وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه ارشد : رابطه پایبندی مذهبی با رضامندی زناشویی زوجین دانشگاه آزاد اسلامی

 عبارتی دیگر رضایتمندی میان زوجین است (برادبری، فینچام و ویچ[1]، 2000)
موسوی بیان می کند عوامل اقتصادی، مذهبی، آداب و سنن اجتماعی، ارضای عاطفی، ارضای جنسی و تفاهم فکری می تواند رضامندی زناشویی را به ارمغان آورد (موسوی 1374، 43).
هانلر2 و گنچوز3 نیز معتقدند نگرش مذهبی می تواند در ارتباط زناشویی موثر باشد، زیرا مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه دهنده ی سامانه باورها و ارزش هاست که این ویژگی ها می توانند زندگی زناشویی را متاثر سازند (خدایاری فرد، 1386)
1-1 بیان مساله
بر اساس آموزه های دینی، یکی از مهم ترین مسائلی که زمینه آرامش و رضایت از زندگی زناشویی را فراهم می سازد پایبندی زوجین به دستورات مذهبی است. خوشبختی زناشویی زمانی تحقق می یابد که زن و شوهر ارتباط خوبی با مبدا داشته و برای معاد خود نیز کار نیک انجام دهند و پایبند به احکام و دستورات الهی باشند، نه اینکه مسائل زندگی آن قدر آنها را سرگرم کند که از یاد خداوند غافل شوند (منافقون: 9) و یا به خاطر خانواده از رعایت وظایف دینی فاصله بگیرند (تمیمی آمدی1366، 186). وظیفه زن و شوهر است که همدیگر را از معصیت خداوند بر حذر دارند که در این زمینه مرد مسئولیت بیشتری دارد (تحریم: 6). پایبندی یا عدم پایبندی به دستورات الهی توسط آن دو، زمینه را برای رضامندی و یا نارضامندی زندگی زناشویی فراهم می آورد.
زندگی بدون تعارض، در سایه توجه به مسایل معنوی و پرورش اعتقادات مذهبی است. ارزش ها به زندگی معنا می بخشند و پناهگاهی در اوج بحرانی زندگی، همانند غم و اندوه و فقدان و ماتم، تلقی می شوند. اعتقادات مذهبی، زیر بنایی برای شکل دهی به سبک زندگی مذهبی است. این مسئله موجب می گردد تا فرد مسلمان نسبت به پرورش معنویت در خود و نزدیکانش دارای مسئولیت و نقشی ویژه باشد. بر اساس آموزه های دینی، آن زندگی ای شیرین و گوارا است که معنویت در آن رشد یابد و زندگی رنگ خدایی به خود گیرد (خطیب 1390، 35). امام علی می فرمایند: خداوند متعال در حدیث معراج به پیامبر اکرم(ص) فرمود: « آیا می دانی  کدام زندگی گواراتر است»؟ حضرت فرمودند: «بار خدایا؟ نه». فرمود: «زندگی گوارا، آن زندگی است که صاحب آن ، از یاد من خسته نشود، نعمت مرا فراموش نکند، به حق من ناآگاه نباشد و در طلب خشنودی من باشد» (مجلسی 1404ق،77:28).
مهوری در مقاله ای که به تبیین دین، دینداری و شاخص های آن از نگاه علامه طباطبایی می پردازد درباره حد نصاب دینداری اظهار می دارد: دینداری، همان ایمان و اعتقاد قلبی همراه با اعمال شایسته و نیکوست و لازمه ایمان، علم و آگاهی است (سالاری فر ، 1390). بنابراین، علم تنها بدون التزام و دلبستگی و اینکه عملی به دنبال داشته باشد، دینداری نیست. همچنین اعتقاد بدون عمل نیز دینداری  نیست و شخص معتقدی را که عملی به جا نیاورد، نمی توان دیندار به شمار آورد، بلکه از نظر علامه طباطبایی، اعتقادی که همراه عمل نباشد، در حقیقت اعتقاد و ایمان نیست و تنها علم و آگاهی به حقانیت دین است. عمل تنها نیز ایمان و دینداری به شمار نمی آید، چرا که اعمال ظاهری با نفاق و دورویی قابل جمع است. منافق  کسی است که اعمال ظاهری را انجام می دهد و چه بسا از حقانیت اعتقادات اسلام نیز آگاه بوده و حقیقت برایش روشنتر شده باشد، ولی از آنجا که دلبستگی و التزام به آن ندارد، نمی توان او را دیندار به شمار آورد. خلاصه اینکه با توجه به مراتب و درجاتی که برای اسلام و ایمان وجود دارد، نخستین مرتبه ایمان را باید حد نصاب دینداری برای فرد و جامعه به شمار آورد و اعتقاد اجمالی همراه با انجام بیشتر احکام اسلامی است (سالاری فر ،1390،423).
رسول اکرم(ص) می فرمایند:
«زن را برای زیبایی اش به همسری نگیر، چه بسا ممکن است جمال زن باعث پستی و                                   سقوط اخلاقی اش شود. همچنین به انگیزه مالش با وی پیوند زناشویی برقرار مکن، زیرا مال می تواند مایه        طغیان او گردد. بلکه به سرمایه دینش متوجه باش و با زن با ایمان ازدواج کن.»                             (فیض کاشانی1417ق،

