وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه مقایسه ویژ گی های شخصیتی وسبک زندگی در بیماران ام. اس تاثیر پذیر


به همین منظور ضرورت دارد تا ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بیماران مبتلارا باتوجه به تاثیر پذیری وتاثیر ناپذیری آنان از ماهنامه آموزشی ، اطلاع رسانی و اجتماعی انجمن ام اس ایران مورد سنجش وارزیابی قرارگیرد. متاسفانه تعداد زیادی از مردم جهان به این بیماری مبتلا هستند و روز به روز بر تعداد مبتلایان افزوده می‌شود. در حال حاضر بیش از دو میلیون نفر از مردم جهان دارای این بیماری هستند. اکثر این افراد دارای عمری طولانی هستند. امروزه طرز تفکر افراد نسبت به ام اس عوض شده است و ام اس یک موضوع ممنوع شده نیست.افراد در مورد تشخیص ام اس خود همانند تشخیص سایر بیماری ها به راحتی می توانند صحبت کنند. در ایران نیز بیماری ام. اس را می‌توان پدیده‌ای نسبتا جدید محسوب نمود و جامعه ما نیز با موارد زیادی از این بیماری روبرو است.آنچه مهم است که خصوصا بیماران ام. اس بدانند آن است که ام. اس بیماریی است که با ترفندهای خاص، اراده، صبر، بردباری و تو کل بر خداوند متعال به راحتی می‌توان با آن کنار آمد و از پیشرفت‌ بیماری جلوگیری نمود (اعتمادی فر وهمکاران1381).
ام اس  در زنان شایع‌تر از مردان است. بروز آن در زنان تا ۳ برابر بیشتر از مردان بوده و احتمالا فاکتورهای هورمونی و سیستم ایمنی علت بروز بیشتر ام. ‌اس‌ در زنان می‌باشند (ادیب نژاد، 1384).
استرس‌های روحی به عنوان یک عامل احتمالی برای عود و پیشرفت ام. اس ذکر شده است. به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست. از طرف دیگر، به گفته کارشناسان، آمار مبتلایان به این بیمارى در حال افزایش است؛ بنابراین تحقیق و پژوهش در جنبه‌هاى مختلف این بیمارى اعم از شناسایى عوامل خطر، علت ابتلا، پیشگیرى و درمان آن بیش از پیش ضرورى است.  ام. اس درحالی بیماری اسرارآمیز لقب گرفته است که در رشته نورولوژی بیشتر از همه بیماری ها، ذهن دانشمندان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده و هنوز علت یا حتی درمان قطعی برای این بیماری پیدا نشده است.  ‌این بیماری از یک طرف استقلال وتوانایی فرد برای شرکت موثر در اجتماع را تهدید می کند و از سوی دیگر پیش آگاهی ودوره های غیر قابل پیش بینی آن تاثیر بارزی بر کیفیت زندگی وسلامت فرد دارد. این بیماری در یافتن راهی برای حل مشکلات ودست یابی به رویکردی جهت بهبود کیفیت زندگی وسلامت خود ناتوان است.ایران در زمینه این بیماری جزو 10 کشور اول دنیاست (اعتمادی فروافتخار ، 1386).
به همین دلیل ضروری است تا پژوهشگران متخصص این رشته به منظور شناسایی و کنترل وپیشگیری این بیماری وارد این عرصه شده وبا تلاش وکوشش به راهکارهای عملی دست یابند.

1-4  اهداف پژوهش

 

1-4-1  هدف کلی

 

  • مقایسه ویژگی های شخصیتی وسبک زندگی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیر نا پذیر از پیام های مجله ام اس

1-4-2  اهداف جزیی

 

  • مقایسه ابعاد سبک زندگی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرنا پذیر از پیام های مجله ام اس
  • مقایسه ویژگی های شخصیتی بین بیماران مبتلا به ام اس تاثیرپذیر و تاثیرناپذیر از پیام های مجله ام اس

1-5   فرضیه های پژوهش

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه مقایسه میزان باورهای مذهبی، پرخاشگری و سازگاری در دانش آموزان دوره متوسطه

