وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:مقایسه ابعاد سرشت و منش شخصیت افراد اقدام کننده به خودکشی با افراد بهنجار در چارچوب مدل زیستی روانی کلونینجر

ن عوامل خطر برای خودکشی را، اختلالات شخصیت، اقدام به خودکشی قبلی و اختلال‏های افسردگی می‏دانند (دل آذر، 1388، به نقل از نوری، 1390). پژوهش‏های مختلف نشان داده ‏اند که با وجود یک ویژگی شخصیتی بنیادی، وجود علایم خاص افسردگی قابل پیش بینی است. اگر چه ماهیت دقیق ارتباط شخصیت با خلق افسرده تا حدودی نامشخص است، اما زیرگونه‏هایی از شخصیت به عنوان خطر برای دوره‏های افسردگی آینده مشخص می‏باشد (کریستین سن[7]،2006).

اختلال شخصیت یک بیماری شایع و مزمن است که شیوع آن بین 15-10 درصد جمعیت عمومی تخمن زده می شود. در حدود نصف بیماران روانپزشکی به اختلال شخصیت مبتلا هستند (شوراکیک[8]و همکاران، 2002). بسیاری از محققان اقدام به خودکشی را با اختلالات خلقی مرتبط می دانند (شر[9]،2006)، که با برخی از ویژگی‏های شخصیتی مرتبط می باشند و به دلیل این که ویژگی‏های شخصیت نسبتاً ثابت هستند، می‏توانند در پیش‏بینی احتمال افکار خودکشی و اقدام به خودکشی فرد اهمیت داشته باشند (کربای[10]،2003). از بین اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت اضطرابی،‏ خودشیفته و ضد اجتماعی بیشترین توان پیش‏بینی اقدام به خودکشی را دارا هستند (زرخانه،1388). بنابراین پرداختن به مقوله شخصیت و بررسی ابعاد آن می‏تواند در پیشگیری از اقدام به خودکشی نقش مهمی داشته باشد.

شخصیت نیز از اجزایی مانند سرشت‏ و ‏منش[11]تشکیل شده است. سامانه‏های سرشتی در مغز، دارای سازمان یافتگی کارکردی، متشکل از سامانه‏های متفاوت و مستقل از یک‏دیگر برای فعال‏سازی، تداوم و بازداری رفتار در پاسخگویی به گروه‏های معینی از محرک‏ها است. مدل زیستی-روانی و اجتماعی کلونینجر از شخصیت شامل ابعاد روانی‏– زیست‏شناختی سرشت ومنش است. چهار بعد زیستی-ژنی سرشت عبارتند از: نوجویی، آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، و پشتکار. این ابعاد، پاسخ‏‏های هیجانی خودکار هستند و تصور می‏شود از نظر ژنتیکی مستقل از یک‏دیگر، به طور متوسط ارثی و در طول زمان پایدار و باثبات باشند. سه بعد منش که بر پایه تئوری‏های رشد اجتماعی، شناختی و شخصیت استوار هستند عبارتند از: خودراهبری، همکاری، و خود فرآوری. منش به خودپنداره‏ها و تفاوت‏های فردی در اهداف و ارزش‏ها اطلاق می‏گردد که بر انتخاب‏، تمایلات و معنای آن چه که در زندگی فرد تجربه می‏شود تاثیر می‏گذارد. تفاوت‏ها در منش به طور متوسط تحت تاثیر یادگیری اجتماعی- فرهنگی قرار دارند. از نظرکلونینجر هر یک از این جنبه‏های شخصیت با یک دیگر در تعامل هستند و بر ایجاد اختلالات رفتاری و هیجانی تأثیر می‏گذارند. هم چنین بر ایجاد سازگاری با تجارب زندگی نقش دارند. پرسشنامه سرشت و منش‏(‏TCI)، یک مجموعه آزمون است که مدل هفت بعدی کلونینجر رااندازگیری می‏کند. این مدل، هم برای تشخیص و هم پیش بینی اختلالات شخصیت مفید است.

