وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

انتخاب تأمین کنندگان توسط مدل سازی ریاضی چند هدفه و تئوری مجموعه های راف با در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی۹۲

:

روش های مختلف تکنیکی، پایه ای برای این تحقیق استفاده شده است. گردآوری اطلاعات با روش های میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. کتابخانه های مراکز علمی- تحقیقاتی، مجلات علمی داخلی و خارجی و اینترنت عمده منبع اطلاعاتی برای انجام این تحقیق به شمار می آید.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

در این تحقیق با کمک مطالعات میدانی و کتابخانه ای مدلی ریاضی ارائه شده است و جهت ارزیابی اوزان شاخص های زیست محیطی از روش تئوری مجموعه های راف بهره گرفته شده است و نهایتاً با بهره گرفتن از اسناد موجود و پرسشنامه های طراحی شده اطلاعات مورد نیاز مدل جهت ارزیابی تأمین کنندگان سبز یکی از قطعات تأمین شده توسط شرکت سازه گستر سایپا بدست آمده و مدل چند هدفه را در شرایط فازی حل نموده و به یک مدل تک هدفه خطی تبدیل می کنیم که توسط نرم افزار LINGOقایل برنامه نویسی و حل بوده و تأمین کنندگان را بر اساس معیار های انتخابی ارزیابی می کنیم.

۴-۲- مدل انتخاب تأمین کننده سبز:

۴-۲-۱-اجزای مدل انتخاب تأمین کننده سبز:

اساس مدلی که جهت بررسی و بهبود انتخاب تأمین کننده استفاده می شود، مدل عمید و همکاران(۲۰۰۶)[۱۶۲] می باشد با این تغییر که به آن یک تابع هدف زیست محیطی نیز اضافه شده است. و همچنین هر کدام از معیار های قیمت،کیفیت و سطح خدمت به دو زیر معیار تقسیم شده اند که شاخص ارزیابی هر تأمین کننده در رابطه با هر کدام از معیار های اصلی فوق ، از حاصل جمع مقادیر زیر معیار های مربوطه به دست می آید. مقادیر زیر معیار های هزینه ماهیت کمی دارند ولی در این تحقیق برای زیر معیار های دو معیار اصلی دیگر ، یعنی سطح خدمت و کیفیت ، ماهیت کیفی در نظر گرفته شده است که به کمک جدول ۴-۱ و جدول ۴-۲ به مقادیر کمی تبدیل می شوند. توجه شود که امتیاز بالاتر نشان دهنده مطلوبیت بیشتر است. به عنوان مثال شاخص معیار کیفیت در رابطه با تأمین کننده ای که متوسط درصد کالای معیوب آن ۱٫۷ درصد و متوسط زمان رسیدگی به مشکلات ۴ روز باشد ، ۷ محاسبه می شود.

جدول ۴-۱-نحوه محاسبه امتیاز تأمین کنندگان در رابطه با معیار سطح خدمت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انعطاف پذیری در تحویل اقلام مدت زمان تحویل امتیاز
در صورت نیاز خریدار، تأمین کننده کالا را تا ۵ روز زودتر تحویل می دهد. بین ۵ تا ۱۰ روز ۵
در صورت نیاز خریدار، تأمین کننده کالا را تا ۳روز زودتر تحویل می دهد. بین ۱۱ تا ۱۵ روز ۴
در صورت نیاز خریدار، تأمین کننده کالا را تا ۱ روز زودتر تحویل می دهد. بین ۱۶ تا ۲۰ روز ۳
تأمین کننده فاقد انعطاف پذیری است. بین ۲۱ تا ۲۵ روز ۲
احتمال تأخیر در تحویل وجود دارد. بیش از ۲۶ روز ۱

جدول ۴-۲-نحوه محاسبه امتیاز تأمین کنندگان در رابطه با معیار کیفیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

متوسط درصد کالای معیوب متوسط زمان رسیدگی به مشکلات امتیاز
زیر ۱ درصد بین ۱ تا ۲ روز ۵
بین ۱ تا ۱٫۵ درصد بین ۳ تا ۴ روز ۴
بین ۱٫۶ تا ۲ درصد بین ۵ تا ۶ روز ۳
بین ۲٫۱ تا ۲٫۵ درصد بین ۷ تا ۸ روز ۲
بیشتر از ۲٫۵ درصد بیش از ۸ روز ۱

بنابراین این مدل، مدلی چند هدفه با در نظر گرفتن ۴ هدف اصلی قیمت، کیفیت، سطح خدمت و معیار های زیست محیطی می باشد. در این مدل فرض شده است که خریدار برای انتخاب تأمبن کننده n گزینه دارد که ظرفیت تمام آن ها محدود است. به همین دلیل ۴ تابع هدف و ۳ گروه محدودیت در مدل منظور شده است.

قبل از ساختن مدل به تعریف پارامتر های مدل می پردازیم:

D= تقاضای سالیانه

n= تعداد تأمین کنندگان

Xi= درصدی از کل تقاضا که به تأمین کننده i ام تخصیص داده می شود

Ci= ظرفیت سالانه تأمین کننده i ام

Pi= مقدار شاخص هزینه تأمین کننده i ام که از حاصل جمع هزینه خرید و هزینه حمل و نقل هر واحد کالا که توسط تأمین کننده i ام اعلام می شود، به دست می آید.

Si= مقدار شاخص سطح خدمت تأمین کننده i ام که از حاصل جمع امتیاز های تأمین کننده i برای زیر معیار های انعطاف پذیری در تحویل و مدت زمان تحویل به دست می آید.

qi= مقدار شاخص کیفیت تأمین کننده i ام که از جمع امتیاز های تأمین کننده i برای زیر معیار های درصد کالای معیوب و متوسط زمان رسیدگی به مشکلات به دست می آید.

در حالت کلی وقتی تقاضا قطعی است و Xi درصدی از Q که به تأمین کننده i ام تخصیص داده شده باشد (مقادیر Xiو Q در همه دوره ها یکسان هستند) رابطه زیر صادق خواهد بود.

(۴-۱)

۴-۲-۲ توابع هدف:

در این مدل جهت انتخاب تأمین کننده سبز ۴ تابع هدف را برای بهینه سازی ۴ معیار اصلی انتخاب در نظر گرفته ایم که عبارتند از: کیفیت، قیمت، سطح خدمت و عملکرد زیست محیطی تأمین کنندگان.

۴-۲-۲-۱- تابع هزینه کل (TAPC)[163]:

کل هزینه های خرید در مرحله تأمین در برگیرنده هزینه خرید، هزینه نگهداری و انبار داری،حمل و نقل و سفارش دهی می باشد که می توان آن ها را به سه گروه تقسیم نمود:

  • هزینه سفارش دهی سالیانه
  • هزینه نگهداری سالیانه
  • هزید خرید سالیانه

تابع Z1جهت حداقل نمودن هزینه کل طبق تعریف مدل عمید و همکاران(۲۰۰۶) به صورت زیر می باشد:

(۴-۲)

که در آن

Ai= هزینه سفارش دهی از تأمین کننده iام

= نرخ هزینه نگهداری موجودی

Yi یک متغیر صفر و یک است بدین صورت که اگر Xi>0باشد برابر ۱ بوده و در غیر این صورت برابر ۰ است.

در این تحقیق تابع هزینه جهت حداقل نمودن به صورت زیر تعریف می گردد که در آن فقط از هزینه خرید استفاده شده است.

(۴-۳)

۴-۲-۲-۲- تابع کیفیت:

یکی از مهمترین معیارها برای انتخاب تأمبن کننده کیفیت می باشد که در این مدل با توجه به اینکه درصد قطعات قابل قبول تأمین کننده i ام برابر qiو نسبت خرید از این تأمین کننده برابر با Xiاست، تابع Z2جهت حداکثر نمودن کیفیت به صورت زیر تعریف می گردد:

(۴-۴)

۴-۲-۲-۳- تابع سطع خدمت:

معیار دیگر در انتخاب تأمین کنندگان سطح خدمت رسانی تأمین کننده( درصد قطعاتی که به موقع تحویل می دهد) می باشد که اگر سطح خدمت رسانی تأمین کننده i ام ، Siو نسبت خرید از این تأمین کننده Xiباشد تابع Z3جهت حداکثر نمودن سرویس به صورت زیر تعریف می گردد:

(۴-۵)

۴-۲-۲-۴ تابع عملکرد زیست محیطی:

دیگر معیاری که امروزه در انتخاب تأمین کننده مورد توجه سازمان ها قرار گرفته است، معیار عملکرد زیست محیطی[۱۶۴] می باشد. لذا در این تحقیق ، این معیار نیز در مدل دیده شده است که در مورد نحوه بنا نمودن تابع هدف عملکرد زیست محیطی توضیحات زیر آورده شده است.

فرض کنید به ازای هر کدام از شاخص های زیست محیطی دخیل در انتخاب تأمین کننده مانند: طراحی سبز، مدیریت زیست محیطی، بازیافت ، لجستیک معکوس و … تابعی به شکل زیر تعریف کنیم. باید توجه کنیم که این شاخص ها و معیار ها از وضعیت خاص به صنعتی دیگر قابل تبدیل است.

(۴-۶)

که در آن n تعداد تأمین کنندگان، m تعداد شاخص ها و معیار های زیست محیطی دخیل در انتخاب تأمین کننده سبز که در طی پرسشنامه موجود در پیوست ۱ قابل دستیابی است. برای اینکار چارچوب پیشنهادی در مدل هامفریس و همکاران(۲۰۰۳) با تغییرات اندک پایه ای برای طراحی پرسشنامه قرار گرفته است که خود دلیلی بر روایی پرسشنامه می باشد. در این پرسشنامه از مدیران خرید سازمان مربوطه در مورد زیر معیار های زیست محیطی آن ها در پروسه انتخاب تأمین کننده سبز پرسیده می شود. لذا با توجه به پرسشنامه موجود در ضمیمه ۱ و مطالب بالا دو مزیت اساسی جامعیت مدل پیشنهادی در مورد زیر معیار های زیست محیطی منظور در پروسه انتخاب تأمین کننده سبز و قابلیت انعطاف بالای مدل در تعداد زیر معیار های زیست محیطی منظور در پروسه انتخاب تأمین کننده سبز به وضوح قابل مشاهده اند.

ضریبی است که عملکرد تأمین کننده j ام را در معیار i ام نشان می دهد. باید ذکر کرد که این ها در این تحقیق با بهره گرفتن از تکنیک طیف لیکرت و توسط پرسشنامه موجود در پیوست ۲ به دست می آیند. به هر کدام از m قسمت پرسشنامه که توجه کنید می بینید عملکرد تأمین کننده i ام در مورد اهتمام به زیر معیار زیست محیطی j ام از مدیر خرید پرسیده شده است که مدیر با توجه به مفهوم طیف لیکرت با علامت زدن یکی از ۵ خانه مشخص شده مقادیر مورد نیاز مدل را تعیین می کند.

