………………………………………….6
ترمز ABS …………………………………………………………………………………………………………7
سیستم ترمز EBD………………………………………………………………………………………………………………………11
سیستم  ESP……………………………………………………………………………………………………………………………..11
سیستم ASR……………………………………………………………………………………………………………………………….19
سیستم ACC………………………………………………………………………………………………………………………………21
کاربردمکاترونیک درسیستم های ایمنی خودرو……………………………………………………………………………22
بوسترخلاای………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..23
معایب ترمز دیسکی……………………………………………………………………………………………………………………..26
ترمز دستی (ترمزپارک)………………………………………………………………………………………………………………..26
سیستم ترمز کاسه ای……………………………………………………………………………………………………………………27
کفشک بندی سیمپلکس……………………………………………………………………………………………………………….28
کفشک بندی دوپلکس………………………………………………………………………………………………………………….29
کفشک بندی سرو………………………………………………………………………………………………………………………..29
میله بندی مکانیکی (Solid bar connection operated  )………………………………………………………..30
سیمی:(Cable operation)…………………………………………………………………………………………………………30
اساس کار ترمز………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….31
مکانیزم های ترمز…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….32
نحوه عملکرد ترمز ABS…………………………………………………………………………………………………………………………………………37
انواع ترمزهای ABS…………………………………………………………………………………………………………………………………………………40
ترمز الکتریکی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………45
سیستم ترمزهای هیدرولیکی……………………………………………………………………………………………………………………………….45
ترمزهای چندکاناله و ضدبلوکه ABS………………………………………………………………………………………………………………….48
      منابع و مآخذ…………………………………………………………………………………………………………………………………………………53
 
ایمنی؛ اولین قربانی کاهش هزینه‌ها…
این در حالی است که اکثر خودروهایی که

sabzfile.com

در کشور تولید می‌شوند از وجود سیستم‌های ایمنی مثل ترمز ABS و ایربگ محروم هستند و تنها برخی از آنها با سفارش متقاضی خودرو و با پرداخت هزینه بیشتر نسبت به سایر خودروها مجهز به این سیستم‌ها می‌شوند.
سیستم‌های نوین مانند ABS، ESP و EBD با افزایش پایداری و فرمان‌پذیری و… در زمان حادثه تا 40درصد از بروز تصادفات جلوگیری می‌کند.
سیستم های ایمنی به دو دسته تقسیم می شوند.
1.سیستم های فعال:
این سیستم ها در هنگام حرکت خودرو فعالند وشرایط دینامکی خودرو را برای پیشگیری از بروز تصادف،کنترل می کند.برخی از این سیستمهای فعال عبارتند از :
ABS : سیستم ترمز ضد قفل هنگام قفل کردن چرخ ها فشار ترمز را برای افزایش کارایی سیستم ترمز، کاهش میدهد.
ASR : این سیستم، امکان استفاده بهینه از اصطکاک سطح جاده را در حالت شتاب گیری برای خودرو فراهم می کندیا آنتیپاتیناژ (ETC , TC ,TSC ,ASR)
EBD : سیستم هماهنگ کننده نیروی ترمز، نرم افزاری در حافظه ABS است و کنترل مجزای چرخها را در هنگام قفل کردن بر عهده دارد.
ESP : عملکرد این سیستم در این مقاله به طور مفصل بررسی می شود. از سوی تولیدکنندگا نمختلف نامهای مختلفی استفاده می شود مانند:
 ( ESP ,MSR ,PSM ,ESC ,DSC ,VDC ,ASC ,VSC)

سیستم های غیر فعال :
از این سیستم ها در کاهش تصادفات خطرناک استفاده می شود و عبارتند از :
کمربند
کیسه هوا
فیوز قفل کن
 