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

دانلود پایان نامه : رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با رضایت شغلی و سلامت روان

سازمان رضایت شغلی کارکنان آن سازمان می‫باشد (مراثی،1379).
به علاوه، شناخت ویژگی های شخصیتی افراد نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ این مقوله در جریان استخدام و گزینش پرسنل برای سازمان ، همچنین تعیین بهره وری و راندمان کاری و نیز سبک تعاملات پرسنل ، برحسب نوع شغل اهمیت خود را به وضوح نشان می دهد. شناخت و گزینش نیرو بر حسب ویژگی های شخصیتی و سلامت روان داوطلبان، از اصلی ترین ضرورت ها به ویژه برای کارکنان سازمان بهزیستی می‫باشد. با توجه به اهمیت مطالعه وضعیت رضایت شغلی کارکنان سازمان بهزیستی و ارتباط آن ویژگیهای شخصیتی و سلامت روان  آنان، در پژوهش حاضر به تعیین رابطه بین ویژگی‫های شخصیتی و سلامت روان با رضایت شغلی کارکنان بهزیستی کرمانشاه پرداخته خواهد شد .
بیان مسئله
نیروی انسانی در سازمان ها از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از مسائل مهمی که در هر سازمان باید مورد توجه قرار گیرد، خشنودی و رضایت شغلی کارکنان آن است که از ارکان ضروری رضایت از زندگی و از مهمترین متغیرهای رفتار سازمانی به حساب می آید (مصطفایی،1389)
رضایت شغلی به حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت، حاصل از ارزیابی شغل یا تجارت شغلی اطلاق می شود. همچنین رضایت شغلی به طرز تلقی کارکنان نسبت به شغل و سازمان بستگی دارد و وقتی می گوییم فردی دارای رضایت شغلی بالاست، منظور این است که در مجموع شغل خود را دوست دارد و برای آن ارزش قائل است ( مجیدی، 1380).
عوامل مختلفی از جمله ویژگی های فردی، نوع محیط کار و روابط انسانی حاکم بر محیط کار در میزان رضایت شغلی کارکنان موثر است (هرلیگل، 1999).
بر اساس تعریف سازمان جهانی(WHO)   بهداشت سلامتی عبارت است از احساس آسایش و آرامش در جسم، روان و محیط و بهداشت روان باعث تأمین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی آن می شود‫( امیرشاهی، 2008؛ نقل از بخشایش ، 1392)
امروزه رضایت شغلی، مرکز توجه محققان رفتار سازمانی قرار گرفته و به عنوان یکی از مفاهیم عمده در پژوهش سازمانی به شمار می‫رود. زیرا خشنودی شغلی به عنوان یک دانش شغلی از اهمیت بسیار برخوردار است. بنابراین رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است که با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. محل کار یک محیط پیچیده است که عوامل درون‫فردی، میان‫فردی و سازمانی در رضایت شغلی، استرس و . درگیر هستند(بخشایش،1392).
همچنین ممکن است به مرور زمان، یک شغل رضایتبخش به منبع نارضایتی تبدیل گردد و شخص را به سوی فرسودگی سوق دهد( زلارس[2]، 2000). به بیان گرین[3] استخدام شدن می‫تواند اثرات مخرب بیکاری و ناامنی کار را بر رضایت از زندگی و سلامت روان کاهش دهد(گرین،2011 ). کار فقط یک روش زندگی آبرومندانه نیست بلکه یک عنصر مهم پایگاه اجتماعی و از سرچشمه‫های معنا در زندگی افراد است (ایاکویدس[4]، 2003)
شخصیت به مجموعه‫ای از صفات، ویژگی‫ها و کیفیت‫های پایداری گفته می‫شود که یک فرد را از دیگران متمایز می کند( بخشایش،2012 ). بنابراین، مجموعه‫ای از جنبه‫های بدنی، عادات، تمایلات، حالات، افکار و رفتارهایی است که در فرد به صورت خصوصیات و صفاتی نسبتاً پایدار در آمده است و به صورت یک کل واحد عمل می‫کند( حسینی، 2008؛ نقل از بخشایش،1392). در نتیجه ویژگی و گرایش های پایداری است که مشابهت و تفاوتهای رفتار روانشناختی افراد ( افکار، احساسات، اعمال) را که دارای تداوم زمانی بوده و ممکن است به واسطه فشارهای اجتماعی و زیست‫شناختی، موقعیت‫های بلاواسطه شناخته شوند و یا به آسانی درک نشوند را مشخص می

