مطالعات گستردهای در زمینه متغیرهای مرتبط و مؤثر با آن انجام گرفته است. به عقیده برخی از صاحبنظران مجموعهای از عوامل شناختی، متغیرهای محیطی، متغیرهای شخصیتی و متغیر جنسیت بر خلاقیت مؤثر است.(آیزیک[5]، 2005)
در رابطه با خلاقیت، روانشناسان اجتماعی به نقش ساختارهای اجتماعی در پرورش افراد خلاق تاکید دارند. در این گروه پژوهشها، خلاقیت به صورت سیستمی متشکل از عناصر متعدد شناختی در بافت اجتماعی تعریف میگردد و این افراد بر این باورند که خانواده، مدرسه و به طور کلی محیط اجتماعی به عنوان عناصر تشکیل دهنده موقعیت خلاق مطرح هستند(جفری و کرافت[6]، 2001)
تردیدی نیست که خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی و قوی ترین سیستم، بر پایه ریزی رفتار و شکل گیری شخصیت و فرآیندهای درونی فرزند تاثیر به سزایی دارد و آنها را شکل می دهد. بسیاری از ویژگیهای شخصیتی کودک تحت تاثیر ویژگی شخصیتی و فرزند پروری والدین آنها است(لیل آبادی، 1375).
در خلال ده های گذشته، محققان سعی در شناخت عواملی داشته اند که بر پیوند مادر و کودک موثر بوده و آن را هدایت و راهنمایی می کند. در این میان آنچه خودنمایی می کند هیجانها و بازخورد های مادر به عنوان مراقبت کننده اصلی است(بالبی[7]،1976، ترجمه ثقفیان ، 1359).
“یگانگی” مادر در جهان کودک باعث میشود تا حالتها و هیجانها و شیوههای تربیتی وی نقش به سزا در محیط درونی و برونی کودک ایفا نماید، لذا سهم قابل توجهی از سیر خلاقیت کودک به اشکال ارتباطی اعمال شده از سوی مادر اختصاص دارد (فروید[8]، 1940، ترجمه افشار ، 1371).
به نظر گلمن[9]، برای مادران، کیفیت هوش هیجانی به مثانه آگاهی از احساسات کودک، توانایی همدردی، آرامش بخشی و راهنمایی کودک است(گلمن ، 1998، ترجمه پارسا، 1384).
در طول دوره های تکامل فرزند، مادر در رویا رویی با رویداد های مختلف محیطی – از جمله تکالیف سخت و مداوم تعامل با فرزند، درگیر هیجانهای ناهشیاری است که می توانند از طریق حالتهای صورت، اندام وکلام به کودک منتقل شود. این هیجانها باید رهبری شوند تا مادر بتواند در تامین آرامش کودک با فرایند برون ریزی وی سهیم باشد. اشپیتز، از انجا که مادر نسبت به این هیجانها ناهشیار است و به سختی می تواند به طور هوشیار انه آنها را مهار نماید. شناخت، تنظیم، و هدایت فرایند هیجان های مختلف وارده به مادر، در جهت ایجاد هیجان های مثبت در کودک ضروری به نظر می رسد(دادستان ، 1378).
رضوی(1385) در تحقیقی در ارتباط با هوش هیجانی والدین و خلاقیت کودکان ابراز میدارد که بین هوشهیجانی مادران و خلاقیت کودکان رابطه مثبت وجود دارد و مادران با هوش هیجانی بالا دارای کودکانی خلاقتر هستند.
گاتمن[10]، مادرانی با هوش هیجانی بالا را، پروش دهنده کودکانی می داند که از نظر فیزیکی سالمنتر و از نظر هیجانی رشد یافته تر و حتی در موقعیت های بحران، قادر به آرام سازی خود می باشند.انتظار می
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...