ز اینرو، در تحقیق حاضر به بررسی روایی تشخیصی فُرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا-2 (MMPI-2RF) در افراد با اختلالات خُلقی پرداخته شده است.
2-1 بیان مساله
از دیرباز به کاربرد آزمونهای روانشناختی تأکید شده و تلاشهای متعددی پیرامون شناسایی روایی ابزارهای روانشناختی انجام گرفته است. اولین تحقیق در زمینه روایی ابزارهای روانشناختی به اقدامات ترمن و اوتیس[8] در سال 1917 باز میگردد. ترمن و اوتیس به دنبال این بودند تا بتوانند روایی پیشبین آزمونهای هوشی را در زمینه موفقیت شغلی نیروهای پلیس و آتشنشانی تعیین نمایند. از آن زمان تا به حال پژوهشهای متعددی در زمینه ویژگیهای روانسنجی ابزارهای روانشناختی انجام گرفته است و این سنت دیرینه توسط پژوهشگران در حیطههای آسیبهای اجتماعی و آسیبهای روانی ادامه یافته است (کایلوت، بوکاکینی، واریلا، دیویس و روستو[9]، 2010).
استفاده از ابزارهای روانشناختی برای غربالگری روانشناختی در نیروهای پلیس و آتشنشانی که در سال 1967 در ایالات متحده آمریکا رسمیت پیدا نمود به کاربرد ابزارها و پرسشنامههای روانشناختی تأکید داشته و از آنها بهعنوان شیوه مناسب در غربالگری روانشناختی استفاده میشد. در استفاده از پرسشنامههای شخصیتی در راستای غربالگری روانشناختی نیروهای پلیس میتوان به پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا[10] اشاره نمود (بارتول[11]، 1996).
کاربرد پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا در زمینه رفتار و قضاوتهای جنایی بهعنوان اقدامی مؤثر شناخته میشود. این ابزار در سنجش گرایشهای پرخاشگری، اختلالات شخصیت و گرایش به سوء استفاده از مواد کاربردهای فراوانی را به نمایش گذاشته است و هر چند که برای اولین مرتبه در غربالگری نیروهای پلیس به کار برده میشد ولی امروزه بهعنوان ابزاری معتبر در توصیف و تبیین رفتارهای جنایی به کار برده میشود (وارلا، بوکاسینی، اسکوگین، استومپ و کاپاتو[12]، 2004) و حتی مقیاس دروغسنجی در ابزار فوق از مهمترین ملاکهای گزینش نیروهای پلیس محسوب میشود (ویس، داویس، روستو، کیسمن[13]، 2003).
اولین کاربرد رسمی ابزارهای سنجش شخصیت به استخدام نیروهای نظامی در ارتش ایالات متحده آمریکا معطوف است. رابرت ثراندیک در سال 1917 برای اولین مرتبه از پرسشنامههای شخصیتی در تشخیص آسیبشناسی روانی نیروهای نظامی استفاده نمود. سیاهه اطلاعات شخصی وودورث که با بیش از 120 سؤال به اندازه گیری 5 عامل شخصیت معطوف بود، بهعنوان اولین ابزار سنجش شخصیت در حیطههای آسیبشناسی روانی شناخته میشود. رواننژندی بهعنوان یکی از 5 عامل یا صفتهای شخصیتی محسوب میگردید که روایی پیشبین مطلوبی را با رواننژندی جنگ نشان میداد (پاشاشریفی، 1381).
سیاهه اطلاعات شخصی وودورث در بیمارستان مینهسوتا توسط مککینلی و هتهوی مورد بازنگری قرار گرفته و توانستند تا نسخه اصلی پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا را تدوین کنند. در سال 1989 نسخه دوم این ابزار با کاربردهای مشاورهای در زمینه گرایش به مواد منتشر شد و در سال 2003 مقیاسهای بالینی آن مورد بازسازی قرار گرفت. فُرم بازسازی شده مجدد پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینهسوتا که در سال 2008 منتشر شده است، در زمینه تشخیص آسیبشناسی روانی و گرایش به مواد مخدر از روایی تشخیصی برخوردار است (کامکاری و شُکرزاده، 1392).
مارتین سلیگمن[14]، بهعنوان یکی از پیشروندگان نهضت روانشناسی مثبت نگر، اعتقاد دارد که سنجش روانشناختی در فرایند مشاوره و رواندرمانی، تنها با کاهش و خدمات عوارض روانشناختی[15] همراه نیست، بلکه در مواقع خاص، میتوان با شناسایی نقاط قوت و ضعف شخصیت انسان، رهنمودهای کاربردی را در مسیر رشد برای کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت شخصیت ارائه کند. در این مواقع، هدف مشاوره[16] و رواندرمانی[17]، کاهش اختلالات روانشناختی نیست بلکه رشد شخصیت و کمال انسان مدنظر قرار دارد (شاکرمی، 1386).
ابهامات گوناگونی در زمینه سنجش روانشناسی و به خصوص شخصیت وجود دارد که بهراحتی نمیتوان به بررسی دقیق شخص
سایت های دیگر :
فرم در حال بارگذاری ...