وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه تحلیل گفتمان خط‏‏مشی‏های عمومی مرتبط با بازنشستگی در جمهوری اسلامی ایران

 
تاریخ: 27-06-98
نویسنده: مدیر سایت

اگرچه موضوع بازنشستگی به دلیل تغییرات جمعیتی دغدغه مهم اغلب کشورها در سطح جهانی است، آمار وارقام مربوط به وضعیت صندوق‏های بازنشستگی در ایران نشان می‏دهد که جامعه ایرانی در سال‏های نه چندان دور، بحران‏هایی جدی‏تر از سایر کشورها را تجربه خواهد کرد.اینمساله برغم پیچیدگی‏هایی که در لایه‏های آشکار و پنهان خود دارد،غالباً ساده انگاشته شده و به راه‏حل‏های دم‏دستی سپرده می‏شود.یافته‏های پژوهش حاکی از این استکه اگر چه دال شناور مفهوم بازنشستگی در بستر گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی زمینه(جبران نیازهای مسکوت مانده، سازندگی، اصلاحات، واصول‏گرایی عدالت‏خواه)، در طول سه دهه پس از پیروزی انقلاب به لحاظ تحلیل گفتمانی(مضامین، نشانه، دال‏ها، مدلول‏هاو…) یکسان نبوده است، یعنی بر مقوله بازنشستگی در هر فضای گفتمانی، معناهای متفاوت، و بعضاً متضاد تثبیت شده است، اما همه گفتمان‏های پیشین کم و بیش، معناهای بلندمدت از قبیل، عدالت بین نسلی، تنظیم قطعیت‏های هزینه‏ای با عدم قطعیت‏های درآمدی، دوره‏ی عمر هزینه‏ای سیاست‏ها، تنظیم تعهدات با منابع و… حاشیه‌رانی کرده‏اند. در واقع در فرایند تقلیل معنایی، معناهای بلندمدت حاشیه‌رانی، و معناهای کوتاه‏مدت برجسته شده است. بر همین اساس، مسایل و مشکلات حوزه بازنشستگی، با جابجایی گفتمان‏ها نه تنها مهار نشده است، بلکه به حالت انباشتگی رسیده و استمرار پیدا کرده است. با توجه به نقش گفتمان‏هادر ساخت اجتماعی واقعیت آینده‏های بدیل، در این تحقیق، گفتمان‏هامبنای ساخت آینده‏های بدیل قرار گرفته است. بر این اساس، چهار گفتمان سیاسی و اجتماعی از جمله رفع دوگانگی طبقاتی با دال مرکزی رفع دوگانگی طبقاتی، تولید و توسعه اقتصادی با دال مرکزی پشتوانه بودن برای تولید، جامعه مدنی با دال مرکزی گذار به جامعه مدنی، و اصول‏گرایی عدالت‏خواه با دال مرکزی عدالت به معنای دسترسی یکسان و برابر آحاد کشور به منابع، با توجه به امکان بازتولید در آینده مورد استفاده قرار گرفته است. از آنجا که گفتمانی بلندمدت با مفصل‏بندی‏های بدیع و حولدال مرکزی “استحکام درونی بلندمدت” در حال ظهور وشکل‏گیری است، بنابراین آینده‏های بدیل فقط به گفتمان‏های تاریخی هژمونیک شده محدود نمی‏شود، بلکه امکان‏های گفتمان در حال ظهور برای ساخت آیندهای نو نیز مورد توجه قرار گرفته شده است. در این تحقیق، نُه آینده‏ی بدیل حاصل تسلط تک قطبی و یا تلفیقی گفتمان‏هاترسیم شده است. تحلیل گفتمان‏های پس از انقلاب نشان داد که اگر چه بحران بازنشستگی خود را در صندوق‏هانمایان می‏کنند، اما محل تولید و بازتولید آنها لایه‏های عمیق‏تر پدیده یعنی گفتمان‏هاهستند. نگاه گفتمانی و فهم روایتی در این تحقیق، ما را به این واقعیت رهنمون کرد، که نمی‏توان بر اساس نظریات منتزع از روایت، به دستورکارهایی رسید ومساله را بطور کامل ریشه کن کرد. چراکه هر سیاست برون رفت از بحران که از بیرون بر روایت تحمیل شود، با قدرت روایت مواجه خواهد شد و شاید فاجعه بزرگتری تولید شود، در واقع روایت واکنش‏های سیاستی را به ذیل خود درآورده، و خود را قوی‏تر می‏سازد. فهم روایتی در این تحقیق، به جای تحمیل راه حلاز بیرون، مارا به چگونگی زیستن در درون روایت دعوت می‏کند. در پایان این تحقیق، براساس فهم محقق از امکان‏های درون روایت، دلالت‏های سیاستی مطرح شده است، و نه راهبردها و سیاست‏های حل بحران. تا با توجه به این دلالت‏ها، آرام آرام شیب بحران بازنشتسگی ملایم‏تر شود، به مرور امکان‏‏های تازه گشوده گردد. تااز درون روایت، آینده‏های مرجح شکل گیرد. یافته‏های این تحقیق می‏تواند مورد استفاده سیاست‏گذاران کلان و نهادهایی سیاستی قرار گیرد که دغدغه‏هایی از قبیل عدالت بین نسلی، استحکام و پایداری کشور در افق زمانی بلند مدت دارند. واژگان کلیدی:تحلیل گفتمان، مفصل‏بندی، سیاست‏های بازنشستگی، آینده‏های بدیل، رویکرد روایتی تقدیروتشکر. ب‌ چکیده. د‌ فصلاول: کلیات… 1 1- 1- مقدمه. 