نابراین این موضوع تحقیق چنین خواهد بود.
اهداف تحقیق: هدف کلی تحقیق بررسی تاثیر نارضایتی شغلی در افسردگی افراد، هدف ویژه تحقیق – مقایسه میزان افسردگی در افرادیکه رضایت شغلی دارند و افرادیکه از شغل خود نارضایتی هستند و اینکه آیا افرادیکه از شغل خود رضایت ندارند افسرده ترند؟
اهمیت پژوهش :
اشتغال به عنوان یک ضرورت در زندگی فردی و اجتماعی مطرح می گردد در این مهنی که هر انسانی جوانی گذران زندگیش باید به اشتغال بپردازد همچنین بعت و تداوم جامعه به اشتغال انسانها بستگی دارد؛ از اینرو هر کسی باید سرانجام با توجه به استعداد و رغبت خویش و نیازها و امکانات مناسبی را بر گزیند بنابراین انتخاب درست زمانی امکان پذیر است که فرد دست راهنمائی صحیح قرار گیرد. لذا ما در این مجموعه سعی در فهماندن مسائل مهم و همچنین عوامل موثر در اشتغال خواهیم پرداخت که این امر باعث دادن پاره ای اطلاعات در زمینه اشتغال باشد که بتوان از افراد با استعداد های متفاوت در زمینه های شغلی مناسب استفاده کرد.
بیان و توضیح متغیرهای مورد مطالعه تحقیق:
متغیر وابسته : در این تحقیق متغیر وابسته میزان افسردگی است.
متغیر مستقل: متغیر مستقل ما این تحقیق میزان رضایت شغلی است.
متغیر ملاحظه گر: عوامل دیگری که به نوعی می توانند در افسردگی نقش داشته باشند از قبیل فشارهای اقتصادی، مشکلات خانوادگی و یا اختلاعات روانی که در تحقیق اخیر مورد کنترل قرار نگرفت و تنها با انتخاب تصادفی آموزدنی ها تا حدی تاثیر آنها را به حداقل رسانده ایم.
فرض تحقیق : ببین نارضایت شغلی را افسردگی ارتباط وجود دارد.
تعداد صفحه :84
قیمت : 2500تومان
سایت های دیگر :
سایت های دیگر :
از تلاش برای نیل به کمال کسب می کند . آدلر معتقد است که تلاش برای تفوق و برتری ممکن است به هزاران شکل مختلف تجلی کند و هر فردی به شیوه ی خاص خود را برای کسب کمال به کار بندد . مثلا فرد روان دنژند برای نیل به عزت نفس ، قدرت و بزرگ جلوه دادن خویش تلاش می کند . به عبارت دیگر چنین فردی برای هدفهای خود پسندانه و خود مدارانه می کوشد . در حالی که فرد عادی برای برای هدفهایی تلاش می کند که در درجه اول ماهینی اجتماعی دارند . فرد برای آن نوع تفوق و برتری تلاش می کند که امنیت خاطر و سازگاروری لازم و متناسب با هدف قبلی او را برایش تامین کند . نوع و چگونگی تجلی تلاشهای فرد برای تفوق و برتری به احساس حقارت او و راه های جبرانی انتخاب شده دتوسط او سنگینی دارد : که در نتیجه به شخصیت او وجه خاصی می بخشند ( کرسینی ، هال ، سیندزی به نقل از شفیع آنادی و ناصری 1375) . بعدها آدلربا ارائه نظر معتدی شد که احساس حقارت از نوعی احساس بی کمال یا نا تمامی در هر بعد زندگی ناشی می شود . ( آدلر ، کریسینی ، هال و لیندزی به نقل از شفیع آبادی 1375) .
هیچ چیز در دنیا برای نوجوان به اندازه پرسشهایی که به هویت او مربوط می شود نگرانی و دلواپسی ایجاد نمی کند ، این که او به گمال خویش چگونه آدلی است و این که درباره استنباط دیگران درباره او چه احساسی دارد او را برای تسلط برخود به تلاش وات می دارد .
یک روانکاو امریکایی به نام دکتر اریک اچ اریکسون می نویسد :
معرفت هر فرد به هویت خود منوط به این است که تصویر یا تصویرهایی که وی از خود دارد و چهره ای که دیگران از او ترسیم می کنند کدام زودتر در ضمیر او جایگزین می شود . غرور و حساسیت نوجوانان و همچنین سنگدلی ظاهری انها نسبت به امور بی پروایی انها در انتقاد به همین موضوع بستگی دارد . نوجوانان گاه به گاه برای زمانی کوتاه یا طولانی و با میزانهای متفاوتی ناگهان تصمیم می گیرند که بکوشند درست همان چیزی شوند که مردن خلاف ان را از انها انتظار دارند . به عبارت دیگر نوجوانان شرایط سخت رانده شدن و بزهکار بودن هویتی بیش از انچه عوامل محیطی و دیگران به انان عرضه می کنند به خود می گیرند و حتی یک هویت منفی بر می گزینند .
