وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پایان نامه پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار

را در زندگی کسب کردند، از طرحواره های ناسازگار بیشتری نیز استفاده کردند.
در کل وجود طرحواره های ناکارآمد موجب تشدید معیارهای آرمانی انعطاف ناپذیر و تقویت غیر واقع بینانه ی فرد را همواره در معرض ناکامی و نارضایتی قرار می دهد. از دیگر متغیر های در حوزه ی افسردگی سبک های دلبستگی[13] است، نقش های سبک های دلبستگی در ایجاد بسیاری از اختلات روشن شده است.
سبک های دلبستگی روش های مواجهه فرد با موقعیت های استرس زا را متاثر می سازد. افراد ایمن ضمن تصدیق موقعیت به سادگی از دیگران کمک می گیرند، دنیز[14] بیان می کند، واکنش افراد در شرایط مختلف متاثر از الگوهای درون کاری ناشی از سبک های دلبستگی می باشند و سبک های دلبستگی با اثر بر افکار، احساسات و رفتار افراد در چگونگی تصمیم گیری در موقعیت مختلف نقش دارند.
رابرتز[15]، گاتلیب[16] و کسل[17](1996) در توجیه رابط سبک های دلبستگی و سلامت روان بیان می کنند که پیامد روان شناختی سبک های دلبستگی ناایمن در شرایط تنش زا ، اضطراب و افسردگی است و پیامد روان شناختی سبک دلبستگی ایمن در چنین شرایطی آرامش روانی است . دلبستگی نقش مهمی را در پیوندهای بزرگسالان (روابط زناشویی) باز می کند.
هازن و شیور[18](1988-1987) استدلال کرده انده که روابط زناشویی را می توان بعنوان یک فرایند دلبستگی مفهوم سازی کرد، مطابق با این دیدگاه، روابط ایجاد شده بین همسران، همان رابطه ی دلبستگی با همان خصوصیت که بالبی 1979 تشریح کرده است، می باشد. یعنی این روابط ، پیوندهای مداومی هستند که با پویایی های هیجانی پیچیده مشخص می شوند.
هازن و شیور در سال( 1987)، تئوری دلبستگی[19] را به عنوان پایه ساختاردرک عشق بزرگسالی بکار بردند. آن ها رابطه دو نفره را بعنوان فرایند دلبستگی تعریف کرده اند، که از همان تفاوت های فردی در دلبستگی نوزاد و والد پیروی می کند.
در همین رابطه بیفولکو و همکاران(2002) نشان دادند که وجود سبک دلبستگی ناایمن با افسردگی ارتباط دارد. همچنین نشان دادند که سبک های ناایمن با عوامل آسیب پذیری افسردگی از جمله روابط صمیمی و اطمینان بخش و عزت نفس در چارچوب یک مدل از افسردگی ارتباط متقابل دارند.
فیگوردو و همکاران(2006) نیز نشان دادند که علائم افسردگی پس از زایمان با سبک دلبستگی ناایمن ارتباط دارد.
در کل چنانچه مادران پس از زایمان خود دچار افسردگی شوند جدایی روانی یا فیزیکی زیادی را با نوزادان خود متحمل می شوند. بالبی (1969) معتقد است این گره های هیجانی متقابل که منجر به نزدیکی مادر و کودک می گردد، نخستین تجربیات دلبستگی محسوب می شود.
با توجه به ویژگی های مطرح شده در خصوص عوامل تاثیر گذار بر افسردگی به خصوص افسردگی پس از زایمان به نظر می رسد، مادران در ابتلا به افسردگی پس از زایمان در دو حوزه سبک های دلبستگی و طرحواره­های ناسازگار نقش اساسی دارند، بنابراین هدف از این پژوهش بررسی پیش بینی افسردگی پس از زایمان براساس سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار است تا مشخص شود هر کدام از این عوامل به چه میزان در پیش بینی افسردگی مادران پس از زایمان نقش دارند.
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهمیت هر تحقیقی از دو جنبه نظری و کاربردی می تواند مورد توجه قرارگیرد. از نظر شناسایی عوامل اثر گذار بر موفقیت در پیشگیری از افسردگی پس از زایمان می تواند به طرح و توسعه ی مدل های نظری کمک نماید، با توجه به تاکید جامعه علمی بر ایجاد دانش بومی این تحقیق می تواند نقش دو متغیر مهم در تامین سازگاری روانی را تبین نماید.
از نظر کاربردی نیز با در دست داشتن تئوری های بومی در زمینه افسردگی پس از زایمان زنان می توان شیوه های مشاوره ی کارامد تری را طرح ریزی نمود. همان گونه که در قسمت های قبل بیان شده است، اختلالات افسردگی علاوه بر هزینه ی مستقیم برای سیستم خدمات بهداشتی ، هزینه های غیرمستقیم بیشتری به دلیل ناتوانی در انجام کار ایجاد می کنند (تیشدر[20] و همکاران، 2004). افسردگی پس از زایمان می تواند با کاهش فعالیت ها در مادر و اختل

