نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پایه تشکیل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است که حتى کسانى هم که خود به زیور اخلاق آراسته نیستند، آراستگان به فضایل اخلاقى را با دیده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربایى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگریسته شود، دوچندان خواهد شد. زیرا قرآن آخرین کلام الهى با بشر است و به اقتضاى این ویژگى، کاملترین سخن را درباره اخلاق بیان کرده است. فضایل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفاً وسیلهاى براى ساماندهى به رفتار این جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نیست، بلکه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىریزى بناى حیات ابدى او به حساب مىآید. این نگرش فرجام شناسانه به فضایل و الزامهاى اخلاقى، بر ارج و اهمیت آنها مىافزاید .
برای شناخت درست از نادرست در هر موضوعی به معیار و میزان نیاز است، روجوع به کتاب قرآن کریم که حاوی مفاهیم و مضامین بسیاری در هر زمینه، به ویژه اخلاق و خودسازی و هنجارهای رفتاری است یک معیار و میزان مناسب می باشد.
در روشنگری این نکته می توان به بعضی از آیاتی که در قرآن بر بعد اخلاقی، خواه فردی یا اجتماعی، خانوادگی، زیست محیطی و . تاکید شده است، اشاره کرد :
در بحث اخلاق فردی برای متخلق شدن به اخلاق الهی و در نتیجه رسیدن به قرب الی الله بحث خود شناسی و خودسازی فردی است،خودسازی پرورش اخلاق پسندیده و محو رذایل ناپسند است که اساس رشدِ شخصیت انسانی هر فردی را تشکیل می دهد. “کسی که خود را شناخت، خدای خویش را می شناسد. “[1]و همچنین کسب فضایل و مکارم اخلاقی در سایه ی ایمان به خدا و جهان آخرت (امانت، صداقت، وفاداری، درستکاری و) و رعایت اصول بهداشت جسم تن می باشد اسلام کار کردن را از بزرگ ترین عبادتها و وسیلهای برای تقرب به پروردگار شمرده است. قرآن مجید کارکردن را با ارزش میداند و میفرماید: “و آن که نیست انسان را جزء آن که بکوشد.” [2]
بعد از اخلاق فردی از جمله حق و حقوق هایی که در قرآن کریم بر آن تاکید شده، اخلاق اجتماعی است. انسان موجودی اجتماعی است بر همین اساس انسانها در جامعه نسبت به یکدیگر وظایف متقابل دارند و به تعبیری دیگر، بر عهده خویش نسبت به افراد دیگر حقوق متقابل دارند. شناخت این حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت ها و زدودن کدورت ها و کاهش اختلاف ها و گله مندی هاست.(جوادی آملی،1391)
هنگامى که سخن از حق و حقوق افراد نسبت به یکدیگر به میان مىآید معمولا در ذهن افراد حق و تکلیف فرزندان نسبت به پدر و مادر، حقوق والدین نسبت به فرزندان، زن و شوهر نسبت به یکدیگر، همسایه ها نسبت به یکدیگر، حقوقی که معلم بر شاگردان و بالعکس دارد و مسؤلیت فرد در قبال همسایگان، ایتام و مستمندان و.، مواردى از این نمونه حق و حقوق متقابل که به عنوان اخلاق اجتماعی یاد می شود، نقش می بندد که عمل به این وظایف، موجبات رشد و تعالی انسان در زمینه های مختلف می گردد. پیوند با خویشاوندان و نیکی به آنان بویژه پدر و مادر، از راه های مهم رشد و تعالی در همه زمینه ها و تقرب به خدای سبحان است[3] که پس از ایمان به خدا از با فضیلت ترین اعمال دینی بشمار می آید.[4] اهمیت رعایت حقوق والدین (پدر و مادر) در قرآن زیاد است و در روایات نیز جزو با
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...