وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

پایان نامه بررسی رابطه سبک های دلبستگی ،مکانیسم های دفاعی و سلامت روانی

دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ اﺿﻄﺮاب و اﻓﺴﺮدﮔﻲ ﻣﺮﺗﺒﻂ اﺳﺖ  (ﺳﺎﻓﻮرد، 2002) و در این میان اضطراب  از جمله موضوعات مرتبط با مکانیزم های دفاعی  است. چرا که افراد می توانند به کمک مکانیزم های دفاعی شرایط دشوار را از شدت بیاندازند تا بتوانند به صورتی مستقیم تر آن موقعیت تنش زا را حل و فصل نمایند. و از این طریق سبکهای دلبستگی می تواند مکانیسم های دفاعی و سامت روان افراد را متاثر سازد.
بطور کلی در تبیین اهمیت و ضرورت پژوهش  حاضر می توان گفت که به وسیله این پژوهش می توان با مکانیسم های مثبت و منفی و شرایط و موارد استفاده آنها آشنا شد.لوینسون[17] (1978) چهار تکلیف برای دوره اوایل بزرگسالی مطرح می کند که شاید فرا گیرترین آنها تشکیل رویا است.یعنی احساس اینکه چگونه با دنیای بزرگسالی انطباق پیدا کند و به عقیده ی آدمی در اوایل بزرگسالی نیاز دارد تا یک رابطه صمیم برقرار کند و وارد قلمرو و دوره پدری و مادری شود و تکلیف بعدی انتخاب علاقه ها، گزیدن یک شغل و به دست آوردن مهارتها  و تأییدهایی که موقعیت در آن شغل کمک می کند.
از طرفی از آنجایی که تاکنون تحقیقی با موضوع مشابه  تحقیق ما انجام نشده است و سه مقوله سبک های دلبستگی، سلامت روان و مکانیسمهای دفاعی موضوعات بسیار مهمی هستند و در زندگی افراد تاثیر غیر قابل انکاری دارند ، ضروری به نظر می رسد که تحقیقی در این مورد انجام شود.

1-3اهداف تحقیق :

هدف اصلی:    بررسی رابطه بین سبک های  دلبستگی، مکانیسم های دفاعی و سلامت روانی
اهداف فرعی:

  1. بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و مکانیسمهای دفاعی رشد یافته دانشجویان
  2. بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی نا ایمن (اجتنابی و دوسوگرا) و مکانیسمهای دفاعی رشد نایافته و نورتیک دانشجویان
  3. بررسی رابطه بین مکانیسمهای دفاعی رشد یافته و سلامت روانی دانشجویان
  4. بررسی رابطه بین مکانیسمهای دفاعی رشد نا یافته و نورتیک و سلامت روانی دانشجویان
  5. بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و سلامت روانی دانشجویان
  6. بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی نا ایمن (اجتنابی و دوسوگرا) و سلامت روانی دانشجویان

1-4فرضیه های  تحقیق:

 

  1. بین سبک های دلبستگی ایمن و مکانیسمهای دفاعی رشد یافته دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
  2. بین سبک های دلبستگی نا ایمن (اجتنابی و دوسوگرا) و مکانیسمهای دفاعی رشد نایافته و نورتیک دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
  3. بین مکانیسمهای دفاعی رشد یافته و سلامت روانی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
  4. بین مکانیسمهای دفاعی رشد نا یافته و نورتیک و سلامت روانی دانشجویان رابطه منفی وجود دارد.
  5. بین سبک های دلبستگی ایمن و سلامت روانی دانشجویان رابطه مثبت وجود دارد.
  6. بین سبک های دلبستگی نا ایمن (اجتن
  7. ادامه مطلب

  8. سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی رابطه خنده درمانی یوگایی و سلامت روان دختران و پسران جوان بین 18ـ 40 سال

