“
تاریخچه تحقیقات در زمینه حسابرسی را می توان به ۲ دسته اصلی تقسیم کرد. تحقیقاتی که از دیدگاه تقاضا کنندگان صورت گرفته است. و تحقیقاتی که از دیدگاه عرضه کنندگان به عمل آمده است. تحقیقاتی که از دیدگاه متقاضیان خدمات حسابرسی صورت گرفته عمدتآ با عواملی سروکار دارند که بر استفاده کنندگان گزارشات حسابرسی از جمله سهامداران، مراجع قانونی، و اعتبار دهندگان و صاحبکاران تآثیر میگذارد. برعکس، تحقیقاتی که از دیدگاه عرضه کنندگان خدمات حسابرسی صورت گرفته عمدتآ با عواملی تآکید میکنند که بر تواناییهای حسابرس در ارائه حسابرسی با کیفیت بالا تآثیر می گذارد. سایر مطالعات تجربی کیفیت حسابرسی،همبستگی بین دو عضو کیفیت حسابرسی (یعنی حسن شهرت حسابرس، و توانایی نظارت حسابرس) یا روابط بین اجزای کیفیت حسابرسی و محصولات آن (نظیر اعتبار اطلاعات و کیفیت اطلاعات) را بررسی مینمایند. بخش های فرعی که در ادامه تشریح میشوند به بررسی مباحث بنیادین روابط پیش بینی شده بین ویژگیهای متنوع شناسایی شده در چارچوبکیفیتحسابرسی می پردازند.
۲-۲-۳) تقاضا برای کیفیت حسابرسی
تقاضا برای حسابرسی پیش از تدوین قوانین و مقررات وجود داشته است. برای مثال، بنستون[۵] (۱۹۶۹) میگوید که ۸۲ درصد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورک قبل از تدوین قوانین ومقررات اوراق بهادار در سال های ۱۹۳۳ و۱۹۳۴حسابرسی می شده اند. بنابرین، منطقی است تا صرف نظر از وجود قوانین و مقررات، درباره نقش اقتصادی حسابرسی، که باعث ایجاد تقاضا برای کیفیت حسابرسی شده است، بحث نماییم. فرضیه اصلی تحقیق درباب تقاضا برای کیفیت حسابرسی از عدم تقارن اطلاعات بین گروههای درون شرکتی و سرمایه گذاران ناشی می شود. از آنجا که بحث قیمت گذاری سهام شرکت مطرح میباشد، حسابرسی یکی از راه های مشخص کردن اعتبار اطلاعات صورتهای مالی است. فرضیه های متعددی در این باره وجود دارد که چگونه شهرت حسابرس (ادراک سهامداران از کار حسابرسی) می تواند به عنوان نشانهای برای کیفیت اطلاعات به کار رود. تحقیقات انجام شده چنین مطرح می کند که “حسابرسی با کیفیت بالاتر«دقت اطلاعات تهیه شده را بهبود می بخشد و به استفاده کنندگان به خصوص سرمایه گذاران فرصت میدهد با اعتماد بیشری وضعیتمالی و نتایج عملکرد شرکت را مورد تجزیه وتحلیل نمایند بر اساس نظریه تقاضا، شرکتها با روی آوردن به حسابرسانی که نام معروفتری دارند میکوشند نشان دهند که کیفیت اطلاعات صورتهای مالی آن ها مطلوبتر است. نیاز به حل تناقضات نمایندگی نیز محرک دیگری برای تقاضایحسابرسی با کیفیت بالا است. نا متقارن بودن اطلاعات بین صاحب سرمایه (ذینفعان) و نماینده (مدیر) موجب بروز اغتشاش ذهنی می شود. و این نگرانی را پدید میآورد که نماینده، منافع شخصی خود را به هزینه صاحب سرمایه دنبال می کند بر اساس تئوری نمایندگی، صاحب سرمایه و نماینده به این نتیجه میرسند که به نفع هر دو طرف است که اغتشاش ذهنی کاهش یابد. لذا ترتیباتی را دنبال میکنند که منافع شخصی آن ها را همراستا سازد. یکی از این ترتیبات، حسابرس مستقل است که ابزاری نظارتی برای بهبود اطلاعات درباره وضعیت و عملکرد مالی شرکت و افزایش تقارن اطلاعات است. هر چه تناقض نمایندگی بین مدیران و صاحبان سرمایه بزرگتر باشد، هزینه های نمایندگی بیشتر و نیاز به حسابرس مستقل با کیفیت بالا افزون تر خواهد بود (علوی طبری و همکاران، ۱۳۸۸،ص ۲۵).