هریک از مقوله‏های اختلال شخصیت در ویرایش سوم راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی با یک نیم رخ واحد نمرات، بر اساس پرسشنامه سرشت و منش منطبق است. این مدل برای توصیف و پیش‏بینی سیر بالینی اختلالات روانپزشکی نیز موثر است. به نظر می‏رسد این مدل قادر به فراهم کردن تحلیل چند عاملی از شخصیت انسان باشد. ابعاد سرشت و منش در مدل کلونینجر تعامل بین عوامل رشدی و جنبه‏های زیستی شخصیت را ارائه می‏کند. این پرسش نامه جنبه‏های شناختی رفتار و هم بسته‏های رفتاری، تفاوت‏های فردی در ابعاد شخصیت برای اختلالات روانپزشکی را پیش بینی می‏کند (دادفر و همکاران، 1388). کلونینجر معتقد است که چهار بُعد سرشت با هیجآن‏های اصلی بشری نیز مترادف می‏باشند، چنآن‏چه ترس را با اجتناب ‏از ‏آسیب، خشم با نوجوئی، عشق و وابستگی با پاداش- وابستگی، و تسلط را با پشتکار مرتبط دانسته شده است (کلونینجر[12]،1994 و شوراکیک و کلونینجر،2005).

هدف تحقیق حاضر تبیین مقایسه ابعاد سرشت

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

دانلود پایان نامه ارشد:سنجش میزان آشنایی مردم با برنامه «پزشک خانواده» در وسایل ارتباط جمعی

ای الزامات این برنامه اعم از تشکیل پروندۀ الکترونیک سلامت برای تمام جمعیت ایران و ویزیت پایۀ همه افراد جامعه در اولین مرحله از اجرای برنامه پزشک خانواده، شاهد کمترین اطلاعات و آگاهی مردمی از این برنامه هستیم. هرچند مصاحبه های گوناگونی از سوی مقامات مسئول در این خصوص در رسانه ها مطرح شده است، ولی عموم مردم کمترین اطلاعاتی دربارۀ برنامه ای که قرار است در آن پرونده داشته باشند، ندارند. اجرای برنامه پزشک خانواده اگر به عظمت برنامۀ هدفمندی یارانه ها و فرم های اقتصادی آن (که همه آحاد جامعه به اجبار فرم های آن را پر کرده و به مرکز آمار ایران تحویل دادند) نباشد، به یقین کمتر از آن نیست. چرا که ارتباط مستقیمی با بهداشت، درمان و سلامت روحی، جسمی و روانی افراد جامعه دارد. به گونه ای که در آموزه های دینی نیز «سلامت و امنیت» دو رکن اساسی حکومت داری و رمز موفقیت حاکمان معرفی شده است. امروزه موفقیت دولت ها را با موفقیت در امر ایجاد و توسعۀ شاخص های سلامتی در جوامع می سنجند. از این منظر کشورهای حوزه اسکاندیناوی و انگلستان به دلیل بالا بودن شاخص های سلامتی از رتبۀ ممتازتری نسبت به سایر کشورها برخوردارند. جالب اینکه یکی از مهم ترین علل موفقیت این کشورها در این خصوص اطلاع رسانی درست دربارۀ مداخلات بهداشتی و درمانی دولت ها در زندگی مردم و اجرای برنامه پزشک خانواده با توجیه کامل و اطلاع رسانی همه جانبه به مردم بوده است. ناگفته پیداست در این امر، یعنی توسعۀ اطلاع رسانی درباره اجرای برنامه پزشک خانواده نقش مطبوعات و رسانه ها (به ویژه رسانۀ ملی) از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق بر آن هستم که به سنجش میزان آگاهی مردم نستب به این برنامه حیاتی، یعنی برنامه پزشک خانواده بپردازم.

 

اهداف تحقیق

اهداف این تحقیق را می توان به صورت اهداف اصلی و فرعی ارائه کرد.

 

هدف اصلی:

سنجش میزان آشنایی مردم با برنامه پزشک خانواده در  وسایل ارتباط جمعی.

 

اهداف فرعی:

بررسی میزان آشنایی مردم با برنامه پزشک خانواده به منظور اجرای صحیح تر، سریع تر و کم هزینه تر آن.

بررسی نقش رسانه ها در برنامه های مرتبط با سلامتی به ویژه برنامه پزشک خانواده.

بررسی نحوه اطلاع رسانی همه جانبه به مردم در خصوص اجرای این برنامه به منظور تعیین اثر گذاری آن.