لاق جامعه ای را که در آن زندگی میکنند زیر پا میگذارند (صادقی ، 1385). نتایج پژوهشها نشان داده است که پرخاشگری از شاخصهای مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال سلوک ، و اختلال شخصیت ضد اجتماعی به شمار می آید (سوخودولوسکی و راچکین[6] ، 2004).همچنین رفتار پرخاشگرانه با بیماری های جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سردرد تنشی نیز در ارتباط است (ماترازو، کاشکات و پریچارد[7] ،2000). علاوه بر این پژوهش های دیگر نشان میدهد که کودکان پرخاشگر نسبت به کودکان دیگر از نظر شیوه تفکر متفاوت هستند ، آنها راهبردهای مثبت کمتری ارائه میدهند و بیشتر اطمینان دارند که راهبرد پرخاشگرانه سازگارانه تر است و این طور قضاوت می کنند که راهبردهای پرخاشگرانه کمتر باعث آسیب می شود (عارفی و رضویه، 1382).
تسلسل پیدایش نیازها و ارضای آن نیاز را سازگاری می نامند. بنابر این چنانچه انسانها در مناسبات خود بتوانند براحتی نیازهای خود را ارضاء نمایند دارای سازگاری می باشند(والی پور ، 1376). این که شخص تا چه حد می تواند با محیط و تغییرات آن سازگار شود به دو عامل بستگی دارد :
الف) خصوصیات شخص مثل مهارتها ، نگرشها، ارزشها، باور های دینی و حالات بدنی . ب) ماهیت موقعیت هایی که با آن روبرو می شود .این دو عامل در تعیین سازگاری ، خشنودی و کامیابی فرد مؤثرند .چون شخص و محیط همواره در حال تغییرند ، پس سازگاری باید بین این دو عامل خاص صورت پذیرد (گاطع زاده، 1384). با توجه به اینکه نوجوانان در مقطع سنی خود با مسائل و مشکلاتی در سازگاری با روابط بین فردی ، بلوغ ، تحصیلی و . مواجه می شوند ایجاد شایستگی های لازم و تقویت باورهای مذهبی برای مقابله موثر و کار آمد با چالش های حال و آینده ضروری به نظر می رسد .
نوجوانی از دیر باز هم برای نوجوانان و هم برای والدین و مربیان ، دوره ای دشوارتر از سال های کودکی قلمداد شده است . این مرحله از زندگی را روسو تولد دوم نامیده است (تقی پور ظهیر، 1376). لذا با توجه به حساس بودن دوران نوجوانی و نیز تغییرات مهمی که در این دوران در زمینه اعتقادات مذهبی و حالات رفتاری در فرد رخ میدهد تعیین تأثیر باورهای مذهبی در پیشگیری از رفتارهای پرخاشگرانه و افزایش قدرت سازگاری ضروری به نظر میرسد
بنابر این پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان باورهای مذهبی باپرخاشگری و سازگاری دانش آموزان انجام میگیرد . تا به این ترتیب گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه در افزایش سازگاری و کنترل پرخاشگری نوجوانان و جوانان برداشته شود.

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق:
محققان در اکثر جوامع بشری چه از جنبه تاریخی و چه در زمان معاصر پنج نهاد اصلی را در شکل گیری شخصیت افراد مؤثر می دانند که عبارتند از : اجتماع ، خانواده، همسالان، مدرسه و مذهب ( شاملو، 1366). با مطالعه تاریخ ادیان ، می توان دریافت که انسان در تمامی ادوار حیات خود دارای مذهب بوده و شاید بتوان گفت که گرایش به مذهب همواره در انسان وجود داشته و به شکلهای وجدان، عقل، خرد و غیره بروز کرده است ( قدیانی، 1374). علامه طباطبایی (1363) دین را یک روش مخصوص در زندگی می داند که صلاح دنیا را به نحوی که موافق حیات دائمی حقیقی باشد، تأمین می کند.ماهیت پویای انسان از یک سو و سؤالات بی پاسخ بسیار در جوامع امروزی از سوی دیگر موجب شده است که توجه به مذهب نزد متخصصان بهداشت روانی مهم و غیر قابل اجتناب گردد .
امروزه این نگاه که موضوعات فرا مادی جایی در حیطه علوم ندارند، کاملا تغییر کرده تا آنجا که برخی از سازمان های بهداشتی به بازنگری تعاریف موجود در مورد انسان و ماهیت بشر پرداخته اند. برای مثال سازمان جهانی بهداشت در تعریف جنبه های وجودی انسان به ابعاد : جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی اشاره می کندو بعد چهارم یعنی معنویت را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می ـ سازد (وست، 1383). در متن تجدید نظر شده ی چهارمین

