(هرلچ[5]،1978).
1-2-بیان مساله
رشد روزافزون تولید علم ایران و استناد به آنها در دو دهه اخیر توسعه علمی ایران را نوید داده است. با این حال، بسیاری از صاحبنظران ایرانی بر این باورند که از آنجا که سنجههای کمی نمیتواند نمایانگر کیفیت علم و توسعه علمی باشد، نباید در ارزیابی پژوهشها به کار گرفته شوند (برای نمونه داوری اردکانی(1386؛ یلپانی،1387الف و ب). به این ترتیب، کاربرد سنجهها و روشهای کمی علم سنجی در ارزیابی محققان کشور مورد سوال قرار گرفته است. با توجه به آن که روشهای کیفی مانند ارزیابی بوسیله داوران، فرایندی بسیار هزینه بر، طولانی و در برخی موارد ذهنی است، محققان علم سنجی بر آن هستند تا با رفع کاستیهای سنجههای کمی موجود، به سنجههایی هر چه کیفیتر دست یابند.
یکی از ویژگیهایی که میتواند در ارزیابی سطح کیفی استنادها به کار گرفته شود، جایگاه رویداد استناد است. ارزش هر استناد میتواند با توجه به جایگاه آن متفاوت باشد. استنادهایی که در ارکان اصلی و مهم مقاله مورد استفاده قرار میگیرند مانند استنادهای روششناختی[6]یا استناد مقایسه ای[7](در بخش بحث و نتیجه گیری) ارزش بسیار بالاتری دارند (کانو[8]،1989). در مقابل، استنادهای مفهومی[9] که به هدف تبیین یا تعریف یک مفهوم یا صرفا آگاهیرسانی درباره ادبیات رشته صورت گرفتهاند و در بخشهای نسبتا کماهمیتتر تحقیق مانند پیشینه و مقدمه رخ داده اند، ارزش پایینی دارند (تنگ و سیفر[10]،2008). بنابراین، جایگاه استناد میتواند نشانگر عمق استفاده از منبع مورد استناد و میزان اثرگذاری آن بر اثر و در نهایت بر پیشبرد علم باشد. علاوه بر این، بسامد متنی استناد نیز میتواند بیانگر گستره استفاده از یک اثر در مدرک استنادکننده بوده و گوشهای دیگر از ارزش استناد را بازتاب دهد. آشکار است که مقالاتی که از بسامد متنی استناد برابری برخوردار باشند، با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. زیرا ممکن است در مقالاتی با اندازه، موضوع و نوع متفاوت مورد استناد قرار گرفته باشند که همه این عوامل بر پتانسیل ارجاع مقاله استنادکننده تاثیرگذار است. بنابراین لازم است بسامد متنی استناد بر اساس پتانسیل ارجاع مقاله به هنجار شود. در این پژوهش، برای نخستین بار سهم استناد متنی، که عبارت است از نسبت بسامد متنی مقاله استناد شونده به پتانسیل ارجاع متنی مقاله استنادکننده، به عنوان شاخصی جهت تعیین ارزش استنادی مقالات ایرانی معرفی و محاسبه میشود.
از این رو، در پژوهش حاضر استنادها به مقالات ایرانی در حوزه شیمی بر اساس سه شاخص جایگاه استنادی، بسامد متنی استناد و سهم استناد متنی ارزشگذاری گردیده و اعتبار مقالات ایرانی بر پایه آنها مورد سنجش قرار خواهد گرفت. بدلیل اشتهار نویسندگان ایرانی به بالا بودن خوداستنادی در مقالات (جوکار،گلتاجی، 1389؛کوشا، طباطبایی، 1388؛ مردانی، نیک کار،1388؛ قانع، 1388)، در این پژوهش تحلیل شاخصها قبل و بعد از حذف خود استنادی محاسبه گردیده تا تاثیر این عامل بر نتایج تا حدودی کنترل گردد.
همچنین، رابطه بین فراوانی استنادها و استنادهای ارزشگذاری شده مورد مطالعه قرار خواهد گرفت تا روشن شود آیا مقدار مطلق استنادها میتواند ارزش استنادی مقالات را پیشبینی کند. رابطه ضریب تاثیر مجلات استنادکننده از یک سو و بسامد متنی استناد و جایگاه استنادی مقالات استنادشونده نیز از سوی دیگر، بررسی خواهند شد تا روشن شود آیا مقالاتی که ارزش استنادی بالاتری دریافت داشتهاند، در مجلات معتبرتر مورد استناد قرار گرفتهاند.
1-3. ضرورت و اهمیت پژوهش
در فرایند علم سنجی، اعتبار یک اثر بر اساس ملاکها و معیارهای متعددی قابل سنجش است. برای نمونه اعتبار مجله، اعتبار نویسنده، اعتبار ارجاعات، به روز بودن ارجاعات و جز آن بخشی از این معیارها به شمار میآیند. در این میان اعتبار استنادها میتواند گوشهای از اعتبار اثر را در نزد مخاطبین جامعه علمی آشکار کند. بدیهی است که استنادها با انگیزههای متفاوتی داده میشوند و از وزن یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین، بدون در نظر گرفتن انگیزه استناد و میزان کاربرد آن در اثر استنادکننده، نمیتوان نسبت به تاثیر آن بر استنادکننده و در نتیجه بر پیشبرد دانش آن حوزه قضاوت کرد.