2 1-2- بیانمساله. 4 1-3- اهمیتوضرورتتحقیق.. 7 1-4- اهدافتحقیق.. 10 1-4-1- هدفاول.. 10 1-4-2- هدفدوم. 10 1-5- سئوالاتتحقیق.. 10 1-6- روشتحقیق.. 11 1-8- نوآوریتحقیق.. 12 1-9- استفاده‏کنندگان.. 13 1-10 –تعریفواژگان.. 13 1-11–محدودیت‏هایتحقیق.. 14 فصلدوم: مرورادبیاتتحقیق.. 15 2-1- مقدمه. 16 2-2- پیشینهتحقیق.. 16 2-2-1- پیشینهداخلی.. 16 2-2-2- پیشینهخارجی.. 22 2-3- ترسیمنقشهادبیپژوهش…. 34 2-3-1- بررسیمفهومیتامیناجتماعی.. 35 2-4- عواملدرونسازمانیتاثیرگذاربرپدیدهبازنشستگی.. 38 2-4-1- شیوهمدیریتصندوق‏هایبازنشستگی.. 38 2-4-2- سرمایه‏گذاریوکسبدرآمدازاندوخته‏ها 38 2-4-3-الگوهاوطرح‏هایبازنشستگی.. 38 2-4-3- بررسیگفتمانتحولنظام‏هایبازنشستگیازDBبهDCدربرخیازکشورهایمنتخب…. 40 2-5- عواملبرون‏سازمانی.. 48 2-5-1- عواملبرونسازمانیعینت‏گرا 48 2-6-2- عواملساختارهایپیشیندولت…. 54 2-6-3- عواملاقتصادسیاسی.. 55 2-5-2- عواملبرساختاجتماعی.. 63 2-4- چهارچوبنظریانتخابی.. 98 فصلسوم: روشتحقیق.. 102 3-1- مقدمه. 103 3-2- جامعهموردمطالعه(جامعهآماری). 103 3-3- نوعوروشتحقیق.. 105 3-4- سئوالاتتحقیق.. 110 3-5- اصطلاحاتروش‏شناسیتحلیلگفتمان.. 110 3-5-1- دالومدلول.. 110 3-5-2- دالمرکزی… 111 3-5-3- دالشناور. 111 3-5-4- مفصل‏بندی… 111 3-5-5- شناساییفضایتخاصمیاغیریت…. 112 3-5-6- عنصر،وقته،حوزهگفتمانگونگی.. 112 3-5-7- ضدیت،غیریت…. 113 3-5-8- برجسته‏سازیوحاشیه‏رانی.. 113 3-5-9- هژمونیوتثبیتمعنا 113 3-5-10- بی‏قراری… 114 3-5-11- اپیزودهایمعنایی.. 114 3-6 -روش‏هایجمع‏آوریاطلاعات… 114 3-7- نحوهتجزیهوتحلیلاطلاعات… 114 3-8- روش‏شناسیآینده‏هایبدیل.. 115 3-8-1- رویکردتعمیقآیندهسهیلعنایتالله.. 115 3-8-2- روشموسسهرند.. 117 3-8-3- کاربستروایتداستانگونهبرایبیانآینده‏هایبدیل.. 119 3-8-4- مفروضآینده‏هایبدیل.. 124 فصلچهارم: یافته‏هایتحقیق.. 125 4-1- مقدمه. 126 4-2- بازنشستگیدرگفتمانجبراننیازهایمسکوتماندهتاریخی.. 126 4-2-1- ریشه‏یابیشکل‏گیریوترسیمفضایگفتمانی.. 126 4-3- بازنشستگیدرگفتمانسازندگی.. 160 4-3-1- ریشه‏یابیشکل‏گیریوترسیمفضایگفتمانی.. 160 4-3-1- تحلیلسخنرانی‏هایهاشمیرفسنجانی(رئیسجمهوردورهگفتمانسازندگی). 163 4-3-2- تحلیلمتونبررسیشدهبرمبنایگفتمانزمینه(گفتمانسازندگی). 170 4-3-3- جمع‏بندیوترسیمبازنشستگیدرگفتمانسازندگی.. 209 4-4- بازنشستگیدرگفتماناصلاحطلبی.. 214 4-4-1- ریشه‏یابیشکل‏گیریوترسیمفضایگفتمانی.. 214 4-4-2- تحلیلسخنرانی‏هایخاتمی(رئیسجمهوردورهگفتماناصلاحات). 216 4-4-3- تحلیلمتونبررسیشدهبرمبنایگفتمانزمینه (گفتماناصلاحات). 224 4-4-4- جمعبندیوترسیمبازنشستگیدرگفتماناصلاحات… 264 4-5- بازنشستگیدرگفتماناصول‏گراییعدالت‏خواه. 269 4-5-1- ریشه‏یابیشکل‏گیریوترسیمفضایگفتمانی.. 269 4-5-2- تحلیلسخنرانی‏هایاحمدینژاد(رئیسجمهوردورهگفتماناصول‏گراییعدالت‏خواه). 270 4-5-3- تحلیلمتونبررسیشدهبرمبنایگفتمانزمینه (گفتماناصول‏گراییعدالت‏خواه) 276 4-5-4- جمعبندیوترسیمبازنشستگیدرگفتمانعدالتوپیشرفت…. 311 4-5-5- حاشیهرانیمعناهایبلندمدتواستمراربارتکفلعمومی.. 316 4-6- نقاطمرجعمعناییدرگفتمانبلندمدتانقلاباسلامی.. 320 4-6-1- نقاطمرجعیدرآیاتقرآنکریم.. 320 4-6-2- نقاطمرجعیدرگفتمانالگویاسلامیوایرانیپیشرفت…. 323 4-6-3- نقاطمرجعیدرگفتماناقتصادمقاومتی.. 333 4-6-4- جمعبندیترسیمگفتمانبلندمدت… 340 4-7- ترسیمآینده‏هایبدیلدرقالبروایتبراساسنظام‏هایمعنایی.. 343 4-7-1- روش‏شناسیآینده‏هایبدیلدرقالبروایت…. 343 4-7-2- دستهبندیگفتمان‏ها 347 4-7-3- روندهایآیندهبراساسگفتمان‏هایبررسیشده. 349 4-7-4- عدمقطعیت‏هایکلیدی… 352 4-7-5- فضایآینده‏هایبدیل.. 