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه مقایسه کیفیت زندگی و خودکارآمدی هیجانی، اجتماعی و تحصیلی در دانشجویان دختر و پسر

آموزشی است و هرساله ده ها میلیارد ریال از بودجه کشور را هدر می­دهد و نیروهای بالقوه و سرمایه های جامعه (نیروی انسانی) بی ثمر می مانند. بنابراین، توجه به عوامل مرتبط با تحصیل دانش­ آموزان، از اهمیت ویژه­ای برخوردار است.
از جمله عوامل روانشناختی مهم که باید در دانش­ آموزان  و نوجوانان مورد توجه قرار گیرد، خودکارآمدی است. نوجوانان و جوانان به دلیل دوره خاص رشد خود ناچارند با رویدادهای انتقالی بسیاری از نظر زیست شناختی، تحصیلی و اجتماعی روبرو شوند.آنان می­بایست راه حل­هایی برای حل مشکلات و مقابله با آنها بیابند. موفقیت آنان در چالش­های بیشمار این دوره رشد، با خودکارآمدی آنان ارتباط دارد. دانش آموزان نوجوانی که باور ضعیفی به کارآمدی خود دارند، منفعلانه تحت تأثیر این فشارها قرار می گیرند (ریچاردسون[4]، 1999). نتایج پژوهشی حاکی است که بالا رفتن سطح خودکارآمدی باعث افزایش انگیزش تحصیلی می­شود (گلاور و برونتینگ[5]، ترجمه علینقی خرازی، ۱۳۸۳).
با توجه به موارد گفته شده پژوهش حاضر درصدد آن است که به این سؤال اساسی پاسخ دهد که آیا بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود دارد؟
1-2-بیان مسئله
یکی از اهداف و وظایف مهم آموزش و پرورش ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد و تربیت انسانهای سالم، کارآمد و مسئول برای ایفای نقش در زندگی فردی و اجتماعی است. از آنجایی که دانش آموزان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور، در دستیابی به اهداف نظام آموزشی نقش و جایگاه ویژه ای دارند، توجه به این قشر از جامعه از لحاظ آموزشی و تربیتی، باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی و تربیتی جامعه را موجب می گردد. از طرف دیگر ارزشیابی مداوم و مستمر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در طول تحصیل و بررسی عوامل مرتبط با آن یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بهبود کیفیت نظام آموزشی به ویژه در نظام آموزش و پرورش می باشد. توجه به این امر چیزی است که در تمام دنیا در رأس برنامه های توسعه آموزشی مدنظر قرار می گیرد (لیندمن و دوک[6]، ۲۰۰۱).  یکی از اهداف مهم نظام های تعلیم و تربیت مدرن، پرورش افرادی است که قادر باشند بر مسائل و مشکلاتشان در زندگی روزمره و در محیط اجتماعی به آسانی غلبه کنند (سلکوک، کالیسکان  وارول[7]، 2007). لذا آنچه در فرایند یادگیری از اهمیت اساسی برخوردار است فراهم آوردن شرایط یادگیرنده و موقعیت یادگیری به گونه­ای است که بهترین دستاوردها حاصل آید. یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر شرایط یادگیرنده خودکارآمدی[8] است. خودکارآمدی از متغیرهای کلیدی در نظریه­ شناختی اجتماعی بندورا[9] است. مبنای نظری خودکارآمدی در رشته­ها و محیط­های گوناگونی آزمایش شده و از پشتوانه­های فزاینده نظری و تجربی برخوردار است (مادوکس و استانلی[10]، 2002). خودکارآمدی احساسی پایدار و روشن از لیاقت و قابلیت فرد برای کنارآمدن مؤثر با بسیاری از موقعیت­های تنش زا است (شوارتزر و شولز[11]، 2000). خودکارآمدی به احساس عزت نفس و ارزش خود، احساس کفایت و کارآیی در برخورد با زندگی اطلاق می­شود (بندورا، 2004). خودکارآمدی اطمینان به توانایی خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیت­ها است و بنابراین روی پیامد اعمال مؤثر است. انتظارات خودکارآمدی بر عملکرد واقعی افراد، هیجانات، انتخاب رفتار و سرانجام میزان تلاش و کوشش که صرف یک فعالیت می­شود مؤثر است (بروان و اینوی، 1978؛ به نقل از سیدآبادی، 1384). برک[12](2000) معتقد است خودکارآمدی فرد، نقش حساسی در بازداری یا پایداری رفتار او در موقعیت­های گوناگون ایفا می­ کند. پارجاس[13](1996) بر این باور است که خودکارآمدی در بهبود مسائل بالینی مانند بیهوده ترسی، افسردگی، مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود نقش حیاتی دارد. ول[14] (2004) گزارش کرده است که اگر دانش آموزان باور داشته باشند که با تلاش قابل قبولی می­توانند یاد بگیرند تلاش بیشتری کرده و در مواجه با مشکلات پافشاری بیشتری می­ کنند. همچنین خود را بر مشکل متمرکز کرده و احساس آرامش و خوشبختی بیشتری می­ کنند و از راهبردهای مؤثرتری بهره می­گیرند.
بنابراین خودکارآمدی یکی از مهم­ترین مؤلفه

