که بر کلاس حاکم است. اگر چه هر کدام از افرادی که در مدرسه مسؤلیتی بر عهده دارند و از همه مهمتر معلم بر جوّ کلاس تأثیر میگذارند؛ اما بیشترین سهم و نقش در این میان متعلق به خود دانش آموزان است (حسینچاری و خیر، 1382). مطالعه ادراک از جوّ کلاس بر این فرض استوار است که ادراک فراگیر از محیط کلاس با ویژگیهای بافتی و شخصی او پیوند دارد و بر نگرش وی نسبت به محیط اطراف و مشارکت در فعالیتهای کلاس تأثیر میگذارد (پاتریک، ریان و کاپلان[16]، 2007؛ نقل در رستگار، زارع، سرمدی و حسینی، 1392).
کنث و توبین[17] (2002؛ نقل در روحانی و ماهر، 1386) اظهار داشتند که جوّ کلاس، محیط و موقعیتی است که توسط مدرسه، معلمان، همکلاسیها و سایر عوامل مدرسه خلق میشود. آنان عقیده دارند کلاسی که از لحاظ فیزیکی، عاطفی، هیجانی، احساسی و تحصیلی به هر دلیل نامطبوع و نامساعد باشد، دارای جوّی منفی است و این شرایط بر رشد شناختی، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان آثار زیانباری میگذارد. ماچرا[18] (2008؛ نقل در دهقانیزاده، حسینچاری، مرادی و سلیمانی خشاب، 1393) اظهار می کند دانش آموزان اغلب ساعات حضور در مدرسه را در کلاس میگذرانند، کیفیت و چگونگی گذراندن حضور در کلاسها یک نقش مهم و تعیینکننده در یادگیری دانش آموزان دارد و عکسالعملها و ادراک دانش آموزان را نسبت به تجربیات مدرسه تحت تأثیر قرار می دهند.
جنبههای متفاوت جوّ کلاس، نظیر تعامل بین دانش آموزان و معلم، تعامل بین دانش آموزان و رقابت میان آنها از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اهداف پیشرفتی که دانش آموزان دنبال می کنند، محسوب میشوند (چرچ، الیوت و گیبل، 2001؛ دویک و بمپچات، 1983؛ الیوت و هارکیویچ، 1996؛ نقل در ابراهیمی، پاکدامن و سپهری، 1390). جوّ کلاس را تا حدود زیادی تعامل بین معلم و دانش آموزان تعیین می کند (پینتریچ و شانک، 1996؛ نقل در ابراهیمی، پاکدامن و سپهری، 1390). معلم و دانش آموزان بهطور متقابل بر یکدیگر تأثیر میگذارند. معلم از طریق برنامه ریزی و نحوهی تدریس، نظارت بر عملکرد و پسخوراند دادن، باورها، انتظارات، خودکارآمدی، الگودهی، روشهای مدیریت کلاس، ایجاد محیطی تکبعدی و یا چند بعدی و نیز انتخاب اصول ساختاری بر انگیزش، خودکارآمدی، یادگیری و پیشرفت دانش آموزان اثر میگذارد و در مقابل واکنش دانش آموزان در جریان تدریس موجب میشود که معلم اوضاع را بسنجد و راهبردهایی را بهکار گیرد که بر انگیزش و یادگیری دانش آموزان تأثیر بهتری میگذارند (پینتریچ و شانک، 1996؛ نقل در ابراهیمی، پاکدامن و سپهری، 1390).
نتایج پژوهشهای انجام شده در مورد جوّ کلاس نشان می دهند که این مؤلفه با پیامدهای تحصیلی مرتبط است، از جمله وانگ و هارتل (1994؛ نقل در ذبیحی، نیوشا و منصوری، 1391) در پژوهشی نشان دادند که جوّ کلاس به ابعاد اجتماعی روانشناختی بستگی دارد و مدیریت کلاس اگر خوب باشد باعث افزایش مشارکت دانش آموزان، کاهش رفتارهای مخرب و استفاده مناسب از زمان آموزشی میشود. پژوهش کورکین، یو، ولترز و وینسر[19] (2014) نیز از جمله پژوهشهای دیگری است که اثرات مشترک جنبههای متعدد جوّ کلاس درس روی تعللورزی را بطور مستقیم و غیرمستقیم از طریق باورهای انگیزشی بررسی کرده است. نتایج این پژوهش نشان داد که ابعاد مختلف جوّ کلاسی از جمله حمایت معلم، سازمان معلم، فشار تحصیلی و علاقه به دوره همگی بطور منفی و معنادار با تعللورزی مرتبط بودند و رابطه معکوس با تعللورزی داشتند.
از جمله عوامل دیگری که مرتبط با عملکرد تحصیلی فراگیران است باورهای انگیزشی آنان میباشد. انگیزش به عنوان یک وسیله برای آمادگی ذهنی یا رفتار ورودی پیشنیاز یادگیری به حساب میآید و یادگیری نیز خود می تواند علتی بر پیدایش یا افت آن شود. یادگیریهای عمیق و موفق باعث ایجاد انگیزهی بیشتر در دانشآموز برای مطالعه و پژوهش میشود و عملکرد تحصیلی بالایی را در پی خواهد داشت (پیری و قبادی، 1392). مطابق با تعریف پینتریچ و دیگروت (1990؛ نقل در برومند و شیخی فینی، 1390)، باورهای انگیزشی به باورهای فردی اشاره دارد که هدایتکننده و جهتدهندهی فعالیتهای تحصیلی دانش آموزان میباشند. به عبارت بهتر، میتوان گفت که باورهای انگیزشی دلایل شخص
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...