چکیده
هدف: تحقیق نیز با هدف مقایسه دو مؤلفهی بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی قبل و بعد از جراحی پلاستیک و اینکه جراحی پلاستیک موجب افزایش بهزیستی روانشناختی می شود مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین قصد دارد تا میزان استفاده از جراحی پلاستیک در افزایش بهزیستی روانشناختی و میزان استفاده از جراحی پلاستیک در کاهش نگرانی تصویر بدنی و میزان استفاده از جراحی پلاستیک در بهبود مؤلفه های بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی را مورد بررسی قرار دهد.
روش اجرا: با توجه به موضوع پژوهش، روش تحقیق از نوع علیّ _ مقایسهای می باشد. جامعه آماری را کلیه زنان متقاضی جراحی پلاستیک را تشکیل می دهد که 40 زن مراجعه کننده به جراح پلاستیک به عنوان نمونه آماری از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف که در سال 1989 توسط کارول ریف و پرسشنامه چند بعدی روابط بدن – خود که به وسیله کش و همکاران در سال (1986 و 1987) برای ارزیابی تصویر ذهنی از جسم ساخته شده و فرم نهایی آن در سال 1997 آماده شده است بر روی آنها اجرا گردید.
نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که عمل جراحی پلاستیک موجب بهبود مؤلفه های بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی شده است. همچنین جراحی پلاستیک موجب افزایش بهزیستی روانشناختی میشود. همچنین جراحی پلاستیک موجب کاهش نگرانی تصویر بدنی میشود.
واژههای کلیدی: بهزیستی روانشناختی، نگرانی تصویر بدنی، جراحی پلاستیک.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
سازمان بهداشت جهانی سلامت را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً بیمار نبودن تعریف می کند. سلامتی یک مفهوم چندبعدی است که علاوه بر بیمارنبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز در بر میگیرد و باعث میشود عملکرد در زندگی اجتماعی و رضایت از زندگی نیز افزایش یابد. بهزیستی روانشناختی1 شش مؤلفه دارد: پذیرش خود، هدف و جهت گیری در زندگی، رشد شخصی، تسلط بر محیط، خودمختاری و روابط مثبت با دیگران خلاصه اینکه عدم وجود حوادث و احساسات نامطلوب نیست که عامل خوشبختی است، بلکه نحوهی کنار آمدن با این مسائل ناگوار و چگونگی برخورد با آنهاست که تعیین کننده بهزیستی فرد است. (ریف2،1998).
مفهوم فرد از بدن خویش بخش مهمی از خودپنداره او میباشد. بدن قابل مشاهدهترین قسمت خود و خودآگاهی فرد است. (کَش، فلیپس، سانتوس و هرابوسکی3، 2004 )
تصویر بدنی4 تجسم درونی ظاهر بیرونی فرد است که این بازنمایی ابعاد جسمانی، ادراکی و نگرشی را در بر میگیرد. (بروزسکسی و بایر5، 2005) ابعاد اصلی این نگرش شامل مؤلفه های ارزیابی، سرمایه گذاری فرد در برخورد با طرحوارههای ظاهر و عواطف است که اهمیت ظاهر درونی سازی شده را نمایان می کند. (کَش، فلیپس، سانتوس و هرابوسکی، 2004)
امروزه جراحی زیبایی6 بهبود ظاهر فردی است که دارای نابهنجاری است و به عنوان یکی از شایع ترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح است که میزان بهره گیری از آن رو به فزونی است. (هانگ7، 2004) زمانی که انسانها در مییابند خصوصیات فیزیکی آنها مطابق با آن هنجارهای زیبایی نیست ممکن است دچار رنجش شده و جراحی را به عنوان راه حل نهایی در نظر بگیرند. (هیلهورست8، 2002)
جراحی پلاستیک2 عملی است که روی یکی از اعضا یا چند عضو به منظور تغییر در آن قسمت و با هدف زیباتر کردن به کار میرود ولی چه بسا که عوارض وحشتناک و جبران ناپذیری به بار میآورد. عمل جراحی پلاستیک بیشتر روی نقاط شکم، برای کوچک کردن سینه و سفت کردن و جلوگیری از افتادگی قسمتهای مختلف بدن و جراحی بینی انجام میشود که عوارض خطرناکی دارد. امروزه به دلیل علل متعدد و تأکید بر بعضی استانداردهای زیبایی (خواه درست، خواه نادرست) وضع ظاهر از اهمیت فوق العادهای برخوردار شده است، بسیاری از افراد هر رنج و سختی را به خاطر آن به جان میخرند و اغلب با افراد غیر متخصصی روبه رو میشوند که تنها هدفشان سودجویی است و خسارتهای جبران ناپذیری را متحمل میشوند. تصویر بدنی به صورت تجسمهای درونی از جنبه های ظاهری بدن تعریف میشود و مفهوم تصویر بدنی ثابت نیست و جوهرهای پویا دارد. تصویر آرمانی فرد در اثر متغیرهایی مانند بازنمایی رسانهها، رسوم فرهنگی و نگرشهای دوستان تغییر می کند. این تغییر دیدگاهها به طور معمول با تغییر احساسها و افکار همراه است و حتی در موقعیتهای مشخص به تغییر رفتار میانجامد. بنابراین این تحقیق نیز با هدف مقایسه دو مؤلفهی بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی قبل و بعد از جراحی پلاستیک و اینکه جراحی پلاستیک موجب افزایش بهزیستی روانشناختی میشود مورد بررسی قرار میگیرد.
