وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود پایان نامه ارشد:تهیّه و هنجاریابی آزمون سازگاری تحصیلی در دانشجویان

 

پژوهش حاضر  به منظور ساخت و هنجاریابی  آزمون سازگاری تحصیلی انجام گرفته است. برای ساخت  این آزمون تمام آزمون­های مربوط به سازگاری مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند و بعد از انجام مصاحبه با تعدادی از دانشجویان  و حذف و تغییر تعدادی از سؤال­ها و تأیید روایی محتوایی و روایی صوری توسط استادان روان­شناسی ،پرسشنامه­ای در 6 خرده مقیاس (سازگاری با دانشگاه و دانشکده،سازگاری با دوره و رشته تحصیلی،سازگاری اجتماعی و بین فردی،سازگاری عاطفی،خودیابی و هدفمندی،سازگاری با مهارت­های تحصیلی و آموزشی) با 152سؤال تهیه شد.این پرسشنامه روی گروه نمونه اجرا شد.جامعه پژوهش حاضر را تمام دانشجویان شهر قزوین تشکیل می­ دهند.ازمیان چهار دانشگاه بزرگ قزوین و دو مؤسسه ی غیر دولتی تعداد 411 نفر به عنوان نمونه به صورت خوشه­ای انتخاب شدند.سؤالات با روش  تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی تحلیل شده و با بهره گرفتن از روش کرونباخ میزان پایایی آزمون به دست آمد و نقاط برش آزمون نیز تعیین شد و سؤالاتی را که همبستگی کم یا منفی با خرده مقیاس مربوطه داشتند از پرسشنامه حذف شدند و نسخه نهایی با 138 سؤال تنظیم شد.نتایج نشان داد که با توجه به آلفای کرونباخ به دست آمده برای کل آزمون(94/0=α) پرسشنامه از پایایی بالایی برخوردار است.

کلید واژه ها:سازگاری تحصیلی،هنجاریابی

فصل اول

کلیات

در این فصل، ابتدا مقدمه ای در مورد سازگاری و اهمیت آن برای دانشجویان بیان شده است .در بخش بیان مسأله، بعد از تعریف سازگاری و سازگاری تحصیلی، ابعاد مختلف سازگاری تحصیلی شرح داده شده است.نبود ابزاری جامع و به روز برای سنجش سازگاری تحصیلی به طوری که بیشتر مؤلفه ها را در بر بگیرد ضرورت پژوهش حاضر را نشان می دهد.این پژوهش دو هدف اصلی را دنبال می کند که عبارتند از 1.بررسی شرایط فعلی و ابزارهایی که برای اندازه گیری سازگاری تحصیلی به کار برده می شوند.2.تهیه پرسشنامه ایی که بتواند سازگاری تحصیلی را اندازه گیری کند و از پایایی و روایی بالایی برخوردار باشد.در آخر، روشی را که برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش مناسب است معرفی می گردد.

 مقدمه

تحصیل در دانشگاه برای تعداد زیادی از دانشجویان اعم از دختران و پسران همراه با نگرانی و فشار است.محیط آموزشی و قوانین جدید، انتظارات متفاوت از دوران پیشین،آغاز زندگی مستقل و ورود به دنیای بزرگسالی و شکل گیری روابط انسانی و صمیمانه، شرایط نوینی است که نیازمند اتخاذ راهبردهای جدید است.سازگاری[1] فرایندی است پویا که طی آن فرد سعی می­ کند تا بین آنچه که انجام می­دهد و یا می­خواهد انجام دهد و همچنین با آنچه که محیط و جامعه تقاضا  می­ کند توازن برقرار کند.درروان شناسی، سازگاری فرایندی کم و بیش آگاهانه فرض می­شود که بر پایه­ی آن فرد با محیط اجتماعی، طبیعی یا فرهنگی انطباق[2] می­یابد.این انطباق مستلزم آن است که فرد خود را تغییر داده یا اینکه فعّالانه تغییراتی در محیط ایجاد نماید و در نتیجه هماهنگی لازم بین فرد و محیط ایجاد می­شود. زندگی دانشجویی برای  آن­هایی که به دانشگاه وارد می­شوند شرایط تازه­ای است و درعین حال تنیدگی­های خاص­ خود­ را دارد.بسیاری از دانشجویان بدون آشنایی با فرهنگ دانشگاه وارد آن­­جا می­شوند و نمی­دانند استادان از آن­ها چه می­خواهند، هدف­از انجام دادن تکلیف چیست و روش نمر

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه ارشد:رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی و هوش هیجانی با رضایتمندی زناشویی

جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً»(روم: 21).