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه مقایسه جهت ­گیری هدف، پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی در دانشجویان کارشناسی ارشد

ان نیز بوده است، پرورش فراگیرانی با­انگیزه، هدفمند، پیشرفت­گرا و کارآمد می­باشد. دانش روان­شناسی به ویژه در حیطه­ی انگیزش و یادگیری، با تکیه بر یافته­ های تحقیقاتی خود، بیشترین نقش را در پیشبرد این مسیر ایفا کرده و همواره دستاوردهای بزرگی برای شناسایی و فهم رفتار انسان و همچنین ارتقاء توانایی­های او داشته است. علاقه و رغبت به رشته تحصیلی و در امتداد آن، شغل و حرفه و تخصص، ریشه در عوامل مختلفی دارد. به طور کلی باید گفت که علائق تحصیلی، متاثر از عوامل فردی، اقتصادی، اجتماعی و تناسب محتوی با توانمندی­ها و استعدادهای اشخاص دارد و از آنجا که تحصیل هر کس، برای احراز حرفه­ای در آینده است و داشتن حرفه مناسب می ­تواند منبعی برای تامین نیازهای فرد و جامعه، احترام به خویشتن و سازگاری سالم باشد، لذا بدیهی است که تصدی در حرفه­ای که مورد علاقه افراد نیست، باعث به وجود آمدن تنش، نگرانی، بیماری­های جسمی و روحی، و عدم تطابق اجتماعی ودر نهایت به هدر رفتن سرمایه­های مادی و معنوی خواهد شد که حتی گاهی، تمام روابط فرد را به طور مستقیم و غیر مستقیم، تحت تاثیرقرار خواهد داد (رئیس­سعدی، 1386).
عواملی که منجر به پیشرفت و به­ویژه پیشرفت تحصیلی می­شوند، متعدد هستند. عواملی هم­چون ویژگی­های شخصیتی، ویژگی­های انگیزشی و ویژگی­های موقعیتی و غیره. اما به طور گسترده فرض     می­شود که انگیزش[9] یکی از عناصر اصلی پیشرفت است (ونتزل[10] و ویگفلد[11]، 2009). دیدگاه­های نظری متعددی در زمینه ماهیت و پرورش دادن انگیزه وجود دارد، نظریه­ای که در سال­های اخیر توجه قابل ملاحظه­ای را به این امر معطوف داشته، نظریه هدف پیشرفت است (ونتزل و ویگفلد، 2009). به طور خلاصه نظریه هدف پیشرفت، انواع اهداف (اهداف ویا دلایل) را مشخص می­ کند که به رفتارهای مربوط به پیشرفت، جهت  می­دهد. پنتریچ[12] و شانک[13] (2002)، جهت­گیری هدف[14] را بیانگر الگوی منسجمی از باورهای فردی می­دانند که سبب می­شود تا فرد به شیوه ­های مختلف به موقعیت گرایش پیدا کند و به فعالیت بپردازد و با توجه به موقعیت خود پاسخ مناسب را صادر کند (پنتریچ و شانک،2002 / 1386).
رویکرد جهت­گیری هدف یکی از معدود رویکردهایی است که به توضیح و تبیین علل پیشرفت و دلایل و مقاصدی که فراگیران از درس خواندن و سایر رفتارهای تحصیلی خود دارند، می ­پردازد. درهر صورت با وجود رویکردهای متنوع انگیزشی، جهت­گیری هدف کاربردی­ترین رویکرد جهت درک یادگیری، بهبود آموزش و چگونگی برخورد دانشجویان با تکالیف آموزشی بوده که به ارائه باورهای دانشجویان و یادگیرندگان در مورد شیوه ­های رویارویی و درگیر شدن با تکالیف می ­پردازد (ایمز[15] و آرچر[16]، 1984؛ ایمز، 1992؛ دوئک[17] و لگیت[18]، 1988؛ به نقل از بابایی، 1377؛ بالاوندی، 1380).
این جهت­گیری در موقعیت­های تحصیلی، مبین انگیزه فرد از تحصیل است و به همین دلیل تمایلات، کنش­ها و پاسخ­های او را در موقعیت­های یادگیری تحت تاثیر قرار می­دهد. جهت­گیری هدف را نباید با اهداف ویژه­ای که در موقعیت­های آموزشی برای فعالیت­ها در نظر می­گیرند، یکی دانست. این گونه اهداف صرفا محرک فرد برای یادگیری یک تکلیف ویژه هستند. از دیگر سوی بر خلاف اهداف آموزشی که مبنای تشابهات فردی است، جهت­گیری هدف مبنای تفاوت­های فردی در موقعیت­های تحصیلی است و بر اساس آنها می­توان میزان موفقیت فرد را در این­گونه موقعیت­ها پیش ­بینی نمود (دوئک و لگیت، 1988؛ پنتریچ و شانک، 2000؛ ایمز، 1992؛ دوئک،2000 ؛ به نقل از  شریفی اردانی، خیر، حیاتی، رئیسی، روحی، 1392؛ برزگر، دلاور، احدی، 1391).
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش و آموزش عالی می­باشد و می­توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش یاد کرد. معمولا پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمون­های نهایی و استاندارد، مورد سنجش قرار می­گیرد و نمراتی را که دانشجویان در طول دوره تحصیل کسب می­ کنند، نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آنها تلقی می­ کنند، با وجودی که کمیت و کیفیت یادگیری تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل سطح عمومی هوش، سلامت جسمی و روانی،  انگیزه، امکانات محیط زندگی، امکانات کمک آموز