 نتواند به خودی خود بیماری و فشارهای روانی را علاج کند، حداقل میتواند لحظات نگرانی بهوجود آمده از بیماری را برطرف سازد. لبخند علاوه بر معکوس کردن مسیر بیماری و تأمین سلامت در گردهمائی های اجتماعی بهترین یخ شکن است.  در سالهای اخیر دانشمندان سعی داشتند که فیزیولوژی خنده و اثرات پزشکی قابل اثباتش را آشکار کنند. گروهی از این وحشت دارند که اگر زیاد بخندند و یا لبخند به لب داشته باشند، د یگران آنها را جدی نگیرند در حالی که باید بدانیم امروزه مشکل،، خنده زیاد نیست ، بلکه کمبود خنده است .البته بایستی صادقانه خندید و  شخصیت خود را نیز در نظر داشت .خنده آنگاه مؤثر و درمانبخش است که به موقع باشد و به شخصیت دیگران آسیب نرساند خنده های بیمورد و تمسخرآمیز، انسان را غافل میکند و پرده سیاهی بر روی عوامل شادی آفرین دیگر میکشد. ( مادان کاتاریا، 1390)
خندیدن نوعی آنتی بیوتیک طبیعی است که همه انسان ها با بهره گرفتن از آن می تونند بسیاری از درد های خود را کاهش دهند .خنده واکنشی غیر ارادی است که موجب انقباض هماهنگ پانزده ماهیچه صورت و سریع شدن تنفس و جریان خون و در نتیجه افزایش ترشح آدرنالین در خون می‌شود که تاثیر نهایی آن ایجاد احساس لذات و شادابی در فرد می‌شود.خنده ارزانترین داروی پیشگیری ازو مبارزه با بسیاری از بیمار ها است و باعث پایین آمدن ضربان قلب و کاهش فشار خون می‌شود و از آنجائیکه موجب می‌شود فرد نفس عمیق بکشد لذا میزان اکسیژن بافت ها افزایش می یابد در نتیجه در طولانی شدن عمر بشر نیز اثر دارد .ترشح هورمون ایمونوگلوبولین در بدن با میزان خندیدن ما ارتباط مستقیم دارد. ایمونو گلوبولین به مبارزه دستگاه ایمنی بدن با باکتری ها و میکروب ها کمک می‌کند و شخص را برای مقابله با بیماری ها آماده می‌کند همچنین در اثر خنده نوعی ماده شیمایی خاص تولید می‌شود که در شخص اعتماد به نفس ایجاد می‌کند.
اهمیت خنده به اندازه ای از نظر دانشمندان مهم است که گفته اند یک دقیقه خندین ارز ته دل معادل ۴۵دقیقه ورزش انسان را سرحال می‌کند. با توجه به موارد فوق در می یابیم که چرا ائمه اطهار (ع) و نیز چرا در قرآن کریم خداوند متعال به خنه و تبسم بیشتر توصیه فرموده اند . قرآن کریم نمونه ای از آثار خنده را در داستان حضرت سلیمان (ع) در سوره نمل آیه ۱۹ نقل می فرمایند که )فتبسم ضاحکا من قولها) حضرت پس از شنیدن سخن مورچه ای از کلام او در شگفت شد، نخست تبسم کرد و به دنبال آن خندید در روایات فراوانی نیز به محدوده و چگونگی خنده اشاره شده است که برای پرهیز از طولانی شدن سخن فقط به دو نموه از آن اشاره می‌شود.
آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چند بار در روز از ته دل می خندید؟ آیا آدم خوش خنده و خوشرویی هستید یا گرفته و عبوس و به اصطلاح جدی و مبادی آداب! پژوهشهای گوناگون در زمینه اثرات خندیدن بر جسم و روح بیانگر این واقعیت است که خندیدن سبب از بین رفتن بسیاری از فشارهای روحی و روانی شده و راندمان کاری را در افراد بالا می برد. در کشور هندوستان برای تشویق مردم به اینکه از دل مشغولی های روزانه خود دست برداشته برای لحظه ای هم که شده با “خنده” مشکلات خود را فراموش کنند، دست به ابتکار جالبی زده اند و دوره هایی تحت عنوان “خنده درمانی” تشکیل داده اند این دوره ها با استقبال بسیاری روبه رو شده است.
بهره گـیـری از ” خنده” برای درمان ناهنجاری های فکـری و عارضـه های جـسمـی، نخستین بار نیست که به مرحله اجرا درمی آید. پیش از این در کشور ژاپن به معجزه خنده پی برده و از آن برای آرامش روح و روان استفاده نموده اند. طی یک برنامه از پیش تعیین شده در کلاس های خنده درمانی برای علاقمندان به آرامش درونی، فواید خنده به طور مبسوط، شرح داده می‌شود. در این راستا بر این نکته تاکید می‌شود که بسیاری از ما اکثر وقت خود را در محل کار سپری می نماییم، جایی که بیشترین فشار را از لحاظ کاری متحمل می شویم، بیماری های زیادی مانند “فشار خون”، “نارسایی های قلبی”، “بی خوابی و افسردگی” حاصل فشارهای بیش از اندازه ای هستند که هر کدام از ما روزانه با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم، اضطراب و استرس محیط کار و فعالیت ممکن است به وضعیت بدتر مانند اعتیاد به مواد مخدر یا تفریحات غیر سازنده منجر شود. ( مادان کاتاریا، 1390)
در این پژوهش ، محقق بر آن شده است تا ت

