وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه رابطه جهت گیری مذهبی و ابعاد شخصیت با سلامت روان در بین معلمان زن مقطع ابتدایی

ه شدند که کل زندگی انسان وابسته به ایمان اوست. به این معنا که هر چه فرد دارای دین داری درونی باشد، سلامت روان بیشتری دارد، اما هر چه دین را در جهت رفاه و برآورده کردن نیازهای اجتماعی به کار ببرد و به اصل آن توجه نداشته باشد از سلامت روان پایینی برخوردار است (آلپورت و راس، 1967).
همچنین می توان گفت انسجام و یکپارچگی شخصیت، نسبت مستقیم با سلامت روانی فرد دارد، یعنی هر چه انسجام شخصیت بیشتر، سلامت روانی فرد بالاتر خواهد بود.(آذربایجانی، 1390).
در دنیای متحول امروز، تمام کشورها به مربیان و معلمان کارآمد و با انگیزه نیاز دارند تا با سلامت روان و انگیزه بالا، بیشترین کارایی را در نظام آموزشی داشته باشند و بدیهی است که به خطر افتادن سلامت و بهداشت روان آنان باعث ایجاد نارضایتی از شغل خویش و حتی زندگی خویش و بالطبع عملکرد ضعیفشان در محیط کار می گردد. نتایج تحقیقات حاکی از شیوع بالای اختلالات روانی در ایران و جهان است. به طوری که تعداد بسیاری از افراد شاغل در مشاغل گوناگون از اختلالات روحی و روانی رنج می برند که این امر بر کارایی و اثر بخشی آنان بیشترین تأثیر را می گذارد. تدریس و معلمی نیز به دلیل اهمیت و انتظارات زیادی که از معلمان می رود اساساً کار پر تنش و پر فشاری است. فونتانا[4] و آبوسیری[5] با بهره گرفتن از یک نمونه از معلمان ابتدایی و متوسطه انگلستان نشان دادند که بیش از 72% معلمان به طور خفیف و 23% به طور جدی فشارهای روانی ناشی از کار را تجربه می کنند. (فونتانا و آبوسیری، 1993، ترجمه فروغان، 1382 به نقل از فیاض و همکاران، 1393).
بر این اساس می توان به اهمیت بهداشت روان معلمان پی برد. چرا که معلمانی که از سلامت روان برخوردار باشند می توانند اثر بخشی بیشتری داشته و نقش مهمتری در تربیت دانش آموزان به ویژه در مقطع حساس ابتدایی ایفا نمایند. زیرا دانش آموزان بیشترین تأثیر را از معلمان خود می گیرند.

بیان مسئله

امروزه سلامت روان به عنوان یکی از ابعاد مهم سلامت مورد توجه می باشد. زیرا فشارهای روانی ناشی از زندگی مدرن و تغییرات سریع اجتماعی که تحت تاثیر رشد سریع زندگی صنعتی شکل می گیرد ، تاثیرات عمده ای بر سلامت روان[6]  انسان دارد.
سلامت روان یکی از مهمترین مولفه های یک زندگی سالم است که عوامل بیشماری در شکل بندی صحیح یا ناصواب آن دخیل هستند ( ,[7]WHO2007).
در گستره ی بهداشت روانی ، انسان سالم ، در جستجوی معنای زندگی ، سعادت  ، کامروایی و شادکامی است. (فرانکل[8] ، 1976). مسئله ی سلامت روان معلمان با توجه به ارتباط نزدیک آنها با دانش اموزان و نفوذی که بر آنها دارند ، اهمیت بیشتری نسبت به سایر طبقات اجتماعی پیدا می کند. (کاوه و همکاران ، 1381)
معلمان دوره ابتدائی که روزهای بیشتری از هفته را نسبت به دوره های بالاتر در مدرسه با بچه ها سرو کار دارند ، با فشار کاری بیشتری روبه رو هستند. بنابراین تشخیص به موقع اختلال روانی در بین معلمان مهمترین مسئله می باشد. در صورتی که سیستم غربالگری جامعی در سطح کشور باشد ، به راحتی می توان این اختلال را برطرف کرد. (اتکینسون[9] و هور نبی[10] ،1994،ترجمه رهنما و فریدی ، 1384

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه رابطه تعارض زناشویی با نگرش دختران به ازدواج