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه مقایسه پیامدهای درمانگری پردازش شناختی و طرحواره درمانی بر متغیرهای زیست شناختی

اقع‌شدن و در مردان وقایع جنگی است(سیرتی نیر، عبادی، فلاحی­خوشکناب و تولایی، 1391). آسیب­های روانی ناشی از جنگ بلندمدت است و باگذشت سه دهه از جنگ تحمیلی عراق بر ایران هنوز اطلاعات موجود درباره وسعت صدمات و عوارض ناشی از جنگ برای جانبازان ناکافی است و این در حالی است که جانبازان از گروه‌های آسیب‌پذیر و در معرض خطر است. با توجه به شیوع نگران‌کننده اختلالات روانی در این گروه، سلامت روانشناختی شرکت‌کنندگان در جنگ یک خط پژوهشی و مداخله‌ای را در جهان به خود اختصاص داده است(احمدی، حبیبی، احمدی زاده، شاهی و همکاران، 1391). محدودیت در اجرای پژوهش­های کاربردی بر اساس درمان­های صرفاٌ اختصاص‌یافته به اختلال استرس پس از سانحه(مانند درمان پردازش شناختی[40](CPT) به‌عنوان درمانی نسبتاٌ جدید و با حمایت تجربی بالا) و مقایسه آن با رویکردهای درمانی به کار گرفته‌شده در طیف وسیعی از اختلالات روانی(مانند شناخت درمانی متمرکز بر طرحواره[41]) و عدم مقایسه اثربخشی آن‌ها در ارتباط با جامعه آماری جانبازان جنگ از یک‌سو و از طرف دیگر، خلأ و ضعف ادبیات پژوهش خصوصاٌ در داخل جهت ارائه نتایجی از پیامدهای درمانگری­های روانشناختی هم بر متغیرهای روانشناختی و هم ‌زیست‌نشانگرهای قلبی عروقی[42] به‌طور همزمان، زمینه و انگیزه اجرای مطالعه حاضر را فراهم نمود. در بخش بیان مسأله، این رویکردهای درمانی، مبانی نظری و عملی آن­ها و متغیرهای روانشناختی و زیست‌نشانگرهای قلبی عروقی در ارتباط با اختلال استرس پس از سانحه به‌تفصیل ترسیم خواهد شد.
1-2- تعریف و بیان مسأله
ویژگی اساسی همه موجودات زنده توانایی واکنش، مقابله، و سازگاری با منابع بیرونی و درونی ایجادکننده اختلال است. پاسخ به استرس به‌عنوان واکنشی ارائه‌شده از طریق سلول­ها، بافت­ها، و ارگانیسم به هر عامل یا عوامل فیزیکی، شیمیایی یا زیست‌شناختی تعریف می‌شود که آغازگر مجموعه‌ای از وقایع زیست‌شناختی تسهیل‌کننده و ارتقادهنده انطباق و بقا را در پی دارد. نتایج و آثار استرس بسته به‌شدت، تداوم و فراوانی