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی با اضطراب اجتماعی

ند، مسائل زندگی منظم و با قاعده را دوست دارد، به ندرت از خودش پرخاشگری نشان می دهد و برای معیارهای اخلاقی، ارزش فراوان قایل است(دادستان، 1390). در رابطه با گشودگی به تجربه نیز می توان گفت، اشخاص دارای نمره بالا در این نوع هم درباره دنیای درونی و هم بیرونی کنجکاوند و زندگی آنها از لحاظ تجربه، غنی است. آنها تنوع طلب، دارای کنجکاوی ذهنی، استقلال در قضاوت، تخیل و زیباپسندی هستند(دانلان و همکاران[21]، 2005). مقبولیت بیشتر نیز موجب می شود افراد بهتر بتوانند احساساتشان را در تعامل های بین فردی مهار کنند و برخورد آرام تری داشته باشند. افراد با نمره بالا در این نوع شخصیت دارای ویژگی هایی چون اعتماد، رک گویی، دیگر دوستی، هم رایی، تواضع و دل رحمی هستند(آتش افرزو و همکاران، 1387). در رابطه با باوجدانی نیز بهترین توصیفبرای این نوع مفهوم “اراده” است. فرد باوجدان هدفمند، بااراده و مصمم است. نمره بالا در باوجدانی با موفقیت شغلی و تحصیلی همراه است. از ویژگی های افراد با نمره بالا در این نوع، دقت، خوش قولی، قابل اعتماد بودن، تلاش برای موفقیت و منضبط بودن است(دانش، 1384). در این خصوص میشل و شودا[22](1998) بیان می کنند که الگوی پنج عاملی، نظام های شناختی-عاطفی اساس شخصیت را منعکس می کنند.
با توجه به مطالب عنوان شده می توان گفت، اضطراب اجتماعی، هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی علاوه بر اهمیتی که در زندگی هر فردی ایفا می کنند، از جمله مواردی هستند که به نوعی با ناسازگاری زوجین نیز در ارتباطند اما تحقیقات زیادی در این خصوص انجام نشده است که این امر کمبود تحقیقات صورت گرفته در این حوزه را نشان می دهد. بر این اساس و با توجه به موارد مطرح شده، محقق درصدد است تا در این پژوهش به بررسی این سئوال بپردازد که آیا بین هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی با اضطراب اجتماعی در زوجین متقاضی طلاق و مراجعه کنندگان به پزشکی قانونی رابطه معناداری وجود دارد؟

1-2اهمیت موضوع پژوهش:

طلاق[23]شایع ترین جلوه تعارض شدید است و در نهایت بالغ بر نیمی از زوج هایی که درصدد مشاوره هستند، طلاق می گیرند(ورسینگتون[24]، 2005). بر اساس آمار رسمی در ایران از هر 1000 مورد ازدواج، حدود 200 مورد به طلاق منجر می شود و ایران چهارمین کشور جهان از نظر میزان نسبت طلاق به ازدواج معرفی شده است(یوسفی، 1390). بنابراین مطالعه موارد مرتبط با پدیده طلاق اهمیت بسزایی داشته و ضروری می باشد.
بنابراین می توان گفت عوامل متعددی در بروز طلاق موثر است که می توان به عوامل اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، روان شناختی و عوامل تنش زای درونی و بیرونی اشاره کرد که در این بین عوامل فردی و روانشناختی از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند(پرانچر و همکاران[25]، 2008)، زیرا این عوامل با تمام جنبه های زندگی افراد مثل آموزش، شغل و عملکرد های بین فردی مرتبط هستند(دوروس و همکاران[26]، 2011). بنابراین توجه به این عوامل و علل ضرورت دارد.
از جمله عوامل موثر می توان ویژگی های شخصیتی(مالوف و همکاران[27]، 2010)، هیجان پذیری و میزان اضطراب افراد(لانس بری و همکاران[28]، 2007) را نام برد که این مسائل نیازمند بررسی های بیشتری می باشد چرا که ارتباط بین این عوامل می تواند به مشاوران و روانشناسان در زمینه شناسایی علل و عوامل مرتبط کمک کرده و زمینه مشاوره ای موثر را برای زوجینی که در آستانه طلاق هستند فراهم نماید بنابراین شناسایی علل مرتبط در زمینه زوجین با توجه به اهمیت طلاق و تاثیر آن بر جنبه های زندگی ضروری می باشد.

