1 – 1مقدمه
نظریه تحول های بسیار سریع در عرصه های مختلف و برای پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی و اقتصادی، دانش آموزانی که فردا در قالب عضوی از جامعه در توسعه کشور نقش مهمی ایفا خواهند کرد، اهمیت آموزش متوسطه روز به روز بیشتر می شود (رهبر، 1385). امروزه این امر پذیرفته شده است که جوامع موفق و پیشرو، جوامعی هستند که مردم آن بهتر فکر می کنند و در برخورد با مسائل بهتر می اندیشند و در نتیجه راه حل های صحیح تری را ارائه می دهند.لازمه ماندگاری و بقاء انسان ها در عرصه پرشتاب تحولات، همانا بیشتر به کیفیت نظام آموزشی دارد. تحولات پرشتاب در مراکز آموزشی بیشتر از سایر سازمان ها بوده، بدین ترتیب مسئولین مدارس باید عادت ها ورویه ها را محک مجدد بزنند وبا دید بهتری به راهیابی بهتر در همه زمینه ها بپردازد.(خورشیدی، 1381).
فیزیک، یکی از دروسی است که اهمیت زیادی در برنامه درسی متوسطه دارد. مطالعات نشان داده اند که پدیده ها، با اینکه ممکن است متفاوت باشند؛ لیکن از قانون خاصی پیروی می کنند. هدف اصلی علم فیزیک کشف و بیان این قانون ها است (رهبر، 1381).
دربسیاری از کلاس های فیزیک مقدماتی از جمله دوره متوسطه، موضوع یا بحث مکانیک اغلب اولین حوزه هایی است در باره اش بحث یا توضیح داده می شود. موضوع مکانیک، حرکت اجسام است و چون هر پدیده ای به نوعی وابسته به حرکت است، از این رو، مکانیک به عنوان پایه و زیر بنای همه بخش های گوناگون فیزیک و نخستین بخشی است که مورد مطالعه قرار می گیرد. مکانیک را به بخش های سینماتیک ودینامیک تقسیم می کنند. در سینماتیک، حرکت اجسام از نظر مسیر و
سرعت و شتاب مورد مطالعه قرار می گیرد. دینامیک از نیرو وحرکت اجسام گفتگو می کند (معتمدی، 1384).
یکی از مهم ترین وظایف آموزش و پرورش که بیشترین مسئولیت را برای تعلیم و تربیت نسل جدید به عهده دارد، ایجاد عادت های صحیح فکر کردن در دانش آموزان است. دست اندر کاران تعیلم وتربیت باید شرایطی را فراهم کنند تا دانش آموزان به اندیشیدن و تفکر تشویق شوند و محیط های آموزش را به مراکز فعالیت و تفکر تبدیل کنند. این ممکن نیست مگر که معلمان با اصول یادگیری و روش های تدریس نوین آشنا باشند. بنابراین، یکی از ضروری ترین تحولات در نظام آموزشی، در روش تدریس معلمان است. باید در فعالیت های آموزشی با توجه به پیشرفت علوم و فنون، به این باور برسیم که وظیفه ما در فرآیند آموزشی تنها انتقال واقعیات عملی نیست، بلکه باید موقعیت مطلوب یادگیری را نیز فراهم کنیم. معلمان باید چگونه اندیشیدن و چگونه آموختن را به دانش آموزان بیاموزند. بدین ترتیب یکی از از مسائل مهم در کلاس درس، روش های تدریس است، که در این پژوهش به بررسی تفاوت اثر های آموزشی دو روش تدریسی حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس فیزیک پرداخته ایم است.
1- 2 بیان مسئله
محیط زندگی آدمی همواره در معرض تغییر است. انسان برای غلبه بر این دگرگونی ها، ناچار به یادگیری است و یکی از راه های یادگیری آموزش است. منظور از آموزش مجموعه فعالیت و تدابیری است که توسط معلم و یاد گیرنده اجراء می شود و حدف آن کمک به یاد گیرنده برای یادگیری بهتر مطالب درسی است (کرد نوقابی، 1386).
فیزیک با نگرش سنتی، علمی دشوار و مبتنی بر ریاضیات به شمار می رود که تنها تعداد کمی از دانش آموزان، به سادگی قادر به درک و فهم آن هستند.
متأسفانه درمدارس ما بیشتر شیوه های تدریس غیر فعال و سنتی حاکم است و این شیوه ها با ساختار انعطاف ناپذیر و با تاکید بر انتقال معلومات و محفوظات و عدم تجارب چالش انگیز، امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یادگیرنده سلب می کند. همچنین، دیده می شود که در مدارس م
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...