پس از بدست آوردن m تابع زیر معیار های محیط زیستی، حال تابع عملکرد زیست محیطی را می توان اینگونه تعریف کرد. که در آن ها میزان تأثیر هر کدام از m معیار در تابع اثرات زیست محیطی می باشد که در این تحقیق به وسیله تئوری مجموعه های راف به دست می آید. لذا اگر پروسه فوق را به صورت کامل انجام دهیم تابع Z4جهت حداکثر سازی به صورت زیر تبدیل خواهد شد که می توان گفت Eiها از ترکیب ها و بدست می آیند و به معنی امتیاز های نسبی تأمین کنندگان نسبت به یکدیگر در مورد عملکرد زیست محیطی آنان می باشد. پس داریم تابع Z4جهت حداکثر نمودن عملکرد زیست محیطی به صورت زیر تعریف می گردد:

عکس مرتبط با محیط زیست

(۴-۷)

۴-۲-۳ محدودیت ها:

۴-۲-۳-۱- محدودیت تأمین تقاضا:

(۴-۸)

۴-۲-۳-۲- محدودیت ظرفیت تأمین کنندگان:

ظرفیت تأمین کنندگان نیز محدود می باشد و Ci مقدار حدکثر تولید سالیانه فروشنده i ام است.

(۴-۹)

۴-۲-۳-۳ محدودیت متغیر های صفر و یک:

برای مدل کردن این محدودیت باید از محدودیت های اگر-آنگاه استفاده کنیم که در آن عددی کوچک و کمی بزرگتر از صفر است.

(۴-۱۰)

۴-۲-۴-ارائه مدل نهایی:

با ساختن اجزا مدل، مدل نهایی به صورت زیر قابل بازنویسی است:

s.t:

(۴-۱۱)

۴-۳-روش های ارزیابی اوزان:

در اکثر مسائل MCDM و بخصوص بخش MADM از آن نیاز به داشتن و دانستن اهمیت نسبی اط شاخص های (اهداف) موجود داریم، به طوری که مجموع آن ها برابر واحد شده و این اهمیت نسبی درجه ارجحیت هر شاخص (هدف) را نسبت به بقیه برای تصمیم گیری مورد نظر بسنجد. در ادامه ۳ روش را در ارزیابی اوزان برای شاخص های موجود در یک تصمیم گیری مورد بررسی قرار می دهیم:

  • تئوری مجموعه های راف
  • فرایند تحلیل سلسله مراتبی
  • تکنیک آنتروپی

تئوری مجموعه های راف و تکنیک آنتروپی نیاز به ماتریس تصمیم گیری داشته، در حالی که تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی نیاز به ماتریس تصمیم گیری موجود از قبل ندارند.

۴-۳-۱- تئوری مجموعه های راف:

تئوری مجموعه های راف که توسط پاولاک در سال ۱۹۸۲ ارائه شده است یک روش ریاضی جدید برای برخورد با ابهام و عدم قطعیت است. این روش اشیا را به کلاس های تشابه( خوشه ها) تقسیم بندی می کند که این کلاس ها شامل اشیای مشابه با توجه به اتفاقات و دانش گذشته هستند. این کلاس های تشابه برای مشخص نمودن الگو های پنهان داده ها یا قوانین مورد استفاده قرار می گیرند. تئوری مجموعه راف کاربرد های موثری را در روش داده کاوی، هوش مصنوعی، استخراج دانش، پشتیبانی تصمیم گیری، الگویابی، تئوری ماشین، کنترل فرایند، پیش بینی و غیره پیدا کرده است. عدم قطعیت یا استفاده از مقادیر تقارب پایین و بالا محاسبه می شود. تقریب پایین[۱۶۵] مجموعه تمام اشیایی هستند که به طور قطع متعلق به مجموعه مورد نظر است. تقریب بالا[۱۶۶] شامل اعضایی هست که احتمالاً متعلق به مجموعه هستند. تفاوت میان تقریب بالا و پایین، ناحیه مرزی[۱۶۷] را پدید می آورد. در واقع تئوری مجموعه راف، عدم قطعیت را با بهره گرفتن از این ناحیه مرزی توصیف می کند. اگر ناحیه مرزی یک مجموعه تهی باشد به این معنی است که مجموعه مشخص[۱۶۸] است. در غیر این صورت مجموعه راف است. در کاربرد های واقعی ناحیه مرزی همیشه مشخص نیست. برای مثال، بعضی مواقع عملکرد برنامه توسعه تأمین کنندگان ممکن است خیلی مطلوب و برخی مواقع حتی با مشخصات و شاخص های یکسان مشابه ممکن است خیلی مطلوب نباشد.

۴-۳-۱-۱ روش پیشنهادی:

ابتدا برای معرفی بیشتر این نظریه و کاربرد آن در بحث ارزیابی تأمین کنندگان در ادامه چند تعریف و اصطلاح خواهد آمد.

تعریف۱: فرض کنید U مجموعه جهانی و R یک رابطه هم ارزی بر روی U باشد. برای هر زیر مجموعه ، جفت T=(U,R) یک فضای تقریب نامیده می شود. دو مجموعه:

(۴-۱۲)

تقریب بالا و تقریب پایین X نامیده می شود.

(۴-۱۳)

و مرز مجموعه X به صورت رابطه (۴-۹) تعریف می شود. اگر باشد مجموعه مشخص است، و اگر با یک مجموعه راف روبرو هستیم. برای نشان دادن R- ناحیه مثبت X مورد استفاده قرار می گیرد(قسمت تیره در شکل ۴-۱). نیز R-ناحیه منفی X را نشان می دهد(قسمت سفید در شکل ۴-۱). خانه ها در شکل (۴-۱ )اعضای مجموعه را نشان می دهد، خانه های سفید مربوط به بیرون مجموعه راف و خانه های تیره کاملاً متعلق به درون مجموعه راف هستند. خانه های خاکستری در شکل (۴-۱) ممکن است درون مجموعه قرار بگیرند یا نگیرند.

 

شکل۴-۱-نمایی از مجموعه راف

تعریف ۲: اگر S = یک سیستم اطلاعاتی[۱۶۹] باشد که مجموعه کل اعضا (مجموعه جهانی) و A مجموعه شاخص ها و که مقادیر مربوط به شاخص است، آنگاه یک تابع اطلاعات می باشد که داریم .

به همین دلیل هر زیر مجموعه از شاخص ها مثل یک رابطه هم ارزی روی مجموعه U به صورت زیر ایجاد می کند:

(۴-۱۴)

به عبارت دیگر اگر مقدار شاخص های دو گزینه x و y به ازای شاخص های موجود در p یکسان هستند. رابطه هم ارزی IND(P) رابطه عدم تمایز[۱۷۰] نامیده می شود. رابطه عدم تمایز مجموعه کل اعضا را به کلاس های هم ارزی تقسیم می کند که به صورتIND(P)U یا خلاصه تر U  P نشان داده می شود. اعضای هر کلاس هم ارزی مشابه هستند، به بیان دیگر اعضای آن ها توسط ویژگی P قابل تمایز نمی باشند.

تعریف ۳: فرض کنید S سیستم اطلاعاتی به صورت و و IND(P)=U کلاس های هم ارزی رابطه روی مجموعه U باشد. میانگین اطلاعات[۱۷۱]( آنتروپی[۱۷۲]) موجود در دانش ناشی از مجموعه شاخص های p به صورت زیر تعریف می شود:

(۴-۱۵)

میانگین اطلاعات یک سیستم مقیاس مناسبی برای اندازه گیری عدم قطعیت نسبت به ساختار واقعی یک سیستم است. در رابطه (۴-۱۵)، تعداد گزینه هایی است که با گزینه i ام در تمامی شاخص ها از نظر مقدار برابر بوده و تعداد گزینه ها را نشان می دهد. با بهره گرفتن از مفهوم میانگین اطلاعات اثبات لم های زیر آسان خواهد بود.

لم ۱: اگر S سیستم اطلاعاتی به صورت و و IND(P)U  IND(A)U آنگاه یعنی میانگیناطلاعات به واسطه کلاس بندی بهتر و ظریف تر افزایش پیدا می کند.

لم۲: فرض کنید که S سیستم اطلاعاتی به صورت باشد.اگر آنگاه شرط لازم و کافی برای IND(P)U  IND(A)U آن است که

لم ۲ بیان می دارد که افزودن بعضی از شاخص ها به طور مستقیم بر طبقه بندی سیستم اطلاعاتی موثر بوده ولی حذف بعضی از شاخص ها از سیستم اطلاعاتی تأثیری بر طبقه بندی ندارد.

تعریف۴: اگر S سیستم اطلاعاتی به صورت باشد، آنگاه اهمیت شاخص برابر است با رابطه زیر:

(۴-۱۶)

به خصوص اگر آنگاه

(۴-۱۷)

بنابر رابطه (۴-۱۵) داریم:

(۴-۱۸)

بعنی اهمیت شاخص به صورت تغییر میانگین اطلاعات( هنگامی که آن شاخص حذف می شود) تعریف می گردد.

تعریف ۵: اگر S سیستم اطلاعاتی به صورت باشد و وزن شاخص ، به صورت زیر تعریف می شود:

(۴-۱۹)

۴-۳-۲-فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP):

در این تکنیک از قضاوت تصمیم گیرنده در مورد مقایسه اهمیت نسبی شاخص ها در رابطه با یکدیگر استفاده می شود. این قضاوت ها زوجی بوده و تصمیم گیرنده شاخص ها را دو به دو مقایسه می کند. در این روش از مقیاس ۱ تا ۹ ساعتی(۱۹۸۰)[۱۷۳] برای کمی کردن ترجیحات تصمیم گیرنده و پر کردن ماتریس مقایسات زوجی استفاده می شود تا اهمیت نسبی هر هدف نسبت به اهداف دیگر مشخص شود. جدول شماره ۴-۳ مقیاس را برای انجام مقایسات زوجی نشان می دهد.

جدول ۴-۳- مقیاس فرایند تحلیل سلسله مراتبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شرح تعریف درجه اهمیت
دو عنصر، اهمیت یکسانی داشته باشند. اهمیت یکسان ۱
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر، نسبتاً ترجیح داده می شود. نسبتاً مرجح ۳
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر، زیاد ترجیح داده می شود. ترجیح زیاد ۵
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر، بسیار زیاد ترجیح داده می شود. ترجیح بسیار زیاد ۷
یک عنصر نسبت به عنصر دیگر، ترجیح فوق العاده زیادی دارد. ترجیح فوق العاده زیاد ۹

ارزش های بینابین در قضاوت ها (۲و۴و۶و۸)

هنگامی که عنصر i با j مقایسه می شود، یکی از اعداد بالا به آن اختصاص می یابد. در مقایسهj با i، مقدار معکوس آن عدد اختصاص می یابد ( ).