ترمز ABS
ترمزهای Abs در بیان ساده دستگاهی الکترونیکی هستند که در هنگام ترمزگیری باکنترل فشار (قطع و وصل کردن فشار) هیدرولیک در کسری از ثانیه ارتباط لنت را با دیسک یا کاسه برقرار و قطع می‌کنند و تکرار سریع و مداوم این عمل باعث از میان رفتن حالت بلوکه کردن یا قفل کردن ترمزها می‌شود.
اهمیتاینگونهترمزهانیزبیشتردرسطوحخیس و لغزنده یا ترمزگیری در سرعت‌های بالا بیشتر نمایان می‌شود. در این گونه موارد راننده از کنترل کامل بر روی وسائل نقلیه خود برخوردار است و اما شاید بتوان گفت تنها نکته منفی در مورد ترمزهای Abs صدای نسبتا شدید آنها در هنگام ترمزگیری بر روی سطوح بسیار لغزنده است.
اینصدایلرزانکهبهدرونکابیننفوذمی‌کندوزیرپدالترمزحسوشنیدهمی‌شودراننده‌ایراکهتجربهترمزگیریدراینشرایطنداردبهاشتباهمی‌اندازدکهاحتمالاقسمتیازسیستمترمزخودرواشدرحالخردشدناستوبههمیندلیلرانندهممکناستبهاشتباهاز فشار پای خود بر روی پدال ترمز بکاهد.
یک مفهوم کلی از ترمزهای ضد قفل ABS
تئوری ترمزهای ضدقفل بسیارساده است.یک چرخ درحال لیزخوردن(به طوریکه سطح تماس تایرنسبت به زمین سربخورد) نسبت به چرخی که لیزنمی خوردنیروی اصطکاک کمتری دارد.اگربا اتومبیل خود در یخ گیر کرده باشید می دانید که اگر چرخها بچرخند هیچ نیروی جلو بری به اتومبیل وارد نمی شود زیرا سطح تماس چرخ نسبت به یخ لیز می خورد.
 ترمزهای ضدقفل باجلوگیری کردن ازسرخوردن چرخ هادرهنگام ترمزکردن،دو مزیت را بوجود می آورند:اول اینکه خودرو زود تر متوقف می شود و دوم اینکه می توان خودرو را هنگام ترمز کردن نیز هدایت کرد.
 درترمزهای ضدقفل چهار بخش اصلی وجود دارد:

حسگرهای سرعت
پمپ
سوپاپها
کنترل کننده
 حسگرهای سرعت:
  سیستم ترمز ضدقفل باید بداند چه موقع چرخ درحال قفل کردن است،حسگرهای سرعت که درهرچرخ یا دربعضی مواقع دردیفرانسیل قرارگرفته انداین اطلاعات را فراهم میکنند.
    دنده های یک  دورتادورچرخ دنده قرارگرفته اند به هنگام چرخش چرخ دنده یک ولتاژAC راکه فرکانس آن باسرعت چرخش یک چرخدنده متناسب است تولید میکنند این ولتاژAC در ECU تجزیه و تحلیل و سرعت چرخ محاسبه می شود.
 سوپاپ ها:
درهرلوله ی ترمزکه به هرترمز می رود یک سوپاپ وجود دارد که با کنترل کننده کنترل می شود،در بعضی از سیستم ها سوپاپ سه حالت دارد:

درحالت اول سوپاپ بازاست وفشارازسیلندراصلی مستقیما بهترمیرسد
درحالت دوم سوپاپ لوله یک ترمز را می بندد و ترمز را از سیلندراصلی جدا میکند،این حالت از افزایش بیش از حد فشار ترمز وقتی راننده روی پدال فشار می آورد،جلو گیری می کند
درحالت سوم سوپاپ مقدار یاز فشار ترمز را کم میکند
 
 
 
پمپ: 
چون سوپاپ می تواند فشار ترمز را کم کند باید به طریقی این فشار از دست رفته را جبران کرد واین کاری است که پمپ انجام می دهد.بعد از اینکه سوپاپ فشار را در یک ترمز کم کرد پمپ دو باره فشار ایجاد می کند
  کنترل کننده:
کنترل کننده یک پردازنده است که با توجه به حسگرهای سرعت، سوپاپ ها را کنترل می کند.

