وبلاگ

توضیح وبلاگ من

شناسایی و رتبه بندی مولفه های هوش معنوی کارکنان- قسمت ۸۱

 
تاریخ: 17-12-99
نویسنده: مدیر سایت

۵باورها و اعمال معنویروحیه خدمتگذاری

همانطور که در جدول نمایش داده شده است دو عامل خود آگاهی و هدف و معنا در کار و زندگی دارای بالاترین میانگین رتبه و مولفه های داشتن معنی شخصی، باورها و اعمال معنوی و روحیه خدمتگذاری دارای پایین ترین میانگین رتبه می باشند.
نتایج این تحقیق با تحقیق زارعی میتن (۱۳۹۰) دارای نقاط اشتراک و تفاوتهایی می باشد. در تحقیق وی روحیه خدمتگذاری و هدف و معنا در کار و زندگی دارای پایین ترین میزان میانگین رتبه می باشند و مشابه این تحقیق خودآگاهی در تحقیق زارعی میتن نیز دارای میانگین رتبه ی بالایی می باشد.
بنابراین مدیران و مسئولین این مراکز می بایست راهکارهایی که منجر به میزان روحیه خدمتگذاری در میان کارکنان می شود را به کار گیرند. که برای برآورده شدن این مهم می توان به بسط و توسعه ارزشها و رفتارهایی همانند بخشش، انفاق و فروتنی اشاره نمود که این کار مستلزم الگویی در سازمان است که همه بتوانند از آن پیروی کنند. یکی از تأثیرگذارترین افراد در سازمان مدیر سازمان است. تحقیقات نشان می دهد کارکنانی که زندگی معنوی را تجربه کرده اند می توانند با روش های سازگار با اهداف سازمانی موجب رشد و توسعه خود و سازمان شوند. لذا با رشد و توسعه معنویت در سازمان میتوان میزان خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تعامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی و نیز وجدان کاری و میزان انگیزش کارکنان را افزایش داد که همه اینها به صورت مستقیم سبب بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان میگردند (فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۵).
۴٫ آزمون آنووا یا تحلیل واریانس یک عاملی
به منظور تحلیل و مقایسه مولفه های هوش معنوی کارکنان در مراکز آموزشی فرهنگی منتخب، از آزمون آنالیز واریانس یک عاملی استفاده شد. با توجه به نتایج بدست آمده میان مراکز فرهنگی آموزشی منتخب بجز در خصوص دو مولفه ی ” داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، همسویی اهداف فردی و سازمانی” تفاوت معنی داری در خصوص مولفه های هوش معنوی وجود ندارد.
براساس نتایج ازمون جانبی شفه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه دارای بالاترین میانگین رتبه (۰۴۳/۴) نسبت به سایر مراکز در خصوص مولفه داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم دارای بالاترین میانگین نسبت به سایر مرکز در خصوص مولفه هوسویی اهداف فردی و سازمانی می باشد.
این بخش از یافته های پژوهش حاضر نکته غیرمنتظره ای است که نیازمند تامل بیشتر و انجام مطالعات وسیع تر است. از آنجا که پژوهش مشابه دیگری در این زمینه در متون و منابع ملاحظه نگردید، تفسیر این بخش از یافته ها بدون انجام پژوهش های وسیع تر ممکن نخواهد بود.
بر این اساس پیشنهاد می شود با اجرای برنامه هایی آموزشی و فرهنگ سازی در سازمان، سطح بینش کارکنان افزایش یابد نسبت به مسائل افزایش یافته و نگاه آنان به زندگی فردی و سازمانی شان تغییر کند و اهداف متعالی برای کارکنان تعریف شود و برای رسیدن به این اهداف کمک شود .
۵٫ آزمون تحلیل عاملی اکتشافی