 
خانواده به عنوان نخستین محیط اجتماعی که کودک در آن قدم می گذارد، نقش اساسی در پدیدآیی ویزگی های فردی و اجتماعی وی دارد. در این میان نقش پدر و مادر در شکل گیری این خصوصیات غیر قابل انکار است. تنها یک سوم ازدواج‌ها 16 سال پس از شکل‌گیری، هنوز دست نخورده و رضایتمندانه ادامه دارند. درباره اینکه چرا با گذشت زمان تغییراتی در رابطه زناشویی رخ می‌دهد، برخی نظریه‌پردازان به تحولات ارتباطی زوجین اشاره می‌کنند و برخی آن را به رگه‌های شخصیتی و مهارتهای ارتباطی نسبت می‌دهند که فرد با خود وارد رابطه جدید می‌کند. از آنجایی که طلاق والدین خطر طلاق را در فرزندان افزایش می‌دهد (گرچه تمام طلاق‌ها به دنبال یک رابطه تعارض‌آمیز طولانی بین زوجین پیش نمی‌آیند و بسیاری از ازدواج‌های دست نخورده نیز دچار تعارضات مزمن هستند) و احتمال انتقال بین نسلی آن مطرح میشود، باید احتمال مشابه را برای اختلافات زناشویی نیز آزمود(پسندیده، 1392). مطالعاتی که تاکنون انجام شده بیشتر به صورت مقطعی و بنابر نظر افراد در مورد ازدواج خود و والدینشان صورت گرفته است. اشخاصی که از نارضایتی والدین خود در ازدواج می‌گویند از ازدواج خود نیز مشکلات بیشتری را به خاطر می‌آورند، گرچه این امر می‌تواند به دلیل تاثیر عواطف منفی انسان‌ها در یادآوری ایشان از خاطرات گذشته (تخمین فراتر از واقعیت) باشد(رضایی و همکاران، 1393). دسته دوم از مطالعات پیشنهاد می‌کند که بالغینی که در کودکی در معرض مشاهده خشونت میان والدین خود بوده‌اند، اکنون در روابط صمیمانه خود بیش از دیگران قربانی میشوند و یا پرخاشگری فیزیکی نشان می‌دهند. از آنجا که خشونت نمادی از مشکلات زناشویی است در عین حال می‌تواند تاییدی بر انتقال بین نسلی آن باشد(احمد وند و همکاران، 1393). مطالعات دیگر تاثیر طلاق والدین را بر کیفیت روابط زناشویی فرزندان سنجیده‌اند، در برخی از این مطالعات فرزندان طلاق ازدواج خود را ناشادتر، پرمشکل‌تر و جدایی را محتمل‌تر ارزیابی کرده‌اند، گرچه در مطالعات دیگر این رابطه تایید نشده است. این عدم ثبات در نتایج بدست آمده ممکن است ناشی از این واقعیت باشد که طلاق همیشه متعاقب اختلافات شدید صورت نمی‌گردد و بسیاری از ازدواج‌های پرتعارض نیز سالها ادامه پیدا می کنند. بنابراین طلاق نمی‌تواند نشانگر کاملی از کیفیت ازدواج والدین باشد(گاتمن، 199؛ به نقل از صالحی، 1393). تعارض بین والدین با تعداد زیادی از مشکلات رفتاری کودکان و الگوی مشکل‌زای بین فردی در آینده آنان همراه بوده است که این موارد با کیفیت ازدواج نیز رابطه منفی پیدا می‌کنند. چگونگی رفتار بین فردی والدین، وجود یا عدم وجود رفتار بین فردی گرم و حمایتگر فرزندان آنان را در ارتباطات عاشقانه پیش‌بینی می‌کند. به نظر می‌رسد تاثیر این رفتار جدا از نوع رابطه والد- فرزند می‌باشد(خانجانی و همکاران، 1392).
از طرفی مخالفت و تعارض، در هر رابطه ای از جمله رابطه زناشویی امری اجتناب ناپذیراست و علرغم تلاش والدین برای حفظ فرزندانشان از تعارض، کودکان بطور روزمره با تعارض والدین والدین مواجه می شوند(دیویس و کامینگ، 1994؛ گریچ و فینچام، 1990). تحقیقات نشان داده است که سبک های حل تعارض والدین در سازگاری نوجوانان نقش مهمی را دارد( برانجی، و دورن، وندر والک و میوز،2009). یزدان پناه و همکاران در بررسی های خود نشان دادند که تعارضات والدین تاثیر مستقیمی بر نوجوانان دارد(1391). از طرف دیگر یکی از رویداد های مهم زندگی هر فردی ازدواج است. اساس انتخاب همسر آینده کاملا به نگرش های افراد وابسته است. در ازدواج های که رابطه زن وشوهر با یکدیگر تعارض آمیز است، ارتباط والد- فرزندی مناسبی نیز وجود نخواهد داشت. از این رو فرزندانی که در این خانواده ها بزرگ می شوند دارای نگرش های متفاوتی نسبت به ازدواج و زندگی مشترک می باشند که ممکن است مانع از داشتن یک زندگی موفق و آرام در آینده شود(باوم، 2003). نابسامانی خانوادگی در یک نسل ممکن است نابسامانی در نسل های بعدی را نیز رقم بزند. طبق رویکردهای مختلف نگرش های والدین به فرزندان منتقل می شود. طبق رویکردهای روان درم