پایان نامه بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت گروهی بر کاهش علائم بحران هویت میانسالی

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

فهرست مطالب

چکیده. 1

فصل اول: مقدمه پژوهش… 2

بیان مسأله. 2

فرضیه‌های تحقیق.. 5

تعاریف عملیاتی.. 5

فصل دوم:گستره نظری و پیشینه پژوهش… 6

موضع‌گیری نظری درخصوص هویت.. 6

تاریخچه هویت.. 6

مفهوم هویت.. 7

سبک هویت.. 8

ابعاد هویت.. 10

شکل‌گیری هویت.. 11

موضع گیری نظری در خصوص بحران هویت میانسالی.. 12

تاریخچه هویت میانسالی.. 12

تحول هویت در دوران میانسالی.. 15

بحران هویت میانسالی.. 16

موضع گیری‌های نظری در خصوص رضایت از زندگی.. 18

تاریخچه مطالعات رضایت از زندگی.. 18

تعریف رضایت از زندگی.. 20

دیدگاه‌های مختلف پیرامون رضایت از زندگی.. 23

دیدگاه مزلو. 23

دیدگاه آدلر. 24

دیدگاه اریکسون.. 24

دیدگاه هورنای.. 25

دیدگاه برن.. 25

دیدگاه سالیوان.. 26

دیدگاه فروم. 27

دیدگاه یونگ… 27

دیدگاه آلپورت.. 28

موضع‌گیری‌‌های نظری در خصوص روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت.. 29

نظریه‌ روان‌پویشی کوتاه مدت.. 29

شکل‌گیری و رشد شخصیت از دیدگاه روان‌پویشی.. 31

تعریف روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت.. 32

شخصیت از دیدگاه نظریه‌ روان‌پویشی کوتاه مدت.. 33

شخصیت بهنجار: ویژگی‌های توصیفی.. 34

شخصیت بهنجار: عوامل ساختاری و تحولی.. 35

مدل روان‌پویشی طبقه‌بندی اختلالات.. 38

فرایند روان‌درمانی‌پویشی کوتاه مدت.. 41

جمع‌بندی.. 43

فصل سوم: روش پژوهش… 44

طرح پژوهش… 44

شرکت کنندگان.. 44

ابزار تحقیق.. 44

sabzfile.com

روش اجرای تحقیق.. 45

روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 46

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش… 47

یا فته های جمعیت شناختی.. 47

یافته های مربوط به فرضیه‌های تحقیق.. 50

فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری.. 54

نتیجه گیری نهایی.. 56

محدودیت‌های پژوهش… 57

پیشنهادهای پژوهش… 58

منـابع.. 59

منابع فارسی.. 59

منابع لاتین.. 61

پیوست‌ها 66

چکیده
   هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر‌بخشی روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت به شیوه گروهی بر کاهش نشانه‌های بحران هویت میانسالی وافزایش رضایت از زندگی میانسالان می­باشد. طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افرادی که در  بهمن ماه سال 1393، برای رفع مشکلات روانی به کلنیک روانشناختی ارین منطقه2 شهر مشهد مراجعه کردند و در بازه سنی 35 تا 50 سالگی قرارداشتند. پژوهشگر نمونه‌ای به حجم 16 نفر را از بین افراد جامعه آماری انتخاب کرد.برای نمونه‌گیری از شیوه نمونه‌گیری داوطلبانه با جایگزینی تصادفی استفاده شد اعضای نمونه انتخابی به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند گروه آزمایش در12 جلسه به مدت 2ساعت در گروه درمانی روانپویشی کوتاه مدت قرار گرفتندو گروه کنترل بدون دریافت درمانی در لیست انتظاربودند. آزمودنی­های گروه آزمایش در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون با مقیاس‌های پرسشنامه بحران هویت میانسالی (ICQ) و مقیاس رضایت از زندگی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته­های این پژوهش با استفاده از نرم‌افزار SPSS و با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد روان درمانی پویشی کوتاه مدت گروهی به طور معناداری باعث کاهش نشانه‌های بحران هویت میانسالی و افزایش رضایت از زندگی گروه ازمایش نسبت به گروه کنترل شده است.

