دو دسته مسایل باعث تعارض همسران می شود که یکی مسایل آشکار و دیگری مسایل پنهان است. در اکثر زمان ها مسایلی که به وسیله حوادث ایجاد می شوند، بسیار شفاف هستند و در مورد موضوعاتی هستند که اکثر ما در هر روز با آنها مواجه هستیم و مستقیماً به همان موضوع بر می گردد، مثل پول، کارهای منزل، مسایل کودکان، خویشاوندان همسر، مسأله مشروب ومواد مخدر، مسایل مذهبی و شغلی. بحث در مورد این مسایل، مستقیماً به خود آنها برمی گردد و موضوع دیگری در بین نیست. اما گاهی اوقات همسران خودشان را در بطن مشاجره در مورد حوادثی می بینند که به نظر نمی رسد وابسته به مسأله ویژ ه ای باشد. یا وقتی در مورد مشکلات خاصی گفتگو می کنند، به هیچ جایی نمی رسند. این مسایل پنهانی اغلب باعث بحث های ناکام کننده و تخریب گر در میان همسران می شود. این مسایل بسیار مهم اند؛ آنها انتظارات، نیازها و احساسات ابراز نشده ای را بازنمایی می کنند که اگر به آنها توجه نشود، باعث آسیب جدی به ازدواج می شود . مسایل پنهانی در خشمی که حوادث به ظاهر خنثی می توانند فرا بخوانند به خوبی بازنمایی می شوند. چندین نوع ، مسأله پنهانی در کار با زوج ها مشخص شده که عبارتند از : قدرت، اهمیت و مراقبت ، قدرشناسی، تعهد، تمامیت و پذیرش(گاتمن[13] و همکاران، 2000).
افراد ممکن است در مواجهه با تعارض های ناشی از روابط بین فردی راهبردهای مختلفی به خود بگیرند آنچه در این امر شایسته مطالعه و تعمق است بررسی نوع سبک های مقابله با تعارض است )کوان[14]، 2004). اگر تعارض ها بصورت مثبتی از طرف زوجین حل و فصل شود و راهبردهای مناسبی به مرور زمان جهت حل مشکلات ناشی از روابط زناشویی اتخاذ شود باعث پایداری و بهبود روابط در بلند مدت خواهد شد و مهارتهای ناشی از روابط زناشویی را بالا خواهد برد، حتی یادگیری این رویکرد انطباقی، میتواند فرد را در مقابل دیگر رویدادهای فشارزای زندگی هم مقاومتر کند (دان هام، 2008) ولی اگر تعارض ها بصورت نامطلوبی اداره شود موجب تخریب زندگی زناشویی شده و اثرات زیان آوری بر سلامت فیزیکی و هیجانی زوجین به جا میگذارد (ماهونی، 2006) و میتواند موجب ایجاد دامنه ای از مشکلات رفتاری و هیجانی کودکانی شود که در معرض تعارضات والدین هستند (هیندمن[15]،2002).
در این پژوهش با نگاهی به اقسام تعارض و میزان تعارض در زوجین، به مقایسه شیوه های حل تعارض سازنده و مخرب و تأثیر آن بر رضایت زناشویی زوجین پرداخته شده است.
1-2 بیان مسأله پژوهش
ازدواج مرحله گذار در یک زندگی است. زوج ازدواج کرده با اندیشه تشکیل یک خانواده وارد نهادی می شوند که انتظارات و مسئولیت های زیادی را برای آنها بدنبال خواهد آورد. ازدواج نه تنها منبعی برای کامیابی های مطلوب است، بلکه نیازمند توجه دائمی از طرف زوجین است. زوجین در زندگی فراز و فرودهای بسیاری را تجربه می کنند. کمال مطلوب معمولاً در همه حوزه های زندگی قابل دستیابی نیست. تعارضات در زندگی غیرقابل اجتناب و گاهی اوقات برای حفظ علاقه و عاطفه در زندگی ضروری است (دلدار[16]، 2013).
شواهد تجربی نشان می دهدکه تعارض هم در ازدواج هایی که زوجین رضامندی دارند و هم در ازدواج هایی که زوجین رضایت ندارد به وقوع می پیوندد، اما رفتارهایی که برای اداره این تعارضها بکار گرفته می شود در هر دو دسته بطور قابل توجهی متفاوت است. روش سازنده برای اداره کردن تعارض ها در رابطه ممکن است صمیمیت را تسهیل نماید، در حالیکه شیوه های غیر سازنده برای اداره کردن تعارض ممکن است بدکارکردی را افزایش دهد و باعث پریشانی بیشتر در ازدواج گردد(فاروق[17] و اف بات[18]، 2012؛ کوسار[19] و کاهلید[20]، 2001؛ لیم[21]، 2000؛ فالکنر[22]، 2002). کوردک[23] (1995)، نشان داده است که بین سبکهای حل تعارض و رضامندی از ازدواج رابطه وجود دارد( هاروک[24]، 2010.( هاکر[25] و ویلموت[26] (1995) “تعارض” را بعنوان تلاش انجام شده بین حداقل دو نفر وابسته به هم که طرفین، هدفهای ناسازگار، پاداش های اندک، و دخالت از طرف دیگری را بر
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...