ا به طور طبیعی به بی همتا بودن علایق و توانایی های کودک حساسیت نشان خواهند داد و کمتر تمایل دارندکه انتظارات و آرزوهای خود را به کودک تحمیل نمایند (کرین ویلیام، ترجمه، خوی نژاد و رجایی، 1386). شیوه های تربیتی والدین نقش مهمی در رشد و نمو روانی- اجتماعی نوجوانان،ارتباطات خانوادگی، موفقیت های تحصیلی، توانایی تصمیم گیری و اعتماد به نفس آنان ایفا می نماید (رحمانی ،1387). حمایت مناسب کودک توسط والدین وگرمی و اقتدار آنها با نتایج مثبت در نوجوانی رابطه مستقیم دارد (ویلینگ، 2005).برخی اولیاء نسبت به فرزندان خود بسیار توجه می کنند وکودک در سالهای متمادی به بلوغ کامل اجتماعی نخواهد رسید. اگر چه حمایت از کودک ضروری به نظر میرسد، اما برای رعایت اعتدال گاهی لازم می شود که او را در بن بست تنها بگذارند تا خود راه چاره ای پیدا کند. در مقابل کسانی که درکودکی مورد تحقیر و کم محبتی و بی احترامی واقع شده و یا در محیطی مملو از اختلاف پدر و مادر، محرومیت و ناکامی رشد می کنند در جوانی افرادی ستیزه جو و ناسازگار بوده و همواره در معرض ارتکاب جرم و جنایت، فرار از منزل، بیماری جسمی و روانی، یاس و نارضایتی (رحیم زاده، 1381)، اختلال عاطفی، خودکشی، مصرف سیگار و مشروبات الکلی و مشکلات جنسی قرار دارند (هاکنبنی، 2007). نظارت و کنترل بخشی از فرآیند تربیت فرزندان توسط والدین است که تعیین کننده شیوه فرزند پروری می باشد (احمدی، 1387).که طبق دسته بندی بامریند دریکی از سبک های فرزند پروری دیکتاتوری، مقتدر و سهل گیرانه قرار می گیرد. والدین دیکتاتور معمولاً دارای تعامل سرد همراه با کنترل زیاد با فرزندان هستند، در حالی که والدین مقتدر کنترل همراه با رابطه گرم و پاسخگویی به فرزندان را شیوه خود می دانند. در مقابل والدین سهل گیر از فرزندان خود انتظارات اندکی داشته و هیچگونه کنترل و پاسخگویی هم نسبت به آنان ندارند(رحمانی، 1387).
با توجه به این که خانه و خانواده اولیه مرکز آموزش اخلاقی، تربیتی، اقتصادی، مذهبی، هنری و بهداشتی انسان است، عدم توجه والدین به سالم سازی محیط روانی وعاطفی کودکان و نوجوانان و فقدان روابط مناسب در بیشتر موارد آنان را با کمبودهای عاطفی و مشکلات روانی گوناگون روبرو میسازد و احتمال این که این کودک در آینده به اختلالات رفتاری و روانی، عصیان های جوانی، فحشا واعتیاد دچار شود افزایش مییابد. لذا هدف پژوهش پاسخ به این سؤال است که آیا آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و سبک های فرزند پروری والدین کودکان مبتلا به ADHD تاثیر دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
در دهه گذشته، توجه والدین،معلمان و درمانگران بر اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی معطوف شده است.کودکان دارای این اختلال مشکلات رشدی قابل ملاحظهای مانند توجه، بیقراری و فزون جنبشی (انجمن روان پزشکی آمریکایی،1994) نشان میدهند.اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی نوعی نارسایی پیچیده و مشکلآفرین است که تعداد زیادی از بچهها را دچار مشکل میکند.اگرچه اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی بهعنوان نوعی اختلال عصبشناختی یا ژنتیکی در نظر گرفته میشود، اهمیت خانواده و محیطی که هم اختلال و هم بچه در آن رشد میکنند باید توجه گردد. بهویژه، هنگامیکه این اختلال به عنوان فرایندی تعاملی مطرح میشود نقشهای خانواده و والدین مهمتر میشوند. شیوههای فرزندپروری عاملی تعیینکننده و فراگیر است که در رشد و آسیبشناختی روانی کودکان نقش مهمی دارد.همچنین بحث کردن در مورد زمینههای مشکلات بچهها بدون در نظر گرفتن نگرشهای والدین،شیوههای رفتار و تربیت تقریبا ناممکن است.کودکان خردسال،بیشتر اوقات خود را با خانواده و والدینشان سپری میکنند و در اکثر موارد از آنها تأثیر میگیرند. سبک فرزندپروری والدین در دوران مختلف کودکی به منظور تعلیم و تربیت فرزندان برچگونگی تکامل شخصیت آنان تاثیرگذارمی باشد(میرزایی و همکاران، 1388).
بنابراین کمک به کودکان، در رشد و گسترش مهارت های مورد نیاز برای زندگی مطلوب و ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...