همین هویت منفی پیش از انکه کودکی به بزهکاری عادت کرده باشد برای شروع بزهکاری کفایت می کند و می تواند توجیهی برای طغیان یک نوجوان باشد . وانگهی نوجوان به خوبی حس می کند که بد بودن بهتر از هیچ بودن است . هویت منفی دست کم به نوجوان کمک می کند تا ابهامها و تردیدهایی را که نوجوان درباره خویش و تصور دیگران از خود دارد بیرون بریزد هر چند که نمی تواند انها را از بین ببرد ( هنری ماسن و دیگران 1373) .
خلاصه اینکه همراه با زیستن در شرایط اجتماعی نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل ان در انسان به وجود می اید و برای حفظ سلامت و تعادل روانی و حتی تکامل وجودی او ضروری است . معمولا اگر بر این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت یا خود بزرگ بینی در افراد ایجاد می شود . هر دو این قطبهای احساس نشان دهنده این واقعیت است که خود در صورت اختلال در احساس ارزشمندی قادر به درک واقعیت و واکنشهای دیگران نسبت به خود نیست . (( بیابانگر 1372)) .
بسیاری از مشکلات انسان در رابطه با عزت نفس او ایجاد می شود . اگر او به خودبها دهد کمتر به احساس منفی و افکار آزارنده تن می دهد و بین اعمال خویش ، باورها و اعتقغادات خود هماهنگی ایجاد می کند . همچنین مرکز احساسات هر شخص راجع به خودش از غزت نفس وی ناشی می شود با توجه به این نکته این پژوهش بر ان است تا به رابطه ی عزت نفس با پرخاشگری دانش آموزان بپردازند . که چرا اصولا افراد پرخاشگرند و شدن ان در افراد مختلف متفاوت است و چه افرادی پرخاشگری بیشتری دارند و چه افرادی پرخاشگری انها کمتر است و اصولا رابطه عزت نفس با پرخاشگری چییست ؟ و آیا تفاوتی در عزت نفس و پرخاشگری بین دختران و پسران وجود دارد یا خیر ؟
3-1: اهداف تحقیق
الف : اولین و اساسی ترین هدف این تحقیق
سایت های دیگر :
تاریخ مدون انسان پیرامون آن رقم خورده است . برخی سپده دم تاریخ را با بیان قتل هابیل آلوده به پرخاشگری و خشونت می دانند . کواکسلی بر اساس پژوهشهای انجام شده خود می نویسد : از 5600 سال قبل تا امروز بشر فقط 292 سال در صلح و صفا گذرانیده و بقیه را در جنگ و ستیز بوده است . پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده اند که هدف آن صدمه زدن به خود یادگیری باشد آنچه در این تعریف حائز اهمیت است ، قصد و نیت رفتار کننده است : یعنی آسیب رسانیدن تصادفی به شخص دیگر پرخاشگری نیست مثلاً اگر توپ فوتبال سهواً به بازیکن دیگر اصابت کند ، پرخاشگری نیست اما اگر فردی مخصوصاً بازیکنان را با پا بزند، هل بدهد ، تنه بزند و یا فحاشی کند ، پرخاشگری است . قدیمی ترین علت شناخته شده برای پرخاشگری حول محور این نظریه می چرخد که انساتها از نظر ماهیت زیست شناختی برای پرخاشگر برنامه ریزی شده اند و نخستین و معروفترین نظریه در این باره مربوط به زیگموند فروید را می توان نام برد فروید کلیه اعمال آدمی را با دو غریزه زندگی و مرگ تحلیل می کند و می گوید غریزه مرگ هم باید به شکلی تخلیه شود ( ستوده – 221 سال 385 )
بیان مسأله
زیست شناسان بر این باورند بیشترین تغییراتی که هنگام پرخاشگری در بدن و اعمال آن روی می دهد ، همانهایی که هنگام به کار افتادن امیال جنسی به وقوع می پیوندد در واقع باید گفت که همانطور که میل جنسی ، جانور نر را به جنب و جوش می اندازد ” او را متجاوز ” تند یا پرخاشگر می سازد ، انسان هم از این قاعده مستثنی نیست البته پرخاشگری انسان در این مورد غالباً با نوازش و نرمش اثر بهتری دارد و اینکه آیا پرخاشگری پاسخی به نا کامی است به باور جان دالسر و همکارانش ، پرخاشگری همیشه پیامد نا کامی است و ناکامی همیشه منجر به پرخاشگری می شود هیچ یک نمی توانند بدون دیگری