به منظور شناسایی مولفه های هوش معنوی از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. با بهره گرفتن از خروجی نرم افزار ۱۵ عامل به عنوان مولفه های هوش معنوی بدست آمد. که این ۱۵ مولفه مجموعا ۶۴۷/۷۱ درصد از واریانس کل پرسشنامه را تبین می کنند. این ۱۵ عوامل به صورت ذیل نامگذاری گردیدند:
۱٫ درک و احساس عمیق نسبت به مسائل، ۲٫ هویت شناختی، ۳٫ همسویی زندگی فردی، سازمانی و معنوی، ۴٫ روحیه خدمتگذاری، ۵٫ وجود اهداف و معانی معنوی، ۶٫ باور مذهبی، ۷٫ تفکر در باورها و اعمال مذهبی، ۸٫ اهداف و باورهای معنوی، ۹٫ ایمان و خودشناسی، ۱۰٫ هستی شناسی، ۱۱٫ تفکر در معانی و اهداف، ۱۲٫ تفکر انتقادی، ۱۳٫ تلاش برای خشنودی خدا، ۱۴٫ تولید معنی، ۱۵٫ احساس رضایت درونی
همانطور که ملاحظه می شود عواملی که محقق با مروری بر ادبیات تحقیق و با بهره گرفتن از نظرات خبرگان به آنها دست یافته بود اندکی متفاوت با آن چیزی است که با بهره گرفتن از تحلیل عاملی اکتشافی به آن دست یافته است. محقق خود ۹ عامل را به عنوان مولفه های هوش معنوی شناسایی کرده بود و حال آنکه نرم افزار به او ۱۵ عامل را به عنوان خروجی معرفی نمود. در میان مولفه های شناسایی شده از دو روش مولفه های روحیه خدمتگذاری، تفکر انتقادی، تولید معنی ، همسویی زندگی فردی و سازمانی، وجود اهداف و معانی معنوی مولفه های مشترک می باشند. مؤلفه های به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی در این تحقیق همپوشی خوبی با مؤلفه های پیشنهادی دیگر پژوهشگران دارد.
جهانی (۱۳۸۹) نیز در پایان نامه کارشناسی ارشد خود ۱۵ مولفه ی شناخت و باور به ربوبیت خداوند، خردمندی معنوی، ظرفیت رفتارهای فضیلت مابانه (بخشش، انفاق، فروتنی، سپاسگذاری و…)، خودآگاهی عمیق، وجدانکاری، توانایی استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی، معنی بخشی به کار و زندگی (کار برای رضای خدا)، توانایی پرسیدن سوالات اساسی و یافتن پاسخهای بنیادین، داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز، توجه به ارزشهای معنوی، تفکر سیستمی( حوزه توجه به ابعاد روحی انسان)، احساس مثبت داشتن، داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، داشتن بصیرت، درک، تشخیص و تمیز، روحیه خدمتگذاری به عنوان مولفه های هوش معنوی شناسایی نمود. همانطور که ملاحظه می شود مولفه هایی همچون روحیه خدمتگذاری، داشتن اهداف متعالی در کار و زندگی، خود آگاهی و چند مولفه دیگر با مولفه های شناسایی شده در این تحقیق مشابه می باشند.
سهرابی و همکار (۱۳۸۹) نیز در مقاله خود ابتدا هشت عامل را به عنوان مولفه های هوش معنوی شناسایی نمودند و سپس با بهره گرفتن از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به ۴ مولفه به عنوان مولفه های هوش معنوی دست یافتند.
۵-۴) پیشنهادهای تحقیق
۵-۴-۱) پیشنهادها به سازمان
حال با توجه به یافته های تحقیق، برخی از مسائلی که در ارتقای معنویت و هوش معنوی در سازمان بسیار مؤثر است و نیاز است که دستاندرکاران به آن توجه ویژه داشته باشند بیان می شود:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.
  • مدیران سازمان نسبت به توسعه کارکنان توجه لازم را داشته باشند، بدین معنی که شغل آنها را غنی کرده و اختیارات لازم را در اختیار آنها قرار دهند، امنیت شغلی را بدون ضمانت کردن آن ایجاد کنند.