1-2-بیان مساله
رشد روزافزون تولید علم ایران و استناد به آنها در دو دهه اخیر توسعه علمی ایران را نوید داده است. با این حال، بسیاری از صاحبنظران ایرانی بر این باورند که از آنجا که سنجههای کمی نمیتواند نمایانگر کیفیت علم و توسعه علمی باشد، نباید در ارزیابی پژوهشها به کار گرفته شوند (برای نمونه داوری اردکانی(1386؛ یلپانی،1387الف و ب). به این ترتیب، کاربرد سنجهها و روشهای کمی علم سنجی در ارزیابی محققان کشور مورد سوال قرار گرفته است. با توجه به آن که روشهای کیفی مانند ارزیابی بوسیله داوران، فرایندی بسیار هزینه بر، طولانی و در برخی موارد ذهنی است، محققان علم سنجی بر آن هستند تا با رفع کاستیهای سنجههای کمی موجود، به سنجههایی هر چه کیفیتر دست یابند.
یکی از ویژگیهایی که میتواند در ارزیابی سطح کیفی استنادها به کار گرفته شود، جایگاه رویداد استناد است. ارزش هر استناد میتواند با توجه به جایگاه آن متفاوت باشد. استنادهایی که در ارکان اصلی و مهم مقاله مورد استفاده قرار میگیرند مانند استنادهای روششناختی[6]یا استناد مقایسه ای[7](در بخش بحث و نتیجه گیری) ارزش بسیار بالاتری دارند (کانو[8]،1989). در مقابل، استنادهای مفهومی[9] که به هدف تبیین یا تعریف یک مفهوم یا صرفا آگاهیرسانی درباره ادبیات رشته صورت گرفتهاند و در بخشهای نسبتا کماهمیتتر تحقیق مانند پیشینه و مقدمه رخ داده اند، ارزش پایینی دارند (تنگ و سیفر[10]،2008). بنابراین، جایگاه استناد میتواند نشانگر عمق استفاده از منبع مورد استناد و میزان اثرگذاری آن بر اثر و در نهایت بر پیشبرد علم باشد. علاوه بر این، بسامد متنی استناد نیز میتواند بیانگر گستره استفاده از یک اثر در مدرک استنادکننده بوده و گوشهای دیگر از ارزش استناد را بازتاب دهد. آشکار است که مقالاتی که از بسامد متنی استناد برابری برخوردار باشند، با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. زیرا ممکن است در مقالاتی با اندازه، موضوع و نوع متفاوت مورد استناد قرار گرفته باشند که همه این عوامل بر پتانسیل ارجاع مقاله استنادکننده تاثیرگذار است. بنابراین لازم است بسامد متنی استناد بر اساس پتانسیل ارجاع مقاله به هنجار شود. در این پژوهش، برای نخستین بار سهم استناد متنی، که عبارت است از نسبت بسامد متنی مقاله استناد شونده به پتانسیل ارجاع متنی مقاله استنادکننده، به عنوان شاخصی جهت تعیین ارزش استنادی مقالات ایرانی معرفی و محاسبه میشود.
از این رو، در پژوهش حاضر استنادها به مقالات ایرانی در حوزه شیمی بر اساس سه شاخص جایگاه استنادی، بسامد متنی استناد و سهم استناد متنی ارزشگذاری گردیده و اعتبار مقالات ایرانی بر پایه آنها مورد سنجش قرار خواهد گرفت. بدلیل اشتهار نویسندگان ایرانی به بالا بودن خوداستنادی در مقالات (جوکار،گلتاجی، 1389؛کوشا، طباطبایی، 1388؛ مردانی، نیک کار،1388؛ قانع، 1388)، در این پژوهش تحلیل شاخصها قبل و بعد از حذف خود استنادی محاسبه گردیده تا تاثیر این عامل بر نتایج تا حدودی کنترل گردد.
همچنین، رابطه بین فراوانی استنادها و استنادهای ارزشگذاری شده مورد مطالعه قرار خواهد گرفت تا روشن شود آیا مقدار مطلق استنادها میتواند ارزش استنادی مقالات را پیشبینی کند. رابطه ضریب تاثیر مجلات استنادکننده از یک سو و بسامد متنی استناد و جایگاه استنادی مقالات استنادشونده نیز از سوی دیگر، بررسی خواهند شد تا روشن شود آیا مقالاتی که ارزش استنادی بالاتری دریافت داشتهاند، در مجلات معتبرتر مورد استناد قرار گرفتهاند.
1-3. ضرورت و اهمیت پژوهش
در فرایند علم سنجی، اعتبار یک اثر بر اساس ملاکها و معیارهای متعددی قابل سنجش است. برای نمونه اعتبار مجله، اعتبار نویسنده، اعتبار ارجاعات، به روز بودن ارجاعات و جز آن بخشی از این معیارها به شمار میآیند. در این میان اعتبار استنادها میتواند گوشهای از اعتبار اثر را در نزد مخاطبین جامعه علمی آشکار کند. بدیهی است که استنادها با انگیزههای متفاوتی داده میشوند و از وزن یکسانی برخوردار نیستند. بنابراین، بدون در نظر گرفتن انگیزه استناد و میزان کاربرد آن در اثر استنادکننده، نمیتوان نسبت به تاثیر آن بر استنادکننده و در نتیجه بر پیشبرد دانش آن حوزه قضاوت کرد.
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...