صورت گیرند و هر چیزی که مانع رسیدن به هدف شود نا کامی را سبب می گردد و گاهی محیط مدرسه و محل آموزشی می تواند تاثیر بسزایی در پرخاشگری کودک داشته باشد و گاهی هم روابط نا درست والدین و روحیه ستیزه جویی در بین والدین تاثیر منفی بر روی دانش آموزان می گذارد و این باعث می شود که حتی در پیشرفت تحصیلی و در رسیدن به موفقیت تحصیلی تاثیر منفی بگذارد. و افراد ناکام همیشه با کلمات یا رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان نمی دهند ؛ بلکه افرادی طیف وسیعی از واکنشها را نسبت به نا کامی از خود بروز می دهند
سؤال مسئله
آیا بین پرخاشگری والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
بر خلاف آنچه در بادی امر به نظر می رسد ، پرخاشگری همیشه ناپسند و زیان آور نیست بلکه اگر از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات زندگی و ترقی و تعالی و آسایش آدمی باشد ، نه تنها سودمند است بلکه ضرورت نیز دارد البته اشکال بزرگی در این جا وجود دارد این است که نمی توان میان پرخاشگری ناپسند و زیان آور و آنهایی که برای زندگی ضرو
سایت های دیگر :
های متفات واکنش های گوناگون از خود نشان می دهد اما با وجود تمام این تفاوتها ،راهی که برای کنترل واداره هیجانات خود انتخاب می کنند باید از نظر اجتماعی مناسب ومقبول باشد ،اگر چنین نباشد اثراتی که رفتارهایشان به دنبال خواهد داشت می تاند ویرانگر باشد سالووی ومایر (1990-1989)با طرح مفهوم تازه هوش هیجانی که براساس نظریات گاردند درباره استعداد های فردی شکل گرفته بود پاسخ قابل قبولی برای این سئوال مطرح نموده است . وبراساس این نظریه انسان دارای توانایی های قابل پرورش است که می تواند اورا برای مقابله با شرایط زندگی آماده کند .(سید محمدی 1382)
اهداف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی ووسواس در بین دانش آموزان مقطع سوّم دبیرستان یا حدود سنی 17ساله شهر ابهر است واینکه آیا هوش هیجانی افراد ووسواس در اعمال وافکار می تواند با هم رابطه داشته باشد وآیا وسواس عملی یا فکری در هوش هیجانی تأثیر مثبت یا منفی دارد . واینکه آیا هوش هیجانی در بین دختران بیشتر از پسران است ویا وسواس در بین دختران وپسران دارای تفاوت است یا نه .
اهمّیت وضرورت تحقیق
باید گفت که بیشتر مهارتهادر اثر تعلیم وتربیت پیشرفته می شود واحتمال دارد که این موضوع حداقل برای بعضی از مهارتهای هوش هیجانی صحیح باشد . مهارتهای هوش هیجانی در منزل وبا تعامل خوب والد وفرزند شروع می شود والدین به فرزندان خود یاد می دهند که هیجانهای خود را تشخیص داده وآنها را نامگذاری کنند ولی اگر غیر از این باشد ممکن است این نشان ندادن هیجانها در فرزندان باعث اختلالات رفتاری در فرزندان شود به این شکل که فرزندان ما به خاطر سرکوب شدن این هیجانات دست به اعمالی می زنند مانند وسواس که خواه به صورت عملی است وهواه به صورت فکری ویا حتی سیتری ونشان دادن بیماریهای مانند سردرد ودل ودرد وامثال اینها که امید است با انجام این پژوهشها بتوانیم میزان ای عوامل را از زندگی نوجوانان بکاهیم وهمین طور روش درستی در ایجاد هیجان فرزندانمان بیابیم . وهمین طور آیا بین هوش هیجانی وجنسیت در بین آزمودنی ها تفاوت معنی داری وجود دارد یا نه .
فرضیه تحقیق
بین هوش هیجانی ووسواس در بین دختران رابطه وجود دارد .
بین هوش هیجانی دختران وپسران تفاوت معنی داری وجود دارد .
بین وسواس دختران وپسران تفاوت معنی داری وجود دارد .
هوش هیجانی ← متغییر وابسته
وسواس ← متغییر مستقل
جنسیت ← متغییر کنترل شده
تعاریف عملیاتی ونظری واژه ها ومفاهیم
هوش هیجانی (تعریف نظری ):
عبارت است از توانایی شناخت ،درک وتنظی
سایت های دیگر :