۲-۲-۴) عرضه کیفیت حسابرسی
پژوهش در باب کیفیت حسابرسی را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عرضه کیفیت حسابرسی توسط مؤسسات حسابداری رسمی تحلیل کرد. بخش دیگری از پژوهشهای انجام شده درباره کیفیت حسابرسی برعرضه حسابرسی با کیفیت مطلوب به وسیله حسابرسان مستقل متمرکز بوده است. برای مثال داتار و همکارانش[۶] (۱۹۹۱) بیان کردند که پیشبینی اولیه طرف تقاضا این است که صاحبکاران پرریسکتر،حسابرسان با کیفیت تر را انتخاب میکنند اما فلتهام و همکارانش[۷] (۱۹۹۱) بیان کردهاند که پیشبینی داتار و همکارانش را باید با توجه به افزایش هزینه تفاضلی حسابرسی با کیفیت تر تحلیل کرد (حساس یگانه و قنبریان، ۱۳۸۵،ص ۱۳).
تحقیقات نشان داده است که ساختارموسسه حسابرسی نیزبرکیفیت حسابرسی اثردارد. بر اساس این تحقیقات کیفیت حسابرسی درموسسه هایی که ساختار قویتری در استفاده از روش هایحسابرسی دارند،با سایر مؤسسه ها تفاوت دارند. ادغام مؤسسههای حسابرسی و یکسان شدن روش های مورد استفاده در مؤسسه های مختلف این فرضیه را کم اهمیت ساخته است.بیشتر محققان این نظریه را مطرح کرده اند که به طور کلی،رابطه مستقیمی بین کیفیت حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی وجود دارد و اگر مؤسسه های بزرگ حق الزحمه بیشتری به صاحبکار تحمیل میکنند به این معنی است که کیفیت خدمات حسابرسی آن ها مطلوب تر است. تحقیقات،البته این فرضیه را نیز مطرح کردهاست که مؤسسه های بزرگتر به دلیل تجربه بیشتر و ساختار مناسبترمی توانند بخشی از صرفه اقتصادی خود را به مشتری منتقل کنند و حق الزحمه کمتری از صاحب کار بگیرند (علوی طبری و همکاران، ۱۳۸۸،ص ۲۶).
۲-۲-۵) رابطه بین اجزای کیفیت حسابرسی
همان طور که در قسمت های قبلی بحث شد، کیفیت حسابرسی را در دو بخش یعنی توانایی نظارت حسابرس و حس شهرت حسابرس، تعریف نمودیم .توانایی نظارت حسابرس به توانایی حسابرس برای بهبود کیفیت اطلاعات و اثبات مشکلات اندازه گیری مستقیم مربوط می شود. حسن شهرت حسابرس بر مبنای شناخت ذی نفعان قرار دارد. از دیدگاه نظری چندین دلیل برای رابطه مستقیم مورد انتظار بین حسن شهرت حسابرس،که شاخص آن اندازه مؤسسه حسابرسی میباشد،وتوانایی نظارتحسابرس وجود دارد. حسابرسان بزرگتر، صاحبکاران بیشتری دارند واین امر موجب وقوع زیان های بیشتر از عملکرد حسابرسی با کیفیت می شود. همچنین دی آنجلو استدلال میکند که هزینه های ارزیابی کیفیت سبب میگردد تا حسابرسان در یکنواخت نمودن سطح کیفیت متخصص گردند. مؤسسه های حسابرسی بزرگ در واکنش به هزینه های ارزیابی وهزینه های کاهش استقلال ایجاد شدند. از این رو بر اساس استدلال دی آنجلو استقلال حسابرس از کیفیت حسابرس مشتق می شود.
یک استدلال مرتبط اما متمایز، این است که مؤسسات حسابرسی میتوانند درمقام مقایسه با مؤسسات کم اعتبارتر وکوچک ترحسن شهرت بیشتری را وثیقه گذارند و با احتمال کمتری از اشتباهات با اهمیت با مخاطره دعوی حقوقی چشم پوشند. سایر استدلال ها به قابلیت استفاده از منابع مربوط می شود. برای مثال دوپاچ و سیمونیچ[۸] (۱۹۸۲) استدلال میکنند که کیفیت حسابرسی تابعی از تعداد رویه های حسابرسی انجام شده و تعداد حسابرسان میباشد و مؤسسات حسابرسی بزرگ به طور واضح منابع بیشتری را برای هدایت آزمون های حسابرسی دارند به هر حال، به کارگیری منابع برای بالا بردن کیفیت حسابرسی از قابلیت استفاده منابع مهم تر است.
در هر صورت دیویدسون و نئو[۹] (۱۹۹۳) بیان میکنند که اکثر پژوهشهای تجربی کیفیت، محصول این فرض هستند که حسابرسان بزرگ تر (دارای نام تجاری) در مقایسه با حسابرسان کوچکتر (فاقد نام تجاری) توانایی نظارت بیشتری دارند.
مطالعه ی آن ها یکی از معدود مطالعات تجربی را نمایش میدهد که این رابطه را مورد آزمایش قرار میدهند (مهدوی و کارجوی رافع، ۱۳۸۴،ص ۱۳۴).
“
فرم در حال بارگذاری ...