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی قبل و بعد از جراحی پلاستیک

سانی که بینیشان را جراحی می­کردند، علاوه بر اینکه تعدادشان محدود بود، بینیشان عیب شاخصی نیز داشت اما امروزه مجموعه ­ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث شده افراد زیادی فارغ از جنسیت و زشتی یا زیبایی، تنها به این امید که تغییر کنند دست به چنین کاری می­زنند. بسیاری از مراجعه کنندگان عمل زیبایی، راه خود را در زندگی گم کرده­اند و از زندگی ناراضی هستند بنابراین نخستین تغییری که به ذهنشان می­رسد این است که چهره شان را تغییر بدهند تا شاید در کار و زندگیشان تغییری ایجاد شود. بسیاری از آنان اگر توان مالیشان هم اجازه ندهد باز هم به طریقی که شده این کار را انجام می­ دهند. (مشیرزاده، 1390)
از طرف دیگر، بسیاری از متخصصان و پزشکان اعلام کرده­اند که هرگونه جراحی زیبایی دارای تبعاتی است که در بسیاری از موارد جبران ناپذیر نیز هست ضمن این که در کشورهای توسعه یافته که صاحبان این علم هستند، تعداد کمتری از افراد رغبت برای انجام چنین عمل­هایی دارند یا حداقل با وسواس بیشتری این کار را انجام می­ دهند (جونز و هییس1،2009 ).
یکی از عوامل انجام جراحی­های زیبایی نگرانی از تصویر بدنی می­باشد. جهان معاصر توأم با  پیشرفت­ها و رشد عقلانی که در بطن خود ایجاد کرده توجه خود را بر مسائل شخصیتی انسان متمرکزتر کرده است. مسائلی که شاید 100 سال پیش از این، موضوعاتی پیش پا افتاده و غیر مهم تلقی می­شده است. از جمله مسائل مورد بحث شخصیتی انسان که قبلاً کمتر به آن پرداخته شده است تصویر بدنی است. تصویر بدنی بیانگر نگرش فرد از خود همراه با احساسات و افکاری است که می ­تواند تغییر دهنده رفتار او در شرایط گوناگون و در جهان مثبت یا منفی باشد.
لذا در بررسی حاضر به دنبال پاسخ علمی به این پرسش بودیم که آیا عمل جراحی پلاستیک موجب بهبود مؤلفه­های بهزیستی روانشناختی و نگرانی تصویر بدنی شده است؟ آیا جراحی پلاستیک موجب افزایش بهزیستی روانشناختی می­شود؟ و آیا جراحی پلاستیک موجب کاهش نگرانی تصویر بدنی می­شود؟
1-3 ضرورت انجام تحقیق
امروزه جراحی های زیبایی به عنوان یکی از شایع ترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح است که میزان بهره­ گیری از آن رو به فزونی است. (هانگ2، 2004) هدف اصلی جراحی زیبایی بهبود ظاهر فردی است که دارای ظاهری نابهنجار باشد. زمانی که انسان­ها در می­یابند خصوصیات فیزیکی آنها مطابق با آن هنجارها نیست، ممکن است دچار رنجش شده و جراحی را به عنوان راه حل نهایی در نظر بگیرند. (هیلهورست، 2002) جراحی زیبایی اکنون تبدیل به یک عامل فریبنده و وسیله­ای برای تجمل گرایی افراد مختلف شده است و این امر سبب پایه­ریزی انتظارات غیر واقعی در افراد و مخدوش شدن حقایق در مورد ماهیت واقعی آن گردیده است.
ارزشیابی­های روانپزشکی بر روی کسانی که خواهان زیبایی بودند نخستین بار در دهه­های 1940 و 1950 گزارش شدند. این گزارش­ها بیش­تر بازتاب دهنده گرایش­های روانکاوی در روانپزشکی آمریکا بودند. پژوهش­هایی که به بررسی وضعیت روانشناختی بیش از جراحی زیبایی پرداخته­اند یا به مصاحبه بالینی بسنده کرده و یا از مقیاس­های روانشناختی برای ارزیابی آسیب شناسی روانی بهره برده­اند، آسیب شناسی روانی چشمگیری را در بیماران جراحی زیبایی گزارش نموده ­اند.
گرین و پریچارد1 (2003) در مطالعه خود بیان کردند که نارضایتی و نگرانی نسبت به بدن و اشتغال ذهنی به تغییر دادن آن در بین جوانان داوطلبی جراحی زیبایی بیشتر مشاهده می­شود. (گرین و پریچارد، 2003)
نتایج تحقیق حاضر می ­تواند در مراکز روان درمانی، متخصصین روان شناسی، دانشکده­ها و دانشگاه های روان شناسی و مراکز پژوهشی مورد استفاده و بهره­وری قرار گیرد. کاهش درگیری متخصصان جراحی پلاستیک با مراجع قانونی با ارجاع افراد دچار مشکلات روانشناختی به منظور درمان به روانشناس و آگاهی افراد از مشکل روانشناختی احتمالی خود و مراجعه به روانشناس و جلوگیری از درگیر شدن با افراد سودجو غیرمتخصص و خسارات جبران ناپذیر است. کاهش هزینه­هایی که صرف جراحی­های مکرر می­شود.
1-4 اهداف پژوهش
هدف اصلی پژوهش مقایسه­ دو مؤلفه­ی بهز

