وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه جایگاه رهبری در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران

 
تاریخ: 27-06-98
نویسنده: مدیر سایت

در این راستا با استعانت بربند اول اصل یکصد ودهم قانون اساسی، رسالتی خطیر و مسئولیتی سنگین در قالب سیاست گذاری کلی نظام بر عهده مقام رهبری نهاده شده است، وظیفه ای که باهمراهی مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان بازوی مشورتی این مقام، عملا برپیکره سیاست جنایی ایران اجرایی گردیده است. در واقع روح بند یک اصل یکصد و دهم قانون اساسی، اهلیّت تعیین، تدوین و اعلام سیاست­های کلی جنایی کشور را بر عهده­ی مقام رهبری قرار داده است، چرا که تعیین سیاست های کلی جنایی در دل سیاست های کلی نظام قرار می گیرد و مجوز اختیار سیاست گذاری کلی نظام، مجوز صدور و تعیین سیاست های کلی جنایی را نیز فراهم می کند. افزون براین، صدور احکام حکومتی آن هم درعرصه جزایی و کیفری امری حیاتی در چارچوب امور کشورداری و حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است، رسالتی که در مسیر تقنین، قضا، اجرا ومشارکت،گره گشای برخی از مشکلات جاری کشور در امر سیاست جنایی و نگاه معناگرایانه به این موضوع بوده است. واژگان کلیدی: رهبری، سیاست جنایی، ولایت مطلقه فقیه، احکام حکومتی، قانون اساسی  فهرست مطالب عنوان                                                                                                                     صفحه فصل اول: کلیات… 1 الف: طرح مسئله و اهمیت موضوع.. 2 ب: سوالات تحقیق… 3 ج: هدف تحقیق… 4 د: پیشینه. 4 و: روش تحقیق… 6 ی: ساماندهی تحقیق…………………………………………………………………………………………….7  مبحث اول: حکومت و رهبری در عصر غیبت… 8 گفتار اول: بیان اصطلاحات… 9 بند اول: حکومت، حاکم.. 9 بند دوم: امام، امامت…. 10 بند سوم: رهبری… 11 گفتار دوم: رهبری نطام اسلامی در عصر غیبت…. 12 بند اول: نقش رهبر در تئوری دولت در اسلام. 13 بند دوم: اختیارات رهبری در حاکمیت اسلامی… 16 مبحث دوم: رهبری وطرح ولایت فقیه. 20 گفتار اول: بیان اصطلاحات… 20 بند اول: معنای لغوی ولایت…. 20 بند دوم: ولایت در اصطلاح فقه و حقوق.. 21 بند سوم: ولایت در اصطلاح سیاست و اجتماع.. 23 گفتار دوم: ولایت مطلقه فقیه پرچم دار ولایت در عصر غیبت…. 24 بند اول: ولایت مطلقه فقیه. 25 بند دوم: ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی… 26 مبحث سوم: مفهوم و ارکان سیاست جنایی… 28 گفتار اول: مفهوم سیاست جنایی… 28 بند اول: عنوان سیاست جنایی… 29 بند دوم: سیاست کیفری،تعبیری مضیق… 31 بند سوم: سیاست جنایی، تعبیری موسع.. 31 بندچهارم: سیاست جنایی به عنوان یک کل نه صرفاً قواعد کلی… 33 گفتار دوم: گونه های مختلف سیاست جنایی… 35 بند اول: سیاست جنایی تقنینی… 35 بند دوم: سیاست جنایی قضایی… 36 بند سوم: سیاست جنایی اجرایی… 39 بند چهارم: سیاست جنایی مشارکتی… 40 نتیجه گیری… 42 فصل دوم: مبانی اختیارات و صورت های ورود رهبری در تدوین سیاست جنایی… 43 مبحث اول: مبنای شرعی اختیار رهبری در تدوین سیاست جنایی… 45 گفتار اول: نهاد رهبری در حوزه سیاست جنایی اسلام. 45 بند اول: نگرش اسلام به سیاست جنایی… 45 بند دوم: رسالت و منزلت رهبری در سیست جنایی اسلام. 47 بند سوم: نگرش غربیان و موقعیت رهبری ازمنظر سیاست جنایی… 49   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید   گفتار دوم:  احکام حکومتی ونصایح ارشادی در قلمرو سیاست جنایی… 51 بند اول: ماهیت و ساختار احکام حکومتی… 52 بند دوم: کارکرد فرامین و احکام حکومتی در سیاست گذاری جنایی… 55 بند سوم: هست ها و نیست ها، بایدها و نبایدها در سیاست جنایی… 57 بند چهارم: رهنمودها ونصایح رهبری درسیاست جنایی… 60 مبحث اول: مبنای قانونی اختیار رهبری در تدوین سیاست جنایی… 61 گفتاراول: قانون اساسی مرجع و رهبری مافوق ارکان سیاست جنایی… 62 بند اول: قانون اساسی منشا سیاست جنایی ایران.. 