1-3اهداف پژوهش:

 

هدف کلی:

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی اثربخشی راهبردهای مقابله ای برفشار روانی در مراقبین بیماران اسکیزوفرنی و دو قطبی

است که این امر (ارتقای سلامت مثبت) خیلی مورد غفلت قرار گرفته است.
خانواده جایگاه مهمی در رشد شخصیت افراد دارد. اغلب افراد دچار مشکلات مختلف شخصیتی و روانی که فاقد بهداشت و سلامت روانی هستند از خانواده‌های ناسالم برخاسته‌اند. از اینرو در تامین بهداشت روانی افراد خانواده جایگاهی مهمی دارد و ضروری است راهکارهای مناسب در تامین بهداشت روانی خانواده شناسایی و به مرحله اجرا گذارده شود. در این راستا ضروریست عواملی که مخل بهداشت روانی خانواده‌ها هستند شناسایی و روش های مقابله با آنها توصیه گردد. روشن است عدم تامین بهداشت روانی خانواده، تلاشهای فردی برای رسیدن به اهداف و پیشرفتهای فردی و اجتماعی را با مانع روبرو خواهد ساخت.
مراقبین و خانواده ها، نقش مراقب اولیه بیماران روانی مزمن بر عهده دارند و شناسایی فاکتورهای فشارزا و درک نیازهای آنها از اولویت بالایی برخوردار است و تجربیات استرس زای فراوانی که در امر مراقبت این بیماران تجربه می‌کنند آنها را مستعد ابتلای به اختلالات روانی می‌کند. از طرف دیگر مدل استرس – مقابله – بیماری بر نقش راهبرد مقابله ای بین استرس و بیماری تأکید می‌کند (گری[14]، 2002). بنا بر این شناسایی راهبردهای مقابله ای که با احساس فشار کمتر و پیامدهای منفی آن همراه اند ضروری به نظر می‌رسد و با آموزش این راهبردها می‌توان باعث ارتقای سلامت روان مراقبین گردید. با بررسی متن معلوم گردیده که میزان فشار با بکار گیری سبک های مقابله ای مسأله دار کاهش یافته و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار غیرموثر اند و یا میزان فشار را افزایش می‌دهند. این پژوهش جهت بررسی مقایسه ای میزان فشار در مراقبین بیماران مزمن اسکیزوفرنیک در مقایسه با بیماران مزمن دوقطبی و راهبردهای مقابله ای آنها طراحی گردیده است.

1-4 اهداف تحقیق

اهداف کلی:
تعیین میزان فشار وارده بر مراقبان بیماران مزمن اسکیزوفرنی و بیماران مزمن دوقطبی و ارتباط آن با راهکارهای مقابله ای.
اهداف جزیی:

  1. تعیین میزان فشار وارده بر مراقبان بیماران مزمن اسکیزوفرنی.
  2. تعیین میزان فشار وارده بر مراقبان بیماران مزمن دوقطبی.
  3. سنجش فشار (عینی[15]– ذهنی) وارده بر مراقبین بیماران مزمن اسکیزوفرنی.
  4. سنجش فشار (عینی – ذهنی) وارده بر مراقبین بیماران مزمن دوقطبی.
  5. شناخت رابطه بکارگیری هر کدام از راهبردهای مقابله ای با میزان فشار در مراقبین ببیماران مزمن اسکیزوفرنی.
  6. شناخت رابطه بکارگیری هر کدام از راهبردهای مقابله ای با میزان فشار در مراقبین ببیماران مزمن دوقطبی.