   کلیدواژه­ها: روان پویشی کوتاه مدت گروهی، بحران هویت میانسالی، رضایت از زندگی.

 بیان مسأله

میان‌سالی به منزله مرحله‌ای از تحول روانشناختی در گستره زندگی یا دوره‌ای انتقالی تعریف شده است که تغییرهای زیست شناختی، روانشناختی و اجتماعی را در بر می‌گیرد (جانسون[1]، 2006). این دوره سنی که با عنوان انتقال میانسالی از آن نام می‌برند یک رویداد طبیعی و برهه بهنجاری از فرایند تحول در گستره زندگی است و عموماً در اواخر دهه 30 یا آغاز دهه 40 روی می‌دهد. این دوره مستلزم اخذ تصمیم‌های تازه درباره ادامه چیزی است که فرد تا این گذرگاه به آن مبادرت ورزیده است یا اتخاذ تصمیم‌هایی است که تغییرات انسانی را در بر خواهد داشت (کورسینی[2]، 2003).

روانشناسان تحولی، زندگی انسان را به مراحل گذاری تقسیم کرده­اند که در هر  مرحله تغییراتی در این زندگی فرد اتفاق می­افتد که او باید با این تغییرات به نحو مطلوب برخورد کند. یکی از این مراحل گذار در چرخه زندگی انسانی که  تغییراتی را در جنبه‌های مختلف زندگی او بوجود می‌آورد، دوره انتقال میانسالی می‌باشد. این تغییرات بوجود آمده در زندگی فرد بر کارکرد کلی او تاثیر می‌گذارد و ممکن است زمینه‌ساز بروز مشکلاتی در زندگی روزمره او گردد (لاچمن[3]، 2004).

از موضع یک روی‌آورد تحولی، رویدادهای تحولی در دوره میانسالی عمدتاً مبنی بر محور مفهوم بحران هویت میانسالی است. در همین راستا برک[4] (2008) با طرح دیدگاه‌های مختلف دیگران در این خصوص، بحران هویت میانسالی را تایید کرده است و آن را آشوب درونی، تردید نسبت به خود و بازساخت‌دهی کلی شخصیت در دوره انتقال به میانسالی می‌داند. بحران میانسالی وضعیتی احساسی از شک و اضطراب است که در آن شخص به دلیل درک این که نیمی از دوره زندگی وی گذشته است، ناآرام می‌گردد. این حالت معمولاً بازتاب‌هایی از شیوه‌ای که شخص زندگی‌اش را تا کنون بدان شیوه گذرانده است را شامل می‌شود و معمولاً با احساسی مبتنی بر اینکه به اندازه کافی زندگی وی به سامان نرسیده و نتایج قابل توجهی از آن حاصل نگردیده، همراه است (لوینسون[5]، 1987؛ نقل از سادوک[6] و سادوک، 1390). فرد در این حالت ممکن است نسبت به زندگی، پیشه یا شریک زندگی خود احساس ملالت نماید و برای ایجاد تغییر در این موارد، میل قوی‌ای را حس کند (جانسون، 2006).

