پیام هستند و کتابهای پاره و کثیف، تخته فرسوده و نامناسب، بی رغبتی و بی نظمی را تداعی می کند و دستشویی های تمیز، میز و نیمکت منظم و آراسته، بهداشتی زندگی-
1.Combs
کردن را آموزش می دهند. بنابراین محیط و فضای فیزیکی مدرسه و خانه در کنار سایر عوامل آموزشی و تربیتی حامل پیام برای دانش آموزان می باشند و بر میزان یادگیری و رشد شخصیت فردی و اجتماعی و نیز تأمین بهداشت روانی آنان تا ثیر می گذارد (نوید ادهم،1382).
آموزش و پرورش، مسئول شکوفایی استعدادهای افراد می باشد؛ جامعه شناسان آن را وسیله ی اداره و کنترل جامعه تعریف نموده اند و آن را مترادف جامعه پذیری1 دانسته اند. به همین دلیل از اهمیت خاصی برخوردار می باشد (صافی،1373). برای توسعه نظامهای آموزشی و برای رسیدن به آینده بهتر، ساز و کار یک نظام ارزیابی می تواند نقش یک آینه را برای نظام آموزشی بازی کند؛ تا تصمیم گیران و برنامهریزان بتوانند تصویری از چگونگی وضع فعالیت ها به دست آورند و با بهره گرفتن از آن تصمیم های لازم را جهت بهبود و پیشرفت فعالیت ها برای رسیدن به بازده مورد نظر اتخاذ کنند (بازرگان، 1375). از آنجائیکه متولیان آموزش و پرورش، مسئول ساخت شخصیت، منش و سلوک انسانی اند و رسالت عظیمی برعهده آنان قرار گرفته است؛ از این نظر این نهاد جایگاه ویژه ای در بین سازمان های دیگر دارد و سلامتی و تعادل انسانها تا حدود زیادی بستگی به کیفیت آموزش دارد.
2-1 بیان مسأله
امروزه آموزش و پرورش، تنها وسیله دسترسی به توسعه و پیشرفت است و توجه به کمیت و کیفیت آموزش و پرورش یکی از عواملی است که در تداوم و تسریع توسعه جامعه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی دخیل می باشد. در این میان آموزش ابتدایی، به عنوان یکی از زیر نظام های آموزش و پرورش و اولین دوره آموزش رسمی و عمومی از اهمیت بیشتری برخوردار است. این دوره را دوره تأدیب، خلاقیت و بروز استعدادهای عمومی گفته اند (شکوهی، 1374).
[1]. Socialization
به نظر متخصصان تعلیم و تربیت، مهم ترین و اساسی ترین مقطع نظام آموزشی، مقطع ابتدایی است که در ایجاد تحولات اساسی در جوامع و پیشرفت آنها نقش مهمی را ایفا می کند. اما آموزش ابتدایی زمانی در پیشرفت ملت ها مؤثر واقع می شود که کیفیت مناسبی به آن حاکم باشد. بی تردید کیفیت در نظام آموزش ابتدایی پیش نیاز تو سعه منابع انسانی برای جوابگویی به تقاضا های تغییرات تکنولوژی در قرن بیست و یک خواهد بود؛ زیرا که یک نظام آموزش ابتدایی ضعیف، کل نظام توسعه سرمایه انسانی را به مخاطره می اندازد، این نظام از یک سو دانش آموزانی تر بیت خواهد کرد که آمادگی لازم برای ورود به دوره ی متوسطه و آموزش عالی را ندارند و از سوی دیگر بزرگسالانی بیسواد تحویل جامعه می دهد، مهمتر از آن به تعداد کافی والدین و مدیرانی که آموزش واقعی دیده با شند برای مشارکت در تو سعه تربیت نخواهد کرد (لا کهید و ورسپور،1989؛ ترجمه سجادیه و همکاران،1373).
همچنین« کیفیت نازل آموزش ابتدایی، مانع توسعه منابع انسانی در همه سطوح آموزشی خواهد شد و بر تقاضای اجتماعی آموزش نیز تأثیر منفی خواهد گذاشت. کارآیی را پایین آورده و به اتلاف منابع خواهد انجامید» (هلک1، 1990؛ ترجمه نفیسی،1373). دوره ابتدایی به لحاظ اینکه پایه و اساس دوره های بعدی را تشکیل می دهد. بایستی از کیفیت لازم برخوردار باشد لیکن وقتی درباره کیفیت آموزش صحبت به میان می آید سوالاتی درباره خانواده، وضع اقتصادی، اجتماعی خانواده، مدیریت، معلم، نسبت دانش آموز به معلم، وسایل کمک آموزشی، بودجه، درصد قبولی و افت تحصیلی مطرح می گردد. هر یک از عوامل مذکور بدون شک در کیفیت آموزشی مؤثرند و مشکل است که برای آنها درصد معین را تعیین نمود. با توجه به رشد تعداد دانش آموزان، بایستی جنبه کیفی آموزش نیز مورد توجه قرار گیرد؛ همچنانکه تقریباً در بیشتر کشورها نگرانی اصلی، کیفیت آموزش وپرورش است؛ مانند اندونزی که در آنجا
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...