1- 5فرضیه های تحقیق

 

  1. بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای متمرکز بر مسأله و فشار (وارده بر مراقبین اسکیزوفرنیک مزمن رابطه وجود دارد.
  2. بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و فشار وارده بر مراقبان اسکیزوفرنیک مزمن رابطه وجود دارد.
  3. بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای کمتر مفید و غیرموثر و فشار وارده بر مراقبان اسکیزوفرنیک مزمن رابطه وجود دارد.
  4. بین بکارگیری راهبردهای مقابله ای
  5. ادامه مطلب

  6. سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی اثربخشی درمان شناختی –هیجانی معنوی SCET))


id="post-10528" class="post-10528 post type-post status-publish format-standard has-post-thumbnail hentry category-6" style="text-align: start; background-color: #ffffff; border-bottom: none; padding: 4.875em 0px 0px; position: relative;">

پایان نامه بررسی اثربخشی درمان شناختی –هیجانی معنوی SCET))

پایان نامه بررسی اثربخشی درمان شناختی –هیجانی معنوی  SCET))

 پایان نامه رشته روانشناسی

دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تربت جام
پایان نامه کارشناسی ارشد
رشته وگرایش:روانشناسی عمومی
عنوان پایان نامه :
بررسی اثربخشی درمان شناختی –هیجانی معنوی  SCET))
بر روی بحران هویت زندانیان
تابستان 94

برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)