353 4-7-6- شرحآینده‏هایبدیلقطبیدرقالبروایت‏هاییازآینده. 354 4-7-7–فضایآینده‏‏هایبدیلترکیبی.. 358 4-7-8- شرحآینده‏هایبدیلترکیبیدرقالبروایت‏هاییازآینده. 359 فصلپنجم: جمعبندی،پاسخبهسئوالاتتحقیق،بحثونتیجه‏گیری.. 365 5-1- مقدمه. 366 5-2- جمع‏بندیبازنشستگیدرگفتمان‏هایپسازانقلاباسلامی.. 366 5-2-1- ترسیمبازنشستگیدربسترگفتمانجبراننیازهایمسکوتمانده ( مصادفبادورهانقلابودفاعمقدس). 366 5-2-2- ترسیمبازنشستگیدربسترگفتمانسازندگی.. 370 5-2-3- ترسیمبازنشستگیدربسترگفتماناصلاحطلبی.. 377 5-2-4-ترسیمبازنشستگیدربسترگفتماناصول‏گراییعدالت‏خواه/گفتمانپیشرفتوعدالت…. 382 5-2-5- جمع‏بندیترسیمگفتمانبلندمدت… 387 5-3- پاسخبهسئوالاتپژوهش…. 389 5-4- فضایآینده‏هایبدیل.. 402 5-5- بحثونتیجهگیری… 408 5-6- پیشنهاداتپژوهشیبرایتحقیقاتبعدی… 418 منابعوماخذ.. 419 کتاب…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 419 مقالاتومصاحبه‏هایچاپشده. 422 پایان‏نامه‏ها،پژوهش‏ها،گزارشاتپژوهشی.. 424 ب) منابعانگلیسی.. 426 ج) سایتاینترنتی.. 427 پیوست‏ها 429 پیوستشماره 1: متناولسخنرانیمیرحسینموسوی… 430 پیوستشماره 2: متندومسخنرانیمیرحسینموسوی… 430 پیوستشماره 3: متنسومسخنرانیمیرحسینموسوی… 431 پیوستشماره 4: متنچهارمسخنرانیمیرحسینموسوی… 431 پیوستشماره 5: متنمصوباتمجلساولشورایاسلامیدرخصوصبازنشستگی.. 431 پیوستشماره 6: متنمصوباتمجلسدومشورایاسلامیدرخصوصبازنشستگی.. 434 پیوستشماره 7: متناولسخنرانیهاشمی.. 437 پیوستشماره 8: متندومسخنرانیهاشمی.. 450 پیوستشماره 9: متنسومسخنرانیهاشمی.. 460 پیوستشماره 10: متنمواردمربوطبهتامیناجتماعی(ازجملهبازنشستگیو…) درقانونبرنامهاولتوسعهجمهوریاسلامیایران   466 پیوستشماره 11: متنمواردمربوطبهبازنشستگیدرقانونبرنامهدومتوسعه. 467 پیوستشماره 12: متنمصوباتمجلسسومشورایاسلامی.. 467 پیوستشماره 13: متنمصوباتمربوطبهبازنشستگیدرچهارمیندورهمجلسشورایاسلامی.. 477 پیوستشماره 14: متناولسخنرانیخاتمی (خرداد 1377). 484 پیوستشماره 15: متندومسخنرانیخاتمی (آذرماه 1377). 496 پیوستشماره 16: متنسومسخنرانیخاتمی (مرداد 1380). 511   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید   پیوستشماره 17: متنمربوطبهبازنشستگیدرقانونبرنامهسومتوسعه. 521 پیوست 18: متنمربوطبهبازنشستگیدرقانونبرنامهچهارمتوسعه. 523 پیوست 19: متنمربوطبهبازنشستگیدرمصوباتپنجمدورهمجلسشورایاسلامی.. 524 پیوست 20: متنمربوطبهبازنشستگیدرمصوباتششمیندورهمجلسشورایاسلامی.. 526 پیوستشماره 21: متنسخنرانیاولمحموداحمدی‏نژاد. 529 پیوستشماره 22: متندومسخنرانیاحمدینژاد. 537 پیوستشماره 23: متنلایحههدفمندییارانه‏ها 557 پیوستشماره 24: سخنرانیسومدكتراحمدی‏نژاددراجتماعمردماصفهان.. 561 پیوستشماره 25: متنآییننامهسهامعدالت…. 566 پیوستشماره 26: متنمربوطبهبازنشستگیدرقانونبرنامهپنجمتوسعه. 570 پیوستشماره27:متنمربوطبهبازنشستگیدرمصوباتهفتمندورهمجلسشورایاسلامی.. 577 پیوستشماره 28: متنمربوطبهبازنشستگیدرمصوباتهشتمیندورهمجلسشورایاسلامی.. 582 پیوستشماره 29: متنسخنرانیرهبریدربارهاقتصادمقاومتیدرسال 1389. 584 پیوستشماره 30: متنفرازهاییازسخنرانیرهبریدرخصوصالزاماتاقتصادمقاومتی.. 584 پیوستشماره 32: شرح مفصلآینده‏یبدیل ” کشتیدرگردابه‏ها”. 586 پیوستشماره 33: شرحمفصلآینده “کارآییبازار”. 598 پیوستشماره 34: شرحمفصلآینده‏ی ” سالمندفعال”. 604 پیوستشماره 35: شرحمفصلآینده‏ی ” سالمندبهمثابهکانونوحدتعاطفیواجتماعی”. 613 پیوستشماره 36: آینده‏یپایانبازنشستگیبهسبکایرانی.. 624 پیوستشماره 37: آینده‏یمراقبتزنجیرهمدنی.. 633 پیوستشماره 38: آیندهبدیلترکیبیشماره 3: همکاریدولتونهادهایغیررسمی(دولتشکستهبند). 640 پیوستشماره 39: آیندهبدیلترکیبیشماره 4: همکاریبخشخصوصیونهادهایغیررسمی(پروازبادوبال). 648 پیوستشماره 40: آیندهبدیلترکیبیشماره 5: باغگونهبازنشستگی‏ها 656 Abstract 663