به طور سنتی تحقیقاتی که به مطالعه وضعیت روانشناختی افرادی که بحران هویت میانسالی را تجربه می‌کنند، پرداخته‌اند، بر نشانه‌های آسیب‌شناسی این قشر تمرکز کرده‌اند و سلامت روان را مترادف با نبود این نشانه‌ها در نظر گرفته‌اند. اما امروزه دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به‌طور اعم و در روانشناسی به‌طور اخص در حال شکل‌گیری و گسترش است که در این دیدگاه و رویکرد علمی تمرکز بر‌ روی رضایت از زندگی و بهزیستی از جبنه مثبت است (ریف، کیس و شامتکین[7]، 2002). در این دیدگاه نداشتن بیماری برای احساس سلامت کافی نیست، بلکه داشتن احساس رضایت از زندگی، پیشرفت بسنده، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان، انرژی و خلق مثبت، پیوند و رابطه مطلوب با جمع و اجتماع و پیشرفت مثبت، از مشخصه‌های فرد سالم است. رویکرد بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی، رشد و تحول مشاهده شده در برابر چالش‌های وجودی زندگی را بررسی می‌کند و به شدت بر توسعه انسانی تاکید دارد (ریف و سینگر[8]، 1998).

همچنین در تعریف سازمان جهانی بهداشت (1998) نیز، بهداشت روان فقط به معنی نبود بیماری روانی نیست بلکه بیشتر با نوعی سلامت ذهنی ارتباط دارد. افرادی از نظر روانی سالم هستند که احساس کنند به خوبی با زندگی و مسائل و تغییرات آن کنار می‌آیند، مسئولیت پذیر باشند و از توانایی‌های ذهنی خود به راحتی استفاده کنند، با دیگران ارتباط خوب و مناسبی بر قرار کنند، به فعالیت‌های سازنده و مفید بپردازند و در نهایت از زندگیشان رضایت داشته باشند (کشاورز و مهرابی، 1388). بنابراین یکی دیگر از متغیرهایی که در توجه به وضعیت روانشناختی میانسالان از اهمیت بالایی برخوردار است، رضایت از زندگی آن‌ها می‌باشد. 

همیشه این سوال مطرح بوده است که چرا برخی از مردم با وجود ضعف جسمی و فقر مالی از زندگی خود خشنود و راضی هستند در حالیکه برخی دیگر با وجود سلامت کافی و ثروت وافی، احساس  رضایت از زندگی نمی‌کنند و دائماً از زمین و زمان می‌نالند. فروم (1998) معتقد است نیازهایی که تأمین نشده‌اند بر جسم فشار وارد می‌کنند و بر طرف کردن آنها سبب رضایت می‌گردد. او همچنین می‌نویسد: «یک نوع از خوشی که فروید و سایرین تصور می‌کردند که جوهر خوشی است رهایی از فشار رنج‌آور است» (نقل از کار[9]، 2006).

ازکمپ[10] (2005) رضایت را اینگونه تعریف می‌کند: “در تضاد با مفهوم خوشحالی که ناظر است بر تجربه عاطفی (هیجانات یا احساس‌ها)، رضایتمندی بر تجربه شناختی و داورانه‌ای دلالت دارد که به عنوان اختلاف ادراک شده بین آرزو و پیشرفت قابل تعریف است. این تعریف طیفی را تشکیل می‌دهد که از ادراک کامروایی تا حس محرومیت را در بر می‌گیرد” . او خاطر نشان می‌کند بین مفاهیم خوشحالی و رضایت تفاوت وجود دارد. برای نمونه در تحقیقی که در آمریکا صورت گرفته است؛ نشان داده شده که افرادی که کمتر از 35 سال داشتند، خوشحال‌ترین اما ناراضی‌ترین گروه بودند و افراد 75 ساله و بالاتر ناراحت ترین اما راضی‌ترین گروه بودند. احساس رضایت حسی است که امکان دارد، در شرایط یکسان برای فردی به وجود آید و برای فردی دیگر به وجود نیاید. یعنی ممکن است چیزی برای شخصی رضایت را پدید آورد ولی همان چیز برای شخص دیگر رضایت را پدید نیاورد و حتی در بعضی موارد آن چیز باعث نارضایتی فرد شود. بنابراین احساس رضایت احساسی است ذهنی که گاه امکان دارد حتی برای افرادی که در اجتماعات، صاحبان منزلت‌های بالا و موفقیت هستند هم، ضرورتاً به وجود نیاید (آرگایل[11]،2010).