چکیده.1
فصل اول: کلیات تحقیق.2
مقدمه .3
بیان مسئله .3
اهمیت و ضرورت پژوهش7
اهداف پژوهش .8
اهداف کلی.8
اهداف جزئی8
فرضیه های پژوهش 9
تعریف نظری متغیرها 10
تعریف عملیاتی متغیرها.10
معرفی انواع متغیرها.10
فصل دوم: پیشینه تحقیق11
مروری بر تعاریف اصطلاحات زندان وهویت   12
زندان12
زندانی12
بحران هویت12
شناخت درمانی.14
هیجان.15
معنویت.17
جرم چیست؟17
زندان و زندانی18
عوامل مرتبط با جرم و زندانی شدن19
هویت20
تعریف هویت.20
دیدگاه اریکسون.20
دیدگاه مارسیا 21
دیدگاه اریک فروم 22
دیدگاه ساختارگرایان23
دیدگاه معنادرمانی فرانکل.23
دیدگاه واقعیت درمانی گلاسر25
عوامل موثر بر شکل گیری هویت .25
عوامل شناختی26
عوامل مربوط به والدین.26
عوامل اقتصادی.26
عوامل مربوط به مدرسه26
نقش مذهب.26
عوامل اجتماعی فرهنگی27
عامل تفاوتهای جنسیتی.27
عامل سن.27
سبک های هویت.28
سبک اطلاعاتی.28
سبک هنجاری28
سبک سردرگم اجتنابی29
معنویت و روان درمانی.29
معنا درمانی30
هوش معنوی 31
توحید درمانی.32
مداخله های معنوی.35
دعا.35
بحث درباره ی مفاهیم الهیات و کتاب های مقدس36
استفاده از آرامش معنوی  و فنون تصویر سازی.36
ترغیب مراجعان به بخشایشگری37
کمک به مراجعان برای هماهنگ شدن با ارزش های مذهبی خویش37
خود فاش سازی عقاید و تجربه های معنوی.38
بهره گیری از متون دینی.38
استفاده از شهود  یا الهام39
رویکردهای عمده در روان درمانی39
رویکرد روان تحلیل گری39
رویکرد رفتاری.40
رویکرد انسان گرایی41
رویکرد درمانی راجرز42
رویکرد شناختی.42
درمان شناختی آرون بک43
درمان عقلانی – هیجانی الیس43
نظریه شناختی – هیجانی معنوی SCET44
مبانی فلسفی نظریها44
دیاگرام درمان SCET46
باورهای اساسی دینی چه هستند؟47
باورهای مربوط به خدا47
باورهای مربوط به انسان.48
باورهای مربوط به هستی.48
فرآیند درمان.48
پیامدها و دستاوردهای نظریه.51
تفاوت این نظریه با نظریه های دیگر51
پیشینه تحقیق.52
مطالعات داخلی52
مطالعات خارجی54
فصل سوم:طرح تحقیق.56
روش پژوهش .57
جامعه آماری57
نمونه و روش نمونه گیری57
طرح پژوهش57
ملاکهای ورود57
ابزارهای پژوهش.58
پرسشنامه بحران هویت.58
روایی پرسشنامه58
پایایی پرسشنامه58
روش نمره گذاری59
روند اجرای پژوهش60
محتوای درمان شناختی-هیجانی معنوی (SCET).61
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.61
فصل چهار:تجزیه و تحلیل آماری62
مقدمه.63
یافته های توصیفی63
یافته های استنباطی.69
فصل پنجم:بحث ونتیجه گیری.73
بحث74
نتیجه گیری75
همسو یا غیر همسو بودن76
کاربرد نتایج.77
محدودیت های پژوهش77
پیشنهادات تحقیق.77
منابع فارسی78
منابع انگلیسی83
پیوست.85
چکیده
هدفهدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان شناختی-هیجانی معنوی(  SCET) بر بحران هویت زندانیان می باشد.
روش و مواد:روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی دارای پیش آزمون وپس آزمون می باشد. جامعه آماری زندانیان زندان چناران می باشند که همه با جرم مواد مخدر میباشند. در ابتدا پرسشنامه های بحران هویت (رجایی و همکاران،1387) در میان 140 نفر اززندانیان که درداخل دو بند از زندان چناران حضور داشتند توزیع گردید و بعد از جمع آوری، افرادی را که دارای ملاکهای ورود به پژوهش را داشتند بر اساس اطلاعات مندرج در پرسشنامه انتخاب کرده که این تعداد 70 نفر بودند ، نمونه آماری پژوهش 70 نفر و گمارش هدفمند در دو گروه آزمایش و گواه قرارگرفتند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه بحران هویت (ICQ) که از لحاظ آماری پایا و روا می باشد. روش تجزیه تحلیل داده ها باتوجه به شاخص های توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و شاخص استنباطی (آزمون کوواریانس) می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار Spss16 استفاده می شود.
یافته ها: نتایج نهایی آزمون کواریانس نشان می داد، درمان شناختی هیجانی معنوی بر کاهش غمگینی، بی ارزشی، عدم اعتماد به نفس، نا امیدی، پوچی، بی هدفی و کل بحران هویت اثر معناداری داشت که این معناداری با آلفای 0.05p< مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه گیری: فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه، درمان شناختی هیجانی معنوی به شیوه گروهی بر بحران هویت تاثیر دارد، مورد تایید قرار گرفت.