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه رابطه بین مهارت‎های ارتباطی، هوش هیجانی و هوش معنوی در دانشجویان

بران، 2004).
درهرحال هوش هیجانی را می‌توان به‌کارگیری قابلیت‌های هیجانی خود و دیگران، در رفتار فردی و گروهی برای کسب حداکثر نتایج تعریف کرد. ازنظر ویزینگر هوش هیجانی استفاده هوشمندانه از عواطف است. به این صورت که شما آگاهانه از عواطف خود استفاده می‌کنید و رفتار و تفکرات خود را در جهت اهداف خود هدایت می‌کنید تا به نتایج جالب‌توجهی دست‌یابید (ویسنگر[11]، 1998).
ازنظر سالووی و مایر اصطلاح هوش هیجانی به‌عنوان شکلی از هوش اجتماعی شامل توانایی در کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران و توانایی تمایز قائل شدن بین آن‌ها و استفاده از این اطلاعات به‌عنوان راهنمایی برای فکر و عمل فرد به کارمی‌رود (چرنیس[12]، 2000).
یکی دیگر از ابعاد هوش تحت عنوان «هوش معنوی» جزو عرصه‌هایی است که پژوهش‌های چندان منسجم و نظام‌مندی در جهت شناخت و تبیین ویژگی‌های آن و همچنین اثرات آن صورت نپذیرفته است. هوش معنوی عبارت است از مجموعه‌ای از ظرفیت‌های ذهنی انطباقی که بر جنبه‌های غیرمادی و متعالی  و امنیت استوار می‌شوند. به‌ویژه آن‌هایی که در ارتباط با ماهیت هستی فرد، تعالی و حالت‌های اوج گرفته  هوشیاری باشند. در عمل این فرایندها با توجه به توانایی‌شان در تسهیل شیوه‌های منحصربه‌فرد حل مسئله، استدلال انتزاعی، کنار آمدن با مشکلات زندگی و انطباقی تقسیم‌بندی می‌شود (کینگ[13]، 2007).
داشتن هوش معنوی در زندگی می‌تواند باعث رشد و شکوفایی انسان شود افرادی که هوش معنوی بالایی دارند، ظرفیت تعالی داشته و تمایل بالایی نسبت به هشیاری دارند. آنان این ظرفیت رادارند که بخشی از فعالیت‌های روزانه خود را به اعمال روحانی و معنوی اختصاص بدهند و فضایلی مانند بخشش، سپاسگزاری، فروتنی، دلسوزی و خرد از خود نشان می‌دهند (ایمونز[14]،2000).
هوش معنوی ذهن را روشن و روان انسان را با بستر زیربنایی وجود مرتبط می‌سازد، به فرد کمک می‌کند تا واقعیت را از خیال (خطای  حسی) تشخیص دهد. این مفهوم در فرهنگ‎های مختلف به‌عنوان عشق، خردمندی و خدمت مطرح است (وگان[15]، 2004).
اسمیت (2003) در مطالعه‌ای نشان داد که هوش معنوی لازمه سازگاری بهتر با محیط است و افرادی که از هوش معنوی بالاتری برخوردارند تحمل آنان در مقابل فشارهای زندگی بیشتر  بوده و توانایی بالاتری را در جهت سازگاری با محیط از خود بروز می‌دهند. معنویت موجب می‌شود که انسان با ملایمت و عطوفت بیشتری به مشکلات نگاه کند و سختی‌های زندگی را بهتر تحمل کند و به زندگی خود پویایی و حرکت بدهد (الکینز و کاوندیش[16]،2004) و همچنین معنویت باعث افزایش قدرت انعطاف‌پذیری و خودآگاهی و سازگاری فرد با محیط می‌شود درنتیجه کمبود معنویت در زندگی، می‌تواند انسان را دچار سردرگمی، پوچی و انعطاف‌ناپذیری کندو مانع از این می‌شود که فرد در زندگی بتواند به‌درستی تصمیم‌گیری کند و با مشکلات خود به‌درستی کنار بیاید (مک شری و همکاران[17]، 2002).