البته توجه به این نکته نیز ضروری است که در ماتریس های مقایسات زوجی، سطر i با ستون j مقایسه می شود. بنابراین تمامی عناصر قطر اصلی این ماتریس عدد یک می باشد. هم چنین هر مقدار زیر قطر اصلی ، معکوس مقدار بالای قطر است.

پس از تشکیل ماتریس مقایسات زوجی برای شاخص ها، مقادیر آن را به هنجار می کنیم. برای این منظور، هر مقدار ماتریس را بر جمع ستون مربوطه تقسیم می کنبم. پس از به هنجار کردن، برای محاسبه وزن نسبی هر شاخص میانگین حسابی هر سطر را محاسبه می کنیم. بعد از این مرحله به سراغ سنجش نرخ ناسازگاری می رویم. به این منظور ، مراحل زیر طی می شود:

  • ماتریس مقایسات زوجی را در بردار وزن های نسبی ضرب کنید. به بردار حاصل، بردار مجموع وزنی[۱۷۴]گفته می شود.

(۴-۲۰)

  • عناصر بردار مجموع وزنی را بر بردار وزن های نسبی تقسیم کنید. به بردار حاصل، بردار ناسازگاری[۱۷۵]گفته می شود.
  • محاسبه بزرگترین مقدار ویژه [۱۷۶]ماتریس مقایسات زوجی (): برای محاسبه بزرگترین مقدار ویژه ماتریس مقایسات زوجی، میانگین عناصر بردار سازگاری محاسبه می شود.
  • محاسبه شاخص ناسازگاری[۱۷۷](II): شاخص ناسازگاری به صورت زیر تعریف می شود:

(۴-۲۱)

  • محاسبه نرخ ناسازگاری[۱۷۸](IR): به این منظور به ترتیب زیر عمل می شود:

(۴-۲۲)

در اینجا IIR(شاخص ناسازگاری تصادفی)[۱۷۹] مقداری است که از جدول مربوطه استخراج می شود. جدول شاخص ناسازگاری تصادفی بر اساس شبیه سازی به دست آمده است و به صورت جدول ۴-۴ است:

جدول ۴-۴- شاخص ناسازگاری تصادفی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱ n
۱٫۵۱ ۱٫۴۵ ۱٫۴۱ ۱٫۳۲ ۱٫۲۴ ۱٫۱۲ ۰٫۹۰ ۰٫۵۸ ۰ ۰ IRI

در صورتی که نرخ ناسازگاری، کوچکتر یا مساوی ۰٫۱ باشد ()، در مقایسات زوجی، سازگاری وجود دارد در غیر این صورت ، تصمیم گیرنده باید تجدید نظر کند.

۴-۳-۲-۱- فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP):

فرایند تحلیل سلسله مراتبی به صورت گسترده ای برای حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره مورد استفاده قرار می گیرد اما از آن جایی که در این فرایند از مقیاس های گسسته ۱ تا ۹ ساعتی برای کمی کردن ترجیحات تصمیم گیرنده استفاده می شود امکان لحاظ کردن ابهام موجود در تصمیم گیری راجع به اولویت معیار ها و عملکرد های مختلف وجود ندارد . این در حالی است که در مسئله انتخاب تأمین کننده درجه بالایی از قضاوت های ذهنی و ترجیحات فردی وجود دارد. اگرچه مقیاس گسسته فرایند تحلیل سلسله مراتبی مزیت هایی نظیر سادگی و سهولت کاربرد را دارا می باشد اما برای لحاظ کردن عدم دقتی که در تصویر کردن درک یک فرد به یک عدد وجود دارد، ناتوان است. به عبارت دیگر، فرایند تحلیل سلسله مراتبی معمولاً نیازمند قضاوت های غیر فازی است. در حالیکه به علت پیچیدگی و عدم دقتی که در مسائل دنیای واقعی وجود دارد، گاهی الزام به فراهم آوردن قضاوت های دقیق، غیر واقعی و یا حتی غیر ممکن است. بنابراین واقع بینانه تر است که به تصمیم گیرنده اجازه داده شود به جای مقایسات دقیق از عبارات زبانی و قضاوت های فازی جهت انجام مقایسات استفاده نماید. فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی در واقع مدل توسعه یافته فرایند تحلیل سلسله مراتبی است و مزیت آن در این است که امکان لحاظ کردن ابهام و عدم دقت موجود در قضاوت های تصمیم گیرنده را به صورت موثر فراهم می آورد.

۴-۳-۲-۱-۱-نحوه محاسبه وزن های فازی ذوزنقه ای در فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به روش میانگین هندسی:

روش های مختلفی برای استخراج اوزان از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی وجود دارد. این روش ها با هم تفاوت های مهمی دارند. برای مثال میخائیلوف (۲۰۰۲)[۱۸۰] یک روش برای استخراج وزن های قطعی از ماتریس مقایسه زوجی فازی پیشنهاد کرد. از دیگر روش ها برای استخراج وزن های ذوزنقه ای از فرایند AHP فازی با اعداد ذوزنقه ای می توان به روش میانگین هندسی وو و همکارانش (۲۰۰۴)[۱۸۱] اشاره کرد که این روش به شرح ذیل می باشد:

فرض کنید:

  • A ماتریس تصمیم گیری فازی P×P و عناصر آن با lijنمایش داده شده و همان ماتریس مقایسات زوجی می باشد که در آن p تعداد گزینه هایی می باشد که می خواهند با هم مقایسه شوند.
  • lij= (a,b,c,d) که در آن a,b,c,d پارامتر های یک تابع عضویت عدد فازی ذوزنقه ای می باشند که در این تابع عضویت شرطlii= (1,1,1,1) برای تمامی i ها صادق است. به عبارت دیگر اعداد روی قطر اصلی اعداد فازی ۱ می باشند.
  • و و و به ترتیب میانگین های هندسی d,c,b,a می باشند.
  • و و و برابر مجموع ها و هاو هاو ها می باشند.

الگوریتم:

گام اول: محاسبه و و و میانگین های با بهره گرفتن از مجموعه معادلات زیر:

(۴-۲۳)

گام دوم: پیدا کردن و و و با بهره گرفتن از مجموعه معادلات زیر:

(۴-۲۴)

گام سوم: محاسبه wiها که همان وزن های فازی ذوزنقه ای می باشند با بهره گرفتن از معادله زیر:

(۴-۲۵)

به این ترتیب از یک ماتریس مقایسات زوجی فازی ذوزنقه ای، اوزان فازی ذوزنقه ای هر کدام از گزینه ها بدست می آید.

۴-۳-۲-۱-۲-نحوه تبدیل اوزان فازی به اوزان قطعی:

پس از یافتن اوزان فازی ذوزنقه ای هر کدام از گزینه ها باید با روشی خاص این اوزان به اوزانی دقیق و عددی تبدیل شوند. در این تحقیق از روش پیشنهادی دلگادو و همکارانش(۱۹۹۸)[۱۸۲] استفاده می شود. دلگادو و همکارانش برای رتبه بندی اعداد فازی دو شاخص “مقدار(V)” و “ابهام(A)” را معرفی کردند که نحوه دستیابی به این معیارها در مقاله دلگادو و همکاران(۱۹۹۸) به طور مبسوط توضیح داده شده است.

با توجه به مقاله فوق می توان اثبات کرد که مقادیر V و A برای یک عدد فازی ذوزنقه ای به صورت T=T(a,b,c,d) به صورت رابطه زیر است.

(۴-۲۶)

برای رتبه بندی اعداد فازی دلگادو و همکارانش(۱۹۹۸) از شاخص های مقدار و ابهام به صورت زیر بهره گرفته اند:

  • ابتدا باید دو عدد فازی را بر اساس پارامتر مقدار با هم مقایسه کرد. اگر پارامتر مقدار آن ها تقریباً با هم مساوی بود باید به گام بعد رفت و گرنه بر طبق همین پارامتر رتبه بندی می شوند.
  • باید دو عدد را بر اساس پارامتر ابهام با هم مقایسه کرد. اگر پارامتر ابهام آن ها تقریباً با هم مساوی بود باید گفت که این دو عدد فازی تقریباً با هم برابرند در غیر این صورت باید بر طبق همان پارامتر ابهام این دو عدد را رتبه بندی کرد.

به دلیل اینکه در مسئله انتخاب تأمین کننده نیازی به رتبه بندی اهداف نیست و فقط نیاز است که وزن فازی اهداف به وزن قطعی تبدیل شود از قسمت اول روش رتبه بندی بالا که همان مقدار اعداد فازی می باشد استفاده می شود.

۴-۳-۲-۱-۳-الگوریتم حل مسئله خطی فازی چند هدفه:

  • با توجه به توجه به بخش (۴-۳-۲-۱) اهداف مسئله از نظر اهمیت با بهره گرفتن از روش FAHPبه صورت زوجی مقایسه و رتبه بندی می شوند بطوریکه نتایج مقایسات زوجی به صورت اعداد فازی ذوزنقه ای در درایه های ماتریس مقایسات زوجی قرار می گیرند.
  • اوزان فازی اهداف مسئله با بهره گرفتن از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی از روش تشریح شده در بخش (۴-۳-۲-۱-۱)به دست می آیند.
  • اوزان فازی به دست آمده به استفاده از روش تشریح شده در بخش (۴-۳-۲-۱-۲) به اوزان عددی و قطعی تبدیل می شوند.
  • بهترین و بدترین مقادیر هر کدام از اهداف با حل مسئله چند هدفه به صورت چند مسئلهتک هدفه (با حضور همان محدودیت های قبلی) با حضور یک هدف و حذف دیگر اهداف به دست می آیند.با استناد به یکی از مقاله های زیمرمن(۱۹۹۶)، بهترین و بدترین مقادیر تابع هدف به روش زیر حساب می گردد.

در ابتدا بهترین مقادیر توابع هدف با حل مسائل چند هدفه به صورت یک سری مسائل تک هدفه ، با بهره گرفتن از یک هدف و حذف دیگر اهداف به دست آورده می شود. سپس با قرار دادن مقادیر بهینه به دست آمده در بهینه سازی در کلیه توابع هدف و یافتن بیشترین مقدار برای توابه کمینه سازی و کمنرین مقدار برای توابع بیشینه سازی، بدترین مقادیر تابع هدف به دست می آید. البته هوانگ[۱۸۳] (۱۹۸۱) نیز روشی را برای به دست آوردن بهترین و بدترین مقادیر تابع هدف ارائه داده است. در روش هوانگ با بیشینه سازی تمام توابع هدف و کمینه سازی تمام توابع هدف به صورت تک هدفه بهترین و بدترین مقادیر به دست می آیند.