مقدمه

بازنشستگی به معنای امروزی یکی از زیرمجموعه‏هایتامین اجتماعی است، که اعضای جامعه را در مقابل پیری حفاظت می‏کند.تامین اجتماعی به مثابه مفهومی مدرن، از جمله مفاهیمی است که در طول حرکت تدریجی و طبیعی جامعه غربی، به رشد و شکوفایی رسیده است. بنابراین این مفهوم،از محصولات مدرنیته محسوب می‏شود که با تجربه‏ی تاریخی اروپا درآمیخته است. مدرنیته، به معنی بازاندیشی و نگرش انتقادی، حاصل دیالکتیکی است که در درون جامعه غربی پدیدار شد. در درون جامعه غربی در یک سو، عادت‏واره‏ها، انگاره‏ها، و گفتمان‏های سنتی حامی ثبات، مثل نهاد کلیسا، و در سوی دیگر انگاره‏ها، عادت‏واره، و گفتمان‏های حامی تغییر، مثل روشن‏فکران وجود داشت. اگرچه داستان مدرنیته در غرب پرماجرا، پرکش‏مکش، و خونبار بود اما چون این کش‏مکش پدیده‏ای درونی بود،سرانجام به آرام و قرار رسید. یعنی گفتمان حامی تغییر بر گفتمان حامی سنت غلبه کرد و مدرنیته سربرآورد. مفاهیمی مثلتامین اجتماعی، بازنشستگی، و رفاه با پسوند اجتماعی برآمده از تحولات پس از رنسانس، انقلاب صنعتی و فضای گفتمانی مدرن هستند(یزدانی، 1382:32).یعنی بر اثر تسلط گفتمان مدرنیته،تامین اجتماعی، و زیرمجموعه‏های آن هم در منظومه گفتمانی مدرنیته، انسجام یافتند. وقتی بازنشستگی در جوامع غربی مطرح شد کهسایر مفاهیم آن از قبیل چهارچوب‏های حقوقی، طبقات دیرپا، انباشت سرمایه بطور طبیعی ایجاد شده بود و بازنشستگی نیز در یک کلیت منسجم و هدف‏مند و معنادار جای گرفت. در ایران برای اولین بار در سال 1301 بحث بازنشستگی مطرح می‏شود. در واقع زمینه‏های شکل‏گیری قوانین بازنشستگی، انقلاب مشروطه و ظهور دولت- ملت به مثابه مفاهیم مدرن(به اعتقادی برخی شبه مدرن) است. مفاهیم مدرن مثل “دولت – ملت” و قوانین جدید از قبیل “تامین اجتماعی و بازنشستگی”، در دوره پس از مواجه جامعه ایران با غرب و به دنبال تاثیرپذیری از آن مطرح شده است. به اعتقاد برخی در تاریخ معاصر،اولین مواجه ایران با غرب به جنگ‏های ایران و روسیه مربوط می‏شود.از پی‏آمدهای این جنگ‏‏ها، توجه به غرب صنعتی، و اعزام دانشجو با قصد اکتساب دانش‏ مدرن بود(مرادی و پژوم، 1353:90-115). اولین مواجه در شرایط پراضطرابی رخ داده است. در یک طرف مواجه عقب‏ماندگی مفرط، تسلیم از سر حقارت و شیفتگی بود که زمینه را برای تجدد آمرانه فراهم می‏کرد. درطرف دیگر، غرب مدرن، استعمارگر و سلطه‏جو بود. در این برهه روشنفکران به مثابه گروه استراتژیککه نقشی کلیدی در گذار به مدرنیته داشته‏‏اند، نسبت به غرب دوگونه احساس متناقض داشته‏اند یکی نگاهی دردمندانه و ستم کشیده و استعمارشده به غرب قاهر، مثل برده‏ای که خواستار رهایی از ظلم ارباب ظالم است، ونگاه دیگر این است که برده رهایی خود را در تسلیم بی‏چون و چرای خود نسبت به اربابمی‏بیند و خود را در آغوش او رها می‏سازد(فاضلی وسلیمانی،:1391:5). در این شرایطمبهمو نامتوازن، مفهوم مدرن دولت – ملت و تبعات مدرن آن مانندتامین اجتماعی و زیرمجموعه‏های آن از قبیل بازنشستگیبه عنوانزیرمجموعه‏های مفاهیم مدرن(یا شبه مدرن) وارد جامعه ایران می‏گردند. در این دوره در ایران هنوز اقتضائات مناسب از قبیلانباشت سرمایه، وجود طبقات دیرپا، نظام‏های حقوقی حامی مالکیت، و غیره بوجود نیامده بود(کاتوزیان، 1389:32-37).بنابراینبرخی از روشنفکران آن دوره، برای مهیا‏سازی الزامات و اقتضائات مفاهیم مدرن، خانه‏تکانی(بیرون انداختن سنت‏ها، آداب و هنجارهای بومی) برای اخذ تمدن غرب،و حتی تجدد آمرانه راصورت‏بندی کردند(فاضلی، سلیمانی قره گل، 1391). اما به دلیل این که ایننوع تجدد آمرانه،ریشه در تحولات درونی جامعه نداشت، در پی‏ریزی اقتضائاتو الزامات مدرنیته در مقایسه با غرب توفیق چندانی پیدا نکرد. همانگونه که شبه‏مدرنیته در مقایسه با غرب نتوانست در جامعه‏ی ایرانی خانه و آشیانه آرامی بیابد، محصولات آن هم از جملهتامین اجتماعی و بازنشستگی تحت تاثیر جریان‏های اجتماعی و سیاسی دایم دچار بی‏قراری و از جاشدگی[1]گردیده است. این مفهوم در بستر کلان اجتماعی و سیاسی، دچار تحولات معنایی گوناگونی شده است. خط مشی‏های بازنشستگی، قوانین مصوبه، و غیره تجسد عینی تحولات معنایی هستند. این پژوهش در پی فهم تحولات معنایی بازنشستگی وارتباط آن با خط مشی‏هادرفضایی اجتماعی است.همچنین در تلاش است تا بر اساس فهم گفتمانی وضعیت موجود را تبیین سازد، و با صورت‏بندی جدید گفتمانی، آینده‏های بدیلی را مطرح سازد.

