وع را جدا کرده و به آن اهمیت میدهند که ممکن است جنبه فرعی و بسیار خوبی باشد.[6]
ب ) در این دوره کودکان بسوی تفکر عملیاتی حرکت کرده ، اگرچه مراتبی از تفکر عینی دست یافته اما در بدست آوردن سطوح مورد نیاز ناموفق بوده و دچار اشتباهات آشکار میشود . او بهتر میتواند واقعیت را به هم مربوط سازد و نظر او کمتر تک کانونی است اما هنوز خود محور است . اما دامنه این خود محوری کمتر شده است و منشاء دیگر این است که او مفاهیم انتزاعی را به معنای تحت الفظی و تجسم یافته معنا میکند.[7]
ج ) ویژگی این دوره ارتباط کودک با موقعیتها و رفتارهای عینی است . رشد تفکر عملیاتی حرکت رو به جلوی آنان را از نخستین دوره های خیال پردازی تسریع میبخشد و از نظر جزیی و کودکانه رهایی بخشیده در سطح جدیدی بر حسب ویژگیهای این دوره محدود میکند، در این دوره توجیحات فیزیکی در یک احساس عینی معقول هستند و از نظر کودک میتوان از این راه به واقعیتها دست یافت.[8]
د ) تغییری که در این مرحله رخ میدهد حرکت تفکر عینی به سوی تفکر انتزاعی بیشتر است اما تغییر تدریجی این مرحله را میتوان دوره ای بین خیال پردازی و منطق بزرگ شان دانست. در این زمان تا حد زیادی فعالیتهای عقلی جایگزین میگردد و استقرار و قیاس منطقی پیش رفته ای بکار برده میشود.
هـ ) این مرحله آخرین مرحله ای است که درآن تفکر بصورت فرضیه ای و قیاسی و بودن ممانعت عناصر عینی انجام میگیرد. در این حال تفکر در شکل سمبلیک یا انتزاعی میسر میگردد و تلاشهایی صورت میگیرد تا فرضیه ها خارج از حوزهی تجارب وضع گردیده و با بهره گرفتن از دلیل قبول یا رد شوند. نوجوان میتواند با یک تئوری آغاز کند و به واقعیتها که حوزه تفکر او را به طور قابل ملاحظه ای گسترش دهد، بازگشت نماید.[9]
تاثیر تفاوتهای فردی
البته باید در این زمینه به تفاوتهای فردی کودکان نیز توجه داشت که به دو گونهاند:
- تفاوت در سرعت که برخی کودکان از همسالان خود از حدسنی مورد انتظار جلوترند و بعضی عقب تر . البته تجارب کودکان تأثیر به سزایی در این سرعت دارد مانند ارتباط با مکانهای مذهبی .
- سطوح مختلف تفکر کودکان :برخی از کودکان در پاسخ به یک سؤال در سطح عملیات عینی قرار دارند و در پاسخ به سؤالاتی دیگر به تفکر شهودی بر میگردند که این مسأله به ،تجارب و زمینه های گوناگون موجود در اوبر میگردد.[10]
هدف تربیت دینی
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...