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی سبک های دلبستگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلالات افسردگی-اضطراب با کودکان عادی

ساختار و سازمان، رفت و آمد با اطرافیان، اتحاد، کنترل، سلامت روانی و کیفیت زندگی تحت تاثیر خود قرار می دهد  (الیری و همکاران[10]، 2001؛ به نقل از کیمیانی، 1387).
والدینی که به کودکان خود دلبستگی ایمن نشان می دهند، کودکانشان طرحواره هایی با معنای مهربانی و عاطفی دریافت می‌کنند. طرحواره هایی که شایستگی، محبوبیت و مراقب ایمن آنها را در قبال کودکان نشان می‌دهند (گنجی، 1383). شکل کلی دلبستگی در فرهنگهای مختلف را باید با احتیاط تعبیر کرد. البته به رغم تنوع فرهنگی، الگوی ایمنی رایجترین الگوی دلبستگی درکلیه جوامع است، که تا به امروز بررسی شده اند (سید محمدی، 1383).

1-4 اهداف مشخص تحقیق

بررسی نقش مادر در ایجاد اختلالات اضطرابی و افسردگی فرزندان
بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر با اختلالات اضطرابی و افسردگی فرزند
مقایسه سبک دلبستگی مادران دارای کودکان اختلالات اضطرابی و افسردگی با مادران کودکان بهنجار

1-5 سؤالات و فرضیه‏های تحقیق

سوالات تحقیق حاضر بدین قرارند؛
آیا سبک دلبستگی مادران کودکان دارای اختلالات اضطرابی و افسردگی با سبک دلبستگی مادران کودکان عادی تفاوت دارد؟
آیا سبک دلبستگی مادر قادر است پیش بین خوبی برای ابتلای فرزند به اختلالات اضطرابی و افسردگی را باشد؟
با توجه به سوالات فوق و اهداف بیان شده فرضیات تحقیق حاضر بدین قرار است؛
بین سبک دلبستگی مادران کودکان دارای اختلالات اضطرابی و افسردگی با سبک دلبستگی مادران کودکان عادی تفاوت وجود دارد.
سبک دلبستگی مادر، توانایی پیش بینی ابتلای فرزند به اختلالات اضطرابی و افسردگی را دارد.

1-6 تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 

1-6-1 تعاریف نظری

اختلال اضطراب کودکی: اضطراب یک حالت خلقی است که مشخصه آن، بروز هیجان منفی شدید و تنش‌های جسمانی است. که در آن، فرد با ترس ونگرانی، خطر یا حادثه ناگواری را پیش‌بینی می‌کند (بارلو،2002).