واژگان کلیدی:  درمان شناختی هیجانی معنوی، بحران هویت، زندانیان.
مقدمه
انسان امروزی در جامعهای زندگی میکند که خطرات زیادی، آرامش و امنیت او را تهدید میکنـد. جرم، تخلف و جنایت یکی از جمله این خطرات هستند و هر روزه اخبـار و گـزارشهـای آشـفته کنندهای در مورد جرایم مختلف که منجر به مرگ، نقص عضو و سایر آسیبهـای جسـمانی افـراد جامعه میشود به گوش میرسد. علل ارتکاب به جـرم بسـیار متفاوتنـد. انـدریوز و بونتـا [1](1994) بیکاری، پایین بودن سطح تحصیلات، مشکلات و مسایل خـانوادگی و زناشـویی، شـبکه اجتمـاعی جرم آفرین، مصرف مواد و الکل، کارکردهای اجتماعی ضعیف، نگـرشهـای ضـداجتماعی، عوامـل شخصـی و هیجـانی و اخـتلالات شخصـیتی و روانـی را از جملـه علـل و عوامـل ارتکـاب جـرم میدانند وبه دنبال آن مساله زندانی بودن است. امروزه توجه به مسائل تربیتی در زندان نسبت به گذشته بیشتر شده است و گام گذاشتن جهت بهبود وضعیت زندانیان امری لازم و ضروری به نظر می رسد. همچنین بخاطر وجود مشکلات عاطفی-شناختی و رفتاری در زندان باید روند کاهش سلامت روانی را در این قشر به حداقل رساند.
بیان مساله
یکی از مسائل مهم زندانیان و مجرمین مشکلات روانی می باشد. اختلالات روانی یکی از مشکلات بزرگ دنیای امروز است. به طوری که گزارشهـا حـاکی از آن است که یک چهارم از افراد جامعه آمریکا، برخی از انواع مشکلات روانـی را در طـول زنـدگی خود تجربه میکنند. در اغلب موارد وجود اختلالهای روانی در فرد نه تنها از میزان سـازگاری فردی و اجتماعی وی میکاهد، بلکه امنیت و بهداشت روانی خانواده و سایر گروه های اجتماعی را  نیز دچار مشکل میکند. در برخی موارد نیز، نوع و شدت مشکل به حدی میرسد که موجبات آزار و تهدید حقوق اعضای دیگر اجتماع را فراهم می آورد و نتیجه آن، درگیری فرد بیمـار بـا قـانون و مراجع کیفری را فراهم می آورد. به عبارت دیگر، فرد بیمار به سبب داشتن اختلال روانی و پیامد آن ارتکاب جرم، تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد و نهایتا وارد زندان میشود.
یافته های تحقیقات مختلف نشان داده انـد کـه بین 10 تا 15 درصد از زندانیان دچار اختلال روانی هستند و میزان شیوع اختلال های روانی در نمونه های متشکل از افراد مجرم وزندانی بسیار بالاتر از افراد دیگر جامعه است. (چیلس، میلر و کاکس، 1980).
بوردکین[2] (1993) در پژوهش ملی خود در مورد رعایت حقوق بشر در افراد استرالیایی مبتلا به بیماری های روانی گزارش کرد که بین 30 تا 50 درصد از نوجوانان حاضر در کانونهای اصـلاح تربیت، مبتلا به یکی از مشکلات سلامت روانی هستند. همچنـین یافتـه هـای ایـن پـژوهش نشـان میدهد که میزان شیوع اختلالات روانی در بـین ایـن نوجوانـان 7 برابـر بیشـتر از سـایر نوجوانـان است.
گروهی از متخصصان سلامت روانی در آمریکا نیز با مطالعه 541 نوجوان 13 تا 18 ساله مجرم دریافتند که   میزان مشکلات درونی سازی[3]از (جمله افسـردگی، وسـواس، شـکایات جسمانی واسکیزوئید)ومشکلات بیرونی سازی[4] از جمله بیشفعالی، پرخاشگری و بزهکاری) در این نوجوانان دو برابـر سـایر نوجوانـان بـود. از طرفـی مشـاهده شـده اسـت کـه مددجویان مبتلا به مشکلات سلامت روانی نه تنها در زندان بیشتر مرتکب خـلاف مـیشـوند و درنتیجه به طول دوره محکومیت آنان افزوده میشود، بلکه احتمال بیشتری است که قربانی خشـونت، سوءاستفاده و آزار و اذیت سایر مددجویان شوند (اوکنر[5] و همکاران، 2002).
مکشان[6] (1989) مشاهده کرد که مـددجویان مبتلا به مشکلات و بیماریهای روانی پنج برابر سایر مدد جویان بـه کارکنـان زنـدان و مـددجویان دیگر حمله ور میشوند.