1-2 بیان مسأله
بهزیستی روانشناختی در دو دهه اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرار گرفته است و دامنه مطالعات آن از حوزه زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است. (کول1،2002) در راستای تعریف این سازهی مفهومی، گلداسمیت، ویوم و دریتی2 (1997) عقیده دارند که بهزیستی روانی شامل دریافتهای فرد از میزان هماهنگی بین هدفهای معین و ترسیم شده با پیامدهای عملکردی است که در فرایند ارزیابیهای مستمر به دست میآید و به رضایت درونی و نسبتاً پایدار در توالی زندگی منتهی میشود. بهزیستی، اشاره به حسی از سلامتی دارد که آگاهی کامل از تمامیت و یکپارچگی در تمام جنبه های فرد را در بر میگیرد.
بهزیستی روانی شامل ارزشهای شناختی افراد از زندگی میشود. آنها، شرایط خود را كه به انتظارات، ارزشها و تجارب قبلی شان وابسته است ارزشگذاری میكنند. بهزیستی روانی، جزو روان شناختی کیفیت زندگی است که به عنوان درک افراد از زندگی در حیطهی رفتارهای هیجانی، عملکردهای روانی و ابعاد سلامت روانی تعریف شده و شامل دو بخش است. اولین بخش آن قضاوت شناختی دربارهی این که چه طور افراد در زندگیشان در حال پیشرفت هستند و دومین بخش آن، سطح تجربههای خوشایند است. برخی از محققان، بهزیستی روان شناختی را از نظر مؤلفهها یا فرایندهای ویژه نظیر فرایندهای عاطفی مفهوم سازی می کنند. (روتمن، کریستین و ویزینگ1، 2003)
گرایش به زیبایی کاملاً طبیعی و مشترک بین تمامی انسانها است. اما امروزه به زیبایی به عنوان یک پدیده اجتماعی به مرحله ظاهرپرستی و خودنمایی رسیده است. این موضوع در جامعه روز به روز در حال گسترش است. در یکی از نمودهای این گرایش، آمار زیاد جراحیهای زیبایی است که در کشور صورت میگیرد. (میرساردو، کلدی و عطایی، 1389)
جراحیهای زیبایی که یکی از آخرین دست آوردهای انسانی برای خلق زیبایی است، رشد فزایندهای داشته است. تنها در ایالات متحده آمریکا میزان جراحی ها طی یک دهه (1994-1984) دو برابر شده است و در سال 1993 از هر 35 جراحی صورت گرفته در این کشور، یک جراحی زیبایی بوده است (گیلمن2، 1999)
نگرش زنان در جامعه ما به زیبایی ظاهری بیشتر اهمیت می دهند و همین امر می تواند باعث پیامدهای سوء برای سلامت روانی و جسمانی آنها شود. در گذشته کسانی که بینیشان را جراحی میکردند، علاوه بر اینکه تعدادشان محدود بود، بینیشان عیب شاخصی نیز داشت اما امروزه مجموعه ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث شده افراد زیادی فارغ از جنسیت و زشتی یا زیبایی، تنها به این امید که تغییر کنند دست به چنین کاری میزنند. بسیاری از مراجعه کنندگان عمل زیبایی، راه خود را در زندگی گم کردهاند و از زندگی ناراضی هستند بنابراین نخستین تغییری که به ذهنشان میرسد این است که چهره شان را تغییر بدهند تا شاید در کار و زندگیشان تغییری ایجاد شود. بسیاری از آنان اگر توان مالیشان هم اجازه ندهد باز هم به طریقی که شده این کار را انجام میدهند. (مشیرزاده، 1390)
از طرف دیگر، بسیاری از متخصصان و پزشکان اعلام کردهاند که هرگونه جراحی زیبایی دارای تبعاتی است که در بسیاری از موارد جبران ناپذیر نیز هست ضمن این که در کشورهای توسعه یافته که صاحبان این علم هستند، تعداد کمتری از افراد رغبت برای انجام چنین عملهایی دارند یا حداقل با وسواس بیشتری این کار را انجام می دهند (جونز و هییس1،2009 ).