  • با بهره گرفتن از بهترین و بدترین مقادیر اهداف، توابع عضویت فازی اهداف مسئله با بهره گرفتن از روش زیر به دست می آیند.

f+= بهترین مقدار تابع هدف f= بدترین مقدار تابع هدف

تابع هدف حداکثر سازی (۴-۲۷)

تابع هدف حداقل سازی (۴-۲۸)

با توجه به خصوصیات مدل و فازی نبودن محدودیت های مسئله، از عملگر حداقل-حداکثر وزن داده شده استفاده شده و مدل چند هدفه به یک مدل تک هدفه خطی تبدیل می شود. به این ترتیب حل مدل نهایی ارائه شده ، معادل با حل مدل تک هدفه (۴-۲۹) می باشد.(زیمرمن،۱۹۷۸)[۱۸۴]

(۴-۲۹)

۴-۳-۳- تکنیک آنتروپی[۱۸۵]:

آنتروپی یک مفهوم عمده در علوم فیزیکی، علوم اجتماعی و تئوری اطلاعات می باشد به طوری که نشان دهنده مقدار عدم اطمینان موجود از محتوای مورد انتطار اطلاعاتی از یک پیام است. به لفط دیگر، آنتروپی در تئوری اطلاعات معیاری است برای مقدار عدم اطمینان بیان شده توسط یک توزیع احتمال گسسته (Pi) به طوری که این عدم اطمینان، در صورت پخش بودن[۱۸۶] توزیع ، بیشتر از موردی است که توزیع فراوانی تیزتر باشد (Shannon). این عدم اطمینان به صورت ذیل تشریح می شود ( ابتدا ارزشی را با نماد E محاسبه می نماییم):

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

(۴-۳۰)

به طوری که k یک ثابت مثبت است به منظور تأمین .

E از توزیع احتمال Pi بر اساس مکانیزم آماری محاسبه شده و مقدار آن در صورت تساوی Piها با یکدیگر ماکزیمم مقدار ممکن خواهد بود.

یک ماتریس تصمیم گیری از یک مدل MADM حاوی اطلاعاتی است که آنتروپی می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی آن به کار رود. یک ماتریس تصمیم گیری را به صورت زیر نشان می دهیم:

 

شکل ۴-۲- ماتریس تصمیم گیری

محتوای اطلاعاتی موجود از این ماتریس را ابتدا به صورت (Pij) در ذیل محاسبه می کنیم.

(۴-۳۱)

و برای Ejاز مجموعه Pij ها به ازای هر مشخص خواهیم داشت:

(۴-۳۲)

به طوری که است.

اینک عدم اطمینان یا درجه انحراف (dj) از اطلاعات ایجاد شده به ازای شاخص j ام بدین قرار است:

(۴-۳۳)

و سرانجام برای اوزان (Wj) از شاخص های موجود خواهیم داشت:

(۴-۳۴)

چنانچه تصمیم گیرنده از قبل دارای یک قضاوت ذهنی () به عنوان اهمیت نسبی برای شاخص j ام باشد، آنگاه می توان Wjمحاسبه شده از طریق آنتروپی را به صورت زیر تعدیل نمود:

(۴-۳۵)

۴-۴-مورد کاوی – شرکت سازه گستر سایپا:

صنعت خودرو به عنوان صنعتی قدیمی و مهم که سهم زیادی از تولید ناخالص ملی کشور را به خود اختصاص داده است ، در کلیه بخش های چرخه حیات خود ، از بهره برداری منابع طبیعی ، ساخت ، تولید، مصرف و پس از مصرف در تعامل مستقیم و غیر مستقیم با محیط زیست قرار دارد. همچنین با توجه به این که بازار داخلی خودرو در حال اشباع شدن است ، خودرو سازان داخلی باید بر روی بازار منطقه ای و جهانی متمرکز شوند. با توجه به ضرورت هایی مانند پیوستن به سازمان تجارت جهانی ، افزایش قوانین بین المللی زیست محیطی و تأکید مشتریان بر استفاده از محصولات سبز سازگار با محیط زیست، ایجاد مدیریت سبز در ارائه محصولات و خدمات در صنایع کشور ضروری و اجتناب ناپزیر است. به این ترتیب شناسایی و اجرای مدیریت سبز در صنعت خودرو سازی می تواند بر کنترل و کاهش پیامد های منفی توسعه صنعتی بر محیط زیست موثر باشد. با توجه به فشار ها و مقررات سازمان های دولتی و غیر دولتی و تقاضای مصرف کنندگان، سازندگان خودرو در جهان به تقویت مدیریت پایدار و سبز خود پرداخته اند. بنابراین مدیران زنجیره تأمین خودرو سازی باید در تصمیمات خود علاوه بر هزینه های جاری، ابعاد زیست محیطی و هزینه های اجتماعی تصمیمات خود را در نظر بگیرند. در این بخش شرکت سازه گستر سایپا که تأمین کننده قطعات غیر موتوری مورد نیاز شرکت سایپا است و در ارتباط مستقیم با قطعه سازان مختلف می باشد برای نمونه عملی مدل پیشنهادی انتخاب تأمین کننده سبز مورد بررسی قرار می گیرد.

۴-۴-۱- معرفی شرکت:

شرکت سازه گستر در دهم تیر ماه ۱۳۶۴ تأسیس گردید. در همین سال با توجه به قراردادمنعـقده با شرکت نیسـان ژاپن جهت تولـید اتومبیلهای نیسـان پاترول و وانت، شرکتمدیریت طرحهای صنعتی ایران (از شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایعایران) عهده دار فعالیتهای ریخته گری و آهنگری پروژه مذکور گردید. با توجه به تغییرزمینه کاری شرکت مذکور، این شرکت در مهر ماه سال ۱۳۶۶ فعالیتهای مرتبط با قراردادنیسان را به شرکت مهندسی و مشاوره سازه گستر سایپا واگذار نمود. در آبان ماه سال ۱۳۶۸ براساس مصوبات مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام، اختیارات مجمعی و همچنیناختیار تعیین اعضای هیأت مدیره به هیأت عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایرانواگذار گردید. دوره جدید فعالیتهای شرکت سازه گستر سایپا به عنوان نخستین شرکتطراحی و مهندسی تأمین قطعات در کشور و تأمین کننده اصلی قطعات خودرو در سال ۱۳۷۳آغاز گردید.
شرکت سازه گستر سایپا جهت نیل به اهداف خودکفایی به فعالیت های فنیو مهندسی توجه خاص نموده و با ارائه خدمات فنی مهندسی مشاوره ای و کمک به بنیه مالیسازندگان نو پا برای ایجاد و ارتقای توانمندیهای بالقوه به انعقاد قراردادهای ساختو خرید با سازندگان قطعه اقدام می نماید. این شرکت با توسعه مستمر فعالیت های خودنقش قابل ملاحظه ای در رشد و اعتلای صنعت قطعه سازی کشور داشته و با داشتن بیش از ۵۰۰ قطعه سـاز در شبکه تامین خود در حوزه های کیفیت، قیمت، تحویل و فناوری های نوبرای مشتریان اصلی خود، شرکت های خودروسازی سایپا، پارس خودرو، زامیاد و سایپاکاشان نقش ارزنده ای ایفا کرده است.

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

از مهمترینمحصولات تامین شده توسط شرکت سازه گستر سایپا می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

  • مجموعه فرمان ( جعبه فرمان ، میله رابط فرمان و غربیلک )
  • مجموعه فرمان ( جعبه فرمان هیدرولیک ، پمی هیدرولیک ، لوه ها و شیلنگ های ارتباطی و………)
  • مجموعه تعلیق و جلوبندی ( فنر ، کمک فنر و سیبک ها )
  • مجموعه ترمز ( پدال ، بوستر ، پمپ ترمز، شیر فشار شکن ، لوله ها، و اتصالات و ترمز دستی )
  • مجموعه اگزوز ( کاتالیست ، گلویی، لوله اگزوز ، منبع اگزوز ، بست ها ، اتصالات ، ورق حرارت گیر و ……

