خانواده به عنوان نخستین محیط اجتماعی که کودک در آن قدم می گذارد، نقش اساسی در پدیدآیی ویزگی های فردی و اجتماعی وی دارد. در این میان نقش پدر و مادر در شکل گیری این خصوصیات غیر قابل انکار است. تنها یک سوم ازدواجها 16 سال پس از شکلگیری، هنوز دست نخورده و رضایتمندانه ادامه دارند. درباره اینکه چرا با گذشت زمان تغییراتی در رابطه زناشویی رخ میدهد، برخی نظریهپردازان به تحولات ارتباطی زوجین اشاره میکنند و برخی آن را به رگههای شخصیتی و مهارتهای ارتباطی نسبت میدهند که فرد با خود وارد رابطه جدید میکند. از آنجایی که طلاق والدین خطر طلاق را در فرزندان افزایش میدهد (گرچه تمام طلاقها به دنبال یک رابطه تعارضآمیز طولانی بین زوجین پیش نمیآیند و بسیاری از ازدواجهای دست نخورده نیز دچار تعارضات مزمن هستند) و احتمال انتقال بین نسلی آن مطرح میشود، باید احتمال مشابه را برای اختلافات زناشویی نیز آزمود(پسندیده، 1392). مطالعاتی که تاکنون انجام شده بیشتر به صورت مقطعی و بنابر نظر افراد در مورد ازدواج خود و والدینشان صورت گرفته است. اشخاصی که از نارضایتی والدین خود در ازدواج میگویند از ازدواج خود نیز مشکلات بیشتری را به خاطر میآورند، گرچه این امر میتواند به دلیل تاثیر عواطف منفی انسانها در یادآوری ایشان از خاطرات گذشته (تخمین فراتر از واقعیت) باشد(رضایی و همکاران، 1393). دسته دوم از مطالعات پیشنهاد میکند که بالغینی که در کودکی در معرض مشاهده خشونت میان والدین خود بودهاند، اکنون در روابط صمیمانه خود بیش از دیگران قربانی میشوند و یا پرخاشگری فیزیکی نشان میدهند. از آنجا که خشونت نمادی از مشکلات زناشویی است در عین حال میتواند تاییدی بر انتقال بین نسلی آن باشد(احمد وند و همکاران، 1393). مطالعات دیگر تاثیر طلاق والدین را بر کیفیت روابط زناشویی فرزندان سنجیدهاند، در برخی از این مطالعات فرزندان طلاق ازدواج خود را ناشادتر، پرمشکلتر و جدایی را محتملتر ارزیابی کردهاند، گرچه در مطالعات دیگر این رابطه تایید نشده است. این عدم ثبات در نتایج بدست آمده ممکن است ناشی از این واقعیت باشد که طلاق همیشه متعاقب اختلافات شدید صورت نمیگردد و بسیاری از ازدواجهای پرتعارض نیز سالها ادامه پیدا می کنند. بنابراین طلاق نمیتواند نشانگر کاملی از کیفیت ازدواج والدین باشد(گاتمن، 199؛ به نقل از صالحی، 1393). تعارض بین والدین با تعداد زیادی از مشکلات رفتاری کودکان و الگوی مشکلزای بین فردی در آینده آنان همراه بوده است که این موارد با کیفیت ازدواج نیز رابطه منفی پیدا میکنند. چگونگی رفتار بین فردی والدین، وجود یا عدم وجود رفتار بین فردی گرم و حمایتگر فرزندان آنان را در ارتباطات عاشقانه پیشبینی میکند. به نظر میرسد تاثیر این رفتار جدا از نوع رابطه والد- فرزند میباشد(خانجانی و همکاران، 1392).
از طرفی مخالفت و تعارض، در هر رابطه ای از جمله رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیراست و علرغم تلاش والدین برای حفظ فرزندانشان از تعارض، کودکان بطور روزمره با تعارض والدین والدین مواجه می شوند(دیویس و کامینگ، 1994؛ گریچ و فینچام، 1990). تحقیقات نشان داده است که سبک های حل تعارض والدین در سازگاری نوجوانان نقش مهمی را دارد( برانجی، و دورن، وندر والک و میوز،2009). یزدان پناه و همکاران در بررسی های خود نشان دادند که تعارضات والدین تاثیر مستقیمی بر نوجوانان دارد(1391). از طرف دیگر یکی از رویداد های مهم زندگی هر فردی ازدواج است. اساس انتخاب همسر آینده کاملا به نگرش های افراد وابسته است. در ازدواج های که رابطه زن وشوهر با یکدیگر تعارض آمیز است، ارتباط والد- فرزندی مناسبی نیز وجود نخواهد داشت. از این رو فرزندانی که در این خانواده ها بزرگ می شوند دارای نگرش های متفاوتی نسبت به ازدواج و زندگی مشترک می باشند که ممکن است مانع از داشتن یک زندگی موفق و آرام در آینده شود(باوم، 2003). نابسامانی خانوادگی در یک نسل ممکن است نابسامانی در نسل های بعدی را نیز رقم بزند. طبق رویکردهای مختلف نگرش های والدین به فرزندان منتقل می شود. طبق رویکردهای روان درم
از طرفی مخالفت و تعارض، در هر رابطه ای از جمله رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیراست و علرغم تلاش والدین برای حفظ فرزندانشان از تعارض، کودکان بطور روزمره با تعارض والدین والدین مواجه می شوند(دیویس و کامینگ، 1994؛ گریچ و فینچام، 1990). تحقیقات نشان داده است که سبک های حل تعارض والدین در سازگاری نوجوانان نقش مهمی را دارد( برانجی، و دورن، وندر والک و میوز،2009). یزدان پناه و همکاران در بررسی های خود نشان دادند که تعارضات والدین تاثیر مستقیمی بر نوجوانان دارد(1391). از طرف دیگر یکی از رویداد های مهم زندگی هر فردی ازدواج است. اساس انتخاب همسر آینده کاملا به نگرش های افراد وابسته است. در ازدواج های که رابطه زن وشوهر با یکدیگر تعارض آمیز است، ارتباط والد- فرزندی مناسبی نیز وجود نخواهد داشت. از این رو فرزندانی که در این خانواده ها بزرگ می شوند دارای نگرش های متفاوتی نسبت به ازدواج و زندگی مشترک می باشند که ممکن است مانع از داشتن یک زندگی موفق و آرام در آینده شود(باوم، 2003). نابسامانی خانوادگی در یک نسل ممکن است نابسامانی در نسل های بعدی را نیز رقم بزند. طبق رویکردهای مختلف نگرش های والدین به فرزندان منتقل می شود. طبق رویکردهای روان درم
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...