ز زمان تولد استوزن نیز افزایش قابل ملاحظه ای نشان میدهد . در 5 ماهگی وزن نسبت به زمان تولد، 2 برابر، در یک سالگی، سه برابر و در دو سالگی، سه برابر و در دو سالگی، چهار برابر شده است . کودکان نوپا به جای افزایش منظم به صورت جهشهای کوچک رشد میکنند . در سر تاسر دوره ی نوبادگی مغز با سرعت حیرت انگیزی به رشد خود ادامه میدهد. تولید انبوه سیناپسها در مغز میتواند علت جهشهای رشد مغز در 2 سال اول زندگی باشد . شواهد تأکید میکنند که، چند سال اول زندگی، دورانی است که مغز خیلی شبیه اسفنج است، زیرا یادگیری مهارتهای جدید، سریع و چشمگیر است (برک،2001).
از لحاظ شناختی نوباوگان در طول سال اول به رویدادهای تازه وگیرا، توجه میکنند . آنها با انتقال به دوره ی نوپایی برای رفتار عمدی آماده تر میشوند و با پیچیده تر شدن برنامهها و فعالیتها مدت توجه در کودکان نوپا افزایش مییابد . همچنین از لحاظ حافظه در نیمه ی سال اول زندگی، میتوانند موضوعات را به یاد بیاورند . طبقه بندی نیز در کودکان نوپا در ابتدا جنبه ادراکی دارد که بر اساس شباهت ظاهری صورت میگیرد. اما در پایان سال اول ف طبقه بندیها، مفهومی میشود و بالاخره در حدود 11 ماهگی، کودکان نوپا میتوانند اشیاء را در دو طبقه دسته بندی کنند(کوپنیک،1987 به نقل از برک 2001).
از لحاظ رشد عاطفی و هیجانی، چون اندازه گیری جداگانه تغییرات درونی و فیزیولوژیکی در کودکان غیر ممکن است و از آنجائیکه تغییر در حالات چهره در واکنش به پدیدههایی که ایجاد هیجان میکند، همگانی است و با تغییر در دستگاه عصبی خود مختار همراه است، برخی از محققان از حالات چهره ی کودک عواطف خاصی را استنباط میکنند که مهمترین آنها عبارتند از خنده، ترس، خشم و غریبی کردن (ماسن،ترجمه یاسایی).
کودکان نوپا در ابراز عواطف و خلق و خو با یکدیگر متفاوتند. منظور از خلق و خو، تمایلات و ویژگیهای ذاتی است که اساس رفتار مشخص را تشکیل میدهد. برای مثال کاگان و همکارانش مشاهده کردند که برخی از کودکان از هنگام تولد، وقتی در مقابل یک شخص یا یک موقعیت ناآشنا قرار میگیرند، بیش از اندازه کمرویی نشان میدهند. این تفاوتها همچنان باقی میمانند و پیامدهای اجتماعی عمیقی به همراه میآورد (و ندرزندن،ترجمه ی گنجی، 1385).
خلق و خو کانون اصلی رشد شخصیت، تعهد و خود گردانی میباشد. خلق وخو شیوه ی منحصر به فردی است که شخص با افراد و موقعیتها ارتباط برقرار میکند. از هنگام تولد، تفاوتهای مشخصی از نظر ویژگیهای خلق و خویی در کودکان نمایان است (هوک، کلویر – ماوس، 2002).
به طور کلی میتوان گفت خلق و خو و شخصیت افراد تحت تأثیر دو دسته عوامل موروثی و عوامل محیطی شکل میگیرد . عوامل موروثی شامل ویژگیهای جسمی و آن دسته از آمادگیهایی است که احتمالاً از طریق وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. مثلاً بیماری اسکیزوفرن که تعداد بستری شدگان آن از بزرگترین ارقام بیماریهای دنیاست، در بین دوقلوهای یکسان که حتی در دو محیط کاملاً مختلف پرورش یافته باشند، به مراتب بیشتر از خوا
از لحاظ شناختی نوباوگان در طول سال اول به رویدادهای تازه وگیرا، توجه میکنند . آنها با انتقال به دوره ی نوپایی برای رفتار عمدی آماده تر میشوند و با پیچیده تر شدن برنامهها و فعالیتها مدت توجه در کودکان نوپا افزایش مییابد . همچنین از لحاظ حافظه در نیمه ی سال اول زندگی، میتوانند موضوعات را به یاد بیاورند . طبقه بندی نیز در کودکان نوپا در ابتدا جنبه ادراکی دارد که بر اساس شباهت ظاهری صورت میگیرد. اما در پایان سال اول ف طبقه بندیها، مفهومی میشود و بالاخره در حدود 11 ماهگی، کودکان نوپا میتوانند اشیاء را در دو طبقه دسته بندی کنند(کوپنیک،1987 به نقل از برک 2001).
از لحاظ رشد عاطفی و هیجانی، چون اندازه گیری جداگانه تغییرات درونی و فیزیولوژیکی در کودکان غیر ممکن است و از آنجائیکه تغییر در حالات چهره در واکنش به پدیدههایی که ایجاد هیجان میکند، همگانی است و با تغییر در دستگاه عصبی خود مختار همراه است، برخی از محققان از حالات چهره ی کودک عواطف خاصی را استنباط میکنند که مهمترین آنها عبارتند از خنده، ترس، خشم و غریبی کردن (ماسن،ترجمه یاسایی).
کودکان نوپا در ابراز عواطف و خلق و خو با یکدیگر متفاوتند. منظور از خلق و خو، تمایلات و ویژگیهای ذاتی است که اساس رفتار مشخص را تشکیل میدهد. برای مثال کاگان و همکارانش مشاهده کردند که برخی از کودکان از هنگام تولد، وقتی در مقابل یک شخص یا یک موقعیت ناآشنا قرار میگیرند، بیش از اندازه کمرویی نشان میدهند. این تفاوتها همچنان باقی میمانند و پیامدهای اجتماعی عمیقی به همراه میآورد (و ندرزندن،ترجمه ی گنجی، 1385).
خلق و خو کانون اصلی رشد شخصیت، تعهد و خود گردانی میباشد. خلق وخو شیوه ی منحصر به فردی است که شخص با افراد و موقعیتها ارتباط برقرار میکند. از هنگام تولد، تفاوتهای مشخصی از نظر ویژگیهای خلق و خویی در کودکان نمایان است (هوک، کلویر – ماوس، 2002).
به طور کلی میتوان گفت خلق و خو و شخصیت افراد تحت تأثیر دو دسته عوامل موروثی و عوامل محیطی شکل میگیرد . عوامل موروثی شامل ویژگیهای جسمی و آن دسته از آمادگیهایی است که احتمالاً از طریق وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. مثلاً بیماری اسکیزوفرن که تعداد بستری شدگان آن از بزرگترین ارقام بیماریهای دنیاست، در بین دوقلوهای یکسان که حتی در دو محیط کاملاً مختلف پرورش یافته باشند، به مراتب بیشتر از خوا
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...