بررسی مبانی و آثار تربیتی حج از منظر قرآن و روایات- قسمت ۲۲

۸٫سعی، رمز تلاش درصحنه زندگی
سعی صفا ومروه به حرکت وتلاش زائر دراین محدوده، رمزی برای فعالیت آدمی درصحنه گسترده زندگی است، یعنی همان طوری که دراین فاصله همه درجنب وجوش هستند درفاصله بین تولد تامرگ نیز انسان باید همواره مشغول کار وفعالیت باشد ودنیا را مزرعه آخرت بداند. پیام سعی این است که: اگر انسانی، بکوش، حرکت کن، راکد وجامد مباش، عنصر پایدار روح آدمی کوشش وتکاپو است: « یا أیّها الانسان أنّک کادح إلی ربّک کدحاً فملاقیه» ای انسان تو ناچار با کوشیدنها وتقلاها رهسپار پیشگاه پروردگار هستی وبه دیدار او خواهی رسید.
عرفات
خلاصه ی نتایج به دست آمده در این قسمت به شرح زیر است :
۱٫ وقوف عرفات ،جهت استیذان وگرفتن اجازه نامه برای ورود به دربار ملکوتی حق تعالی است.
۲٫ وقوف عرفات،آدمی را به یاد رستاخیز انداخته و نمونه صحرای محشر را نشان می دهد.
۳٫سرّش این است که آگاه باشی این سرزمین ،سرزمین شهادت، معرفت وعرفان است ومی داندکه چه کسانی برروی آن گام می نهندوبا چه انگیزه ای آمده اندو با چه انگیزه ای برمی گردند. گذشته ازآن که خداوفرشتگان هم شاهدند.
۵٫سرزمین عرفات، بهترین فرصت وموقعیت برای رهایی ازخودبینی وهجرت ازبیت (نفس) است. ومصداق آیه مبارکه « ومن یخرج من بیته مهاجراً الی الله» خواهد بود.
۶٫وقوف در عرفات بهترین فرصت برای خودشناسی و خداشناسی است.
مشعر( سرزمین درک و شعور)
خلاصه ی نتایج به دست آمده در این بخش به شرح زیر است :
۱٫کسی که در مشعر وقوف کرده است، مانند کسی است که اکنون مولایش به او روی آورده پس ازاین که اورا طرد کرده بوداکنون اجازه ورودش داده واکنون به باب رحمت رسیده ونسیم رأفت مولا براو دمیده وبا دخول درحرم خلعت قبول دریافته.
۲٫دراین پایگاه درک وشعوری در واقفان به هم می رسدکه درهمه مواقف چه پیش ازمشعرو چه پس ازآن ،بدان هشدارداده شد که میان هیچ یک ازآن ها با دیگری فرق وامتیازی نیست و هیچ امتیازی جزتقوانمی تواندحاکم باشد. تقوایی که عامل اساسی ازدلاف وقرب به حضرت باری تعالی است که دراین جاست که تساوی خود با دیگران رابایدکاملاً درک کند.
۳٫ وقوف مشعربرای تفکر، تعمق واندیشه است،به این جهت باید وقوف مشعرشب باشد
۴٫ وقوف مشعر، برای آمادگی وبرای ایجادطرح ونقشه است،این مکان به انسان الهام می کند که پشت صحنه این سرزمین ،دشمن کمین کرده است، آن هم دشمنی قوی چون شیطان ونفس اماره که اگربا اندیشه جلونرود بدیهی است که شکست خورده، نابودمی گردد.
۵٫ وقوف درمشعربرای این است که انسان بداندهرگاه سختی ومشکلات شدیدی درپیش باشد، چاره ای جزاین نیست که به خداتوکل نموده ،ازاو مددخواهی نماید.
۶٫شب مشعرآموزش های زیادی دارد. بیداری، هوشیاری، عبادت، بندگی ،اطمینان، تقوا، همه رااز این سرزمین بایدفراگرفت.
منا
۱٫ رمی جمرات
خلاصه ی نتایج به دست آمده در این بخش به قرار زیر است :
۱٫سرّ این معنا آن است که انسان شیطان را واقعاً ازخود برهاند، کما این که پناه بردن به خدا ازشیطان با گفتن « أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» بدون توجه به معنای آن حاصل نمی گردد، رمی شیطان نیزتنها باسنگ انداختن بدون توجه به باطن آن نخواهدبود.
۲٫رمی جمرات یک نوع مبارزه تمرینی باغرائزماده پرستی ومبارزه باشرور وبدی هاست.
۳٫تعدادعقبات نشانه آن است که برای رسیدن به حق تنها یک مانع نیست بلکه موانع متعدد درعقبات متفاوت برسر راه است. یعنی حاجی بایدتمام حیات خودرا وقف پاسداری ازحق نمایدوهشیارانه مراقب باشد. نفس انسان نیزدارای سه مرتبه نباتی وحیوانی وانسانی است وحاجی باید درحج خود، هشیارانه به تربیت نفس خودبپردازد.
۴٫اما این که چراباید هفت سنگ پرتاب کرد دو وجه ملحوظ است:
۱٫ این است که شیطان ازچند راه داخل درهویت ونفس انسان می شود. ازهرطرف که می آید باید راهش رامسدود کنیم.مجاری نفوذشیطان هفت تاست: راه چشم ، گوش(سامعه وباصره)، لامسه ،شامّه ،ذائقه،قوه شهویه وغضبیه.
۲٫رمز دیگراین که هفت درجهنم رابر روی خودمی بندی وبا این رمی ها آن حقایق بر روی اصل اصیل ورکن رکین قرار می گیرد.
۲٫ قربانی
در این قسمت ابعاد زیر را مورد توجّه قرار دادیم:
الف)اهداف اصلی در قربانی
۱٫گذشت از مال در راه خدا
در قربانی هدف اصلی گذشت ازمال واظهارعلاقه وعشق نسبت به خداست ولذا سفارش شده بهترین حیوان
ذبح شود،ناقص العضو وضعیف نباشد ودرخریدقربانی زیادچانه نزنید.
۲٫حفظ شعائر الهی
همان گونه که صفا ومروه ازشعائر الهی است قربانی نیز ازشعائر است. « والبدن جعلناها لکم من شعائر الله» شترهای چاق وفربه رابرای شما ازشعائر الهی قراردادیم.
۳٫سیر کردن گرسنه ها
قرآن دراین باره میفرماید: « فکلوا منها وأطعموا القانع والمعتر» ازگوشت هایی که قربانی می کنید هم خودتان بخوریدهم به قانع ومعتربدهید.
۴٫تقوا
هدف اصلی درمسأله قربانی رسیدن به مقام عالی تقوا است. قرآن دراین زمینه می فرماید: «لن ینال الله لحومها ولا دماؤُها ولکن یناله التّقوی منکم»
۵٫ ذبح نفس حیوانیه
عیدقربان ؛ذبح نفس حیوانیه است، زیراکه انسان درمرتبه نفس حیوانی باحیوان فرقی ندارد. پس کشتن گوسفند درواقع بیانگر ذبح نفس است.
۶٫شکرحضرت حق
حاجی به عنوانه شکرانه توفیقی که ازناحیه حق تعالی نصیب اوگشته است وبه دیاردوست آمده است باید قربانی نماید.
۷٫ تمسک به حقیقت ورع
سرّ قربانی این است که ح

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

ج گزار وقربانی کننده باتمسّک به حقیقت وَرَع ،گلوی دیوطمع رابریده واو رابکشد. بنابراین ،صرف ذبح گاو وگوسفند یانحرشتر ورهاکردن آن ها بدون توجه به سرّ قربانی ،مایه تعالی حج گزارنیست.
ب)ابعاد فلسفه قربانی
فلسفه قربانی دو بعد دارد:
الف) تقرب الی الله
ب).آزادی ازجهنّم
مرحوم فیض کاشانی می فرماید : « وإما ذبح الهدی فأعلم أنّه تقربٌ الی الله بحکم الامتثال، وأکمل الهدی وأجزاءهُ وأرج أنّ یعتق بکلّ جزء منها جزوعاٍ منک من النّار» قربانی که به امتثال امرمولا انجام گردد ،موجب تقرب نزد اوست وبا هرعضوی ازاعضاء آن قربانی ،عضوی ازاعضاء خودت رااز آتش جهنم آزاد خواهی ساخت.
عبدالله شبّر دراین باره فرموده است: اکنون درمنی ایستاده ای ،بایدقربانی کنی ،هرآن چه راکه غیر خداست دررا خدا ذبح نمایی ، پس امر خدارا امتثال کن وبا این کار خود رابه اونزدیک کن و به وعده خداامیدوار باش که درازاء هرجزء قربانی ،جزئی ازوجودت ازآتش جهنم رهایی یابد وهرچه بیشترقربانی کنی ،رهاییت ازعذاب آسان ترخواهد بود.
ج) مفهوم واژه تفث
واژه تفث درلغت به معنای موهای اضافی وناخن وسایر زواید بدن است.
دیدار با امام ،مفهوم حقیقی واژه تفث است. همان گونه که درجوامع روایی ما آمده است که «تمام الحج لقاء الامام » پایان حج ، دیدار روی امام است.
حلق و تقصیر
خلاصه ی نتایجی که در این قسمت به آن دست یافتیم عبارتند از :
۱٫موی سر تأثیری به سزا در زیبایی ظاهری انسان وبه ویژه جوانان دارد. ازاین رو به ندرت کسی حاضراست موی خود رابتراشد. با این همه مرد حج گزار ازاین جمال ظاهری وصوری که درنظراو ارزشمند نیز هست دل بریده وبا فرمان وحی درپای جمیل محض ورضای اونثار می کند.