1-2- بیانمساله

مقولهتامین اجتماعی با زیرمجموعه‏هایش از جمله بازنشستگی به مثابه یک پدیده اجتماعی تاریخ‏مند،بعد از انقلاب صنعتی در اروپا حاصل تسلط گفتمان مدرنیته در غرب بشمار می‏رود. وقتی که در جوامع غربی انباشت سرمایه، چهارچوب‏های حقوقی مدافع سرمایه،وبه تبع آن طبقات اجتماعی دیرپا و “مکتب سرمایه‏داری” شکل گرفت، در درون گفتمان مدرنیته، گفتمان‏های رفاهی راست مدرن و چپ مدرننیزشکل گرفتند. در واقعنظامتامین اجتماعی با زیرمجموعه‏هایش (از جمله بازنشستگی ) در بستر گفتمان زمینه‏ای غربی خود، واکنشیبود طبیعی برای استمرار تولید و بهره‏وری، افزایش سود و سرمایه وجلوگیری از شورش طبقه کارگر،و کاهش فاصله طبقاتی …. در همین راستا، سیاست‏های بازنشستگینوعی عکس العملطبیعی به تحولات اجتماعی و اقتصادی جوامع غربی محسوب می‏شد. در کشورهای باگفتمان رفاهی لیبرال، خط‏مشی‏های بازنشستگی با دیدگاه حداقلی از نظر حمایتی بودن و به مثابه تور ایمنی و خاص گرایانه، و متناسب با اهداف محوری سرمایه‏داری یعنی” استمرار سود و سرمایه و آزادی‏های فردی” شکل گرفت، در مقابل در کشورهای با نظام‏های رفاهیسوسیالیسم، خط‏مشی‏های عمومی حول اهداف محوری ” کاهش فاصله طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی” با دیدگاهی حداکثری نسبت به حمایت‏ها‏ی اجتماعی، جهت دهی شدند. البته در مقابل دو دیدگاه افراطی و تفریطی، دیدگاه سومی به عنوان”راه سوم” شکل گرفت که گفتمان رفاهی حد وسط ومیانه دو گفتمان فوق بود.لذا خط مشی‏های بازنشستگی در این گفتمان حول “سوسیال دمکراسی” مفصل‏بندی گردید. تبعات حاصل از انقلاب صنعتی به کشورهای پیرامونی از جمله ایران را نیز در برگرفت. با توجه به این کهگسترش راه آهن، کارخانجات،و صنعتی شدن نیاز به نیروی انسانی داشت، براین اساس، مدیران عالی کشور از سیستم‏هایتامین اجتماعی موجود در کشورهای صنعتی الگوبرداری کردند. بنابراینتامین اجتماعی با تمام زیرمجموعه‏هایش از جمله بازنشستگی به عنوان پدیده‏ای وارداتی تحت تاثیر گفتمان تجدد آمرانه در سال 1301 مورد استفاده قرار گرفت.بدین ترتیب بازنشستگی به مثابه مفهومی مدرن نه بر خاسته از مطالبات تاریخی و طبیعی جامعه ایرانی، بلکه به عنوان پدیده وارداتی وارد جامعه ایرانی شد. تداوم سلطه گفتمان تجدد آمرانه در ایران باعث شد، تا در دهه پنجاه بر اثر درآمدهای نفتی بر دولت، معناهای” توزیع‏کننده منابع و امتیازات” تثبیت شود، در حالی که در بستر تحولات گفتمانی غرب، دولتعمدتاً “تنظیم‏کننده” معنایابی گردید. معنای “دولت توزیع‏کننده منابع و امتیازات” هم با اقتدارگرایی تجدد آمرانه و با تلقی ذهن جمعی جامعه از دولت به معنای منبعی پایان ناپذیری از ثروت و قدرت قوام یافت. با پیروزی انقلاب اسلامی، نوعی گفتمان مبنی بر جبران نیازهای مسکوت مانده تاریخی بر جامعه ایرانی تثبیت شد. تحت تاثیر این گفتمان هم زمینه بروز مطالبات انباشته رفاهی از طرف مردم فراهم شد، و هم سوژه‏های دولتی تحت تاثیر این گفتمان، با انگیزه خدمت، آرمان‏گرایی به جبران نیازهای رفاهی پرداختند، که البته این گفتمان دستاوردهای قابل تحسینی نیز در بر داشته است. استمرار سلطه گفتمان “دولت توزیع‏کننده منابع و امتیازات” در این برهه زمانی،پدیده‏ای به نام” دولت پر تکفل” را در ایران بوجود آورد. که این معنای از دولت ” پرتکفل” تاکنون استمرار داشته است. از سوی دیگر، بر اثرپیشرفت‏های حوزه پزشکی و سلامت در ایران نیز به تبع کشورهای صنعتی، امید به زندگی بالا رفت و نسل اول و دوم شاغلین بازنشست شدند. بالا رفتن امید به زندگی موجب افزایش دوره زمانی پرداختی‏ها و کاهش دوره زمانی دریافتی‏های صندوق‏های بازنشستگی گردید، به طوری که طولانی شدن دوره پرداخت موجب عدم تعادل در ورودی‏ها و خروجی‏ها و سرانجام ورشکستگی بسیاری از صندوق‏های بازنشستگی شد. بر اساس محاسبات آکچوائری هموارهباید صورت کسر یعنی ورودی‏ها نسبت به خروجی‏ها بیشتر باشد تا صندوق‏ها در افق زمانی بلندمدت پایداری داشته باشند و بتوانند به مطالبات بازنشستگان پاسخ دهند، اما رخداد چنین شرایطی صندوق‏ها را به سوی بحران مالی و لزوم مداخله عوامل خارج از صندوق مثلکمک‏های دولت از محل منابع عمومی سوق داد، افزایش امید به زندگی در ایران نیز مانند سایر کشورها بطور طبیعی صندوق‏های بازنشستگی را به سوی بحران مالی،کشور را به سوی بحرانی شدن بارتکفل ناشی از سالمندی و بازنشستگی، و نسل آینده را در گردابه آینده‏های فاجعه‏آمیز ناشی از بحرانی شدن تعهدات بی‏پشتوانه، و اضمحلال منابع بین‏نسلی فرو می‏برد. اما درجامعه ایرانیعلاوه بر پیش ران امید به زندگی که برای بحران بازنشستگی پیشرانی جهانی محسوب می‏شود، خط مشی‏هایی از قبیل بازنشستگی زودهنگام در زمینه بازنشستگیتدوین گردید کهبرخلاف انتظار، نه تنها در راستای پیش ران افزایش امید به زندگی، بار تکفل را مهار نکرد، بلکه شدتبحران را بطور فزاینده شتاب بخشید. این خط مشی‏ها در چهارچوب‏های کارشناسیتامین اجتماعی مدرن و استانداردهای جهانی قابل توجیه و تبیین نیستند. بنابرایندرک، و تبیین آنهادر فضای سیاسی و اجتماعی زمینه‏ای خودامکان‏پذیر است. در حقیقت با توجه به برون‏دادها، پی‏آمدها، و اثرات خط‏مشی‏های بازنشستگی، ایجاد توازن بین منافع کوتاه‏مدت نسل کنونی، و منافع بلندمدت نسل آینده، از دشوارهای سیاست‏گذاری در بازنشستگی محسوب می‏شود. رجوع به شکل 1-1 در واقع می‏توان دشواری سیاست‏گذاری در این حوزه را ایجاد توازن بین دو طرف نسل حال و آینده تصور کرد. شکل (1-1) دشواره ماهیتمسالهبازنشستگی(منبع این شکل استنباط محقق از موقعیتمساله‏خیزی سیاست‏گذاری ودشواری ایجاد توازن بین ذی‏نفعان حال و آینده در حوزه بازنشستگی است). حال با توجه به این که خط‏مشی‏های بازنشستگی در زمره خط‏مشی‏های عمومی محسوب می‏شود، و خط‏مشی‏های بازنشستگیبه عنوان خط‏مشی‏های عمومی در درونامکان‏ها و چهارچوب‏های گفتمان‏های سیاسی و اجتماعیرقم می‏خورند، بنابراین خط‏مشی‏های عمومی مرتبط با بازنشستگی در فضا و بستر زمینه‏ای خود یعنی گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی مورد مطالعه قرار می‏گیرد. برهمین اساس سئوالات پژوهش که از جنس گفتمانی است، عبارتست از سئوال اول: مفهوم بازنشستگی در بستر گفتمان‏های بعد از انقلاب چگونه بازنمایی شده است؟ و سئوال دوم:با توجه به شرایط گفتمانی موجود چه آینده‏های بدیلی در حوزه بازنشستگی برساخته می‏شود؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