رابطه زناشویی یک ارتباط انسانی منحصر به فرد است که با هیچ یک از روابط بین فردی دیگر قابل مقایسه نیست.فقط در این شکل ارتباط است که تمام ابعاد زیستی،معنوی،اجتماعی و عاطفی انسان مورد توجه قرار می گیرد.پژوهش ها نشان می دهند زن و شوهرهایی که روابط رضایت بخش و حمایت کننده دارند،کمتر احتمال دارد به بیماری سخت مبتلا شوند و در صورت ابتلا به بیماری،سریعتر بهبود می یابند.رضایت زناشویی بالا با وقوع خیانت در زندگی مشترک رابطه معکوس دارد.بدین معنا که زوج های دارای رضایت زناشویی بالا،کمتراحتمال دارد که درگیر روابط خارج از ازدواج شوند.علاوه بر این،رضایت زناشویی با کاهش بروز اختلالات روانی مانند اضطراب در هر دو زوج،افسردگی در زنان،سوء مصرف الکل در مردان،مشکلات جنسی در هر دو طرف،مرتبط است(نظری،1393).به طور کلی می توان دلایل اصلی بروز طلاق را فقدان تفاهم شخصیتی و ناهمسانی های فرهنگی و اجتماعی،مطلوب نبودن فرایند همسریابی،نارضایتی های جنسی،فقدان آموزش در خصوص مهارت های زندگی،نا سازگاری سبک های دلبستگی زوجین،باورها و نگرش های ناکارآمد و انتظارات غیرمنطقی از ازدواج دانست (گلادینگ،ترجمه اسمعیلی،1392). الیس[3] معتقد است که نگرش هاو تصورات غیرمنطقی افراد می تواند در ایجاد رابطه عاطفی نا کارآمد نقش بسزایی ایفا کند. از دیدگاه شناخت درمانگران ریشه بسیاری از سوء تفاهم ها در زندگی زناشویی،اندیشه های تعصب آمیز و غیرمنطقی زوج هاست(ژانت[4]،ترجمه رحمتی،1380).

در میان موجوداتی که روی کره زمین زندگی می‌کنند، انسان از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار است. این ویژگی‌ها، او را از سایر موجودات روی کره زمین جدا می‌سازد. احساسات، عواطف، هیجان و توانایی قضاوت درباره رفتارهای خود و دیگران، و تصمیم‌گیری بر اساس این قضاوت‌ها، تنها بخشی از این ویژگی‌های خدادادی است که باعث سنگین شدن مسئولیت انسان شده است.(احزاب: 72) انسان‌ها باید با توجه به ارتباطات خودشان در جهان هستی، الگوها و سبک‌های ارتباطی مناسب را در خود پرورش دهند. متخصصان علوم مختلف، به‌ویژه روانشناسان، به دنبال ایجاد مفهوم جامعی بودند که در برگیرنده تمام الگوهای ارتباطی و تکنیک‌های پرورش این الگوها در تمام حیطه‌های زندگی بشری‌ـ به‌ویژه زندگی زناشویی‌ باشد و بتواند کارایی و توانایی افراد را بالا برده و به بهداشت روانی ایشان کمک کند. نتیجه این تلاش‌ها، منجر به ابداع مفهوم هوش هیجانی شد. به‌تدریج با ایجاد مؤلفه‌ها، ابعاد و ابزار سنجش و کشف مراکزی مانند نئوکرتکس، لیمبیک و بادامه مغز که نقش مهمی را در هیجان داشتند، در این مفهوم شد(برادبری[5]،ترجمه گنجی،1390).زندگی زناشویی بافتی سرشار از عاطفه است. در ازدواج های پرتعارض بین زوج ها برانگیختگی زیادی دیده می شود که به صورت افزایش ضربان قلب، سرخ شدن یا به سفیدی گراییدن رنگ پوست و. نمایان می شود. این برانگیختگی ها می تواند به تشدید تعارض ها بینجامد. هم چنین مطالعات نشان داده اند که زوج ها در توانایی درک و تشخیص دقیق عواطف خود و دیگران با هم تفاوت دارند. برای مثال، برخی از زوج ها آشکارا نسبت به علایم عاطفی همسرشان بی توجه هستند و آن ها را نادیده می گیرند یا آمادگی سوءتعبیر این عواطف را دارند. مثلاً غم و اندوه همسر را خشم تلقی می کنند. از طرفی زوج های ناموفق عادت دارند پیام های عاطفی مبهم و گیج کننده ای به طرف مقابل خود بدهند (مثل هم زمان اخم کردن و خندیدن) که این می تواند به تشدید تعارض های بین فردی منتهی شود.ازدواج های موفق با درک و کنترل هیجان های دو طرف به ویژه کنترل خشم و ابراز صحیح آن شناخته می شود.آیا هوش هیجانی کلید طلایی یک ازدواج موفق به شمار می رود؟ میزان رضایت زوج ها از زندگی زناشویی، تا حد زیادی به حل مؤثر تعارض ها، مدیریت هیجان های منفی (مانند: خشم و نفرت) و ابراز هیجان های مثبت بستگی دارد. نتایج چندین پژوهش نشان داده است که توانایی خویشتن داری و نظارت بر عواطف، در شادمانی، تداوم و ثبات زندگی زناشویی نقش زیادی دارد(رایس[6]،2003)