شناسایی و رتبه بندی مولفه های هوش معنوی کارکنان- قسمت ۸۱

۵باورها و اعمال معنویروحیه خدمتگذاری

همانطور که در جدول نمایش داده شده است دو عامل خود آگاهی و هدف و معنا در کار و زندگی دارای بالاترین میانگین رتبه و مولفه های داشتن معنی شخصی، باورها و اعمال معنوی و روحیه خدمتگذاری دارای پایین ترین میانگین رتبه می باشند.
نتایج این تحقیق با تحقیق زارعی میتن (۱۳۹۰) دارای نقاط اشتراک و تفاوتهایی می باشد. در تحقیق وی روحیه خدمتگذاری و هدف و معنا در کار و زندگی دارای پایین ترین میزان میانگین رتبه می باشند و مشابه این تحقیق خودآگاهی در تحقیق زارعی میتن نیز دارای میانگین رتبه ی بالایی می باشد.
بنابراین مدیران و مسئولین این مراکز می بایست راهکارهایی که منجر به میزان روحیه خدمتگذاری در میان کارکنان می شود را به کار گیرند. که برای برآورده شدن این مهم می توان به بسط و توسعه ارزشها و رفتارهایی همانند بخشش، انفاق و فروتنی اشاره نمود که این کار مستلزم الگویی در سازمان است که همه بتوانند از آن پیروی کنند. یکی از تأثیرگذارترین افراد در سازمان مدیر سازمان است. تحقیقات نشان می دهد کارکنانی که زندگی معنوی را تجربه کرده اند می توانند با روش های سازگار با اهداف سازمانی موجب رشد و توسعه خود و سازمان شوند. لذا با رشد و توسعه معنویت در سازمان میتوان میزان خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تعامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی و نیز وجدان کاری و میزان انگیزش کارکنان را افزایش داد که همه اینها به صورت مستقیم سبب بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان میگردند (فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۵).
۴٫ آزمون آنووا یا تحلیل واریانس یک عاملی
به منظور تحلیل و مقایسه مولفه های هوش معنوی کارکنان در مراکز آموزشی فرهنگی منتخب، از آزمون آنالیز واریانس یک عاملی استفاده شد. با توجه به نتایج بدست آمده میان مراکز فرهنگی آموزشی منتخب بجز در خصوص دو مولفه ی ” داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، همسویی اهداف فردی و سازمانی” تفاوت معنی داری در خصوص مولفه های هوش معنوی وجود ندارد.
براساس نتایج ازمون جانبی شفه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه دارای بالاترین میانگین رتبه (۰۴۳/۴) نسبت به سایر مراکز در خصوص مولفه داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم دارای بالاترین میانگین نسبت به سایر مرکز در خصوص مولفه هوسویی اهداف فردی و سازمانی می باشد.
این بخش از یافته های پژوهش حاضر نکته غیرمنتظره ای است که نیازمند تامل بیشتر و انجام مطالعات وسیع تر است. از آنجا که پژوهش مشابه دیگری در این زمینه در متون و منابع ملاحظه نگردید، تفسیر این بخش از یافته ها بدون انجام پژوهش های وسیع تر ممکن نخواهد بود.
بر این اساس پیشنهاد می شود با اجرای برنامه هایی آموزشی و فرهنگ سازی در سازمان، سطح بینش کارکنان افزایش یابد نسبت به مسائل افزایش یافته و نگاه آنان به زندگی فردی و سازمانی شان تغییر کند و اهداف متعالی برای کارکنان تعریف شود و برای رسیدن به این اهداف کمک شود .
۵٫ آزمون تحلیل عاملی اکتشافی
به منظور شناسایی مولفه های هوش معنوی از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. با بهره گرفتن از خروجی نرم افزار ۱۵ عامل به عنوان مولفه های هوش معنوی بدست آمد. که این ۱۵ مولفه مجموعا ۶۴۷/۷۱ درصد از واریانس کل پرسشنامه را تبین می کنند. این ۱۵ عوامل به صورت ذیل نامگذاری گردیدند:
۱٫ درک و احساس عمیق نسبت به مسائل، ۲٫ هویت شناختی، ۳٫ همسویی زندگی فردی، سازمانی و معنوی، ۴٫ روحیه خدمتگذاری، ۵٫ وجود اهداف و معانی معنوی، ۶٫ باور مذهبی، ۷٫ تفکر در باورها و اعمال مذهبی، ۸٫ اهداف و باورهای معنوی، ۹٫ ایمان و خودشناسی، ۱۰٫ هستی شناسی، ۱۱٫ تفکر در معانی و اهداف، ۱۲٫ تفکر انتقادی، ۱۳٫ تلاش برای خشنودی خدا، ۱۴٫ تولید معنی، ۱۵٫ احساس رضایت درونی
همانطور که ملاحظه می شود عواملی که محقق با مروری بر ادبیات تحقیق و با بهره گرفتن از نظرات خبرگان به آنها دست یافته بود اندکی متفاوت با آن چیزی است که با بهره گرفتن از تحلیل عاملی اکتشافی به آن دست یافته است. محقق خود ۹ عامل را به عنوان مولفه های هوش معنوی شناسایی کرده بود و حال آنکه نرم افزار به او ۱۵ عامل را به عنوان خروجی معرفی نمود. در میان مولفه های شناسایی شده از دو روش مولفه های روحیه خدمتگذاری، تفکر انتقادی، تولید معنی ، همسویی زندگی فردی و سازمانی، وجود اهداف و معانی معنوی مولفه های مشترک می باشند. مؤلفه های به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی در این تحقیق همپوشی خوبی با مؤلفه های پیشنهادی دیگر پژوهشگران دارد.
جهانی (۱۳۸۹) نیز در پایان نامه کارشناسی ارشد خود ۱۵ مولفه ی شناخت و باور به ربوبیت خداوند، خردمندی معنوی، ظرفیت رفتارهای فضیلت مابانه (بخشش، انفاق، فروتنی، سپاسگذاری و…)، خودآگاهی عمیق، وجدانکاری، توانایی استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی، معنی بخشی به کار و زندگی (کار برای رضای خدا)، توانایی پرسیدن سوالات اساسی و یافتن پاسخهای بنیادین، داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز، توجه به ارزشهای معنوی، تفکر سیستمی( حوزه توجه به ابعاد روحی انسان)، احساس مثبت داشتن، داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز، روحیه خدمتگذاری به عنوان مولفه های هوش معنوی شناسایی نمود. همانطور که ملاحظه می شود مولفه هایی همچون روحیه خدمتگذاری، داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، خود آگاهی و چند مولفه دیگر با مولفه های شناسایی شده در این تحقیق مشابه می باشند.
سهرابی و همکار (۱۳۸۹) نیز در مقاله خود ابتدا هشت عامل را به عنوان مولفه های هوش معنوی شناسایی نمودند و سپس با بهره گرفتن از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به ۴ مولفه به عنوان مولفه های هوش معنوی دست یافتند.
۵-۴) پیشنهادهای تحقیق
۵-۴-۱) پیشنهادها به سازمان
حال با توجه به یافته های تحقیق، برخی از مسائلی که در ارتقای معنویت و هوش معنوی در سازمان بسیار مؤثر است و نیاز است که دستاندرکاران به آن توجه ویژه داشته باشند بیان می شود:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
  • مدیران سازمان نسبت به توسعه کارکنان توجه لازم را داشته باشند، بدین معنی که شغل آنها را غنی کرده و اختیارات لازم را در اختیار آنها قرار دهند، امنیت شغلی را بدون ضمانت کردن آن ایجاد کنند.
  • حس یگانگی در سازمان را ایجاد کنند، همه چیز را بین همه تقسیم کنند، بر همکاریهای جمعی و کارگروهی تاکید کنند.
  • استفاده از انگیزاننده های مناسب مادی و معنوی در راستای ارتقای معنویت در افراد سازمان؛ که کمترین این انگیزاننده ها، تلاش جهت تأمین حداقل نیازهای مادی کارکنان است.
  • حل مشکلات متداول در سازمانها مانند اختلافات درون سازمانی، تضییع حقوق افراد، بی توجهی به ارباب رجوع، و…. در جهت ایجاد امنیت و آرامش شغلی در کارکنان و رضایت مردم از سازمان.
  • فعالسازی نیروهای توانمند، مستعد و با ایمان در جهت نشر معارف و حفظ ارزشهای دینی.
  • برگزاری کلاسهای آموزشی جهت بالابردن میزان تحمل نسبت به استرس های زندگی و شغلی و هم چنین ارائه راهکارهایی جهت کاهش میزان استرس شغلی.
  • ایجاد مشاوره های مذهبی با رویکرد روانشناسی از طریق متخصصان روان درمانگر مذهبی.
  • آشنا کردن هر چه بیشتر کارکنان با منابع معنوی که ممکن است از آن آگاهی نداشته باشند، در جهت حل مسائل زندگی کاری و شخصیشان
  • بسط و توسعه ارزشها و رفتارهایی همانند بخشش، انفاق و فروتنی که این مستلزم الگویی در سازمان است که همه بتوانند از آن پیروی کنند، که یکی از تاثیرگذارترین افراد در سازمان مدیر سازمان میباشد.
  • تشکیل گروه های حمایتگر معنوی «مددکاران مذهبی» در بین کارکنان، جهت مشاوره در هنگام وقوع مشکل برای هر یک از کارکنان و یا در راستای ارتقای معنویت فردی.
  • هوش معنوی را میتوان با تمرینهای مختلف توجه، تغییر هیجانات، و تقویت کردن رفتارهای اخلاقی افزایش داد. این تمرینها منحصراً متعلق به یک دین خاص یا آموزش معنوی خاص نیستند. گرچه هوش معنوی با رشد شناختی، هیجانی یا اخلاقی مرتبط است، ولی نمیتوان آن را با هیچ یک از آنها برابر دانست.
  • اختصاص دادن زمان برای اندیشیدن
  • استفاده از یادگیری مبتنی بر مشکل در مورد مشکلات حقیقی
  • آگاهی هوشیارانه و سازگاری با وقایع و تجارب زندگی و پرورش خود آگاهی از جمله عوامل اصلی رشد هوش معنوی تلقی می شوند. علاوه بر این بعضی روش ها، راهبردها و تمرین ها برای رشد آن مفید تلقی می شوند؛ مثلا واگان معتقد است هوش معنوی از طریق وسعت نظر و گشودگی و داشتن نقطه نظرهای مختلف، حساسیت زیاد نسبت به تجارب و واقعیاتی نظیر حالت تعالی و موضوع های معنوی افزایش می یابد ( نازل، ۲۰۰۴).
  • نتایج تحقیقات مدیریت نشان می دهد که اگر اعضای یک سازمان دارای ارزش های اخلاقی باشند، بازده و سود آن سازمان بالا خواهد رفت. در نتیجه با تثبیت ارزش های اخلاقی و معنوی در انسان ها، روند رشد سازمان نیز به دست می آید.
  • مک گیچی معتقد با ایجاد کارگاههایی از جمله: شهود، نیایش تجسم خلاق، خلاقیت، مدیریت متنوع، ایجاد تناسب بین هدف، فعالیت و گوش سپردن فعال و عمیق به رشد هوش معنوی در سازمان کمک میکند.

۵-۴-۲) پیشنهادها برای تحقیقات آتی

  • پیشنهاد می گردد در تحقیقی جداگانه مولفه های شناسایی شده هوش معنوی با بهره گرفتن از نرم افزار AMOS مورد بررسی قرار گیرند. و نتایج آن با تحقیق حاضر مقایسه گردد.
  • بررسی عوامل تاثیر گذار بر هوشمعنوی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق- قسمت ۱۲

نوعی ارزیابی است که قبل از تهیه برنامه انجام می شود و برای تعیین منطقی بودن یا حقانیت ایجاد برنامه صورت می گیرد. لذا یک ارزیابی آینده نگر، مشخص می کند که آیا مسئله یا نیازی وجود دارد که حقانیت برنامه ریزی برای حل آن مسئله یا تأمین آن نیاز را توجیه نماید و به این سؤال نیز پاسخ دهد که در صورت عدم اجرای برنامه مورد بحث، جامعه با چه پیامدهای منفی مواجه می گردد (عفتی و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۳۹-۳۶).

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
        1. ارزیابی گذشته نگر:



نوعی ارزیابی است که پس از اجرا یا تکمیل برنامه انجام می پذیرد، ارزیابی گذشته نگر به دو دسته طبقه بندی می گردد: الف ـ ارزیابی تکوینی؛ ب ـ ارزیابی تجمیعی.
الف- ارزیابی تکوینی:
ارزیابی است که در مراحل اولیه اجرای یک برنامه انجام می شود و فرآیندها و مدیریت برنامه را از ابعاد زیر مورد بررسی قرار می دهد.

  1. کارا هستند.
  2. مرتبط و مناسب می باشند و نیازهای مشتریان را مرتفع می کنند.
  3. منابع را برای دستیابی به نتایج مورد نظر به صورت مطلوب به کار می گیرند.

ب- ارزیابی تجمیعی:
ارزیابی است که در مراحل نهائی برنامه، یعنی بعد از اتمام مدّت زمان مناسب، در فاصله زمانی مراحل اولیه اجرای برنامه تا زمان ارزیابی آن انجام می گیرد. این فاصله زمانی، مدّت زمان کافی جهت تحقق نتایج مورد انتظار برنامه را به وجود می آورد و یا همچنین پس از تکمیل یک برنامه انجام می شود.
غیر از موضوعاتی که ارزیابی تکوینی بر آنها متمرکز است، ارزیابی تجمیعی موضوعاتی نظیر؛ اثربخشی در تحقّق اهداف برنامه و خط مشی های دولتی مربوط را نیز در بر می گیرد. بنابراین ارزیابی از یک برنامه در حال اجرا می تواند تمام یا هر یک از موضوعات مورد بحث را بررسی نماید (پیشین، ۱۳۸۶، ص ۳۹-۳۶).
۲-۲-۷- مراحل ارزیابی:
جهت بررسی امکان پذیری و نیز بررسی اثربخشی و کارآمدی برنامه ریزی صورت گرفته، در سه مرحله برنامه ها مورد ارزیابی قرار می گیرند. این مراحل را می توان به شرح ذیل بیان داشت.
مرحله اول: ارزیابی پیش از اجرا (امکان سنجی برنامه ها)؛
مرحله دوم: نظارت و ارزیابی حین اجرا؛
مرحله سوم: ارزیابی پس از اجرا (ارزشیابی).
ارزیابی پیش از اجرا وجود یا فقدان ظرفیت های فنی، نهادی، قانونی و مالی را برای اجرای سیاست های ارزیابی کرده و درجه واقع بینی اهداف و سیاست ها را افزایش می دهد. (این نوع ارزیابی خود می تواند از نتایج ارزیابی برنامه های گذشته برای انجام صحیح ارزیابی قبل از اجرا استفاده کند.)
ارزیابی حین اجرا، خطاهای هدف گذاری، برآورد منابع، اثربخشی و یا خطاهای اجرایی یا انحرافات ناشی از تغییر شرایط پیرامونی را شناسایی کرده، زمینه ساز اقدام به موقع برنامه ریزان برای اصلاح برنامه ها خواهد شد. ارزیابی های پس از اجرا با ارزشیابی معناداری، کارآمدی و اهمیت برنامه ها و سیاست های در حرکت به سمت توسعه تصویری واقعی از وضعیت موجود اقتصادی و اجتماعی در آستانه برنامه های بعدی ارائه خواهد داد (صمدی، ۱۳۹۰، ص ۳).
۲-۲-۸- تعریف و مفهوم ارزیابی عملکرد:
در خصوص ارزیابی عملکرد تعاریف مختلفی ارائه گردیده که ذیلاَ به ذکر بعضی از این تعاریف اشاره می گردد.
«ارزیابی عملکرد به مجموعه اقدامات و فعالیت هایی اطلاق می گردد که به منظور افزایش سطح استفاده بهینه از امکانات و منابع در جهت دستیابی به هدف ها و شیوه اقتصادی توام با کارآیی و اثربخشی صورت می گیرد. به این ترتیب میزان پیشرفت در جهت کسب اهداف تعیین شده ارزیابی می شود.»