63 بند دوم: اشراف رهبری بر ساختار سیاست جنایی ایران.. 64 گفتار دوم: اختیار قانونی سیاست گذاری جنایی از سوی رهبری… 68 بند اول: بند 1 اصل 110 قانون اساسی… 68 بنددوم: مجمع تشخیص مصلحت نظام  بازوی رهبری درسیاست گذاری جنایی… 70 بند سوم: رابطه سیاست های کلی جنایی با قانون اساسی و قوانین عادی… 72 مبحث سوم: رهبری، سیاست جنایی تقنینی واجرایی… 79 گفتار اول: رهبری و سیاست جنایی تقنینی… 79 بند اول: سلسله مراتب قانون گذاری در نظام جنایی… 80 بند دوم: نظارت رهبری بر رکن تقنینی سیاست جنایی… 82 بند سوم: نقش مجلس در حسن اجرای سیاست های کلی جنایی… 84 گفتار دوم: رهبری و سیاست جنایی اجرایی… 87 بند اول: نظارت رهبری بر ساختار اجرایی سیاست جنایی… 87 بند دوم: رسالت قوه مجریه در اجرای سیاست جنایی… 90 مبحث چهارم: رهبری، سیاست جنایی قضایی و مشارکتی… 92 گفتار اول: رهبری و قوه قضائیه در تدوین و مدیریت سیاست جنایی… 93 بند اول: رهبری واشراف بر دستگاه قضا 93 بند دوم: رابطه رهبری و سیاست جنایی قضایی… 95 بند سوم: نقش قوه قضائیه در تدوین و مدیریت سیاست های ابلاغی… 97 گفتار دوم: مطالبه رهبری درحوزه سیاست جنایی مشارکتی… 98 بند اول: فرازهای سیاست کلی قضایی در سیاست جنایی مشارکتی… 99 بند دوم: سیاست جنایی مشارکتی منطبق بر ابلاغیات رهبری… 100 نتیجه گیری… 101 فصل سوم: جلوه هایی از ورود و مطالبات رهبری در تدوین سیاست جنایی… 102 مبحث اول: سیاست امنیت قضایی و سیاست مبارزه با مواد مخدر. 104 گفتار اول: مطالبات و دست آوردهای سیاست امنیت قضایی… 104 بند اول : سیاست کلی امنیت قضایی… 105 بند دوم: مطالبه رهبری در تامین امنیت قضایی… 107 بند سوم: دست آوردهای سیاست های کلی قضایی… 110 گفتار دوم: سیاست های کلی مبارزه با مواد مخدر. 115 بند اول: دستور رهبری در تدوین سیاست کلی  مبارزه با مواد مخدر. 115 بند دوم: ارزیابی اثر بخشی سیاست جنایی مبارزه با مواد مخدر. 119 بند سوم: ضرورت اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر. 120 3-1نواقص قانون تا قبل از ابلاغ سیاست ها 121 3-2 روند ورود مجمع در خصوص امر مطاع رهبری… 122   مبحث دوم: رهبری و مبارزه با مفاسد اقتصادی… 122 گفتار اول: رهبری ومجمع تشخیص مصلحت، سیاست گذاران  جرایم اقتصادی… 124 بند اول: نگاه رهبری به جرایم اقتصادی… 124 بند دوم: مجمع تشخیص مصلحت نظام بازوی مشورتی رهبری و جرایم اقتصادی… 126 گفتار دوم: سیاست امنیت اقتصادی و فرمان 8 ماده ای مبارزه با مفاسد اقتصادی.. 128 بند اول: فراز 4و5 سیاست امنیت اقتصادی… 128 بند دوم: فرمان 8 ماده ای مبارزه با مفاسد اقتصادی به سران قوا 129 بند سوم: از فرمان رهبری تا چالشهای مبارزه با مفاسد اقتصادی… 132   مبحث سوم: اختیار عفو خصوصی و برابری دیه مسلمانان واقلیت های مذهبی… 135 گفتار اول: رویکرد قانونی و ماهوی عفو خصوصی… 135 بند اول: اختیار قانونی رهبری در عفو محکومین… 136 بند دوم: ماهیت عفو خصوصی از جانب رهبری و آثار آن.. 137 گفتار دوم: دیه اقلیت های دینی، مصداق ابتنای سیاست جنایی بر حکم حکومتی.. 140 بند اول: دیدگاههای شرعی در مورد دیه اقلیت های دینی… 140 بند دوم: روند تغییر دیه اقلیت های دینی بر مبنای حکم رهبری… 141 نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………144 نتیجه گیری کلی… 144 پیشنهادات… 147 منابع.. 