در زمینه‌ مداخلات درمانی به منظور بهبود سلامت روانشناختی افرادی که بحران هویت میانسالی را تجربه می‌کنند، تلاش‌های معدودی در حیطه روان‌درمانی انجام شده و به ثبت رسیده است. در حال حاضر دیدگاه‌های نظری متعددی با رویکردهای متفاوت به دنبال بهبود وضعیت روانشناختی میانسالان هستند. یک دسته از درمان‌هایی که در بهبود سلامت روانشناختی میانسالان، بهتر از درمان‌های دیگر عمل‌ کرده است، روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت می‌باشد (کورسینی، 2005). فرض بنیادی نظریه‌های روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت درباره اختلالات روانی این است که آشفتگی‌های روانی که تابلوی بالینی افراد مبتلا به مشکلات روانی مختلف را شکل می‌دهد، بازتابی از ویژگی‌های پاتولوژیک ساختارهای روانشناختی زیربنایی آن‌ها هستند. در نتیجه، درمان‌هایی که ساختارهای روانشناختی و سازمان ذهنی را تغییر می‌دهند، به تغییراتی در ویژگیهای پاتولوژیک شخصیتی و آشفتگی‌های ذهنی این افراد منجر می‌شوند (کرنبرگ[12]، 2004).

هدف روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت در مداخله در بحران هویت میانسالی، شناسایی معنا، کارکرد و پیامدهای نشانه‌های آسیب‌شناسی روانی این افراد، بر اساس مضامین اصلی تعارض‌های درونی و تغییر آن‌ها است. وقتی تعارض‌های اصلی، شناسایی، تفسیر و حل و فصل می‌گردد، بیمار ظرفیت شناسایی، پیش‌بینی، تغییر یا کنترل احساسات و رفتارهای خود را به دست آورده و بنابراین روش‌های حل و فصل تعارضات درونی بهبود می‌یابد و علائم و نشانه‌های آسیب‌شناسی روانی که بازتابی از این تعارض‌ها هستند، بهبود می‌یابند. علاوه بر این بینش‌هایی که در روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به بیماران داده می‌شود به آن‌ها کمک می‌کند تا با سردرگمی‌های حاصل از بحران هویت میانسالی، مقابله کنند. در مجموع روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت موفق، به کاهش نشانه‌های بحران هویت میانسالی، تغیییرات در الگوها و روابط بین فردی و تغییرات درون روانی می‌انجامد (لیشنرینگ، رابونگ و لیبینگ[13]، 2004).

از نکاتی که در روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت مورد توجه قرار می‌گیرد، بهبود روابط عاطفی افراد با دیگران مهم زندگی‌شان می‌باشد. روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت اهمیت زیادی به روابط عاطفی افراد و سبک دلبستگی آن‌ها، چه در گذشته و چه در زمان حال می‌دهد. ساختارهای روابط عاطفی، که در روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به عنوان روابط موضوعی درونی شناخته می‌شود، اساساً از طریق بازنمایی خود در تعامل با بازنمایی دیگریِ مهم در شرایط اوج حالت عاطفی شکل می‌گیرند. اهمیت این ساختارهای عاطفی حافظه، به لحاظ سهم آنها در اساس و پایه سیستم انگیزشی ابتدایی روانشناختی است، که هدایتگر تلاش‌هایی در جهت نزدیک شدن، حفظ کردن، یا افزایش فرصت‌هایی برای ایجاد حالات عاطفی مثبت و کاهش، اجتناب یا فرار از حالات عاطفی منفی است (کرنبرگ، 2004). بنابراین قابل پیش‌بینی است که روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت در بهبود روابط بین فردی و متعاقبا بحران هویت میانسالی افراد موثر باشد.