شواهد پژوهش‌های به‌طورکلی از ارتباط مثبت و معنادار هوش هیجانی با شاخص‌های مختلف سازش یافتگی اجتماعی، نظیر رفتار مناسب اجتماعی، همدلی افراد با یکدیگر و گشودگی در برابر احساس‌ها (سیاروچی، چان و کاپوتی[18]، 2000؛ مه یر[19]، کاروسو و سالووی 1999)، عدم تعامل منفی با دوستان (براکت، مه یر و وارنر 2004). برقراری ارتباط مثبت با دیگران و رضایت از این ارتباط (لوپز، سالووی و استراس، 2003)، گرم بودن و احساس همدردی با دیگران (کنستانتین و گینور، 2001). پذیرش دیدگاه همدلانه و توانایی خود نظارت گری در موقعیت‌های اجتماعی (شات[20] و دیگران 2001) خبر می‌دهد. هوش هیجانی می‌تواند چارچوب مناسبی برای بررسی سازش یافتگی اجتماعی و عاطفی افراد در مهارت‎های ارتباطی آن‌ها محسوب شود، (سالووی، مه یر و کارسو، 2002) و در ایجاد روابط بین فردی و کیفیت آن نقش داشته باشد، (گلمن، 1995، سارنی، 1999؛ لوپز، براکت، نزلت، شوتز، سلین و سالووی 2004).
در این رابطه می‌توان گفت مهارت‎های ارتباطی بخشی از مهارت‎های زندگی هستند (پورشریفی، بهرامی و طایفه، 1385). بخش عمده‌ای  از مهارت‎های اجتماعی را روابط بین افراد و به بیان دقیق‌تر مهارت‎های ارتباطی افراد تشکیل می‌دهند. درواقع اجتماعی شدن هر فرد دستاوردهای مهارت‎های ارتباطی است که قبلاً آموخته است (چاری، 1385)؛ و توفیق در اکثر حوزه‌های زندگی از طریق توانایی ایجاد ارتباط قابل پیش‌بینی است. در متون پژوهشی مفهوم مهارت‎های ارتباطی به‌صورت‌های گوناگون تعریف‌شده است، ماتسون (1990) معتقد است که مهارت‎های ارتباطی رفتارهایی است که تحول آن‌ها می‌تواند بر روابط بین افراد از یک‌سو و بهداشت روانی آن‌ها و نیز عملکرد مفید و مؤثر در اجتماع از سوی دیگر مؤثر باشد. اشنایدر، رابین و لدینگهام نیز مهارت‎های ارتباطی را به‌عنوان وسیله ارتباط بین فرد و محیط، تعریف می‌کنند و معتقدند این وسیله برای شروع و ادامه یک ارتباط سازنده و سالم باهمسالان، به‌عنوان بخش مهمی از بهداشت روانی، مورداستفاده واقع می‌شود.
زیمباردو مهارت‎های اجتماعی و ارتباطی را برای ایجاد سازمان‌دهی و حفظ یک رابطه انسانی لازم می‌دانند. (چاری، 1385). این مهارت‌ها مشتمل بر مهارت‎های فرعی یا خرده مهارت‎های مربوط به «مهارت‎های کلامی[21]»، «مهارت‎های شنودی[22]» و «مهارت‎های بازخوردی[23]» است که اساس مهارت‎های ارتباطی را تشکیل می‌دهد (چاری و فداکار، 1384). این مهارت‌ها از چنان اهمیتی برخوردارند که نارسایی آن‌ها می‌تواند بااحساس تنهایی اضطراب اجتماعی، افسردگی، حرمت خود پایین و عدم موفقیت‌های شغلی و تحصیلی همراه باشد (یوسفی،1385).
بنابراین مسئله اساسی پژوهش حاضر این است که آیا بین مهارت‌های ارتباطی، هوش هیجانی و هوش معنوی رابطه وجود دارد؟