پیش‏ران بحران بازنشستگی در جهان امروزی، سال‏مندی و پیرشدن جمعیت جهانی است. پیر شدن جمعیت تاثیرات زیادی بر هزینه‏های عمومی می‏گذارد. در واقع پیش‏ران پیری جمعیت، مستعد این است که به سناریوهای نامطلوبی مانند افول رشد اقتصادی، و کشمکش جوانان و سالخوردگان برای تصاحب منابع عمومی در آینده، منجر شود(Jackson,2006:3-10). این پیشران جهانی از طریق افزایش طول عمر و کاهش میزان مرگ و میر، باعث می‏شود تا افراد بالای 65 سال از مرز یک میلیارد و دویست میلیون نفر در سال 2040 فراتر روند(شکوری، 1388: 5-1). در حقیقت این پیشران، نوعی هشدار در باره بار سنگین هزینه‏های ناشی از بازنشستگی در آینده است. به اعتقاد برخی از صاحب‏نظران، غفلت از فشارهای مالی در سیستم‏های بازنشستگی ناهماهنگ با روندها، علاوه بر اقتصاد داخلی کشورها، صدمات جدی را حتی بر اقتصاد جهانی وارد می‏سازد(Bongaarts,1997). بنابراین لازم است تا پارامترها و سیستم‏های بازنشستگی در راستای هماهنگی با پیشران‏های جمعیتی متحول شوند. شواهد حاکی از تغییرات ساختاری در جمعیت ایران یعنی مسن شدن جمعیتدر ایراننیزدارد. مطابق آمار نسبت سالمندی(تعداد افراد بالای 65 سال به جمعیت 15 تا 64) در سال 1388از 7 درصد، به 3/12 درصد در سال 1408، و 3/29 در سال 1428 می‏رسد. امید به زندگی مردان و زنان به ترتیب از 70 و 73 سال به ترتیب 2/72 و 76 در سال 1400 می‏رسد(مرکز آمار ایران، 1388). همانگونه که بیان شد، پیش‏ران بحران بازنشستگی از قبیل سالمند شدن جمعیت، کاهش میزان باروری، افزایش امید به زندگی همانند دیگر کشورها در ایران نیز وجود دارد. و این پیش‏ران‏ها طبیعتاٌ در ایران نیز به سناریو بحران سالمندی و بازنشستگی منجر می‏شود، لذا انتظار این است که سیاست‏های بازنشستگی در مهار بارتکفل اصلاح گردند. اما در سال‏های گذشته سیاست‏هایی از قبیل کاهش میانگین سن بازنشستگی برغم افزایش امید به زندگی(عطاریان، 1390: 7)، سیاست کاهش سنوات خدمت و کاهش پرداخت کسورات(روغنی‏زاده، 1384:126)، افزایش تعداد بازنشستگان بدون توجه به معیارهای اقتصادی(عطاریان، 1390:1)، و سیاست شمول گسترش بازنشستگی پیش از موعد(روغنی زاده، 1384: 186) نه تنها در جهت مهار بار سنگین هزینه‏های بازنشستگی نبوده است، بلکه این سیاست‏ها موجب پیشی گرفتن مصارف از منابع گردیده است و وابستگی صندوق‏های بازنشستگی را به بودجه عمومی بیشتر کرده است. ادامه این روند موجب انباشت تعهدات و هزینه‏هابرای آیندگان، برداشت بی‏رویه از منابع بین نسلی و به خطر افتادن عدالت بین نسلی و شکل‏گیری سناریوهای نامطلوب برای آینده کشور می‏گردد. از آنجایی که ادامه وضع موجود در افق زمانی میان‏مدت و بلندمدت میسر نیست، و تحمیل فزاینده بار صندوق‏های بازنشستگی بر بودجه عمومی در افق زمانی میان‏مدت خارج ازسطح آستانهتحمل و ظرفیت بودجه عمومی و منابع بین نسلی کشورها است، بنابراینمحققان بسیاری در سطح جهان و در داخل کشورایران خواستار اصلاحات پارامتریک از قبیل اصلاح پارامترهای سن، سنوات، و یا تغییر سیستم بازنشستگی شده‏اند. محور کلیدی محققان پیشین یافتن پارامترهای بهینه و سیستم بهینه است. در واقع تحقیقات پیشین عمدتاٌ بر محل بروزمساله که سطحی‏ترین لایه‏ این پدیده اجتماعی است تمرکز کرده‏اند. اما با توجه به این که سیاست‏های بازنشستگی در فصای سیاسی و اجتماعی سیاست‏گذاران(مثل دولت‏ها و مجالس) وضع می‏گردند، نمی‏توان آنها را صرفاٌ در درون صندوق‏های بازنشستگی و به مثابه یک پدیده درون‏سازمانی خلاصه کرد. چه بسا بسیاری از پیشنهادات اصلاحی در بازنشستگی از قبیل اصلاح پارامترها وسیستم‏هاکه از منظر کارشناسی و منطق آکچوائری و درون‏سازمانی مطلوب تلقی می‏شوند و از طرف کارشناسان فنی توصیه می‏شوند، اما هیچگاه به اجرا درنمی‏آیند زیرا این پدیده دارای ابعاد برون‏سازمانی