بستری مناسب جهت رشد و تعالی سرمایههای فکری در جامعهی اطلاعاتی و دانایی محور میباشد. برای آنکه همهی گروههای اجتماعی قادر باشند بطور مؤثّر در چنین جامعهای مشارکت داشته باشند، باید یادگیری پیوسته، خلاقیت، نوآوری و نیز مشارکت فعال و سازندهی اجتماعی را بیاموزند. تحقّق این امر مستلزم تعریف مجدد و نوینی از نقش و کارکرد مدارس به عنوان اصلیترین نهادهای آموزشی در جامعه میباشد.
امروزه نظام آموزشی کشور به مدرسهای نیاز دارد که با بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، امکان یادگیری پیوسته را فراهم نموده و فرصتهای نوینی را در اختیار افراد برای تجربهی زندگی در جامعهی اطلاعاتی قرار دهد، به گونهای که این فناوری نه به عنوان ابزار، بلکه در قالب زیرساختِ توانمندساز برای تعلیم و آموزش حرفهای محسوب شود.(هوشمند سازی مدارس، 1390،ص 5).
بکارگیری گستردهی فاوا در فرایند آموزش و پرورش، همزمان با تحوّل در رویکردهای آموزشی درجهان، زمینهی شکلگیری مدارس هوشمند را فراهم آورده است. این مدارس از جمله نیازمندیهای کلیدی جوامع دانش بنیان میباشند و رویکردهای توسعهی مهارتهای دانشی و کارآفرینی دانشآموزان را دنبال مینمایند. در این مدارس، فرایندهای یاددهی – یادگیری تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارتهای کلیدی دانشآموزان با تکیه بر فعالیتهای گروهی، در عصر دانایی محور فراهم میشود.
ازآنجاکه درحال حاضرمعلم محوری پایه آموزش و پرورش درکشور میباشد، به روزکردن مدارس، استفاده ازفناوریهای روز، برخورداری ازخلاقیتهای نوین درآموزش وپرورش ونیز اهمیت دادن به تواناییهای دانشآموزان، لازمه این تحوّل میباشد.
پیشرفتهای فنآوری منجربه تحولاتی در صلاحیتها و شایستگیهای موردنیاز و متناسب با دنیای متغیر فعلی در دانشآموزان گشته است.صلاحیتهایی که امروزه مطرح هستند عبارتند از تفکر انتقادی، صلاحیتهای عمومی،حل مسأله و تصمیمگیری(قورچیان،1382(. امروزه از آموزش و پرورش انتظار میرود تا موجبات یادگیری فعال و مشارکتی بین دانشآموزان را فراهم آورد.برای محقق شدن چنین رویکردی به ناچار نیاز به تغییر رویههای سابق است.شیوههای آموزش قدیمی مسلما پاسخگوی نیازهای آموزشی متغیر عصر جدید نیست؛بنابراین یکی از تلاشهای سازمانهای آموزشی باید در ارتباط با فنآوری اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آن در برنامه درسی باشد(نیاز آذری،1383).فنآوری اطلاعات و ارتباطات تأثیر قابل توجهی در امر یادگیری دارد که شامل تغییر نقش فراگیران و معلمان،مشارکت بیشتر دانشآموزان با همسالان،افزایش استفاده از منابع خارج از متون درسی و رشد و بهبود مهارتهای طراحی و ارائه مطالب میباشد(افضلنیا،1387).به طورکلی نقش دانشآموز در محیط یادگیری مبتنی بر فنآوری اطلاعات و ارتباطات دستخوش تغییر میگردد و در این فرآیند دانشآموزان فعالند و به تولید دانش میپردازند(آرمیتاژ[1]،2003).فنآوری اطلاعات و ارتباطات در ایجاد انگیزه،عمق و وسعت دادن به یادگیری و پایدار ساختن آن و رفع خستگی و کسالت دانشآموزان و ایجاد مهارت ذهنی جهت پاسخگویی به پرسشها نقش مؤثری دارد(امیر تیموری،1386).فنآوری ارتباطات و اطلاعات مجموعهای از روشها،قواعد و ابزار و تجهیزات جهت شناسایی،جمعآوری،ذخیره،تولید و توزیع،سازماندهی،باز تولید و نگهداری اطلاعات است(نوابزاده،1380).فنآوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی از یکسو برای بازاندیشی و بازسازی برنامه درسی و سواد رایانهای و از سوی دیگر برای تجدید حیات و غنیسازی محیط یادگیری و برقراری تعامل برای یادگیرنده و منابع یادگیری لازم میباشد(سراج،1383).یکی از شایعترین دلایل ذکر شده برای به کارگیری این فنآوری در کلاس درس آماده کردن بهتر نسل فعلی دانشآموزان برای ورود به محیط جدید یادگیری جهت پاسخگویی به نیازهای آموزش و به تبع آن نیازهای شغلی در بازار کار آینده است.با روش سنتی و وقتگیر بودن این روشهای آموزشی، همچنین عدم برخورداری از اطلاعات بهروز،معلمان بهطور صحیح قادر به آمادهسازی دانشآموزان برای یک محیط کاری ایدهآل نیستند.لذا استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش کلاسهای درسی میتواند پایه و اساسی بهعنوان یک بازوی رقابتی در یک بازار کار در حال جهانی شدن باشد تا فرد آموزش دیده با دید با
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...