همچنین در روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت، نحوه برخورد افراد با فشارهای روانی مورد توجه قرار می‌گیرد. طبق نظریه روان تحلیل‌گری پویشی هر نوعی از آسیب شناسی روانی که بحران میانسالی هم می‌تواند جزئی از آن باشد به وسیله استفاده از مکانیسم‌های دفاعی ناسازگارانه خاصی مشخص می‌شود. در فرایند روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت سعی بر این است که بیمار به سمتی سوق داده شود که از مکانیسم‌های دفاعی سازگارانه‌تر استفاده کند (هربرت، مک‌کرماک و کالاهان[14]، 2010).

با در نظر گرفتن مطالب فوق به نظر می‌رسد که روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به شیوه گروهی بر کاهش علائم بحران هویت میانسالی و افزایش رضایت از زندگی میانسالان موثر است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر‌بخشی روان‌درمانی پویشی کوتاه مدت به شیوه گروهی بر کاهش علائم بحران هویت میانسالی و افزایش رضایت از زندگی میانسالان است.

فرضیه‌های تحقیق
روان درمانی پویشی کوتاه مدت گروهی به طور معناداری باعث کاهش نشانه‌های بحران هویت میانسالی در گروه ازمایش نسبت به گروه کنترل می‌شود.

روان درمانی پویشی کوتاه مدت گروهی به طور معناداری باعث افزایش رضایت از زندگی میانسالی در گروه ازمایش  نسبت به گروه کنترل می‌شود.

تعاریف عملیاتی
بحران هویت میان‌سالی: در تحقیق حاضر منظور از بحران هویت میانسالی نمره‌ای است که آزمودنی در پرسشنامه بحران هویت میانسالی (ICQ) بدست می‌آوردکه در پیوست میباشد.

رضایت از زندگی: در تحقیق حاضر منظور از رضایت از زندگی نمره‌ای است که آزمودنی در مقیاس رضایت از زندگی دینر[15] و همکاران (1985) کسب می‌کند که در پیوست میباشد.

روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت به شیوه گروهی: در تحقیق حاضر منظور از روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت به شیوه گروهی عبارت است از دوره‌ای دوازده جلسه‌ای که شامل این مراحل میباشد: برقراری اتحاد درمانی، تنظیم فرمول‌بندی روانی، تعیین اهداف و تمرکز درمان، تحکیم و تثبیت دستاوردها، که مراحل کامل ان در پیوست میباشد.

موضع‌گیری نظری درخصوص هویت
تاریخچه هویت
مقوله‌ای به نام هویت شاید سابقه‌ای به بلندای تاریخ بشریت دارد، یعنی از زمانی‌که انسان احساس کرد باید به کیستی و چیستی خود و این سؤال که من که و چه هستم در برابر حیوانات و طبیعت پاسخ گوید مقوله هویت شکل گرفت. از ابتدای شکل‌گیری دانش انسان شناسی به طور عام و روانشناسی به صور خاص، نگاه اندیشمندان از زوایای مختلف به این پدیده موجب تنوع و گوناگونی نظریات مربوط به هویت شده است. بیشتر این نظریه‌پردازان به مفهوم هویت و شکل‌گیری آن در دوره نوجوانی پرداخته‌اند و دیدگاه‌های کمتری پیرامون هویت بزرگسالان و میان‌سالان شکل گرفته‌ است.

اریکسون به عنوان مهمترین روانشناس نظریه‌پرداز در این حوزه ابتدا اصطلاح (هویت من) را برای توصیف مسائل روانی بعضی از نظامیان بازگشته از جنگ جهانی دوم به کار برد. او مشاهده کرد

 
مداحی های محرم