  • حس یگانگی در سازمان را ایجاد کنند، همه چیز را بین همه تقسیم کنند، بر همکاریهای جمعی و کارگروهی تاکید کنند.
  • استفاده از انگیزاننده های مناسب مادی و معنوی در راستای ارتقای معنویت در افراد سازمان؛ که کمترین این انگیزاننده ها، تلاش جهت تأمین حداقل نیازهای مادی کارکنان است.
  • حل مشکلات متداول در سازمانها مانند اختلافات درون سازمانی، تضییع حقوق افراد، بی توجهی به ارباب رجوع، و…. در جهت ایجاد امنیت و آرامش شغلی در کارکنان و رضایت مردم از سازمان.
  • فعالسازی نیروهای توانمند، مستعد و با ایمان در جهت نشر معارف و حفظ ارزشهای دینی.
  • برگزاری کلاسهای آموزشی جهت بالابردن میزان تحمل نسبت به استرس های زندگی و شغلی و هم چنین ارائه راهکارهایی جهت کاهش میزان استرس شغلی.
  • ایجاد مشاوره های مذهبی با رویکرد روانشناسی از طریق متخصصان روان درمانگر مذهبی.
  • آشنا کردن هر چه بیشتر کارکنان با منابع معنوی که ممکن است از آن آگاهی نداشته باشند، در جهت حل مسائل زندگی کاری و شخصیشان
  • بسط و توسعه ارزشها و رفتارهایی همانند بخشش، انفاق و فروتنی که این مستلزم الگویی در سازمان است که همه بتوانند از آن پیروی کنند، که یکی از تاثیرگذارترین افراد در سازمان مدیر سازمان میباشد.
  • تشکیل گروه های حمایتگر معنوی «مددکاران مذهبی» در بین کارکنان، جهت مشاوره در هنگام وقوع مشکل برای هر یک از کارکنان و یا در راستای ارتقای معنویت فردی.
  • هوش معنوی را میتوان با تمرینهای مختلف توجه، تغییر هیجانات، و تقویت کردن رفتارهای اخلاقی افزایش داد. این تمرینها منحصراً متعلق به یک دین خاص یا آموزش معنوی خاص نیستند. گرچه هوش معنوی با رشد شناختی، هیجانی یا اخلاقی مرتبط است، ولی نمیتوان آن را با هیچ یک از آنها برابر دانست.
  • اختصاص دادن زمان برای اندیشیدن
  • استفاده از یادگیری مبتنی بر مشکل در مورد مشکلات حقیقی
  • آگاهی هوشیارانه و سازگاری با وقایع و تجارب زندگی و پرورش خود آگاهی از جمله عوامل اصلی رشد هوش معنوی تلقی می شوند. علاوه بر این بعضی روش ها، راهبردها و تمرین ها برای رشد آن مفید تلقی می شوند؛ مثلا واگان معتقد است هوش معنوی از طریق وسعت نظر و گشودگی و داشتن نقطه نظرهای مختلف، حساسیت زیاد نسبت به تجارب و واقعیاتی نظیر حالت تعالی و موضوع های معنوی افزایش می یابد ( نازل، ۲۰۰۴).
  • نتایج تحقیقات مدیریت نشان می دهد که اگر اعضای یک سازمان دارای ارزش های اخلاقی باشند، بازده و سود آن سازمان بالا خواهد رفت. در نتیجه با تثبیت ارزش های اخلاقی و معنوی در انسان ها، روند رشد سازمان نیز به دست می آید.
  • مک گیچی معتقد با ایجاد کارگاههایی از جمله: شهود، نیایش تجسم خلاق، خلاقیت، مدیریت متنوع، ایجاد تناسب بین هدف، فعالیت و گوش سپردن فعال و عمیق به رشد هوش معنوی در سازمان کمک میکند.

۵-۴-۲) پیشنهادها برای تحقیقات آتی

  • پیشنهاد می گردد در تحقیقی جداگانه مولفه های شناسایی شده هوش معنوی با بهره گرفتن از نرم افزار AMOS مورد بررسی قرار گیرند. و نتایج آن با تحقیق حاضر مقایسه گردد.
  • بررسی عوامل تاثیر گذار بر هوشمعنوی


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی مبانی و آثار تربیتی حج از منظر قرآن و روایات- قسمت ۲۲دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق- قسمت ۱۲ »
 
مداحی های محرم