شد. برخی والدین برای رشد شناختی فرزندشان سرمایهگذاری و برای یادگیری آنها وقت صرف میکنند در حالی که برخی دیگر چنین نمیکنند. خانواده با پیوند زناشویی شکل میگیرد و تداوم و بقای آن نیز به تداوم و بقای پیوند زناشویی وابسته است. علیرغم اینکه ازدواج رضایتبخش یکی از عوامل مهم بهداشت روانی جامعه محسوب میشود، ولی چنانچه ازدواج و زندگی خانوادگی شرایط نامساعدی برای ارضای نیازهای روانی زوجین ایجاد کند، نه تنها بهداشت روانی تحقق نمییابد، بلکه آثار منفی و گاهی جبران ناپذیری را به جای می گذارد، به طوری که اختلالات عصبی، افسردگی و خودکشی از پیامدهای اختلافات خانوادگی میباشند. به اعتقاد ویزمن ، شلدون و گورینک بسیاری از اختلالات روانپزشکی از جمله اختلالات جسمانی، شناختی، رفتاری و استرس تحت تأثیر آشفتگی زناشویی به وجود میآیند(سلیمانیان و همکاران، 1384 ).
گاتفرید[8] و همکارانش(1998، به نقل از پیتنریچ و شانک[9]،2002) برای بررسی نقش محرک شناختی در خانه بر روی انگیزش تحصیلی درونی کودکان تحقیقاتی انجام دادند، متغیرهای محیط خانه در این تحقیقات عبارت بودند از: مباحث خانوادگی، شرکت در رخدادهای فرهنگی، بازدید از کتابخانه، سفر، اهمیت دادن به خواندن، امکان تدریس خصوصی، دسترسی به آلات موسیقی ، علاقه خانواده به موسیقی، هنر وادبیات. این محققان محیط خانوادگی را وقتی که کودکان 8 ساله بودند و نیز انگیزش تحصیلی آنان را وقتی که 9، 10 و 13 ساله بودند ارزیابی کردند. نتایج نشان داد کودکانی که خانه آنها تحریک شناختی بیشتری را فراهم میکرد از 9 تا 13سالگی انگیزش تحصیلی بیشتری را نشان دادند و بنابراین میتوان گفت که موارد فوق در صورت وجود رضایت زناشویی بین والدین افزایش یافته و تاثیرات مطلوبی بر انگیزش تحصیلی فرزندان آنان بر جای خواهد گذاشت. با توجه به پژوهشهای ساپینگتو ن که نارضامندی زناشویی و طلاق موجب بروز اختلال های جسمانی و روانی زوجین میشود. همچنین پژوهش کریگهد و نمروف که این نارضامندی زناشویی میتواند موجبات بزهکاری فرزندان و به تبع آن عدم انگیزه تحصیلی و افت تحصیلی را فراهم آورد و در نهایت، از جانب خانوادههای ناسالم، جامعه نیز آسیب خواهد دید(حیدری،1382).
با توجه به موارد ذکر شده پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال است که: آیا بین انگیزش تحصیلی دانشآموزان با هوش معنوی مادر و رضایت زناشویی مادر رابطهای وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه آمار و ارقام حاکی از مشکلات آموزش و پرورش در وصول به اهدافی است که رسالت آموزش و پرورش را در جامعه توصیف میکند. نگاهی به گزارشهای مربوط به هزینههای افت تحصیلی در برنامه پنج سال اول نشان میدهد که هزینههای سرسامآوری را خرج عدم وجود انگیزه دانشآموزان به تحصیل کردهایم(امیری ،1371؛ نقل از عطاریپور، 1385). به نظر میرسد شناسایی عوامل موثر در انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان به خصوص در زمان رشد و بلوغ که زمان انتخابها در پاسخهای اساسی دانش به کیستی خود است، اهمیت به سزایی داشته باشد. بیانگیزه بودن نسبت به تحصیل، گذشته از افت تحصیلی و اتلاف منابع مادی منجر به ناامیدی و دلسردی دانشآموزان شده و زمینه را برای ایجاد مشکلات روحی و انحرافات اجتماعی فراهم میکند(امیریراد، 1378). امروزه عدم وجود علاقه و انگیزش دانشآموزان و دانشجویان یکی از معضلاتی است که دستاندرکاران مسائل آموزشی در تعلیم و تربیت با آن مواجههاند. شاید بتوان گفت افت سطح علمی یا تحصیلی موجود در مدارس، رخوت و سستی که در حال حاضر کیفیت تعلیم و تربیت جامعه را تهدید میکند از پیامدهای ای
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...