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه ارشد : رابطه بین هوش هیجانی و شخصیت با پرخاشگری در دانش­آموزان دبیرستانی

(رابرتون و دیگران،2012) پرخاشگری آشکار و حالت­های انفعالی آن با ویژگی­های خاص خود، موضوع هیجان را تشکیل می دهند(کیاروچی[9] و فورگاس[10]، 2001). در هر صورت پرخاشگری می ­تواند مشکلاتی را برای نوجوانان، خانواده آنها و دیگران ایجاد کند.
در مورد عوامل تاثیر گذار بر پرخاشگری دبو[11] و کلو[12] (2007) معتقدند رفتار­های پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان اغلب دو خاستگاه دارد: یکی مزاج کودک و دیگری موقعیت خانواده. اما در یک تقسیم بندی کلی می­توان عوامل زیر را بر شمرد: عوامل زیست شناختی: از عوامل زیست شناختی موثر بر پرخاشگری می­توان به نقش هورمون­ها، مزاج (خلق و خو) (دبو و کلو، 2007) و نقص در کارکرد برنامه ریزی لوب پیشانی (مهری نژاد، شریفی و فرج زاده، 1390) اشاره کرد. عوامل خانوادگی: مانند روابط خانوادگی (وستا، 2000) و شیوه فرزند پروری والدین، به نحوی که سبک فرزند­پروری دموکراتیک با پرخاشگری رابطه معکوس، سبک استبدادی با پرخاشگری رابطه مثبت داشته و بین سبک فرزند پرورس سهل گیرانه و پرخاشگری رابطه ای مشاهده نشده است (انزابی، شریفی و فرج زاده، 1390). مشکلات اجتماعی: از قبیل مشاهده خشونت در رسانه­ها (وستا، 2000)، طلاق و جدایی والدین (یعقوبی، سهرابی و مفیدی، 1390). عوامل فردی: مانند شناخت­ها و باور­های فرد (وستا، 2000) خودکارامدی (سیارپور و دیگران، 1390).
عوامل و متغیر­های فردی مختلفی از جمله عزت نفس پایین (شفیعی و صفاری نیا،1390)، مشکلات میان فردی، احساس بهره­کشی، تکانشی بودن، نقص در مدیریت عواطف و آگاهی هیجانی (رابرتون، دافون و باک، 2012) هوش هیجانی (همان منبع) و خودشیفتگی[13] (وبستر،2006) به نحوی با پرخاشگری مرتبط هستند.
مایر و همکاران (2002) هوش هیجانی[14] را به عنوان مجموعه ­ای از توانایی­ها در نظر گرفته اند که ادراک، بیان، جذب، فهم و تنظیم هیجان را میسر می سازد. به علاوه رشد فکری و عاطفی را بر می­انگیزد (مایر[15] و سالووی[16] ، 1997؛ مایر و همکاران، 2000). کافتسیوس[17]، (2004)  دریافتند که هوش هیجانی شامل چهار توانایی است: 1- توانایی ادراک هیجان. 2- ادراک هیجان به منظور استفاده در دیگر فرایند­های ذهنی 3- فهم هیجان.  4- توانایی مدیریت هیجان. با توجه به این که پرخاشگری نوعی هیجان محسوب می شود (گلمن، 1995) و یکی از مؤلفه های هوش هیجانی مدیریت هیجانات است (کیاروچی و فورگاس، 2001)، به نظر می رسد بتوان با آموزش هوش هیجانی به افراد، پرخاشگری را در آنها کنترل نمود. هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی[18](چان[19]، 2005؛ سوبرگ[20]، 2008) و مهارت های اجتماعی و ارتباطی (گوری[21]، 2001) رابطه مثبت و با رفتارهای ناسازگارانه[22] مردان، رابطه منفی دارد (بریکت[23]، مایر[24] و وارنر[25]، 2004). هوش هیجانی همچنین با شناسایی محتوای هیجان­ها و توان همدلی با دیگران (مایر و سالووی، 1997) ، سازش اجتماعی و هیجانی و رضایت از زندگی، رابطه مثبت دارد (بشارت و دیگران، 2002) برخی پژوهش ها نشان داده­اند که آموزش هوش هیجانی باعث رشد معنادار رابطه سازگاری و مدیریت تعارض می شود (سالا[26]، 2004). تفاوت های جنسیتی در