نیز است. چه بسا درون صندوق‏های بازنشستگی در مواردی، محل ظهور و بروزمسالهباشد، امامنشاء و ریشه و تبارمساله در جای دیگر و بیرون از سازمان باشد. یعنی محل ظهور و محل تولیدمساله بازنشستگیهمیشه یکی نیست. این تحقیق ابعاد برون‏سازمانی پدیده بازنشستگی از جمله گفتمان‏های حاکم بر فضای سیاست‏گذاری را مورد بررسی قرار می‏دهد. با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی دربهمن 1357 بازنشستگی به عنوان زیر مجموعه‏ای ازتامین اجتماعیدر اصل 29 قانون اساسی تجلی پیدا کرد. این اصل به یکی از محوری‏ترین اصول در مباحث بازنشستگی، رفاه و مباحث اجتماعی تبدیل گردید. در طول دهه‏های پس از پیروزی انقلاب، در راستای پویایی و تکامل نظام جمهوری اسلامی ایران، گفتمان‏های مختلف بنابر فضای گفتمانی و برای پر کردن خلاء‏های گفتمان‏های قبلی حاکم شده است. آنها شامل گفتمان انقلاب اسلامی(دفاع مقدس)، دولت هاشمی با گفتمان سازندگی، دولت خاتمی با گفتمان اصلاحات، و دولت احمدی‏نژاد با گفتمان اصول‏گرایی عدالت‏محور بوده‏اند(اخوان کاظمی، 1389: 89).تامین اجتماعی و زیرمجموعه‏های آن نیز از جمله بازنشستگی، در هر فضای گفتمانی، متناسب با هر گفتمانمعنا، و مفصل‏بندی ویژه خود را داشته است. متفاوت بودن این مفهوم در بستر گفتمان‏های مختلف منجر به جهت‏گیری‏های متفاوتی در سیاست‏های بازنشستگی شده است.مطالعات اولیه نشان می‏دهد که جایگاه مفاهیمی مانند عدالت اجتماعی وتامین اجتماعی و زیرمجموعه‏های مانند بازنشستگی در گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی سیاستگذاران جمهوری اسلامی به لحاظ تحلیل گفتمانی(مضامین، روابط،و فاعلان اجتماعی) یکسان نبوده است و در ترسیم فضای گفتمانی هر دوره، با توجه به دال مرکزی آن، راه رسیدن بهتامین اجتماعی متفاوت بوده است و مفصل‏بندی گفتمانی بازنشستگی نیز متفاوت بوده است.. اما امروزه جامعه ایرانی بحران‏های بزرگی را پشت سر گذاشته است و به شرایط نسبتاً با ثباتی رسیده است که مانایی، پایداری، پابرجایی، آینده‏محوری از نیازهای آن بشمار می‏رود. شکل‏گیری مباحثی از قبیل چشم‏انداز 20 ساله، و آینده‏پژوهیموید همین مطلب است. بنابراین برای تحقق جامعه‏ای پایدار و بلندمدت، لازم است تاگفتمان متناسب با آن شکل گیرد، تا در راستای آن، هم سیاست‏هابا توجه به مفهوم عدالت بین نسلی تدوین شود، و هم تاثیرات وپی‏آمدهای سیاست‏ها و تصمیمات بر نسل‏های آتی مورد ارزیابی قرار گیرند. از این رو، این تحقیق نه تنها از نظر مقایسه فضای گفتمانی حاکم بر سیاست‏های بازنشستگی، بلکه از منظر ارایه گفتمانی با توجه به نشانه‏های اصلی عدالت بین نسلی نیز اهمیت دارد.بازنشستگی با عوامل و نیروهای بسیاری از قبیل تغییرات جمعیتی، منابع عمومی و بودجه دولتی، و مهم‏تر از همه نسل‏های آینده در تعامل است. غفلت ازریشه‏های گفتمانیمساله بازنشستگی،مستعد تولید گردابه‏هایی است که این گردابه‏ها در هر دور تناوب، بحران‏هارا تشدید می‏کنند.تحلیل گفتمان کمک می‏کند تا کمبودهای گفتمان‏های حاکم شده از منظر آینده‏پژوهی مورد توجه قرار گیرد، و بر همین اساس برای پًر کردن خلاء‏های تاریخی، گفتمانی برای آینده‏ی مطلوب حاصل شود.چراکه امکان اصلاح سیاست‏ها با رویکرد مراقبت از منابع بین نسلی در بستر هرگفتمانی وجود ندارد. کاربست تحلیل گفتمان در پژوهش‏های آینده‏پژوهانه از اهمیت خاصی برخوردار است. گفتمان‏های مختلفی که در شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در برهه‏ای از زمان توانسته‏اند خود را هژمونیک کنند، در شرایط محیطی مساعد،امکان فعال شدن را پیدا می‏کنند. با شناخت فضای گفتمانی، و ترسیم قطب‏بندی‏های اصلی می‏توان آینده‏های بدیل ناشی از فرض‏های تسلطگفتمانی را تصور کرد. یا حتی از ترکیب قطب‏های اصلی، گفتمان‏های نوپدید را پیش‏بینی کرد.