اختلال افسردگی کودکی: اختلال افسردگی کودکی، دورهای طولانی اندوه، یعنی ملال[11] هستند. آن‌ها از کارهایی که انجام می‌دهند، لذت کمی می‌برند و علاقه خود را تقریباً به همه فعالیت‌ها از دست می‌دهند- حالتی که دلمردگی

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی همه گیر شناسی پرخاشگری در بیماران دارای دیسفوریای جنسیتی ارجاع شده به اداره کل پزشکی قانونی

ت عنوان پرخاشگری خوانده می شود(رامیرز[10]،2003).
1-6-2- تعریف عملیاتی پرخاشگری :
در پژوهش حاضر میزان پرخاشگری نمره ای است که فرد از پرسشنامه پرخاشگری[11] اهواز به دست می آورد. این پرسشنامه دارای سه عامل می باشد و 30 ماده را در بر می گیرد. ماده 1 تا 14 این پرسشنامه را عامل اول تشکیل می دهد که مربوط به خشم و عصبیت می باشد؛ ماده های 15 تا 22 آن را عامل دوم که مربوط به تهاجم و توهین است، بالاخره عامل سوم این پرسشنامه ماده های 23 تا 30 آن را در بر دارد که مربوط به کینه توزی و لجاجت است، و کسانی که نمره بیشتر و بالاتر از میانگین 5/42 کسب می کنند، میزان پرخاشگری آنها به مراتب بیشتر است.
1-6-3- تعریف مفهومی دیسفوریای جنسیتی :
دیسفوریای جنسیتی به معنی ترجیح قوی و پایدار برای اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف است. مبتلایان به دیسفوریای جنسیتی افرادی هستند با هویت جنسیتی پایداری که با جنسی که با آن متولد شده اند متباین است و تمایل دارندکه ظاهر بدنشان را مطابق با هویت جنسیتی شان تغییر دهند. برخی از آنها افرادی هستند با جنس فیزیکی مذکر و هویت جنسیتی مونث و گروهی دیگر دارای جنس فیزیکی مونث و هویت جنسیتی مذکر هستند. دیسفوریای جنسیتی، بیشتر افرادی را که از لحاظ زیست شناختی مذکر هستند درگیر می کند(گنجی ،1392 ).
1-6-4- تعریف عملیاتی دیسفوریای جنسیتی :
در پژوهش حاضر منظور از فرد مبتلا به دیسفوریای جنسیتی، کسی است که وجود دیسفوریای جنسیتی توسط کمسیون روانپزشکی اداره کل پزشکی قانونی استان فارس در مورد وی محرز شده و حداقل 3 سال از زمان اخذ مجوز تغییر جنسیت و حداقل2 سال از عمل جراحی تغییر جنسیت ایشان گذشته باشد.