بررسی میزان آگاهی مردم از اصول مصر

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

دانلود پایان نامه :ساخت و استانداردسازی آزمون مهارت های شناختی و فراشناختی دانشجویان و ارتباط این مهارت ها با انگیزۀ پیشرفت تحصیلی

 

[5] metacognition

[6] Pellegrino

[7] DuBois & Howard & Sperling

[8] Kymes

[9] Kramarski

[10] Veenman

[11] Panaoura

[12] Philippou

[13] Retrieved

[14] Pugalee

[15] Wilson & Clarke

[16] Flavell

[17] Shounfeld

[18] Paris & Jicobs

[19] Armbroster & Bran

[20] Glover & Bruning

[21] strategice learners

[22] academic achievement

[23] Moyahan

[24] Berk

[25] Speer

[26] Swenson

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:رابطه­ ی مولفه‌های هوش‌هیجانی و مولفه‌های یادگیری خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی6 و11با اهمال‌کاری تحصیلی

 و مولفه های خودتنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی 6و 11، پیش بینی کنندگان اهمالکاری تحصیلی هستند. لذا در این راستا، پژوهش حاضر کوششی برای جمع‌آوری و ارائه اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌باشد، که نتایج آن می‌تواند بستر بهتـری برای برنامه‌ریزیها، اتخاذ تصمیمات و رویکردهای مناسب‌تر، همچنین بکارگیری مداخلات صحیح‌تر از جمله: تربیت دانش‌آموزان خودتنظیم و دارای هوش‌هیجانی، و پیشگیری هرچه بیشتر و جدی‌تر از شیوع روز افزون آن و بالتبع نتایج و آثار منفی مترتب با آن را، فراهم آورد. لذا، با توجه به مطالبی که از نظر گذشت، پژوهش حاضر به‌دنبال پاسخگویی به این سوال است که: کدامیک از مولفه های هوش هیجانی و مولفه های خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت در نمونه, پیش بینی کنندگان خوبی برای اهمالکاری تحصیلی هستند؟

 

1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش:

اهمال‌کاری متاثر از متغیرهای متعدی است, لکن بنظر می‌رسد که مولفه های یادگیری خودتنظیمی و مولفه های هوش هیجانی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت در این میان بی تاثیر نیست. با این حال این مشخص نیست که کدامیک از مولفه های هوش هیجانی و مولفه های خود تنظیمی در کنار منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت، تعیین کننده اهمالکاری تحصیلی در رابطه با دختران دبیرستانی در جامعه ایرانی  است. اهمال کاری یکی از واقعیات بی چون و چرای زندگی است که در بین قشر خاصی از افراد شیوع ندارد، بلکه در بین تمام اقشار جامعه اعم از دانشجو، دانش‌آموز و شاغلین دیده می‌شود (فراری و همکاران، 1995).

پژوهشگرانی که اهمال‌کاری را در محیط‌های آموزشی مطالعه کرده‌اند، بر این باورند که 70 درصد دانشجویان گرفتار اهمال‌کاری مداوم هستند که این روند رو به افزایش می‌باشد(الیس و ناس،1997به نقل از پورکمالی، 1392).

یکی از این راهبردها تربیت دانش‌آموز خودتنظیم است. تربیت دانش‌آموز خودتنظیم از این نظر با اهمیت است که این افراد از نظر شناختی و رفتاری در فرایند یادگیری خود شرکت فعال دارند. این دانش‌آموزان شخصا یادگیری را آغاز و آنرا اراده می کند و در یادگیری به فعالیت و تلاش خود متکی هستند. از نظر شناختی نیز، در مراحل یادگیری شخصا به برنامه‌ریزی و نظارت پرداخته و از نظر انگیزشی دارای انگیزش درونی بالایی هستند(کدیور، 1386).

 

در نهایت، شیوع اهمال‌کاری تحصیلی در میان دانش‌آموزان و رشد روزافزون آن، لزوم توجه مسئولین، برنامه‌ریزان نظام آموزشی را به حوزه اهداف و بکارگیری راهبردهایی برای تغییر جهت‌گیری هدف، جهت کاهش اهمال‌کاری یا اصلاح آن ضروری می کند؛ چرا که، اهمال‌کاری از یکسو با نقصان در خودتنظیمی و هوش‌هیجانی در دانش‌آموزان و از سویی دیگر رفتاری ناسازگارانه و راهبرد دفاعی غیر مؤثری است که افراد برای پرهیز از شکست، حفظ عزت نفس و ارزش شخصی از آن بهره می‌جویند. لذا توجه بیشتر به این مسئله و برخورد جدی و کارشناسانه می‌تواند گامی در جهت حل معضلات یادگیرندگان در سطوح مختلف تحصیلی و وصول به اهداف آموزشی و پیشرفت تحصیلی باشد.

 

[1]- Thomas Henry Huxley

ادامه مطلب

سایت های دیگر :