1-4- اهداف تحقیق

صرف‏نظر از هدف مستقیم رساله که پاسخ‏گویی در راستای موضوع تحقیق است، از دیدگاه دیگر این تحقیق در پرتو پاسخ به سئوال اصلی، اهداف خود به صورت ذیل بررسی و پی‏جویی می‏کند اهداف این تحقیق به چند دسته زیر قابل تقسیم است:

1-4-1-هدف اول

تییین چگونگی بازنمایی مفهوم بازنشستگی و تحولات خط مشی‏های آن در بستر گفتمان‏های زمینه‏ای سیاسی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی

1-4-2- هدف دوم

ترسیم آینده‏های بدیل بر اساس برسازی گفتمانی

1-5- سئوالات تحقیق

بنابراین سؤالاتاصلی این پژوهش عبارت است از:

  1. دال بازنشستگی در قوانین برنامه توسعهو مصوبات مجلس شورای اسلامی(بعد از انقلاب) چگونه بازنمایی شده است؟
  2. با توجه به شرایط گفتمانی، چه آینده‏های بدیلی برساخته می‏شود؟

1-6- روش تحقیق

تاملبرمساله بازنشستگی نشان می‏دهد، که این پدیده را نمی‏توان در سطح درون صندوق‏های بازنشستگی، سازمانتامین اجتماعی خلاصه و محدود کرد، چراکه بسیاری از مشکلاتی که در درون صندوق‏ها و در صطح لایه مشهود پدیده، ظاهر شده است،نه به دلیل کارشناسی و تکنیکی بوده، بلکه در لایه‏های عمیق‏تر، یعنی گفتمان‏های سیاسی و اجتماعی ریشه دارند. بر همین اساس، برای غلبه بر اغواگری‏های فریبنده، و قیل و قال‏های محل ظهور، و فهم عمیق تری از عوامل اساسی‏تر که ناپیدا هستند، نظریه گفتمان مورد استفاده قرار می‏گیرد. برهمین مبنی، در این تحقیق تلفیفی از نظریات لاکلاو و موفه، و فرکلاف استفاده می‏شود. نظریه لاکلاو و موفه، به این دلیل استفاده می‏شود که از طریق نظام پدیده نشانه شناسی می‏توان تحولات معنایی را در سیر تاریخی مورد بررسی قرار داد.موقتی بودن سرشت رابطه دال و مدلول دراین نظریه، ما را به این آگاهی رهنمود می‏سازد، که تثبیت معناها امر طبیعی نیست، بلکه برساختی است، بنابراین با درک موقتی بودن ماهیت وضع موجود، امکان برسازی‏های تازه و بدیع، و گشودن آینده‏های بدیل وجود دارد.همچنین درک دال‏های خالی و به حاشیه رانده شده در میدان گفتمانی، درباره ظهور آینده‏های متفاوت، دلالت‏های ارزشمندی را به همراه دارند.و نظریه فرکلاف به این دلیل استفاده می‏شود که پدیده را د رهر دوره مستقل از سایر دوره‏هامورد بررسی قرار می‏دهد. در این نظریه می‏توان رابطهدوسویه عوامل گفتمانی و غیرگفتمانی را در ساخت اجتماعی واقعیت‏های اجتماعی مورد بررسی قرار داد. اما دلیل دیگری که موجب می‏شود تا از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان ابزار تحلیل بهره گرفته شود، این است که تحلیل انتقادی فرکلاف در سطحتوصیف(سازوکارها) باقی نمی‏ماند، بلکهبه سطح تبیین(چرایی)با توجه به ساختار اجتماعی نیز می‏رسد.


فرم در حال بارگذاری ...

« دانولد پایان نامه ارشد: اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مادران دارای فرزند سندرم داوندانلود پایان نامه ارشد: جریان مبانی انسان شناسی فرهنگی از دیدگاه قرآن کریم »