عکس مرتبط با اقتصاد

  1. در آئین نامه ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی کشور چنین ذکر شده که ارزیابی عملکرد عبارتست از «فرایند سنجش جامع عملکرد دستگاه های اجرایی در قالب عباراتی نظیر کارایی، اثر بخشی، توانمندسازی و قابلیت پاسخگویی، در چارچوب اصول و مفاهیم علمی مدیریت برای تحقق اهداف و وظایف سازمانی و در قالب برنامه های اجرایی» .
  2. ارزیابی عملکرد کنترل و گزارش گیری مداوم از نیل به برنامه ها، به خصوص نیل به اهداف از پیش تعیین شده است، که برخی اوقات خروجی خوانده می شود.
  3. ارزیابی عملکرد فرآیندی است که با ایجاد شاخص هایی، میزان دستیابی سیستم را به خروجی های مورد نظر می سنجد و فرایند تصمیم گیری را پشتیبانی می کند (عفتی و همکاران، ۱۳۸۶، ص ۵).
  4. از ارزیابی عملکرد با توجه به آنکه در سطوح مختلفی مطرح شده نیز تعاریف متفاوتی از آن به عمل آمده است. به عبارت دیگر، ارزیابی عملکرد در سطوح کارکنان استفاده از منابع و امکانات و سطح سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
  5. در سطح کارکنان «وردر» و «دیویس» معتقدند که؛ ارزیابی عملکرد فرآیندی است که عملکرد شاغل با آن اندازه گیری می شود و هنگامی که درست انجام شود، کارکنان، سرپرستان، مدیران و نهایتاً سازمان از آن بهره مند خواهد شد. «کاسیو» ارزیابی عملکرد را توصیف نظام مند از قوت و ضعف عملکرد فرد یا گروه در رابطه با اجرای وظایف محوله تعریف می کند (طبرسا، ۱۳۷۷، ص ۷۹-۷۸).
  6. در سطح نحوه استفاده از منابع، ارزیابی عملکرد بیشتر در قالب شاخص های کارآئی بیان می شود. در واقع نظام ارزیابی به میزان کارآئی تصمیمات مدیریت در خصوص نحوه استفاده از منابع و امکانات را مورد سنجش قرار می دهد.
  7. نهایتاً در بعد سازمانی ارزیابی عملکرد معمولاً مترادف با اثربخشی فعالیت ها می باشد. منظور از اثربخشی، میزان دستیابی به اهداف و برنامه ها یا ویژگی های کارآمد بودن فعالیت ها و عملیات است (طبرسا، ۱۳۷۸، ص ۳).

۲-۲-۹- کارکردهای ارزیابی عملکرد:
کارکردهای ارزیابی عملکرد را از دو بعد نیروی انسانی و سازمانی قابل بررسی می باشد.
ارزیابی عملکرد کارکنان در بعد فردی ، علاوه بر فراهم آوردن بازخورهای منتج از فعالیت‎های کارکنان، کارکردهای دیگری نیز برای سازمان‎ها دارد. از جمله عمده‎ترین کارکردهای آن عبارتند از:

  1. تعیین افزایش حقوق و مزایای جانبی برای کارکنان بر مبنای شاخص‎های عملکرد؛
  2. تعیین ترفیعات و انتقال‎های کارکنان براساس ابراز نقاط ضعف و قوت کارکنان؛
  3. عیین اینکه کدام یک از کارکنان می‎بایستی براساس فعالیت‎های کاری خود از کار برکنار یا اخراج گردند؛
  4. شناسایی نیازهای آموزشی و تکنیک‎های ارزیابی بوسیله تشخیص نواحی ضعف؛
  5. ارتقاء ارتباطات اثربخش در داخل سازمان از طریق مکالمات متقابل بین سرپرستان و زیردستان؛

بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر خودکارامدی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی- قسمت ۸

بسیاری از دانش آموزان، از والدین خود به خاطر عدم تشویق خویش شکایت دارند. آنها اظهار می دارند که والدینشان تنها معایب آنها را دیده به مهارت و محاسن آنها توجهی نمی کنند. خانواده ها باید کوچکترین موفقیت فرزندان خود را ستایش کنند و از اعمال قدرت بپرهیزند. موفقیت و یا تجربه حاصل از شکست برای او بسیار ارزشمند است.
۶٫ آموزش ایجاد ارتباط صحیح به فرزندان: والدین باید قسمتی ازوقت خود را به شنیدن صحبت های فرزندان خویش اختصاص دهند و متلکم وحده نباشند. به فرزند خود اجازه دهند تا از اتفاقات مدرسه برایشان صحبت کند. این امر موجب ایجاد رابطه صادقانه میان والدین و فرزند شده، چنانچه دانش آموز در مدرسه با مشکلی مواجه شود، آن را دوستانه با خانواده مطرح کرده باعث بینش صحیح والدین نسبت به اوضاع می شود(علمشاهی، ۱۳۸۸).
۷٫ برخی از والدین با مقایسه فرزند خود با فرزندان فامیل و دوستان سبب آزار فرزند خود می شوند. والدین نباید از فرزندان خود توقع کارهای خارق العاده داشته باشند. هرکس توانایی و ظرفیت خاص خود را دارد. چنانچه دانش آموزی به اهداف مورد نظر خانواده دست نیابد، احساس سرخوردگی کرده، اعتماد به نفس خود را از دست می دهد.
۸٫ والدین باید با فرزندان خود صادق باشند. الگوی ابتدایی هر دانش آموز اولیای آن دانش آموز است. بنابراین والدین باید در اعمال و رفتار خود دقت کافی مبذول دارند و در کنار موفقیت ها تجربیات حاصل از شکست های خود را نیز در اختیار فرزندانشان قراردهند(علمشاهی، ۱۳۸۸).
۲-۳-۴٫ ارتباط عملکرد تحصیلی وخودکارآمدی تحصیلی
به طور کلی هنگامی که افراد بر این باور باشند که قابلیت ها و توانایی های لازم برای انجام کار یا فعالیتی را دارند، برای انجام آن تکلیف وقت بیشتری صرف نموده و در نهایت به نتایج بهتری دست پیدا خواهند کرد. ادراک افراد از خود، بر تفکر، انگیزش، عملکرد و هیجانات فرد تاثیر می گذارد( پروین، ۱۳۷۴، ترجمه کدیور و جوادی). محققان گزارش کردند که باورهای خودکارآمدی به طور مثبت با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد. خودکارآمدی هم چنین روی یادگیری و پیشرفت تحصیلی تاثیر می گذارد( شانک، ۱۹۹۱).
خودکارآمدی روی انتخاب فعالیت ها، تلاش صرف شده، استقامت و پایداری در انجام تکالیف و دستاوردهای تکلیف، تاثیر می گذارد. هم چنین خودکارآمدی جزء عواملی است که در عملکرد تحصیلی نقش زیلدی دارد و دانش آموزان دارای خودکارآمدی بالا در مقایسه با دانش آموزان دارای خودکارآمدی پایین به پیشرفت های بیشتری نایل می شوند( فراهانی و مرادی، ۱۳۸۰).
شواهد تجربی نشان می دهد که میان خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد. دانش آموزان دارای خودکارآمدی بالا در انجام تکالیف مدرسه و آزمون های مربوط به نوشتن، نمرات بالایی داشته اند( تاکمن و سکنن[۲۷]، ۱۹۹۰).
۲-۳-۵٫ ارتباط فعالیت های فوق برنامه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان
کلیمنک[۲۸](۲۰۰۷) در این زمینه می نویسد: محصلین را باید به شرکت در فوق برنامه ها تشویق کرد. فعالیت هایی مثل فعالیت های خارج از کلاس که موقعیت به تجربه در آوردن دانش کسب شده در کلاس درس را برای آنها فراهم می کند؛تاثیر مستقیم بر عملکرد تحصیلی دارد.
البته نباید ریسک زیادی در گیر شدن در فوق برنامه ها را فراموش کرد زیرا این خود موجب لطمه زدن به تحصیلات دانش آموزان می شود. بنابراین این ایجاد تعادل بین فوق برنامه ها و برنامه رسمی مدرسه ضروری به نظر می رسد.
۲-۳٫ بخش سوم: تحقیقات انجام شده در ارتباط با تحقیق
۲-۳-۱٫ تحقیقات داخلی:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

    • میکائیلی، افروز و قلیزاده(۱۳۹۱)، به بررسی ارتباط خودپنداره و فرسودگی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شده است. در نمونه ای به تعداد ۴۰۰ دانش آموز پایه سوم و چهارم دبیرستان شهر اردبیل که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نتایج آن حاکی از این است که، بین خودپنداره تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و زیر مقیاس های آن با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیری بی علاقگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی به عنوان قوی ترین پیش بینی عملکرد بودند.
    • یاراحمدی و مرادی(۱۳۹۱) به بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداختند. این پژوهش در یک نمونه ۵۶۰ نفری از دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های استان کردستان صورت گرفته بود. آن ها در نتایج خود بیان داشتند که بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.
    • گرکز و اسماعیلی(۱۳۹۱)، به بررسی عوامل تعیین کننده عملکرد تحصیلی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته حسابداری رشته حسابداری با بهره گرفتن از شبکه عصبی پرداختند. در یک پژوهش از نوع پیمایشی با نمونه ای به تعداد ۴۵۰ دانشجو دانشگاههای آزاد رشته حسابداری تهران بوده است. نتایج نشان داد که در تعیین عملکرد تحصیلی دانشجویان متغیرهای علاق] نوع دیپلم و جنسیت از اهمیت بیشتری برخوردارند.