1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش

آنچه ضرورت انجام پژوهش حاضر را برای پژوهشگر تبیین می‌کند این است که با توجه به اینکه دانشجویان هر جامعه دسترنج معنوی و انسانی آن جامعه بوده و از سرنوشت سازان فردای کشور خویش‌اند با پیشرفت صنعت و فن‌آوری جدید و مشکلات مربوط به آن اختلالات و بیماری‌های روانی همانند مشکلات جسمانی و روانی، افزایش چشمگیری یافته و ازآنجاکه سلامت قشر دانشجو اهمیت فراوانی دارد، لازم است که مسائل عاطفی و روانی این قشر عظیم جدی تلقی شود و مورد رسیدگی قرار گیرد. اهمیت معنویت برای زندگی انسان‎ها خاصه برای دانشجویان با توجه به اینکه آن‌ها به دنبال هدف، معنا و هویت در زندگی خود هستند و ازآنجاکه در این دوره قدرت تصمیم‌گیری، آرامش درونی، خودآگاهی، سازگاری اجتماعی و اخلاقی برای آن‌ها دارای اهمیت است، این مسئله باعث شده که تقویت مهارت‌های ارتباطی، هوش هیجانی و هوش معنوی برای دانشجویان اهمیتی دوچندان داشته باشد، زیرا که با تقویت معنویت دانشجویان می‌توانند معنای زندگی خود را به‌درستی درک کرده و زندگی هدفمندی را داشته باشند و به‌منظور برقراری ارتباط با جامعه و اهمیت کنترل عواطف و هیجانات بررسی ارتباط این سه مؤلفه ضرورت و اهمیت پژوهش در این زمینه بیش‌ازپیش برای پژوهشگر آشکار می‌گردد.
و آنچه ضرورت کاربردی انجام پژوهش حاضر را تبیین می کند این است که تاکنون پژوهشی با این عنوان صورت نپذیرفته است ازاین‌رو پژوهش حاضر برای پر کردن خلاء پژوهشی در این حیطه انجام شده است.

تعداد صفحه :122
قیمت :37500 تومان

 

بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد

 

و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.

 

پشتیبانی سایت  SERDEREHI@GMAIL.COM


 



This entry was posted in روانشناسی by

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه رابطه بین ساز و کارهای دفاعی و سبک‎های مقابله با رضایتمندی زناشویی


پژوهشگران بر‎این نکته تاکید کرده‎اند که باید بین مکانیزم‎های دفاعی و راهبردهای مقابله‎ای تمایز قائل شد. راهبردهای مقابله‎ای نیازمند آگاهی کامل و تصمیم گیری برای مدیریت و حل موقعیت مشکل آفرین هستند؛ در حالی که مکانیزم‎های دفاعی ناهشیارانه روی می‎دهند و فقط می‎توانند با حالت هیجانی درونی تداخل کنند و تحریفی از واقعیت به وجود آورند. علاوه بر‎این، راهبردهای مقابله‎ای وابسته به موقعیت، در حالی که مکانیزم‎های دفاعی انعکاس دهنده خصوصیات نسبتا پایدار افرادند (زوکالی، موسکاتلو، برنو، باریلا، کامپولو و سانتورو، 2006؛ به نقل از جواهری و همکاران، 1390). شناخت و دسترسی به سازوکارهای دفاعی و راهبردهای مقابله‎ای افراد به عنوان سازه‎هایی بسیار تاثیر گذار در شخصیت، افکار و رفتار افراد دارای اهمیت می‎باشد. در پژوهش حاضر به بررسی دو سازه روانشناختی سازوکارهای دفاعی و راهبردهای مقابله‎ای خواهیم پرداخت. آنچه در‎این پژوهش مدنظر می‎باشد شناخت؛ نقش، تاثیرگذاری و اهمیت‎این سازه‎ها و تاثیرات آنان در رضایت مندی زناشویی است.