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

دانلود پایان نامه : رابطه بین سبک های دلبستگی و صمیمیت جنسی با رضایت زناشویی

سلامت هیجانی ضروری است و بر سلامت هیجانی، احساس امنیت و بهداشت روان انسان ها تاثیر می گذارد. بررسی های قبلی رضایتمندی زناشویی به طور کل نشان مید هند که وضعیت جنس افراد، پیش بینی کننده رضایتمندی نمی باشد ( اسمیت[3] ، 1985؛ به نقل از تابع بردبار، 1383). در پژوهش دیگری با عنوان رابطه بین دلبتسگی و روش های حل تعارض و رضایت زناشویی (فینی[4]، 1999) ایمنی دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین همبستگی مثبت داشت.
نظریه ی دلبستگی، انسان را به عنوان موجودی اجتماعی می نگرد که ظرفیت برقراری ارتباط با سایر انسا ن ها را دارد. یک رابطه ی امن با فردی صورت می پذیرد که نسبت به او احساس دلبستگی بشود. این ارتباط امن بیشتر با همسر شکل می گیرد و همسر شکل اولیه‫ی دلبستگی و منبع عمده‫ی امنیت و احساس آرامش است. افرادی که احساس ایمنی می‫کنند به همسر خود دلبستگی روشن تر، منسجم تر و پیوسته تری داشته و احساس مثبتی نسبت به خود دارند. زوجینی که دلبستگی ایمن دارند نسبت به یکدیگر متعهدتر هستند. آن ها از رابطه ی بین فردی خود بیشتر احساس رضایت می کنند و این امر سبب تداوم رابطه بین آنها می گردد (بالبی[5] ، 1982).
دلبستگی فهم ما را وقایع ارتباطی روانه مثل رابطه ی جنسی، دلبستگی بین زوجین را نسبت به هم زیاد می کند.برای بسیاری از زوج ها ارتباط جنسی زمانی اتفاق می افتد که قادر باشند ارتباط لطیف تری را با یکدیگر برقرار کنند و نیازهای ذلبستگیشان را پاسخ گویند. روابط جنسی جزیی از ارتباطهای عاشقانه ی زوجین است و پیوندهای  عاشقانه و صمیمیت و رضایت از رابطه ی جنسی عوامل کلیدی در دلبستگی زوجین هستند(هازان و همکاران، 1982).
در این میان صمیمیت جنسی موضوعی پیچیده است که نیاز به توجه ویژه ای دارد؛ زیرا رضایتمندی در این زمینه بر جنبه‫های دیگر روابط زوجین اثر می‫گذارد. صمیمیت جنسی شامل در میان گذاشتن تجارب عاشقانه با یکدیگر، نیاز به تماس بدنی، آمیزش جنسی و روابطی می‫شود که برای برانگیختن، تحریک  و رضایت جنسی طرح ریزی می شود. مشاوران در طول سال‫ها کار با مراجعان متوجه گردیده اند که صمیمیت جنسی بیشترین حساسیت و در عین حال بیشترین مشکلات را برای  زو ج ها به ارمغان می آورد. اگر زوجین نسبت به تفاوت های خود در تقاضاهای جنسی و تمایلات  مختلفشان در آمیزش جنسی آگاهی داشته  باشند  می توانند قبل از آن که ارتباطشان دچار مشکل گردد آن را مورد درمان قرار دهند. برعکس اگر زوجین به صمیمیت جنسی خود آگاه نباشند باید شاهد برون ریزی مشکلات باشند(باگارزی[6]، 2001) و این مسئله در واقع می تواند رضایت زناشویی را بالا برد. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و صمیمیت جنسی با رضایت زناشویی صورت خواهد گرفت.