حسابداری

    • بهرامی و عباسیان فرد( ۱۳۹۰)، به بررسی رابطه ی خودکارآمدی با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تهران سال تحصیلی۸۸-۸۹ انجام شد. به این منظور ۳۴۰ نفر از دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تهران به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که، خودکارآمدی در چهار بعد خودرهبری، خودتنظیمی، خود تهییجی و خودباوری با انگیزه ی پیشرت رابطه دارد و در بعد خودسنجی، بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت، رابطه ای مشاهده نشد.
    • کرمی، زکیی، رحمان زاده وعلیخانی(۱۳۹۰) به بررسی نقش باورهای خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پرداختند و آنها را در نتایج خود بیان داشتند که بین باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.
    • کاکابرآیی و افشارنیا(۱۳۸۹) به برررسی خود رابطه بین باورهای خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی را مورد بررسی قرار دادند و آن ها در نتایج خود بیان داشتند که بین خودکارآمدی عمومی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد.
    • ساکی، قلی پور هفتخوانی و رضایی(۱۳۸۹)، به بررسی رابطه تعهد سازمانی معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان در مدارس راهنمایی دخترانه منطقه ۶ شهر تهران پرداختند. این پژوهش به روش توصیفی با بهره گرفتن از ۱۲۵ نفر از معلمان مدارس راهنمایی دخترانه منطقه ۶ تهران انجام شده است. نتایج آن حاکی از این است که بین تعهد سازمانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. بین تعهد عاطفی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. بین تعهد مستمر و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. بین تعهد هنجاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد.
    • عابدینی(۱۳۹۰) به پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی براساس باورهای خودکارآمدی پرداخت، این پژوهش بر روی ۵۰۰ نفردانش آموز دختر دبیرستان های شهر تهران صورت گرفته بود. وی در نتایج خود بیان داشت که خودکارآمدی به طور معناداری می تواند پیشرفت تحصیلی راپیش بینی کند و خودکارآمدی و شغل مادر پیش بینی کننده های معنادار برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند.
    • زراعتی ایده لو(۱۳۸۸) به بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از دیدگاه: مدیران، دبیران و دانش آموزان دبیرستان های شهرستان های استان تهران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که از دیدگاه مدیران، دبیران و دانش آموزان دبیرستان های استان تهران، فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی داری دارد. فعالیت های فوق برنامه مذهبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی داری دارد. فعالیت های فوق برنامه هنری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد. فعالیت های فوق برنامه علمی پژوهشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی داری دارد. فعالیت های فوق برنامه مشاوره بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر معنی داری دارد.
    • زینلی پور، زارعی و زندی نیا(۱۳۸۸) به بررسی خودکارآمدی عمومی و تحصیلی دانش آموزان و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی پرداختند. این پژوهش که در میان دانشجویان شهر بندرعباس صورت گرفته است. نتایج نشان داد که خودکارآمدی عمومی دختران بیشتر از پسران است. اما بین خودکارآمدی تحصیلی دختران و پسران تفاوت اندکی وجود داشت که معنی دار نیست. همچنین یافته ها نشان داد که بین خودکارآمدی عمومی و تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    • سیف و مرزوقی(۱۳۸۷) به بررسی رابطه ابعاد معرفت شناختی و خودکارآمدی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی در درس علوم تجربی پرداختند. این تحقیق که در میان ۳۷۵ دانش آموز سال سوم راهنمایی شهرستان شیراز انجام شد. نتایج نشان داد که هر چه دانش آموزان ساختار دانش تجربی را منسجم تر و فرایند یادگیری را تدریجی و تجمعی تر بدانند، خودکارآمدی بیش تری را در حل مسائل، آزمون و کاربرد این درس تجربه می نمایند. افزون بر این، تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی، قوی ترین عامل پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی است و ابعاد باورهای معرفت شناختی به طور عمده از طریق خودکارآمدی، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را در درس علوم تجربی پیش بینی می کنند.
    • شاوران، سلیمی و همایی(۱۳۸۷)، به بررسی عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه اصفهان براساس فرهنگ های چندگانه آنان انجام شد. در یک پژوهش پیمایشی و با ۲۹۶ آزمودنی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که، F مشاهده شده در سطح P<0/05 تفاوت معناداری را بین عملکرد تحصیلی دانشجویان براساس قومیت آنها نشان نداد و تنها در بعد معدل بین آنها تفاوت معنی داری وجود داشت. عملکرد تحصیلی دانشجویان با فرهنگ های مختلف نشان داد همچنین براساس عواملی مانند محل سکونت، منطقه آب و هوایی محل زندگی و تعداد خانوار تفاوت معناداری در زمینه عملکرد تحصیلی مشاهده نشد.
    • شکری، دانشورپور و عسکری(۱۳۸۶)، به بررسی تفاوت های جنسیتی در عملکرد تحصیلی: نقش صفات شخصیت پرداختند. در نمونه ای به تعداد ۴۱۹ دانشجو انجام شد و نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری اثر اصلی معنادار عامل جنسیت را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که اثر مستقیم و اثر کل متغیر برونزای پژوهش( جنسیت) تنها از طریق عامل های وظیفه شناسی و روان رنجوری بر عملکرد تحصیلی معنادار است.
    • ملکی(۱۳۸۵) در پژوهش خود گزارش کردند که پرداختن به اهداف تربیت در برنامه های غیر رسمی نسبت به سایر فعالیت های مساعدتر می باشد. بنابراین سرپرستان و مربیان در طراحی برنامه های فوق برنامه شایسته است تحقق این اهداف را که شامل هدف های جسمانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، دینی، عاطفی و سیاسی است دنبال نمایند.

عکس مرتبط با اقتصاد

  • ترابی(۱۳۸۵) به بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی می پردازد. و در پژوهش خود به این نتیجه می رسد که فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
  • فضلی خانی و همکاران(۱۳۸۴) در بررسی خود درباره شرکت در برنامه های فوق برنامه گزارش کردند که این گونه فعالیت ها را جزیی از برنامه منظم مدرسه می دانند که در توسعه تجربیات تربیتی دانش آموزان نقش و اهمیت خاصی را ایفا می نماید.
  • اعرابیان، خداپناهی، حیدری و صدق پور(۱۳۸۳) به بررسی رابطه باورهای خودکارآمدی بر موفقیت تحصیلی ۳۷۶ دانشجوی دختر و پسر دانشگاه شهید بهشتی پرداختند، و تحلیل نتایج با بهره گرفتن از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند که باورهای خودکارآمدی با موفقیت تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری ندارد، همچنین باورهای خودکارآمدی با توجه به جنسیت و گروه های تحصیلی معنادار نیست.
  • اثنی عشرکهنوجی(۱۳۸۳) به بررسی رابطه خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختر و پسر شهرستان رفسنجان پرداخت، و در نتایج خود بیان داشت که بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی، رابطه معنی داری وجود دارد و بین خودکارآمدی و جنسیت رابطه معناداری وجود ندارد.
  • امیرتاش(۱۳۸۳) در بررسی فوق برنامه و اوقات فراغت، با تاکید برفعالیت های ورزشی در دانشگاه تربیت معلم تهران از دیدگاه مدیرن، اعضای هیأت علمی و کارکنان آن پرداخته بود و نتایج آن حاکی از این است که بیش از ۹۰ درصد آزمودنی ها، این گونه فعالیت ها را برای سلامتی جسم و روان، همچنین ارتقای روحیه همکاری در محیط کار خیلی ضروری یا ضروری می دانند.
  • استوار( ۱۳۸۰) به بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی می پردازد. و در پژوهش خود به این نتیجه می رسد که شرکت در فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر ندارد.

2-3-2. تحقیقات خارجی:

    • یازیسی، سییاز و آلتون[۲۹](۲۰۱۱) در پژوهش خود به پیش بینی خودکارآمدی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی پرداخته بودند. آن ها در نتایج خود بیان داشتد که جنس و خودکارآمدی می تواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند. همچنین پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران است.
    • چانگ و سالومون[۳۰](۲۰۱۰) در پژوهش به بررسی رابطه بین خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی پرداختند و تحلیل نتایج نشان داد که، خودکارآمدی رابطه مثبت و معنی داری با پیشرفت تحصیلی دارد.
    • لی لیان[۳۱](۲۰۱۰) در پژوهش نقش انگیزش، خودکارآمدی، و پیشرفت تحصیلی دانشجویان را نسبت به درس آمار و روش تحقیق مورد بررسی قرار داد، و نتایج پژوهش نشان داد که نگرش و خودکارآمدی به طور قابل توجهی می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کنند.
    • کارول[۳۲] و همکاران(۲۰۰۹) در پژوهش خود خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی را در دانش آموزان دبیرستانی استرالیا مورد بررسی قرار دادند، و نتایج آنها حاکی از این بود که، خودکارآمدی با پیشرفت تحصیلی اثرمثبت و معناداری دارد. همچنین در مدل نهایی ارتباط بین آرمان های عامی و پیشرفت تحصیلی معنی داری نبوده است.
    • دانیل ریز[۳۳] (۲۰۰۸)، به بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی پرداختند همچنین به این نکته اشاره نمودند که شرکت در فوق برنامه های ورزشی و دیگر فوق برنامه ها از قبیل عضویت در گروه های دانش آموزان موجب افزایش توانایی ها و بهبود نوجوانان در نتیجه کاهش بزه کاری می شود.
    • سینپ[۳۴](۲۰۰۸) در بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه عنوان می کند، که شرکت در فعالیت های فوق برنامه موجب کاهش فساد و پرشدن اوقات فرلغت آنها می شود، و جوانانی کهدر فعالیت های فوق برنامه مشارکت دارند کمتر سراغ بزهکاری، نوشیدن مشروبات الکلی، مصرف موادمخدر می روند. فعالیت های فوق برنامه علاوه بر تاثیر بر پیشرفت تحصیلی، افزایش اعتماد به نفس، مهارت های اجتماعی و رفتاری بر سلامت دانش آموزان نیز مؤثر هستند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • کلیپ[۳۵]( ۲۰۰۷) در زمینه تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مطالعه ای انجام داد. محصلین را باید به شرکت در فوق برنامه ها تشویق کرد. فعالیت هایی مثل فعالیت های خارج از کلاس که موقعیت به تجربه در آوردن دانش کسب شده در کلاس را برای آنها فراهم می کند؛ تاثیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی دارد.
  • کوهن[۳۶](۲۰۰۷) در پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که، شرکت در فوق برنامه ورزشی موجب کاهش رفتارهای مخاطره آمیز می شود. مدارس فوق برنامه های ورزشی بیشتری دارند دانش آموزان شان کمتر رفتارهای مخاطره آمیز جنسی از خود نشان می دهند.
  • وایت[۳۷](۲۰۰۷) در پژوهش خود در مورد تاثیر فعالیت های فوق برنامه، به این نتیجه رسید که وضعیت اقتصادی بر شرکت دانش آموزان در فوق برنامه ها موثر است. دختران بیش از پسران در فوق برنامه ها شرکت می کنند.
  • مارینا[۳۸](۲۰۰۶) به بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی می پردازد. و در پژوهش خود به این نتیجه می رسد که فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
  • بیسکر[۳۹](۲۰۰۶) به بررسی تاثیر فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی می پردازد. و در پژوهش خود به این نتیجه می رسد که فعالیت های فوق برنامه بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.
 
مداحی های محرم