2-1- مقدمه
در این فصل ابتدا به پیشینه پژوهش و سپس به پژوهش های انجام شده در خارج و داخل ایران پرداخته می شود.
2-2- پرخاشگری
2-2-1- تعریف پرخاشگری
پرخاشگری از لغت لاتین”aggredior”ریشه می گیرد که به معنای حمله کردن و یا نزدیک شدن به چیزی است. این اصطلاح دارای”معانی چند گانه[12]“است و می توان آن را از ابعاد مختلف بررسی کرد. پرخاشگری دوجنبه متفاوت دارد،که یکی عینیت (عمل) و دیگری ذهنیت (احساسات) است. عینیت نشانگر این است که پرخاشگری رفتاری عملی، آشکار و خارجی است و ذهنیت حاکی از این است که پرخاشگری همراه با یک احساس درونی است این احساس ترکیبی از افکار، هیجانات و گرایش های رفتاری است که به صدور رفتار پرخاشگرانه با راه اندازی افکار پرخاشگرانه و هیجان منفی خشم ایجاد می شود و فرد تمایل به بروز رفتار پرخاشگرانه پیدا می کند (ابوالمعالی و موسی زاده، 1391).
زیگموند فروید، در نوشته های نخست خود می گفت همه رفتار بشر از شهوت مایه “اروس[13]” یعنی غریزه زندگی منشا می گیرد که انرژی آن یعنی لیبیدو[14]، در جهت بازتولید زندگی است. پرخاش در این چارچوب، صرفا واکنشی در برابر مهار یا ممنوعیت تکانه های زیست مایه ای تلقی می شد و لذا خود به خودی نبوده و در عین حال بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی نیست. اما بعدا وجود غریزه عمده دیگری به نام مرگ مایه “تاناتوس[15]” یا نیروی مرگ را پیشنهاد کرد که کارمایه آن در جهت تخریب یا پایان بخشیدن به زندگی است. طبق نظر فروید همه رفتار انسان از تعامل پیچیده مرگ مایه و شهوت مایه و تنش دائم میان آن دو ریشه می گیرد. مرگ مایه با مکانیزم هایی نظیر جابجایی[16]  نیروی خود را به سمت بیرون معطوف می کند و مبنای پرخاشگری بر ضد دیگران واقع می شود. یعنی بنا بر آخرین دیدگاه فروید، پرخاشگری عمدتا از تغییر جهت غریزه خود تخریب گر مرگ به سمت دیگران ریشه می گیرد (کاپلان و سادوک[17] ،2007 ، ترجمه رضاعی ،1387).
در واژه نامه روانپزشکی پرخاشگری این گ

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه بررسی عملکرد نوجوانان افسرده اساسی و مبتلا بهPTSD در شاخص های ادراک زمان

در بیماری افسردگی، الدرکین- تامپسون[60] و همکاران (2006) گزارش کردند که هر چند اندازه لوب فرونتاال در بیماران افسرده سالخورده مطابق انتظار، تغییری نکرده بود، اما اندازه‏ی سینگولای پیشین، شکنج رکتوس و ماده خاکستری پیشین حدقه‌ای در بین این بیماران کاهش یافته است که حاکی از تغییرات خاص مربوط به بیماری است که متفاوت از دیگر فرایندهای تباهی دیررس مغز است. ناکارآمدی کرتکس سینگولای پیشین و کرتکس پره فرونتال پشتی-جانبی را در بیماران افسرده به اثبات رسانده‌اند (واگنر[61] و همکاران، 2006).
با توجه به همبودی بسیار بالای اختلال افسردگی و PTSD در نوجوانان و آنچه در پژوهش‌های پیشین انجام گرفته، در رابطه با تأثیر افسردگی بر ادراک زمان و سیستم ساعت درونی اتفاق‌نظر وجود ندارد و این مؤلفه در اختلال PTSD مورد بررسی قرار نگرفته است، این مطالعه قصد دارد تا به بررسی مقایسه‌ای کارکردهای اجرایی (سرعت پردازش، ادراک زمان و حافظه کاری) در اختلال افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه بپردازد.