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

دانلود پایان نامه ارشد:تاثیر بازخورد معلم(نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم

 

[9]- Feedback

[10]- Hatti & Timperley

[11] – Gibbs, G. and stobart, G

[12] – Thorndike , E.L

[13] – Skinner, B. F

[14]- Gange & Driscool

[15]- Information processing

[16] -Errors

[17]- Brunning

[18] -Inoformational

[19]- Effectiveness

[20] – Butler, D.L. & Winne

[21] -Immediate Feedback

[22]- Epstein & Brosvic

[23] -Internal – Feedback

[24]- External – Feedback

[25] – Dinham, S

[26] – Yorke, M

[27]- Freeman

[28]-Lee & Hang

[29] – Lee,J& Hong, Y

[30] – Sadler, D.R

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه ارشد:بررسی نقش هوش معنوی و راهبرد های یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی بندرعباس

فزایش عملکرد تحصیلی دانشجویان شان گام بردارند(واسیناداو[2]،2001).

به طور کلی در جهان کنونی عملکرد تحصیلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جوامع پیشرفته ودرحال پیشرفت تاکید زیادی بر عملکرد،رقابت وپیروزی دارند. عملکرد تحصیلی  به تمامی درگیری های دانشجو درمحیط دانشگاه اشاره دارد که دربرگیرنده ی خودکارآمدی،تاثیرات هیجانی،برنامه ریزی،فقدان کنترل پیامدوانگیزش می باشد(نورمحمدیان،1385).

دانشجویان، بر حسب موقعیت، نیازها، شایستگی های فردی و شخصیتی، اهداف متفاوتی از پیشرفت تحصیلی دارند که به وسیله ی واسطه هایی مثل الگوی شناختی، عاطفی و رفتاری تعیین می شود. هم چنین عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشگاهی در عملکرد تحصیلی موثر است(زینلی پور، زارعی و زندی نیا،1388).

از جمله اهدافی که در فرایند تعلیم و تربیت دانشجویان حائز اهمیت است، تبدیل آن ها به یادگیرندگان راهبردی و برخوردار از توانایی خودتنظیمی در یادگیری است. این قبیل یادگیرندگان، معمولاً در فرایند یادگیری فعال هستند و مسئولیت یادگیری خود را به عهده می گیرند.آن ها قادرند با بهره گرفتن از راهبردهای شناختی و فراشناختی، فرایند یادگیری خود را هدایت و کنترل کنند و به پیشرفت بیشتری در یادگیری دست یابند. بنابراین، آ ن چه در نظام های تعلیم و تربیت از جمله نظام آموزشی کشور ما باید مورد توجه قرار گیرد، گسترش و به کارگیری این راهبرد جدید به عنوان راهبردی دانشجو محور در فرایند یادگیری دانشجویان است(درخشان هوره،1389).

 امروزه بر خلاف گذشته توانایی یادگیری هر فرد را تنها به میزان هوش و استعدادها وابسته نمی دانند،  بلکه علاوه بر عوامل ذاتی هوش و استعداد، عوامل غیر ذاتی هم چون راهبردهای یادگیری(یا به اصطلاح راهبردهای شناختی و فراشناختی) و نیز میزان معنویت فرد را در یادگیری مؤثر می دانند(واینستاین[3] و هیوم[4]، 1998). از جمله شاخص هایی که برای سنجش میزان یادگیری افراد به کار می رود، پیشرفت تحصیلی انان است. طی دو دهه ی اخیر، متخصصان تعلیم و تربیت پژوهش های متعددی را در خصوص عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی انجام داده اند و به عوامل متعددی نظیر استعداد تحصیلی، عوامل شناختی مانند هوش معنوی، خودکارآمدی تحصیلی، راهبردهای خودتنظیمی، خلاقیت، ساختار کلاس درس، انگیزش تحصیلی، توانایی یادگیرندگان، آموزش معلمان و انگیزش یادگیرندگان دست یافته اند(عبدالملکی،1388). در بین این عوامل، عوامل آموزشی و فردی با ماهیت شناختی و اجتماعی، بیشترین تأثیر را بر پیشرفت تحصیلی دارند(سیف، 1388).