اهمیت و ضرورت پژوهش
روابط جنسی بخشی ضروری از بیشتر روابط صمیمی زن و مرد است تا جایی که در غالب جوامع ، ازدواج با روابط جنسی آغاز می شود.(اسپریچر[7] و همکاران، 2006؛ اپت[8] و همکاران، 1994، به نقل از عارفی و همکاران،1391)اشاره می کنند که رابطه ی جنسی  موضوعی است که در ادبیات پژوهشی مورد غفلت واقع شده است. در ایران مولفه های دیگر زناشویی به وفور مورد بررسی قرار گرفته اند، اما روابط جنسی به ندرت مورد توجه پژوهشگران بوده است.
با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه ی استحکام بخش زندگی  خانوادگی  است، ضروری به نظر می رسد. بنابر این در صورت توجه به عوامل موثر بر رضایت زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایتمندی زناشویی بسیاری از مشکلات روانی،  عاطفی و اجتماعی خانواده ها و در کل جامعه کاهش یابد. همچنین با ارتقاء سطح رضایتمندی زناشویی و رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی فرهنگی  و اقتصادی خواهند پرداخت  و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد (ثنایی ، علاقبند و هومن، 1379). بنابراین برای افزایش رضایتمندی زناشویی باید عوامل مرتبط با آن شناسایی گردد همچنین به نظر می رسد نظریه ی دلبستگی بر اهمیت  صمیمیت تاکید می کند  و بر این باور است که صمیمی شدن با افراد خاص یکی از نیازهای انسان است. میل به صمیمیت ریشه های زیست شناختی دارد و در اکثر افراد از تولد تا مرگ ادامه می یابد. میل به صمیمیت برای دلبستگی مهم است و روابطی که میل رسیدن به صمیمیت را ارضا می کنند منجر به دلبستگی های ایمن تر بین زوجین می گردند. مطالعات نشان داده اند که دلبستگی با رضایت زناشویی(رحیمیان و همکاران،2007) و نیز مسایل مختلف جنسی در ارتباط است (دمپستر[9] و همکاران،2007؛ استیون وهمکاران، 2002؛ کوپر وهمکاران ، 2006؛ براسرد و همکاران، 2007) و این یافته ها باعث شده است که توجه پژوهشگران به نقش دلبستگی در مسایل جنسی افزایش یابد. بنابراین با توجه به مطالبی که گفته شد لزوم پرداختن به موضوع رابطه سبک دلبستگی و صمیمیت جنسی با رضایت زناشویی محرز می گردد.
تعداد صفحه :80
قیمت : 14700 تومان

 

بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد

 

و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.

 

پشتیبانی سایت :               SERDEREHI@GMAIL.COM

 

در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.

 

***  *** ***


 



This entry was posted in روانشناسی by

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
مداحی های محرم