1-1 بیان مسأله

ازدواج با بحران‎های دائمی‎سر و کار دارد. بطوریکه معضل اختلالات زناشویی بیشتر از هر طبقه تشخیص روانپزشکی دیگر دلیل مراجعه مراجعان به مراکز مشاوره است. زن و مرد به دلایل متعدد لاجرم می‎بایست مسائل و مشکلات بسیاری را در‎ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با‎یکدیگر تجربه کنند. آمار بالای طلاق در‎ایران و در جهان نشانه بارز مشکلات زناشویی است. در بررسی مشکلات زناشویی دیدگاه های مختلف و پژوهش‎های متعددی ارائه شده است. در‎اینجا‎یک دسته بندی کلی از آسیب‎های ازدواج ارائه می‎گردد:

  • آسیبهای درون فردی 2) آسیبهای بین فردی 3) آسیب‎های فرافردی

آسیب‎های درون فردی، منبعث از ویژگی‎های شخصیتی، مشکلات روحی-روانی و ساختار جسمانی-و برخی عادات ناپسند فرد است. آسیب‎های بین فردی، مشکلاتی است که در‎یک موقعیت تعاملی و در روابط بین زوجین‎ایجاد می‎شود. برخی ازاین عوامل از باورها، دیدگاه ها و برخی ویژگی‎های شخصیتی هر‎یک از زوجین نشأت می‎گیرد که به خودی خود مشکل ساز نیست بلکه در تفاوت با ویژگی‎های همسر نمایان می‎شوند. آسیب‎های فرافردی:به مشکلاتی اشاره دارد که از عوامل محیطی و خارج از رابطه زوجین نشأت می‎گیرند ولی بر رابطه زناشویی تأثیر منفی مستقیم‎یا غیر مستقیم دارد. ماحصل کلام‎اینکه نباید به ازدواج فقط به عنوان‎یک قرارداد قانونی و شرعی که به دنبال آن وظایفی برای زن و مرد‎ایجاد می‎شوند نگاه کرد. بلکه باید به ازدواج به عنوان سکوی پرواز بسوی کمال و رهایی از منیت‎ها و معنا‎یافتن تبلور عشق و دوستی نگریست. در‎این صورت حفظ‎این گوهر ارزشمند اهمیت دارد از‎این رو باید در راه شناخت عوامل آسیب زا برای زندگی زناشویی گام برداشت تا بتوان به موقع از وخیم تر و پیچیده تر شدن مشکلات خانوادگی و زناشویی پیشگیری نمود (رحمت اللهی و همکاران، 1385). با توجه به مطالب بیان شده سازه‎های روانشناختی در پیدایش نارضایتی زناشویی نقش بسزایی دارند.‎یکی از سازه‎هایی که در پژوهش حاضر به آن پرداخته خواهدشد، سازوکارهای دفاعی است. سازوکاردفاعی‎یک کنش روانشناختی می‎باشد که میان آرزوها، نیازها، عواطف و تکانه‎های فرد از‎یک سو و بازداری‎های درونی شده و واقعیت‎های بیرونی از سوی دیگر میانجی می‎شود. فرض اصلی نظریه روان تحلیلی از آغاز متمرکز بر ماهیت خود فریبی فراگیر انسان بوده است. از نقطه نظر روان پویشی، هرعمل شناختی به خودی خود شکلی از نظم دهی عاطفی است. بر‎این اساس دفاع، تقلای ناهشیار انگیخته شده‎ای تعریف می‎شود که هیجان دردناک را به حداقل و هیجان لذت بخش را به حداکثر می‎رساند. در حقیقت، از وجود انسان دفاع می‎کنند و تعادل او را برقرار می‎نمایند. شخصی که‎این مکانیسم‎ها را نداشته باشد، در مقابل فشارها و محرومیت‎های زندگی کاملا بی دفاع است و قادر به استقامت در مقابل مسائل عاطفی و اجتماعی نیست) محمدپوریز

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه رابطه بین خودتوصیف گری بدنی و مهارت های ارتباطی با رضایت زناشویی معلمان زن متاهل