یکی از نظریه هایی که پژوهشگران بیشترین مطالعه را در قالب آن داشتند، نظریه ی یادگیری خودتنظیمی است. این نظریه به دنبال فهمیدن آن است که دانشجویان چگونه از نظر باورهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری، یادگیری خود را سازمان دهی می کنند؟(پنتریچ،2002). یادگیری خود تنظیمی شامل توانایی فرد در سازماندهی و خود مدیریتی رفتارهایش جهت رسیدن به اهداف گوناگون یادگیری است(لموس،2000). و از دو مؤلفه ی راهبردهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری تشکیل شده است. راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی، جزء مؤلفه های راهبردهای یادگیری می باشند(پنتریچ،1991). راهبرد شناختی شامل بسط دهی، راهبرد یادگیری عمقی(راهبردهای یادگیری سازگار) و راهبرد یادگیری سطحی(راهبرد یادگیری غیر سازگار) می باشد(لیم، لوآ و نی، 2008). راهبرد عمقی دانشجویان را به پیامدهای موفقیت و پیشرفت بالایی می رساند، در حالی که راهبرد سطحی به پیشرفت تحصیلی سطح پایینی منجر می شود. برای یادگیری بهتر و عمیق تر غیر از استفاده از راهبردهای شناختی، راه ها و روش های دی

ادامه مطلب

سایت های دیگر :

پایان نامه ارشد:نقش واسطه ای انگیزش شغلی در رابطه بین ویژگی های شغلی و اهمال کاری شغلی

متغیر اهمال کاری شغلی و ویژگی های شغلی مورد بررسی قرار می گیرد. انگیزش شغلی عبارت است از میل به کوشش فراوان در جهت تأمین هدفهای سازمان. یکی از دلایل موفقیت کارکنان و به تبع آن سازمان ها وجود عوامل انگیزشی در حد بالا در آن سازمان می باشد. برای توجیه اختلاف بین کارکنان که استعداد، توانایی و فرصت یکسانی برای کار در محیط یک سازمان و تحت شرایط وامکانات مساوی شغلی بوده اما عملکرد متفاوتی دارند،از مفهوم انگیزش شغلی استفاده می شود. منظور از انگیزش شغلی، عوامل، شرایط و اوضاع واحوالی است که موجب برانگیختن، جهت دادن وتداوم رفتارفرد به شکل مطلوب در ارتباط با موقعیت های شغلی اش می گردد. انگیزش شغلی نشان دهنده میل و علاقه فرد نسبت به انجام دادن یک کار، سروسامان دادن به محیط مادی ، معنوی واجتماعی خود ، فائق آمدن برموانع ، از دیگران سبقت گرفتن و رقابت کردن با آنها از طریق کوشش زیاد برای بهتر انجام دادن کارهاست .

از دلایل انتخاب انگیزش شغلی به عنوان نقش واسطه ای در رابطه بین اهمال کاری شغلی و ویژگی های شغلی 1)ارتباط ویژگی های شغلی با انگیزش شغلی و 2)ارتباط اهمال کاری شغلی با انگیزش شغلی، می باشد.

الدهام(1976)در مطالعه ای به بررسی رابطه ویژگی های شغلی کارکنان با انگیزش درونی شغل و عملکرد شغلی و انحرافهای تعدیل کننده نیاز رشدی و خشنودی کار پرداخت. یافته های او نشان داده که رابطه مثبت و معنی داری بین انگیزش درونی و رتبه های کارکنان از کیفیت، کمیت و تلاش شغلی وجود دارد. یعنی هر چه کارکنان احساسات درونی مثبت بیشتری را از عملکرد موثر خود تجربه کند عملکرد شغلی (طبق رتبه بندی فرد) بیشتر خواهد بود.

پیرى (1378) در تحقیقى تحت عنوان رابطۀ ویژگى هاى شغلی با انگیزش شغلى در کارکنان دانشگاه علوم پزشکى زاهدان به این نتیجه رسید که بین انگیزش شغلى و تنوع مهارت رابطۀ مثبت وجود دارد اما بین انگیزش شغلى با اهمیت وظیفه، هویت شغلى، استقلال و بازخورد در کار رابطۀ معنى دارى تأیید نگردید (به نقل از موسوى، 1387).

استیل(2007)در یک فرا تحلیل علل و اثرات احتمالی اهمال کاری را با متغیرهای متعدد مورد بررسی قرار داده است. یافته های وی نشان داد که انگیزش شغلی پیش بینی کننده قوی برای اهمال کاری می باشد.

با در نظر گرفتن نوع روابط حاکم بین متغیرهای پژوهش یعنی رابطه بین ویژگی های شغلی با اهمال کاری شغلی، رابطه بین ویژگی های شغلی با انگیزش شغلی و رابطه بین انگیزش شغلی با اهمال کاری شغلی انتظار می رود انگیزش شغلی بین متغیرهای ویژگی های شغلی و          اهمال کاری شغلی نقش واسطه ای را داشته باشد.

job procrastination –1

1– Ellis

2– Martin

3-Blnkstyn

4-Gordon

ادامه مطلب

سایت های دیگر :