یکی از عوامل انجام جراحیهای زیبایی نگرانی از تصویر بدنی میباشد. جهان معاصر توأم با پیشرفتها و رشد عقلانی که در بطن خود ایجاد کرده توجه خود را بر مسائل شخصیتی انسان متمرکزتر کرده است. مسائلی که شاید 100 سال پیش از این، موضوعاتی پیش پا افتاده و غیر مهم تلقی میشده است. از جمله مسائل مورد بحث شخصیتی انسان که قبلاً کمتر به آن پرداخته شده است تصویر بدنی است. تصویر بدنی بیانگر نگرش فرد از خود همراه با احساسات و افکاری است که می تواند تغییر دهنده رفتار او در شرایط گوناگون و در جهان مثبت یا منفی باشد.
لذا در بررسی حاضر به دنبال پاسخ علمی به این پرسش بودیم که آیا عمل جراحی پلاستیک موجب بهبود مؤلفه های بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی شده است؟ آیا جراحی پلاستیک موجب افزایش بهزیستی روانشناختی میشود؟ و آیا جراحی پلاستیک موجب کاهش نگرانی تصویر بدنی میشود؟
1-3 ضرورت انجام تحقیق
امروزه جراحی های زیبایی به عنوان یكی از شایع ترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح است كه میزان بهره گیری از آن رو به فزونی است. (هانگ2، 2004) هدف اصلی جراحی زیبایی بهبود ظاهر فردی است كه دارای ظاهری نابهنجار باشد. زمانی كه انسانها در مییابند خصوصیات فیزیكی آنها مطابق با آن هنجارها نیست، ممكن است دچار رنجش شده و جراحی را به عنوان راه حل نهایی در نظر بگیرند. (هیلهورست، 2002) جراحی زیبایی اكنون تبدیل به یك عامل فریبنده و وسیلهای برای تجمل گرایی افراد مختلف شده است و این امر سبب پایهریزی انتظارات غیر واقعی در افراد و مخدوش شدن حقایق در مورد ماهیت واقعی آن گردیده است.
ارزشیابیهای روانپزشکی بر روی کسانی که خواهان زیبایی بودند نخستین بار در دهههای 1940 و 1950 گزارش شدند. این گزارشها بیشتر بازتاب دهنده گرایشهای روانکاوی در روانپزشکی آمریکا بودند. پژوهشهایی که به بررسی وضعیت روانشناختی بیش از جراحی زیبایی پرداختهاند یا به مصاحبه بالینی بسنده کرده و یا از مقیاسهای روانشناختی برای ارزیابی آسیب شناسی روانی بهره بردهاند، آسیب شناسی روانی چشمگیری را در بیماران جراحی زیبایی گزارش نموده اند.
گرین و پریچارد1 (2003) در مطالعه خود بیان کردند که نارضایتی و نگرانی نسبت به بدن و اشتغال ذهنی به تغییر دادن آن در بین جوانان داوطلبی جراحی زیبایی بیشتر مشاهده میشود. (گرین و پریچارد، 2003)
نتایج تحقیق حاضر می تواند در مراکز روان درمانی، متخصصین روان شناسی، دانشکدهها و دانشگاه های روان شناسی و مراکز پژوهشی مورد استفاده و بهرهوری قرار گیرد. کاهش درگیری متخصصان جراحی پلاستیک با مراجع قانونی با ارجاع افراد دچار مشکلات روانشناختی به منظور درمان به روانشناس و آگاهی افراد از مشکل روانشناختی احتمالی خود و مراجعه به روانشناس و جلوگیری از درگیر شدن با افراد سودجو غیرمتخصص و خسارات جبران ناپذیر است. کاهش هزینههایی که صرف جراحیهای مکرر میشود.
1-4 اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش مقایسه دو مؤلفهی بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی قبل و بعد از عمل جراحی پلاستیک است.
1-5 فرضیات پژوهش
فرم در حال بارگذاری ...