ارت ها، خصوصیات و توانایی ها یی که  فرد از خود دارد(پاپ و مک هال[4] ، 1988). کش و استرچان[5] (2002) تصور از بدن را به احساسات شخصی در رابطه با بدن و ظاهر فیزیکی مربوط می دانند. بحث در رابطه با تصور از بدن بیشتر به سمت بررسی نارضایتی از بدن پیش رفته است ( هوانگ، نورمن، زابینسکی، کالفاز  و پاتریک ، 2007).  برخی از مطالعات نشان داده اند که احساسات منفی درباره بدن با عاطفه منفی، عزت نفس پایین و آسیب پذیری به افسردگی مرتبط می باشند. پژوهشگران در مطالعه ای به این نتیجه رسیدند که تصور ناراضی کننده درباره بدن با رضایت پایین از روابط رومانتیک و سازش کلی روان شناختی مرتبط است و این عوامل باعث کاهش رضایت از زندگی می شود(ادمان وهمکاران ، 2005). تصویر بدنی در برگیرنده اطلاعات، احساسات و ادراکات آگاهانه و غیر آگاهانه شخص در مورد بدن می باشد. این تصویر از زمان تولد شکل گرفته و همزمان با رشد فرد کامل شده و در طی مراحل زندگی فرد تغییر می کند. تغییر تصویر ذهنی بدن در پی تغییرات قابل مشاهده در بدن می تواند تاثیر زیادی روی شخصیت و رفتار فرد داشته باشد. این تصویر ذهنی عامل اساسی در تعیین چگونگی تعامل فرد با دیگران محسوب می شود. تصویر منفی از بدن می تواند منجر به احساسات منفی درباره شکل بدن شود و به عنوان یک عامل خطر و نگهدارنده در آسیب شناسی روانی ذکر شده است(ادمان و همکاران، 2005). با توجه به موارد گفته شده  این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال هست که آیا بین خود توصیف گری بدنی و مهارت های ارتباطی با رضایت زناشویی معلمان زن متاهل رابطه وجود دارد؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

   رابطه زناشویی یکی از صمیمی ترین و خصوصی ترین انواع ارتباط انسانی و از نیازهای فطری بشر است. داشتن رابطه با همسر، می تواند سرچشمه احساس آرامش، حمایت و لذت برای هر کس باشد و این در حالی است که همین رابطه گاهی می تواند به منشا اضطراب، احساس ناکامی و نارضایتی تبدیل شود. زمانی که دو نفر با سلایق و نیازهای مختلف در کنار هم قرار می گیرند، دوام و کیفیت زندگی به دانش، مهارت و هنر هر یک از آنها در تحکیم این ارتباط بستگی دارد( دیو ، 2008). یکی از جوانب بسیار مهم یک نظام زناشوئی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند (تانی گوچی  و همکاران ، 2006). اما آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشوئی است، نشانگر آن است که رضایت زناشوئی به آسانی قابل دستیابی نیست (رزن گراندن  و همکاران[6] ،2004)؛ چه از یکسو در همان هفته ها و ماه های اول ازدواج ، عدم توافق های جدی ایجاد می گردد که چنانچه حل نگردند، می توانند رضایت و ثبات این رابطه را تهدید کنند (تالمن  و هسیا، 2004).  همچنین مشکلات زناشویی با کاهش بهره وری شغلی، بروز مشکلات جسمانی و روانی و ضعف عملکرد سیستم ایمنی  ارتباط دارد(گلاسر[7] ،2000).  یکی از مهم ترین عوامل مشکل ساز در زمینه رضایت زناشویی، ارتباط می باشد. ارتباط فرآیند اصلی در روابط زناشویی است و عبارتند از فرآیندی که زن و شوهر به صورت کلامی و غیرکلامی درقالب گوش دادن، مکث، حالت چهره با یکدیگر به تبادل احساسات و افکار می پردازند(شیرالی نیا و همکاران، 1387) موضوع ارتباطات در روابط زناشویی به قدری مهم است که بیش از 90% زوجین آشفته ناتوانی در برقراری ارتباط را به عنوان یک مسئله مهم در روابط خود مطرح کرده اند(خسروی، 1386).
اصطلاح تصویر بدنی اولین بار به وسیله شلدر (1920) به عنوان تصویر ذهنی، از بدن و جسمان و نحوه ی ظهور آن در نظر خودمان تعریف شد. این تعریف دارای دو بعد ادراکی و نگرشی است(گلسون و فریک، 2006). یکی از شایع ترین مشکلات روانشناختی زنان، وجود نقص در تصویر بدن است. ظاهر فیزیکی قسمت مهمی از تصویر بدنی است، زیرا اولین منبع اطلاعاتی است که دیگران برای تعاملات اجتماعی با فرد، از آن استفاده می کنند  بنابراین، این عامل نقش اساسی در تعیین باورها و رفتارها درباره بدن فرد، بازی می کند. اثرات روانشناختی تصویر بدنی شامل عوامل ادراکی، تحولی و فرهنگی_اجتماعی است(ر

ادامه مطلب

سایت های دیگر :