آن، مصرف انرژی و دیگر اختلالات سوخت‌وساز می‌تواند مضر یا مفید باشد(دِمیروویچ و راتان[43]، 2013). علی‌رغم کاربرد روزافزون کلیدواژه استرس در علوم مختلف هنوز در مورد ماهیت و تعریف آن توافق چندانی وجود ندارد. موضع‌گیری‌های مختلف در مورد استرس را می‌توان در چهار سطح مفهومی خلاصه کرد: استرس به‌عنوان یک محرک؛ استرس به‌عنوان یک پاسخ؛ استرس به‌عنوان یک کنش متقابل؛ و استرس به‌عنوان الگویی از پردازش اطلاعات(پاشایی، 1388؛ نقل از رسولی، رزمی زاده و سدرپوشان،1392). استرس‌زاها[44] به‌عنوان محرک‌های برانگیزاننده، تنفرانگیز، و غیرقابل‌مهار یا غیرقابل‌پیش‌بینی تعریف می‌شوند(کیم و دایموند[45]،2002؛ نقل از هلمریچ، تای لی، کریستینسن و کوبالا[46]، 2012)که موجب واکنش‌های هورمونی و رفتاری چندگانه‌ای می‌شوند.
به‌منظور فراهم شدن درک مناسبی از سبب‌شناسی اختلال استرس پس از سانحه به‌عنوان یکی از پیامدهای اصلی حضور در جنگ، تبیین­های نظری مختلفی ارائه‌شده است که با تمرکز بیشتر بر تبیین­های شناختی در راستای رویکردهای درمانی موردمطالعه در این رساله به چندین مورد از آن­ها اشاره می‌شود: اهلرز وکلارک[47](2000؛ نقل از کایند، وان در هاوت، آرانتز و دراست[48]، 2008) دو نوع از پردازش که به‌طور معکوس به حالات پردازش مربوط‌اند را معرفی می‌کنند: پردازش ادراکی[49]( پرداش مشتق از داده[50] یا پردازش از پایین به بالا[51])که بیشتر به تأثرات حسی از موقعیت و خصوصیات ادراکی موقعیت معطوف است و پردازش مفهومی[52](پردازش از بالا به پایین[53])که با بسط معنایی و توجه به بافت نسبت به ویژگی­های دریافتی رویداد پیوند دارد. بر اساس این تبیین، افرادی که عمدتاٌ به پردازش داده محور در طی آسیب مبادرت می‌ورزند، در مقایسه با افرادی که بافت و معنای رویداد را بسط می‌دهند، انتظار بالاتری برای ابتلا به استرس پس از سانحه را می‌توان برایشان متصور شد. به‌بیان‌دیگر رمزگردانی شدیدتر اطلاعات ادراکی و رمزگشایی ضعیف‌تر اطلاعات مفهومی در حین آسیب نشانگان بعدی را پیش‌بینی می‌کند(ساندرمن، هاوشیلد و اهلرز[54]، 2013). درمجموع بر مبنای الگوی مذکور می‌توان اظهار داشت که تعادل نسبی بین این

ادامه مطلب

سایت های دیگر :