پژوهش (اهمیت اعتماد در دنیای امروز، تعریف اعتماد، سیر تاریخی توجه به مفهوم اعتماد به ویژه در ادبیات جامعهشناختی، پیامدها و فواید، انواع اعتماد، عوامل مؤثر بر شکلگیری، تقویت و یا تضعیف، مرتبط کردن بحث با رسانه ها به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی و ورود به این بحث که کدام برنامههای رسانه ها با اعتمادسازی یا اعتمادسوزی بیشتر مرتبطند) به بررسی اهمیت پژوهش حاضر در دو بخش (اهمیت اعتماد اجتماعی در عرصه های فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زندگی و هم چنین، اهمیت جامعه آماری پژوهش) پرداختهشد و در نهایت نیز اهداف پژوهش مطرح گردید.
فصل دوم (پیشینه تجربی پژوهش) در سه قسمت تدوین شده است: در قسمت اول به مرور برخی پژوهشهای داخلی انجام شده مرتبط با موضوع پژوهش مورد نظر پرداخته شد و در قسمت دوم نیز پژوهشهای خارجی انجام شده در این زمینه مورد بررسی قرار گرفتند. در قسمت سوم این فصل، جمعبندی کلی و نقادانه از مرور پیشینه تجربی پژوهش ارائه گردید. بر این اساس، مشخص گردید که بیشتر پژوهشهای انجام شده، یا به بررسی رابطه مصرف رسانهای با سرمایه اجتماعی پرداخته اند و یا به بررسی تأثیر عوامل مختلف مؤثر بر اعتماد اجتماعی پرداختهو در این ضمن، توجهی نیز به نقش رسانه های جمعی داشتهاند. همچنین، بیشتر پژوهشها تنها به بررسی رابطه و یا تأثیر مستقیم رسانه های جمعی بر اعتماد اجتماعی پرداخته اند و تأثیرات غیر مستقیم آنها را نادیده انگاشته اند. بر این اساس، سعی شد که در این پژوهش مستقلاً به موضوع تأثیر رسانه های جمعی بر اعتماد اجتماعی، با در نظر گرفتن حداقل بخشی از متغیرهایی که در این میان نقش میانجی را ایفا میکنند، پرداخته شود.
فصل سوم (پیشینه نظری پژوهش)، شامل بخشهای مختلفی میباشد که از عمدهترین آنها میتوان به تعریف مفهوم اعتماد، بررسی انواع اعتماد (اعتماد بنیادی، بین شخصی، اجتماعی و یا تعمیم یافته و اعتماد نهادی) و نظریات مرتبط با هر کدام از آنها، مسائلی پیرامون رسانه های جمعی (مفهوم و اهمیت رسانه های جمعی، کارکردهای رسانه های جمعی و دورهبندی نظریات مربوط به تأثیرات رسانه های جمعی)، نظریات مربوط به تأثیر رسانه های جمعی بر اعتماد و هم چنین، چارچوب نظری پژوهش اشاره کرد. در این فصل، نظریه رابرت پاتنام در خصوص تأثیر رسانه های جمعی (به ویژه تلویزیون) بر اعتماد اجتماعی، به عنوان چارچوب نظری پژوهش انتخاب و تشریح گردید.
پاتنام، اعتماد اجتماعی را در کنار شبکه ها و هنجارها از اجزای سازنده سرمایه اجتماعیدرنظر می گیرد. او با رویکردی جامعهمحور به بحث پیرامون چگونگی شکلگیری اعتماد اجتماعی میپردازد و بر این باور است که مشارکت مدنی شهروندان هر جامعه در شبکه ها مهمترین نقش را در شکلگیری اعتماد اجتماعی آنها ایفا
میکند. شبکه های مشارکت مدنی هزینه های بالقوه عهد شکنی را در هر معامله ای افزایش می دهند. فرصت طلبی منافعی را که فرد انتظار دارد از دیگر معاملات همزمانش و معاملات آینده نصیبش شود، به خطر
می اندازد. شبکه های مشارکت مدنی، هنجارهای قوی معامله متقابل را تقویت می کنند. هموطنانی که در بسیاری از زمینه های اجتماعی ارتباط متقابل دارند «آماده هستند تا هنجار های قوی رفتار قابل قبول را توسعه دهند و انتظارات متقابلشان را در بسیاری از ارتباطات تقویت کننده همکاری با یک دیگر منعکس کنند». شهروندانی که در مسائل عمومی مشارکت دارند، مطمئن هستند که دیگران نیز عادلانه عمل کرده و از قوانین پیروی می کنند.
اما پاتنام بر این باور است که تلویزیون منجر به خصوصیسازی اوقات فراغت افراد شده و با اختصاص دادن زمان افراد به خود، مانع فعالیت آنها در انجمنهای داوطلبانه (به عنوان کلیدیترین شاخص مشارکت مدنی) میگردد. همچنین، او بر این باور است که احتمالاً هم رسانه و هم پیام بر ذهنیت افراد و الگوی کنش متقابل
آنها اثر گذاشته وآنها را نسبت به خیرخواهی انسانهای دیگر بدبین می سازد.
فصل چهارم (روششناسی)، به توضیح چگونگی فرایند انجام پژوهش حاضر اختصاص داده شده است. بر این اساس، مشخص شده است که پژوهش حاضر با بهره گرفتن از روش پیمایشی صورت گرفته و ابزار گردآوری
فرم در حال بارگذاری ...