149 1)فارسی… 149 2) عربی… 157 چکیده و صفحه عنوان به انگلیس  فصل اول کلیات   الف: طرح مسئله و اهمیت موضوع باتوجه به نقش وجایگاه رهبری در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران و با عنایت به تاثیر گذاری ویژه این مقام در امور کلان کشور لازم دیده می شود با نگاهی حقوقی و در راستای نگرشی در قالب سیاست جنایی به بررسی و واکاوی جایگاه رهبری در سیاست گذاری جنایی ایران بپردازیم. نکته ای که خاطر ما را به خود جلب نموده است مبنای ورود و نقش رهبری در ساختار سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران است، چرا که عنوان سیاست جنایی و ارکان مختلف تقنینی، قضایی، اجرایی و مشارکتی آن با قلم بسیاری از اندیشمندان داخلی و خارجی بخصوص همراه سلایق و دیدگاههای مختلف، نمود بیرونی پیدا کرده است. اما ارتباط جایگاهی مهم، همچون رهبری به عنوان زعامت دار اصلی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران و موضوع سیاست جنایی تاکنون بر قلم هیچ یک از اندیشمندان کشور جاری نگردیده است. ولایت امر وامامت امت منصبی خاص با اختیاراتی کاملا بنیادین می باشد، که سیاست گذاری در امور مختلف را نمی توان از آن جدا نمود چرا که ولایت وامامت جز برای کسی ثابت نمی شود مگر آن که حکم او بالاترین احکام و دستورات او بالاترین دستورات باشند. سیاست گذاری جنایی نیز مقوله ای جدای از سیاست گذاری های کلان در نظام حاکمیتی کشورها نمی باشد، هرچند نگاه سیاست گذاران جنایی،  نسبت به سیاست گذاری های کلان اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… کاملا متفاوت بوده و می باشد؛ اما گستردگی سیاست گذاری جنایی، امور اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و… را نیز در بر میگرد و با دلایلی  تحلیلی، جامع تر از همه سیاست های یاد شده است. لذا اهمیت نقش رهبری در سیاست گذاری های کلان جمهوری اسلامی ایران برمبنای بند اول اصل یکصد و دهم قانون اساسی برهمگان آشکار است. در اینجاست که حساسیت سیاست گذاری کلان جنایی بیش از پیش نمایان می گردد. با توجه به اینکه همواره در کشورهای مختلف سیاست گذاری جنایی در پرتو اصوال قانونی در ید نهادها و شخصیت های خاص بوده و مرجع سیاست گذاری ها با شخصیت های تاثیر گذار و مراجع مهم حکومتی پیوند خورده است، لازم دانسته شد نقش رهبری درسیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران مورد بحث و واکاوی قرار گیرد، دراین مسیر سعی برآن نمودیم سیاست های ابلاغی ازجانب مقام رهبری درحوزه امورحقوقی وقضایی را بررسی نموده و به تحلیل سیاست جنایی کشور وعملکرد دستگاهها با تطبیق سیاست گذاری کلان جنایی از سوی مقام رهبری بپردازیم. موضوع مهم در این نگارش، اهداف سیاست گذاری کلان جنایی و مسیر مدنظر در این راه است که با شناسایی و تحلیل مبانی پیش رو به آن خواهیم رسید.  ب: سوالات تحقیق  اول: سوالات اصلی 1- مبانی شرعی و قانونی اختیار رهبری در تدوین سیاست جنایی چیست؟ 2- موارد ابلاغی سیاست گذاری جنایی توسط مقام رهبری با کدامین نگرش و بر مبنای چه اصولی تدوین و ابلاغ می گردند؟ 3- جایگاه سیاست های جنایی ابلاغی از سوی مقام رهبری در ساختار سیاست جنایی تقنینی، قضایی، اجرایی و مشارکتی چگونه است؟ دوم: سوالات فرعی

  • عملکرد هریک از نهادهای سیاست جنایی کشور اعم از قانونی، قضایی، اجرایی ومشارکتی تا چه حد با سیاست های ابلاغی همخوانی و تا چه میزان فاصله دارد؟

 ج: هدف تحقیق باتوجه به اهمیت سیاست جنایی در جمهوری اسلامی ایران، یکی از هدف گذاری های ما در این پژوهش، رسیدن به مبانی اختیار سیاست گذاری جنایی توسط مقام رهبری به عنوان تعیین کننده اصول و خطوط سیاست جنایی کشور می باشد؛ که هم از دیدگاههای شرعی و هم از منظر قانونی به این موضوع خواهیم برداخت. هدف دیگر پاسخ گویی به این سوال است که اصولا سیاست های ابلاغی از سوی این مقام چگونه تعیین گردیده است و به واقع کدام نگرش باعث تدوین بندهای سیاست های ابلاغی گردیده است؟ چرا که در ورای هریک از این بندها مبانی استدلالی و خطوطی باورمند قرار دارد و آینده سیاست جنایی کشور با ابلاغ اصول کلان سیاست گذاری جنایی متحول می گردد. چرا که خط مشی قانون گذاری و اجرایی سیاست جنایی کشور، امور ابلاغی از سوی مقام رهبری است. همچین عملکرد ارکان مختلف سیاست جنایی کشور در راستای سیاست های ابلاغی و مطالبات رهبری در این خصوص از اهداف ما در فصول سه گانه این پایان نامه است. روش تحقیق   پایان نامه حاضر  بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی تدوین وتهیه گردیده است و با استفاده ازکتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و بهره گیری ازسایت های معتبر فقهی و حقوقی در این زمینه برآنیم نوشته ای بدیع با عنوان جایگاه رهبری در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران به جامعه ی حقوقی تقدیم نمائیم. در این مسیر تلاش نمودیم با حضور در نهادهای اصلی سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران از جمله مجمع تشخیص مصلحت نظام با بهره گیری از روش میدانی تحقیق، جلوه های سیاست گذاری کلان کشور را با زاویه ای ویژه مورد کنکاش و بررسی قرار دهیم؛ لذا در کنار بهره مندی از کتب، مقالات و سایت های معتبر، کوشیدیم با مسئولین مرتبط در این امر نیز به صورت حضوری دیدار داشته و زاویه دید هریک در امر سیاست گذاری جنایی، آن هم از منظر ورود مقامی همچون رهبری را بررسی نمائیم. نگرش بر عنوان رهبری در ساختار حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران جز ازطریق معناشناسی این عنوان در قالب مبانی دینی و اصول قانون اساسی میسر نمی گردد، چراغ راهی که بدون شک، در قالب مدل سازی شرع، و برپیکر قانون اساسی، راه گشای بسیاری از مشکلات کلان و سیاست گذاری های تاثیرگذار کشور بوده است، لذا در قالب مباحث پیش رو با تعریف حاکمیت در عصر غیبت وگونه شناسی عناوینی همچون حاکم، امام و رهبر، سعی در  بازشناسی عنوان ولایت مطلقه فقیه و تبیین مدل اسلامی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران داریم. دراین میان بررسی نظریه دولت در اسلام و همچنین تحول معنایی عنوان ولایت فقیه در نظریه ولایت مطلقه فقیه امری حیاتی و مهم به نظر می رسد. در واقع با تعریف عنوان سیاست جنایی، ضمن جداسازی مفهوم مضیق و موسع این عنوان در قلم پژوهشگران مختلف، خواهیم کوشید سیاست جنایی را به عنوان یک مجموعه کلی و نه صرفا قواعد کلی مورد شناسایی قرار دهیم و در  پی ریزی ارکان چهار گانه سیاست جنایی تحت عنوان سیاست جنایی تقنینی، قضایی، اجرایی و مشارکتی، ژرفای نگرش پژوهشگران مختلف در این عرصه را واکاوی نمائیم و به دنبال زمینه سازی برای ورود به  مبحث مبنایی خود یعنی، جایگاه رهبری در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران گام هایی برداریم.  ی: ساماندهی تحقیق پژوهش حاضر در قالب سه فصل تحت عناوین کلیات، مبانی اختیارات و صورت های ورود رهبری در تدوین سیاست جنایی و جلوه هایی از ورود و مطالبات رهبری در تدوین سیاست جنایی گرداوری گردیده است. فصل اول با سه مبحث و هر مبحث تحت لوای دوگفتار طراحی گردیده است در مباحث سه گانه حاکمیت و نگرش اسلام به موضوع ولایت­و رهبری و همچنین مقوله سیاست جنایی و ارکان ان بحث شده است. در فصل دوم با عنوان مبانی اختیارات و صورت های ورود رهبری در تدوین سیاست جنایی سعی بر آن نموده ایم که مبانی شرعی و قانونی اختیار رهبری در تدوین سیاست جنایی را مورد بررسی قرار دهیم همچنین پیوند رهبری وارکان چهار گانه سیاست جنایی را مورد بررسی و تدقیق قرار دهیم، در این راستا هریک از مباحث مذکور تحت دوگفتار مورد بررسی قرار می گیرد.


فرم در حال بارگذاری ...

« پایان نامه کارشناسی ارشد: تعیین میزان بهره وری آب آبیاری در حوزه فومنات استان گیلانپایان نامه ارشد رشته حقوق: ماهیت و مبانی «اصل تکلیف به ارائه دلایل» چیست و شرایط و گستره اِعمال آن در حقوق عمومی تا کجاست »