1-3- ضرورت انجام پژوهش

احساس افسردگی یکی از تجارب مشترک بشر است که اغلب به‌عنوان یک پاسخ طبیعی به رویداد‌های خارجی یا آسیب‌های درون‌فردی روی می‌دهد و اما تخمین زده می‌شود افسردگی اساسی چه روان‏زاد و چه درون‏زاد در بین چهار بیماری آسیب‌زای شاخص از سال 2000 تا 2012 مقام دوم را دارد (یوریب و همکاران، 2008). گرایش به بروز اولین وقوع افسردگی در سنین پایین‏تر گسترش یافته و درصد بالای نوجوانان مبتلا به افسردگی شدید، نگران‌کننده است (روزنهان و سلیگمن، 1999). افسردگی بر تکامل شناختی، هیجانی و فیزیکی نوجوان اثر می‌گذارد (ویلیام[62] و ویکینگ[63]،2003؛ به نقل از حبیب پور و شریعتی، 1387).
علاقه به بررسی جنبه‌های شناختی این اختلال در دو دهه گذشته رشد فزاینده‏ای یافته است. پژوهش حاضر گامی برای بررسی بیشتر این اختلال و برخی جنبه‌های شناختی این اختلال ازجمله بررسی ادراک زمان، حافظه کاری و پردازش اطلاعات با بهره گرفتن از آزمون‌های مناسب روان‌شناختی می‌باشد. در رابطه با ادراک زمان در بیماران افسرده پژوهش‌های اندکی انجام گرفته که نتایج آن‌ها هم متناقض بوده است.
حقیقت (1388) در مطالعه‌ای به بررسی رابطه ادراک زمان در بیماران افسرده، اسکیزوفرن و بهنجار به این نتیجه دست یافت که بیماران مبتلا به افسردگی اساسی گرایش به کم تخمین زدن زمان محرک‌های دیداری، شنیداری و دیداری-شنیداری داشتند. برخی از مطالعات نیز نقایصی در حافظه کاری افراد افسرده یافته‌اند (لندرو[64] و همکاران، 2001؛ نبز[65] و همکاران، 2000 و پرتر[66] و همکاران، 2003) درحالی‌که برخی از مطالعات نیز نتایج متناقض با این رابطه نشان داده‌اند (بارچ[67] و همکاران، 2003؛ مک لوین و همکاران، 2000). پردازش اطلاعات نیز از حوزه‌هایی است که بهبود آن، بهبود در افسردگی را به دنبال خواهد داشت (بسبوم[68] و دیجن[69]، 2006).
اختلال استرس پس از سانحه نیز از اختلالات شایع می‌باشد. علی‌رغم مطالعات صورت گرفته بر روی اختلال استرس پس از سانحه در جمعیت‌های بزرگسال، پژوهش‌های اندکی در زمینه میزان مواجهه کودکان و نوجوانان با رویدادهای آسیب‌زا و نیز شیوع این اختلال در آن‌ها صورت گرفته است. کودکان و نوجوانان به دلیل شرایط خاص جسمی و سنی، بیشتر از دیگر اقشار جامعه در معرض خطر ضربه‌های روان‌شناختی و تجربه‌ی رویدادهای آسیب‌زا قرار می‌گیرند، از طرف دیگر ازآنجایی‌که راهبردهای مقابله‌ای در آن‌ها هنوز به اندازه
کافی برای روبه‌رو شدن با صدمات جسمی و روحی ناشی از این ضربه‌های رشد نکرده است، مواجهه با یک عامل استرس‌زا در آنان بیش از بزرگسالان می‌تواند منجر به بروز اختلال استرس پس از سانحه شود (سادوک و سادوک، 2007؛ ترجمه رضایی 1388).
نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سان

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

 
مداحی های محرم