از طرفی تاریخچه زندان و مقابله با جرایم نیز نشان داده است که روش های متکی بـر تنبیـه و مجازات نه تنها نمی تواند از بروز و ارتکاب مجدد جرم جلوگیری کنـد؛ بلکـه در مـواردی نیـز بـر شدت و تعداد این موارد افـزوده اسـت. از ایـن رو، امـروزه اعتقـاد بـر ایـن اسـت کـه اسـتفاده از روش های بازپروری و تأکید بر توانبخشی روانی مددجویان، بخصوص در آن دسته از مـددجویانی که دچار نواقص شناختی و اختلالات روانی هسـتند، بسـیار مفیـد و مـؤثر اسـت (کریتون و تاول[7]، 2005). سـوریال و مکنزی [نقل از تاول، 2003)]. تأثیر برنامههـای مداخلـهای متکـی بـر مجـازات و برنامـههـای مداخلهای متکی بر تقویت رفتارهای مثبت را در یک اردوگاه از مددجویان مورد مقایسـه کردنـد و دریافتند که هرچه تأکید بر مجازات در مددجویان بیشتر شود، میـزان ارتکـاب جـرم و محکومیـت مجدد نیز افزایش مییابد. براین اساس طی چند دهـه گذشـته تاکیـد مسـئولان و دسـتانـدرکاران جامعه و زندان بر جایگزینی فعالیتهای تـوانبخشـی و بـازپروری بـه جـای تنبیـه و مجـازات در زندان ها است.
فرندشیپ[8] وهمکاران (2003) کارایی برنامـه هـای شـناختی- رفتـاری را در کـاهش نشـانگان روانشناختی و میزان ارتکاب جرم مجدد در دو گـروه از مـددجویان مـردی کـه دارای دو سـال و بیشتر محکومیت بودند مقایسه کردند. گروه اول یا گروه آزمایشی متشکل از 667 زنـدانی وگـروه دوم یا گروه کنترل متشکل از801نفر از مددجویانی بودند که از نظر چند متغیـر مـرتبط بـا هـدف تحقیق با گروه اول همتاسازی شده بودند. مددجویان گروه آزمایشـی در جلسـات رواندرمـانگری گروهی مبتنی بر فنون شناختی- رفتاری شرکت کردند. نتایج نشان داد که گـروه آزمایشـی و گـروه کنترل هنگام کنترل سایر متغیرها از نظر وضعیت روانشناختی و از نظـر میـزان محکومیـت مجـدد تفاوت معناداری داشتند.
یکی از عمده ترین مشکلاتی که در زندان برای فرد به وجود می آید بحران هویت است. بنا به تعاریف بحران هویت فرد در زندان با یک من آشفته و بهم ریخته رو به رو می شود. من زندانی در مقابل ارزشهای قانون و هنجارهای کشورش است که این عامل باعث بهم ربختگی شدید هویتی در او می شود( جلالی، 1376).
بحران هویت واژه ای است که اولین بار اریکسون ارائه داده است و عدم توانایی نوجوان در قبول نقشی که جامعه از او انتظار دارد را بحران هویت نامید ولی اکنون دیگر این تعریف اصلاح شده است. از نگاهی دیگر بحران هویت، اینگونه تعریف شده است: عدم موفقیت فرد در شکل دادن به هویت فردی خود اعم از اینکه به علت تجارب نامطلوب کودکی با شرایط فعلی باشد، بحرانی ایجاد می کند که بحران هویت نامیده می شود (سیدنژاد، 1381).
اما آن تعریفی که در این پژوهش از بحران هویت و نشانه های آن مدنظر قرار می گیرد عدم توانایی و پاسخ گویی به سوال های اساسی است که انسان ها با آن ها روبرو می شوند و بدون یافتن پاسخ به این سوالات، زندگی ان ها پوچ و بی هدف خواهد شد و در نتیجه از بحرانی تحت عنوان بحران هویت رنج خواهند برد. برای پاسخ گویی به این سوالاتی که ذهن انسان ها را درگیر می کنند، باید ابتدا به باورهای مذهبی اساسی در رابطه با خداوند، هستی و انسان اعتقاد داشت تا بحران هویت کمتری را تجربه کرد زیرا زندگی برای کسانی که دچار بحران هویت هستند بی معنا، پوچ و بی هدف می شود و آنان دچار احساس ناامیدی و گم گشتگی می شوند. در حالیکه باور های مذهبی اساسی می تواند باعث احساس امیدواری، هدفمندی و آرامش در افراد دچار بحران شود (رجایی، 2008).
فرانکل[9] (2000) نیز عنوان کرده است که جستجو برای یافتن معنای زندگی از نیازهای اساسی بشر است که بایستی براورده شود به نظر او هنگامی که فرد نتواند معنای زندگی خودش را دریابد دچار خلا هستی می شود. خلا هستی در واقع شکلی از پوچی منحصر به فرد است. در میان مراجعین بسیاری که با مشکلات روانشناختی روبرو بوده اند و مخصوصا معتادن اعم از مصرف کننده و بهبود یافته، نشانه ای شبیه به خلا هستی دیده شده است که منجربه عدم شکل گیری تلاشهای هدفمند در زندگی و احساس پوچی و نا امیدی و بیچارگی در زندگی افراد می شود و در نهایت به نظر می رسد که این افراد دچار بحران هویت شده اند.
یالوم [10](1995) در مورد امیداوری بیان می کند،که امید یک عنصر اساسی فرایند درمان است. افراد به هنگام درمان معمولا شرایط مبهمی دارند و در مورد آینده مردد 

ادامه مطلب

سایت های دیگر :




 
مداحی های محرم